خون
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خون از
نجاسات است که در
قلب و رگها جریان دارد. از
احکام آن در بابهای
طهارت،
صلات،
صوم،
حج،
تجارت،
صید و
ذباحه و
اطعمه و
اشربه سخن گفته اند.
خون مایعی
سرخ رنگ، جاری در قلب و رگها میباشد.
خون انسان و هر حیوانی که دارای
خون جهنده میباشد (با بریدن
رگ، خون با جهش و فشار بیرون میزند)
نجس، و خون حیوانی که خون جهنده ندارد
پاک است.
خونی که پس از
تذکیه و خروج آن در حدّ معمول، در بدن
حیوان حلال گوشت میماند، از خون
نجس استثناء شده و
پاک است.
در پاک بودن خونِ باقیمانده فرقی بین انواع
تذکیه از
ذبح،
نحر و
شکار نیست؛ لیکن
طهارت خون جنینی که تذکیه آن به تذکیه مادرش تحقّق مییابد، محل اشکال واقع شده است.
در
طهارت خون باقی مانده در بدن حیوان
حرام گوشت پس از
تذکیه آن، اختلاف است.
همچنین طهارت نطفه ای که به
علقه تبدیل شده (خون بسته شده) اختلافی است. بسیاری آن را نجس دانسته اند،
بلکه بر آن ادعای
اجماع شده است.
طهارت خون
طحالو نیز خون موجود در
تخم مرغ یا
تخم سایر
پرندگان، اختلافی است.
البته خونی که گاه در
شیر یافت میشود نجس است و شیر را نجس میکند.
انتقال خون نجس، مانند خون
انسان یا
حیوان به
بدن حیوانی که خونش
پاک است، مانند
پشه موجب پاک شدن آن میشود.
مایعی که خون بودن آن مشکوک، و یا خون بودنش معلوم، لیکن نجس بودن آن مشکوک است- مانند خون
مار و
تمساح که جهنده بودنش معلوم نیست یا خون موجود در
لباس که معلوم نیست خون پشه است یا خون بدن و دیگر مصادیق شک در موضوع- بنابر تصریح جمعی از
فقها محکوم به
طهارت است. در اینکه موارد شک در حکم- مانند
خون علقه- مجرای
اصل طهارت است یا
اصل نجاست، اختلاف است.
اگر
خون حیض،
نفاس یا
استحاضه در
چاه آب بریزد، کشیدن تمامی آب آن نزد
مشهور قدما واجب و نزد مشهور
متأخران- که
آب چاه را همچون
آب جاری با ملاقات نجاست نجس نمیدانند-
مستحب است.
در سایر خونها اگر زیاد باشد، مانند خون
گوسفند ذبح شده، بنابر
مشهور پنجاه دلو و اگر کم باشد ده
دلو کشیده میشود.
از شرایط
بدن و
لباس نمازگزار طهارت است؛ از این رو، نماز در بدن یا لباس خون آلود صحیح نیست؛ لیکن خون
جراحت و خون کمتر از یک
درهم بغلی- جز خون حیض، نفاس و استحاضه- معفوّ و
نماز با آن صحیح است.
برخی خون
نفاس و
استحاضه را نیز معفوّ دانسته اند.
در اینکه بخشودگی شامل خون
نجس العین، مانند
سگ،
خوک و
کافر، بلکه هر حیوان حرام گوشتی میشود یا نه اختلاف است.
مشهور قول اوّل است.
برخی نیز گفته اند: عفو تنها شامل خون خود
انسان و حیواناتی که ذبحشان متعارف است میشود و شامل خون انسانی دیگر و نیز حیواناتی که ذبحشان متعارف نیست نمیشود.
در مقدار وسعت درهم بغلی سه نظر است: نزدیک به وسعت گودی
کف دست؛ بند بالایی
انگشت شصت و بند بالایی
انگشت میانی.
خون گرفتن به
حجامت و مانند آن برای
روزه دار در صورتی که موجب ضعف وی گردد
مکروه است.
در
حرمت خون گرفتن به
حجامت و مانند آن در حال
احرام در غیر حال
ضرورت، اختلاف است.
بنابر
مشهور، بلکه به ادعای
اجماع، اکتساب با
عین نجس مانند خون به فروختن،
اجاره دادن و غیر آن،
حرام و
معامله باطل است. برخی
معاصران، با وجود
منفعت حلال و عقلایی، مانند
تزریق خون به دیگری که امروزه رایج است،
خرید و
فروش آن را
جایز دانسته اند.
از شرایط حلال شدن حیوان به
تذکیه، حرکتِ بیانگر
زنده بودن حیوان پس از
ذبح یا
نحر است. در اینکه علاوه بر
حرکت، خارج شدن خون به قدر متعارف لازم است یا یکی از آن دو کفایت میکند، اختلاف است.
خوردن خون
حرام است، لیکن در خوردن مقدار خونی که در بدن
حیوان حلال گوشت پس از تذکیه و خروج خون به قدر متعارف باقی میماند اختلاف است که آیا مطلقاً
حلال است یا تنها آن مقدار که جزء گوشت بهشمار میرود؟
خوردن خون حیوانات حرام گوشتی که خون جهنده ندارند
حرام است. در حیوانات حلال گوشت همچون
ماهی و
ملخ مسئله اختلافی است.
برخی بر
حلیت خوردن
ماهی با خون آن، ادعّای
اجماع کرده اند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۵۳۳-۵۳۶.