خون حیض
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
"
حیض"
خون سیاه و غلیظی است که هنگام
بلوغ زن، غالباً همراه با
سوزش و
حرارت، از
رحم وی خارج میشود که به تناسب طبیعت وی در زمانهای بعد، به صورت
عادت (ماهانه) درمیآید.
"حیض" در اصل به معنی جمع شدن خون
و جریان یافتن
آن است و
حوض را نیز به همین ارتباط حوض میگویند که آب در آن جمع میشود.
و در
اصطلاح فقهی، "حیض" خون سیاه و غلیظی است که هنگام بلوغ زن، غالباً همراه با
سوزش و حرارت، از رحم وی خارج میشود که به تناسب طبیعت وی در زمانهای بعد، به صورت عادت (ماهانه) درمیآید.
واژه "حیض" در
قرآن به کار نرفته، ولی مشتق آن به صورت مصدر (
محیض)
و فعل (یحضْنَ)
به کار رفته است. در ضمن چون "حیض" مختص زنان بوده، لذا در زبان عربی اسم فاعل آن نیز مذکر آورده شده و میگویند: "امرأة
حائض" یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه به سر میبرد؛ چنانکه به زن باردار نیز "امرأة حامل" گفته میشود.
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«وَ یسئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًی...»
«و از تو درباره خون حیض سؤال میکنند، بگو: چیز زیانبار و آلودهای است!...»
"اذی" حالتی را گویند که به سبب رسیدن امور ناملائم و ناخوشایند برای انسان حاصل گردد؛ البته گاهی به دلیل مبالغه در آن امر، به خود آن أمر ناخوشایند نیز لفظ "اذی" اطلاق میشود.
همچنین "أذی" در
آیه شریفه، به منزله تعلیل و علت برای
حکم نیز هست؛ به عبارت دیگر "اذی" در اینجا به معنی ضرری است که از جهت
آلودگی و
نجاست به انسان میرسد.
قرآن "حیض" را به عنوان "اذی" (چیز آلوده و زیانآور) معرفی کرده که در واقع فلسفه حکم اجتناب از
آمیزش جنسی را با زنان، در حالت حیض نیز بیان نموده که در ادامه آیه به صراحت، به
احکام آن پرداخته است.
به احکام بیان شده در قرآن برای حیض میپردازیم.
شریعت اسلام
مقاربت و
نزدیکی در حال حیض را به شدت
تحریم کرده و در این رابطه فرموده است:
«وَ یسئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًی فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاءَ فیِالْمَحِیضِ وَ لَاتَقْرَبُوهُنَّ حَتیَ یطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ...»
«و از تو درباره خون حیض سؤال میکنند، بگو: چیز زیانبار و آلودهای است؛ از اینرو در حالت
قاعدگی، از زنان کنارهگیری کنید؛ و با آنها نزدیکی ننمایید، تا
پاک شوند. و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که
خدا به شما فرمان داده، با آنها
آمیزش کنید...»
"اعتزال" از مادّه "عزل" بوده و "عزل" به معنی کنار رفتن و جدا شدن از موضوعی است که شخص در محیط جریان آن میباشد و "اعتزال" اختیار کردن عزل است؛
پس منظور از "فَاعْتَزِلُوا..." کنایه از ترک
جماع و نزدیکی است، چنانکه
مجامعت (همبستری) و مقاربت (نزدیکی) کنایه از
نکاح هستند.
براین اساس "قرب" به معنی مطلق نزدیکی به جهت
التذاذ بوده و
اسلام در این ایام خاص، دستور به تعدیل روابط با زنان
حائض را داده است.
آمیزش جنسی در چنین حالتی، علاوه بر اینکه تنفرآور است، عوارض ناگواری در
زن و
مرد و
فرزند به وجود میآورد که
طب امروز نیز آن را اثبات کرده است. از جمله این زیانها، احتمال
عقیم شدن مرد و زن، ایجاد یک محیط مساعد برای پرورش عوامل
بیماریهای آمیزشی، التهاب
اعضاء تناسلی زن و وارد شدن خون آلوده به داخل
عضو تناسلی مرد و....
البته غیر از جماع، دیگر لذتها
حلال است.
عده، مدت زمانی است که زن در طول آن، نمیتواند دوباره
ازدواج کند ولی پس از اتمام آن در ازدواج مجدد آزاد است.
خداوند باری تعالی
عده طلاق زن را به کمک حیض مشخص فرموده است:
«وَ الْمُطَلَّقَاتُ یتربَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ...»
«زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه
عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (عده نگه دارند)...»
"
طلاق" در اصل به معنای آزاد و رها شدن از
قید و
بند است؛ ولی در اینجا به عنوان استعاره در رها کردن زن از قید ازدواج استعمال شده و به خاطر کثرت استعمال، در همین معنا حقیقت یافته است.
و کلمه "
تربص"، به معنای
انتظار و
حبس میآید و در آیه مورد بحث، مقید به قید "بانفسهن" شده که چیستی عده طلاق را میفهماند؛ چون
زن مطلقه در مدت عدّه، خودش را در خانه حبس کرده و از ازدواج و تمکین به مردان حفظ میکند و در نتیجه از اختلاط نطفهها بر حذر میماند.
کلمه "
قروء"، جمع" قُرء" است و "قُرء" لفظی است که دو معنای ضد هم دارد؛ یعنی هم معنای حیض را میدهد و هم معنای
طُهر(
پاکی). اما معنای اصلی این واژه "جمع کردن" است؛ جمعی که دگرگونگی و تفرقه را به دنبال داشته باشد. بنابراین بهتر آن است که بگوئیم معنایش در اصل پاکی بوده، چون در حال پاکی رحم، خون در حال جمع شدن در رحم است و سپس در حیض هم استعمال شده، چون حیض حالت بیرون ریختن خون بعد از جمع شدن آن در رحم زن میباشد.
بنابراین حیض میزان و معیاری برای مدت عدّه بانوان بوده و بیان آیه به صورت خبری، تأکید بر این امر است که زنان باید این مدت را انتظار بکشند و
صبر کنند.
از
امام باقر –علیهالسلام- نیز نقل شده که واژه "قُرء" در این آیه به معنای "طُهر" است.
بحث درباره ایام حیض و عده و حکمت و فلسفه وضع این احکام.
اصل
حکمت در
تشریع عدّه برای آن است که آب و
نطفه مردان با یکدیگر مخلوط نشده و در نتیجه
نسبها فاسد نگردد. البته این حکمت لازم نیست که در تمامی موارد موجود باشد، چون قوانین و احکام، همیشه بستگی به حکمتهای غالبی دارد، در نتیجه اگر زن عقیم هم طلاق داده شد، وی نیز باید عده را نگه دارد.
مرد میتواند به
همسر خود در طول ایام عده رجوع کند و زندگی سابق خود را با این زن از سر بگیرد.
البته این در صورتی است که
طلاق رجعی باشد. برای توضیح بیشتر در این زمینه و اطلاع از انواع طلاق به رسالههای عملیه مراجع عظام مراجعه شود.
«...وَ بُعُولَتهنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فیِ ذَلِک إِنْ أَرَادُواْ إِصْلَاحًا»
«...و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی
زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند»
«وَ لایحِلُّ لَهُنَّ أَنْیکْتُمْنَ ماخَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ...»
«برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده،
کتمان کنند»
خداوند اعلام آغاز و پایان ایام عده را ـ که معمولا خود زن میفهمد نه دیگری ـ بر عهده زن گذاشته و گفتار او را در این زمینه سند قرار داده است؛ لذا
امام صادق –علیهالسلام- در تفسیر آیه فوق میفرماید:
«قَد فَوضَ اللَّهُ اِلی النّساءِ ثَلاثَةُ اَشیاءٍ: الحَیضُ وَ الطّهرُ وَ الحَملُ»
«خداوند سه چیز را به زنان واگذار نموده است: اطلاع دادن از عادت ماهانه، پاک شدن از حیض و
باردار بودن.»
بنابر عقیده جمعی از مفسران جمله "ماخَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ" میتواند دو معنی را در برداشته باشد: اول "فرزند" و دیگری "عادت ماهانه"؛ چراکه خداوند هر دو را در
رحم زن آفریده است. بنابر احتمال اول، زن نباید حمل خود را از دیگران پنهان نموده و ادعای
ایام عادت ماهانه را داشته باشد، تا مدت عده را کمتر کند! زیرا عده زن باردار وضع حمل است؛
و بنابر احتمال دوم، زن در مورد عادت ماهانه خود نیز از حیث شروع و پایان باید واقعیت را بیان کند.
برای مطالعه بیشتر به مقاله
حیض مراجعه شود.
دانشنامه موضوعی قرآن.