ابزار انذار (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جهنم و
قرآن کریم و معجزات
انبیاء الهی، وسیلههای
انذار و هشدار به انسانها هستند.
جهنم، وسیلهای برای هشدار و
انذار انسانها است:
ساصلیه سقر• وما ادرلـک ما سقر• لاتبقی ولاتذر• لواحة للبشر• «(اما) بزودی او را وارد
سقر (
دوزخ) می کنم! و تو نمی دانی «سقر» چیست! (آتشی است که) نه چیزی را باقی می گذارد و نه چیزی را رها می سازد!
پوست تن را بکلی دگرگون می کند! » انها لاحدی الکبر• نذیرا للبشر. «که آن (حوادث هولناک
قیامت) از مسائل مهم است! هشدار و انذاری است برای همه انسانها.»
هدف از
آفرینش دوزخ هرگز انتقام جویی نیست، بلکه این وسیلهای است برای انذار انسانها" (نذیرا للبشر) تا همگان را بیم دهد، و از عذاب وحشتناکی که در انتظار
کافران و گنهکاران و دشمنان
حق است بر حذر دارد.
قرآن، وسیله انذار و هشدار به انسانها است:
... واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به... «بگو: «.... . بگو: «
خداوند، گواه میان من و شماست و (بهترین دلیل آن این است که) این
قرآن بر من
وحی شده، تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان
خدا بترسانم). ....»
وهـذا کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذرام القری ومن حولها... «و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق می کند (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهای الهی، بشارت دهی،) و تا (اهل) ام القری (
مکه) و کسانی را که گرد آن هستند، بترسانی!. ...» (مقصود از «من حولها» میتواند همه اهل
زمین باشند.)
کتـب انزل الیک فلایکن فی صدرک حرج منه لتنذر به... «این کتابی است که بر تو نازل شده و نباید از ناحیه آن، ناراحتی در سینه داشته باشی! تا به وسیله آن، (مردم را از عواقب سوء
عقاید و اعمال نادرستشان) بیم دهی و تذکری است برای
مؤمنان.»
هـذا بلـغ للناس ولینذروا به... «این (قرآن،) پیام (و ابلاغی) برای (عموم) مردم است تا همه به وسیله آن انذار شوند، و بدانند او خدا یکتاست و تا صاحبان مغز (و اندیشه) پند گیرند!»
الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتـب... • قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه... «حمد مخصوص خدایی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده) اش نازل کرد، و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد... در حالی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهای (آسمانی) دیگر است تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام میدهند، بشارت دهد که پاداش نیکویی برای آنهاست»
قل انمآ انذرکم بالوحی... «بگو: «من تنها بوسیله وحی شما را انذار میکنم! » ولی آنها که گوشهایشان کر است، هنگامی که انذار می شوند، سخنان را نمی شنوند!»
تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعــلمین نذیرا. «زوال ناپذیر و پر برکت است کسی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد.»
نزل به الروح الامین• علی قلبک لتکون من المنذرین. «
روح الامین آن را نازل کرده است... بر
قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی! »
تنزیل الکتـب... • ام یقولون افتریه بل هو الحق من ربک لتنذر قوما مااتـیهم من نذیر.... . «این کتابی است که از سوی
پروردگار جهانیان نازل شده، و
شک و تردیدی در آن نیست! ولی آنان می گویند: « (محمد) آن را بدروغ به خدا بسته است»، اما این سخن حقی است از سوی پروردگارت تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده ای برای آنان نیامده است، شاید (پند گیرند و)
هدایت شوند!».
. ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا... «ما هرگز
شعر به او (
پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (
شاعر باشد) این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان
عذاب بر آنان مسلم گردد!»
والکتـب المبین• انا انزلنـه فی لیلة مبـرکة انا کنا منذرین. «
سوگند به این
کتاب روشنگر، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم ما همواره انذارکننده بوده ایم!»
وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذرام القری ومن حولها... «و این گونه قرآنی عربی (فصیح و گویا) را بر تو وحی کردیم تا «
ام القری» (مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنی و آنها را از روزی که همه خلایق در آن
روز جمع می شوند و شک و
تردید در آن نیست بترسانی گروهی در بهشتند و گروهی در
آتش سوزان!» (مقصود از «من حولها» میتواند همه اهل زمین باشند.)
قرآن، وسیله هشدار دادن
محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به دشمنان سرسخت
اسلام است:
فانما یسرنـه بلسانک... وتنذر به قوما لدا. «و ما فقط آن (قرآن) را بر
زبان تو آسان ساختیم تا پرهیزگاران را بوسیله آن بشارت دهی، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کنی.»
منظور این است که بوسیله قرآن کسانی را که از
شرک و
گناهان کبیره پرهیز می کنند، به آنچه
خداوند برای آنها فراهم کرده است، نوید دهی و مردم خیره سر و ستیزه خو را بترسانی.
ابن عباس گوید: منظور قریش است.
قتاده گوید: مقصود مردم مجادله کار و ستیزه گر است.
قرآن، وسیله هشدار به مردم از عذاب شدید الهی است:
الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتـب ولم یجعل له عوجا• قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه... «حمد مخصوص خدایی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده) اش نازل کرد، و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد... در حالی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهای (آسمانی) دیگر است تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند و مؤمنانی را که کارهای شایسته انجام می دهند، بشارت دهد که پاداش نیکویی برای آنهاست»
بعضی
آیه را اینطور معنا کرده اند: این کتاب را فرستاد تا کافران را از عذابی شدید که از ناحیه خدا صادر می شود، انذار نماید، ولی ظاهر آیه به قرینه اینکه مؤمنین را مقید می کند به آن مؤمنینی که
عمل صالح می کنند، این است که تقدیر آیه: " لینذر الذین لا یعملون الصالحات- تا بترساند کسانی را که عمل صالح نمی کنند" بوده باشد، حال چه آنهایی که اصلا
ایمان نمی آورند، و یا اگر ایمان می آورند در عمل خود مرتکب
فسق و تباهی می شوند.
در هر حال، این جمله بیان می کند که چرا کتاب را قیم و مستقیم بر بنده اش نازل کرده، زیرا پر واضح است که اگر کتاب خودش مستقیم و برای غیر خودش قیم نمی بود نمی توانست انذار و بشارت باشد.
قرآن، کتابی برای انذار و هشدار دادن به مردم
حجاز است:
وهـذا کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذرام القری ومن حولها... «و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق میکند (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهای الهی، بشارت دهی،) و تا (اهل) ام القری (مکه) و کسانی را که گرد آن هستند، بترسانی!...» (مقصود از «من حولها» میتواند مردم حجاز باشند.)
تنزیل الکتـب لا ریب فیه... • ام یقولون افتره بل هو الحق من ربک لتنذر قوما ما اتهم من نذیر من قبلک... «این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده، و شک و تردیدی در آن نیست! ولی آنان می گویند: « (محمد) آن را بدروغ به خدا بسته است»، اما این سخن حقی است از سوی پروردگارت تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده ای برای آنان نیامده است، شاید (پند گیرند و) هدایت شوند»
وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذرام القری ومن حولها... «و این گونه قرآنی عربی (فصیح و گویا) را بر تو وحی کردیم تا «ام القری» (مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنی و آنها را از روزی که همه خلایق در آن روز جمع می شوند و شک و تردید در آن نیست بترسانی گروهی در بهشتند و گروهی در
آتش سوزان!» (مقصود از «من حولها» میتواند مردم حجاز باشند.)
قرآن، وسیله انذار و هشدار دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به
ستمگران است:
... وهـذا کتـب مصدق لسانا عربیا لینذر الذین ظـلموا... «و پیش از آن، کتاب موسی که پیشوا و
رحمت بود (نشانه های آن را بیان کرده)، و این کتاب هماهنگ با نشانه های
تورات است در حالی که به
زبان عربی و فصیح و گویاست، تا ظالمان را بیم دهد و برای نیکوکاران بشارتی باشد!»
و با توجه به جمله" ینذر" که فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد روشن میشود که انذار قرآن همچون بشارت آن دائمی و مستمر است، ظالمان و ستمگران را در سراسر
تاریخ بیم میدهد و انذار میکند، و به نیکوکاران همواره بشارت میدهد.
قابل توجه اینکه نقطه مقابل" ظالمان" را" نیکوکاران" قرار داده، چرا که"
ظلم" در اینجا معنی وسیعی دارد که هر گونه بدکاری و خلافکاری را شامل میشود که طبعا یا ظلم به دیگران است یا ظلم بر نفس.
پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به انذار خائفان از
قیامت به وسیله قرآن است:
... ان اتبع الا ما یوحی الی... • وانذر به الذین یخافون ان یحشروا الی ربهم... «بگو: «من نمی گویم خزاین خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی گویم من فرشته ام تنها از آنچه به من
وحی می شود پیروی می کنم.» بگو: «آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی اندیشید؟ و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از
روز حشر و
رستاخیز می ترسند، بیم ده! (روزی که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت کننده ای جز او (خدا) ندارند شاید پرهیزگاری پیشه کنند!»
(ان اتبع الا ما یوحی الی). از این جمله به خوبی استفاده می شود که پیامبر ص هر چه داشت و هر چه کرد از وحی آسمانی سر چشمه گرفته بود، و آن گونه که بعضی پنداشته اند به اجتهاد خود عمل نمی کرد و نه به قیاس و نه به غیر آن، بلکه برنامه او در امور دینی تنها پیروی از وحی بود.
به پیامبر ص دستور می دهد" به وسیله قرآن کسانی را انذار و بیدار کن که از روز رستاخیز بیم دارند" یعنی تا این اندازه
چشم قلب آنها گشوده است که احتمال می دهند حساب و کتابی در کار باشد، و در پرتو این احتمال، و ترس از مسئولیت، آمادگی برای پذیرش یافته اند (و انذر به الذین یخافون ان یحشروا الی ربهم).
شاید کرارا گفته ایم که تنها وجود یک
رهبر لایق و برنامه های جامع تربیتی برای هدایت افراد کافی نیست، بلکه یک نوع آمادگی در خود افراد نیز لازم است همانطور که نور
آفتاب به تنهایی برای یافتن راه از
چاه کفایت نمی کند بلکه
چشم بینا هم لازم دارد، و نیز بذر مستعد و آماده ما دام که زمین آماده و مستعدی وجود نداشته باشد بارور نمی گردد.
قرآن، کتاب روشنگر خدا وسیله انذار به زنده دلان و اهل
ایمان است:
... ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکـفرین. «ما هرگز
شعر به او (پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد) این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد (و بر کافران اتمام
حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد!»
به هر حال انسانها در برابر دعوت قرآن به دو گروه تقسیم می شوند:
گروهی زنده و بیدارند که دعوت آن را لبیک می گویند، و به انذارهایش توجه می کنند، گروهی دیگر
کفار دل مردهای هستند که هرگز در برابر آن واکنش مثبتی نشان نمی دهند، ولی این انذار مایه اتمام حجت بر آنها و تحقق یافتن فرمان عذاب بر آنان است.
جمله" ان هو الا ذکر و قرآن مبین" تفسیر و توضیحی است برای جمله" و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له" به خاطر اینکه لازمه معنای آن این است که قرآن شعر نیست. پس انحصاری که از جمله" ان هو الا ذکر... " استفاده می شود، از باب قصر قلب است و معنایش این است که: قرآن شعر نیست، و قرآن چیزی نیست به جز ذکر و خواندنی آشکارا. و معنای ذکر و خواندنی بودن قرآن این است که قرآن ذکری خواندنی است، از طرف خدا که هم ذکر بودنش روشن است، و هم خواندنی بودنش و هم از ناحیه خدا بودنش.
قرآن، وسیله هشدار به صاحبان خرد است:
... ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکـفرین. «ما هرگز شعر به او (پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد) این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد! » (در حدیثی از امام علی علیهالسّلام «
حیا» به
عاقل تفسیر شده است.)
قرآن، انذار دهنده به انسانهای آگاه است:
کتـب فصلت ءایـته قرءانا عربیا لقوم یعلمون• بشیرا ونذیرا فاعرض اکثرهم فهم لایسمعون. «کتابی که آیاتش هر مطلبی را در جای خود بازگو کرده، در حالی که فصیح و گویاست برای جمعیتی که آگاهند! قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است ولی بیشتر آنان روی گردان شدند از این رو چیزی نمی شنوند!»
نخستین امتیاز این کتاب بزرگ آسمانی این است که مسائل مختلف مورد نیاز بشر در آن تبیین و تشریع شده است به گونهای که هر کس در هر سطحی از
فکر و
اندیشه باشد و در هر مرحلهای از نیاز روحی به مقدار فکر و نیاز خویش از آن بهره می گیرد.
معجزات الهی، وسیله اخطار به انسانها است:
وما منعنآ ان نرسل بالایـت الا ان کذب بها الاولون وءاتینا ثمود الناقة مبصرة فظـلموا بها وما نرسل بالایـت الا تخویفا. «هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانه جویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را
تکذیب کردند (از جمله،) ما به (قوم)
ثمود،
ناقه دادیم (معجزه ای) که روشنگر بود اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما
معجزات را فقط برای بیم دادن (و اتمام حجت) می فرستیم.»
پیامبران ما افراد خارق العاده گر نیستند که بنشینند و هر کسی پیشنهادی کند آن را انجام دهند، وظیفه آنها ابلاغ دعوت الهی و
تعلیم و تربیت و بر پا نمودن
حکومت عدل و داد است، منتها باید برای اثبات رابطه خود با
خدا به اندازه کافی معجزه ارائه دهند، همین و بس.
و در معنای
آیه کریمه دو وجه دیگر ذکر کرده اند.
۱- ما
آیات را نفرستادیم چون می دانستیم که ایشان حتی با دیدن آنها نیز ایمان نمی آورند، و فرستادنش بی فایده بود، هم چنان که امتهای قبل هم با آمدن آیاتی که خودشان خواسته بودند ایمان نیاوردند، و البته این مطلب در مورد آیات مربوط به اثبات
توحید است، و اما معجزاتی که
نبوت را اثبات می کند، و یا بودنش لطفی از ناحیه خداوند به شمار می رود لا محاله فرستاده می شود، چون اگر نفرستد، نبوت پیغمبر اثبات نمی شود.
۲- ما آیات را از این رو نفرستادیم که پدران و اسلاف شما نظیر آنها را درخواست کرده و پیشنهاد دادند و وقتی اجابت کردیم و فرستادیم باز ایمان نیاوردند، شما هم که پیرو و مقلد گذشتگان خود هستید ایمان نمی آورید، پس چه فایده از فرستادن آن.
و معنای دوم از
ابی مسلم نقل شده، و لیکن فرقی میان آن دو و وجه قبلی به نظر نمی رسد، و مشکل است آن را طوری معنا کرد که با هیچیک از آن دو تطبیق نکند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ابزار انذار».