ابن بواب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن علی بن هلال از بزرگترین
هنرمندان خوشنویس تاریخ تمدن اسلامی به
حساب میآید.
ابن بواب
خط نسخ را گسترش داد و برای آن
اصول جدیدی
وضع کرد؛ خطی که
ناسخ همه خطوط برای
کتابت کلام خدا گردید. این
خط که در زمان
ابنمقله و توسط وی
اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابنمقله آن را
خط بدیع نامیده بود. میگویند
خط نسخ از ترکیب
خط جلیل و
خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد
مشتق گردیده است. هر دو
خط «جلیل» و «
طومار» از
خط کوفی اخذ شده بود. چون این
خط برای
استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت،
خط نسخ گفته و خوانده شد.
ابن بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت
قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوشنویسان معیار تعداد نقطهای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت میشود.
درباره زندگی وی اطلاعات بسیار اندکی در
دست است. دقیقاً نمیدانیم کجا و در چه تاریخی متولد شده است الا اینکه اکثر
عمر خود را در
بغداد گذرانده و مدتی نیز در
شیراز بوده است، اما قطعاً
ایرانی و
شیعی بوده است.
میگویند پدرش نگهبان درب «
بیتالقضاء» و یا
پردهدار دربار آل بویه بوده و لذا وی را بدین لحاظ ابنبواب میگفتند. شروع
زندگی هنری وی با
نقاشی در خانهها آغاز میشود، سپس به
هنر کتاب آرایی روی میآورد و خوشنویسی را نیز آغاز میکند. در همان
زمان است که تحصیلات ادبی خویش را ادامه میدهد به طوری که در مقام
واعظ دربار
محمد منصور بغداد نیز مدتها انجام وظیفه کرده است. وی در زبان
عربی ادیبی است توانا که
اشعاری از وی باقی ماندهاست.
شهرت وی به آنجا میرسد که
بهاءالدوله فرزند
عضدالدوله دیلمی در روزگار آل بویه وی را کتابدار و
امین کتابخانه خویش در
شیراز کرده است. کتابخانه دیلمی در شیراز در قرن چهارم هجری معروفیت بسیار زیادی داشته است. میگویند: فهرست کتابخانه وی چندین مجلد شده است. در
تاریخ آمده است: ابن بواب روزی گفت که در شیراز عهدهدار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتابها نسخهای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به
خط ابن مقله، اما جزء سیام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسیام را به همان شیوه ابنمقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزهای به من
عطا نماید. میگوید: به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم. بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین
خط من و ابنمقله قایل شود و جایزهای که از او خواستم تعدادی برگههای کاغذ کهنه بود که در کتابخانه وی وجود داشت. اطلاعاتی که از وی در دست است نشان میدهد که وی به لباس و آرایش موهای خود بیتوجه و دارای
لحیهای طولانی بوده است.
میگویند: در دیوان حکومتی کاتبی بود به نام نصر بن مسعود؛ روزی علی بن هلال را تصادفاً دید و فوراً دست او را بوسید. ابن بواب گفت: چرا دست مرا میبوسی؟ وی جواب میدهد به خاطر آنکه در
بغداد مانند و مثل نداری، یکی اینکه در
حسن خط نادره دورانی و دیگر ندیدم در عمرم کسی غیر از تو را که فاصله
عمامه تا لحیه آن دو ذرع و نیم باشد!
با همه
شهرت و تلاش و محبوبیتی که در میان مردم داشته از جهت معیشتی و گذران زندگی به شدت در مضیقه بوده است.
یاقوت حموی صاحب
معجمالبلدان میگوید: نامهای از وی دیدم که به یکی از اعیان شهر نوشته بود که چرا به
وعده خود
وفا نکرده و «دو
دینار» به او نداده بود؟ یاقوت میگوید: برای گرفتن دو دینار هفتاد سطر عبارت ادبی نگاشته بود. و ادامه میدهد که بعد از
مرگ وی این نامه ۱۷ دینار خرید و فروش شد و قیمت آن بعد از اندکی به ۲۵ دینار رسید. در کتب تاریخی مطالبی است که نشان میدهد چگونه
خط وی بعد از مرگش بسیار گرانبها و پرقیمت شده و
خرید و
فروش میشده است.
ابن بواب
شاگرد دو نفر
استاد خوشنویس به نامهای
محمد بن علی شیرازی سمسمائی و
محمد بناسد بوده که هر دو از شاگردان «ابنمقله» میباشند. میگویند: از فرزند ابنمقله نیز
خط را آموخته است و آنچه
راز و رمز خوشنویسی ابن مقله بوده و فرزندش میدانسته، به او یاد داده است.
ابن مقله همان است که
اقلام سته یعنی
ثلث،
محقق،
ریحان،
نسخ،
توفیع،
رقاع را از
خط ثلث ایجاد کرد و در سال ۳۲۸
دست و
زبان او به دستور
خلیفه عباسی المقتدر بالله عباسی بریده شد و در
زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «
قروةالکتاب» شاگرد
ابراهیم سبکری سیستانی بود. اقلام سته در زمان ابن بواب به نامهای فوق شناخته نمیشد و در عهد ابن بواب معروفیت پیدا کرد.
شاگردان معروف ابن بواب عبارتند از:
محمد بن عبدالملک و
سید قاسم که آنها دارای شاگردانی مانند
احمد بن فضلالله ترکستانی و
عبدالمؤمن بن صفی الدین اصفهانی بودند و سرانجامِ آنان به اساتید
یاقوت مستعصمی متوفی به سال ۶۹۸ میرسند. یعنی در
شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوشنویسان از شاگردان ابن بواب بودهاند و در فاصله سه
قرن بعد از ابن بواب، یاقوت در عالم خوشنویسی درخشیده است.
مذکور است که وی بسیار پرکار بوده است و میگویند توانسته است در طول مدت عمر خویش ۶۴ قرآن مجید استنساخ کند، اما آثار باقیمانده از وی بسیار اندک است؛ همچون:
۱- در
ترکیه موزه توپقاپی،
شعر سالمه بن جندل با امضا به تاریخ
رمضان سال ۴۱۳ ه. ق و هم در آنجا دو صفحه به
قلم طومار به
خط وی موجود است.
۲- در ترکیه در گنجینه
اوقاف موزه آثار ترکیه کتاب «
بزوغالهلال» مورخ به سال ۴۰۸ ه. ق.
۳- در ترکیه
گنجینه اباصوفیه، جنگی در «آداب و حکم» با قلم ثلث.
۴-
قرآن مجید که در کتابخانه مرحوم حضرت
آیةالله نجفی مرعشی نگهداری میشود.
۵- قرآن مجید به صورت کامل و جامع از ابتدا تا انتها به
خط وی که بسیار سالم باقی مانده و در سال ۳۹۱ ه. ق نوشته شده است. این قرآن در مجموعه
موزه چستربیتی (CHESTER BEATTY)
دوبلین نگهداری میشود. این قرآن در سال ۱۹۸۳ به صورت تصویری چاپ و در تعداد ۲۰۰ نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.
وفات ابنبواب بنابر آنچه که
ابن خلکان و دیگران در کتابهای تراجم آوردهاند: وی روز پنجشنبه
جمادیالاول سال ۴۱۳ هجری قمری در بغداد از
دنیا رحلت کرد و در جوار آرام@گاه
احمد بن حنبل دفن شد.
دانشمندان معاصر وی در رثای این هنرمند بزرگ اشعاری سرودهاند.
سید مرتضی (متوفا به سال ۴۳۶ هجری) مرثیهای جانگداز در ۳۵ بیت سروده که دلالت بر
عظمت شأن و مقام وی دارد و
یاقوت حموی در
معجمالادباء آن را آورده است:
من مثلها کنت تخشی ایهاالحذر
والدهر ان هم لا یبقی و لا یذر
لغاک ساتح الی قبل کأنّ به
لواذع الجمر لمّا سادهالخبر...
یا قاتل الله هذاالدهر یزرعنا
ثم الحصاد، فمنه النفع و الضرر
و همچنین
ابوالعلا معری نیز
قصیدهای در ۵۱
بیت در سوز
مرگ او سروده است و
ابراهیم بن هلال صابی ادیب معروف متوفا به سال ۳۸۴ نیز در فقدان او اشعاری دارد. به راستی چرا بزرگانی نظیر سید مرتضی، ابوالعلا معری در وصف او این گونه اشعار میسرایند و در مرگش به
عزا مینشینند؛ زیرا او به راستی
خادم بزرگی برای قرآن به شمار میآمد. او با ابتکاری که در
خط نسخ به عمل آورد، برای این
خط اصول و قواعدی نوشت و این
خط را مطرح و معرفی کرد و آن را در بین خوشنویسان گسترش داد. پس چه خدمتی بزرگتر از این. عمل او باعث شد که قرآن به آسانی نوشته و خوانده شود و پیچیدگیها و سختیهای
خط کوفی و انواع آن کنار گذاشته شد و از پرتو توجه به قرآن
خط نسخ گسترش پیدا کرد و با گسترش و توسعه این
خط آرام آرام
خط رایج
فرهنگ مکتوب گردید به طوری که بعد از هزار سال تمام کتابها و مجلات و روزنامهها و... به
زبان عربی و فارسی به
خط نسخ حروف چینی شده و در
اختیار عموم قرار داده میشود. آری کار سترگ او در گسترش
علوم و فنون نیز نقش بهسزایی داشتهاست.
در پایان این مقال، سزاوار است چند
بیت از قصیده وی را درباره هنر خوشنویسی بخوانیم و از رهنمودهای وی بهرهمند شویم. این قصیده همیشه در طول
تاریخ زبانزد خاص و عام بوده است.
ابنخلدون در مقدمه خود نیز آن را
ذکر کرده و به عنوان یکی از کهنترین سندهای مکتوب روش خوشنویسی شناخته شده است.
یا من یرید اجادة التحریر
و یروم حسن الخط و التصویر
ان کان عزمک فی الکتابة صادقاً
فارغب الی مولاک فی التیسیر
فاشکر الهک و اتّبع رضوانه
اِنّ الا له یحبّ کلَّ شکور
و ارغب لکفّک ان تخط بنانها
خیراً تخلفه بدار غرور
فجمیع فعل المرء یلقاه غداً
عندالتقاه کتابةالمنشور
دانشنامه موضوعی قرآن