• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن ملجم مرادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِبْن مُلْجَم، عبدالرحمان مرادی (م ۴۰ق/۶۶۱م)، مردی از خوارج و قاتل امام اول شیعیان امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه‌السلام) می باشد.



بلاذری
[۱] بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۸۸، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
به نقل از کلبی او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. گفته‌اند تبار وی به اعراب حمیری می‌رسد. ابن ملجم از قبیله مراد بود که با بنی جبّله از قبیله کنده هم پیمان بودند.
برخی نیز او را از قبیله تجوب ، یکی از قبایل حمیری و هم پیمان قبیله مراد خوانده اند،
[۳] ابن حبیب محمد، اسماءالمغتالین، ج۱، ص۱۶۰، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۴۲م.
[۴] ابن منظور، لسان المیزان، ج۱، ذیل ماده «تجوب».
اما بلاذری
[۵] بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۷، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
گوید که تجوب جد او بوده است.


از زندگی ابن ملجم اطلاع روشنی در دست نیست، زیرا نامش تنها در آخرین روزهای زندگی و در نتیجه به شهادت رساندن علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) زبانزد شد. قدر مسلم این است که ابن ملجم از پیروان حضرت علی (علیه‌السلام) بود که پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفین به خوارج پیوست.
ابن حجر
[۶] ابن حجر عسقلانی احمد، الاصابة، ج۳، ص۱۰۰، کلکته، ۱۸۳۵م.
گوید که او جاهلیت را درک کرده است، همو
[۷] ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، ج۳، ص۴۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
از قول ابوسعید بن یونس در تاریخ مصر، آورده است که ابن ملجم در گشودن مصر شرکت داشت. عمروبن عاص ، فرمانروای مصر، وی را که از سواران و قاربان بود و قرائت قرآن را از معاذبن جبل آموخته بود، از مقربان و همراهان خود قرار داد.
گفته‌اند هنگامی که عمروبن عاص از خلیفه عمر درباره مشکلات قرآن یاری خواست، عمر طی نامه ای به وی فرمان داد که عبدالرحمان ابن ملجم را در کنار مسجد جای دهد تا او قرآن و فقه به مردم بیاموزد. عمرو خانه ای را در کنار خانه ابن عدیس به ابن ملجم اختصاص داد.
[۸] ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، ج۳، ص۴۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.

اگر این دو روایت ابن حجر درست باشد، باید پذیرفت که ابن ملجم هنگام مرگ چندان جوان نبوده است. نیز روشن می‌گردد که وی در قرائت قرآن و معارف دینی آن روزگار چندان مهارت داشت که خلیفه مسلمانان و عمروبن عاص او را رسماً به کار تعلیم قرآن گماردند.


درباره چگونگی شهادت امام علی (علیه‌السلام) و انگیزه ابن ملجم، روایت مشهوری هست که تمامی مورخان و محدثان با تفاوت‌هایی آن را نقل کرده اند.

۳.۱ - روایت ابن سعد

به دنبال سرکوبی خوارج در نهروان ، ۳ تن از آنان، عبدالرحمان بن ملجم، بُرَک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بُکَیر تمیمی در مکه گرد آمدند.
نام دو همدست ابن ملجم به گونه های مختلف نقل شده است، مثلاً دینوری ، آن دو را نزّال بن عامر و عبدالله بن مالک صیداوی نامیده است.
اینان پس از رایزنی برآن شدند که همزمان، علی (علیه‌السلام)، معاویه و عمروبن عاص را بکشند. عبدالرحمان کشتن علی (علیه‌السلام) را به عهده گرفت، برک و عمرو نیز تعهد کردند که معاویه و عمرو بن عاص را بکشند، آنگاه هر یک به سوی محل اجرای مأموریت خود رفتند. عبدالرحمان به کوفه آمد و با یارانش از خوارج دیدار کرد، اما هدفش را پنهان نگه داشت.
روزی به تصادف زن زیبارویی به نام قطام دختر شجنة بن عدی (یا اخضر بن شجنة ) را که از تیم الرباب بود، دید و به او دل باخت و از او خواستگاری کرد. زن که پدر و برادرش در نهروان کشته شده بودند، این پیشنهاد را پذیرفت و یکی از شرایط ازدواج را کشتن علی (علیه‌السلام) قرار داد.پس از آن عبدالرحمان، شبیب بن بَجَرة اشجعی را دیدار کرد و او را با خود همراه ساخت.
بلاذری
[۱۳] بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۹۳، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
گوید:
شخصی به نام وردان بن مجالد تمیمی پسر عموی قطام نیز همراه او شد.
در شب سوء قصد عبدالرحمان و شبیب در مسجد بیتوته کردند و چون علی (علیه‌السلام) برای نماز صبح به مسجد آمد، عبدالرحمان با شعار « لله الحکم یا علی لالک: ای علی فرمانروایی از آن خداست نه از آن تو »، شمشیر خود را بر فرق وی فرود آورد، سپس شبیب با شمشیر بر علی (علیه‌السلام) حمله برد، ولی شمشیر او بر طاق فرود آمد. مردم ابن ملجم را دستگیر کردند، اما شبیب گریخت.
با وجود برخی اقوال نادر در مورد تاریخ این واقعه،
[۱۵] مبرد محمد، الکامل، ج۳، ص۱۱۱۶، به کوشش محمد احمد والی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
منابع شیعی ۱۹ ماه رمضان را شب ضربت خوردن آن حضرت دانسته اند.
[۱۶] طبرسی فضل الله، اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.


۳.۲ - ابن اعثم کوفی

در روایت ابن سعد ، که دیگران نیز عمدتاً همان را نقل کرده اند، انگیزه ابن ملجم در کشتن علی (علیه‌السلام) انتقام بوده است. اما ابن اعثم کوفی
[۱۷] ابن اعثم کوفی احمد، الفتوح، ج۴، ص۱۳۳-۱۴۰، حیدرآباد دکن، دائرةالمعارف العثمانیة.
روایت دیگری آورده است که با گزارش پیشین تفاوت بسیار دارد و براساس آن ابن ملجم تنها از سر سودازدگی عاشقانه به کشتن علی (علیه‌السلام) دست یازید.
بنا به نوشته ابن اعثم، پس از جنگ نهروان و پیش از رسیدن علی (علیه‌السلام) به کوفه، ابن ملجم به کوفه وارد شد و خبر کشته شدن خوارج را به هوادارانشان داد. او در کوفه به زنی به نام قطام دختر اضبع تمیمی دل باخت و از او تقاضای ازدواج کرد. این روایت کشتن علی (علیه‌السلام) را یکی از شرایط پذیرش ازدواج از سوی قطام برشمرده است.
بنابراین روایت، عبدالرحمان در شب ۲۳ رمضان در خانه قطام به سر برد و شراب نوشید و مست افتاد و چون بانگ اذان صبح برخاست، قطام او را بیدار کرد و به مسجد کوفه فرستاد و سرانجام چون علی (علیه‌السلام) خواست در رکعت دوم به سجده رود، شمشیر ابن ملجم بر سرش فرود آمد.
در این روایت هیچ گونه توطئه سازمان یافته و گروهی دیده نمی‌شود، ابن ملجم نیز بدون انگیزه سیاسی و اعتقادی، و تنها برای دستیابی به وصال زن دلخواهش که در آتش انتقام گرفتن از علی (علیه‌السلام) می سوخت، دست به قتل می‌یازد.

۳.۳ - بررسی روایات مختلف

اما روایت مذکور با دیگر منابع تاریخی چندان سازگار نمی‌نماید، ظاهراً اینکه در جریان سوء قصد پای زنی انتقامجو در میان بوده، جای انکار ندارد، اما از یک سو خود این زن به عنوان یکی از زنان متعصب خوارج جلوه می‌کند، به گونه ای که مشارکت وی در قتل علی (علیه‌السلام) بیشتر جنبه اعتقادی و فرقه ای به خود می‌گیرد، و از سوی دیگر منش ابن ملجم و وابستگی او به خوارج و به ویژه تعصب شدید عقیدتی و ضدیت او با علی (علیه‌السلام) نشان می‌دهد که وی از انگیزه ای نیرومند و مستقل برخوردار بوده است.


پس از شهادت علی (علیه‌السلام) ابن ملجم را برای قصاص نزد حسن بن علی (علیه‌السلام) آوردند و حسن بن علی (علیه‌السلام) او را با یک ضربت شمشیر گردن زد.
[۱۸] بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۵، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.


۴.۱ - سایر اقوال

در مورد چگونگی کشته شدن ابن ملجم روایتی دیگر حکایت از آن دارد که او را پیش از کشتن مثله کرده، حتی در چشمانش میله گداخته فرو بردند.
[۲۰] ابن قتیبه عبدالله، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۶۱، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.

اما روایت مذکور با اسناد تاریخی دیگر سازگار نیست. نیز نمی‌توان پذیرفت که فرزندان علی (علیه‌السلام) برخلاف وصیت صریح پدرشان اجازه چنان کاری را داده باشند. شگفت این‌که چنین روایتی حتی در برخی از منابع شیعی راه یافته است.

۴.۲ - جسد ابن ملجم

ظاهراً جسد ابن ملجم در کوفه دفن شد. ابن بطوطه گوید که در بخش غربی کوفه جای بسیار سیاه و تیره ای را در میدانگاه سفیدی دیدم، از احوال آن جویا شدم، گفتند که آن گور ابن ملجم شقی است و مردم کوفه هر ساله هیزم می‌آورند و به مدت ۷ روز بر گور او آتش می‌افروزند.


اخیراً نظر تازه ای ابراز شده که با منابع کهن تاریخ مغایر است. سلیمان بن داوود ، یکی از عالمان اباضی الجزایری در کتاب « الخوارج هم انصار الامام علی » نظری یکسره دگرگونه درباره خوارج اظهار کرده است.

۵.۱ - عقیده سلیمان بن داوود

به اعتقاد وی خوارج نه تنها دشمن علی (علیه‌السلام) نبودند، بلکه از یاران وفادار وی به شمار می‌آمدند، تا جایی که پس از شهادت علی (علیه‌السلام) نیز به وی وفادار ماندند
[۲۴] سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۲۸، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
نقشه قتل حضرت علی (علیه‌السلام) را نیز اشعث بن قیس کندی - جاسوس و عامل معاویه در میان یاران علی (علیه‌السلام) - کشید
[۲۵] سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۴، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
و ابن ملجم را به اجرای آن وادار ساخت.
داستان گرد آمدن ۳ تن از بازماندگان خارجی جنگ نهروان در مکه و طرح قتل ۳ شخصیت یاد شده به کلی بی اساس است.
[۲۶] سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۷، الجزایر، ۱۴۰۳ق.

به عقیده سلیمان بن داوود، ابن ملجم از خوارج نبود و حتی از قبیله او نیز کسی خارجی نبود. به نظر این مؤلف، ابن ملجم مانند اشعث از قبیله کنده بوده و عامل خویشاوندی نیز در تأثیر اشعث بر وی دخالت داشته است.
[۲۷] سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۴، الجزایر، ۱۴۰۳ق.


۵.۲ - نقد

مؤلف نامبرده ادله قابل ذکری برای اثبات مدعان خود اقامه نکرده است، به ویژه آن‌که ابن ملجم بعدها به مثابه یک قهرمان و مؤمن واقعی مورد تکریم خوارج قرار گرفت و در مدح او شعر نیز گفته شد.
[۲۸] مبرد محمد، الکامل، ج۳، ص۱۰۸۵، به کوشش محمد احمد والی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.

اما این درست است که دست کم، اشعث از قتل علی (علیه‌السلام) آگاهی داشته است، در این صورت، می توان تصور کرد که اشعث و خوارج با هم نقشه قتل را کشیده باشند، ولی این همدستی، با توجه به دشمنی انکار ناپذیر اشعث با خوارج
[۲۹] سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۸۸، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
منطقی به نظر نمی‌رسد.



(۱) ابن اعثم کوفی احمد، الفتوح، حیدرآباد دکن، دائرةالمعارف العثمانیة.
(۲) ابن بطوطه، رحله، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۳) ابن حبیب محمد، اسماءالمغتالین، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۴۲م.
(۴) ابن حجر عسقلانی احمد، الاصابة، کلکته، ۱۸۳۵م.
(۵) ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
(۶) ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۷) ابن طاووس عبدالکریم، فرحة الغری، نجف، ۱۳۶۸ق.
(۸) ابن قتیبه عبدالله، الامامة و السیاسة، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.
(۹) ابن منظور، لسان المیزان.
(۱۰) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/۱۹۴۹م.
(۱۱) بلاذری احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۱۲) دینوری احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدین شیال، بغداد، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م.
(۱۳) سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
(۱۴) طبرسی فضل الله، اعلام الوری، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
(۱۵) مبرد محمد، الکامل، به کوشش محمد احمد والی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
(۱۶) مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۷) مسعودی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۸) یعقوبی احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.


۱. بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۸۸، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۲. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵، بیروت، دارصادر.    
۳. ابن حبیب محمد، اسماءالمغتالین، ج۱، ص۱۶۰، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۴۲م.
۴. ابن منظور، لسان المیزان، ج۱، ذیل ماده «تجوب».
۵. بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۷، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۶. ابن حجر عسقلانی احمد، الاصابة، ج۳، ص۱۰۰، کلکته، ۱۸۳۵م.
۷. ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، ج۳، ص۴۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
۸. ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، ج۳، ص۴۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
۹. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۰، بیروت، دارصادر.    
۱۰. دینوری احمد، الاخبار الطوال، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدین شیال، بغداد، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م.    
۱۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/۱۹۴۹م.    
۱۲. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵-۳۶، بیروت، دارصادر.    
۱۳. بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۹۳، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۱۴. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۵-۳۷، بیروت، دارصادر.    
۱۵. مبرد محمد، الکامل، ج۳، ص۱۱۱۶، به کوشش محمد احمد والی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
۱۶. طبرسی فضل الله، اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۱۷. ابن اعثم کوفی احمد، الفتوح، ج۴، ص۱۳۳-۱۴۰، حیدرآباد دکن، دائرةالمعارف العثمانیة.
۱۸. بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۵، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۱۹. ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹-۴۰، بیروت، دارصادر.    
۲۰. ابن قتیبه عبدالله، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۶۱، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.
۲۱. ابن طاووس عبدالکریم، فرحة الغری، ج۱، ص۴۴، نجف، ۱۳۶۸ق.    
۲۲. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۲، ص۳۰۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۳. ابن بطوطه، رحله، ج۱، ص۱۶۷، بیروت، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.    
۲۴. سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۲۸، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
۲۵. سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۴، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
۲۶. سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۷، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
۲۷. سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۹۴، الجزایر، ۱۴۰۳ق.
۲۸. مبرد محمد، الکامل، ج۳، ص۱۰۸۵، به کوشش محمد احمد والی، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
۲۹. سلیمان بن داوود، الخوارج هم انصار الامام علی، ج۱، ص۱۸۸، الجزایر، ۱۴۰۳ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن ملجم مرادی»، ج۴، ص۱۸۱۰.    



جعبه ابزار