اعراض از ذکر خدا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعراض از
ذکر خدا یعنی هنگامی که انسان مسؤولیتهایش را به دنبال فراموشکردن یاد خدا به فراموشی بسپارد، غرق در
شهوات و حرص و
طمع میگردد، پیداست، که نصیب او
معیشت ضنک خواهد بود، نه قناعتی که جان او را پر کند، نه توجّه به معنویت که به او غنای روحی دهد، و نه اخلاقی که او را در برابر طغیان
شهوات باز دارد.
و من اعرض عن ذکری فانّ له معیشةً ضنکاً و نحشره یوم القیامة اعمی؛
هر کسی از یاد من رویگردان شود زندگی تنگ و سختی خواهد داشت، و روز
قیامت او را
نابینا محشور میکنیم.»
مجازات برای کسانی که رویگرداندن از
خدا: کسانی که از یاد خدا روی میگردانند دو مجازات در آیه فوق تعیین شده: ۱: یکی تنگی
معیشت در این
جهان، ۲: دیگری نابینایی در جهان دیگر.
غفلت از یاد
حق و پیآمدهای آن، گاه میشود درهای زندگی به روی
انسان به کلّی بسته میشود، و دست به هر کاری میزند با درهای بسته روبهرو میگردد، و گاهی به عکس به هر جا روی میآورد خود را در برابر درهای گشوده میبیند، مقدّمات هر کار فراهم است و بنبست و گرهی در برابر او نیست، از این حال تعبیر به وسعت زندگی و از اولی به ضیق یا تنگی معیشت تعبیر میشود، منظور از (معیشت ضنک) که در
آیات بالا آمده نیز همین است. («
ضنک» به معنی سختی و تنگی است، این کلمه همیشه به صورت مفرد به کار میرود و تثنیه و جمع و مؤنت ندارد.)
گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که در آمد کمی دارد، ای بسا
پول و در آمدش هنگفت است، ولی
بخل و
حرص و
آز زندگی را بر او تنگ میکند نه تنها میل ندارد در خانهاش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گویی نمیخواهد آن را به روی خویش بگشاید، به فرموده
علی (علیهالسّلام) همچون
فقیران زندگی میکند و همانند
اغنیاء و ثروتمندان حساب پس میدهد. راستی چرا انسان گرفتار این تنگناها میشود،
قرآن میگوید: عامل اصلیش
اعراض از یاد حقّ است.
یاد خدا مایه
آرامش جان، و
تقوا و
شهامت است و فراموش کردن او مایه
اضطراب و
ترس و نگرانی است. هنگامی که انسان مسؤولیتهایش را به دنبال فراموشکردن یاد خدا به فراموشی بسپارد، غرق در
شهوات و حرص و
طمع میگردد، پیداست، که نصیب او معیشت ضنک خواهد بود، نه قناعتی که جان او را پر کند، نه توجّه به معنویت که به او غنای روحی دهد، و نه اخلاقی که او را در برابر طغیان شهوات باز دارد.
اصولاً تنگی زندگی بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است، به خاطر عدماطمینان به آینده و ترس از نابودشدن امکانات موجود، و وابستگی بیش از حدّ به جهان مادّه است، و آن کس که
ایمان به خدا دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانیها در امان است.
البتّه تا اینجا سخن از فرد بود، هنگامی که به جامعههایی که از یاد خدا روی گرداندهاند وارد شویم، مساله از این وحشتناکتر خواهد بود، جوامعی که علیرغم پیشرفت شگفتانگیز
صنعت و علیرغم فراهم بودن همه وسایل زندگی در اضطراب و نگرانی شدید به سر میبرند، در تنگنای عجیبی گرفتارند و خود را محبوس و زندانی میبینند.
جالب این که در روایات اسلامی میخوانیم که از
امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدند: منظور از آیه (من اعرض ذکری فان له معیشة ضنکا) چیست؟ فرمود: اعراض از
ولایت امیر مؤمنان (علیهالسّلام) است.
آری آن کس که الگوی خود را از زندگی علی (علیهالسّلام) بگیرد همان ابر مردی که تمام
دنیا در نظرش از یک برگ درخت کمارزشتر بود آن چنان به خدا دل ببندد که جهان در نظرش کوچک گردد، او هر کس باشد، زندگی گشاده و وسیعی خواهد داشت، امّا آنها که این الگوها را فراموش کنند در هر شرایط گرفتار معیشت ضنک هستند.
صاحبالمیزان میفرماید: کسی که از ذکر من اعراض کند معیشتی ضنک یعنی تنگ دارد، برای این است که کسی که خدا را فراموش کند، و با او قطع رابطه نماید دیگر چیزی غیردنیا نمیماند که وی به آن دل ببندد، و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد، در نتیجه همه کوششهای خود را منحصر در آن کند، و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد، و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده به تمتع از آن سرگرم شود و این معیشت او را آرام نمیکند، چه کم باشد و چه زیاد، برای این که هر چه از آن به دست آورد به آن حدّ قانع نگشته، و به آن راضی نمیشود، و دائماً چشم به زیادتر از آن میدوزد، بدون این که این حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود، پس چنین کسی دائماً در
فقر و تنگی بسر میبرد، و همیشه دلش علاقهمند به چیزیست که ندارد، صرف نظر از
غم و اندوه و
قلق و اضطراب و ترسی که از نزول آفات، و روی آوردن ناملایمات، و فرا رسیدن
مرگ، و بیماری دارد، صرفنظر از اضطرابی که از شرّ حسودان و
کید دشمنان دارد، پس او علیالدوام در میان آرزوهای برآورده نشده، و ترس از فراق آنچه برآورده شده به سر میبرد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اعراض از ذکر خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۶.