• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انتقام از مؤمنان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن کریم به انتقام گیری فرعون و اصحاب اخدود از مؤمنان اشاره شده است که به بیان آن می پردازیم.



ایمان جادوگران به آیات الهی یگانه انگیزه فرعون بر انتقام و شکنجه آنان بود: «والقی السحرة سـجدین• وما تنقم منآ الا ان ءامنا بـایـت ربنا لما جآءتنا...» و ساحران (همگی) به سجده افتادند• تنها ایراد تو، به ما این است که ما به آیات پروردگار خویش - هنگامی که برای ما آمد - ایمان آورده‌ایم... .

۱.۱ - القاء ساحران

نفرمود: ساحران خود را به سجده انداختند، بلکه فرمود: ساحران به سجده افتاده شدند تا کمال تأثیر معجزه موسى و خیره شدن ساحران را برساند، تو گوئى فرموده است : وقتى عظمت معجزه را دیدند آنقدر دهشت کردند که بى اختیار به سجده در آمدند، بطورى که نفهمیدند چه کسى آنان را به حالت سجده در آورد، لذا خود را ناگزیر از ایمان به رب العالمین دیدند.

۱.۲ - نقش بر آب شدن برنامه فرعون

و این چیزی بود که به هیچوجه برای فرعون و دستگاه او قابل پیش بینی نبود، یعنی عده‌ای که چشم امید برای کوبیدن موسی علیه السلام به آنها دوخته شده بود در صف اول مؤمنان قرار گرفتند و پیش روی عموم مردم برای خدا به خاک افتادند، و اعلام تسلیم مطلق و بیقید و شرط در برابر دعوت موسی علیه السلام کردند.
البته این موضوع که انسانهائی اینچنین منقلب گردند نباید جای تعجب باشد، زیرا نور ایمان و توحید در همه دلها وجود دارد، ممکن است پرده‌ها و حجابهای اجتماعی، زمانی کوتاه یا طولانی، آنرا بپوشاند، اما گهگاه که طوفانها میوزد، و حجابها کنار میرود، فروغ خود را چنان آشکار میسازد که چشمها را خیره می‌کند.
به خصوص اینکه ساحران اساتید کهنه کاری بودند که از همه کس به فوت و فن سحر واردتر بودند، آنها به خوبی میتوانستند میان معجزه و سحر فرق بگذارند، چیزی که برای دیگران تشخیصش شاید احتیاج به دقت و مطالعه داشت برای آنها از آفتاب روشنتر بود، آنها با توجه به فنون سحر که سالها آموخته بودند، دریافتند که کار موسی علیه‌السّلام هیچگونه شباهتی با سحر ندارد، از نیروی انسانی سرچشمه نگرفته بلکه زائیده یک قدرت ما فوق طبیعی و مافوق بشری است، و با توجه به این واقعیت جای تعجب نیست که با آن صراحت و سرعت و بدون واهمه از آینده کار، ایمان خود را اظهار دارند.

۱.۳ - تسلیم مطلق ساحران

جمله «القی السحرة» که با فعل مجهول ذکر شده شاهد گویائی برای استقبال فوق العاده و تسلیم مطلق ساحران در برابر موسی علیه‌السّلام است، یعنی آنچنان جاذبه معجزه موسی علیه‌السّلام در قلب و فکر آنها اثر گذاشت که گوئی همه را بی اختیار به زمین افکند و به اقرار و اعتراف واداشت.

۱.۴ - پاسخ ساحران به فرعون

ساحران برای اینکه پاسخى به تهمت فرعون داده باشند و حقیقت امر را بر انبوه مردمى که تماشاچى این صحنه بودند، روشن سازند و بیگناهى خویش را ثابت کنند، چنین گفتند: تنها ایرادى که تو به ما دارى این است که ما به آیات پروردگار خود، هنگامى که به سراغ ما آمد، ایمان آورده ایم. یعنى ما نه اخلال گریم و نه توطئه و تبانى خاصى بر ضد تو کرده ایم ، و نه محرک ما بر ایمان به موسى علیه السلام این بوده است که زمام قدرت را بدست بگیریم و نه مردم این کشور را از سرزمین خود بیرون کنیم و خودت نیز میدانى که ما این کاره نیستیم ، بلکه ما هنگامى که حق را دیدیم و نشانه هاى آن را بخوبى شناختیم به نداى پروردگار خود پاسخ گفتیم و ایمان آوردیم و تنها گناه ما در نظر تو همین است و بس !
در حقیقت آنها با جمله نخست به فرعون نشان دادند که هرگز از تهدید او نمى هراسند و با شهامت به استقبال همه حوادث حتى مرگ و شهادت میشتابند و با جمله دوم به اتهاماتى که فرعون بر آنها وارد کرده بود، با صراحت پاسخ گفتند.

۱.۵ - معنای تنقم

کلمه «تنقم» از نقم به معناى کراهت و خشم است ، گفته مى شود (نقم منه کذا) از باب (ضرب ، یضرب ) و (علم ، یعلم) ، تنقم از ماده نقمت (بر وزن نعمت ) در اصل به معنى انکار کردن چیزى است به زبان ، یا بوسیله عمل و مجازات نمودن ، بنابراین آیه بالا هم ممکن است به این معنى باشد که تنها ایراد تو بر ما این است که ایمان آورده ایم ، و یا به این معنى باشد که مجازاتى را که میخواهى انجام دهى به خاطر ایمان ما است.


انتقام گیری اصحاب اخدود از مؤمنان، فقط به دلیل مؤمن بودن آنان بوده است: «قتل اصحـب الاخدود• و هم علی مایفعلون بالمؤمنین شهود• و ما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید» مرگ و عذاب بر شکنجه گران صاحب گودال (آتش) باد• و آنچه را نسبت به مؤ منان انجام می‌دادند (با خونسردی) تماشا می‌کردند!•هیچ ایرادی بر آنها (مؤ منان) نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند. .

۲.۱ - اصحاب اخدود

و کلمه اخدود به معنای شکاف بزرگ زمین است، و اصحاب اخدود جباران ستمگری بودند که زمین را می‌شکافتند و آن را پر از آتش نموده، مؤمنین را به جرم اینکه ایمان دارند در آن می‌انداختند، و تا آخرین نفرشان را می‌سوزاندند، پس جمله «قتل...» نفرین بر آنان است، نه اینکه خواسته باشد خبر دهد، و منظور از قتل، لعنت و طرد از درگاه خدای تعالی است.


(کلمه)«نقموا» از ماده نقم (بر وزن قلم) به معنی انکار و عیب گرفتن چیزی است یا به زبان و یا عملا از طریق مجازات ، و انتقام نیز از همین ماده است. می فرماید نفرتشان از مؤمنین فقط برای این بود که به خدا ایمان داشتند، و به خاطر همین داشتن ایمان، ایشان را سوزاندند.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۰.    
۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۶.    
۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۲۷۵.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۶، ص۲۹۷- ۲۹۸.    
۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۳۳۱.    
۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۲۲۶.    
۷. الدر المنثور، سیوطی، ج۳، ص۵۱۵.    
۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۲۷۵.    
۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص ۳۰۴.    
۱۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۲۲۷.    
۱۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۳۳۳.    
۱۲. بروج/سوره۸۵، آیه۴.    
۱۳. بروج/سوره۸۵، آیه۷.    
۱۴. بروج/سوره۸۵، آیه۸.    
۱۵. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۱۴۳.    
۱۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۱۶.    
۱۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۳۳۳.    
۱۸. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۵۰۴.    
۱۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۳۳۵.    
۲۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۱۷.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، برگرفته از مقاله «انتقام از مؤمنان».    



جعبه ابزار