• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انجیر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انجیر درختی از تیره گزنه ‌ها و از دسته توت‌ ها است که بلندی آن تا ۱۲ متر می‌رسد و بر خلاف توت یک پایه است و گل‌های نر و ماده اش بر روی یک درخت است.
[۱] فرهنگ فارسی.
مقصود از انجیر در این مدخل، اعم از درخت و میوه انجیر است.



خداوند در قرآن با قسم خوردن به انجیر آنرا میوه‌ای ارزشمند و با اهمیت معرفی فرموده است: «والتین والزیتون» قسم به انجیر و زیتون (یا قسم به سرزمین شام و بیت المقدس). (از سوگند خدا به انجیر، اهمیت این میوه استفاده می‌شود.)بعضی از مفسرین گفته‌اند: مراد از کلمه تین ، انجیر، و زیتون دو میوه معروف است، که خدای تعالی به آنها سوگند یاد کرده، به خاطر اینکه در آنها فواید بسیار زیادی و خواص و منافعی سراغ داشته. ولی بعضی دیگر گفته‌اند: منظور از تین، کوهستانی است که دمشق بر بلندی آن واقع شده، و منظور از زیتون کوهستانی است که بیت المقدس بر بالای یکی از کوه هایش بنا شده، و اطلاق نام دو میوه انجیر و زیتون بر این دو کوه شاید برای این بوده که این دو میوه در این دو منطقه می‌روید، و سوگند خوردن به این دو منطقه هم شاید به خاطر این بوده که عده بسیاری از انبیا در این دو نقطه مبعوث شده‌اند.
بعضی نیز تین را اشاره به دوران آدم دانسته‌اند، چرا که لباسی که آدم و حوا در بهشت پوشیدند از برگ درختان انجیر بود، و زیتون را اشاره به دوران نوح می‌دانند، زیرا در آخرین مراحل طوفان نوح کبوتری را رها کرد تا درباره پیدا شدن خشکی از زیر آب جستجو کند او با شاخه زیتونی بازگشت، و نوح فهمید که طوفان پایان گرفته و خشکی از زیر آب ظاهر شده است (لذا شاخه زیتون رمز صلح و امنیت است).
بعضی نیز تین را اشاره به مسجد نوح که بر کوه جودی بنا شد می‌دانند و زیتون را اشاره به بیت المقدس. ولی ظاهر آیه در بدو نظر همان دو میوه معروف است، اما با توجه به سوگندهای بعد مناسب دو کوه یا دو مرکز مقدس و مورد احترام می‌باشد. لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌خوانیم که خداوند از میان شهرها چهار شهر را برگزید، و در باره آنها فرمود: و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین : تین مدینه است و زیتون بیت المقدس و طور سینین کوفه و هذا البلد الامین مکه است.



انجیر، خوردنی همراه عزیر علیه ‌السلام یا ارمیا علیه السلام بود: «او کالذی مر علی قریة وهی خاویة علی عروشها... فانظر الی طعامک.... » یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود... نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود... . ( امیر مؤمنان علیه ‌السلام در ضمن بیان تاریخ عزیر علیه ‌السلام فرموده است: ... مشکی که در آن انجیر بود و کوزه‌ای که در آن آب انگور قرار داشت همراه وی بود).

۲.۱ - معنای خاویه

خاویه در اصل به معنی خالی است و در اینجا کنایه از ویران شدن است زیرا خانه‌های آباد معمولا مسکونی است و خانه‌هایی که خالی می‌شود یا به خاطر ویرانی است و یا بر اثر خالی بودن تدریجا ویران خواهد شد، بنابراین جمله «و هی خاویة علی عروشها» چنین معنی می‌دهد که خانه‌های آنان ویران شده بود، به این صورت که نخست سقف آنها فرود آمده و سپس دیوارها به روی آنها افتاده بود، این نوع ویرانی، ویرانی کامل و تمام عیار است، زیرا به هنگام ویرانی معمولا نخست سقف آن ویران می‌گردد و بعد دیوارها مدتی سر پا می‌ایستد، سپس روی ویرانه‌های سقف فرو می‌غلتد.



شخص مزبور پیامبری بوده که از خانه خود بیرون آمده، تا به محلی دور از شهر خودش سفر کند، به دلیل اینکه الاغی برای سوار شدن همراه داشته، و طعامی و آبی با خود برداشته، تا با آن سد جوع و عطش کند، همینکه به راه افتاده تا به مقصد خود برود در بین راه به قریه‌ای رسیده که قرآن کریم آنرا قریه خراب توصیف فرموده، و وی مقصدش آنجا نبوده بلکه گذارش به آن محل افتاده، و قریه نظرش را جلب کرده، لذا ایستاده و در سرنوشت آن به تفکر پرداخت، و از آنچه دید عبرت گرفت، که چگونه اهلش نابود شده‌اند و استخوانهای پوسیده آنها در پیش رویش ریخته است.

۳.۱ - احیاء اموات

(وی) در عبرت گیری اش تعمق کرد، و غرق در فکر شد و با خود گفت : عجب! صاحبان این استخوانها چند سال است که مرده‌اند؟ خدا می‌داند که چه تحولاتی به خود دیده‌اند، تا به این روز افتاده‌اند و چه صورتها که یکی پس از دیگری به خود گرفته‌اند، بطوریکه امروز اصل آنها که همان انسانها باشند فراموش شده‌اند، در اینجا بود که گفت : (راستی خدا چگونه اینها را زنده می‌کند؟)، و این گفتارش دو جهت دارد، یکی تعجب از زنده شدن بعد از طول مدت، و جهت دوم تعجب برگشتن اجزا به صورت اولش، با اینکه این تغییرات غیر متناهی را به خود دیده‌اند.
لذا خدای تعالی برایش مشکل را از هر دو جهت روشن کرد: اما از جهت اول از این راه روشن کرد که خود او را بمیرانید و دوباره زنده کرد، و پرسید که چقدر مکث کردی؟ و اما از جهت دوم از این راه که استخوانهائی که در پیش رویش ریخته بود زنده کرد، و جلو چشمش اعضاء بدن آن مردگان را به هم وصل نمود.
در اینکه این غذا و نوشیدنی چه بوده در آیه منعکس نیست، بعضی غذای او را انجیر و نوشیدنی او را یک نوع آب میوه ذکر کرده‌اند و می‌دانیم که هر دو بسیار زود فاسد می‌شوند، و بقای آنها در مدت طولانی موضوع مهمی است، بعضی هم آن را انگور و شیر ذکر کرده‌اند.


در قرآن کریم خداوند به انجیر قسم خورده است: «والتین والزیتون» قسم به انجیر و زیتون (یا قسم به سرزمین شام و بیت المقدس ).


۱. فرهنگ فارسی.
۲. تین/سوره۹۵، آیه۱.    
۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۵۳۹.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۷، ص۱۳۹.    
۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱۰، ص۳۹۲.    
۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۵۱۲.    
۷. تفسیر عیاشی، محمد عیاشی، ج ۱، ص۱۴۱.    
۸. تفسیر نورالثقلین، شیخ حویزی، ج۱، ص۲۷۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۲۹۶.    
۱۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲، ص۵۴۸.    
۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲، ص۵۵۶.    
۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۲۹۹.    
۱۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۲۸۷.    
۱۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۲، ص۱۷۳.    
۱۶. تین/سوره۹۵، آیه۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، برگرفته از مقاله «انجیر».    



جعبه ابزار