• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایمان شرک‌آمیز به خدا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طبق فرمایش قرآن کریم ایمان بسیاری از مردم آمیخته به شرک می‌باشد.



ایمان بسیاری از مردم به خدا، آمیخته به شرک می‌باشد:
«وما یؤمن اکثرهم بالله الا وهم مشرکون؛ و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرک‌اند!»
«.. اذا دعی الله وحده کفرتم وان یشرک به تؤمنوا...؛ ... وقتی خداوند به یگانگی خوانده می‌شد انکار می‌کردید، و اگر برای او همتایی می‌پنداشتند ایمان می‌آوردید ...»


اگر به آیات قرآن که بر تو نازل می‌شود، ایمان نیاورند تعجب نکن چرا که آنها به آیات آفرینش و خلقت که از هر سو آنان را احاطه کرده نیز ایمان نیاورده‌اند! در آیه بعد اضافه می‌کند که آنها هم که ایمان می‌آورند، ایمان اکثرشان خالص نیست، بلکه آمیخته با شرک است (و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون). ممکن است خودشان چنین تصور کنند که مؤمنان خالصی هستند، ولی رگه‌های شرک در افکار و گفتار و کردارشان غالبا وجود دارد.
ایمان تنها این نیست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد بلکه یک موحد خالص کسی است که غیر از خدا، معبودی به هیچ صورت در دل و جان او نباشد، گفتارش برای خدا، اعمالش برای خدا، و هر کارش برای او انجام پذیرد، قانونی جز قانون خدا را به رسمیت نشناسد، و طوق بندگی غیر او را بر گردن ننهد و فرمان‌های الهی را خواه مطابق تمایلاتش باشد یا نه، از جان و دل بپذیرد، و بر سر دو راهی‌های خدا و هوی، همواره خدا را مقدم بشمرد، این است ایمان خالص، از هرگونه شرک: شرک در عقیده، شرک در سخن و شرک در عمل. و راستی اگر بخواهیم حساب دقیقی در این زمینه بکنیم، موحدان راستین و خالص و واقعی، بسیار کم‌اند! به همین دلیل در روایات اسلامی می‌خوانیم که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:
الشرک اخفی من دبیب النمل: شرک در اعمال انسان مخفی‌تر است از حرکت مورچه.
[۳] محدث قمی، شیخ عباس، سفينة البحار ج۱، ص۶۹۷.



ایمان به خدا و شرک به او هم (که حقیقتشان عبارتست از تعلق و بستگی قلب به خضوع و در برابر خدا یعنی ذات واجب الوجود و بستگی آن بغیر او از چیزهایی که مالک خود و چیز دیگری نیستند مگر به اذن خدا،) دو مطلب اضافی هستند که به اختلاف نسبت و اضافه، مختلف می‌شوند.
(آری اگر ایمان به خدا و شرک به او را دو نقطه صرف و بی نهایت تصور کنیم در بین این دو نقطه فاصله زیادی است که راهروانی در بین آن دو هر یک در یک نقطه قرار دارند) پس همانطور که ممکن است دل آدمی یکسره بستگی به زندگی دنیای فانی و زینت‌های باطل آن پیدا کرده و به کلی هر حق و حقیقتی را فراموش کند، و نیز ممکن است مانند مخلصین از اولیای خدا از هر چیز که دل را مشغول از خدای سبحان می‌سازد منقطع گشته به تمام معنا و با تمامی دل متوجه خدا شده لحظه‌ای از او غافل نشود و در ذات و صفات خود جز به او آرام نگیرد و جز آنچه او می‌خواهد نخواهد. همچنین ممکن است سهمی از آن و سهمی از این را با هم داشته باشد، زیرا (همان طوری که گفته شد) میان این دو نقطه منزل‌های بسیاری است که از جهت نزدیکی و دوری به یکی از آن دو مختلف‌اند، و همین مراتب است که دو طرف را به نحوی از اجتماع، یک جا جمع می‌کند، و (راهروان در این مراتب کم و یا بیش، سهمی از ایمان و سهمی از شرک را دارند).
از جمله ادله بر این مدعا اخلاق و صفاتی است که در باطن دلها جایگزین است و آدمی را بخلاف آنچه که از حق و باطل معتقد شده دعوت می‌کند، و در اعمال صادره از او اثر می‌گذارد، و لذا می‌بینیم فلان شخص ادعای ایمان به خدا می‌کند و در عین حال بند بند بدنش از ترس مصیبتی که ممکن است روی بیاورد می‌لرزد، و حال آنکه متوجه این معنا هست که هیچ کس هیچ حول و قوه‌ای جز به وسیله خدا ندارد. و نیز می‌بینیم فلان آقا که ادعای ایمان به خدا می‌کند و با اینکه به راستی ایمان دارد به اینکه: فان العزة لله جمیعا، عزت همه‌اش مال خداست، مع ذلک این در و آن در می‌زند، و با اینکه ایمان دارد که خدا ضامن روزی است با این حال در خانه هر کس و ناکس را می‌کوبد، ایمان دارد که پروردگارش به آنچه که در دل نهفته دارد عالم است؟ و به آنچه که می‌گوید شنواست و به آنچه که می‌کند بصیر است، و بر او هیچ چیز نه در آسمان‌ها و نه در زمین پوشیده نیست، اما در عین حال همین پروردگار را معصیت نموده حیا نمی‌کند و همچنین.
پس مراد از شرک در آیه مورد بحث بعضی از مراتب شرک است، که با بعضی از مراتب ایمان جمع می‌شود، و در اصطلاح فن اخلاق آن را شرک خفی می‌گویند. بنابراین اینکه بعضی‌ها گفته‌اند: مراد از مشرکین در آیه، مشرکین مکه هستند صحیح نیست، و همچنین اینکه عده‌ای دیگر گفته‌اند: مراد از آنان، منافقین هستند، زیرا صاحب این دو قول اطلاق آیه را بدون هیچ دلیلی از خود آیه مقید نموده‌اند.


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۶.    
۲. غافر/سوره۴۰، آیه۱۲.    
۳. محدث قمی، شیخ عباس، سفينة البحار ج۱، ص۶۹۷.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۹۰-۹۱.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱۱، ص۳۷۶-۳۷۷.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ايمان شرك‌آميز به خدا».    



جعبه ابزار