• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بداء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از اصول کلامی معتزله اصل تفویض است. معتزله با این اصل، منکر جریان اراده خداوند در افعال اختیاری بندگان هستند اما د رغیر افعال اختیاری نیز با انکار بداء، اراده خداوند را در تغییر امور، تکذیب می کنند. با روشن شدن حقیقت بداء، بطلان عقیده مخالفین از جمله معتزله مشخص می‌شود.




بداء، دو معنی دارد: الف)ظهور، آشکار ب)ایجاد شدن رأی و اندیشه. اینکه گفته می‌شود، فلانی دارای بداوت است به این معنی است که دائما نظرش تغییر می کند و همچنین وقتی که می‌گویند برای او در این کار، بداء حاصل شد یعنی اینکه برای او خوب بودن این کار آشکار شد که قبل از این آشکار نبودو همچنین در ترک عمل نیز استعمال می‌شود.
در توضیح این معنی می گوییم: مثلا ما تصمیم جدی برای کاری داشته باشیم، ولی قبل از انجام آن عمل بفهمیم که ضرر و خطر دارد بطوری‌که از انجام آن پشیمان شویم در این حالت می‌گوییم که برای ما بداء حاصل شد؛ زیرا از واقعیت امر خبر نداشتیم و الا از همان اول چنین تصمیمی نمی‌‏گرفتیم. واضح است که تغییر نظر از جهل و عجز به امور، ناشی می شود. به همین دلیل این استعمال در مورد بندگان صحیح است اما در مورد خداوند چنین اطلاقی صورت نمی‌گیرد.
بداء در مورد خداوند بدون اینکه مستلزم عجز و تغییر اراده از روی جهل و عجز باشد، به کار می رود و در نتیجه بداء در اصطلاح اعتقادی به این معنی است که: خداوند اموری که نزد بندگان مجهول بوده را ظاهر می کند.
[۴] البداء،سید مرتضی عسگری، ص۱۰.




در قرآن کریم آیات متعددی بر مفهوم و مصداق این عقیده بیان شده است به عنوان نمونه می فرماید: خداوند هر چه را که خواهد محو می کند و هر آنچه را که بخواهد ثابت می کند.«یمحوا اللّه ما یشاء ویثبت و عنده أُمُ الکتاب» امام صادق علیه السلام در بیان این آیه می فرماید: آیا غیر از این است که خداوند ثابت را محو می کند و آنچه را که محو است را ثابت می کند.



در روایات اعتقاد به مفهوم صحیح بداء، در راستای شناخت حقیقی توحید قرار داده شده است به‌طوری که بدون آن، معبود را بطور صحیح نمی‌توان شناخت. به دو روایت اشاره می کنیم:
۱) عبادت برتر خداوند (توسط بندگان) با اعتقاد به بداء حاصل می شود.
۲) هیچ یک از انبیاء به نبوت نرسیدند مگر اینکه برای خداوند به پنج خصلت اعتراف کردند که عبارتست از: بداء و مشیت و سجود و عبودیت و اطاعت.



علم و اراده الهی و اختیار و جهل انسان‌ها در شناخت صحیح بداء موثر است. همان طور که خلقت و تدبیر هستی در تکوین و تشریع وابسته به مشیت و اراده و بداء و قضاءو قدر الهی است، سرنوشت انسان‌ها را نیز بر اعمال و عقاید ایشان مترتب نموده و به همین دلیل برخی از اموری که در آن بداء حاصل می شود به دست خود انسان‌ها جریان می یابد مانند صدقات که خداوند با این عمل، از کسانی که صدقه دادند دفع بلا می کند و مانند صله رحم که موجب زیاد شدن عمر می‌شود و....
با یک مثال رابطه بین بداء و قضاء و قدر معلوم می‌شود: اصل مرگ از اموری است که در آن بداء حاصل نمی‌شود که از آن به اجل حتمی تعبیر می‌شود اما کیفیت و زمان و مکان مرگ از اموری است که در آن بداء حاصل می شود و اعمال و اعتقادات انسان‌ها موجب تغییر در این امور می شود.



به‌طور خلاصه بداء به اعتبار زمان و مکان و موقعیت و موضوع آن به صورت‌های مختلفی ظاهر می‌شود که سه نمونه از آن بیان می شود:

۵.۱ - بداء تکوینی


۱) پیامبری از بنی اسرائیل، در شب اول ازدواج یک عروس و داماد، به پیروان خود گفت: فردا جنازه این دو را از خانه بیرون خواهند آورد. صبح فردا مردم در نهایت ناباوری دیدند که آنها نمرده‏‌اند. از آن پیامبر توضیح خواستند، او هم از وحی چنین خطاب شد: مرگ آنها معلق بود، نه حتمی، و چون همان شب صدقه دادند مرگشان به تأخیر افتاد.
۲) قوم حضرت یونس علیه السلام وقتی به او ایمان نیاوردند مورد نفرین آن حضرت واقع شدند و خداوند بر ایشان عذاب را مقدر نمود و این وعید را به حضرت یونس علیه السلام خبر داد. اما قوم یونس وقتی آثار عذاب را دیدند توبه کردند و خداوند به توبه‌ی ایشان، آن عذاب را رفع نمود.
[۱۴] البداء،سید مرتضی عسگری، ص۱۹.


۵.۲ - بداء تشریعی


جریان تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه: خداوند، از ابتدا می‌‏دانست که قبله‌ی جاوید مسلمانان، کعبه است نه بیت ‏المقدس؛ در نتیجه امر خداوند به تغییر قبله در راستای علم او است.
[۱۵] تبیین القرآن،السید محمد الحسینی الشیرازی،ج۱، ص۳۶.


۵.۳ - بداء در آزمایش الهی


مانند قضیه ذبح حضرت اسماعیل علیه السلام که به ذبح گوسفند منجر شد درحالی که حضرت ابراهیم علیه السلام مأمور به ذبح فرزندش بود.



مخالفت معتزله با بداء، از فضای مشاجرات علمی بدست می آید. شیخ مفید به مخالفت معتزله با امامیه در بحث بداء تصریح می کند. و در مناظرات عالمان شیعه و معتزله این مطلب به دست می آید که معتزله همان مفهوم نادرست از بداء را منسوب به شیعه می‌نمودند و عالمان شیعه نیز در رد آن، به پاسخ پرداخته‌اند.
[۱۸] کنز الفوائد،ابوالفتح کراجکی،ج۱، ص۲۲۸.




معمولا اهل سنت و از جمله معتزله با عقیده‌ای چون بداء، مخالفت می کنند و آن را ناشی از جهل به قضاء و قدر حتمی و یا مستلزم جهل و عجز الهی می دانند.
[۱۹] مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۱۱.
[۲۰] مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۵۵.
[۲۱] مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۱۲۰.
[۲۲] المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۳۸۸.
[۲۳] المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۴۱۲.
برخی از نویسندگان این اعتقاد را به عده‌ای از غالیان رافضی و یا مختار ثقفی و فرقه کیسانیه نسبت می دهند.
[۲۴] المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۶۷۵.
[۲۵] التبصیر فی الدین،طاهربن محمد الاسفراینی، ص۳۰.
و
[۲۶] التبصیرفی الدین،طاهربن محمد الاسفراینی، ص۳۴.
[۲۷] الملل والنحل،عبدالکریم الشهرستانی، ص۱۴۷.
با این وضعیت معلوم می شود که این مخالفین، نظر شیعه را در مورد اعتقاد به بداء بطور صحیح درک نکرده‌اند. زیرا همانطور که گفتیم بداءاگر چه می تواند مستلزم جهل در بندگان باشد اما این امر در مورد خداوند معنی ندارد و ثانیا در اراده و قضاء و قدر غیر حتمی و معلق چنین اعتقادی بیان شده است که در واقع همان قضاء و قدر معلق با شرائطش می باشد. به این ترتیب مخالفین بداء کسانی هستند که درک درستی از اراده الهی و قضاء و قدر ندارند.



 
۱. مجمع البحرین،فخرالدین طریحی،ج ۱، ص۴۱.    
۲. مجمع البحرین،فخرالدین طریحی،ج ۱، ص۴۱.    
۳. تصحیح الاعتقاد،شیخ مفید،ص۶۷.    
۴. البداء،سید مرتضی عسگری، ص۱۰.
۵. تصحیح الاعتقاد،شیخ مفید،ص۶۵.    
۶. رعد(سوره ۱۳)،آیه ۳۹    
۷. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۶.    
۸. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۶.    
۹. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۸.    
۱۰. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۴، ص۳.    
۱۱. تصحیح الاعتقاد،شیخ مفید،ص۶۶.    
۱۲. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۱، ص۱۴۶.    
۱۳. الکافی،محمد بن یعقوب کلینی،ج۴، ص۷.    
۱۴. البداء،سید مرتضی عسگری، ص۱۹.
۱۵. تبیین القرآن،السید محمد الحسینی الشیرازی،ج۱، ص۳۶.
۱۶. بحار الأنوار،محمد باقر مجلسی،ج۴، ص۱۰۹.    
۱۷. أوائل المقالات،شیخ مفید،ص۴۶.    
۱۸. کنز الفوائد،ابوالفتح کراجکی،ج۱، ص۲۲۸.
۱۹. مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۱۱.
۲۰. مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۵۵.
۲۱. مقالات الاسلامیین،ابوالحسن علی بن اسماعیل الاشعری، ص۱۲۰.
۲۲. المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۳۸۸.
۲۳. المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۴۱۲.
۲۴. المواقف،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، ص۶۷۵.
۲۵. التبصیر فی الدین،طاهربن محمد الاسفراینی، ص۳۰.
۲۶. التبصیرفی الدین،طاهربن محمد الاسفراینی، ص۳۴.
۲۷. الملل والنحل،عبدالکریم الشهرستانی، ص۱۴۷.




سایت پژوهه    






جعبه ابزار