بغیبغه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بغیبغه از اقطاعات پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -و در زمره موقوفات
مدینه از جانب
حضرت علی - علیهالسّلام -است.
بغیبغه تصغیر کلمه «بغبغ» به معنای آواز گونهای از پرندگان است.
واژه «بغیبغ» به چاههای آبی اطلاق میشود که عمق بسیار نداشته باشند و زود به
آب برسند.
نیز گفتهاند که بغیبغ
چاه آبی است که عمق آن به اندازه قامت یک
انسان باشد.
بغیبغه از لحاظ موقعیت جغرافیایی در چهار فرسخی
منطقهای به نام ینبع قرار دارد
و از معروفترین و کهنترین چاههای آب آن منطقه به شمار میآید.
بغیبغات رشته قناتهایی است که امیر مؤمنان- علیهالسّلام - در
ینبع احداث کرد. از سه
چشمه به نام
خیف الاراک ،
خیف لیلی و
خیف بسطاس در آن نام بردهاند. پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - در راه
غزوه ذوالعشیره مدتی در این مکان اقامت کرد.
او به عنوان
اقطاع ، بخشی از این سرزمین را در اختیار شخصی به نام
کسد الجهنی (کشد)
قرار داد. وی به دلیل کهولت از پیامبر خواست تا این سرزمین را به برادرزاده اش واگذارد و پیامبر موافقت فرمود. پس از چندی
عبدالرحمن بن سعد بن زراره انصاری آن را به مبلغ ۳۰۰۰۰
درهم از برادرزاده کسد الجهنی خرید
؛ اما در آن جا دچار مصیبت و بلا شد و از این رو، آن جا ماندگار نشد. در راه بازگشت، با
امام علی - علیهالسّلام - دیدار کرد و از او خواست تا آن را از وی بخرد. امام نیز درخواست وی را پذیرفت.
بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - این سرزمین را به
امام علی - علیهالسّلام - بخشید.
علی- علیهالسّلام - در نخستین گام همراه
ابو نیزر ، پسر
نجاشی پادشاه
حبشه که پیش از بلوغ به
اسلام گروید و تا هنگام
رحلت پیامبر در خانه او بود و سپس به خانه
حضرت فاطمه -سلام الله علیها - رفت و با فرزندان آن بزرگوار به سر برد،
به
حفر چاهی کم عمق در آن جا پرداخت و امور آن جا را سامان داد.
به گزارش ابونیزر، امام علی- علیهالسّلام - با دست خود در حفر
چاه و بازسازی قنات این منطقه کوشید و پس از جوشیدن آب فراوان از آن، بی درنگ دو چشمه آن را برای فقیران
مدینه و در راه ماندگان
وقف رد.
از منابع کهن برمی آید که چاههای
آب گوناگون در آن جا حفر شد.
این کار باعث رونق کشاورزی و آبادانی فراوان آن منطقه برای سالهای متمادی شد.
به مرور بعضی از مناطق این سرزمین به نام برخی کارگزاران او مشهور شد. برای نمونه میتوان به «عین
ابی نیزر » اشاره کرد. شاید نام گذاری این چشمه به نام ابی نیزر، به سبب قدردانی از کوششهای مقدماتی او در حفر این چاه یا آبادانی و نگهداری وی از آن منطقه بوده است. در ماجرای اعتراض مردم به
عثمان که به
قتل وی انجامید، آوردهاند که
حضرت علی - علیهالسّلام - در مدینه حضور نداشت و در بغیبغه به سر میبرد.
این منطقه در طول زندگانی او و
امام حسن - علیهالسّلام - به صورت
وقف باقی ماند؛ اما در عهد
امام حسین - علیهالسّلام - از حالت وقف بیرون شد؛ زیرا بر پایه وقف نامه آن، امام حسن و امام حسین- علیهالسّلام - در صورت نیاز میتوانستند آن را بفروشند.
بر پایه گزارشهای
بلاذری و
ابن سعد ، امام حسین- علیهالسّلام - این منطقه را به دختر
عبدالله بن جعفر واگذاشت و وی به سفارش امام به جای
ازدواج با
یزید بن معاویه ، با پسرعمویش قاسم ازدواج کرد.
به روایتی، امام علی- علیهالسّلام - محصولات این منطقه را
صدقه میداد.
ایشان در زمان
قتل عثمان در آن جا ساکن بود.
پس از
مرگ معاویه و شهادت
امام حسین - علیهالسّلام -، یزید آن مزرعه را تصرف کرد. چون یزید هلاک شد،
ابن زبیر (حک: ۶۳-۷۳ق.) آن را به فرزندان
ابوطالب بازگرداند. پس از کشته شدن ابن زبیر،
عبدالملک بن مروان (حک: ۷۳-۸۶ق.) آن را به خاندان معاویه رجعت داد. چون
عمر بن عبدالعزیز (حک: ۸۷-۱۰۱ق.) حاکم شد، آن را به خاندان علی- علیهالسّلام - بازگرداند و آن گاه که
یزید بن عبدالملک (حک: ۱۰۲-۱۰۵ق.) به حکومت رسید، آن را بازپس گرفت و به خاندان معاویه واگذاشت.
ولید بن یزید بن عبدالملک نیز موضوع را به
قاضی ارجاع داد.
گزارشهای تاریخی حکایت دارند که خاندان
عبدالله بن جعفر به بازپس گرفتن این سرزمین موفق شدند و تا روزگار
مامون عباسی از آن استفاده میکردند. هنگامی که مامون به قدرت رسید (حک: ۱۹۸-۲۱۸ق.) و ماجرای این سرزمین را شنید، عوض آن را به ایشان پرداخت و آن سرزمین را از دست نوادگان عبدالله بن جعفر بیرون آورد و به حالت
وقف بازگرداند.
امروز به این منطقه
ینبع النخل میگویند. این نام بر سرزمین پهناور و بی ساکن آن جا اطلاق میشود.
الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ المدینة المنوره: ابن شبه (م. ۲۶۲ق.) ، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛ الروض الانف: السهیلی (م. ۵۸۱ق.) ، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق؛ الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.) ، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م؛ السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم قبائل العرب: عمر کحاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق؛ معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق؛ من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛ وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بغیبغه».