• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تثلیث و اعتقاد به انبیا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آنان که به تثلیث اعتقاد دارند، عقیده شان با ایمان به پیامبران الهی دیگر ناسازگار است.



اگر معجزات عیسی علیه‌السلام بر الوهیت او دلالت داشته باشد، انبیای دیگر نیز که صاحب معجزه بوده‌اند، باید پسر خدا خوانده شوند و حال آن‌که مسیحیان این نسبت را نمی‌پذیرند.
•یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم ولاتقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته القـیهآ الی مریم وروح منه فـامنوا بالله ورسله ولاتقولوا ثلـثة انتهوا خیرا لکم...(اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز (سخن) درست مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد خدا سه‌ گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است‌ خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است.)
«چون گفتار در اول به وسیله جمله : (( انما المسیح )) تعلیل شده بود، از آن تعلیل این نتیجه را گرفته که پس باید به خدا و رسول او ایمان بیاورید و سخن از سه خدا مگوئید و خلاصه کلام اینکه وقتى معلوم شد که عیسى کلمه الله و روح خدا است ، بر شما واجب مى شود که او را به همین عنوان بشناسید و ایمانتان به او ایمان به خدا و به ربوبیت خدا و به رسولان خدا باشد که یکى از آنان عیسى است و هرگز سخن از سه خدائى مگوئید و این ترک اعتقاد به سه خدا و یا ایمان به خدا و رسولانش در حالى است که خیر شما در آن است .»

۱.۱ - جواب اشکال

«گاهى بعضى از مسيحيان مى‌گويند: اگر ما مسيح عليه السلام را «ابن اللَّه» مى‌گوئيم درست مانند آن است كه شما به امام حسين عليه السلام «ثار اللَّه» و «ابن ثاره» (خون خدا و فرزند خون خدا) مى‌گوئيد و يا در پاره‌اى از روايات به على عليه السلام «يد اللَّه» اطلاق شده است، ولى بايد گفت:
اوّلًا- اين اشتباه بزرگى است كه بعضى «ثار» را به معنى « خون » كرده‌اند؛ زيرا «ثار» هيچ گاه در لغت عرب به معنى خون نيامده است، بلكه به معنى «خون‌بها» است، (در لغت عرب به خون، «دم» اطلاق مى‌شود).
بنابراين «ثار اللَّه» يعنى اى كسى كه خون‌بهاى تو متعلق به خدا است و او خون‌بهاى تو را مى‌گيرد.
يعنى تو متعلق به يك خانواده نيستى كه خون‌بهاى تو را رئيس خانواده بگيرد.
و نيز متعلق به يك قبيله نيستى كه خون‌بهاى تو را رئيس قبيله بگيرد، تو متعلق به جهان انسانيت و بشريت مى‌باشى، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاك خدائى، بنابراين خون‌بهاى تو را او بايد بگيرد.
و همچنين تو فرزند على بن ابى طالب عليه السلام هستى كه شهيد راه خدا بود و خون‌بهاى او را نيز خدا بايد بگيرد.
و ثانياً- اگر در عبارتى در مورد مردان خدا تعبير مثلًا به «يد اللَّه» شود، قطعاً يك نوع تشبيه، كنايه و مجاز است، اما آيا هيچ مسيحى واقعى حاضر است «ابن اللَّه» بودن مسيح عليه السلام را يك نوع مجاز و كنايه بداند؟
مسلماً چنين نيست؛ زيرا منابع اصيل مسيحيت «ابن» را به عنوان «فرزند حقيقى» مى‌شمرند و مى‌گويند: اين صفت مخصوص مسيح عليه السلام است نه غير او، و اين كه در بعضى از نوشته‌هاى سطحى تبليغاتى مسيحى ديده مى‌شود كه «ابن اللَّه» را به صورت كنايه و تشبيه گرفته‌اند، بيشتر جنبه عوام فريبى دارد.»



۱. نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.    
۲. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۲۴۸.    
۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۲۴۵.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۲۹۷-۲۹۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تثلیث و اعتقاد به انبیا».    



جعبه ابزار