تحریف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحریف، از مباحث مهم کلامی در باره تغییر یا عدم تغییر
کتب آسمانی است.
تحریف در لغت به معنای «گردانیدن سخن»
و «تغییر دادن سخن» است
و خصوصاً در مورد تغییردادن کتاب به کار میرود.
تحریف گاه صرفاً به معنای تغییر لفظ
و گاه صرفاً به معنای تغییر معنا و سوء
تأویل دانسته شده است.
بحث تحریف در
فرهنگ اسلامی بهطور خاص در باره دو موضوع مطرح شده است: تحریف کتابهای آسمانی
یهودیان و
مسیحیان، و
تحریف در قرآن.
بحث در این در باره ریشه در
قرآن کریم دارد که در آن
تورات و
انجیل به عنوان کتابهایی که
خداوند بر
پیامبرانش نازل کرده است، تأیید شدهاند
و در عین حال بر این نکته نیز تأکید شده است که این کتابها تحریف شدهاند. در آیه ۷۵
سوره بقره در باره
یهودیان آمده است که گروهی از آنان کلام خدا را میشنوند و به رغم آنکه آن را میفهمند، تحریفش میکنند. آیه ۷۹ همین سوره
و آیه ۷۸
سوره آل عمران،
ناظر به این معناست که کسانی کتابی به دست خود مینویسند و میگویند از جانب خداست. آیه ۴۶
سوره نساء و آیه ۱۳
سوره مائده نیز به مسئله تحریف کلام از جانب
اهل کتاب (یُحَرِّفونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه) اشاره دارد. در آیه ۴۱ سوره مائده
نیز همین نکته با تعبیری دیگر (یُحَرِّفونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه) بیان شده است.
در باره مصادیق این تحریف به موضوعات مختلفی اشاره شده است، اما در
روایات و به تبع آن در آثار عالمان اسلام، غالباً دو موضوع ذکر گردیده است: نخست اینکه وصف
پیامبر اسلام و
بشارت به پیامبری ایشان ــ چنانکه در قرآن کریم هم بیان شده
ــ در تورات و انجیل آمده بوده و
یهود و
نصارا آن را تحریف کردهاند.
دیگر اینکه طبق تورات
جزای زنای محصنه رجم بوده، ولی در آن تحریف رخ داده است. بنا بر
منابع اسلامی،
یهودیان مدینه نسبت به اجرای
حکم رجم در مورد زن و مردی از اشراف که مرتکب زنای محصنه شده بودند، اکراه داشتند، نزد
پیامبر اسلام رفتند تا ایشان در این باره حکم کنند. پیامبر نیز حکم به رجم دادند، اما آنان از این کار ابا کردند.
رسول اکرم مشخصات
ابن صوریا را ــ که به اذعان
یهودیان آشناترین فرد زمان به مضامین تورات بود ــ بیان کردند و او را فراخواندند، سپس در این باره نظر او را پرسیدند. ابن صوریا توضیح داد که در تورات همین حکم آمده بود، ولی علمای
یهود ابتدا بین افراد
ثروتمند و
فقیر فرق گذاشتند و سپس چون فقیران به این
تبعیض اعتراض کردند و آن را نپذیرفتند و
زنا هم در میان ثروتمندان
یهود رواج یافته بود، علمای آنان با یکدیگر
رایزنی کردند و به جای رجم، احکام دیگری وضع نمودند.
در
کتب حدیثی این موضوع مکرراً ذکر شده است.
در باره زمان تحریف، مفسران و عالمان اسلامی آرای مختلفی ابراز کردهاند. برخی سابقه تحریف را به هفتاد تنی رساندهاند که با
موسی علیهالسلام همراه بودند و پیام خدا را از موسی دریافت کردند. گروهی نیز
آیات مرتبط با تحریف را ناظر به اهل کتابِ معاصرِ پیامبر اکرم دانستهاند.
شقّ اخیر به این معنا نیست که همه الفاظ تورات به همه زبانهایش، پس از بعثت تحریف شده است.
در باره نحوه تحریف نیز به طورکلی دو نظر وجود دارد: کسانی تحریفی را که در
قرآن به آن اشاره شده است، صرفاً به
تأویل نادرست تفسیر کردهاند بی آنکه تغییر لفظی روی داده باشد. از جمله این افراد،
ابوحاتم رازی متکلم اسماعیلی قرن چهارم است. وی
اختلاف میان نسخههای سه گانه تورات و اختلاف
اناجیل اربعه را با یکدیگر، همانند اختلاف
قرائات قرآن دانسته
و احتمالاً به همین سبب در
مناظره با
محمدبن زکریا رازی خود را موظف به دفاع از این کتابها دیده است.
اکثر
علمای اسلام نظر این گروه را نپذیرفته و تحریف به معنای تغییر لفظ را نیز بخشی از تحریف این کتابها دانستهاند.
فخررازی بر این مبنا که
نسخههای تورات و انجیل در شرق و غرب عالم پراکنده و
متواتر است، قول به تحریف معنایی و تأویل نادرست را ترجیح داده،
با اینحال مواردی را برشمرده که از مقوله تغییر لفظی است. بعلاوه، وی با قایل شدن به تفاوتی ظریف میان تعبیر «یُحرِّفونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» و «یُحَرِّفونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه»، اولی را ناظر به تغییر معنایی و دومی را ناظر به تغییر لفظ و معنا، باهم، دانسته است.
ابن قیم جوزیه در یک تقسیم بندی کلی پنج صورت برای تحریف ذکر کرده است: ۱) درآمیختن
حق و
باطل به گونهای که قابل
تمیز نباشند، ۲) کتمان حق، ۳) مخفی داشتن حق، ۴) تحریف کلام از مواضع آنکه خود به دو صورت لفظی و معنایی تقسیم میشود، ۵) مبهم خواندن متن به گونهای که امر بر شنونده مشتبه شود.
در اثبات وقوع تحریف لفظی تورات و انجیل،
مسلمانان بخصوص بر اختلافات نسخههای مختلف این کتابها تأکید میکردهاند. در مورد تورات به اختلافات نسخههای سهگانه عبری، سریانی و یونانی ــ که بترتیب، متن مورد استناد
یهودیان،
سامریان و
مسیحیان بودهاند ــ اشاره میکردهاند و این اختلافات را درکنار توجه به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن و اینکه تورات فعلی نوشته
عزرای ورّاق است، دلیلی بر عدم وثاقت آن میشمردهاند.
در مورد انجیل، اثبات تحریف لفظی سادهتر بوده است، چرا که مسلمانان بر مبنای
قرآن،
انجیل را کتابی نازل شده از جانب
خداوند بر
حضرت مسیح علیهالسلام میدانند، حال آنکه چهار نسخه از آن به قلم چهار تن (مَرْقُس، مَتّی '، لُوقا و یوحنا) موجود است. اختلافات این چهار نسخه، عدم وثاقت آن را آشکار میکند.
از زمان
ابن حزم (متوفی ۴۵۶) بررسی مضامین تورات و انجیل و یافتن
تناقضات و
تعارضات در این متون و التفات به نامعقول بودن و از لحاظ کلامی توجیه ناپذیر بودن بعضی مطالب آنها (برای نمونه:
تثلیث) آغاز شد. نتیجه این بررسیها جز آن نبود که چنین مطالبی نمیتواند از جانب خدا باشد، بدین ترتیب بر تحریف لفظی انجیل تأکید شد. ابن حزم که آشنایی وسیعی با مضامین تورات و انجیل موجود داشته، در این راه قدم مؤثری برداشته است.
وی به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن بتفصیل پرداخته است.
مؤیدالدین سموئیل مغربی (متوفی ۵۷۰)، نویسنده
اِفحام الیهود، نیز از عالمانی است که در نقد تورات موجود و مطرح کردن بحث تحریف کوشید. وی را ــ که از
یهودیت به
اسلام گرویده بود ــ از معدود کسانی دانستهاند که پس از ابن حزم بحث تحریف را پیش برد.
ابن کمونه در
تنقیح الابحاث، متعرض
افحام الیهود شده و به رد بعضی مطالب آن پرداخته است.
در مقابل، بر کتاب ابن کمونه نیز نقدهای فراوانی نوشته شده است.
بجز ابن کمونه که از منظری
یهودی به پاسخگویی به مسائل مربوط به تحریف پرداخته،
عمار بصری مؤلف کتاب
البرهان نیز از موضع فردی مسیحی از وثاقت کتاب مقدّس دفاع کرده است.
روشهای ابن حزم برای اثبات تحریف، در مجادلات میان
مسلمانان و
اهل کتاب ادامه یافت. نویسندگان متأخر برای اثبات تحریف، از همه این روشها استفاده کردهاند.
با توجه به اینکه
قرآن و
حدیث دلالت بر آن دارد که
تورات و
انجیل در زمان
پیامبر اسلام مطالبی از جانب
خدا داشته،
این نقدها هیچگاه به نفی کلی تورات و انجیل نینجامیده است و حتی گاهی بدون توجه به موضوع تغییر الفاظ، به آنها
استناد شده است
و از آنجا که کتب پیشین نمیتواند خالی از اِخبار بر پیامبریِ پیامبر اسلام باشد
در تورات و انجیل فعلی نیز بشارت به پیامبر اسلام، سراغ گرفته شده است.
حتی در برخی منابع آمده است که در تورات، به جانشین ایشان،
حضرت علی علیهالسلام، نیز اشاره شده است.
بحث تحریف در طول
تاریخ با فراز و فرودهایی همراه بوده است و در زمانها و مکانهایی که مسلمانان با
یهودیان و مسیحیان برخورد بیشتری داشتهاند، مثلاً در
صدر اسلام و زمان پیامبر یا در نواحی مرزی و نزدیک به مراکز سکونت
یهودیان و مسیحیان مانند
اندلس، اقبال به این بحث جدّی بوده است.
در دوره متأخر، هنگام فعالیتهای هیئتهای تبشیری مسیحی
اروپایی یا
امریکایی در
ایران و سایر
کشورهای اسلامی، به این مبحث توجه دوباره شد.
در دوره اخیر که محققان غیرمسلمان با
نقد تاریخی
کتاب مقدّس، عدم وثاقت آن را نشان دادهاند،
در مطالعات اسلامی نیز برای اثبات تحریف تورات و انجیل به آن مطالب استناد میشود
(۱) قرآن.
(۲) ابن تیمیّه، الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح، چاپ علی السید صبح المدنی.
(۳) ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
(۴) ابن قیّم جوزیّه، هدایة الحیاری فی اجوبة
الیهود و النصاری، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۵) ابن کمونه، تنقیح الابحاث للملل الثلاث، چاپ محمد کریمی زنجانی اصل، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۶) ابن منظور، لسان العرب.
(۷) ابوحاتم رازی، اعلام النبوة، چاپ صلاح صاوی و غلامرضا اعوانی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۸) ابوحاتم رازی، کتاب الاصلاح، چاپ حسن مینوچهر و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۹) سلیمان بن اشعث ابوداود، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۰) عبدالملک بن عبداللّه امام الحرمین، شفاءالغلیل فی بیان ما وقع فی التوراة و الانجیل من التبدیل، چاپ احمد حجازی سقا، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۱۱) محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۱۲) محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، چاپ علی آخوندی، قم.
(۱۳) محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
(۱۴) علی قلی جدیدالاسلام، ترجمه، شرح و نقد سِفر پیدایش تورات، به کوشش رسول جعفریان، قم ۱۳۷۵ ش.
(۱۵) علی بن محمد جرجانی، کتاب التعریفات، چاپ فلوگل، (لایپزیگ ۱۸۴۵)، چاپ افست بیروت ۱۹۷۸.
(۱۶) محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد دکن ۱۳۰۵ـ ۱۳۱۸ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ـ۱۳۶۴ ش.
(۱۷) عبدالاحد داود، محمد (ص) در توراة و انجیل، ترجمه فضل اللّه نیک آئین، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۱۸) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ ش ـ، ذیل «ابن کمونه» (از جعفر سجادی).
(۱۹) زمخشری، تفسیر کشاف.
(۲۰) حسین بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۲۱) سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فُصح العربیّة و الشّوارِد، قم ۱۴۰۳.
(۲۲) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۲۳) طبرسی، تفسیر مجمع البیان.
(۲۴) محمدبن جلال الدین غیاث الدین رامپوری، غیاث اللغات، چاپ منصور ثروت، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۲۵) محمدصادق فخرالاسلام، انیس الاعلام فی نصرة الاسلام، چاپ عبدالرحیم خلخالی، تهران ۱۳۵۱ـ ۱۳۵۵ ش.
(۲۶) محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
(۲۷) حاج بابا بن محمد اسماعیل قزوینی، محضرالشهود فی رد
الیهود، یزد: کتابخانه وزیری.
(۲۸) کلینی، اصول کافی.
(۲۹) مجلسی، بحار الانوار.
(۳۰) محمدرضا یزدی، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد
الیهود)، (ترجمه علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی (تهران ۱۲۹۲).
(۳۱) د. دین و اخلاق.
(۳۲) دانشنامه جهان اسلام، چاپ دوم.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۳۲۵.