• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر صحابه(نهایی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



۴۰+۶۰+۱۳۰
۴) تفسیر صحابه‌.



ده‌ تن‌ از صحابیان‌ مشهور، در عداد مفسران‌ قرآن‌ ذکر شده‌اند که‌ عبارت‌اند از: خلفای چهارگانه‌، عبداللّه ‌بن‌ مسعود ، عبداللّه ‌بن‌ عباس‌ ، اُبیّ بن‌ کعب‌ ، زیدبن‌ ثابت‌ ، أبوموسی أشعری و عبداللّه ‌بن‌ زبیر .
[۱] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۳، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.


۱.۱ - اقدام به تفسیر

سیوطی
[۲] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۳، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
در میان‌ خلفای چهارگانه‌، علی بن‌ أبیطالب‌ علیه‌السلام‌ را دارای بیشترین‌ بیانات‌ تفسیری میداند، چرا که‌ سه‌ خلیفه نخست‌ بسیار زودتر از او وفات‌ یافته‌اند.
محمدحسین‌ ذهبی
[۳] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۴ـ۶۵، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
یکی دیگر از اسباب‌ این‌ امر را اشتغال‌ سه‌ خلیفه نخست‌ به‌ امور مهم‌ خلافت‌ و فتوحات‌ اسلامی و کنار بودن‌ علی علیه‌السلام‌ از این‌ امور در مدتی طولانی می‌داند و تعلیل‌ سیوطی را چنین‌ توضیح‌ میدهد که‌ عمر علی علیه‌السلام‌ تا روزگاری به‌ درازا کشید که‌ مردم‌ نیازی شدید به‌ مفسران‌ قرآن‌ احساس‌ کردند.

۱.۲ - سرآمدان

به‌گفته وی
[۴] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۵، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
تنها چهار تن‌ از صحابه‌ (علی بن‌ ابیطالب‌، عبداللّه‌بن‌ عباس‌، عبداللّه‌بن‌ مسعود و ابيّ بن‌ كعب‌) به‌ کثرت‌ روایت‌ در تفسیر ممتاز گشته‌اند و از شش‌ تن‌ دیگر روایات‌ تفسیری اندکی به‌ جای مانده‌ است‌.
زرکشی
[۵] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۹۳، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
سرآمد مفسران‌ صحابه‌ را علی علیه‌السلام‌ و سپس‌ ابن‌عباس‌ میداند.
به‌ نظر او با آنکه‌ ابن‌عباس‌ تفسیر خود را از علی علیه‌السلام‌ فراگرفته‌، مقدار تفسیر به‌جای مانده‌ از وی بیش‌ از حضرت‌ علی است‌.


امام‌ علی علیه‌السلام‌ «صدرالمفسرین‌» (سرآمد مفسران‌) لقب‌ گرفته‌ و تفسیر او مورد تأیید صحابه‌ بوده‌ است‌.
[۶] مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۲، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

اعلمیت‌ امام‌ علی در فهم‌ معانی قرآن‌، اسباب‌ نزول‌ و دانش‌ تفسیر و تأویل‌ نزد همگان‌ مسلّم‌ است‌
[۹] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹ ـ۹۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و در روایات‌ شیعه‌ از او با لقب‌ «کلام‌ اللّه‌الناطق‌» یاد شده‌ است‌.
[۱۰] ابن‌بابویه‌، عیون‌ اخبارالرضا، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹، چاپ‌ حسین‌ اعلمی، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.

وی پرورش‌ یافته بیت‌ رسالت‌ و دریافت‌کننده معارف‌ نبوی از سرچشمه اصلی آن‌ بود.
[۱۳] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۴] علی بن‌ ابیطالب‌ (ع‌)، امام‌ اول‌، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، چاپ‌ صبحی صالح‌، بیروت‌۱۳۸۷، چاپ‌ افست‌ قم‌.


۲.۱ - توصیف ابن عباس

ابن‌عباس‌ که‌ ملازمتش‌ با علی علیه‌السلام‌ و شاگردیش‌ در محضر وی مسلّم‌ است‌ و بخش‌ اعظم‌ اندوخته‌های تفسیری خود را از او آموخته‌،
[۱۶] مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
دانش‌ خود را در برابر دانش‌ حضرت‌ علی همچون‌ قطره بارانی در مقابل‌ اقیانوسی بیکران‌ دانسته‌ است‌.

۲.۲ - کلام رسول و امام

رسول‌ خدا بارها به‌ همراهی قرآن‌ و علی و جدایی ناپذیری آن‌ دو از یکدیگر اشاره‌ کرده‌
[۱۸] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۴ـ۱۲۷، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
و امام‌ علی بارها عبارت‌ «سَلونی عَن‌ کِتابِ اللّهِ» را به‌ کار برده‌ است‌.
[۲۰] احمدبن‌ یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف‌، ج۱، ص‌ ۹۹، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
[۲۳] ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۱۱، ص‌ ۲۴۹، بیروت‌: دارالمعرفه.

از او روایت‌ شده‌ که‌ هیچ‌ آیه‌ای در قرآن‌ نیست‌ مگر اینکه‌ آن‌ را حفظ‌ کرده‌ تأویل‌ آن‌ را از پیامبر آموخته‌
[۲۴] محمدبن‌ عبداللّه‌ اسکافی، المعیار و الموازنه فی فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیبن‌ ابیطالب‌ (صلوات‌ اللّه‌ علیه‌)، ج۱، ص‌۳۰۰ـ۳۰۱، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
و در جایی دیگر سوگند یاد کرده‌ است‌ که‌ آیه‌ای در قرآن‌ فرو فرستاده‌ نشده‌ مگر اینکه‌ می داند در باره چه‌ کسی و در چه‌ مکانی نازل‌ شده‌ است‌.
[۲۶] علی بن‌ حسام‌الدین‌ متقی، کنزالعمال‌ فی سنن‌ الاقوال‌ و الافعال‌، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۲۸، چاپ‌ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.


۲.۳ - سخن ابن مسعود

همچنین‌ ابن‌مسعود از علی علیه‌السلام‌ به‌ عنوان‌ داناترین‌ فرد پس‌ از پیامبر یاد کرده‌
[۲۷] ابن‌ طاووس‌، سعدالسعود للنفوس‌، ج۱، ص‌ ۵۵۸، چاپ‌ فارس‌ تبریزیان‌ حسّون‌، قم‌ ۱۳۷۹ ش‌.
و او را دانای به‌ ظاهر و باطن‌ قرآن‌ معرفی نموده‌ است‌


پس‌ از علی بن‌ ابیطالب‌، مشهورترین‌ صحابی در زمینه تفسیر قرآن‌ ، عبداللّه‌بن‌ عباس‌ است‌.
در عهد صحابه‌ و پس‌ از آن‌، او را «ترجمان‌القرآن‌»
[۳۱] ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۷، ص‌ ۱۷۱، بیروت‌: دارالمعرفه.
[۳۲] ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۸، ص‌ ۱۵۷، بیروت‌: دارالمعرفه.
[۳۳] ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۳۲، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
می خوانده‌اند که‌ معرف‌ جایگاه‌ رفیع‌ وی در تفسیر و تأویل‌ قرآن‌ است‌.

۳.۱ - ملازمت با پیامبر

او در دامان‌ پیامبر پرورش‌ یافت‌ و تا زمان‌ رحلت‌ رسول‌ خدا، که‌ نوجوانی بیش‌ نبود، همواره‌ ملازم‌ ایشان‌ بود و حوادث‌ و رخدادهایی را که‌ سبب‌ نزول‌ برخی از آیات‌ می گردید، به‌چشم‌ خود میدید.
[۳۴] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

بنا بر روایتی، پیامبر اکرم‌ در حق‌ او دعا فرمود که‌ فقیه‌ در دین‌ شود و تأویل‌ قرآن‌ و حکمت‌ را فراگیرد.
[۳۵] ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.

طبق‌ روایتی دیگر حضرت‌ علی نیز مقام‌ تفسیری ابن‌عباس‌ را ستوده‌ است‌.
[۳۶] مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.


۳.۲ - خصوصیات

وی پس‌ از رحلت‌ رسول‌ خدا تفسیر قرآن‌ و استنباط‌ معانی آن‌ را وجهه نظر خود قرار داد و به‌منظور جبران‌ آنچه‌ در زمان‌ حیات‌ پیامبر، به‌ جهت‌ کمی سن‌، از کف‌ داده‌ بود، در فراگیری دانش‌ تفسیر از محضر بزرگان‌ صحابه‌ سخت‌ می کوشید.
[۳۸] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۸ـ۶۹، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۴۰] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۲، قم‌ ۱۴۰۴.

ابن‌عباس‌ در تفسیر، علاوه‌ بر مراجعه‌ به‌ خود قرآن‌
[۴۱] طبری، جامع‌، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۱.
[۴۲] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۵، ص‌ ۳۴۷، قم‌ ۱۴۰۴.
و تکیه‌ بر روایات‌ نبوی و توجه‌ به‌ اسباب‌ نزول‌،
[۴۴] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۲، قم‌ ۱۴۰۴.
به‌ دانش‌ ادبی خود در لغت‌ و ادب‌ فصیح‌ عرب‌ استناد می‌کرد، مهمترین‌ نمونه مباحث‌ تفسیری وی پاسخهایش‌ به‌ سؤالات‌ نافع ‌بن‌ ازرق‌ است‌.
[۴۵] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۸ـ۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.


۳.۳ - روش تفسیری

یکی از مباحث‌ مطرح‌ شده‌ در روش‌ تفسیری ابن‌عباس‌، مراجعه او به‌ اهل‌ کتاب‌ برای فهم‌ معانی قرآن‌ و محدوده‌ و گستره آن‌ است‌.
معرفت‌
[۴۶] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲ـ۲۶۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
با استناد به‌ روایاتی چند، این‌ ادعا را از اساس‌ باطل‌ میشمارد و محمد حسین‌ ذهبی
[۴۷] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
مراجعه وی را محدود به‌ مواردی خاص‌ می داند.

۳.۴ - گونه‌های تفسیر

ابن‌عباس‌ تفسیر قرآن‌ را چهارگونه‌ می داند: ۱) گونه‌ای که‌ عرب‌ با بهره‌گیری از زبان‌ خویش‌ در می‌یابد؛ ۲) نوعی که‌ هیچکس‌ در ندانستن‌ آن‌ معذور نیست‌، مانند آیات‌ حلال‌ و حرام‌ ؛ ۳) گونه‌ای که‌ تنها دانشمندان‌ آن‌ را می‌دانند؛ ۴) نوعی که‌ تنها خداوند از آن‌ آگاه‌ است‌، نظیر آیات‌ متشابه‌ .
[۴۸] طبری، جامع‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶.


۳.۵ - نقل‌های فراوان

شیوه تفسیری ابن‌عباس‌ اساس‌ مکتب‌ تفسیری مکه‌ گردیده‌
[۴۹] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۷۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۵۰] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۱۰۲، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و همین‌ شهرت‌ علمی سبب‌ شده‌ است‌ که‌ مطالب‌ تفسیری فراوانی به‌ دروغ‌ به‌ او استناد داده‌ شود،
[۵۱] مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، ج۱، ص‌ ۴۱، اسکندریه‌: منشأه المعارف‌.
به ‌گونه‌ای که‌ تقریباً آیه‌ای در قرآن‌ نیست‌ که‌ از وی سخنی در تفسیر آن‌ نقل‌ نشده‌ باشد.
این‌ نکته‌ ناقدان‌ اخبار و آثار را بر آن‌ داشته‌ که‌ این‌ نقلهای انبوه‌ را به‌ دیده شک‌ و تردید بنگرند.
[۵۲] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

شاید به‌ همین‌ دلیل‌، شافعی فقط‌ حدود یکصد بیان‌ تفسیری منسوب‌ به‌ ابن‌عباس‌ را صحیح‌ دانسته‌ است‌.
[۵۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۹، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.

برخی معاصران‌، برای ارائه طرق‌ صحیح‌ روایات‌ تفسیری ابن‌عباس‌، به‌ نقد و بررسی آن‌ها پرداخته‌اند.
[۵۴] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷ـ۸۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۵۵] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۸ـ۲۹۵، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.


۳.۶ - آثار تفسیری

چند اثر تفسیری به‌ ابن‌ عباس‌ منسوب‌ است‌
[۵۶] ابن‌ندیم‌، الفهرست، ج۱، ص‌ ۳۶.
[۵۷] آقا بزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج‌۴، ص‌۲۷۰.
که‌ در میان‌ آنها تنویرالمقباس‌ من‌ تفسیر ابن‌عباس‌ از همه‌ مشهورتر است‌. (برای آگاهی بیش‌تر درباره این‌ تفسیر و صحت‌ انتساب‌ آن‌ به‌ ابن‌ عباس‌ به این منابع رجوع کنید).
[۵۸] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۵۹] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.



عبداللّه ‌بن‌ مسعود نیز از مفسران‌ مشهور این‌ دوره‌ به‌شمار می‌آید.
او در روزگار خود فردی آگاه‌ به‌ مفاهیم‌ و معانی قرآن‌ و اسباب‌ نزول‌ آیات‌ شناخته‌ می شده‌ است‌.
[۶۰] ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌۴۰، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.

ابن‌مسعود، هم‌ در فهم‌ معانی آیات‌ و نحوه عمل‌ به‌ آنها
[۶۱] ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌۴۰ـ۴۱، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
هم‌ در اهتمام‌ به‌ تفسیر
[۶۲] احمدبن‌ عبداللّه‌ ابونعیم‌، حلیه الاولیاء و طبقات‌ الاصفیاء، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۴ـ۱۳۹، بیروت‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
کوشا بوده‌ است‌.

۴.۱ - مکتب عراق

او را پایه‌ گذار مکتب‌ تفسیری عراق‌ ( کوفه‌ ) دانسته‌اند
[۶۳] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۱۲۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۶۴] محمود رامیار، تاریخ‌ قرآن‌، ج۱، ص‌ ۳۵۵، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
و به‌ نوشته ابن‌کثیر
[۶۵] ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن‌العظیم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌.
سُدّی در تفسیر خود از روایات‌ ابن‌مسعود نیز غالباً نقل‌ کرده‌ است‌.

۴.۲ - توجه مفسران

دیدگاههای تفسیری وی در دوره‌های بعد مورد توجه‌ مفسرانی از مکاتب‌ و روشهای مختلف‌ قرار گرفت‌.
[۶۷] جارالله زمخشری، کشاف، ج‌۱، ص‌۳۸.

محمدحسین‌ ذهبی
[۶۸] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷ ـ ۸۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
از میان‌ طرق‌ روایات‌ تفسیری ابن‌مسعود، تنها طریق‌ روایتی ابوروق‌ از ضحاک‌ از ابن‌مسعود را مرضیّ نمی شمارد.


از دیگر مفسران‌ مشهور این‌ دوره‌ ابیّ بن‌ کعب‌ است‌.
او در شمار کاتبان‌ وحی بود
[۷۱] طبرسی٬ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌ ۱، مقدمه احمدرضا، ص‌ ۶۹.
و به‌سبب‌ مقام‌ والایش‌ در دانش‌ قرائت‌ به‌ «سیّدالقراء» شهرت‌ یافت‌.
[۷۵] ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
[۷۶] ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۲، ص‌ ۲۳۷، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
[۷۷] ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۴، ص‌ ۴۷۰، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.


۵.۱ - گردآوری مصحف

به‌ روایت‌ ابوالعالیه‌ هنگامی که‌ ابوبکر ، به‌ منظور تدوین‌ مصحفی، گروهی از کاتبان‌ را گرد آورد، ابیّ بن‌ کعب‌ قرآن‌ را بر آنان‌ املا می‌کرد
[۷۸] عبداللّه‌بن‌ سلیمان‌ سجستانی، کتاب‌المصاحف‌، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
و نیز در زمان‌ عثمان‌ ، به‌ هنگام‌ گردآوری و تدوین‌ مصحف‌ عثمانی، وی از برجسته ‌ترین‌ افراد این‌ تدوین‌ بود.
[۷۹] عبداللّه‌بن‌ سلیمان‌ سجستانی، کتاب‌المصاحف‌، ج۱، ص‌ ۳۳، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.


۵.۲ - تالیف فضائل القرآن

برخی او را نخستین‌ مؤلف‌ در موضوع‌ «فضائل‌القرآن‌» دانسته‌اند.
[۸۰] ابن‌ندیم‌، الفهرست، ج۱، ص‌ ۳۹.
[۸۱] آقا بزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۶۲.
[۸۲] حسن‌ صدر، تأسیس ‌الشیعة لعلوم‌ الاسلام، ج۱، ص‌ ۳۱۹، بغداد٬ چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۷۰.

سیوطی
[۸۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌۲۴۰، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
از وجود نسخه بزرگی در تفسیر قرآن‌ به‌ روایت‌ ابوجعفر رازی از ربیع‌بن‌ انس‌ از ابوالعالیه‌ از ابیّ بن‌ کعب‌ خبر داده‌ که‌ طبری و ابن‌ابی حاتم‌ در تفاسیر خود، حاکم‌ در المستدرک‌، و احمدبن‌ حنبل‌ در مسند از آن‌ استفاده‌ کرده‌اند.


بی گمان‌ صحابه‌ در فهم‌ معانی قرآن‌ و به‌کارگیری آن‌ در زندگی کوشش‌ می کردند
[۸۴] طبری، جامع‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷.
اما از نظر اطلاعات‌ قرآنی، آگاهی به‌ زبان‌ عربی، استعداد عقلی و زمان‌ مصاحبت‌ با پیامبر با یکدیگر تفاوت‌ داشتند.
[۸۵] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۶ـ ۳۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

در جایی که‌ خلیفه اول‌ در پاسخ‌ سؤال‌ در باره معنای آیه «و فاکِهةً وَ أبّاً» اظهار ناآگاهی می‌کند
[۸۷] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
و خلیفه دوم‌ برای دانستن‌ معنای واژه «أبّ» در این‌ آیه‌ اعتراف‌ به‌ دشواری می‌نماید و نیز معنای واژه «تَخَوُّف‌» را در آیه «أوْیَأخُذَهُمْ عَلَی تَخَوُّفٍ...» از دیگران‌ می پرسد و آن‌جا که‌ ابن‌عباس‌ معنای «فاطِر السَّموات‌» را از مشاجره دو عرب‌ بادیه‌نشین‌ در می‌یابد،
[۹۰] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷ـ ۳۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
وضع‌ صحابیان‌ دیگر در فهم‌ معانی آیات‌ قرآن‌ روشن‌ خواهد بود.


پس‌ از رحلت‌ رسول‌ خدا برخی صحابه‌ از تفسیر قرآن‌ احتراز کردند
[۹۱] مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه کتاب‌المبانی، ج۱، ص‌ ۱۸۳ـ ۱۸۴، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
که‌ ظاهراً با سیاست‌ جلوگیری از نقل‌ و نگارش‌ حدیث‌ پیامبر ارتباط‌ داشته‌، زیرا تفسیر قرآن‌ در این‌ دوره‌ غالباً در پرتو سخنان‌ پیامبر بوده‌ است‌.

۷.۱ - حذف از مصاحف

صحابه‌ در زمان‌ رسول‌ خدا آیات‌ قرآن‌ را همراه‌ با توضیحات‌ پیامبر در مصاحف‌ خود ثبت‌ می کردند
[۹۲] مرتضی عسکری، القرآن‌ الکریم‌ و روایات‌ المدرستین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۴، تهران‌ ۱۳۷۳ـ۱۳۷۶ ش‌.
اما در اثر سیاست‌ پیراسته‌ ساختن‌ مصاحف‌ از هرگونه‌ افزوده‌های تفسیری و مطالب‌ غیرقرآنی که‌ به‌ هنگام‌ یکسان‌سازی مصاحف‌ اجرا شد و همچنین‌ سختگیری نسبت‌ به‌ برخی کسان‌ که‌ پرسشهای قرآنی مطرح‌ می کردند،
[۹۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۸ ـ ۹، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
مردم‌ صرفاً به‌ قرائت‌ ظواهر قرآن‌ سوق‌ داده‌ شدند.
[۹۴] محمدبن‌ احمد ذهبی، تذکره الحفاظ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۵۶ـ ۱۹۵۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.


۷.۲ - توجه به مفردات

تفسیر در دوره صحابه‌ شاخه‌ای از دانش‌ حدیث‌ بود و از محدوده نقل‌ و روایت‌ تجاوز نمی‌کرد.
آنان‌ به‌ مفردات‌ قرآن‌ نیز که‌ در حوزه زبان‌ آنان‌ قرار می‌گرفت‌، توجه‌ داشتند.
شاید به‌ همین‌ سبب‌ بودکه‌ ابن‌تیمیّه‌
[۹۵] ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۰، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
نزاع‌ و اختلاف‌ صحابه‌ را در تفسیر قرآن‌ بسیار اندک‌ میدانست‌.

۷.۳ - بساطت و پراکندگی

سادگی و بی پیرایگی، بسنده‌ کردن‌ به‌ معنای لغوی و اجمالی آیه‌، پرهیز از ژرف‌کاوی در مفاهیم‌ و همچنین‌ بسنده‌ کردن‌ به‌ تفسیر آیات‌ مجمل‌ و مبهم‌، به‌ جای پرداختن‌ به‌ همه آیات‌، از دیگر ویژگیها و مشخصات‌ تفسیر در این‌ دوره‌ است‌.
اساساً در عهد صحابه‌ تدوین‌ تفسیر به‌ شکل‌ کتابی مستقل‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌؛ اگرچه‌ برخی صحابه‌ پاره‌ای از توضیحات‌ تفسیری پیامبر اکرم‌ را در مصاحف‌ خود گنجانده‌ بودند.
[۹۶] مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه کتاب‌المبانی، ج۱، ص‌ ۱۹۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

(برای آگاهی بیش‌تر در باره مشخصات‌ و ویژگیهای تفسیر در دوره صحابه‌ به این منابع رجوع کنید)
[۹۷] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌۱، ص‌۹۷ـ ۹۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۹۸] عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌۹۳ـ ۹۴، مصر ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
[۹۹] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۷ـ۳۰۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
[۱۰۰] هدی جاسم‌ محمد ابوطبره‌، المنهج‌ الاثری فی تفسیرالقرآن‌ الکریم‌: حقیقته‌ و مصادره‌ و تطبیقاته‌، ج۱، ص‌ ۴۴ـ ۴۵، قم‌ ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.



مصادر عمده صحابه‌ در تفسیر عبارت‌ بوده‌ است‌ از: قرآن‌ کریم‌ ،
[۱۰۱] طبری، جامع‌، ج‌ ۹، ص‌ ۲۸ـ۲۹.
[۱۰۲] طبری، جامع‌، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۱.
[۱۰۳] طوسی٬ التبیان، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۱.
[۱۰۴] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۵، ص‌ ۳۴۷، قم‌ ۱۴۰۴.
بیانات‌ تفسیری پیامبر که‌ یا خود در سینه‌ داشتند یا از دیگر صحابه‌ نقل‌ می کردند، و اجتهاد و استنباط‌ شخصی آنان‌.

۸.۱ - اشعار جاهلی

آنها بر پایه قدرت‌ فهم‌ و گستره ادراک‌ خود و آداب‌ و رسوم‌ عرب‌ جاهلی و فرهنگهای دیگر به‌ استنباط‌ از آیات‌ می پرداختند.
[۱۰۵] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹ ـ۶۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
همچنین‌ برخی از صحابه‌ در تفسیر وتوضیح‌ معنای مفردات‌ قرآن‌ به‌ شعر جاهلی استناد میکرده‌اند
[۱۰۶] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷ـ۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
هر چند که‌ در باره استشهاد از آن‌ در تفسیر قرآن‌، میان‌ صاحب‌نظران‌ اختلاف‌ بوده‌ است‌.
[۱۰۷] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
[۱۰۸] حسن‌بن‌ محمد نظام‌الاعرج‌، تفسیر غرائب‌القرآن‌ و رغائب‌ الفرقان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶، چاپ‌ زکریا عمیرات‌، بیروت‌ ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

ابن‌عباس‌ و خلیفه دوم‌ از شعر به‌ عنوان‌ دیوان‌ عرب‌ یاد کرده‌اند.
[۱۰۹] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
[۱۱۰] ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌ الشریعه، ج‌ ۲، ص‌ ۸۸، چاپ‌ محمدعبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵.

شاهد دیگر بر اینکه‌ لااقل‌ بخشی از تفاسیر صحابه‌ مبتنی بر رأی و اجتهاد شخصی بوده‌، وجود اختلاف‌ میان‌ آرای تفسیری به‌ جای مانده‌ از آنهاست‌، اگرچه‌ ابن‌تیمیّه‌
[۱۱۲] ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۳۷، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
این‌ اختلاف‌ را اندک‌ می داند.

۸.۲ - مراجعه به اهل کتاب

مراجعه‌ به‌ اهل‌ کتاب‌ نیز یکی از منابع‌ تفسیری این‌ دوره‌ ــ هرچند در مقایسه‌ با منابع‌ دیگر بسیار اندک‌ ــ بوده‌ است‌.
برخی از صحابه‌ به‌ حکم‌ آیه «فَسْئَلوا أهلَ الذِّکْرِ» ــ که‌ شماری از مفسران‌ منظور از «أهل‌ الذّکر» را در آن‌، اهل‌ کتاب‌ و آگاهان‌ از اخبار پیامبران‌ و امتهای پیشین‌ دانسته‌اند
[۱۱۴] ذیل‌ آیه‌، جارالله زمخشری، کشاف.
[۱۱۵] طبرسی٬ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل‌ آیه‌.
ــ در مواردی محدود، آن‌ هم‌ در اموری که‌ با اصول‌ اسلام‌ منافات‌ نداشته‌ است‌، برای فهم‌ معانی قرآن‌ به‌ اهل‌ کتاب‌ مراجعه‌ می کردند، زیرا مواردی نظیر داستانهای پیامبران‌ و اخبار امتهای گذشته‌ که‌ در قرآن‌ به‌ پیام‌ اصلی و مواضع‌ عبرت‌آمیز آن‌ها اکتفا شده‌، در عهدین‌ بتفصیل‌ مطرح‌ گردیده‌ است‌.
[۱۱۶] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج۱، ص‌ ۶۲ـ۶۳، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

به‌ عقیده معرفت‌،
[۱۱۷] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲ـ۲۵۳، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
مراد از حدیث‌ «حَدِّثوا عَن‌ بَنی إسرائیلَ و لاحَرجَ» (به‌ فرض‌ پذیرش‌ صدور آن‌ از پیامبر) همین‌ موارد است‌.
محمدحسین‌ ذهبی
[۱۱۸] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۳ـ۷۴، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
به‌ تبع‌ ابن‌حجر عسقلانی
[۱۱۹] ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۱۳، ص‌ ۲۸۲، بیروت‌: دارالمعرفه.
با ذکر دلایلی بین‌ این‌ حدیث‌ و گفتار دیگر پیامبر («لاتُصدِّقوا أهلَالکتابِ ولاتُکذِّبوهم‌») جمع‌ کرده‌ است‌.

۸.۳ - گفته‌های صحابه

به‌طور کلی گفته‌ها و منقولات‌ صحابه‌ در تفسیر قرآن‌ بر دو قسم‌ است‌: مرفوع‌ و موقوف‌.

۸.۳.۱ - مرفوع و موقوف

مرفوع‌ در اصطلاح‌ به‌ حدیثی گفته‌ می شود که‌ سلسله راویان‌ آن‌ به‌ پیامبر اکرم‌ می رسد
[۱۲۰] ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۲، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
و در حکم‌ روایات‌ تفسیری پیامبر است‌.
سیوطی
[۱۲۱] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۰۸، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
شمار روایات‌ تفسیری مرفوع‌ و در عین‌ حال‌ صحیح‌ را بسیار اندک‌ دانسته‌ و در پایان‌ الاتقان‌
[۱۲۲] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۴۴ ـ ۲۹۸، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۵۰ مورد از آن‌ها را ذکر کرده‌ است‌. در باره میزان‌ اعتماد به‌ خبر موقوف‌، که‌ نظریات‌ و دیدگاههای خود صحابه‌ است‌،
[۱۲۳] ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۳، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
میان‌ مفسران‌ شیعه‌ و اهل‌ سنّت‌ اختلاف‌ هست‌.

۸.۳.۲ - اعتبار و حجیت

مفسران‌ شیعه‌ گرچه‌ به‌ اقوال‌ صحابه‌ در تفسیر قرآن‌ استناد می‌کرده‌اند، آن‌ را مستقلاً حجت‌ نمی دانند.
در میان‌ دانشمندان‌ اهل‌ سنّت‌، گفتار حاکم‌ نیشابوری در المستدرک‌
[۱۲۵] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۸، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
[۱۲۶] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
بعدها مستندی برای حجیّت‌ قول‌ صحابه‌ به‌ طور مطلق‌ شده‌ است‌ اما او در جایی دیگر
[۱۲۷] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، کتاب‌ معرفه علوم‌الحدیث‌، ج۱، ص‌ ۱۹ـ ۲۰، چاپ‌ سید معظم‌ حسین‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۳۷، چاپ‌ افست‌ مدینه‌ ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
تنها در صورتی منقولات‌ تفسیریِ موقوف‌ بر صحابه‌ را به‌ منزله حدیث‌ مرفوع‌ میداند که‌ بیانگر اسباب‌ نزول‌ باشد.
ابن‌صلاح‌
[۱۲۸] ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۸، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
و نَوَوی
[۱۲۹] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، التقریب‌ والتیسیرلمعرفه سنن‌البشیر والنذیر، ج۱، ص‌ ۳۴، چاپ‌ محمد عثمان‌ خشت‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
نیز همین‌ کلام‌ دوم‌ حاکم‌ را تأیید کرده‌اند، چرا که‌ در آن‌ مجالی برای رأی نیست‌.
[۱۳۰] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴ـ۹۶، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.



(۵۲) قرآن‌.
(۵۳) آقا بزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
(۵۴) ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
(۵۵) ابن‌بابویه‌، عیون‌ اخبارالرضا، چاپ‌ حسین‌ اعلمی، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵۶) ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
(۵۷) ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، بیروت‌: دارالمعرفه.
(۵۸) ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
(۵۹) ابن‌سعد، الطبقات الکبری.
(۶۰) ابن‌ شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، چاپ‌ علی اکبر غفاری، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۶۱) ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
(۶۲) ابن‌ طاووس‌، سعدالسعود للنفوس‌، چاپ‌ فارس‌ تبریزیان‌ حسّون‌، قم‌ ۱۳۷۹ ش‌.
(۶۳) ابن‌عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۱۵ـ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۰.
(۶۴) ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۰۸.
(۶۵) ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن‌العظیم‌، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌.
(۶۶) ابن‌ندیم‌، الفهرست.
(۶۷) هدی جاسم‌ محمد ابوطبره‌، المنهج‌ الاثری فی تفسیرالقرآن‌ الکریم‌: حقیقته‌ و مصادره‌ و تطبیقاته‌، قم‌ ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۶۸) احمدبن‌ عبداللّه‌ ابونعیم‌، حلیه الاولیاء و طبقات‌ الاصفیاء، بیروت‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۶۹) موفق‌بن‌ احمد اخطب‌ خوارزم‌، المناقب‌، چاپ‌ مالک‌ محمودی، قم‌ ۱۴۱۷.
(۷۰) محمدبن‌ عبداللّه‌ اسکافی، المعیار و الموازنه فی فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیبن‌ ابیطالب‌ (صلوات‌ اللّه‌ علیه‌)، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
(۷۱) احمدبن‌ یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف‌، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
(۷۲) عبدالرحمان‌بن‌ محمد ثعالبی، الجواهرالحسان‌ فی تفسیرالقرآن‌، چاپ‌ عبدالفتاح‌ ابوسنه‌، علی محمد معوض‌، و عادل‌ احمد عبدالموجود، بیروت‌ ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۷۳) محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، کتاب‌ معرفه علوم‌الحدیث‌، چاپ‌ سید معظم‌ حسین‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۳۷، چاپ‌ افست‌ مدینه‌ ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۷۴) محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
(۷۵) محمدبن‌ احمد ذهبی، تذکره الحفاظ‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۵۶ـ ۱۹۵۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
(۷۶) محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۷۷) محمود رامیار، تاریخ‌ قرآن‌، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۷۸) محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌ القرآن‌، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۷۹) جارالله زمخشری، کشاف.
(۸۰) عبداللّه‌بن‌ سلیمان‌ سجستانی، کتاب‌المصاحف‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۸۱) عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۸۲) عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم‌ ۱۴۰۴.
(۸۳) ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌ الشریعه، چاپ‌ محمدعبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۸۴) عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، مصر ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۸۵) مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، اسکندریه‌: منشأه المعارف‌.
(۸۶) حسن‌ صدر، تأسیس ‌الشیعة لعلوم‌ الاسلام، بغداد٬ چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۷۰.
(۸۷) طبرسی٬ مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
(۸۸) طبری، جامع‌.
(۸۹) طوسی٬ التبیان.
(۹۰) مرتضی عسکری، القرآن‌ الکریم‌ و روایات‌ المدرستین‌، تهران‌ ۱۳۷۳ـ۱۳۷۶ ش‌.
(۹۱) علی بن‌ ابیطالب‌ (ع‌)، امام‌ اول‌، نهج‌البلاغه، چاپ‌ صبحی صالح‌، بیروت‌۱۳۸۷، چاپ‌ افست‌ قم‌.
(۹۲) محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام ‌القرآن‌، بیروت‌: دارالفکر.
(۹۳) کلینی٬ الاصول من الکافی.
(۹۴) علی بن‌ حسام‌الدین‌ متقی، کنزالعمال‌ فی سنن‌ الاقوال‌ و الافعال‌، چاپ‌ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۹۵) علامه مجلسی٬ بحارالانوار.
(۹۶) محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
(۹۷) مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه کتاب‌المبانی، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۹۸) حسن‌بن‌ محمد نظام‌الاعرج‌، تفسیر غرائب‌القرآن‌ و رغائب‌ الفرقان‌، چاپ‌ زکریا عمیرات‌، بیروت‌ ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۹۹) یحیی بن‌ شرف‌ نووی، التقریب‌ والتیسیرلمعرفه سنن‌البشیر والنذیر، چاپ‌ محمد عثمان‌ خشت‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۱۰۰) علامه طباطبائی٬ المیزان فی تفسیر الرآن.
(۹۷) مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛


۱. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۳، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۳، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۳. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۴ـ۶۵، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۵، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵. محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۹۳، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶. مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۲، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۷. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام ‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵، بیروت‌:دارالفکر.    
۸. عبدالرحمان‌بن‌ محمد ثعالبی، الجواهرالحسان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۴۱، چاپ‌ عبدالفتاح‌ ابوسنه‌، علی محمد معوض‌، و عادل‌ احمد عبدالموجود، بیروت‌ ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.    
۹. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹ ـ۹۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۰. ابن‌بابویه‌، عیون‌ اخبارالرضا، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹، چاپ‌ حسین‌ اعلمی، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۱۱. علامه مجلسی٬ بحارالانوار، ج‌ ۳۰، ص‌ ۵۴۶.    
۱۲. علامه مجلسی٬ بحارالانوار، ج‌ ۷۹، ص‌ ۱۹۹.    
۱۳. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۴. علی بن‌ ابیطالب‌ (ع‌)، امام‌ اول‌، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، چاپ‌ صبحی صالح‌، بیروت‌۱۳۸۷، چاپ‌ افست‌ قم‌.
۱۵. ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.    
۱۶. مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۱۷. ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.    
۱۸. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۴ـ۱۲۷، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
۱۹. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج‌ ۲، ص‌ ۳۳۸.    
۲۰. احمدبن‌ یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف‌، ج۱، ص‌ ۹۹، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
۲۱. ابن‌عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۲۷، ص‌۱۰۰، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۰.    
۲۲. ابن‌عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۴۲، ص‌ ۳۹۸، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۰.    
۲۳. ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۱۱، ص‌ ۲۴۹، بیروت‌: دارالمعرفه.
۲۴. محمدبن‌ عبداللّه‌ اسکافی، المعیار و الموازنه فی فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیبن‌ ابیطالب‌ (صلوات‌ اللّه‌ علیه‌)، ج۱، ص‌۳۰۰ـ۳۰۱، چاپ‌ محمدباقر محمودی، بیروت‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
۲۵. موفق‌بن‌ احمد اخطب‌ خوارزم‌، المناقب‌، ج۱، ص‌ ۹۰، چاپ‌ مالک‌ محمودی، قم‌ ۱۴۱۷.    
۲۶. علی بن‌ حسام‌الدین‌ متقی، کنزالعمال‌ فی سنن‌ الاقوال‌ و الافعال‌، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۲۸، چاپ‌ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۷. ابن‌ طاووس‌، سعدالسعود للنفوس‌، ج۱، ص‌ ۵۵۸، چاپ‌ فارس‌ تبریزیان‌ حسّون‌، قم‌ ۱۳۷۹ ش‌.
۲۸. علامه مجلسی٬ بحارالانوار، ج‌ ۸۹، ص‌ ۱۰۵.    
۲۹. ابن‌عساکر، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ج‌ ۴۲، ص‌۴۰۰، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵۲۰۰۰.    
۳۰. عبدالرحمان‌بن‌ محمد ثعالبی، الجواهرالحسان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۳، چاپ‌ عبدالفتاح‌ ابوسنه‌، علی محمد معوض‌، و عادل‌ احمد عبدالموجود، بیروت‌ ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.    
۳۱. ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۷، ص‌ ۱۷۱، بیروت‌: دارالمعرفه.
۳۲. ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۸، ص‌ ۱۵۷، بیروت‌: دارالمعرفه.
۳۳. ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۳۲، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۳۴. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۵. ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۱، ص‌ ۸۹، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۳۶. مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه ابن‌ عطیه، ج۱، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۳۷. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام ‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵، بیروت‌:دارالفکر.    
۳۸. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۸ـ۶۹، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۹. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام ‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶، بیروت‌:دارالفکر.    
۴۰. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۲، قم‌ ۱۴۰۴.
۴۱. طبری، جامع‌، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۱.
۴۲. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۵، ص‌ ۳۴۷، قم‌ ۱۴۰۴.
۴۳. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام ‌القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶، بیروت‌:دارالفکر.    
۴۴. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۲، قم‌ ۱۴۰۴.
۴۵. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۸ـ۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۴۶. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲ـ۲۶۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۴۷. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۴۸. طبری، جامع‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶.
۴۹. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۷۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۰. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۱۰۲، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۱. مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، ج۱، ص‌ ۴۱، اسکندریه‌: منشأه المعارف‌.
۵۲. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۳۹، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۵۴. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۷ـ۸۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۵. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۸ـ۲۹۵، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۵۶. ابن‌ندیم‌، الفهرست، ج۱، ص‌ ۳۶.
۵۷. آقا بزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج‌۴، ص‌۲۷۰.
۵۸. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۲، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۵۹. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۶۰. ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌۴۰، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۶۱. ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌۴۰ـ۴۱، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۶۲. احمدبن‌ عبداللّه‌ ابونعیم‌، حلیه الاولیاء و طبقات‌ الاصفیاء، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۴ـ۱۳۹، بیروت‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۶۳. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌۱۲۰، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۶۴. محمود رامیار، تاریخ‌ قرآن‌، ج۱، ص‌ ۳۵۵، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۶۵. ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن‌العظیم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌.
۶۶. طوسی٬ التبیان، ج‌۱، ص‌۵۷.    
۶۷. جارالله زمخشری، کشاف، ج‌۱، ص‌۳۸.
۶۸. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۷ ـ ۸۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۶۹. ابن‌ شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص‌ ۴۲۸، چاپ‌ علی اکبر غفاری، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.    
۷۰. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج‌ ۵، ص‌ ۳۶۲، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۰۸.    
۷۱. طبرسی٬ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌ ۱، مقدمه احمدرضا، ص‌ ۶۹.
۷۲. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۳، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۰۸.    
۷۳. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج‌ ۵، ص‌ ۳۶۲، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۰۸.    
۷۴. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج‌ ۷، ص‌۱۱۰، چاپ‌ علی شیری، بیروت‌ ۱۴۰۸.    
۷۵. ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۷۶. ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۲، ص‌ ۲۳۷، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۷۷. ابن‌ حجر عسقلانی، کتاب‌ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج‌ ۴، ص‌ ۴۷۰، مصر ۱۳۲۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۷۸. عبداللّه‌بن‌ سلیمان‌ سجستانی، کتاب‌المصاحف‌، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۷۹. عبداللّه‌بن‌ سلیمان‌ سجستانی، کتاب‌المصاحف‌، ج۱، ص‌ ۳۳، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۸۰. ابن‌ندیم‌، الفهرست، ج۱، ص‌ ۳۹.
۸۱. آقا بزرگ‌ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۶۲.
۸۲. حسن‌ صدر، تأسیس ‌الشیعة لعلوم‌ الاسلام، ج۱، ص‌ ۳۱۹، بغداد٬ چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۷۰.
۸۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌۲۴۰، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۸۴. طبری، جامع‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷.
۸۵. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۶ـ ۳۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۸۶. عبس‌/سوره۸۰، آیه۳۱.    
۸۷. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۸۸. نحل‌/سوره۱۶، آیه۴۷.    
۸۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    
۹۰. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷ـ ۳۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۹۱. مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه کتاب‌المبانی، ج۱، ص‌ ۱۸۳ـ ۱۸۴، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۹۲. مرتضی عسکری، القرآن‌ الکریم‌ و روایات‌ المدرستین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۴، تهران‌ ۱۳۷۳ـ۱۳۷۶ ش‌.
۹۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۸ ـ ۹، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۹۴. محمدبن‌ احمد ذهبی، تذکره الحفاظ‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۵۶ـ ۱۹۵۸، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۹۵. ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۰، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۹۶. مقدمتان‌ فی علوم‌القرآن‌، مقدمه کتاب‌المبانی، ج۱، ص‌ ۱۹۳، چاپ‌ آرتور جفری و عبداللّه‌ اسماعیل‌ صاوی، قاهره‌ ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۹۷. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌۱، ص‌۹۷ـ ۹۸، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۹۸. عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌۹۳ـ ۹۴، مصر ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۹۹. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۰۷ـ۳۰۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۰۰. هدی جاسم‌ محمد ابوطبره‌، المنهج‌ الاثری فی تفسیرالقرآن‌ الکریم‌: حقیقته‌ و مصادره‌ و تطبیقاته‌، ج۱، ص‌ ۴۴ـ ۴۵، قم‌ ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۱۰۱. طبری، جامع‌، ج‌ ۹، ص‌ ۲۸ـ۲۹.
۱۰۲. طبری، جامع‌، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۱.
۱۰۳. طوسی٬ التبیان، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۱.
۱۰۴. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج‌ ۵، ص‌ ۳۴۷، قم‌ ۱۴۰۴.
۱۰۵. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹ ـ۶۱، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۰۶. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷ـ۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۰۷. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۰۸. حسن‌بن‌ محمد نظام‌الاعرج‌، تفسیر غرائب‌القرآن‌ و رغائب‌ الفرقان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶، چاپ‌ زکریا عمیرات‌، بیروت‌ ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۰۹. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۱۰. ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌ الشریعه، ج‌ ۲، ص‌ ۸۸، چاپ‌ محمدعبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۱۱۱. کلینی٬ الاصول من الکافی، ج‌ ۱، ص‌ ۶۲۶۴.    
۱۱۲. ابن‌ تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۳۷، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۱۱۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷.    
۱۱۴. ذیل‌ آیه‌، جارالله زمخشری، کشاف.
۱۱۵. طبرسی٬ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل‌ آیه‌.
۱۱۶. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج۱، ص‌ ۶۲ـ۶۳، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۱۷. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲ـ۲۵۳، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۱۸. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۳ـ۷۴، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۱۱۹. ابن‌ حجر عسقلانی، فتح‌ الباری: شرح‌ صحیح ‌البخاری، ج‌ ۱۳، ص‌ ۲۸۲، بیروت‌: دارالمعرفه.
۱۲۰. ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۲، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
۱۲۱. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۰۸، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۲۲. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۴۴ ـ ۲۹۸، چاپ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۲۳. ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۳، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
۱۲۴. علامه طباطبائی٬ المیزان فی تفسیر الرآن، ج‌ ۳، ص‌ ۸۴.    
۱۲۵. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۸، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
۱۲۶. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۳، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، بیروت‌ ۱۴۰۶.
۱۲۷. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌ نیشابوری، کتاب‌ معرفه علوم‌الحدیث‌، ج۱، ص‌ ۱۹ـ ۲۰، چاپ‌ سید معظم‌ حسین‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۹۳۷، چاپ‌ افست‌ مدینه‌ ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
۱۲۸. ابن‌صلاح‌، مقدمه ابن‌الصلاح‌ و محاسن‌الاصطلاح‌، ج۱، ص‌ ۱۲۸، چاپ‌ عائشه‌ عبدالرحمن‌ (بنت ‌الشاطی)، قاهره‌ ۱۹۷۴.
۱۲۹. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، التقریب‌ والتیسیرلمعرفه سنن‌البشیر والنذیر، ج۱، ص‌ ۳۴، چاپ‌ محمد عثمان‌ خشت‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۳۰. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۴ـ۹۶، قاهره‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر۲»، شماره۵۰۱۰.    



جعبه ابزار