تواضع در قرآن اصلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تواضع
مصدر باب تفاعل از ریشه «و ض ع» است.
وضع به معنای نهادن و پایین آوردن چیزی است.
تواضع در
لغت به معنای فرونهادن خویش،
تذلّل،
فروتنی و شکسته نفسی
است.
تواضع در
اصطلاح علم اخلاق، از فضایل ارزشمند اخلاقی و به این معناست که
انسان دارای
ملکه شکسته نفسی باشد، به گونه ای که برای خود مزیتی بر دیگران نبیند و با
کردار و
گفتار خویش دیگران را بزرگ شمرده، به آنان احترام بگذارد
، بنابراین، معنای لغوی تواضع
اعم از معنای اصطلاحی آن بوده و تواضع در برابر
خدا را نیز شامل میشود، چنان که واژه تواضع در برخی
روایات و عبارات
مفسران و
اخلاق پژوهان به همین معنا به کار رفته است. در این مقاله، معنای اصطلاحی مورد نظر است و از «تواضع برای خدا» در مقاله
خشوع بحث میشود.
اخلاق پژوهان پس از تعریف تواضع، به تعیین دقیق تر مرزهای آن پرداخته و برای تواضع دو طرف
افراط و
تفریط ذکر کردهاند که هر دو از
رذایل اخلاقی به شمار میآیند، زیرا افراط در تواضع، مانند تواضع برای
متکبّران، موجب پستی و ذلّت است و تفریط در آن باعث
تکبر و
غرور و
خودبینی است
؛ همچنین از آنجا که تشخیص تواضع معمولاً دشوار است و ممکن است شخصی خود را صاحب ملکه تواضع بپندارد در حالی که واقعا متواضع نیست، برخی اخلاق پژوهان نشانههایی برای تواضع برشمرده اند؛ مانند اینکه اموری چون مقدم شدن امثال وی بر او در مجالس،
راه رفتن پشت سر دیگران، پیشی گرفتن بر دیگران در
سلام و اجابت
فقیر بینوایی که وی را به
مهمانی دعوت کرده، بر او دشوار نباشد.
در
قرآن کریم واژه تواضع به کار نرفته است؛ ولی موضوع تواضع را از واژههایی مانند «
هون»
و تعبیراتی مانند «
خفض جَناح»
می توان استفاده کرد؛ همچنین در آیاتی پرشمار، مانند
آیه ۳۷
اسراء،
۱۴
مریم و ۱۸
لقمان،
تکبر نکوهش شده که لزوم تواضع از آن برداشت میشود.
از دیدگاه قرآن کریم، تواضع از برجسته ترین
صفات نیکوی انسانی است که همه
مؤمنان باید به آن آراسته باشند. فرمان خداوند به
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم این است که بال خویش را برای پیروان مؤمنت فرود آور:«واخفِض جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنین».
و نیز آیه ۸۸ حجر
بسیاری از مفسران این تعبیر را
کنایه از لزوم تواضع و نرمی و
حسن خلق پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با مؤمنان دانسته اند.
کاربرد این تعبیر از آن روست که
پرنده هنگام فرود آمدن، بال خود را میشکند و پایین میآورد
یا آنکه هرگاه بخواهد جوجه هایش را در پناه خود گیرد، بالش را باز کرده، سپس پایین میآورد. با توجه به دو قید «
ایمان» و «پیروی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم» در آیه فوق، برخی چنین برداشت کردهاند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در برابر کسانی که با
زبان ایمان آورده بودند ولی در حقیقت
منافق یا
فاسق بودند و از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیروی نمیکردند و نیز کسانی که از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیروی میکردند ولی پیروی آنان به جهت امری غیر از
دین بود، مأمور به تواضع نبود.
این احتمال نیز داده شده که مقصود از مؤمنان آن دسته از پیروان
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم باشند که هنوز ایمان نیاورده ولی در آستانه ایمان آوردن بودند.
بر اساس این احتمال، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میبایست در برابر این دسته نیز تواضع داشته باشد.
در آیه ای دیگر به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم دستور داده شده که به
مردم اعلام کند او نیز بشری مانند آنان است:«قُل اِنَّما اَنا بَشَرٌ مِثلُکُم...».
به گفته ای، خداوند با این آیه به پیامبرش تواضع آموخت.
تواضع پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای مؤمنان، سبب گرایش مردم به دین آن حضرت میشد.
در
منابع اسلامی مصادیق گوناگونی از تواضع پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ذکر شده است؛ مانند اینکه آن حضرت دعوت
بردگان را میپذیرفت، با
مساکین همنشینی میکرد و با آنان هم غذا میشد، هرگاه وارد مجلسی میشد پایین
مجلس مینشست، در
خانه کار میکرد، در
سلام کردن و دست دادن پیشی میگرفت و هیچ گاه پاهایش را نزد
اصحاب دراز نمیکرد.
در قرآن کریم مؤمنانی خاص که ایمانی کامل تر دارند به
فضیلت تواضع نیز ستوده شده اند. در آیه ای در وصف برترین
بندگان الهی ، پیش از هرچیز از تواضع آنان یاد شده است
:«و عِبادُ الرَّحمنِ الَّذینَ یَمشونَ عَلَی الاَرضِ هَونًا».
در
تفسیر این
آیه گفته شده:آنان روی زمین با
نرمی و تواضع و
وقار راه میروند
و قدم هایشان را با
تکبر بر زمین نمیکوبند.
آیه ای دیگر از آمدن مؤمنانی برجسته در آینده خبر داده که از فضل الهی بهره مندند و یکی از اوصاف آنان
نرمخویی و تواضع در برابر
مؤمنان است
:«فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم و یُحِبّونَهُ اَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنین... ذلِکَ فَضلُ اللّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ».
برخی با توجه به اینکه واژه «اذلّة» در
لغت با حرف «ل» به کار میرود، استعمال آن در آیه با حرف «علی» را برای اشاره به این معنا دانستهاند که تواضع مؤمنان از
علوّ و
شرف آنان بوده، در حقیقت
عزّت است نه
پستی و
ذلّت ؛ ضمن آنکه واژه یاد شده در این آیه متضمن معنای
رحمت و
شفقت (که با حرف «علی» به کار میروند) نیز هست، چنان که در آیه ای دیگر همراهان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با یکدیگر مهربان دانسته شده اند
:«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم».
از آنجا که
اهل بیت نبوت علیهمالسلام مصداق بارز و کامل بندگان ویژه الهی اند
، از فضیلت تواضع نیز بیش از دیگران بهره مند بودند و
روایات بسیار در تواضع آنان نقل شده است.
مفسران، لزوم تواضع را از
آیات دیگری نیز برداشت کرده اند؛ مانند ۱. «وفَوقَ کُلِّ ذی عِلمٍ عَلیم»
که بر اساس آن هرکس که دارای علمی است کسی دیگر هست که از او عالم تر است و
کمال در
علم در غیر خدا تحقق پذیر نیست. طبق احتمالی، این آیه به عالمان تواضع میآموزد.
۲. « واقصِد فی مَشیِکَ واغضُض مِن صَوتِک...»
که طبق آن
لقمان علیهالسلام ضمن سفارشهایی به
فرزند خویش او را به
میانه روی در راه رفتن و پایین آوردن صدا دعوت کرده است. «میانه روی در راه رفتن» در این آیه، به راه رفتن با تواضع تفسیر شده
و راز سفارش به پایین آوردن صدا نیز نزدیک تر بودن آن به تواضع دانسته شده است.
از دیدگاه قرآن کریم
انسان باید در برابر همه مؤمنان متواضع باشد؛ ولی
قرآن در دو مورد، از تواضع به خصوص یاد کرده است که میتواند تأکیدی بر اهمیت تواضع در این دو مورد و نیز بیانگر لزوم تواضع بیش از حدّ معمول در این دو مورد باشد:
از نظر قرآن انسان باید نهایت تواضع در
گفتار و
کردار را در برابر
پدر و
مادر خویش داشته
، با مهربانی از آنان
اطاعت کند و با آنان مخالفت نورزد
:«واخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَة».
در این آیه نیز از
تواضع فرزند به «پایین آوردن بال» تعبیر شده که شبیه تعبیر به کار رفته برای بیان تواضع پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. در توضیح مقصود از این آیه افزون بر نکته پیش گفته، که پرنده هرگاه بخواهد فرود آید بالش را پایین میآورد
، گفته شده:همان گونه که پدر و مادر در زمان کوچکی ات تو را در پناه خود گرفتند تو نیز مانند پرنده ای که جوجه هایش را به خود نزدیک میکند، آنان را در پناه خود درآور.
برخی دیگر گفته اند: همان گونه که
جوجه بالش را پایین میآورد تا عواطف مادرش را برانگیزد و به او
غذا دهد، در برابر پدر و مادرت تواضع کن.
در آیه ای جبّار بودن از
یحیی علیهالسلام نفی شده است:«و لَم یَکُن جَبّارًا عَصیّا»
که برخی مقصود از آن را تواضع یحیی علیهالسلام برای
خدا و پدر و مادر و اطاعت وی از آنان دانسته اند
؛ همچنین
ابراهیم علیهالسلام پس از آنکه عمویش
آزر او را به
سنگسار کردن تهدید کرد
به جهت
حق پدری که بر وی داشت، با تواضع او را
اکرام کرد:«قالَ سَلمٌ عَلَیک...».
قرآن کریم در بیان
قصه موسی علیهالسلام که قصد فراگیری دانش از
خضر علیهالسلام را داشت، تواضع
موسی علیهالسلام را به تصویر کشیده که لزوم تواضع برای
عالم از آن برمی آید
:«قالَ لَهُ موسی هَل اَتَّبِعُکَ عَلی اَن تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمتَ رُشدا».
بر اساس این
آیه و دیگر آیات این داستان، موسی علیهالسلام نهایت تواضع و
ادب را برابر خضر علیهالسلام مراعات کرد، به گونه ای که میتوان سراسر گفتار وی با خضر علیهالسلام را بر مبنای تواضع دانست، زیرا او خود را
جاهل و خضر علیهالسلام را عالم دانست و حتی برای پیروی کردن از خضر علیهالسلام نیز از ایشان
اجازه خواست و از خضر علیهالسلام خواست تا وی را ارشاد کند و تنها بخشی از
علم او را طلب کرد نه تمام آن را و....
در روایات نیز بر تواضع
شاگرد برای
استاد تأکید شده است.
آداب الصلوه، امام خمینی قدس سره (م. ۱۳۶۸ ش.)، نشر آثارالامام قدس سره، ۱۳۷۸ ش؛ احکام القرآن، الجصاص (م. ۳۷۰ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ احیاء علوم الدین، الغزالی (م. ۵۰۵ ق.)، بیروت، دار المعرفه؛ اخلاق اهل البیت علیهمالسلام، سید مهدی الصدر (م. ۱۳۵۸ ق.)، بیروت، النعمان، ۱۴۱۳ ق؛ الاسلام و بناء الشخصیه، احمد عمر هاشم، عالم الکتب، ۱۴۱۷ ق؛ انوار التنزیل، البیضاوی (م. ۶۸۵ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۰ ق؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ البحرالمحیط، ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ ق.)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تفسیر راهنما، هاشمی رفسنجانی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۳ ش؛ تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق؛ تفسیر فرات الکوفی، الفرات الکوفی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ تفسیر القمی، القمی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش الجزایری، لبنان، دارالسرور، ۱۴۱۱ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۰ ق؛ جامع السعادات، محمد مهدی النراقی (م. ۱۲۰۹ ق.)، به کوشش کلانتر، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق؛ الجامع لاحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق؛ حاشیة شیخ زاده، محمدبن مصطفی القوجوی (م. ۹۵۱ ق.)، به کوشش محمد شاهین، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ ق؛ الذریعة الی مکارم الشریعه، الراغب (م. ۵۰۲ ق.)، به کوشش ابوالیزید العجمی، مصر، دارالوفاء، ۱۴۰۸ ق؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)، به کوشش محمد حسین، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ ق؛ زادالمسیر، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، به کوشش محمد عبدالرحمن، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ ق؛ السیرة النبویه، زینی دحلان، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ شرح چهل حدیث، امام خمینی قدس سره (م. ۱۳۶۸ ش.)، تهران، نشر آثار امام قدس سره، ۱۳۷۶ ش؛ الکشاف، الزمخشری (م. ۵۳۸ ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق؛ کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش؛ گناهان کبیره، سید عبدالحسین دستغیب، قم، انتشارات اسلامی؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ لغت نامه، دهخدا (م. ۱۳۳۴ ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ المدخل، محمد بن محمد ابن الحاج (م. ۷۳۷ ق.)، دار الفکر، ۱۴۰۱ ق؛ مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.)، بیروت، آل البیت علیهمالسلام لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق؛ مشکاه الانوار، الطبرسی (م. قرن ۷)، به کوشش هوشمند، دارالحدیث؛ معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق؛ معراج السعاده، احمد نراقی (م. ۱۲۴۵ ق.)، قم، هجرت، ۱۳۷۸ ش؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ نظم الدرر، البقاعی (م. ۸۸۵ ق.)، به کوشش غالب المهدی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تواضع»