• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تکبیر1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




تکبیر گفتن ذکر مخصوص؛ از کارهای مستحب در مناسک و آداب حج و حرمین



«تکبیر» از ریشه «ک ـ ب ـ ر» به معنای بزرگ شمردن
[۱] العین، ج۵، ص۳۶۱؛ المحیط فی اللغه، ج۶، ص۲۵۷؛ الصحاح، ج۲، ص۸۰۲، «کبر.
و در اصطلاح، به معنای جاری کردن جمله «الله اکبر» بر زبان است. در کاربردی عام‌تر، گاهی به بیان جملاتی حاوی عباراتی همچون: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله»
وَ اللهُ اَکْبَرُ وَ لله الحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَامِ»
[۲] مسائل علی بن جعفر، ص۱۴۱-۱۴۲؛ الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۱۶.
و الفاظی مانند «الله الاکبر»، «الله الکبیر» و «الله کبیر» بر پایه نظر شماری از اهل سنت
[۳] المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۳۵-۳۶؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴.
نیز تکبیر گفته شده است.
جمله «الله اکبر» به چند‌گونه معنا شده است: خدا بزرگ است؛ خدا بزرگ‌تر از هر چیز است؛ خدا بزرگ‌تر از آن است که کُنه و ذات آن شناخته شود.
[۴] تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۱۲۲؛ لسان العرب، ج۵، ص۱۲۷؛ تاج العروس، ج۷، ص۴۳۰، «کبر.
بر پایه آموزه‌های اهل بیت(ع) مقصود از «الله اکبر» آن است که خداوند بزرگ‌تر از آن است که وصف شود.
[۵] المحاسن، ج۱، ص۲۴۱؛ الکافی، کلینی، ج۱، ص۱۱۷؛ معانی الاخبار، ص۱۱.



آیات گوناگون در قرآن کریم به تکبیر فرمان داده‌اند؛ از جمله آیه ۱۱۱ سوره اسراء: نیز در آیه ۱۸۵ سوره بقره بزرگداشت خداوند به سبب هدایت مؤمنان، از حکمت‌های وجوب روزه به شمار رفته است؛ زیرا معنویت برآمده از روزه برای روزه‌دار، او را به درک بیشتر کبریا و عظمت خداوند توفیق می‌بخشد.
[۶] بیان السعاده، ج۱، ص۱۷۳؛ المیزان، ج۲، ص۲۴؛ من وحی القرآن، ج۴، ص۳۰.

برخی مقصود از این آیه را تکبیر گفتن پس از نمازها پس از شامگاه عید فطر یا در ضمن نماز عید فطر دانسته‌اند.
[۷] مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۹؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۴۴؛ مواهب علیه، ص۵۷.
در آیه ۳۷ سوره حج: تکبیر از حکمت‌های قربانی کردن شمرده شده است. شماری از مفسران، مقصود از این تکبیر را یاد کردن خداوند به عظمت
[۸] التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۲۲۷؛ تفسیر شاهی، ج۱، ص۳۸۱؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۶.
یا شناخت بزرگی خداوند
[۹] مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸؛ نک: المیزان، ج۱۴، ص۳۷۶.
دانسته‌اند و شماری نیز مقصود از آن را تکبیر گفتن با عباراتی ویژه در ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی‌حجه)
[۱۰] تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ نک: مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸.
یا هنگام ذبح قربانی
[۱۱] احکام القرآن، ج۳، ص۱۲۹۵؛ نک: التبیان، ج۷، ص۳۲۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۳۶۹.
دانسته‌اند.


تکبیر در منابع و متون اسلامی، دارای ارزشِ والا و پیشینه طولانی معرفی شده است. به روایتی، هنگام بنای کعبه، آن گاه که حضرت آدم(ع) از کنار کوه صفا به رکن حجر نگریست، تکبیر گفت
[۱۲] الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۸۶؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۳۱.
و در مناسکی که خداوند از طریق جبرئیل به او آموخت تا توبه وی را بپذیرد، در پی عبور از عرفات بر بالای هر یک از کوه‌های هفت‌گانه به دستور جبرئیل چهار تکبیر گفت و پس از انجام قربانی و حلق در منا در راه بازگشت به سوی مکه، هنگام ظاهر شدن شیطان در محل جمرات سه‌گانه، جبرئیل هر بار به او فرمان داد تا هفت سنگریزه به سوی شیطان پرتاب کند و با هر پرتاب تکبیر بگوید.
[۱۳] الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۹۱؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۰۱.

نیز بر پایه روایات، هبةالله جانشین حضرت آدم در نماز بر جنازه او ۳۰ تکبیر گفت.
[۱۴] الکافی، کلینی، ج۸، ص۱۱۴؛ الوافی، ج۲، ص۲۸۴.
در عهدین نیز به بزرگ‌تر بودن یهُوَه از همه خدایان دیگر،
[۱۵] کتاب مقدس، خروج ۱۸: ۱۱.
بزرگ‌تر بودن خدا از انسان
[۱۶] کتاب مقدس، ایوب ۳۳: ۱۲.
و از هر که در جهان است
[۱۷] کتاب مقدس، رساله اول یوحنا ۴: ۴.
و نیز بزرگ بودن خدا
[۱۸] کتاب مقدس، ایوب ۳۶: ۲۲، ۲۶.
اشاره شده و به بزرگ شمردن کارهای وی سفارش گشته است.
[۱۹] کتاب مقدس، ایوب، ۳۶: ۲۴.

پیش از اسلام، تکبیر شعار یکتاپرستان در امور مهم بود؛ چنان‌که به روایتی، هنگامی که عبدالمطلب توانست با حفر دیگر بار چاه زمزم، به آب و هدایای کعبه که در آن دفن شده بود، دست یابد، از خوشحالی تکبیر گفت و برخی قریشیان نیز با او همراهی کردند.
[۲۰] اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۴۴؛ الکافی، کلینی، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ الوافی، ج۱۲، ص۷۴.



در سیره پیامبر اسلام(ص) نیز این واقعیت بسیار دیده می‌شود. در نبرد‌های گوناگون، از جمله بدر (۲ق.)،
[۲۱] المغازی، ج۱، ص۹۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۹۵؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۱۶۶.
احد (۳ق.)،
[۲۲] تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۹؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۲.
بنی‌نضیر (۴ق.)
[۲۳] الطبقات، ج۲، ص۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۳؛ المنتظم، ج۳، ص۲۰۴.
و خندق (۵ق.) ایشان تکبیر گفت و مسلمانان نیز همراهی کردند.
[۲۴] الطبقات، ج۴، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹؛ الخصال، ج۱، ص۱۶۲؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۰۰.
نیز ایشان با شنیدن تکبیر امام علی(ع) هنگام کشته شدن عمرو بن عبدود، تکبیر گفت.
[۲۵] شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۸۴؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۴۳.

همچنین از تکبیر پیامبر(ص) هنگام استجابت دعای ایشان برای نزول باران در غزوه تبوک (۹ق.)
[۲۶] المغازی، ج۲، ص۱۰۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۸۹؛ امتاع الاسماع، ج۲، ص۵۶.
و نیز شب عروسی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) که به سنت شدن تکبیرگویی در شب ازدواج انجامید،
[۲۷] الامالی، ص۲۵۸؛ دلائل الامامه، ص۱۰۱؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۸.
گزارش‌هایی در دست است.


در دوره‌های بعد نیز مسلمانان هنگام دریافت گزارش پیروزی یا شادی، تکبیر می‌گفتند. بدین سان، این کار را «تکبیر فتح» نامیدند.
[۲۸] الطبقات، ج۴، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۰۰.
به سال ۲۴۱ق. اسحق بن سلمه، سرپرست گروه اعزامی از سوی متوکل خلیفه عباسی برای بررسی گزارش خرابی دیوار کعبه، دیوار‌های آن را سالم یافت و پس از استفسار از حاجبان کعبه در باره جواز تکبیر گفتن درون کعبه، به نشانه سپاس برای سالم بودن کعبه تکبیر گفت و حاضران در مسجد نیز با او هم‌صدا شدند.
[۲۹] اخبار مکه، ج۱، ص۳۰۲.
نیز تکبیر و تهلیل مسلمانان در نبردها، از جمله هنگام فتح بیت‌المقدس به سال ۴۹۲ق. در جنگ‌های صلیبی گزارش شده است.
[۳۰] الکامل، ج۱۱، ص۵۵۱، ۵۳۴؛ النجوم الزاهره، ج۶، ص۳۷.

در روزگار فاطمیان (حک: ۲۹۷-۵۶۷ق.) در ماه رمضان برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و مراسم مناجات‌خوانی، تکبیر می‌گفتند.
[۳۱] المواعظ و الاعتبار، ج۲، ص۴۳۸؛ النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۲۳.



احادیث متعدد از فضیلت و اهمیت تکبیرگویی نقل شده است. پیامبر(ص) ۱۰۰ بار تکبیر گفتن را بهتر از آزاد کردن ۱۰۰ برده دانسته است.
[۳۲] ثواب الاعمال، ص۱۰؛ هدایة الامه، ج۳، ص۱۳۹.
در روایات امامان شیعه(ع)، تکبیر ذکری با پاداش بسیار زیاد،
[۳۳] الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۰۶؛ الوافی، ج۹، ص۱۴۵۵.
برترین ذکر
[۳۴] الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۰۶؛ ثواب الاعمال، ص۴.
و از ارکان چهار‌گانه اسلام
[۳۵] من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۱؛ علل الشرائع، ج۲، ص۳۹۸؛ بحار الانوار، ج۵۵، ص۵.
خوانده شده است.
از جمله آداب سفر، بر پایه احادیث، تکبیر گفتن است.
[۳۶] المزار، مفید، ص۶۵؛ الدعوات، ص۲۹۵؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۷۷.
نیز تکبیر گفتن در اوقات گوناگون، از جمله پیش از طلوع آفتاب،
[۳۷] الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۲۶.
هنگام زوال شمس،
[۳۸] مصباح المتهجد، ص۳۱-۳۲؛ جمال الاسبوع، ص۲۵۴؛ .
پیش از غروب آفتاب،
[۳۹] فلاح السائل، ص۲۲۱-۲۲۲.
پیش از خواب،
[۴۰] الدعوات، ص۸۴.
هنگام رؤیت هلال رمضان،
[۴۱] الاقبال، ج۱، ص۶۷.
پس از ورود به کوفه
[۴۲] المزار، مشهدی، ص۱۵۵.
و مسجد آن،
[۴۳] المزار، مشهدی، ص۱۶۲، ۱۶۴.
هنگام دیدن جنازه،
[۴۴] الدعوات، ص۲۵۹.
موقع خاک‌سپاری،
[۴۵] الدعوات، ص۲۶۸.
و هنگام بالا رفتن از تپه‌ها و عبور از پل‌ها
[۴۶] المزار، مفید، ص۶۶؛ المزار، مشهدی، ص۵۱.
سفارش شده است.
همچنین در ادعیه گوناگون، مانند دعای روزهای هفته،
[۴۷] مصباح المتهجد، ص۴۴۹، ۴۶۰، ۴۶۴، ۴۷۸.
دعای عشرات،
[۴۸] مصباح المتهجد، ص۸۴.
ادعیه ماه رمضان
[۴۹] الاقبال، ج۱، ص۱۳۴.
و شب‌های قدر
[۵۰] الاقبال، ج۱، ص۳۳۷.
و دعاهای روز عرفه
[۵۱] الاقبال، ج۲، ص۷۰.
تکبیر به چشم می‌خورد.


در زیارت پیامبر(ص)، امامان(ع) و برخی اولیاء نیز تکبیر گفتن سفارش شده است؛ از جمله زیارت امیر مؤمنان علی(ع)،
[۵۲] المزار، مفید، ص۷۶؛ مصباح المتهجد، ص۷۴۰؛ المزار، مشهدی، ص۱۸۱، ۲۵۲، ۳۰۲.
زیارت امام حسین(ع)،
[۵۳] الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۷۶؛ کامل الزیارات، ص۲۵۵؛ المزار، مشهدی، ص۴۲۱، ۴۳۰، ۴۶۲.
زیارت سرداب مقدس
[۵۴] المزار، مشهدی، ص۶۵۷.
و زیارت حضرت معصومه.
[۵۵] بحار الانوار، ج۹۹، ص۲۶۶.
نیز در زیارت جامعه کبیره، پس از ورود به حرم و دیدن قبر و پیش از خواندن زیارت، ۱۰۰ بار تکبیر در سه مرحله جدا‌گانه با فاصله سفارش شده است.
[۵۶] من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹؛ التهذیب، ج۶، ص۹۵-۹۶؛ المزار، مشهدی، ص۵۲۴.

در حدیثی، تکبیر گفتن پیش روی امام(ع) همراه با ذکر «لا اِلَهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ» مایه دستیابی به رضوان خداوند دانسته شده است.
[۵۷] بصائر الدرجات، ص۳۳۲.
از این رو، شماری از فقیهان امامی تکبیرگویی را هنگام دیدن قبر مطهر معصومان(ع) پیش از آغاز زیارت، از آداب آن شمرده‌اند.
[۵۸] مناسک حج و عمره، ص۲۸۰.

حکمت این همه تاکید بر تکبیر و ذکر خداوند در زیارت معصومان(ع) را اموری از این قبیل دانسته‌اند: غافل نشدن از بزرگی خداوند و توجه به عظمت او که چنین چهره‌های برجسته‌ای آفریده است؛ توجه دادن به رسالت اصلی معصومان برای دعوت انسان‌ها به یکتاپرستی و پرهیز از غلوّ و افراط در باره آن‌ها تا مردم آنان را بندگان مخلص خداوند بدانند و کرامات آن‌ها و برکات قبرهای ایشان را از سوی خداوندگار بشمارند و از تعابیر این زیارات دچار غلوّ نشوند.
[۵۹] لوامع صاحبقرانی، ج۸، ص۶۶۶-۶۶۷؛ ره‌توشه حج، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۳؛ فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.

برخی دانشوران امامی بر حضور قلب هنگام تکبیرگویی و توجه به معنای آن تاکید کرده و با تذکر به آگاهی خداوند از اسرار درونی انسان، آثار بزرگداشت خداوند در ظاهر و باطن انسان و مطابقت رفتار و گفتار او در بزرگداشت خداوند را از آداب تکبیر دانسته‌اند.
[۶۰] الاقبال، ج۲، ص۷۱.



تکبیر در مهم‌ترین عبادت مسلمانان یعنی نماز، جایگاهی ویژه دارد. همه مذاهب اسلامی تکبیر را از اجزای اذان و اقامه می‌دانند که دو بند از آن‌ها را تشکیل می‌دهد.
[۶۱] الخلاف، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹؛ بدایة المجتهد ج۱، ص۸۸.
امامیان شش تکبیر را در اذان و چهار تکبیر را در اقامه واجب شمرده‌اند.
[۶۲] المهذب، ج۱، ص۸۸؛ السرائر، ج۱، ص۲۱۳؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۸۱-۸۲.
در باره تعداد آن در بندهای اذان و اقامه، میان فقیهان اهل سنت اختلاف دیده می‌شود.
[۶۳] الخلاف، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹؛ الکافی، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۷؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۹۱.

در باور مشهور فقهی، تکبیرة الاحرام از ارکان نماز به شمار می‌رود؛ یعنی ذکر نشدن سهوی یا عمدی آن، مایه بطلان نماز است.
[۶۴] المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۱۱؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۱۴؛ منتهی المطلب ج۵، ص۲۵؛ الاقناع، ج۱، ص۱۲۰.
نیز تکبیر از ذکرهای تسبیحات چهار‌گانه در رکعت‌های سوم و چهارم نماز است.
[۶۵] تحریر الاحکام، ج۱، ص۳۴۲؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۶.

در باور فقیهان امامی، تکبیرگویی پیش و پس از تکبیرة الاحرام،
[۶۶] ریاض المسائل، ج۳، ص۲۵۹؛ الحدائق، ج۸، ص۵۴-۵۵؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳۴۵.
پیش از هر سجده و رکوع و پس از هر سجده،
[۶۷] الاشراف، ص۲۳؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ مستند الشیعه، ج۵، ص۲۱۷.
پیش از قنوت،
[۶۸] المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ الحدائق، ج۸، ص۳۸۴؛ کشف الغطاء، ص۲۴۵.
در تعقیبات نماز
[۶۹] السرائر، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۵۱۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۸۴.
از جمله سه تکبیر پس از سلام
[۷۰] فلاح السائل، ص۱۶۳؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۶۳؛ الروضة البهیه، ج۱، ص۶۳۴.
و نیز ۳۴ تکبیر در تسبیحات حضرت زهرا۳
[۷۱] المقنعه، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۸۴؛ المصباح، ص۱۸.
مستحب به شمار می‌رود.
نیز در برخی احادیث، مجموع تکبیرهای نمازهای پنج‌گانه در شبانه‌روز ۹۵ تکبیر دانسته شده
[۷۲] الکافی، کلینی، ج۳، ص۳۱۰؛ التهذیب، ج۲، ص۸۷.
که از این میان، پنج تکبیر مربوط به تکبیرة الاحرام، پنج تکبیر مربوط به قنوت، و ۸۵ تکبیر مربوط به رکوع و سجده است. بدین سان، در هر رکعت پنج تکبیر گفته می‌شود: ۱. پیش از رکوع. ۲. پیش از سجده اول. ۳. پس از سجده اول. ۴. پیش از سجده دوم. ۵. پس از سجده دوم.
بر این اساس، نماز صبح دارای ۱۲ تکبیر، هریک از نمازهای ظهر و عصر و عشا شامل ۲۲ تکبیر، و نماز مغرب حاوی ۱۷ تکبیر است.
[۷۳] المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ نزهة الناظر، ص۳۲-۳۳.
در نماز آیات نیز پس از هر رکوع، جز رکوع پنجم و دهم، تکبیرگویی استحباب دارد.
[۷۴] روض الجنان، ص۳۰۵؛ الدروس، ج۱، ص۱۹۶؛ الحدائق، ج۱۰، ص۳۳۸.

در برخی نمازهای مستحب هم گفتن تکبیر سفارش شده است؛ از جمله در نماز حضرت علی(ع)،
[۷۵] مصباح المتهجد، ص۲۹۸-۲۹۹؛ جمال الاسبوع، ص۱۷۰.
نماز امام صادق(ع)،
[۷۶] الدعوات، ص۸۸.
نماز جعفر طیار،
[۷۷] مصباح المتهجد، ص۳۰۴؛ مسالک الافهام، شهید، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۹۸.
پس از نافله‌های رجب و شعبان و رمضان،
[۷۸] مصباح المتهجد، ص۵۴۸، ۵۷۵، ۸۰۶، ۸۱۳، ۸۳۱؛ المزار، مشهدی، ص۱۹۴، ۱۹۶، ۱۹۹، ۴۰۵.
و پس از نماز باران.
[۷۹] الدروس، ج۱، ص۱۹۶.



در حدیثی، تکبیرگویی حج‌گزار و عمره‌گزار، مایه اوج‌یابی شرف و بزرگی او خوانده شده است.
[۸۰] اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۴۲۱.
به روایت سعید بن جبیر، از آن جا که امیر مؤمنان علی(ع) در روز عرفه تکبیر می‌گفت، معاویه برای مخالفت با او، این تکبیر را ترک کرد.
[۸۱] اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۶.
بر پایه گزارشی دیگر، تکبیرگویی مردم در ایام حج در بازارهای مکه تا هنگامی که حجاج بن یوسف ثقفی (حک: ۷۳-۷۵ق.) به حکومت مکه رسید، رایج بوده است.
بر پایه این گزارش، حجاج این کار را ممنوع کرد؛ اما پس از او این سنت دیگر بار تداوم یافت.
[۸۲] اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۷۳.
خالد بن عبدالله قسری، حاکم اموی مکه (حک: ۸۷-۹۶ق.) برای شمارش تعداد طواف‌ها و نیز ایجاد آمادگی برای خواندن نماز تراویح در ماه‌های رمضان، شماری از خدمتکاران کعبه را موظف کرده بود که در هر شوط طواف، در پیرامون کعبه تکبیر گویند.
[۸۳] اخبارمکه، فاکهی، ج۲، ص۱۰۱؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۶۵-۶۶؛ تاریخ مکة المشرفه، ج۱، ص۱۵۰.



در منابع حدیثی و فقهی، ذکر «الله اکبر» در بسیاری از مناسک حج و عمره و پاره‌ای اعمال دیگر مستحب به شمار رفته است؛ از جمله:

۱۰.۱ - آغاز سفر حج

شماری از منابع، تکبیرگویی را هنگام سوار شدن بر مرکب برای آغاز سفر حج مستحب دانسته‌اند.
[۸۴] مصباح المتهجد، ص۶۷۵؛ البلد الامین، ص۲۶۹.

بر پایه احادیث، مقصود از «ایام معلومات» که در آیه ۲۸ سوره حج ذکر خداوند در آن‌ها سفارش شده، ۱۰ روز اول ماه ذی‌حجه است.
[۸۵] قرب الاسناد، ص۱۷۴؛ مصباح المتهجد، ص۶۷۱؛ الجامع للشرائع، ص۲۱۹.
پیامبر(ص) این روزها را محبوب‌ترین ایام نزد خداوند خوانده و به تکبیر و تهلیل و یادکرد خدا در آن‌ها سفارش فرموده است.
[۸۶] المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۲؛ شعب الایمان، ج۳، ص۳۵۳.
شماری از فقیهان امامی، استحباب تکبیر پیش از عید قربان را نفی کرده‌ و حتی در این زمینه ادعای اجماع نموده‌اند.
[۸۷] المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۸۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۵۳؛ الدروس، ج۱، ص۴۶۲.

بر پایه گزارش‌هایی، تکبیرگویی در دهه اول ذی‌حجه در بازار‌های مکه، به عمر و عبدالله بن عمر منسوب است. آورده‌اند که مردم از آن دو پیروی ‌کردند.
[۸۸] اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۷۳؛ ج۴، ص۲۲۷.
از این رو، شماری از فقیهان اهل سنت به استحباب تکبیر در این ایام فتوا داده‌اند و آن را «تکبیر مطلق» خوانده‌اند و تکبیر پس از نماز‌های واجب را در ایام تشریق «تکبیر مقید» نامیده‌اند.
[۸۹] الکافی، ابن قدامه، ج۱، ص۳۴۳؛ الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۵۲؛ اعانة الطالبین، ج۱، ص۳۰۳؛ منار السبیل، ج۱، ص۱۵۳.


۱۰.۲ - هنگام رؤیت کعبه و حجرالاسود و استلام آن

شماری از فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی،
[۹۰] السنن الکبری، ج۵، ص۷۳.
تکبیرگویی هنگام دیدن کعبه را مستحب دانسته‌اند.
[۹۱] المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۹.

پیامبر(ص) در فتح مکه، هنگام استلام حجرالاسود تکبیر گفت و مسلمانان با ایشان همراهی کردند.
[۹۲] امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۹۰.
امام صادق(ع) سفارش فرموده که حج‌گزار هنگام ورود به مسجدالحرام، روبه‌روی حجرالاسود قرار گیرد و این ذکر را به زبان آورد: «اللهُ اَکْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَ اَکْبَرُ مِمَّنْ اَخْشَی وَ اَحْذَر»؛ «خداوند از آفریدگانش بزرگ‌تر است و نیز بزرگ‌تر است از هر که از او می‌ترسم و بیم دارم.»
[۹۳] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۵.
در حدیثی دیگر، ایشان به تکبیرگویی و درود فرستادن بر پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان هنگام روبه‌رو شدن با حجرالاسود سفارش کرده است.
[۹۴] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۷.
نیز امام صادق هرگاه نزد حجرالاسود می‌آمد، می‌فرمود: «اللهُ اَکْبَرُ السَّلَامُ عَلَی رسولِ الله.»
[۹۵] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۷.

بر پایه حدیثی، امام باقر(ع) هنگام استلام حجر دعایی دیگر حاوی تکبیر را سفارش فرموده
[۹۶] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۵.
که فقیهان امامی بر پایه آن، این ذکر را مستحب شمرده‌اند.
[۹۷] الحدائق، ج۱۶، ص۱۱۹؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰-۳۴۱.
در منابع اهل سنت نیز ذکر «بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ اَکْبَرُ» هنگام استلام حجر از ابن‌عمر به نقل از پیامبر(ص) سفارش شده است
[۹۸] مسند احمد، ج۲، ص۱۴.
و شماری از فقیهان بر پایه آن فتوا داده‌اند.
[۹۹] تبیین الحقائق، ج۲، ص۱۶.

به روایتی دیگر، پیامبر(ص) به عمر بن خطاب که در ازدحام جمعیت، با دشواری به سوی حجرالاسود راه می‌گشود، سفارش فرمود که دیگران را آزار ندهد، بلکه روبه‌روی حجر بایستد و ذکر «لا اله الا الله و الله اکبر» را بگوید.
[۱۰۰] المصنف، صنعانی، ج۵، ص۳۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۸؛ السنن الکبری، ج۵، ص۸۰.
اهل سنت به پشتوانه این حدیث و روایات مشابه
[۱۰۱] صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عمدة القاری، ج۹، ص۲۵۷.
هنگام استلام حجرالاسود و در صورت ممکن نبودن استلام، همانند فقیهان امامی،
[۱۰۲] المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۷۷؛ السرائر، ج۱، ص۶۰۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۵۲.
به جای استلام، تکبیر گفتن را مستحب شمرده‌اند.
[۱۰۳] المدونة الکبری، ج۱، ص۲۹۶، ۳۶۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۸۴؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۴۸.


۱۰.۳ - تکبیر در ایام تشریق

در باور مشهور فقیهان امامی،
[۱۰۴] الهدایه، صدوق، ص۲۰۹-۲۱۰؛ السرائر، ج۱، ص۳۱۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴-۳۵.
تکبیرگویی در ایام تشریق در منا برای حج‌گزاران، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز سیزدهم ذی‌حجه (۱۵ نماز) و در دیگر مکان‌ها، جز منا، پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح روز دوازدهم (۱۰ نماز) مستحب است. پشتوانه آنان، آیات قرآن (سوره بقره،آیه ۲۰۳) است که به ذکر خدا در «ایام معدودات» فرمان داده و نیز آیه ۳۷ سوره حج که تکبیر را حکمت مناسک حج شمرده است. پشتوانه دیگر آنان، احادیث
[۱۰۵] الکافی، ج۴، ص۵۱۷.
است.
[۱۰۶] نهایة الاحکام، ج۲، ص۶۶؛ ذکری، ج۴، ص۱۷۸.

از فقیهان شیعه، تنها سید مرتضی
[۱۰۷] جمل العلم، ص۷۵؛ الانتصار، ص۱۷۲.
و ابن‌حمزه طوسی
[۱۰۸] الوسیله، ص۱۸۹-۱۹۰.
به پشتوانه احادیثی
[۱۰۹] الاستبصار، ج۲، ص۲۹۹؛ التهذیب، ج۵، ص۲۷۰.
این تکبیرها را برای حاجیان واجب دانسته‌اند. ذکر این تکبیر بر پایه برخی روایات شیعه
[۱۱۰] الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۱۷.
چنین است: «اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ «لا اله الا الله» وَ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ وَ لِلهِ الْحَمْدُ اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا هَدَانَا اللهُ اَکْبَرُ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْاَنْعَام.»
[۱۱۱] تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۲؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶؛ مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۳۸۶.

در برخی روایات، عبارت «وَ الْحَمْدُ لِلهِ عَلَی مَا اَبْلَانَا» یا «و الحمدُ لله علی ما اولانا» به ذکر پیشین افزوده شده است.
[۱۱۲] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۳۱، ۵۱۷؛ فقه الرضا، ص۲۰۹.

بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) گفتن این تکبیرها، پیروی از فرمان خداوند در آیات ۱۹۸ و ۲۰۰ سوره بقره است که پس از گزاردن مناسک در عرفات و منا به ذکر خدا به جای فخرفروشی به نیاکان که در میان مشرکان رایج بوده، فرمان داده است.
[۱۱۳] نک: الکافی، کلینی، ص۵۱۷؛ هدایة الامه، ج۵، ص۴۳۴.
شماری از فقیهان امامی، تکبیر را برای حاضران در منا واجب و برای دیگران مستحب شمرده‌اند.
[۱۱۴] الوسیله، ص۱۸۹-۱۹۰؛ نک: جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۸۲.
شافعیان
[۱۱۵] المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
و مالکیان
[۱۱۶] المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ الثمر الدانی، ص۲۵۲.
و حنبلیان
[۱۱۷] المغنی، ج۲، ص۲۲۷؛ ج۳، ص۴۸۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۴-۶۵.
به پشتوانه آیاتی، از جمله آیه ۳۷ سوره حج و روایات،
[۱۱۸] السنن الکبری، ج۳، ص۳۱۵.
تکبیرگویی را در ایام تشریق مستحب دانسته‌اند؛ ولی در باور مشهور حنفیان، به پشتوانه آیه ۲۰۳ سوره بقره: و روایات حاکی از سنت نبوی(ص)
[۱۱۹] السنن الکبری، ج۳، ص۳۹۵.
این تکبیر واجب است.
در باور فقیهان اهل سنت، هنگام گفتن تکبیر پس از نماز ظهر روز عید قربان تا نماز صبح واپسین روز ایام تشریق است.
[۱۲۰] المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۴۳-۴۴؛ المغنی، ج۳، ص۴۸۳؛ المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
البته برخی از آنان آغاز این تکبیرها را پس از نماز صبح روز عرفه دانسته‌اند
[۱۲۱] بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵؛ اخصر المختصرات، ج۱، ص۱۳۰؛ المجموع، ج۵، ص۳۴.
و شماری از حنبلیان بر آغاز آن از روز عرفه، ادعای اجماع کرده‌اند.
[۱۲۲] الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۵۲؛ الکافی، ابن قدامه، ج۱، ص۳۴۳.

در باره هنگام پایان این تکبیرها، در فقه اهل سنت، سه دیدگاه یافت می‌شود: پس از نماز صبح روز آخر ایام تشریق، پس از نماز ظهر، و پس از نماز عصر این روز.
[۱۲۳] المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۲؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶؛ المغنی، ج۳، ص۲۵۵؛ المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
عبارت این تکبیر در باور شافعیان و مالکیان چنین است: «الله اکبر الله اکبر الله اکبر «لا اله الا الله» و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد.»
[۱۲۴] المجموع، ج۵، ص۴۰؛ الثمر الدانی، ص۲۵۲-۲۵۳.
در باور حنفیان و حنبلیان، جمله «الله اکبر» در آغاز تکبیر، به جای سه بار، دو بار تکرار می‌شود.
[۱۲۵] بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵؛ المغنی، ج۳، ص۴۸۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۵.


۱۰.۴ - تکبیر در رمی جمرات

فقیهان امامی گفتن تکبیر را هنگام پرتاب هر سنگ در رمی جمرات، به پشتوانه احادیث
[۱۲۶] الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۹۱، ۴۸۱؛ التهذیب، ج۵، ص۲۶۱-۲۶۲.
مستحب دانسته‌اند.
[۱۲۷] غنیة النزوع، ص۱۸۸؛ جامع الخلاف، ص۲۱۴؛ منتهی المطلب، ج۱۱، ص۳۹۴.
حنفیان تکبیر را در ضمن عباراتی چون: «بسم الله و الله اکبر»، «بسم الله و الله اکبر رغماً للشیطان و حزبه»، «بسم الله و الله اکبر اللهم اجعله حجا مبرورا و ذنبا مغفورا و سعیا مشکورا» مستحب شمرده‌اند؛ هر چند در باور آنان، گفتن تسبیح و ذکرهای دیگر هم به جای آن کافی است.
[۱۲۸] المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۲۰؛ البنایه، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۶۵.

مالکیان تنها تکبیرگویی را ماثور شمرده‌اند و آن را هنگام رَمی، مستحب می‌دانند.
[۱۲۹] المدونة الکبری، ج۱، ص۴۲۱؛ التاج و الاکلیل، ج۳، ص۱۲۶؛ الذخیره، ج۳، ص۲۷۹.
نظر شافعیان
[۱۳۰] الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۹۵؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۱۸؛ المجموع، ج۸، ص۱۷۰.
و حنبلیان
[۱۳۱] الموطا، ج۲، ص۳۷۸؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۲۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۰۰.
نیز همین است. اذکاری چون «لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد» از شافعی گزارش شده است.
[۱۳۲] المجموع، ج۸، ص۱۷۰؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۱۸.

پشتوانه فقیهان اهل سنت، سیره پیامبر(ص) در تکبیرگویی با هر پرتاب است که روایات متعدد از عایشه،
[۱۳۳] الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۹۵؛ المجموع، ج۸، ص۲۳۵.
ابن‌عمر
[۱۳۴] المغنی، ج۳، ص۴۴۸؛ العده، ج۱، ص۱۷۸؛ المبدع، ج۳، ص۲۲۹.
جابر بن عبدالله و ابن‌عباس
[۱۳۵] اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۲۸، ۲۶۲.
از آن حکایت دارد.

۱۰.۵ - تکبیر هنگام قربانی کردن و حلق

بر پایه احادیثی از امام صادق(ع)، دعایی مشتمل بر تکبیر هنگام ذبح یا قربانی کردن، سفارش شده است
[۱۳۶] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۹۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۰۴.
و فقیهان شیعه بر پایه آن به استحباب این ذکر فتوا داده‌اند.
[۱۳۷] المقنعه، ص۴۱۸؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۷۴؛ منتهی المطلب، ج۱۱، ص۳۰۱-۳۰۲.
برخی از اهل سنت نیز به استحباب تکبیرگویی هنگام قربانی کردن باور دارند و به آیه ۳۷ حج استناد کرده‌اند.
[۱۳۸] احکام القرآن، ج۳، ص۱۲۹۵.

شماری از فقیهان شافعی پس از حلق در روز عید قربان، تکبیرگویی را مستحب دانسته‌اند.
[۱۳۹] المجموع، ج۸، ص۲۰۴؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۰۲؛ اسنی المطالب، ج۱، ص۴۹۲.


۱۰.۶ - تکبیر در عید قربان

در باور فقیهان امامی و اهل سنت، تکبیرهای متعدد در نماز عید قربان مستحب است. روایات شیعه این تکبیرها را پیش از قنوت‌ها در رکعت اول، پنج تکبیر و در رکعت دوم، چهار تکبیر دانسته‌اند که با احتساب تکبیرة الاحرام و تکبیرهای پیش از رکوع، ۱۲ تکبیر می‌شود.
[۱۴۰] تاویل الدعائم، ج۱، ص۳۲۳؛ الکافی، کلینی، ج۳، ص۴۶۰؛ الاستبصار، ج۱، ص۴۴۸.
فقیهان امامی بر پایه این روایات فتوا داده‌اند.
[۱۴۱] النهایه، ص۲۸۱.

شماری از روایات در منابع اهل سنت، تعداد تکبیرهای نماز عید را هفت بار در رکعت اول و پنج بار در رکعت دوم، پیش از قرائت حمد، دانسته‌اند.
[۱۴۲] السنن الکبری، ج۳، ص۲۸۶؛ المعجم الکبیر، ج۶، ص۴۰.
به گزارش از ابن عباس، پیامبر(ص) در رکعت اول پنج بار و در رکعت دوم چهار (یا پنج) بار تکبیر می‌گفت و خلفای عباسی بر پایه این روایت رفتار می‌کردند.
[۱۴۳] البحر الرائق، ج۲، ص۲۸۱.
نیز فقیهان اهل سنت در باره تعداد و محل این تکبیرها تفاوت دیدگاه دارند.
[۱۴۴] النتف، ج۱، ص۱۰۱؛ المجموع، ج۵، ص۱۵؛ اعانة الطالبین، ج۱، ص۳۰۲؛ تبیین الحقائق، ج۱، ص۲۲۶.

بر پایه شماری از منابع شیعی، هنگام ورود به مسجدالنبی برای زیارت پیامبر(ص) مستحب است کنار ذکرهای دیگر ۱۰۰ بار تکبیر گفته شود.
[۱۴۵] المزار، مشهدی، ص۵۶؛ المصباح، ص۵۰۶.
نیز گفتن تکبیر هنگام زیارت حضرت فاطمه(س) و دیگر معصومان، از جمله امامان بقیع مستحب به شمار رفته است.
[۱۴۶] المزار، مشهدی، ص۸۸؛ المصباح، ص۵۰۶؛ بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۱۱.


۱۰.۷ - موارد دیگر

بر پایه روایتی از اهل سنت، پیامبر(ص) هنگام طواف، ابوبکر را در حال خواندن شعر یافت و تکبیر گفت و او را نیز به تکبیرگویی تشویق کرد.
[۱۴۷] اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۳۰۲؛ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۴۴.

فقیهان امامی سه بار تکبیرگویی را هنگام بیرون آمدن از کعبه، به پشتوانه حدیثی حاکی از سه بار تکبیرگویی امام صادق(ع)
[۱۴۸] الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۲۹؛ التهذیب، ج۵، ص۲۷۹.
مستحب دانسته‌اند.
[۱۴۹] مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۶۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۴؛ الحدائق، ج۱۷، ص۳۳۸.

بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) مستحب است که انسان پس از پایان یافتن طواف، بر بالای کوه صفا رود و به حجرالاسود روی کند و پس از حمد و ثنای خداوند و یاد کردن از نعمت‌های او، با ترتیب و آداب مشخص بیش از ۱۰۰ بار تکبیر گوید و این کار را تا حد ممکن تکرار کند و مدتی در مکان صفا درنگ نماید و تکبیر گوید.
[۱۵۰] الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۳۱؛ التهذیب، ج۵، ص۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳۵.
بر پایه روایات اهل سنت، توقف و تکبیرگویی بر صفا پس از طواف، سنت پیامبر(ص) در حجة الوداع بوده است.
[۱۵۱] صحیح مسلم، ج۴، ص۴۰؛ سنن النسائی، ج۵، ص۲۲۵.
فقیهان امامی
[۱۵۲] الحدائق، ج۱۶، ص۲۶۱؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۴۱۵؛ جامع المدارک، ص۵۲۲.
و اهل سنت
[۱۵۳] بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۸؛ المغنی، ج۳، ص۴۰۳؛ البنایه، ج۴، ص۲۰۳؛ التاج و الاکلیل، ج۳، ص۱۱۰.
به پشتوانه روایات یاد شده، به استحباب تکبیرگویی پیش از آغاز سعی باور دارند.
از جمله ذکرهای مستحب در آغاز و نیز هنگام سعی میان صفا و مروه، تکبیر است.
[۱۵۴] فقه الرضا، ص۲۲۰؛ الجامع للشرائع، ص۲۰۲؛ الاختیار، ج۱، ص۱۶۰.
در باور برخی از اهل سنت، مستحب است سعی کننده هنگام استقرار بر صفا و مروه در میان سعی، تکبیر بگوید.
[۱۵۵] صحیح مسلم، ج۴، ص۴۰؛ الهدایه، مرغینانی، ج۱، ص۱۳۹؛ الاختیار، ج۱، ص۱۶۰.

در منابع اهل سنت، تکبیرگویی در مسیر حرکت به سوی عرفات، از پیامبر(ص) نقل شده و مستحب به شمار رفته است.
[۱۵۶] سنن النسائی، ج۵، ص۲۴۱؛ صحیح مسلم، نووی، ج۹، ص۲۹-۳۰.

بر پایه روایتی، امام صادق(ص) ۱۰۰ بار تکبیر را همراه با ذکرهای دیگر هنگام وقوف در عرفات سفارش فرموده است.
[۱۵۷] من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۵۴۰-۵۴۱.
فقیهان امامی
[۱۵۸] المقنعه، ص۴۰۹؛ ذخیرة المعاد، ج۲، ص۶۵۲.
و اهل سنت
[۱۵۹] بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۳؛ الاستذکار، ج۴، ص۷۴؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲۸.
نیز تکبیرگویی را هنگام وقوف مستحب شمرده‌اند.
فقیهان امامی
[۱۶۰] زبدة البیان، ص۲۷۱؛ انوار الفقاهه، ص۱۶۱.
و اهل سنت
[۱۶۱] بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۱؛ حاشیة الجمل، ج۲، ص۴۶۳.
به پشتوانه آیه ۱۹۸ سوره بقره که به ذکر خدا در مشعر الحرام فرمان داده: و نیز روایتی از پیامبر۹
[۱۶۲] صحیح البخاری، ج۵، ص۱۵۹.
ذکر خدا از جمله تکبیر را هنگام وقوف در مشعر الحرام در شب عید قربان مستحب دانسته‌اند.
[۱۶۳] موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۹۶.
مستحب است حاجیان هنگام عبور از مازمین، اگر دچار ازدحام جمعیت شوند، تکبیر گویند؛ زیرا بر پایه احادیث، این کار، شیاطینی را که بر حاجیان راه تنگ می‌کنند، دور می‌سازد و فرشتگان را به یاری آنان می‌فرستد.
[۱۶۴] علل الشرائع، ج۲، ص۴۵۰؛ هدایة الامه، ج۵، ص۳۷۰.



۱. العین، ج۵، ص۳۶۱؛ المحیط فی اللغه، ج۶، ص۲۵۷؛ الصحاح، ج۲، ص۸۰۲، «کبر.
۲. مسائل علی بن جعفر، ص۱۴۱-۱۴۲؛ الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۱۶.
۳. المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۳۵-۳۶؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴.
۴. تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۱۲۲؛ لسان العرب، ج۵، ص۱۲۷؛ تاج العروس، ج۷، ص۴۳۰، «کبر.
۵. المحاسن، ج۱، ص۲۴۱؛ الکافی، کلینی، ج۱، ص۱۱۷؛ معانی الاخبار، ص۱۱.
۶. بیان السعاده، ج۱، ص۱۷۳؛ المیزان، ج۲، ص۲۴؛ من وحی القرآن، ج۴، ص۳۰.
۷. مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۹؛ زاد المسیر، ج۱، ص۱۴۴؛ مواهب علیه، ص۵۷.
۸. التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۲۲۷؛ تفسیر شاهی، ج۱، ص۳۸۱؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۶.
۹. مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸؛ نک: المیزان، ج۱۴، ص۳۷۶.
۱۰. تفسیر قمی، ج۲، ص۸۴؛ نک: مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸.
۱۱. احکام القرآن، ج۳، ص۱۲۹۵؛ نک: التبیان، ج۷، ص۳۲۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۳۶۹.
۱۲. الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۸۶؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۳۱.
۱۳. الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۹۱؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۰۱.
۱۴. الکافی، کلینی، ج۸، ص۱۱۴؛ الوافی، ج۲، ص۲۸۴.
۱۵. کتاب مقدس، خروج ۱۸: ۱۱.
۱۶. کتاب مقدس، ایوب ۳۳: ۱۲.
۱۷. کتاب مقدس، رساله اول یوحنا ۴: ۴.
۱۸. کتاب مقدس، ایوب ۳۶: ۲۲، ۲۶.
۱۹. کتاب مقدس، ایوب، ۳۶: ۲۴.
۲۰. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۴۴؛ الکافی، کلینی، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ الوافی، ج۱۲، ص۷۴.
۲۱. المغازی، ج۱، ص۹۲؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۹۵؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۱۶۶.
۲۲. تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۹؛ الکامل، ج۲، ص۱۵۲.
۲۳. الطبقات، ج۲، ص۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۳؛ المنتظم، ج۳، ص۲۰۴.
۲۴. الطبقات، ج۴، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹؛ الخصال، ج۱، ص۱۶۲؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۰۰.
۲۵. شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۸۴؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۴۳.
۲۶. المغازی، ج۲، ص۱۰۰۹؛ البدایة و النهایه، ج۵، ص۸۹؛ امتاع الاسماع، ج۲، ص۵۶.
۲۷. الامالی، ص۲۵۸؛ دلائل الامامه، ص۱۰۱؛ مکارم الاخلاق، ص۲۰۸.
۲۸. الطبقات، ج۴، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶۹؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۰۰.
۲۹. اخبار مکه، ج۱، ص۳۰۲.
۳۰. الکامل، ج۱۱، ص۵۵۱، ۵۳۴؛ النجوم الزاهره، ج۶، ص۳۷.
۳۱. المواعظ و الاعتبار، ج۲، ص۴۳۸؛ النجوم الزاهره، ج۴، ص۲۲۳.
۳۲. ثواب الاعمال، ص۱۰؛ هدایة الامه، ج۳، ص۱۳۹.
۳۳. الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۰۶؛ الوافی، ج۹، ص۱۴۵۵.
۳۴. الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۰۶؛ ثواب الاعمال، ص۴.
۳۵. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۱؛ علل الشرائع، ج۲، ص۳۹۸؛ بحار الانوار، ج۵۵، ص۵.
۳۶. المزار، مفید، ص۶۵؛ الدعوات، ص۲۹۵؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۷۷.
۳۷. الکافی، کلینی، ج۲، ص۵۲۶.
۳۸. مصباح المتهجد، ص۳۱-۳۲؛ جمال الاسبوع، ص۲۵۴؛ .
۳۹. فلاح السائل، ص۲۲۱-۲۲۲.
۴۰. الدعوات، ص۸۴.
۴۱. الاقبال، ج۱، ص۶۷.
۴۲. المزار، مشهدی، ص۱۵۵.
۴۳. المزار، مشهدی، ص۱۶۲، ۱۶۴.
۴۴. الدعوات، ص۲۵۹.
۴۵. الدعوات، ص۲۶۸.
۴۶. المزار، مفید، ص۶۶؛ المزار، مشهدی، ص۵۱.
۴۷. مصباح المتهجد، ص۴۴۹، ۴۶۰، ۴۶۴، ۴۷۸.
۴۸. مصباح المتهجد، ص۸۴.
۴۹. الاقبال، ج۱، ص۱۳۴.
۵۰. الاقبال، ج۱، ص۳۳۷.
۵۱. الاقبال، ج۲، ص۷۰.
۵۲. المزار، مفید، ص۷۶؛ مصباح المتهجد، ص۷۴۰؛ المزار، مشهدی، ص۱۸۱، ۲۵۲، ۳۰۲.
۵۳. الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۷۶؛ کامل الزیارات، ص۲۵۵؛ المزار، مشهدی، ص۴۲۱، ۴۳۰، ۴۶۲.
۵۴. المزار، مشهدی، ص۶۵۷.
۵۵. بحار الانوار، ج۹۹، ص۲۶۶.
۵۶. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۰۹؛ التهذیب، ج۶، ص۹۵-۹۶؛ المزار، مشهدی، ص۵۲۴.
۵۷. بصائر الدرجات، ص۳۳۲.
۵۸. مناسک حج و عمره، ص۲۸۰.
۵۹. لوامع صاحبقرانی، ج۸، ص۶۶۶-۶۶۷؛ ره‌توشه حج، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۳؛ فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.
۶۰. الاقبال، ج۲، ص۷۱.
۶۱. الخلاف، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹؛ بدایة المجتهد ج۱، ص۸۸.
۶۲. المهذب، ج۱، ص۸۸؛ السرائر، ج۱، ص۲۱۳؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۸۱-۸۲.
۶۳. الخلاف، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹؛ الکافی، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۹۷؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۹۱.
۶۴. المبسوط، سرخسی، ج۱، ص۱۱؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۱۴؛ منتهی المطلب ج۵، ص۲۵؛ الاقناع، ج۱، ص۱۲۰.
۶۵. تحریر الاحکام، ج۱، ص۳۴۲؛ مدارک الاحکام، ج۳، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۶.
۶۶. ریاض المسائل، ج۳، ص۲۵۹؛ الحدائق، ج۸، ص۵۴-۵۵؛ جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳۴۵.
۶۷. الاشراف، ص۲۳؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ مستند الشیعه، ج۵، ص۲۱۷.
۶۸. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ الحدائق، ج۸، ص۳۸۴؛ کشف الغطاء، ص۲۴۵.
۶۹. السرائر، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳؛ نهایة الاحکام، ج۱، ص۵۱۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۸۴.
۷۰. فلاح السائل، ص۱۶۳؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۲۶۳؛ الروضة البهیه، ج۱، ص۶۳۴.
۷۱. المقنعه، ص۱۰۹-۱۱۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۸۴؛ المصباح، ص۱۸.
۷۲. الکافی، کلینی، ج۳، ص۳۱۰؛ التهذیب، ج۲، ص۸۷.
۷۳. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۱۱؛ نزهة الناظر، ص۳۲-۳۳.
۷۴. روض الجنان، ص۳۰۵؛ الدروس، ج۱، ص۱۹۶؛ الحدائق، ج۱۰، ص۳۳۸.
۷۵. مصباح المتهجد، ص۲۹۸-۲۹۹؛ جمال الاسبوع، ص۱۷۰.
۷۶. الدعوات، ص۸۸.
۷۷. مصباح المتهجد، ص۳۰۴؛ مسالک الافهام، شهید، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰؛ الدروس، ج۱، ص۱۹۸.
۷۸. مصباح المتهجد، ص۵۴۸، ۵۷۵، ۸۰۶، ۸۱۳، ۸۳۱؛ المزار، مشهدی، ص۱۹۴، ۱۹۶، ۱۹۹، ۴۰۵.
۷۹. الدروس، ج۱، ص۱۹۶.
۸۰. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۴۲۱.
۸۱. اخبار مکه، فاکهی، ج۵، ص۶.
۸۲. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۷۳.
۸۳. اخبارمکه، فاکهی، ج۲، ص۱۰۱؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۶۵-۶۶؛ تاریخ مکة المشرفه، ج۱، ص۱۵۰.
۸۴. مصباح المتهجد، ص۶۷۵؛ البلد الامین، ص۲۶۹.
۸۵. قرب الاسناد، ص۱۷۴؛ مصباح المتهجد، ص۶۷۱؛ الجامع للشرائع، ص۲۱۹.
۸۶. المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۲؛ شعب الایمان، ج۳، ص۳۵۳.
۸۷. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۸۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۴، ص۱۵۳؛ الدروس، ج۱، ص۴۶۲.
۸۸. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۷۳؛ ج۴، ص۲۲۷.
۸۹. الکافی، ابن قدامه، ج۱، ص۳۴۳؛ الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۵۲؛ اعانة الطالبین، ج۱، ص۳۰۳؛ منار السبیل، ج۱، ص۱۵۳.
۹۰. السنن الکبری، ج۵، ص۷۳.
۹۱. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۹.
۹۲. امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۹۰.
۹۳. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۵.
۹۴. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۷.
۹۵. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۷.
۹۶. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۰۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۳۱۵.
۹۷. الحدائق، ج۱۶، ص۱۱۹؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰-۳۴۱.
۹۸. مسند احمد، ج۲، ص۱۴.
۹۹. تبیین الحقائق، ج۲، ص۱۶.
۱۰۰. المصنف، صنعانی، ج۵، ص۳۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۸؛ السنن الکبری، ج۵، ص۸۰.
۱۰۱. صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عمدة القاری، ج۹، ص۲۵۷.
۱۰۲. المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۷۷؛ السرائر، ج۱، ص۶۰۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۵۲.
۱۰۳. المدونة الکبری، ج۱، ص۲۹۶، ۳۶۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۸۴؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۴۸.
۱۰۴. الهدایه، صدوق، ص۲۰۹-۲۱۰؛ السرائر، ج۱، ص۳۱۹؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۴-۳۵.
۱۰۵. الکافی، ج۴، ص۵۱۷.
۱۰۶. نهایة الاحکام، ج۲، ص۶۶؛ ذکری، ج۴، ص۱۷۸.
۱۰۷. جمل العلم، ص۷۵؛ الانتصار، ص۱۷۲.
۱۰۸. الوسیله، ص۱۸۹-۱۹۰.
۱۰۹. الاستبصار، ج۲، ص۲۹۹؛ التهذیب، ج۵، ص۲۷۰.
۱۱۰. الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۱۷.
۱۱۱. تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۲؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۶؛ مهذب الاحکام، ج۱۴، ص۳۸۶.
۱۱۲. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۳۱، ۵۱۷؛ فقه الرضا، ص۲۰۹.
۱۱۳. نک: الکافی، کلینی، ص۵۱۷؛ هدایة الامه، ج۵، ص۴۳۴.
۱۱۴. الوسیله، ص۱۸۹-۱۹۰؛ نک: جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۸۲.
۱۱۵. المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
۱۱۶. المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ الثمر الدانی، ص۲۵۲.
۱۱۷. المغنی، ج۲، ص۲۲۷؛ ج۳، ص۴۸۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۴-۶۵.
۱۱۸. السنن الکبری، ج۳، ص۳۱۵.
۱۱۹. السنن الکبری، ج۳، ص۳۹۵.
۱۲۰. المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۲؛ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۴۳-۴۴؛ المغنی، ج۳، ص۴۸۳؛ المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
۱۲۱. بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵؛ اخصر المختصرات، ج۱، ص۱۳۰؛ المجموع، ج۵، ص۳۴.
۱۲۲. الشرح الکبیر، ج۲، ص۲۵۲؛ الکافی، ابن قدامه، ج۱، ص۳۴۳.
۱۲۳. المدونة الکبری، ج۱، ص۱۷۲؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶؛ المغنی، ج۳، ص۲۵۵؛ المجموع، ج۵، ص۳۳-۳۴.
۱۲۴. المجموع، ج۵، ص۴۰؛ الثمر الدانی، ص۲۵۲-۲۵۳.
۱۲۵. بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۹۵؛ المغنی، ج۳، ص۴۸۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۵.
۱۲۶. الکافی، کلینی، ج۴، ص۱۹۱، ۴۸۱؛ التهذیب، ج۵، ص۲۶۱-۲۶۲.
۱۲۷. غنیة النزوع، ص۱۸۸؛ جامع الخلاف، ص۲۱۴؛ منتهی المطلب، ج۱۱، ص۳۹۴.
۱۲۸. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۲۰؛ البنایه، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۶۵.
۱۲۹. المدونة الکبری، ج۱، ص۴۲۱؛ التاج و الاکلیل، ج۳، ص۱۲۶؛ الذخیره، ج۳، ص۲۷۹.
۱۳۰. الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۹۵؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۱۸؛ المجموع، ج۸، ص۱۷۰.
۱۳۱. الموطا، ج۲، ص۳۷۸؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۲۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۰۰.
۱۳۲. المجموع، ج۸، ص۱۷۰؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۱۸.
۱۳۳. الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۹۵؛ المجموع، ج۸، ص۲۳۵.
۱۳۴. المغنی، ج۳، ص۴۴۸؛ العده، ج۱، ص۱۷۸؛ المبدع، ج۳، ص۲۲۹.
۱۳۵. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۲۸، ۲۶۲.
۱۳۶. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۹۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۰۴.
۱۳۷. المقنعه، ص۴۱۸؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۷۴؛ منتهی المطلب، ج۱۱، ص۳۰۱-۳۰۲.
۱۳۸. احکام القرآن، ج۳، ص۱۲۹۵.
۱۳۹. المجموع، ج۸، ص۲۰۴؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۰۲؛ اسنی المطالب، ج۱، ص۴۹۲.
۱۴۰. تاویل الدعائم، ج۱، ص۳۲۳؛ الکافی، کلینی، ج۳، ص۴۶۰؛ الاستبصار، ج۱، ص۴۴۸.
۱۴۱. النهایه، ص۲۸۱.
۱۴۲. السنن الکبری، ج۳، ص۲۸۶؛ المعجم الکبیر، ج۶، ص۴۰.
۱۴۳. البحر الرائق، ج۲، ص۲۸۱.
۱۴۴. النتف، ج۱، ص۱۰۱؛ المجموع، ج۵، ص۱۵؛ اعانة الطالبین، ج۱، ص۳۰۲؛ تبیین الحقائق، ج۱، ص۲۲۶.
۱۴۵. المزار، مشهدی، ص۵۶؛ المصباح، ص۵۰۶.
۱۴۶. المزار، مشهدی، ص۸۸؛ المصباح، ص۵۰۶؛ بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۱۱.
۱۴۷. اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۳۰۲؛ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۴۴.
۱۴۸. الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۲۹؛ التهذیب، ج۵، ص۲۷۹.
۱۴۹. مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۶۶؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۴؛ الحدائق، ج۱۷، ص۳۳۸.
۱۵۰. الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۳۱؛ التهذیب، ج۵، ص۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳۵.
۱۵۱. صحیح مسلم، ج۴، ص۴۰؛ سنن النسائی، ج۵، ص۲۲۵.
۱۵۲. الحدائق، ج۱۶، ص۲۶۱؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۴۱۵؛ جامع المدارک، ص۵۲۲.
۱۵۳. بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۸؛ المغنی، ج۳، ص۴۰۳؛ البنایه، ج۴، ص۲۰۳؛ التاج و الاکلیل، ج۳، ص۱۱۰.
۱۵۴. فقه الرضا، ص۲۲۰؛ الجامع للشرائع، ص۲۰۲؛ الاختیار، ج۱، ص۱۶۰.
۱۵۵. صحیح مسلم، ج۴، ص۴۰؛ الهدایه، مرغینانی، ج۱، ص۱۳۹؛ الاختیار، ج۱، ص۱۶۰.
۱۵۶. سنن النسائی، ج۵، ص۲۴۱؛ صحیح مسلم، نووی، ج۹، ص۲۹-۳۰.
۱۵۷. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۵۴۰-۵۴۱.
۱۵۸. المقنعه، ص۴۰۹؛ ذخیرة المعاد، ج۲، ص۶۵۲.
۱۵۹. بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۳؛ الاستذکار، ج۴، ص۷۴؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲۸.
۱۶۰. زبدة البیان، ص۲۷۱؛ انوار الفقاهه، ص۱۶۱.
۱۶۱. بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۱؛ حاشیة الجمل، ج۲، ص۴۶۳.
۱۶۲. صحیح البخاری، ج۵، ص۱۵۹.
۱۶۳. موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۹۶.
۱۶۴. علل الشرائع، ج۲، ص۴۵۰؛ هدایة الامه، ج۵، ص۳۷۰.



منبع: منابع()

{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/۴۲۲/۷۴۶۵
| عنوان = تکبیر
| نویسنده = محمدسعيد نجاتي
}}
احکام القرآن: ابن العربی (م. ۵۴۳ق.)، به کوشش محمد عطا، لبنان، دار الفکر؛
اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛
اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق؛
الاختیار لتعلیل المختار: عبدالله بن محمود الموصلی (م. ۶۸۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق؛
اخصر المختصرات فی الفقه: محمد بن بلبلان الحنبلی (م. ۱۰۸۳ق.)، به کوشش محمد ناصر، بیروت، دار البشائر الاسلامیه، ۱۴۱۶ق؛
ارشاد القلوب: حسن بن محمد الدیلمی (م. ۸۴۱ق.)، قم، الرضی، ۱۴۱۲ق؛
الاستبصار: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش؛
الاستذکار: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م؛
اسنی المطالب فی شرح روض الطالب: ذکریا الانصاری، به کوشش محمد تامر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق؛
الاشراف فی عامة فرائض اهل الاسلام: المفید (م. ۱۴۱۳ق.)، به کوشش مهدی نجف، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳ق؛
اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق؛
اقبال الاعمال: ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.)، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۸ق؛
الاقناع: الشربینی (م. ۹۷۷ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
الامالی: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ق؛
امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛
الانتصار: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق؛
انوار الفقاهه: کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۷ق.)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۲ق؛
بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛
البحر الرائق: ابونجیم المصری (م. ۹۷۰ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (م. ۵۹۵ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛
بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق؛
بصائرالدرجات: الصفار (م. ۲۹۰ق.)، به کوشش کوچه‌باغی، تهران، اعلمی، ۱۴۰۴ق؛
البلد الامین: الکفعمی (م. ۹۰۵ق.)، بیروت، الاعملی، ۱۴۱۸ق؛
البنایة شرح الهدایه: محمود بن احمد الغیتابی (م. ۸۵۵ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛
بیان السعاده: الجنابذی (م. ۱۳۲۷ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ق؛
البیان و التحصیل: محمد بن رشد القرطبی (م. ۵۲۰ق.)، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۰۸ق؛
تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛
التاج و الاکلیل لمختصر خلیل: محمد بن یوسف العبدری (م. ۸۹۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق؛
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) : الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
تاریخ مکة المشرفه: محمد ابن الضیاء (م. ۸۵۴ق.)، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق؛
تاویل الدعائم: النعمان بن محمد (م. ۳۶۳ق.)، به کوشش الاعظمی، قاهره، دار المعارف؛
التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
تبیین الحقائق شرح کنز الدقائق: عثمان بن علی الزیلعی، قاهره، دار الکتب الاسلامی، ۱۳۱۳ق؛
تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق؛
تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م. ۵۳۵ق./۵۳۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق؛
تفسیر القمی: القمی (م. ۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق؛
التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛
تفسیر شاهی (آیات الاحکام) : ابوالفتح جرجانی (م. ۹۷۶ق.)، به کوشش اشراقی، تهران، نوید، ۱۳۶۲ش؛
تهذیب الاحکام: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛
تهذیب اللغه: الازهری (م. ۳۷۰ق.)، محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م؛
الثمر الدانی: الآبی الازهری (م. ۱۳۳۰ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه؛
ثواب الاعمال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، الرضی، ۱۳۶۸ش؛
جامع الخلاف و الوفاق: علی بن محمد القمی (م. قرن۷ق.)، به کوشش حسنی، قم، زمینه‌سازان ظهور امام عصر، ۱۳۷۹ش؛
جامع المدارک: سید احمد الخوانساری (م. ۱۴۰۵ق.)، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۵ق؛
الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م. ۶۹۰ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق؛
جمال الاسبوع: ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.)، به کوشش قیومی، الآفاق، ۱۳۷۱ش؛
جمل العلم و العمل: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، النجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۷ق؛
جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
حاشیة الجمل: سلیمان الجمل (م. ۱۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر؛
حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
الحاوی الکبیر: الماوردی (م. ۴۵۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛
الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش؛
حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق.) و العبادی (م. ۹۹۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
الخلاف: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق؛
الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
الدعوات: الراوندی (م. ۵۷۳ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی، ۱۴۰۷ق؛
دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن۴ق.)، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق؛
دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛
ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ق.)، آل البیت؛
الذخیره: احمد بن ادریس القرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۴م؛
ذکری: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۹ق؛
روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.)، قم، آل البیت.
الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق؛
ره‌توشه حج: شماری از نویسندگان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛
ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ق.)، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۱۸ق؛
زاد المسیر: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۲ق؛
زبدة البیان: المقدس الاردبیلی (م. ۹۹۳ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
السرائر: ابن ادریس (م. ۵۹۸ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق؛
السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر؛
سنن النسائی: النسائی (م. ۳۰۳ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق؛
الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
شرح نهج البلاغه: ابن ابی‌الحدید (م. ۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق؛
شعب الایمان: البیهقی (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق؛
الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق؛
صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛
صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. ۶۷۶ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛
صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر؛
الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
العده شرح العمره: عبدالرحمن المقدسی (م. ۶۲۴ق.)، به کوشش عویضه، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۶ق؛
علل الشرائع: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق؛
عمدة القاری: العینی (م. ۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
عیون الاثر: ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق.)، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق؛
غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (م. ۵۸۵ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق؛
فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق.)، دار الفکر؛
فرهنگ زیارت: جواد محدثی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛
فقه الرضا۷: الصدوق (م. ۳۲۹ق.)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا۷، ۱۴۰۶ق؛
فلاح السلائل: ابن طاوس (م. ۶۴۴ق.) ؛
قرب الاسناد: الحمیری (م. قرن۳ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق؛
الکافی فی فقه اهل المدینه: ابن عبدالبر (م. ۴۶۲ق.)، محمد مورتیانی، ریاض، مکتبة الریاض، ۱۴۰۰ق؛
الکافی فی فقه الامام احمد: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م. ۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق؛
الکامل فی التاریخ: علی ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛
کتاب مقدس: ترجمه: فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش؛
کشاف القناع: منصور البهوتی (م. ۱۰۵۱ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
کشف الغطاء: کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۷ق.)، اصفهان، مهدوی؛
لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
لوامع صاحبقرانی: محمد تقی المجلسی (م. ۱۰۷۰ق.)، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق؛
المبدع شرح المقنع: ابراهیم بن محمد ابن مفلح (م. ۸۴۴ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
المبسوط: السرخسی (م. ۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م. ۹۹۳ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.)، دار الفکر؛
المحاسن: ابن خالد البرقی (م. ۲۷۴ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش؛
المحیط فی اللغه: صاحب بن عباد (م. ۳۸۵ق.)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۵ق؛
مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق؛
المدونة الکبری: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق.)، مصر، مطبعة السعاده؛
المزار الکبیر: محمد بن المشهدی (م. ۶۱۰ق.)، به کوشش القیّومی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق؛
المزار: المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش ابطحی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق؛
مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل الجواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵ق.)، به کوشش شریف‌زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش؛
مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
مسائل علی بن جعفر: علی بن جعفر العریضی (م. قرن۲ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق؛
المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. ۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
مستند الشیعه: احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق؛
مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر؛
مصباح المتهجد: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، بیروت، فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق؛
المصباح: الکفعمی (م. ۹۰۵ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق؛
المصنّف: ابن ابی‌شیبه (م. ۲۳۵ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛
المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛
معانی الاخبار: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش؛
المعجم الکبیر: الطبرانی (م. ۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛
المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛
مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. ۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛
المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
المقنع: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق؛
المقنعه: المفید (م. ۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق؛
مکارم الاخلاق: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق؛
من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛
من وحی القرآن: سید محمد حسین فضل الله، بیروت، دار الملاک، ۱۴۱۹ق؛
منار السبیل فی شرح الدلیل: ابراهیم بن ضویان (م. ۱۳۵۳ق.)، به کوشش الشاویش، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق؛
مناسک حج و عمره: بهجت، قم، شفق، ۱۴۲۴ق؛
المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق؛
منتهی المطلب: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق؛
المواعظ و الاعتبار: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛
مواهب علیّه (تفسیر حسینی) : حسینی کاشفی (م. ۹۱۰ق.)، به کوشش جلالی، تهران، اقبال؛
موسوعة مرآة الحرمین الشریفین: ایوب صبری پاشا (م. ۱۲۹۰ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق؛
الموطا: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق.)، به کوشش الندوی، دمشق، دار القلم، ۱۴۱۳ق؛
مهذب الاحکام: السید عبدالاعلی السبزواری (م. ۱۴۱۴ق.)، قم، المنار، ۱۴۱۳ق؛
المهذب: القاضی ابن البراج (م. ۴۸۱ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق؛
المیزان: الطباطبائی (م. ۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق؛
النتف فی الفتاوی: علی بن الحسین السغدی (م. ۴۶۱ق.)، صلاح الدین، عمان، دار الفرقان، ۱۴۰۴ق؛
النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م. ۸۷۴ق.)، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۹۲ق؛
نزهة الناظر: یحیی بن سعید حلی (م. ۶۸۹ق.)، به کوشش حسینی و واعظی، النجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۶ق؛
نهایة الاحکام: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، به کوشش رجایی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق؛
النهایه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق؛
وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق؛
الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م. ۵۶۰ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق؛
هدایة الامة الی احکام الائمه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۲ق؛
الهدایة شرح بدایة المبتدی: علی بن ابی‌بکر المرغینانی (م. ۵۹۳ق.)، به کوشش طلال یوسف، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛
الهدایه''': الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۸ق.



جعبه ابزار