اهل بیت(ع)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهل بیت(ع)، به خاندان معصوم
پیامبر اسلام(ص) اطلاق میگردد.
اهل بیت ترکیبی اضافی از «اهل» و «بیت» است. «اهل» در جایی به کار میرود که گونهای وابستگی، اختصاص،
انس و پیوند
و قرابت
با فرد یا چیزی وجود داشته باشد. گاه نیز معنای سزاوار و شایسته دارد.
«اهل الرجل» همسر
و دیگر افرادی هستند که در خانه مرد با او زندگی میکنند.
این واژه مجازاً بر کسانی اطلاق میشود که بر پایه پیوند نسبی یا دینی کنار هم قرار گیرند.
«
آل» به سبب داشتن اسم مصغر یکسان با اهل (اُهَیل) از همان ریشه و دارای معنایی یکسان با آن
یا در اصل از ریشه «اـ وـ ل» به معنای بازگشتن است.
این واژه به گروهی اطلاق میشود که از لحاظ نسب یا
دین به یک فرد بازگردند.
برخی «آل» را اخص از «اهل» دانسته، بر این باورند که تنها در جایی به کار میرود که وابستگی از گونه قرابت و خویشاوندی باشد.
برخی نیز آن را صرفاً به معنای قرابتی میدانند که پیروی از فرد یا چیزی را در پی داشته باشد.
«بیت» به خانه و محل سکونت گفته میشود.
ترکیب «اهل بیت» به معنای ساکنان خانه
و مقصود از آن در نوشتههای اسلامی، اهل بیت
پیامبر(ص) است که به شش معنا به کار رفته است:
۱. پنج تن: پیامبر(ص)،
علی(ع)،
فاطمه(س) و
حسنین(ع) (
اصحاب کساء).
۲. افراد پیشین همراه با نه تن دیگر از خاندان پیامبر از نسل
حسین بن علی(ع) که از دیدگاه شیعه معصوم به شمار میآیند.
۳.
همسران پیامبر.
۴. پنج تن و همسران پیامبر.
۵. خویشاوندان نسبی پیامبر که
صدقه بر آنان حرام شده است.
۶. پیروان راستین پیامبر و
امامان:
اصطلاح «اهل بیت» در اشاره به خاندان پیامبر(ص)، در اصل با مضاف الیه مقدّر و به شکل «اهل بیت النبوّه»
یا مانند آن بوده که در پی حذف مضاف الیه (النبوه) «ال» عهد بر سر «بیت» درآمده است.
ترکیب یاد شده، به طریق اولی شامل خود پیامبر نیز میشود.
برخی بر پایه معنای «شایسته» برای «اهل»
و با لحاظ کردن جایگاه معنوی خانه پیامبر در
نبوت و نزول
وحی، اهل بیت را افرادی دانستهاند که شایسته مقام معنوی یاد شده باشند.
از اهل بیت به ویژه در معنای خاندان معصوم پیامبر(ص) گاه با تعابیری دیگر مانند «آل البیت»،
«آل محمد»،
«آل الله»،
«ذَوِی القُربَی» و «عترت»
نیز یاد میشود.
اهل بیت در دو
آیه مکی، یک بار به صورت «اهل البیت» بر اهل خانه
ابراهیم(ع) و همسرش
اطلاق شده است:
(سوره هود، آیه ۷۳) بار دیگر به صورت «اهل بیتٍ» در اشاره مبهم خواهر
موسی(ع) به خانواده خویش هنگام گفتوگو با فرعونیان:
(سوره قصص، آیه ۱۲) به کار رفته است.
افزون بر این، در پارهای آیات، تعبیر «اهلَِک» به خانواده یا پیروان برخی پیامبران (
سوره هود، آیه۴۰ و ۴۶؛
سوره مؤمنون، آیه۲۷؛
سوره عنکبوت، آیه۳۳)
و اهل خانه یا پیروان پیامبر در دوره مکی (سوره طه، آیه۱۳۲)
اشاره میکند.
در آیهای مدنی خطاب به همسران پیامبر و شامل دستورهایی به آنان، عبارتی آمده است که متفاوت با پس و پیش آن، ترکیب «اهل البیت» با خطابی مذکر به کار رفته و بر پایه آن، خداوند اراده کرده است تا پلیدی را از مصداقهای آن بزداید:
(سوره احزاب، آیه ۳۲-۳۴) اختلاف نظر مفسران، محدثان و متکلمان
شیعه و
سنی در تعیین مصداق اهل بیت در عبارت یاد شده، به ستیزهای فراوان میان ایشان انجامیده است.
شیعیان
و برخی اهل سنت
به پشتوانه روایتهای فراوان از منابع شیعه
و اهل سنت،
مصداقهای اهل بیت را تنها پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) دانسته و همسران پیامبر را از شمول آن بیرون شمردهاند. روایتها با وجود اختلاف در جزئیات، همگی بر این نکته اتفاق نظر دارند که پیامبر(ص) افراد یاد شده را گردآورد و عبارت
را تلاوت فرمود.
تنها بر پایه یک روایت،
ام سلمه نیز اجازه یافت در پی دعای پیامبر درباره افراد یاد شده «اللَّهم اهلُ بَیتِی اذهِب عَنهم الرِّجسَ وَطَهِّرهم تَطهِیراً» به عنوان یکی از اهل بیت زیر عبا قرار گیرد.
روایاتی بیانگر آنند که پیامبر(ص) تا مدتی که از یک تا هفده ماه گزارش شده، این آیه را برابر خانه علی(ع) تلاوت میکرد.
در برابر، بیشتر اهل سنت سیاق آیه را دلیل بر آن میدانند که اهل بیت پیامبر(ص) دست کم شامل همسران ایشان میشود.
به
عکرمه،
عروة بن زبیر،
مقاتل بن سلیمان،
ابنجبیرو
ابنسائبنسبت داده شده که مصداقهای آیه را فقط همسران پیامبر میدانند.
اما پارهای منابع رجالی اهل سنت سه راوی نخست را تضعیف
و به دشمنی با علی(ع) متهم کردهاند.
مفسران نیز کاربرد ضمیر مذکر «کُم» در آیه را شاهدی بر عدم اختصاص آیه به همسران دانستهاند.
مفسران شیعه در توجیه ناسازگاری سیاق آیات با روایات، عبارت یاد شده در آیه را جمله معترضه
یا دارای نزولی جدا از پس و پیش آن دانسته، بر این باورند که به دستور پیامبر و یا در مرحله جمع
قرآن، در جای کنونی قرار گرفته است.
ستیزهای کلامی بر سر تعیین مصداق اهل بیت در این آیه سبب شد تا برخی مفسران اهل سنت در تلاش برای اثبات شمول اهل بیت درباره همسران پیامبر به آیه ۷۳ هود/۱۱ استناد کنند که «اهل بیت» همسر ابراهیم(ع) را شامل شده است.
در برابر، برخی مفسران پیشین شیعه کوشیدهاند کاربردهای قرآنی «اهل بیت» را از شمول درباره همسران فرد بیرون کنند و به همین روی، اطلاق آن بر
ساره همسر ابراهیم را بدان سبب دانستهاند که وی دختر عموی ابراهیم بود.
برخی پژوهشگران شیعی همنوا با واژهشناسان
با پذیرش ضمنی شمول عرفی «اهل بیت» درباره همسران، رفتار پیامبر در تکرار تلاوت آیه در برابر خانه علی(ع) را سبب تعین یافتن کاربرد اهل بیت درباره افراد ویژه و نشانه انحصار مصداقهای آن در ایشان دانستهاند.
سخن پیامبر(ص) در روایت ام سلمه را که او را از اهل بیت میشمارد، اما مشمول دعای ویژه پیامبر(ص) نمیداند،
میتوان مؤید دیدگاه اخیر دانست.
با وجود آنکه عرب جاهلی فرزندان دختر را فرزند خود نمیدانست،
روایات همراه شواهدی که علی(ع) را اهل پیامبر(ص) شمردهاند،
بر شمول اهل بیت درباره حسنین(ع) دلالت میکنند. برخی نیز برشمردن
عیسی در زمره ذریه ابراهیم در آیات ۸۴-۸۵
سوره انعام را دلیل دانستهاند که فرزندان دختری نیز از اهل بیت محسوب میشوند.
از مجموع
آیه تطهیر، روایتها و سخنان دانشوران مسلمان میتوان فهمید که اصطلاح اهل بیت به معنای ویژه آن نخستین بار در دوره مدنی و در پی نزول این آیه شکل گرفته است.
شیعیان دوازده امامی بر پایه احادیثی، اهل بیت را افزون بر پنج تن، شامل نه تن دیگر از نوادگان پیامبر(ص) از نسل امام حسین(ع) میدانند؛ یعنی امامان
علی بن الحسین سجاد (۹۵ق.)،
محمد بن علی باقر (۱۱۴ق.)،
جعفر بن محمد صادق (۱۴۸ق.)،
موسی بن جعفر کاظم (۱۸۳ق.)،
علی بن موسی الرضا (۲۰۳ق.)،
محمد بن علی الجواد (۲۲۰ق.)،
علی بن محمدهادی (۲۵۴ق.)،
حسن بن علی عسکری (۲۶۰ق.) و
محمد بن حسن المهدی که به باور آنان دارای
عصمت و دانش ویژهاند.
بدین ترتیب، شیعیان در مجموع شمار آنان را چهارده تن شمردهاند.
متکلمان شیعه لزوم وجود همیشگی امام معصوم را دلیل گسترش مصداقی اهل بیت به امامانی از نسل حسین بن علی(ع) دانستهاند.
آنان و برخی اهل سنت لازمه تمسک به اهل بیت را که در
حدیث ثقلین به آن اشاره شده است، وجود فردی از ایشان در هر زمان دانستهاند.
برخی نیز در توجیه ناسازگاری ظاهری میان این سخن با روایاتی که اهل بیت را در پنج تن منحصر کرده است، گفتهاند اطلاق اهل بیت بر پنج تن از باب حصر نیست و تنها بر افراد موجود از اهل بیت در دوران نزول آیه اطلاق شده است.
در روایاتی از اهل سنت نیز به
خلفا یا امیران دوازدهگانه قرشی در پی پیامبر اشاره شده است
که میتواند بر امامان
شیعه اثنا عشری از علی(ع) تا امام زمان تطبیق شود.
بر پایه احادیث، پیامبر(ص) و امامان با تکریم برخی پیروان خویش، آنها را به منزله «اهل بیت» شمردهاند. این کاربرد به معنای وجود ویژگیهای ممتاز اهل بیت مانند عصمت در آنان نیست. روایتهای یاد شده، تقوا و نیکوکاری،
پیروی از دستورهای خداوند،
محبت معصومان و پیروی از آنان
را ملاک دانستهاند تا فردی به منزله اهل بیت شمرده شود. برخی روایتها که آفرینش طینت اهل بیت را از علیین و شیعیانشان را از مرتبهای پایینتر از آن بیان کردهاند، آنان را نیز به همین سبب از اهل بیت شمردهاند.
در نمونههایی از کاربرد یاد شده،
سلمان (۳۴ یا ۳۵ق.)،
ابوذر غفاری (۳۱ یا ۳۲ق.)
و شماری دیگر از اصحاب امامان
از اهل بیت شمرده شدهاند.
در ادامه این مقاله، اهل بیت به معنای شیعی امامی آن جز پیامبر(ص)، از جنبههای فضیلتها، گرامیداشت، زندگی در حرمین، آثار حرمینی، توجه مسلمانان و روایتهای مرتبط با حج و حرمین بررسی خواهد شد.
دانشوران مسلمان به ویژه شیعیان، بر پایه آیات قرآن و
روایات، فضیلتهای بسیاری برای اهل بیت به شکل پراکنده در کتابهای حدیثی و کلامی یا در فصلهایی از کتابهای یاد شده بیان کردهاند.
کتابهایی با عنوان
فضائل الصحابه نوشته
ابنحنبل (م. ۲۴۱ق.) و
نسائی (م. ۳۰۳ق.) و
دارقطنی (م. ۳۸۵ق.) و نیز ابوابی ویژه فضائل آنان در جوامع روایی
شامل فضائل پنج تن از اهل بیت نیز میشود. افزون بر این، تالیفات مستقل فراوان به تبیین فضیلتهای اهل بیت به طور کلی یا یکی از آنها به ویژه علی(ع) اختصاص یافته که از آن جمله است: مائة منقبة من مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و الائمة من ولده(ع) از
محمد بن احمد قمی (م. ۴۱۲ق.)،
الثاقب فی المناقب از
ابنحمزه طوسی (م. ۵۶۰ق.)،
مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول از
محمد بن طلحه شافعی (م. ۶۵۲ق.)،
فضل آل البیت از
مقریزی (م. ۸۴۵ق.)،
مناقب اهل البیت از
شیروانی (ق ۱۲)،
ینابیع الموده از
قندوزی (م. ۱۲۹۴ق.)،
فضائل الخمسه از
سیدمرتضی حسینی فیروزآبادی، و
فضائل اهل البیت از
محمد حیات انصاری، دانشور پاکستانی معاصر که برخی از آنها بر پایه منابع روایی اهل سنت نگارش یافتهاند.
افزون بر اخبار پذیرش فضیلت اهل بیت از سوی مخالفان ایشان،
عموم دانشوران مسلمان آیات و روایات فراوان را گویای فضیلتهای اهل بیت دانستهاند که بخشی از آنها همه ایشان را شامل میشود و بخشی دیگر تنها به یک یا چند تن اختصاص مییابد.
روایاتی ثلث
یا ربع
قرآن را درباره اهل بیت و به هماناندازه را درباره دشمنان آنان دانستهاند. همین آموزه همراه پارهای روایتهای شان نزول، بُنمایه باور شیعیان و گروهی از اهل سنت درباره نزول برخی آیات قرآن در شان اهل بیت و نیز تطبیق بسیاری از آیات قرآن بر آنها
در منابع روایی است؛ همچون:
الکافی از
کلینی (م. ۳۲۹ق.)،
مناقب آل ابی طالب از
ابنشهرآشوب (م. ۵۸۸ق.)،
تفسیر عیاشی (م. ۳۲۰ق.)،
تفسیر قمی (م. ۳۲۹ق.)،
تفسیر فرات کوفی (م. ۳۵۲ق.)،
تاویل الآیات الظاهره از
حسینی استرآبادی (م. ۹۴۰ق.)،
الصافی از
فیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)
و
البرهان از
سیدهاشم بحرانی (م. ۱۱۰۷ق.) .
در مآخذ کلامی شیعه مانند
منهاج الکرامة و
نهج الحق علامه حلی (م. ۷۲۶ق.)
نیز چنین تطبیقهایی فراوان به چشم میخورد.
در نمونههایی مهم از این فضائل، مفسران شیعه
و بیشتر اهل سنت
بر پایه روایات،
دستور
قرآن به
پیامبر(ص) برای انتخاب فرزندان، زنان و مردانی از دو طرف برای
مباهله با مخالفان را که در آیه ۶۱
سوره آل عمران بدان اشاره شده است، به رویداد مباهله پیامبر(ص) با نصرانیهای
نجران برای اثبات حقانیت دعوت خویش ناظر دانستهاند که در آن، رسول خدا(ص)، علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) را برگزید و اهل خویش خواند. مفسران شیعه
و بسیاری از اهل سنت
شان نزول آیات اطعام
(سوره انسان، آیه ۵-۲۲) را نیز روزه نذری خانواده امام علی(ع) برای شفای حسنین(ع) و بخشیدن افطاری خود در سه روز پیاپی به مسکین و یتیم و اسیر دانستهاند.
روایتهای فراوان
مفسران شیعه
و برخی اهل سنت
را بر آن داشته تا واژه
در آیه
(سوره شوری، آیه ۲۳) را بر پنج تن تطبیق کنند. «
اولوا الامر» (سوره نساء، آیه۵۹) نیز در روایات
و تفاسیر
شیعه تنها بر اهل بیت تطبیق شده است.
در نمونههای مهم دیگر، واژگان یا عبارات
(سوره فاتحه، آیه ۶)،
(سوره بقره، آیه ۳۷)،
(سوره آل عمران، آیه ۷)،
(سوره نساء، آیه ۶۹)،
(سوره نحل، آیه ۴۳. سوره انبیاء، آیه۷)،
(سوره نحل، آیه ۵۹)،
(سوره قصص، آیه ۵)
بر اهل بیت تطبیق شدهاند.
بر پایه روایتهای فراوان از منابع
شیعه و
اهل سنت، اهل بیت در سخنان پیامبر و سیره ایشان جایگاهی ویژه دارند.
حدیث ثقلین که برخی آن را با اسناد بسیار به سی و چهار
صحابه رساندهاند،
در هر دو گزارش شیعی
و سنی
آن، اهل بیت را به عنوان میراث پیامبر(ص) و در ردیف قرآن میشمارد. در
حدیث امان، بر پایه برخی نقلها، پیامبر(ص) اهل بیت خویش را امان امت
اسلام و در نقلهایی دیگر، امان از آتش
یا امان از اختلاف امت و محور وحدت و مخالفان ایشان را حزب
ابلیس میشمرد. مضمون همانند همین روایت از
امامان معصوم نیز اهل بیت را امان زمینیان معرفی میکند.
در
حدیث سفینه، آنان همچون کشتی
نوح خوانده شدهاند که سوار شدگان برآن نجات مییابند و دیگران در دریای گمراهی غرق خواهند شد.
در روایاتی نیز علی(ع) و فرزندانش هدایتگرانی خوانده شدهاند که هیچگاه کسی را گمراه نمیسازند
و آنان و شیعیانشان نخستین کسانیاند که وارد
بهشت میشوند.
در روایتی معروف به
سد الابواب، پیامبر(ص) به فرمان خدا دستور داد تا همه درهای خانههای صحابه به مسجد، جز درِ خانه علی(ع) بسته شود.
از نگاه شیعه شیعیان که اهل بیت را برترین انسانها میدانند،
بر این ویژگیها برای ایشان تاکید میکنند:
امامیه به پشتوانه پارهای دلیلهای عقلی یا آمیخته به مقدمهای نقلی، اهل بیت را معصوم از
گناه، اشتباه و عیب میشمارند.
دلیلهای آنان گاه به اثبات جنبهای از عصمت و گاه همه وجوه آن نظر دارد. مهمترین پشتوانه نقلی شیعه برای اثبات عصمت از گناه،
آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه ۳۳) است. استدلال آنان به آیه تطهیر روندی تکاملی داشته است.
متاخران چنین دلیل میآورند که اراده یاد شده در آیه، تکوینی است نه تشریعی؛ زیرا اولاً سیاق مدحگونه آیه با اراده تکوینی سازگار است و ثانیاً گونه دوم اختصاص به اهل بیت ندارد و همه مکلفان را شامل میشود. نیز «
رجس» به ویژه با «ال» جنس، به معنای همه گناهان است. پس
خداوند با اراده تکوینی خویش به اهل بیت، عصمت در اعتقاد و رفتار بخشیده است.
دیگر پشتوانه قرآنی شیعه برای اثبات عصمت اهل بیت آیه مشهور به «اولوا الامر» است که در آن، به پیروی از خدا و رسول و اولوا الامر دستور داده شده است:
(سوره نساء، آیه ۵۹). شیعیان که «اولوا الامر» را تنها بر اهل بیت تطبیق میکنند،
لازمه دستور به اطاعت را عصمت ایشان از خطا دانستهاند.
همچنین به پشتوانه
آیه ابتلا و تاکید قرآن بر قرار گرفتن منصب امامت در آن دسته از ذریه ابراهیم(ع) که ظلمی مرتکب نشدهاند:
(سوره بقره، آیه ۱۲۴) بر لزوم عصمت امامان اهل بیت استدلال کردهاند.
افزون بر این، برخی لازمه قرار گرفتن قرآن و اهل بیت را به عنوان قرین یکدیگر در حدیث ثقلین، افزون بر راه نیافتن هرگونه باطل در قرآن (سوره فصلت، آیه ۴۲) دوری اهل بیت از هر گونه باطل و عصمت ایشان دانستهاند.
به روایتهایی دیگر نیز میتوان برای اثبات عصمت اهل بیت استناد کرد.
برخی متکلمان شیعی از پارهای تحلیلهای عقلی برای اثبات عصمت بهره میگیرند. برای نمونه، آنان استدلال میکنند که امکان خطای عامه مردم در مقام بیان و اجرای شریعت
مقتضی وجوب نصب امامی معصوم و پیراسته از خطا است تا دیگران را از خطا بازدارد.
همچنین با این پیش فرض که منشا عصمت عقل و معرفت ویژه امام است، پذیرش گناه و خطا با وجود ویژگی یاد شده را مستلزم قرار گرفتن در رتبهای پایینتر از دیگر مردمان میدانند.
عصمت امامان از هر گونه گناه و خطا
از سوی عموم شیعیان امامی پذیرفته شده است؛ اما در برخی جزئیات، همچون چگونگی حصول عصمت، تبیین ماهیت و تعیین محدوده زمانی آن بر یک نظر نیستند.
دیگر فرقههای شیعه مانند
اسماعیلیه نیز عصمت اهل بیت را با پارهای تفاوتها پذیرفتهاند.
شماری از پژوهشگران، گویا به تبع پارهای گزارشها،
هشام بن حکم (۱۷۹ یا ۱۹۹ق.) متکلم شیعی دوران
امام صادق(ع) را نظریهپرداز عصمت اهل بیت دانستهاند.
علامه حلی (م. ۷۲۶ق.) در کتاب الالفین چنانکه تا حدودی از نام آن پیدا است، کوشیده است برای اثبات عصمت امامان، دو هزار دلیل عقلی و قرآنی گردآورد.
متکلمان شیعه متاثر از دو گونه روایات، درباره دانش اهل بیت دو دیدگاه بیان کردهاند. گروهی ایشان را عالم به همه احکام و معارف کلی میدانند؛ اما دانش به امور جزئی مانند دانستن هنگام مرگ افراد را ضروری نمیدانند.
در برابر، دستهای دانش امام را شامل همه احکام و امور کلی و جزئی میدانند.
با وجود این، آنان در دانش امام به همه احکام و معارف اتفاق نظر دارند و منشا آن را نقل از پیامبر
یا الهام،
کلام فرشته، رؤیای صادق و مانند آن
و اندکی نیز قیاس و استنباط معصومانه
دانستهاند. ضرورت وجود مفسری جامع برای
قرآن را که در برخی روایتها به آن اشاره شده است،
میتوان دستمایه متکلمان شیعه
برای استدلال به دانش همه جانبه امامان به احکام دین دانست.
شیعیان
با وجود پذیرش تعریف عموم مسلمانان
از امامت به معنای ریاست عام در امور دین و دنیا، تنها اهل بیت: را به سبب داشتن دانش و عصمت، شایسته این مقام و مرجع دینی در پی پیامبر(ص) میدانند.
متکلمان امامیه افزون بر ویژگیهای امام مانند اسلام، حریت و
عدالت که از سوی اهل سنت پذیرفته شده است،
سه ویژگی عصمت، دانش ویژه و نص را از شرایط سهگانه امام میشمرند.
آنان به پشتوانه پارهای دلیلهای نقلی همچون حدیث ثقلین
و عقلی مانند
قاعده لطف،
ضرورت وجود جانشینی برای پیامبر در همه زمانها برای حفظ شریعت
و لزوم نزدیک ساختن مکلفان به انجام طاعت و دور ساختن از معصیت،
بر اندیشه امامت شیعی استدلال کرده و امام را بافضیلتترین و دانشمندترین عضو خاندان پیامبر میدانند.
از این رو، در برابر ادعای امامت از سوی برخی منسوبان به امامان پیشین، تاکید میکردند امامت منصبی است که بر پایه شایستگی و صلاحیت به فردی میرسد، نه نسب.
شیعیان که وجود نص برای شناسایی امام را لازم میشمرند، بر این باورند که امام معصوم و اعلم از جانب خدا تعیین و از سوی پیامبر(ص) و سپس امام پیشین به مردم معرفی میشود.
بر پایه شماری از منابع، معرفی آشکار امام پسین تا هنگام امام صادق(ع) با محدودیت چندان روبهرو نبود؛
اما از آن هنگام به سبب وضعیت سیاسی و اجتماعی، امام به صورت پنهانی و تنها به گروهی ویژه از پیروان معرفی میشد.
کاشف الغطاء (۱۳۷۳ق.) از هفده کتاب در سه سده نخست ق. با عنوان الوصیة یاد میکند که در اثبات منصوص بودن امامت نگارش یافتهاند.
بر پایه گزارشی
هر گاه شناسایی امام مشکل میشد یا اختلافی پدید میآمد، نشانهای از سوی وی دلالتگر بر درستی ادعایش ارائه میگشت. کهنترین نمونه آن، گزارش معجزهوارِ سخن گفتن
حجرالاسود به عربی فصیح در تایید
امام سجاد(ع) در محاجه با
محمد بن حنفیه بر سر امامت خویش است.
بسیاری از متکلمان نیز گزارشهای یاد شده را دستمایه ساختند تا افزون بر نص، ادعای امام همراه با ارائه نشانهای بر درستی ادعایش را از راههای شناسایی امام برشمارند.
افزون بر این، در برخی روایتها اموری مانند فرزند ارشد بودن و در اختیار داشتن سلاح موروثی پیامبر(ص) از نشانههای امام راستین دانسته شده است.
بسیاری از شیعیان، امام را در همه فضیلتهای نفسانی و جسمانی از دیگران برتر میدانند.
با این حال، میانهروان شیعه برتری همه جانبه را به امور مرتبط با دین محدود کرده
و با تاکید بر ماهیت بشری اهل بیت کوشیدهاند باورهای غالیان را که به ایشان نسبتهای فرابشری میدادند، تکذیب کنند.
برخی متکلمان مرتبه امامان معصوم(ع) را پس از پیامبر(ص) و به ترتیب هر یک را برتر از امام پسین میدانند.
روایتهای اسلامی بر جنبههایی از گرامیداشت اهل بیت تاکید میکنند:
محبت به ایشان افزون بر آیه ۲۳
سوره شوری که بر پایه روایات
و به گفته مفسران
بر وجوب مودت اهل بیت به عنوان پاداش رسالت پیامبر(ص) دلالت میکند، روایتهای فراوان از شیعه و سنی به اهمیت معرفت اهل بیت، محبت و احترام به ایشان و نیز پیروی از آنها پرداختهاند. در روایات، پذیرش عبادت، به معرفت اهل بیت منوط شده است.
عبادت شبانهروزی در ارزشمندترین بخش
مسجدالحرام بدون شناخت ایشان ارزشی ندارد
و ورود به
مکه با معرفت حق ایشان سبب آمرزش گناهان
و بهرهمندی کامل از فضیلتهای حج و مکه میگردد.
نیز روایتها مودت اهل بیت را پایه اسلام
و از مواردی دانستهاند که پذیرش اعمال به آن وابسته شده است.
در روز قیامت از مودت اهل بیت سؤال میشود
و بهرهمندی از
شفاعت و ورود به بهشت بدان مشروط شده
و بدین جهت، دشمنان ایشان سرزنش
و از دوزخیان شمرده شدهاند.
در روایتهایی نیز دوستی یا دشمنی پیامبر(ص) با افراد به دوستی یا دشمنی آنان با اهل بیت وابسته شده است.
روایتهایی فراوان نیز محبت ویژه پیامبر به یکایک اهل بیت را نشان میدهد.
فخر رازی بر پایه روایتهای یاد شده و به ضمیمه آیاتی که پیروی از پیامبر(ص) را لازم شمردهاند (سوره آل عمران، آیه۳۱؛ سوزه اعراف، آیه ۱۵۸؛ سوره احزاب، آیه ۲۱) محبت اهل بیت را بر مسلمانان واجب شمرده است.
برخی مفسران با الهام از روایتهای متضمن ارجاع مردم در فهم کتاب خدا به اهل بیت: مانند دو حدیث ثقلین و سفینه، برداشت کردهاند که قرار گرفتن مودت اهل بیت به عنوان پاداش رسالت (سوره شوری، آیه ۲۳) وسیلهای برای رجوع مردم به ایشان و تحقق مرجعیت علمیشان بوده است.
روایاتی ناسزا به علی(ع) را به منزله ناسزا به رسول خدا(ص) دانستهاند.
بسیاری از فقیهان امامیه دشنام دهندگان به اهل بیت و همچنین غالیان درباره ایشان را
کافر و
نجس شمردهاند
و بر وجوب قتل دشنام دهندگان به پیامبر
و اهل بیت:
اتفاق نظر دارند.
فقیهان اهل سنت گرچه تنها از دشنام به پیامبر(ص) و نه همه اهل بیت سخن گفته و گروهی به قتل دشنام دهنده
و برخی به تعزیر وی
فتوا دادهاند، حکم آنان درباره حرمت ناسزا به
صحابهو فسق دشنام دهنده،
پنج تن از اهل بیت را نیز شامل میشود.
در طول دوره حکومت
اشراف در مکه و
مدینه، در قالب برپایی جشنهای ویژه مولد برخی ایشان مانند
پیامبر(ص)،
علی(ع) و
فاطمه(س)، و نیز در
عید غدیر و مراسم
عاشورا و آخر صفر انجام میگرفت که به گفته تاریخ پژوهان از سوی
فاطمیان (۲۹۷-۵۶۷ق.) و به سبب تشیع و محبتی که به اهل بیت داشتند، رواج یافته بود.
صلوات و درود فرستادن بر اهل بیت از جلوههای تکریم ایشان به شمار میآید. بر پایه دستهای از روایتهای منقول از پیامبر(ص)، ایشان در آموزش شیوه صلوات، در کنار نام خود، درود بر خاندان خویش را نیز یاد کرده: «اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم....»
و صلوات بدون نام بردن از آنان را ناقص شمردهاند.
در عموم روایتهای امامان معصوم درباره صلوات نیز درود بر خاندان و اهل بیت پیامبر کنار درود بر ایشان آمده: «اللهم صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّد.» گر چه گاه عبارتی در انتهای آن افزوده شده است.
فقیهان شیعه و برخی اهل سنت به پشتوانه روایاتی
به وجوب
و شماری دیگر از اهل سنت به استحباب
صلوات بر اهل بیت در تشهد نماز حکم کردهاند. در شعر معروف منسوب به شافعی، کسی که در نماز خود بر اهل بیت صلوات نفرستد، گویا نماز نگزارده است
که مضمون آن را بر عدم صحت یا عدم کمال نماز حمل کردهاند.
در برخی ادعیه مربوط به
مناسک حج نیز بر صلوات بر اهل بیت تاکید شده است.
از میان اهل بیت، پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در مکه و بقیه جز
امام مهدی(ع) در
مدینه یا پیرامون آن زاده شدند و افزون بر پیامبر(ص) و فاطمه(س) که در مدینه مدفون هستند، چهار تن از امامان،
امام مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) و
امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز در
قبرستان بقیع مدینه دفن شدهاند.
اهل بیت جز
امام عسکری(ع) و امام مهدی(ع) بیشتر دوران زندگی خویش را در مدینه گذراندهاند.
برخی گزارشها گویای اشتیاق ایشان به زندگی در
حرمین است. برای نمونه،
امام رضا(ع) در موسم حجِ، پیش از رهسپاری به
خراسان، از اینکه مکه را ترک کرده و دیگر به آنجا بازنمیگردد، ابراز اندوه کرد.
ایشان همانند همین رفتار را در زیارت وداع پیامبر(ص) پیش از ترک مدینه نشان داد.
امام جواد(ع) نیز زندگی فقیرانه در حرم پیامبر(ص) را بهتر از زندگی مرفه دور از مدینه شمرد.
پارهای گزارشها به احترام ویژه حرم مکه نزد اهل بیت اشاره میکند.
امام حسن(ع) با وجود اشتیاق فراوان به دفن شدن کنار قبر پیامبر(ص)، به
امام حسین(ع) وصیت کرد: اگر بیم درگیری و خونریزی رفت، مرا در جایی دیگر دفن کنید.
امام حسین(ع) در موسم حج برای پیشگیری از وقوع درگیری و نبرد در
مکه، از آن بیرون رفت.
امام صادق(ع) از تادیب خادمان خویش در محدوده حرم پرهیز داشت.
روایتها و گزارشهای تاریخی گویای اهتمام فراوان اهل بیت به حجگزاری است. مجموعه روایاتی از امامان معصوم شمارشی از حج پیامبر(ص) تا امام سجاد(ع) را به دست دادهاند. شمار حج پیامبر(ص) را ده
یا بیست
جز
حجة الوداع دانستهاند که همگی پیش از
هجرت به مدینه انجام گرفتهاند.
عمرههای ایشان را نیز سه،
چهار
یا نه
مرتبه شمردهاند که دو شمارش اول به دوران مدینه اختصاص دارد و در یکی، عمره حجة الوداع را به حساب نیاوردهاند. به امام حسن مجتبی(ع) پانزده،
بیست
یا بیست و پنج حج
نسبت دادهاند که بیشتر پیاده و حتی گاه با پای برهنه انجام میشد.
در روایتی نیز به ایشان ۲۰ حج پیاده و ۲۰ حج سواره نسبت داده شده است.
بر پایه برخی روایات، امام حسین(ع) نیز ۲۵ حج
به جا آورد. برخی روایتها از حج پیاده امام حسن و امام حسین(ع) همراه یکدیگر یاد کردهاند.
شمار حج امام علی بن الحسین(ع) را نیز ۲۰ حج دانستهاند.
گر چه منابع شمارشی از حج دیگر امامان اهل بیت به دست نمیدهند، زندگی بسیاری از آنان در مدینه و گزارشهای فراوان از حضور ایشان در مراسم حج و جزئیات آن
گویای اهتمامی ویژه است که به حج و حرمین داشتهاند. در این میان، تنها به حجگزاری امام حسن عسکری(ع) اشاره نشده است
که میتواند به سبب گذراندن بیشتر دوران زندگی در تبعید در شهر
سامرا باشد. این اهتمام افزون بر فضیلت ذاتی
حج، به تاثیر فرهنگی بر حاجیانی بازمیگردد که هر سال از مناطق گوناگون به مکه میآمدند.
منابع روایی و تاریخی، گزارشهای فراوان از جزئیات حج اهل بیت و برخی ویژگیهای آن آوردهاند. در بخشی از کتاب
حج الانبیاء و الائمه که در مرکز تحقیقات حج جمهوری اسلامی ایران تالیف شده، مجموعه روایتهای حجگزاری اهل بیت و پارهای جزئیات آن در کتابهای چهارگانه شیعه و دیگر منابع روایی و تاریخی گردآوری شده است. بر پایه گزارشهای تاریخی، پیامبر(ص) اعلان
برائت از مشرکان را به علی(ع) به عنوان یکی از اهل بیت خویش واگذار کرد
و آن را دستوری از جانب خدا دانست.
بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در حجة الوداع حدود ۶۰ شتر از مجموع ۱۰۰ شتر را برای خود نحر کرد و بقیه را به علی(ع) واگذارد تا برای خویش نحر کند.
به گزارشی، پیامبر(ص) شتران یاد شده را به همان شمار میان خود و علی(ع) تقسیم کرد و سهم علی(ع) را نیز از باب تکریم وی نحر فرمود.
بر پایه برخی روایات، علی(ع) در سفر حج از شترهای قربانی تا حدی که به آنها آسیبی نرسد، بهره میبرد و برای نمونه، فردی را بر آن سوار کرد که مرکب خود را از دست داده بود.
با مرکبی که بر آن سوار میشد، مدارا میکرد.
گزارش شده که امام سجاد(ع) غذایی نیکو و شیرین همراه برمیداشت.
از ویژگیهای حج اهل بیت که در منابع از آن یاد شده، رسیدگی به نیازمندان و برآوردن حاجت
مؤمنان است. در روایاتی، امام حسن(ع)
طواف خویش را برای برآوردن نیاز مؤمنی قطع کرد
و امام سجاد(ع) به فقیران مسیر حج انفاق مینمود
و امام صادق(ع) به برخی یاران خویش دستور داد برای رسیدگی به نیازمندان، طواف را متوقف کنند.
برخی گزارشها نیز از سفر کردن بعضی امامان به صورت ناشناس خبر دادهاند.
بر پایه روایتهای شیعی، امام زمان(ع) هر سال حج به جا آورده، برای فرج خویش دعا میکند
و برخی مردم با ایشان دیدار مینمایند.
روایتها آگاهیهایی درباره آداب حج اهل بیت به دست میدهند. جزئیاتی مانند
دعا و
نماز پیش از بیرون آمدن برای سفر حج،
خشوع در مسیر حج و
حرمو
احرام،
انجام
غسل هنگام ورود به حرم و پیاده پای نهادن به آن،
غسل
و
تلبیه در
روز عرفه، دعا هنگام حرکت به سوی
عرفات،
دعای ویژه هر یک از امامان مانند امام حسین(ع)
و امام سجاد(ع)
و امام صادق(ع)
و امام رضا(ع)
در عرفات، مناجات برخی از ایشان بالای
کوه صفا و رو به
کعبه در
مسجدالحرام و کعبه
کنار
حجر اسماعیلو هنگام طواف
و وداع با
کعبه،
تقسیم گوشت قربانی میان فقیران و همسایگان و خانواده خویش،
نمونههایی از آداب حج برخی اهل بیت به شمار میآیند. پارهای از گزارشها بیانگر آن است که امامان، سنت و دیدگاه پیامبر(ص) را دستمایه رفتار خویش در انجام مناسک قرار میدادند.
در مکه و مدینه در مجموع، اهل بیت اندک زمانی به خلافت رسیدند؛ اما در مقام مشاور برای خلفا و صحابه پیامبر(ص)
به آنان در حل پارهای مشکلات یاری میدادند.
امام علی(ع) و امام حسن(ع) در ماجرای قتل عثمان کوشیدند از قتل عثمان پیشگیری و صلح را برقرار کنند. از این رو، بارها مخالفت خویش با قتل عثمان را بیان کردند
و حتی به دفاع از وی برخاستند.
در پی قتل
عثمان و بیعت عمومی مردم با امام علی(ع) برای تصدی خلافت، ایشان کوشید آرامش را در مدینه برقرار سازد و با گماشتن والیانی برای مدینه و مکه، برای دفع ناآرامیهای پدید آمده از سوی
طلحه و
زبیر و سپس
معاویه، به
عراق هجرت کرد.
قُثَم بن عباس،
سهل بن حنیفو
ابوایوب انصاریرا از کسانی شمردهاند که در دوره خلافت امام علی(ع) عهدهدار ولایت
حرمین به ویژه مدینه بودند.
در مدت خلافت امام، افرادی همچون
عبدالله بن عباس و قثم بن عباس، امارت حج را بر عهده داشتند.
در پی امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کانون توجه مردم مدینه بودند و چهره برتر و شایسته خلافت شمرده میشدند.
به همین رو، هنگامی که معاویه با هدفِ گرفتن بیعت برای
یزید به مدینه آمد، پیش از همه با امام حسین(ع) به گفتوگو نشست و کوشید تا ایشان را قانع کند.
بر پایه برخی نقلها، امام حسین(ع) با بهرهگیری از فرصت حج، در جمع
صحابه و
تابعان به افشاگری درباره معاویه و کارهای نادرست او پرداخت.
بعدها نیز که در مخالفت با یزید و به سبب خودداری از بیعت با وی، از مدینه بیرون رفت، انتخاب مکه میتوانست راهی برای رساندن پیام ایشان به عموم مسلمانان در اجتماع حج باشد.
جایگاه اجتماعی اهل بیت پس از امام حسین(ع) نیز محفوظ ماند و سفارش یزید و دیگر خلفای اموی به والیان خود برای نیک رفتاری با امام سجاد(ع)
را میتوان شاهدی بر این مدعا دانست.
افزون بر این، به سبب جایگاه یاد شده،
مروان بن حکم در حمله یزید به مدینه به سال ۶۳ق. (رخداد
حرّه) از بیم تعرض مردم مدینه به خانوادهاش، آنان را به
امام سجاد(ع) سپرد و امام نیز آنها را همراه خانواده خویش به
ینبع فرستاد.
روش امام سجاد(ع) در بیعت صوری با یزید و همکاری نکردن با شورشیان مدینه در رخداد حره
را از علل مصون ماندن ایشان و خانوادهشان از پیامدهای ناگوار حمله به مدینه دانستهاند.
ماجرای بازماندن
هشام بن عبدالملک از
استلام حجرالاسود به سبب ازدحام جمعیت و احترام مردم به امام سجاد(ع) و کنار رفتنشان برای حرکت امام که به شگفتی هشام و سرودن قصیده معروف
فرزدق انجامید
و نیز برخی گزارشها درباره بیرون نرفتن قاریان مدینه از شهر به سوی
مکه پیش از بیرون آمدن امام سجاد(ع)
نشانههایی دیگر از ارجمندی ایشان نزد عموم مردم و دانشوران است.
برخی گزارشها گویای آن است که امامان شیعه دستکم تا هنگام امام صادق(ع)
و
امام کاظم(ع) از سوی برخی سنیان خلیفه قانونی و مشروع حکومت اسلامی شناخته میشدند و حاکمان نیز به جایگاه معنوی و پیشوایی آنان باور داشتند.
طبریو به تبع او
ابن اثیر کار
مامون در واگذاری ولایتعهدی به امام رضا(ع) را بدان سبب دانستهاند که ایشان دانشمندترین، باتقواترین و با فضیلتترین فرد در میان
آل علی(ع) و
آل عباس بود. در دورههای بعد نیز برخی از اهل سنت به برتری بعضی از امامان بر حاکمان و خلفای هنگام خویش اعتراف کردهاند.
امامان پسین نیز محبوب توده مردم و دارای پایگاه اجتماعی نزد آنان بودند. نمونهای از محبوبیت یاد شده را میتوان از گزارش
یحیی بن هرثمه، مامور
متوکل، برای انتقال
امام هادی(ع) از
مدینه به
سامرا دریافت. وی برآشفتن واندوه مردم در پی آگاهی از قصد متوکل برای تبعید امام به سامرا را بیسابقه دانسته است.
این جایگاه مردمی سبب میشد تا حاکمان دستکم در ظاهر به امامان احترام گذارند.
در نمونهای، متوکل امام جمعه مدینه را که به امام هادی(ع) بیاحترامی کرده بود، برکنار کرد.
با این همه، سیاست
خلفای اموی و عباسی در برابر اهل بیت همواره بر پایه احترام و مدارا نبود و گاه با لعن،
سختگیری،
تبعید و زندانی
همراه بوده است که همگی را میتوان در مسیر تاثیرگذاری فراوان اهل بیت در مدینه و تلاش مخالفان در دور ساختن شیعیان از ایشان دانست.
در مکه و مدینه گویا به سبب ضعف فرهنگ مکتوب عرب
و منع
کتابت حدیث تا دوران تدوین
و نیز فشارهای سیاسی امویان،
از امام حسن(ع) ۱۴۸
و از امام حسین(ع) ۱۶۵ حدیث فقهی
بیشتر به جا نمانده است. اما با برطرف شدن موانع یاد شده، در دوره تضعیف حکومت اموی تا تثبیت عباسیان، زمینههای گسترش معارف اهل بیت فراهم شد و بازماندگان
صحابه،
تابعان، رؤسای مذاهب و دانشوران دیگر مناطق اسلامی مانند
خراسان که به حج میآمدند،
امامان شیعه را به دانش و
تقوا شناخته،
از دانش ایشان به ویژه برای فراگیری
مناسک حج بهره میگرفتند.
پارهای گزارشها که گویای ناآگاهی مسلمانان از برخی احکام دینی است،
نقش امامان به ویژه امام سجاد(ع) را در آموزش شیوه درست مناسک و احکام روشنتر میسازد. به دلیلهای سیاسی، امام سجاد(ع) در میان فقیهان هفتگانه
حجاز نبود؛ اما از آنان،
سعید بن مسیب مخزومی (۹۴ق.) را از شاگردان امام سجاد(ع)
و
قاسم بن محمد بن ابیبکر (۱۰۷ یا ۱۰۸ق.) را از شاگردان امام سجاد(ع) و باقر(ع)
شمردهاند. مجموعه
صحیفه سجادیه از امام سجاد(ع) را که شامل ۵۴ دعا در موضوعات گوناگون، میتوان نمایانگر نقش معنوی ایشان در جامعه خویش دانست. ایشان همچنین در مسجد پیامبر(ص)، مردم و به ویژه یاران خویش را موعظه مینمودند و معارف اسلامی را برایشان بیان میکردند.
امامان پس از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز احکام شریعت به ویژه
مناسک حج را به عموم مردم و پیروان خویش آموزش میدادند و از فرصت حج برای این منظور بهره میبردند.
از هنگام امام جواد(ع) به سبب مراقبتهای سیاسی حاکمان، ارتباط با امامان محدودتر شد و شمار روایتهای ایشان رفته رفته کاهش یافت
؛ اما ارتباط با شیعیان بیش از گذشته در قالب نامه ادامه پیدا کرد.
افزون بر
شیعه که علوم خود را وامدار اهل بیت پیامبر(ص) است، فقیهان بزرگ مذاهب چهارگانه اهل سنت، مستقیم یا با واسطه، از مکتب آنان بهره گرفتهاند.
ابوحنیفه (۱۵۰ق.) و
مالک بن انس (۱۷۹ق.) بیواسطه از امام صادق(ع) بهره علمی بردهاند.
ابوحنیفه به گونهای مرجع برخی فقیهان دیگر همچون
شافعی (۲۰۴ق.) و
احمد بن حنبل (۲۴۱ق.) است.
بسیاری از دانشوران حدیث و فقه مکه و مدینه مانند
ابنشهاب زهری (۱۲۴ق.)،
عمرو بن دینار (۱۲۶ق.)،
ربیعة بن عبدالرحمن (۱۳۶ق.)،
عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج (۱۴۹ یا ۱۵۰ق.)
و
سفیان بن عیینه (۱۹۸ق.)
را نیز از اصحاب حدیثی اهل بیت به ویژه امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شمردهاند.
دیگر اهل سنت نیز روایاتی را از برخی امامان اهل بیت گزارش کردهاند.
افزون بر این، بزرگان اهل سنت مقام علمی و معنوی امامان اهل بیت از جمله امام سجاد(ع)
و امام باقر(ع)
و امام صادق(ع)
را ستودهاند. در گزارشهایی، ابوحنیفه امام صادق(ع) را داناترین مردم زمان خویش دانسته
و به نقش محوری ایشان در آموزش مناسک حج به مردم اعتراف کرده است.
مالک بن انس نیز دانش و عبادت و پرهیزگاری امام صادق(ع) را ستوده و ایشان را بینظیر دانسته است.
گویا به سبب همین جایگاه و بهرهرسانی علمی است که برخی پژوهشگران، امامان به ویژه امام صادق(ع) را دارای حلقه درس در
مسجد نبوی دانستهاند.
شواهد و گزارشهای دیگر، گویای برتری علمی دیگر امامان شیعه و آگاهی حاکمان وقت و مردم از آن است.
شهرت امام کاظم(ع) به «عالم» را میتوان نمونهای روشن از این حقیقت دانست.
برخی تندروان اهل سنت، مانند
ابن تیمیه، امامان اهل بیت را در ردیف دیگر دانشوران میشمارند؛ اما آنان نیز به دانش و
زهد امامان اعتراف کردهاند.
برخی بنیانگذاری دانشهای اسلامی مانند
فقه،
تفسیر، کلام و ادبیات را به شاگردان مستقیم یا با واسطه اهل بیت به ویژه امام علی(ع)
و امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
نسبت دادهاند.
جنبهای دیگر از نقش علمی و فرهنگی اهل بیت در پاسخ به پرسشهای حضوری اصحاب
و مردم و دانشمندان دیگر شهرها
و فرقههای گوناگون
و نامههای فراوان پیروان خویش درباره موضوعات گوناگون
از احکام حج
نمود یافته است. به طور خاص، اهل بیت از موسم حج برای دیدار با افراد و پاسخ به پرسشهای آنان بهره برده، سیره
و دیدگاه
رسول خدا(ص) در مناسک حج را تبیین مینمودند و گاه اختلافهای موجود میان شیعیان را برطرف میکردند.
آنان برخی از کجرویهای دانشوران دیگر فرقهها
و پیروانشان
درباره حج را گوشزد
و گاه نیز برداشت برخی اصحاب خویش از احکام حج را تصحیح میفرمودند.
اهل بیت همچنین در برابر فرقههای منحرف مانند
غلات،
مرجئه،
خوارج،
هاشمیه (گروهی از
کیسانیه)،
صوفیهو دیگر مخالفان
به هدایت، روشنگری و اصلاح فکری و علمی میپرداختند.
مجموعه دستاوردهای حرکت علمی امامان که در آغاز به شکل
اصول اربعمائه و سپس در کتابهای چهارگانه (
الکافی،
من لایحضره الفقیه،
الاستبصار و
تهذیب الاحکام) و دیگر منابع روایی شیعه گردآوری شد، بعدها دستمایه فقهیان شیعه برای استنباط احکام شرعی قرار گرفت.
بخشی دیگر از تلاش فرهنگی اهل بیت به ویژه امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به رویارویی با کارهای تازه مسلمانانی اختصاص داشت که متاثر از کیش سابق خویش، روایاتی دروغین درباره پیامبران و سیره پیامبر(ص) و شعائر اسلامی گزارش میکردند.
در نمونهای، امام باقر(ع) سخن
کعب الاحبار درباره
سجده هر روز
کعبه در برابر
بیت المقدس را دروغ شمرده و کعبه را محبوبترین مکان روی زمین نزد
خداوند دانسته است.
امامان اهل بیت در مسیر ایفای نقش فرهنگی و علمی خود، شاگردانی را برای مناظره با پیروان دیگر مذاهب پرورش میدادند.
شماری از منابع، بسیاری از یاران اهل بیت
به ویژه امام باقر(ع)
و امام صادق(ع)
را یاد کردهاند. اهل بیت همچنین از فرصت حج
و زیارت پیامبر(ص)
برای اعلان حقانیت خویش در برابر مخالفان بهره میگرفتند و نیز با آنان درباره مسائل گوناگون از جمله احکام مربوط به حج و
حرمین، به احتجاج علمی میپرداختند.
جنبه دیگر تلاش امامان به سعی ایشان به ویژه در ایام حج برای برطرف ساختن شک شیعیان درباره وفات امام پیشین و اعتقاد آنها به غیبت وی و نیز بیان امامت خود برمیگردد
که به سبب پارهای سختگیریهای سیاسی حکومت برای گروههایی از شیعیان پدید میآمد.
منابع به نقش مشورتی برخی از اهل بیت در گسترش و بازسازی
مسجدالحرام نیز اشاره کردهاند. بر پایه روایات، امام سجاد(ع) در پی تخریب کعبه در دوران
حجاج بن یوسف، در بازسازی آن و نصب
حجرالاسود نقش داشت
و امام کاظم(ع) برای تخریب خانههای پیرامون مسجدالحرام به منظور گسترش آن در دوران
مهدی عباسی (حک: ۱۵۸-۱۶۹ق.) به وی مشاوره داد.
افزون بر این، پارهای روایتها به تاثیر معنوی اهل بیت بر حج و حجگزاران اشاره کردهاند که از آن جمله میتوان دعا در موسم حج برای بارش باران و استجابت آن،
مهربانی و خوشرفتاری با مخالفان خویش،
پند دادن به برخی افراد
و ایجاد تحول باطنی در آنان
را برشمرد.
بر پایه روایتهای امامیه و شماری از منابع اهل سنت،
امام دوازدهم(ع) روز عاشورا
در مسجدالحرام
ظهور خواهد کرد و بیش از ۳۰۰ نفر
از مردم مصر، شام و عراق میان رکن و مقام
با ایشان بیعت میکنند. برخی روایتها نیز بر ظهور ایشان در مدینه و آن گاه حرکت به سوی مکه دلالت دارند.
بر پایه گزارش مشهور پذیرفته شده میان شیعه،
امام علی(ع) در کعبه زاده شد.
زادگاه
پیامبر(ص) و
حضرت فاطمه(س) در مکه بنایی مشخص داشت؛ اما با تسلط پیروان
محمد بن عبدالوهاب بر مکه، به سال ۱۳۴۳ق. ویران گشت.
باب علی(ع) از درهای جنوب دیوار شرقی مسجدالحرام است که گفته میشود ایشان از این در برای نماز به مسجد وارد میشد.
نزدیک
دار العجله، سمت
صفا و مروه، خانهای معروف به
دار ابی سعید قرار داشته که به نقلی زادگاه
امام صادق(ع) بوده و به سال ۶۲۳ق. به اهتمام برخی همسایگان بازسازی
و در دوران سعودی ویران گشت.
منابع تاریخی از آثار فراوان اهل بیت در
مدینه و پیرامون آن یاد کردهاند. افزون بر حرم پیامبر اسلام، آرامگاه چهار تن از امامان معصوم،
امام مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) و
امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
در مدینه و سمت غرب
بقیع در شرق
مسجدالنبی قرار گرفته است. سفرنامهها از وجود گنبد و ضریحی چوبی برای ایشان در بقیع یاد کردهاند
که در حدود سال ۱۳۴۴ق. ویران شد.
در سخنی غیر مشهور آمده که بدن امام علی(ع)
و نیز سر
امام حسین(ع) در بقیع دفن شده است.
قبر حضرت فاطمه(س) در مدینه قرار دارد؛ اما در تعیین محل دقیق آن اختلاف نظر است و آن را در بقیع
یا روضه میان منبر و قبر پیامبر(ص)
دانستهاند. خانه پیامبر(ص) که در آغاز سمت چپ
قبله و همراه با مسجد ایشان در یک حیاط قرار داشت و یک در از آن به مسجد باز میشد، به تدریج از فضای مسجد جدا گشت و اتاقهای کوچکی ویژه همسران پیامبر(ص) ساخته شد. از دوران
بنیامیه، خانه پیامبر(ص) و خانههای پیرامون رفته رفته به مسجد اضافه گشتند.
خانه امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) پشت حجره پیامبر، در شرق مسجد و حجره
عایشه قرار داشت و دارای محراب
و نیز دری به سوی غرب در داخل مسجد بود.
در دیوار آن، روزنهای به خانه پیامبر(ص) باز شده بود که ایشان از آنجا با اهل بیت سخن میگفت و از حال آنان آگاه میشد. پس از چندی این روزنه به خواسته فاطمه(س) مسدود گشت.
به گفته برخی، روزنه یاد شده مکانی است که پیامبر(ص) مدتی در پی نزول
آیه تطهیر، آن را تلاوت و اهل بیت را برای نماز فرامیخواند.
بیت الاحزان یا
مسجد فاطمه(س) که به دست علی(ع) و بر پایه سخن مشهور در بقیع و سمت شمال قبرهای امامان شیعه،
ساخته شد و محل عزاداری حضرت زهرا(س) در پی رحلت پیامبر(ص) به شمار میرفت، به سال ۱۳۴۴ق. در دوران
آل سعود ویران گشت.
خانههای امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) در فضای سنگفرش شده امروزی میان درِ اصلی بقیع و حرم رسول خدا(ص) قرار داشت که در فاصله سالهای ۱۳۶۰-۱۳۶۶ق. ویران و به محل عبور زائران تبدیل گشت.
شماری از منابع شیعی نماز خواندن در دو خانه یاد شده را مستحب دانستهاند.
به گفته برخی، تا سده نهم ق. که شیخ حرم نبوی، شجاعی شاهین جمالی، در محل خانه امام صادق(ع) خانهای برای خود ساخت، اثر محراب خانه امام در آن باقی بود.
برخی نیز از منزلی متعلق به
امام رضا(ع) در خاخ، نزدیک
حمراءالاسد در مدینه یاد کردهاند.
منابع از مساجدی در مدینه یاد کردهاند که با رویدادهایی در آغاز اسلام و یک یا چند تن از اهل بیت ارتباط دارند:
مسجد مباهله در شرق حرم پیامبر
؛
مسجد فضیخ (رد الشمس) در جنوب شرقی مدینه و حدود یک کیلومتری شرق
مسجد قبا ه به باور شیعه، محل رد الشمس برای علی(ع) بوده است
؛
مسجد غدیر خم در مسیر حاجیان نزدیک
جحفه؛
مسجد امام علی(ع) در
دارالشفا که بر پایه روایتی، ایشان در آنجا
نماز عید خواند
و در پی گسترش و بازسازی به سال ۱۴۱۱ق. امروزه کنار خیابان و سمت چپ کسی قرار میگیرد که از جنوب غربی صحن مسجدالنبی بیرون میرود.
افزون بر این، برخی آثار موجود در مسجدالنبی به طور ویژه با یکی از اهل بیت ارتباط یافته است.
محراب فاطمه(س) در جنوب
محراب تهجد و درون مقصوره حرم و متصل به ستونی کنار
صندوق حضرت زهرا(س) قرار دارد.
در قسمت شرقی حرم و در سمت حجره نبوی نیز دری است به نام
باب السیدة الزهراء که محل ورود و خروج خادمان است.
برخی دری را که سمت
باب جبرئیل به عنوان در خانه فاطمه مشهور است، همان دری میدانند که به سوی کوچه باز میشده است.
در همان سمت، دری است موسوم به باب علی(ع) که به سبب نزدیکی به خانه علی(ع) بدین نام خوانده شده است.
این در ضمن بازسازی دیوار شرقی برداشته شد
؛ اما به سال ۱۴۱۳ق. دری به همین نام ساختند.
استوانه حَرس یا استوانة علی بن ابی طالب(ع) نیز جایگاه عبادت علی(ع) بود و ایشان کنار آن مینشست و از پیامبر نگهبانی میکرد.
منابع تاریخی از آبادیها، باغها، چشمهها و چاههایی متعلق به اهل بیت: یاد کردهاند؛ از جمله
باغ فدک که در ۱۳۰ کیلومتری شمال مدینه قرار دارد.
به باور
شیعه، این باغ از سوی پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) بخشیده شد
و در پی فوت پیامبر(ص)، کشمکش تاریخی میان ایشان و
خلیفه اول بر سر آن درگرفت.
برخی از چشمهای به نام
عین فاطمه نزدیک
زَباله یاد کردهاند که آجر مسجد پیامبر در آنجا ساخته میشد.
قریه ام العِیال در جنوب شرقی مدینه و در مسیر مکه را نیز صدقه فاطمه دانستهاند.
مهمترین املاک و صدقات امام علی(ع) در
ینبع قرار داشت
و بیشتر شامل چشمههایی بود که آنها را وقف نمود. مجموعه چشمههای موسوم به «
بُغَیبِغه» و نیز «
عین ابونیزر» از آن شمار هستند
که آنها را برای فقیران مدینه و در راه ماندگان وقف کرد و به حسنین(ع) اجازه داد هر گونه صلاح میدانند در آن تصرف کنند.
بعدها امام حسین(ع) اولی را به
عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بخشید.
آبار علی نخلستانی با مجموعهای از چاهها در جنوب مدینه قرار دارد
که برخی معتقدند امام علی(ع) آنها را حفر کرده است.
از املاک و چشمههایی متعلق به امام علی(ع) در مناطق دیگر از جمله
عین موات و
عین ناقه در
وادی القری، باغی به نام «
فُقَیرین» در منطقه عالیه،
بئر قیس و
شجره،
صدقه
وادی ترعه میان مدینه و
خیبر و
چشمه سُوَیقه نزدیک
سَیاله نیز یاد کردهاند.
به گفته برخی،
حفیاء از زمینهای وقفی امام حسن(ع)
و
مرتج از زمینهای نزدیک مدینه متعلق به ایشان بوده است.
همچنین چشمه
یحَنِّس در مدینه را از اموال امام حسین(ع) دانستهاند که بعدها امام سجاد(ع) آن را برای گزاردن دَین پدر، به
ولید بن عتبه فروخت.
منابع تاریخی از صدقاتی دیگر نیز برای اهل بیت یاد کردهاند.
مسلمانان و حجگزاران در طول تاریخ به آثار و قبور اهل بیت در حرمین توجهی ویژه داشتهاند. در روایتها بر زیارت پیامبر(ص) و دیگر معصومان بسیار تاکید شده است.
نمونههایی از آمدن دوستان و پیروان اهل بیت از سرزمینهای دور
خراسان به مدینه نزد ایشان در پی مراسم حج در منابع گزارش شده که با انگیزههایی همچون زیارت، پرسش و پرداخت
خمس همراه بوده است.
شماری از منابع تاریخ محلی
و سفرنامهها گزارشهایی از توجه زائران به قبور اهل بیت بقیع و زیارت ایشان دادهاند.
گونههایی دیگر از توجه و ابراز محبت به اهل بیت در قالب
وقف به نام ایشان و نیز ثبت کتیبههایی شامل نامهایشان از گذشته دور تا کنون در بخشهایی از
حرمین گزارش شده است. در دورهای کوتاه که
حسین بن حسن افطسی از نوادگان امام حسن(ع) بر مکه استیلا یافت (۲۰۰ق.)، روی پرده کعبه سلام بر پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان نوشته شد.
به گفته
سباعی،
شیخ مغربی در اواخر سده یازدهم ق. در
مسعی تکیههایی در محل
خانه خدیجه و تولد حضرت فاطمه(س) برای فقیران ساخت که به تکیه سیده فاطمه(س) شناخته میشد.
غازی (۱۳۶۵ق.) یک درِ آن تکیهها را به سوی
زقاق الحجر و در دیگر را در سمت مسعی وصف کرده و سازندهاش را
محمد حسیب پاشا (حک: ۱۲۶۴-۱۲۶۶ق.) دانسته است.
کردی (۱۴۰۰ق.) از ساختن مدرسه حفظ قرآن در محل آن در دوران خویش یاد میکند.
برخی گزارشها از نوشتن این بیت شعر در بالای درِ بقعه بقیع، پیش از ویرانی آن یاد کردهاند: «لی خمسة اطفی بهم حرّ الجحیم الحاطمة/ المصطفی و المرتضی وابناهما و الفاطمة».
در پیرامون دیوارهای صحن نبوی، اسامی
چهارده معصوم،
صحابه و شماری دیگر از بزرگان
اسلام نوشته شده است.
برخی به پشتوانه روایتهای شفاهی از
علویان ترکیه، نوشتن نام چهارده معصوم بر دیوارهای یاد شده و نیز سرودههایی در مدح اهل بیت به ویژه امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) گرداگرد حجره پیامبر و خانه فاطمه(س) و
صُفّه را به مهندسی عثمانی از علویان ترکیه نسبت دادهاند که به دوره بازسازی حرم نبوی در آستانه سده ۱۴ق. بازمیگردد. بعدها آثار یاد شده جز اسامی معصومان تا حد فراوان محو شدند.
دیدگاه اهل بیت درباره موضوعات گوناگون مرتبط با حج و حرمین در منابع روایی شیعه به ویژه کتابهای چهارگانه بازتاب یافته است.
بسیاری از روایتهای اهل بیت به موضوعاتی مانند پیشینه
کعبه،
حرمت و امنیت
حرم،
حجگزاری پیامبران پیشین،
پارهای رخدادهای تاریخی مکه مانند ذبح
اسماعیل و
اصحاب فیل،
جنبه معنوی حج
و آثار آن،
علت وجوب حج،
انواع آن (
تمتع،
قِران و
اِفراد) و شرایط و چگونگی هر یک،
جزئیات
و حکمت برخی مناسک آن،
فضیلت برخی کارها مانند ختم قرآن، نماز، دعا، مجاورت مکه،
نگریستن به کعبه،
تبرک جستن به پرده آن،
فضیلت شریک ساختن دیگران در ثواب حج،
به جا آوردن حج به نیابت از دیگران
به ویژه اهل بیت:،
فضیلت و مناسک و آداب منبر و روضه و مقام پیامبر(ص) و مسجد ایشان،
تعیین حدود حرم مدینه
و بسیاری از احکام مربوط به حج و حرمین پرداختهاند. بخشی از روایتهای اهل بیت: گویای اختلافنظر ایشان با دیدگاه فقهی دیگر مذاهب اسلامی است.
برای نمونه، بر خلاف نظر ابوحنیفه
و شافعی،
احرام پیش از میقات را جایز نمیدانند و معتقدند بدین سان، جز در هنگام ضرورت، احرام منعقد نمیشود.
نیز شیعیان بر خلاف دیگر مذاهب فقهی
بر پایه روایتی از اهل بیت:
طواف نساء را برای بیرون آمدن از احرام شرط میدانند.
بر پایه برخی روایتهای اهل بیت:، وقوف در مزدلفه از ارکان حج شمرده میشود و ترک آن سبب بطلان حج میگردد.
بیانگر تفسیر ایشان از آیات مرتبط با حج است که افزون بر کتابهای چهارگانه،
در تفاسیر روایی شیعه ذیل آیات مربوط به حج آورده شده است. روایاتی نیز برخی آیات مربوط به حج را به مقام معنوی اهل بیت تاویل کردهاند.
افزون بر گزارشهای فراوان از اهتمام گسترده ایشان به انجام حج (همین مقاله: زندگی در حرمین، حجگزاری اهل بیت: ) در روایاتی نیز ایشان بر وظیفه حاکمان برای واداشتن مردم به حج و زیارت پیامبر(ص) اشاره و تاکید کردهاند که لازم است در صورت فقدانِ توان مالی، هزینه سفر مردم از بیت المال پرداخت شود.
آنان همچنین به پیروانشان دستور میدادند در پی مراسم حج، برای زیارت مرقد پیامبر(ص) به مدینه بروند
و هواداری خویش از اهل بیت: را اعلان کنند.
افزون بر این، روایتهای شیعه زیارتِ هر یک از امامان در دوره زندگانی یا پس از وفات را مستحب و به منزله زیارت پیامبر(ص) دانسته و به برخی آثار دنیوی و اخروی آن اشاره کردهاند.
روایاتی نیز گویای استحباب نماز در برخی مکانهای منسوب به اهل بیت مانند مسجد غدیر خم•
و خانه فاطمه• هستند.
منابع
•
آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش
•
آثار المدینة المنوره: عبدالقدوس الانصاری، مدینه، مکتبة السلفیه، ۱۳۹۳ق
•
الآحاد و المثانی: ابن ابی عاصم (م. ۲۸۷ق.)، به کوشش باسم فیصل، ریاض، دار الدرایه، ۱۴۱۱ق
•
آموزههای فقهی «الهیات و حقوق» (فصلنامه): مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی
•
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق
•
اثبات الهداة: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۲۲ق
•
الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. ۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق
•
احقاق الحق: نورالله الحسینی الشوشتری (م. ۱۰۱۹ق.)، تعلیقات شهاب الدین نجفی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۶ق
•
اخبار المدینه: محمد ابن زباله (م. ۱۹۹ق.)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق
•
اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
•
اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق
•
الاختصاص: المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
اربعة کتب اسماعیلیه: به کوشش اشتروطمان، بغداد، مکتبة المثنی، ۱۲۸۱ق
•
الارشاد: المفید (م. ۴۱۳ق.)، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
اساس البلاغه: الزمخشری (م. ۵۳۸ق.)، به کوشش محمد باسل، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق
•
الاستبصار: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش
•
الاستنصار: محمد الکراجکی (م. ۴۴۹ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق
•
اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی
•
الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
•
اصل الشیعة و اصولها: آل کاشف الغطاء (م. ۱۳۷۳ق.)، به کوشش علاء آل جعفر، قم، مؤسسه امام علی۷، ۱۴۱۵ق
•
اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (م. ۱۳۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق
•
الاعتقادات: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش عصام عبدالسید، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف
•
اقبال الاعمال: ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.)، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۸ق
•
الاقناع: الشربینی (م. ۹۷۷ق.)، بیروت، دار المعرفه
•
الام: الشافعی (م ۲۰۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق
•
امالی: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، به کوشش حلبی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۳ق
•
الامالی: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۷ق
•
الامام الصادق و المذاهب الاربعه: اسد حیدر، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۳۹۰ق
•
الامامة و السیاسه: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، ۱۴۱۳ق
•
الامامة و التبصره: علی ابن بابویه القمی (م. ۳۲۹ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی [، ۱۴۰۸ق
•
الامان من اخطار الاسفار: ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق
•
امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
•
الانتصار: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق
•
الانوار البهیه: شیخ عباس القمی (م. ۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق
•
اوائل المقالات: المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش الانصاری، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
اهل بیت فی آیة التطهیر: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، مرکز الاسلامی للدراسات، ۱۳۸۲ش
•
بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
•
البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق
•
بدایة المعارف: محسن خرازی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق
•
البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
•
البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق
•
بصائر الدرجات: الصفار (م. ۲۹۰ق.)، به کوشش کوچهباغی، تهران، اعلمی، ۱۴۰۴ق
•
پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش
•
تاج الموالید: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۶ق
•
التاریخ الامین: عبدالعزیز المدنی، مدینه، مطبعة الامین، ۱۴۱۸ق
•
تاریخ الخلفاء: السیوطی (م. ۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، مصر، مطبعة السعاده، ۱۳۷۱ق
•
تاریخ الخمیس: حسین الدیاربکری (م. ۹۶۶ق.)، بیروت، مؤسسة شعبان، ۱۲۸۳ق
•
التاریخ الشامل للمدینة المنوره: عبدالباسط بدر، مدینه، ۱۴۱۴ق
•
التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق
•
تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. ۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق
•
تاریخ امراء المدینه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار کنان
•
تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق
•
تاریخ حرم ائمه بقیع: محمد الصادق النجمی، ترجمه، المهری، قم، موسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۲۹ق
•
تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق
•
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق
•
تاریخ عمارة و اسماء ابواب المسجدالحرام: طه عبدالقادر، مکه، جامعةام القری
•
تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
•
تاریخ معالم المدینه: احمد یاسین احمد الخیاری (م. ۱۳۸۰ق.)، به کوشش عبیدالله کردی، عربستان، دار العلم، ۱۴۱۲ق
•
تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق
•
تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره: اصغر قائدان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش
•
تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
•
تاسیس الشیعه: سید حسن الصدر، عراق، دار الکتب العراقیه، ۱۳۷۰ق
•
تاویل الآیات الظاهره: سید شرف الدین علی الحسینی الاستر آبادی (م. ۹۶۵ق.)، به کوشش استاد ولی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۹ق
•
التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
التحریر و التنویر: ابنعاشور (م. ۱۳۹۳ق.)، مؤسسة التاریخ
•
تحف العقول: حسن بن شعبة الحرانی (م. قرن۴ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
•
التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش
•
تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد: سید علی قاضی عسکر، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش
•
تذکرة الحفّاظ: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
تذکرة الخواص: سبط بن الجوزی (م. ۶۵۴ق.)، قم، الرضی، ۱۴۱۸ق
•
تصحیح اعتقادات الامامیه: المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش درگاهی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
التعریف بتاریخ و معالم المسجد النبوی الشریف: ضیاء بن محمد عطار، جده، کنوز المعرفه، ۱۴۳۲ق
•
تفسیر ابن ابی حاتم (تفسیر القرآن العظیم): ابن ابی حاتم (م. ۳۲۷ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۱۹ق
•
تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق
•
تفسیر العیاشی: العیاشی (م. ۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه
•
تفسیر قمی: القمی (م. ۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق
•
التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق
•
تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. ۵۱۰ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه
•
تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل): البیضاوی (م. ۶۸۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق
•
تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. ۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق
•
تفسیر فرات الکوفی: الفرات الکوفی (م. ۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش
•
تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. ۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
•
تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق.)، به کوشش احمد فرید، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق
•
تقریب المعارف: ابوصالح الحلبی (م. ۵۵۵ق.)، به کوشش الحسون، محقق، ۱۴۱۷ق
•
تنبیه الغافلین: المحسن ابن کرامه (م. ۴۹۴ق.)، به کوشش آل شبیب الموسوی، مرکز الغدیر، ۱۴۲۰ق
•
تهذیب الاحکام: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
•
تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق
•
تهذیب الکمال: المزی (م. ۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق
•
جامع بیان العلم و فضله: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۸ق
•
جامعالبیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق
•
الجرح و التعدیل: ابن ابی حاتم الرازی (م. ۳۲۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۷۲ق
•
جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
چهارده نور پاک: عقیقی بخشایشی، تهران، نوید اسلام، ۱۳۸۱ش
•
حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. ۱۲۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
•
حج الانبیاء و الائمه: معاونیة التعلیم و البحوث الاسلامیة فی الحج، تهران، مشعر، ۱۴۱۶ق
•
حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه، آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش
•
الحد الفاصل بین الراوی و الداعی: الرامهرمزی (م. ۳۶۰ق.)، به کوشش محمد الخطیب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق
•
حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق.) و العبادی (م. ۹۹۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
حیاة الحیوان الکبری: الدمیری (م. ۸۰۸ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق
•
حیات فکری سیاسی امامان شیعه: رسول جعفریان، قم، انصاریان، ۱۳۷۶ش
•
الخراج و النظم المالیة للدولة الاسلامیه: محمد ضیاء الدین الریس، قاهره، الدارالتراث، ۱۹۸۵م
•
الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
•
خصائص الائمه: الشریف الرضی (م. ۴۰۶ق.)، به کوشش الامینی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامی، ۱۴۰۶ق
•
الخلاف: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق
•
الدر المنثور: السیوطی (م. ۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق
•
الدر النظیم: یوسف بن حاتم العاملی (م. ۶۶۴ق.)، قم، النشر الاسلامی
•
الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
•
دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق
•
دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن ۴)، قم، عثت، ۱۴۱۳ق
•
الذریة الطاهره: محمد بن احمد الدولابی (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش الحسینی الجلالی، کویت، الدار السلفیه، ۱۴۰۷ق
•
ذکری: الشهید الاول (م. ۷۸۶ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۹ق
•
رجال طوسی: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق
•
رجال کشّی (اختیار معرفة الرجال): الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت، ۱۴۰۴ق
•
رسالة ابن ابی زید: القیروانی (م. ۳۸۹ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه
•
الرسائل السیاسیه: الجاحظ (م. ۲۵۵ق.)، بیروت، دار و مکتبة الهلال
•
الرسائل العشر: ابن فهد الحلی (م. ۸۴۱ق.)، به کوشش رجایی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۹ق
•
رسائل المرتضی: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، به کوشش حسینی و رجایی، قم، دار القرآن، ۱۴۰۵ق
•
رسائل فی تاریخ المدینه: حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه
•
روح المعانی: الآلوسی (م. ۱۲۷۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش
•
روضة الواعظین: الفتال النیشابوری (م. ۵۰۸ق.)، به کوشش سید محمد مهدی، قم، الرضی
•
زاد المسیر: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۲ق
•
الزهد و الورع و العباده: ابن تیمیه (م. ۷۲۸ق.)، به کوشش حماد سلامه، محمد عویضه، اردن، مکتبة المنار، ۱۴۰۷ق
•
سنن ابی داود: السجستانی (م. ۲۷۵ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، دار الفکر
•
سنن الترمذی: الترمذی (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق
•
سنن الدارمی: الدارمی (م. ۲۵۵ق.)، احیاء السنة النبویه
•
السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر
•
سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
•
السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق
•
السیرة النبویه: ابنکثیر (م. ۷۷۴ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق
•
سیره پیشوایان: مهدی پیشوایی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۹ش
•
الشافی فی الامامه: السید المرتضی (م. ۴۳۶ق.)، به کوشش حسینی، تهران، مؤسسة الصادق(ع)، ۱۴۱۰ق
•
شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.)، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق
•
شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق
•
شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق
•
شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م. ۵۰۶ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق
•
شیعهشناسی (فصلنامه): قم، موسسه شیعهشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
•
الصافی: الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق
•
الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
•
صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
•
صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. ۶۷۶ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق
•
صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر
•
الصوارم المهرقه: سید نور الله التستری (م. ۱۰۱۹ق.)، به کوشش محدث، تهران، نهضت، ۱۳۶۷ش
•
الصواعق المحرقه: احمد بن حجر الهیتمی (م. ۹۷۴ق.)، به کوشش عبدالرحمن و کامل محمد، لبنان، الرساله، ۱۴۱۷ق
•
ضعفاء العقیلی: محمد العقیلی (م. ۳۲۲ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•
الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•
عبقات الانوار: سید حامد حسین الکهنوی (م. ۱۳۰۶ق.)، اصفهان، کتابخانه امام علی(ع)، ۱۳۶۶ق
•
عدة الداعی: ابن فهد الحلی (م. ۸۴۱ق.)، به کوشش موحد قمی، دار الکتب الاسلامی
•
العروة الوثقی: سید محمد کاظم یزدی (م. ۱۳۳۷ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق
•
العصمه: السید علی الحسینی المیلانی، قم، مرکز الابحاث العقائدیه، ۱۴۲۱ق
•
عقائد الامامیه: المظفر (م. ۱۳۸۱ق.)، قم، انصاریان
•
العقد الفرید: احمد بن عبد ربه (م. ۳۲۸ق.)، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۴ق
•
علم الامام: محمد حسین المظفر، بیروت، دار الزهراء، ۱۴۰۲ق
•
عمدة القاری: العینی (م. ۸۵۵ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
•
عمدة عیون صحاح الاخبار: ابن البطریق (م. ۶۰۰ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق
•
العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
•
عیون اخبار الرضا(ع): الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق
•
عیون المعجزات: حسین بن عبدالوهاب (م. قرن۵ق.)، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۶۹ق
•
الغدیر: الامینی (م. ۱۳۹۰ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش
•
غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (م. ۵۸۵ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۷ق
•
الغیبه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش الطهرانی و ناصح، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
•
الغیبه: النعمانی (م. ۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق
•
الفائق فی غریب الحدیث: الزمخشری (م. ۵۳۸ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷
•
فتح القدیر: الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق.)، بیروت، دار المعرفه
•
فتح المعین: الملیباری الهندی (م. ۹۸۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق
•
فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ق.)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
•
فتوح البلدان: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، ۱۹۵۶م
•
فرائد السمطین: ابراهیم جوینی خراسانی الحموینی (م. ۷۳۰ق.)، بیروت، نشر محمودی، ۱۳۹۸ق
•
فرق الشیعه: النوبختی (م. ۳۱۰ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۴ق
•
الفرقان: محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش
•
الفصول المهمه: ابن صباغ (م. ۸۵۵ق.)، به کوشش الغریری، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق
•
فقه السنه: سید سابق، بیروت، دار الکتاب العربی
•
فیض القدیر: المناوی (م. ۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
•
قرب الاسناد: الحمیری (م. قرن۳ق.)، قم، آل البیت، ۱۴۱۳ق
•
قواعد المرام: ابن میثم البحرانی (م. ۶۹۹ق.)، به کوشش حسینی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۶ق
•
کتاب الاربعین: ابوالفتوح الطائی الهمدانی (م. ۵۵۵ق.)، به کوشش عبدالستار، لبنان، دار البشائر، ۱۴۲۰ق
•
الکلیات معجم فی المصطلحات: ابوالبقاء ایوب الکفوی (م. ۱۰۹۴ق.)، به کوشش عدنان درویش و المصری، بیروت، الرساله، ۱۴۱۹ق
•
الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. ۴۴۷ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۰۳ق
•
الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
•
کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م. ۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق
•
الکامل فی ضعفاء الرجال: عبدالله بن عدی (م. ۳۶۵ق.)، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
•
کتاب سلیم بن قیس: الهلالی (م. ۷۶ق.)، به کوشش انصاری، قم، الهادی، ۱۴۲۰ق
•
الکشاف: الزمخشری (م. ۵۳۸ق.)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق
•
کشف الارتیاب: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق
•
کشف الاسرار: میبدی (م. ۵۲۰ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش
•
کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م. ۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق
•
کشف المراد: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، به کوشش حسنزاده آملی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق
•
کمال الدین: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق
•
کنز العمال: المتقی الهندی (م. ۹۷۵ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
•
گلواژههای حج و عمره: علیرضا بصیری، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش
•
لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق
•
المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
•
مجمع البحرین: الطریحی (م. ۱۰۸۵ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق
•
مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
•
مجمع الزوائد: الهیثمی (م. ۸۰۷ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق
•
المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.)، دار الفکر
•
المحاسن: ابن خالد البرقی (م. ۲۷۴ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش
•
المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (م. ۴۵۶ق.)، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دار الفکر
•
المختصر النافع: المحقق الحلی (م. ۶۷۶ق.)، تهران، البعثه، ۱۴۱۰ق
•
مدینهشناسی: سید محمد باقر نجفی، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش
•
مدینة المعاجز: سیدهاشم البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.)، به کوشش مولایی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۳ق
•
المدینة المنورة معالم و احداث: محیی الدین امام، به کوشش ابراهیم عوفین، ۱۴۲۰ق
•
المدینة فی العصر الاموی: محمد حسن شراب، دمشق، علوم القرآن، ۱۴۰۴ق
•
مرجعیت اهل البیت: ابراهیم امینی، مشعر
•
المزار الکبیر: محمد بن المشهدی (م. ۶۱۰ق.)، به کوشش القیّومی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق
•
المزار: المفید (م. ۴۱۳ق.)، به کوشش ابطحی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
مستدرکات علم رجال الحدیث: علی النمازی الشاهرودی، تهران، ابن مؤلف، ۱۴۱۴ق
•
مستدرک سفینة البحار: علی نمازی شاهرودی (م. ۱۴۰۵ق.)، به کوشش نمازی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق
•
المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. ۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
•
مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر
•
مسند الامام الجواد: عزیز الله عطاردی، قم، المؤتمر العالمی للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۰ق
•
مسند الامام المجتبی: عزیز الله عطاردی، قم، عطارد، ۱۳۷۲ش
•
مصباح الحرمین: عبدالجبار الشکوئی (قرن ۱۴)، به کوشش طباطبایی، مشعر، ۱۳۸۴ش
•
مصباح الشریعه: امام جعفر الصادق(ع) (م. ۱۴۸ق.)، بیروت، الاعلمی، ۱۴۰۰ق
•
مصباح المتهجد: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، بیروت، فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق
•
المصباح المنیر: الفیومی (م. ۷۷۰ق.)، قم، دار الهجره، ۱۴۰۵ق
•
المصنّف: ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
•
المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی
•
مطالب السؤول: محمد بن طلحة الشافعی (م. ۶۵۲ق.)، به کوشش العطیه، نجف، دار الکتب التجاریه
•
المطالب العالیه: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.)، به کوشش سقا، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق
•
معالم مکة و المدینه: یوسف رغد العاملی، بیروت، دار المرتضی، ۱۴۱۸ق
•
معانی الاخبار: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ش
•
معجم احادیث المهدی: علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
•
معجم الفروق اللغویه: ابوهلال العسکری (م. ۳۹۵ق.)، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق
•
المعجم الکبیر: الطبرانی (م. ۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
•
معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. ۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق
•
معین الحکام: علی ابن خلیل الطرابلسی (م. ۸۴۴ق.)، مصر، دار الفکر
•
مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. ۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق
•
المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه
•
مفردات: الراغب (م. ۴۲۵ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، ۱۴۱۲ق
•
المفصل: جواد علی، بیروت، دار الساقی، ۱۴۲۲ق
•
المقالات و الفرق: سعد بن عبدالله الاشعری (م. ۳۱۰ق.)، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۶۱ش
•
المقنع: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، ۱۴۱۵ق
•
مکارم الاخلاق: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق
•
مکتب در فرایند تکامل: حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه ایزدپناه، امارات، داروین، ۱۳۷۵ش
•
من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
•
مناقب الامام امیرالمؤمنین(ع): محمد بن سلیمان الکوفی (م. ۳۰۰ق.)، به کوشش محمودی، قم، احیاء الثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۲ق
•
مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق
•
المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق
•
منتهی السؤول: عبدالله بن سعید الشحاری، جده، دار المنهاج، ۱۴۲۶ق
•
منهاج السنة النبویه: ابن تیمیه (م. ۷۲۸ق.)، به کوشش محمد رشاد، مؤسسة قرطبه، ۱۴۰۶ق
•
منهاج الکرامه: علامه حلی (م. ۷۲۶ق.)، به کوشش عبدالرحیم مبارک، مشهد، تاسوعا، ۱۳۷۹ش
•
منهج الصادقین: فتح الله کاشانی (م. ۹۸۸ق.)، تهران، کتابفروشی محمد علمی، ۱۳۳۶ش
•
مواعظ الامام الشافعی: الشافعی (م. ۲۰۴ق.)، به کوشش الشامی
•
العبر فی خبر من غبر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش محمد السعید، بیروت، دار الکتب العلمیه
•
موسوعة طبقات الفقهاء: جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۸ق
•
موسوعة کلمات الامام الحسین(ع): لجنة الحدیث فی معهد باقر العلوم(ع)، دار المعروف، ۱۴۱۶ق
•
المهذب: القاضی ابن البراج (م. ۴۸۱ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق
•
المیزان: الطباطبائی (م. ۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق
•
میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
•
الناقب فی المناقب: ابن حمزة الطوسی (م. ۵۶۰ق.)، به کوشش نبیل رضا، قم، انصاریان، ۱۴۱۲ق
•
النجاة فی القیامه: ابن میثم البحرانی (م. ۶۷۹ق.)، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق
•
نزهة الناظر: الحسین الحلوانی (م. قرن۵ق.)، قم، مدرسة الامام المهدی [، ۱۴۰۸ق
•
نظم درر السمطین: الزرندی (م. ۷۵۰ق.)، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۷ق
•
نقش تقیه در استنباط: نعمت الله صفری، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش
•
نقض: عبدالجلیل قزوینی رازی (م. ۵۸۵ق.)، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش
•
النکت الاعتقادیه: المفید (م. ۴۱۳ق.)، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
•
النوادر: احمد بن عیسی الاشعری (م. قرن۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی [، ۱۴۰۸ق
•
النور المبین: محمد جمال الدین سرور، قاهره، دار الفکر العربی
•
النهایه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق
•
النهایه: مبارک ابن اثیر (م. ۶۰۶ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش
•
نهج الحق و کشف الصدق: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.)، به کوشش الحسنی الارموی، قم، دار الهجره، ۱۴۰۷ق
•
الوافی بالوفیات: الصفدی (م. ۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق
•
الوافی: الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، به کوشش ضیاء الدین، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۰۶ق
•
وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
•
وسیلة الاسلام بالنبی(ص):احمدبن قنفذ (م. ۸۱۰ق.)، به کوشش المحامی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۰۴ق
•
وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م
•
الهدایة الکبری: حسین بن حمدان الخصیبی (م. ۳۳۴ق.)، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۱ق
•
ینابیع الموده: القندوزی (م. ۱۲۹۴ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، اسوه، ۱۴۱۶ق.