[۱۷]کشّی، اختیار معرفة الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ص۳۷۵.
وی را در زمره هجده تن فقیهی ذکر کرده است که اصحاب امامیه (العِصابة) بر صحت روایات، تصدیق اقوال و فقاهت آنها اتفاق نظر و اجماع دارند. کشّی
[۱۸]کشّی، اختیار معرفة الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ص۲۳۸.
[۱۹]کشّی، اختیار معرفة الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ص۳۷۵.
[۲۰]کشّی، اختیار معرفة الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ص۵۵۶.
نامهای این هجده تن را در سه گروه شش نفری آورده و جمیل را در گروه دوم قرار داده است. این سه گروه ــکه در اصطلاح حدیثی شیعه، به اصحاب اجماع معروفاند
و بالاترین درجات اعتماد و وثاقت را در فقه و حدیث شیعه دارندــ به ترتیب در سه طبقه از اصحاب مشترک امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، اصحاب امام صادق علیهالسلام و اصحاب مشترک امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام جای میگیرند.
در اسناد یاد شده است. چون نام جمیل، میان جمیلبن درّاج و جمیلبن صالح، از اصحاب موثق امام صادق علیهالسلام، مشترک و محتمل است، وی براساس طبقه و نام قبل و بعد در سلسله سند، شناسایی میشود.
روایات جمیلبن درّاج در کتب حدیثی، بیشتر درباره عقاید، اخلاق، آداب، و ابواب مختلف فقه است که خود حاکی از گستردگی دانش فقهی اوست. وی نزدیک سیصد حدیث را مستقیماً از امام باقر، امام صادق و امام کاظم روایت کرده که در این میان، روایات او از امام صادق بسیار بیشتر است.
است که هر دو از بزرگترین فقها و محدّثان شیعه و از گروه اول اصحاب اجماع بودهاند. جمیل به زرارهبن اعین بسیار ارادت داشت. وی همچنین از سه تن دیگر از اصحاب اجماع روایت کرده است که عبارتاند از: فُضَیلبن یسار بصری و ابوبصیر، از اصحاب امام باقر و امام صادق؛ و عبداللهبن بُکَیربن اعین، از اصحاب امام صادق.
از نکات شایان توجه در روایات جمیل این است که ظاهراً در بسیاری از نقلهای یک واسطهای از معصوم علیهالسلام، طرق متعدد داشته، به همین دلیل در افزون بر پنجاه روایت او در کتب حدیثی، واسطه وی تا امام با این عبارات یاد شده است: عن بعض اصحابنا، عن جماعه من اصحابنا، و عن بعض اصحابه.
به این ترتیب، از حدود چهارده تن اصحاب اجماع (با توجه به اختلافنظر در افراد طبقه سوم) که در طبقه او و پس از او جای میگیرند، نُه تن به نقل احادیث او پرداختهاند.
دو کتاب دیگر او نیز دارای راویان بسیارند که از آن جمله علیبن حدید است که نجاشی، کتاب مشترکالتألیف جمیلبن درّاج و مرازمبن حکیم را، با چند واسطه از علیبن حدید، نقل کرده است.
از پارهای روایات و گفتگوهای اصحاب امامیه با او برمیآید که در زمان حیات نیز به نیک محضری و پرفایدگی مجلس اشتهار داشته و از عالمان اهل عبادت و ورع و ادب اسلامی محسوب میشده است.
[۵۶]محمدبن عمرکشّی، اختیار معرفة الرجال، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ص۱۳۴.