حصین بن نمیر سکونی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
با جستجو در پروندهی سیاه حکومت
بنیامیه، میتوان نام اشخاص پلیدی را مشاهده نمود که در دشمنی با خاندان
اهل بیت (علیهمالسّلام) از هیچ امری دریغ ننمودند. هر کدام به نحوی، در راستای حذف
امامان شیعه (علیهمالسّلام) و اذیت و آزار پیروان و دوستداران این خاندان، جنایاتی را مرتکب شدند. یکی از این افراد شخصی به نام «حصین بن نمیر سکونی» است.
«حصین بن
نمیر بن
اسامة بن
زهیر بن
درید بن جشیش سکونی» (
سکون از
قبیله کنده است)
یا «حصین بن تمیم» از سران
امویان و از دشمنان
آل علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، از قبیله کنده
و از «
بنیتمیم» است
که از دشمنان سرسخت
اهل بیت (علیهمالسّلام) بود. در
تاریخ آمده که حصین خرمای
صدقه میدزدید.
وی از امرای
معاویه در
مصر بود و در
جنگ صفین در مقابل [[|علی (علیهالسّلام)]] قرار گرفت.
به شهادت رساندن
امام حسین (علیهالسّلام) از تاریکترین نقاط زندگی وی محسوب میشود.
این دوران را در ۵ برهه زمانی ذیل بررسی میکنیم:
در
کوفه؛
شهادت امام حسین (علیهالسّلام)؛ شهادت
حبیب بن مظاهر؛
فاجعه حره و
شورش عبدالله بن زبیر.
پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری،
یزید به جای وی بر مسند
حکومت نشست. یزید در ابتدای
خلافت خود، دستور داد تا از امام حسین (علیهالسّلام)
بیعت بگیرند یا او را به
قتل برسانند. وقتی یزید متوجه شد کوفیان برای
امام نامه نوشتند تا از
مکه به
کوفه بیاید و آنان را
رهبری کند،
و از طرفی دیگر «
نعمان بن بشیر»
حاکم کوفه قادر به کنترل اوضاع نبود، به همین خاطر یزید او را
عزل کرده و «
عبیدالله بن زیاد» را به جای او برگزید. ابن زیاد با ورود به کوفه، به شدت تمام حرکات را زیر نظر گرفت.
وی وقتی از ورود «
مسلم بن عقیل»
سفیر امام به کوفه مطلع شد، «حصین بن نمیر» را که رئیس پلیس وی بود، فراخواند و به او گفت :
«مادرت به عزایت بنشیند، اگر کوچهای از کوچههای شهر را نادیده بگیری و از ابتدای صبح باید تمام خانهها را جستجو کنی تا مسلم را دستگیر کنی.»
یکی از جنایاتی که حصین بن نمیر در کوفه مرتکب شد، دستگیری نمایندهی امام حسین (علیهالسّلام) یعنی «
قیس بن مسهر صیداوی» در «
قادسیه» بود که به منظور رساندن
پیام امام به مردم کوفه مبنی بر حرکت ایشان به سمت آنها، عازم این شهر شده بود.
زمانی که ابن زیاد از حرکت امام حسین (علیهالسّلام) آگاه شد، چند نفر را با سپاهیانی تجهیز نمود و به سوی وی فرستاد. از جملهی این افراد
شمر بن ذیالجوشن و حصین بن نمیر بودند.
در روز
عاشورای سال ۶۱ در
کربلا،
عمر بن سعد، حصین را فرا خواند و سوارانی که اسبانشان زرهپوش بود و پانصد تیرانداز را در اختیار او قرار داد. او با این
سپاه به امام و یارانش حمله
کرده و آنها را تیر باران نمودند.
نقل شده است، وقتی
تشنگی بر امام سخت آمد و میخواست از
فرات آب بنوشد، حصین بن نمیر تیری پرتاب
کرد و لبهای مبارک امام را زخمی نمود و
خون از آن جاری شد.
در پایان این واقعهی غمانگیز، عمر بن سعد دستور داد که هر قبیلهای، تعدادی از
شهدای کربلا را بر سر
نیزه کنند و به کوفه وارد شوند. سهم
قبیله بنیتمیم نیز از این سرها چهارده عدد بود که
سردار این قبیله، حصین بن نمیر بود.
هنگامیکه
ظهر عاشورا شد، امام خطاب به یکی از یارانش فرمود: «از آنها بخواه دست از ما بدارند تا
نماز بر پا داریم.» حصین بن تمیم گفت: «نمازتان قبول نمیشود.»
حبیب بن مظاهر در جواب او گفت: «میگویی نماز از
خاندان پیامبر خدا قبول نمیشود؛ اما از تو
قبول میشود! » راوی میگوید: حصین بن تمیم حمله آورد و حبیب بن مظاهر به مقابله وی رفت و اسب وی را با
شمشیر زد که روی پا بلند شد و سوار از آن بیفتاد و یاران حصین او را بردند و نجات دادند.
سپس حبیب
جنگ سختی
کرد. آنگاه یکی از بنیتمیم به نام «
بدیل بن صریم» به او حمله برد که با شمشیر به سرش زد و آن گاه یکی دیگر از مردم بنیتمیم به او حمله آورد و با
نیزه ضربتی دیگر بر او وارد
کرد که بیفتاد. وقتی حبیب خواست برخیزد، حصین با شمشیر بر وی زد که بیفتاد و مرد تمیمی پیاده شد و سرش را برید.
حصین به او گفت: «من در کار کشتن وی همدست تو بودم.» دیگری گفت: «به خدا کسی جز من او را نکشت.» حصین گفت: «
سر را به من بده که به گردن اسبم بیاویزم که مردم ببینند و بدانند که در کشتن وی همدست بودهام. سپس آن را بگیر و پیش عبیدالله بن زیاد ببر که مرا به آنچه بابت کشتن وی به تو میدهند حاجت نیست.» اما مرد تمیمینپذیرفت؛ ولی قومشان این گونه آنها را
صلح دادند که سر حبیب بن مظاهر را به حصین داد و آن را به گردن
اسب خویش آویخت و در
اردوگاه گردانید. سپس به او باز داد و چون به کوفه رسید، دیگری سر حبیب را گرفت و به سینه اسب خویش آویخت و سوی ابن زیاد در
قصر رفت.
زمانی که خبر
شورش مردم
مدینه در سال ۶۳ هجری به اطلاع یزید رسید، سپاهی را به فرماندهی «
مسلم بن عقبه مرّی» به مدینه اعزام نمود و «حصین بن نمیر سکونی» را نیز همراه او فرستاد. یزید قبل از اعزام این سپاه، حصین را در صورت بروز مشکل برای مسلم بن عقبه، جانشین وی
کرده بود و دستورهای شدیدی به
فرماندهی سپاه داد، مبنی بر این که اگر بر مردم مدینه چیره شدند، مردم آن شهر بر شامیان تا سه شبانه روز
حلال باشد.
حصین نیز که در این جنگ فرماندهی اهل «
حمص» را برعهده داشت و همانند دیگر شامیان در این
جنایت شریک بود.
مسلم بن عقبه پس از فراغت از شورش مدینه، به سمت
عبدالله بن زبیر در
مکه روان شد؛ ولی مرگش فرا رسید به همین خاطر سران سپاه را نزد خود خواند و گفت: «امیرالمؤمنین یزید به من دستور داده که اگر مرگم فرا رسید، حصین بن نمیر سکونی را جانشین خویش کنم. به خدا اگر کار به دست من بود، چنین نمیکردم؛ ولی نافرمانی از یزید را به هنگام مرگ خوش ندارم.» آن گاه حصین بن نمیر را پیش خواند و گفت: «ای خر زاده! بنگر و آنچه را با تو میگویم به خاطر بسپار.
خبر بسیار گیر، و سخن هیچ قرشی را گوش مگیر، مردم
شام را از دشمنان باز مدار و بیشتر از سه روز
توقف مکن و ابن زبیر
فاسق را از بین ببر.»
وقتی مسلم بن عقبه را در
مشلّل دفن کردند، حصین بن نمیر در ماه
محرم حرکت
کرد و در ۲۶ محرم به مکه رسید و شصت و چهار روز ابن زبیر را
محاصره کرد و با
منجنیق شهر را کوبید. در حالی که جنگ بالا گرفته بود، در اول
ربیعالاخر خبر مرگ یزید رسید و جنگ
متوقف گردید. حصین که از رهبران نظامی
امویان بود، متوجه شد که با مرگ یزید، اوضاع به نفع ابنزبیر تغییر خواهد
کرد. از این رو به ابنزبیر پیشنهاد داد تا همراه او به
دمشق برود و برای او
بیعت بگیرد؛ به طوری که دو نفر هم با او مخالفت نکنند. اما ابنزبیر با پیشنهاد حصین مخالفت نمود،
زیرا اخلاص مردم شام نسبت به
بنیامیه را درک
کرده بود. به همین دلیل در پاسخ حصین این چنین گفت: «آیا بعد از قتل مردم
حرّه این پیشنهاد را میکنی؟ نه، به خدا در مقابل هر حجازی، ده نفر شامی را میکشم.»
حصین بعد از این واقعه، از محاصرهی مکه دست کشید و به دمشق بازگشت.
جنایت دیگر حصین در مقابله با
توابین بود. پس از این که «
معاویه بن یزید» از دنیا رفت،
مروان بن حکم با پشتیبانی و حمایت ابن زیاد و حصین و عدهای دیگر به قدرت رسید. گفته میشود که حصین با این شرط با مروان بیعت نمود که «
بلقا» را به او و قبیله
کنده واگذار نماید.
مروان در ابتدای کار، به ابن زیاد دستور داد تا
جنبش توابین به رهبری «
سلیمان بن صرد خزاعی» را سرکوب کند. حصین بن نمیر فرماندهی بخشی از سپاه شام را برعهده داشت. وی به همراه نیروی کمکی که ابنزیاد برایش فرستاده بود، موفق شد جنبش توابین را سرکوب کند و به جز چند نفر، بقیهی آنها را به
قتل رساند.
گفته میشود سلیمان بن صرد خزاعی به وسیلهی
تیر حصین بن نمیر کشته شد.
زمانی که «
مختار بن ابیعبیده ثقفی» در کوفه قیام خود را بر ضد
امویان آغاز نمود،
عبدالملک بن مروان خلیفهی اموی در سال ۶۶ هجری لشکری را به فرماندهی ابن زیاد برای سرکوب مختار فرستاد. مختار نیز سپاهی را به سرداری
ابراهیم بن مالک اشتر تجهیز نمود و روانه
کرد تا اینکه در منطقهای به نام «
خارز» در نزدیکی
موصل به هم رسیدند. پس از درگیری میان دو طرف، ابنزیاد و تنی چند از بزرگان شام و نیز حصین بن نمیر به دست «
شریک بن جدیر تغلبی» کشته شدند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حصین بن نمیر سکونی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۲۳.