• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حمار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حمار حیوانی که زیستگاه اصلی آن صحراست، و در ۵۰۰۰ سال قبل اولین بار توسط مصریان رام و بکار گرفته شد.



واژه «حمار» در عربی به هر دو گونه اهلی و وحشی این حیوان اطلاق می‌شود؛
[۱] ترتیب العین، ص۱۹۷.
[۲] لسان‌العرب، ج۳، ص۳۱۹.
[۳] تاج العروس، ج۶، ص۳۰۳، «حمر».
اما واژه «الاغ» در فارسی تنها به گونه اهلی آن
[۴] لغت‌نامه، ج۶، ص۸۴۴۲، «خر».
و «گورخر» به گونه وحشی آن گفته می‌شود.
[۵] لغت‌نامه، ج۱۲، ص۱۷۰۸۷، «گورخر».



در قرآن ۴ بار و در سوره‌های جمعه بقره لقمان و نحل از این حیوان یاد شده است، افزون بر این در برخی روایات در ذیل آیات ۱۷۵ اعراف و ۴۱ هود در ارتباط با ماجرای بلعم بن باعورا
[۱۳] جامع‌البیان، مج۶، ج۹، ص۱۶۷_۱۶۸.
و طوفان حضرت نوح(علیه‌السلام)
[۱۴] علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۹_۲۰۰.
[۱۵] تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶.
حکایاتی درباره این حیوان به چشم می‌خورد.


درباره نخستین زیستگاه الاغ اطلاعی در دست نیست؛ امّا طبق برخی گزارش‌ها، مصریان نخستین کسانی بوده‌اند که این حیوان را در ۵۰۰۰ سال پیش رام کرده، مورد استفاده قرار داده‌اند. براساس نقل کتاب مقدس محل زیست این حیوان صحراهاست و در حمل بار و تحمل سختی‌ها و منتفع گردانیدن صاحب خود معروف بوده، گاهی از آن برای شخم زدن استفاده می‌شده است.
[۱۶] قاموس کتاب مقدس، ص۹۲_۹۳، «الاغ».
از دیگر ویژگی‌های این حیوان شناسایی و پیمودن مسیرهایی است که فقط یک بار پیموده است.


در آیه ۸ نحل این حیوان همچون اسب و استر وسیله‌ای برای سواری و نیز زینت معرفی شده است:«والخَیلَ والبِغالَ والحَمیرَ لِتَرکَبوها و زینَةً» برخی مفسران بدون ذکر دلیل در زینت بودن الاغ تشکیک کرده، آن را نپذیرفته‌اند.
[۲۰] احکام القرآن، ج۳، ص۱۱۴۲.
یادکرد دیگر از این حیوان به ماجرای شخصی
[۲۱] حیاة الحیوان، ج۱، ص۲۳۳_۲۳۴
مربوط می‌شود که هنگام گذر از کنار روستایی که سقف‌ها و دیوارهایش فرو ریخته بود در زنده شدن اهل آن در قیامت پرسید و پس از ۱۰۰ سال میرانده شدن زنده شد و زنده شدن الاغش را در برابر چشمانش دید:«... وانْظُر اِلی حِمَارک...»


شاعران عهد جاهلی
[۲۳] دیوان امرءالقیس، ص۲۳۵.
[۲۴] دیوان عروه، ص۴۶.
[۲۵] دیوان عامر، ص۳۱۳.
[۲۶] دیوان امرءالقیس، ص۲۸۹.
، مخضرمین (شاعران هر دو دوره جاهلی و اسلامی)
[۲۷] دیوان حسان، ص۸۱.
[۲۸] لغت‌نامه، ج۱۲، ص۱۸۰۹۷، «مخضرم».
[۲۹] دیوان حسان، ص۱۰۳.
و نیز شاعران دوره اسلامی
[۳۰] دیوان اخطل، ص۱۷۳.
[۳۱] دیوان دعبل، ص۱۱۵.
[۳۲] دیوان اخطل، ص۱۹۲.
از واژه حمار برای مذمت استفاده کرده‌اند. بنا به نقل بیضاوی این حیوان و به ویژه صدایش در عرب مَثَلی برای نکوهش و ناپسندی است.
[۳۳] تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۵۹.



قرآن هم در دو یادکرد از این حیوان به صورت تشبیه نام برده است:در آیه ۱۹ لقمان لقمان در یک دستورالعمل اخلاقی به فرزند خویش او را امر به فروداشت صدا می‌کند و صدای بلند را به صدای الاغ تشبیه می‌کند:«واغضُض مِن صَوتِکَ اِنَّ اَنکَرَ الأَصوتِ لَصَوتُ الحَمیر» مفسران، منظور از «حمیر» را جاهلان از انسان‌ها دانسته‌اند که به الاغ تشبیه شده‌اند.
[۳۶] مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۰.
در آیه ۵ جمعه براساس نقل مفسران،
[۳۸] جامع‌البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۲۴_۱۲۵.
[۳۹] تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۶۲.
عالمان یهود را به الاغ تشبیه می‌کند و علم آنان را به کتاب . اینان کسانی بودند که با علم به حقانیت پیامبر به آن اعتراف نمی‌کردند و آن را نمی‌پذیرفتند:«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التَّورةَ ثُمَّ لَم یَحمِلوها کَمَثَلِ الحِمارِ یَحمِلُ اَسفارًا»


واژه «عیر» را نیز مفسّران به معنای قافله‌ای که مرکب‌های آن الاغ باشد دانسته‌اند که در مطلق قافله تعمیم یافته است
[۴۲] مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۸۵.
، بنابراین، آیات «... اَیَّتُهَا العیرُ اِنَّکُم لَسرِقون»، «و سَلِ القَریَةَ الَّتی کُنّا فیها والعیر...» و «لَمّا فَصَلَتِ العیرُ قالَ اَبوهُم...» که همگی مربوط به ماجرای یوسف و ملاقات برادران با وی است، نیز می‌تواند به موضوع این مقاله مربوط باشد.


در حکم گوشت الاغ در بین فقیهان مسلمان اختلاف است؛ حسن بصری قائل به اباحه ،
[۴۷] المنتزع المختار، ج۴، ص۹۵.
عموم فقیهان شیعه ، مالک
[۵۰] المدونة‌الکبری، ج۴، ص۱۰۴.
[۵۱] الموطأ، ج۲، ص۴۹۷.
و گروهی دیگر از اهل سنت به کراهت آن و ابوحنیفه
[۵۲] المبسوط، ج۱۱، ص۲۳۴.
[۵۳] بدائع الصنائع، ج۵، ص۳۷_۳۸.
، شافعی
[۵۴] روضة الطالبین، ج۲، ص۵۳۷
و ابن‌حنبل
[۵۵] المغنی، ج۱۱، ص۶۶_۷۵.
به حرمت آن نظر داده‌اند.


احکام القرآن، ابن‌العربی؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع؛ ترتیب کتاب العین؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر القمی؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حیاة‌الحیوان الکبری؛ دیوان اخطل؛ دیوان امرءالقیس؛ دیوان حسان؛ دیوان دعبل؛ دیوان عامر؛ دیوان عروه؛ روضة الطالبین و عمدة المفتین؛ علل‌الشرایع؛ قاموس کتاب مقدس؛ کتاب الخلاف؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ المبسوط؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ المدونة الکبری؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المنتزع المختار (شرح الازهار)؛ الموطأ


۱. ترتیب العین، ص۱۹۷.
۲. لسان‌العرب، ج۳، ص۳۱۹.
۳. تاج العروس، ج۶، ص۳۰۳، «حمر».
۴. لغت‌نامه، ج۶، ص۸۴۴۲، «خر».
۵. لغت‌نامه، ج۱۲، ص۱۷۰۸۷، «گورخر».
۶. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۸. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۸.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵.    
۱۱. هود/سوره۱۱، آیه۴۱.    
۱۲. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۴۹ ۲۵۰.    
۱۳. جامع‌البیان، مج۶، ج۹، ص۱۶۷_۱۶۸.
۱۴. علل الشرایع، ج۱، ص۱۹۹_۲۰۰.
۱۵. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶.
۱۶. قاموس کتاب مقدس، ص۹۲_۹۳، «الاغ».
۱۷. حیاة الحیوان، ج۱، ص۲۲۹.    
۱۸. نحل/سوره۱۶، آیه۸.    
۱۹. نحل/سوره۱۶، آیه۸.    
۲۰. احکام القرآن، ج۳، ص۱۱۴۲.
۲۱. حیاة الحیوان، ج۱، ص۲۳۳_۲۳۴
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۲۳. دیوان امرءالقیس، ص۲۳۵.
۲۴. دیوان عروه، ص۴۶.
۲۵. دیوان عامر، ص۳۱۳.
۲۶. دیوان امرءالقیس، ص۲۸۹.
۲۷. دیوان حسان، ص۸۱.
۲۸. لغت‌نامه، ج۱۲، ص۱۸۰۹۷، «مخضرم».
۲۹. دیوان حسان، ص۱۰۳.
۳۰. دیوان اخطل، ص۱۷۳.
۳۱. دیوان دعبل، ص۱۱۵.
۳۲. دیوان اخطل، ص۱۹۲.
۳۳. تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۵۹.
۳۴. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۳۵. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۹.    
۳۶. مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۰.
۳۷. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.    
۳۸. جامع‌البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۱۲۴_۱۲۵.
۳۹. تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۶۲.
۴۰. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.    
۴۱. التبیان، ج۶، ص۱۶۹.    
۴۲. مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۸۵.
۴۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۰.    
۴۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۲.    
۴۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۴.    
۴۶. الخلاف، ج۶، ص۸۱.    
۴۷. المنتزع المختار، ج۴، ص۹۵.
۴۸. الخلاف، ج۶، ص۸۰.    
۴۹. جواهرالکلام، ج۳۶، ص۲۶۵.    
۵۰. المدونة‌الکبری، ج۴، ص۱۰۴.
۵۱. الموطأ، ج۲، ص۴۹۷.
۵۲. المبسوط، ج۱۱، ص۲۳۴.
۵۳. بدائع الصنائع، ج۵، ص۳۷_۳۸.
۵۴. روضة الطالبین، ج۲، ص۵۳۷
۵۵. المغنی، ج۱۱، ص۶۶_۷۵.

دائرةالمعارف قرآن کریم جلد چهارم، برگرفته از مقاله حمار.    



جعبه ابزار