• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حوزه علمیّه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حوزه ‌های علمیه در جامعه دینی ما از جایگاهی بس والا و مهم بر خوردار هستند. حوزه ها به مصداق آیه شریفه «الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه لشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی الکها کل حین باذن و ربها...» چونان درختی ثابت و ریشه دار، در همیشه تاریخ گذشته، ملجا جویندگان معارف الهی بوده و ثمراتی شیرین و گوارا عرضه داشته و در ساحت علم و تقوی آثاری پر بها ارائه نموده اند. در این نوشتار کوتاه، نگاهی گذرا به تاریخچه، اهداف و برخی از ویژگیهای حوزه علمیه خواهیم داشت.




حوزه در لغت عرب به معنای ناحیه، مجتمع و مکان ثقل آمده است و حوزه الاسلام به معنای حدود و ثغور و نواحی اسلامی است. کلمه حوزه یا حوزه‌‌ های علمیه اصطلاحی است رائج در جهان به ویژه نزد شیعیان به معنای مرکز تحصیل علوم دینی و به اصطلاح دانشگاهی است برای آموزش و فراگیری علوم دینی و قدیمه، که با در اختیار داشتن گنجینه به یادگار مانده از خاندان نبوت و عترت، فرهنگ بی نظیری را در تمام زمینه‌‌های علمی، اجتماعی و بعضا سیاسی از خود به یادگار گذارده است.
[۲] دائره المعارف تشیع، ج ۶، ص ۵۴۹، نشر حجتی، چاپ اول (زیر نظر آقایان: حاج سید جوادی، خرمشاهی، اشکوری، کامران خانی)




این نهاد مقدس نیز مانند همه نهادهای اجتماعی به تدریج و در طول سالهای متمادی شکل گرفته است، که ریشه شکل گیری آن به صدر اسلام و آغاز بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) باز می‌‌گردد. مطالعه سیر تحول و شکل گیری حوزه علمیه مستلزم نگاهی اجمالی به چهارده قرن تاریخ آموزش در اسلام است که باید در ضمن دو دوره جداگانه بررسی شود.



عصر حضور حدود سه قرن طول کشید که همزمان با طلوع اسلام شروع و تا زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) ادامه یافت. عنصر مشترک در طول این مدت وجود معصوم به عنوان عامل محوری در آموزش معارف دین می‌‌باشد. با آغاز رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در مکه، اولین حلقه‌‌های رسمی آموزش اسلام تشکیل گردید. یکی از اولین مکان‌‌های تجمع و آموزش در آغاز بعثت خانه«ارقم بن ابی ارقم» در دامنه کوه صفا بود که در این محل چهل نفر از جمله حضرت حمزه و ابوذر غفاری به اسلام گرویدند.
[۳] سیره ابن هشام، ج ۱/۲۶۳، فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج ۱، ص ۲۵۴، (دفتر تبلیغات، ۱۳۶۸)
بعد از هجرت مسلمین به مدینه و نزول آیه نفر تلاش بیشتری برای آموزش و فراگیری احکام و معارف اسلامی صورت پذیرفت و مسجد به عنوان کانون برگزاری جلسات آموزش دین معرفی شد، که تا قرنها بعد نیز این محوریت حفظ گردید. با رحلت رسول مکرم اسلام این رسالت عظیم توسط حضرت علی و امامان بعد از ایشان به بهترین وجه ممکن عملی شد و تشنگان معارف اصیل اسلام با حضور یافتن در محضر این بزرگان و شاگردان آنها، کام تشنه خود را سیراب می‌‌کردند. درعصر امام باقر و امام صادق تحولی عظیم در آموزش اسلامی پدید آمد. این دو بزرگوار در مسجد نبوی رواقی برای تدریس داشتند و جلسات درس و گفتگوی علمی در منازلشان نیز بر پا بود که روایان و طالبان علم در آنها حضور می‌‌یافتند. علاوه بر آن به سؤالات مسلمانانی که از نقاط مختلف جهان آمده بودند پاسخ می‌‌گفتند. سازمان این حوزه‌‌های درسی، ساده و قابل استفاده و بهره برداری برای همگان و پاسخگوی نیازهای زمان بود. دانشمندان متعددی در رشته‌‌های مختلف علوم اسلامی، علوم عقلی و علوم طبیعی در این عصر پرورش یافتند. چندین نسل از فقها تربیت شدند که دارای قدرت اجتهاد بودند. قواعد مهم فقهی و اصولی وضع شد و مدارس فلسفه و کلام تاسیس گردید. کتابهای مختلفی توسط دانشمندان تعلیم یافته در محضر این بزرگواران نگاشته شد. علاوه بر مدینه، کوفه نیز به دلیل دو سال حضور امام صادق در آن، مرکز علمی نشر و آموزش علوم ال محمد گردید. حوزه علمی و درسی، در این عصر الگوی تاسیس و اداره حوزه ‌‌های علمیه در قرون بعد و خصوصا در عصر غیبت شد. بعد از این حرکت عظیم علمی، به دلیل سختگیری خلفاء بنی عباس، این حرکت دچار کندی شد، تا اینکه زمان غیبت امام عصر فرا رسید.



در سال ۳۲۹ هـ .ق با وفات آخرین نایب خاص حضرت مهدی(عج)، (علی بن محمد سمری) غیبت کبری آغاز شد. در این مقطع حضرت مسئولیت اداره امور فرهنگی و مرجعیت دینی را به فقهای تربیت شده در مکتب اهل بیت واگذار نمود.
[۴] اشاره به این بیان حضرت است که فرمودند:«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله ...» «در حوادثی که اتفاق می‌‌افتد و پیش می‌‌آید (و شما به موارد آن ها آگاهی دینی ندارید و وظیفه خود را نمی دانید). به راویان سخنان ما مراجعه کنید، همانا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم» وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۰۱، چاپ بیروت.
و از همین جا سازمان روحانیت شکل گرفت و در حوزه ‌‌های علمیه تبلور یافت.



همزمان با غیبت صغری و شروع غیبت کبری به علت فشار شدید عباسیان بسیاری از علماء شیعه مجبور به ترک وطن شده و به قم و ری مهاجرت کردند، زیرا این دو شهر تحت فرمانروائی آل بویه بود، گرچه برخی هم در عراق ماندند. نتیجه تلاشهای علمی دانشمندان شیعه در حوزه‌‌های قم، ری و عراق تهیه یک موسوعه حدیثی کامل، که اصول اربعمائه را در خود جای داده بود، می‌‌باشد. از آن جمله می‌‌توان به کتاب کافی مرحوم کلینی و کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق اشاره نمود. ویژگی مهم این دوره توجه گسترده به تدوین احادیث و فتوی دادن بر طبق متن روایات و جمع آوری اطلاعات لازم در مورد راویان حدیث بوده است.



در قرن پنجم مدرسه فقه قم و ری به دلیل ضعف حکومت عباسی و خارج شدن فقه شیعه از سانسور و فشار طاقت فرسای عباسیان و ظهور شخصیتهای بزرگ علمی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی، به بغداد منتقل شد. مدارسی توسط این بزرگان در بغداد تاسیس گردید و به مرکزی برای آموزش معارف دین به طالبان حقیقت تبدیل شد.«دارالعلم» نام مدرسه ای بود که توسط سید مرتضی در همین زمان تاسیس شد.

۶.۱ - ویژگیهای مدرسه بغداد


۱. در این دوره اجتهاد به سبک شیعی آن شکل می‌‌گیرد و برای آن اصول، و قواعدی مقرر می‌‌گردد. تفریع فروع بر اصول و تطبیق با آن برای نخستین بار به طور رسمی صورت می‌‌گیرد.
۲. خارج شدن از چهار چوب احادیث و تدوین علم اصول برای مصون ماندن فقه و فقیه از خطا و لغزش در استنباط، توسط این بزرگان محقق می‌‌شود. از جمله شیخ مفید کتاب «التذکرة باصول الفقه» سید مرتضی «الذریع الی اصول الشریعه» و شیخ طوسی «عدة الاصول» را می‌‌نگارند.



با اشغال بغداد توسط سلجوقیان و مهاجرت شیخ طوسی به نجف سنگ بنای حوزه علمیه در این شهر مقدس گذاشته می‌‌شود. گرچه قبل از شیخ نیز عالمانی در آنجا می‌‌زیسته اند. با ورود شیخ به نجف و هجرت بسیاری از طلاب به این شهر نجف به یک پایگاه علمی بزرگ برای جهان تشیع تبدیل می‌‌شود. بعد از شیخ حوزه نجف به دلیل تقلید صرف از آراء شیخ دچار رکود علمی می‌‌شود اما با ظهور دانشمندانی چون ابن ادریس، محقق ثانی و دیگران این حوزه حیاتی تازه می‌‌یابد. از خصوصیات مهم این حوزه محور قرار گرفتن آن در امر آموزش علوم دینی و مرجعیت شیعه در طول چندین قرن است.



قبل از شکل گیری حوزه نجف، سلار شاگرد سید مرتضی(ره) حوزه علمیه حلب را شکل داد. در حله نیز برخی از علماء با دائر کردن مرکزی علمی به پرورش جویندگان دانش پرداختند. علامه حلی و محقق حلی از تربیت شدگان این مدرسه اند. این حوزه در حدود سه قرن رونق داشت. در شام هم، دانشمندانی چون ابی محمد بن جعفر وراق طرابلسی از شاگردان شیخ طوسی در طربلس، شهید اول و شهید ثانی در دمشق و جبل عامل به تاسیس مراکز علمی شیعی اقدام نمودند.



تاریخ تاسیس حوزه‌‌های علمیه در ایران همزمان با شروع غیبت کبری و ظهور شخصیت هائی چون صدوق در ری و پدرش در قم است. شیخ مفید که از مؤسسین حوزه علمیه بغداد است خود از شاگردان شیخ صدوق به شمار می‌‌رود. روند تاسیس و رونق یافتن حوزه‌‌ های علمیه در ایران در سیر تاریخ ادامه یافته و حوزه هائی در اصفهان، مشهد، ری، قم و شهرهای بزرگ دائر شده است که عمدتا از لحاظ علمی تحت تاثیر حوزه علمیه نجف بوده اند. در عصر صفوی با هجرت علماء بزرگ به اصفهان این حوزه رونق خاصی می‌‌یابد. دوره جدید شکوفائی حوزه ها در ایران با هجرت آیة الله شیخ عبدالکریم حائری از نجف به قم آغاز می‌‌شود و سپس با زعامت و مرجعیت عامه آیة الله العظمی بروجردی رونق بیشتری یافته به طوری که توجه بسیاری را به سمت خود جلب می‌‌کند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحت فشار قرار گرفتن علماء در نجف از سوی رژیم بعث عراق حوزه علمیه قم تبدیل به محور و مرکز حوزه‌‌های علمیه در جهان تشیع می‌‌گردد به طوری که هم اکنون هیچ حوزه ای در جهان تشیع به عظمت آن نمی رسد و هزاران دانشمند و جویای حقیقت اسلام ناب از سراسر جهان در آن به تعلیم و تدریس و تحقیق می‌‌پردازند
[۵] تاریخچه حوزه علمیه، از این منابع اقتباس شده است.۱. درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۱۵ تا ۲۷، منصور علم الهدی(انتشارات نصایح، قم،۱۳۷۹) مرکز مدیریت حوزه‌‌های علمیه خواهران۲. سیر حوزه‌‌های علمی شیعه ص ۵ تا ۲۳، ایه الله صافی گلپایگانی(جامعه مدرسین قم ۱۳۷۹، چاپ دوم) ۳. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج ۱، ص ۲ الی ۱۰ دفتر مقام معظم رهبری(ناشر، سازمان تبلیغات ۱۳۷۵)
و در مسیر خدمت به ارزشها و معارف والای دین و مذهب تشیع و حفظ دینداری مردم از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند و در حقیقت، این عملکرد و تلاشها را برای خود افتخاری بس ارزشمند می‌‌دانند چرا که در راستای عملکرد معصومین(علیهم السلام) و خدمت به مذهب، در این مسیر و هدف گرانمایه گام بر می‌‌دارند.



هیچ نهاد و سازمانی بدون هدف تاسیس نمی شود. نهاد ریشه داری مانند حوزه علمیه نیز دارای اهدافی معین و مشخص است، اهدافی که تحقق بخشیدن به آن از رسالت‌‌های انبیاء الهی بوده و به علماء دین و حوزه‌‌های علمیه به ارث رسیده است. این اهداف به طور اجمال عبارتند از:
۱.شناخت صحیح دین(تفقه در دین)
۲. ابلاغ صحیح دین
۳. اصلاح طلبی در زمین
۴. عینیت بخشیدن به دین و اجراء احکام دینی.

۱۰.۱ - ۱. شناخت صحیح دین


دین اسلام از جامعیت و کمال برخوردار است، و هر مسلمان با ایمان نیز وظیفه دارد با معارف و احکام دین آشنا شود، حال از آنجا که این شناخت اگر بخواهد صحیح و عمیق باشد مستلزم آشنایی با علوم مختلفی است که فراگیری آن از حوصله تک تک افراد خارج است بنابراین افرادی باید در دانشگاه های خاصی حضور یافته و توام با تهذیب نفس به کاوش در منابع اصیل دین بپردازند، تا با فرا گرفتن معارف الهی و استنباط احکام دین بدون هیچ گونه پیش داوری و نگاه سود جویانه اولا خود را عامل به دستورات دینی و مهذب به فضایل نموده و ثانیا آنها را برای مردم بازگو نمایند و ایشان را با وظائف دینی خود در هر عصر و زمان آگاه کنند. چنانچه در قران کریم نیز به این مهم اشاره شده است، «فلولا نفر من کل امه طائفه لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم» «پس چرا از هر فرقه ای گروهی کوچ نمی کنند تا در دین خدا آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنها بازگشتند انذار کنند.» از این رو اولین هدف در حوزه‌‌های علمیه شناخت صحیح دین در همه ابعاد آن است که لازمه آن ایجاد رشته‌‌های مختلف علوم اسلامی و تربیت فقها، مفسران، متکلمان، فلاسفه و خطبای اسلامی است.

۱۰.۲ - ۲. تبلیغ دین


دومین هدف حوزه‌‌های علمیه ابلاغ دین به همه مردم جهان خصوصا مسلمانان است، چنانچه در آیات قرآن به این وظیفه مهم اشاره شده است:«لینذروا قومهم اذارجعوا الیهم» «و ما علی الرسول الا البلاغ المبین» که بعد از پیامبر این رسالت به عهده عالمان پرورش یافته در کانون حوزه‌‌های علمیه است.

۱۰.۳ - ۳. اصلاح طلبی در زمین


خداوند رسالت اصلاح در زمین را به دست انسانهای پاک و فرزانه مورد تاکید قرار می‌‌دهد، زیرا تنها راه نجات و رستگاری در دنیا و آخرت در همین نکته نهفته است. (فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض ال قلیلا ممن انجینا منهم) «چرا در قرون و اقوام قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند. مگر اندکی از آنها که نجاتشان دادیم» حال از آنجا که خداوند آگاهتر از بشر به صلاح و فساد اوست و آنرا در دین انعکاس داده است رسیدن به این هدف مهم تنها با پرورش عالمان خدا ترس و متعهد و متخصص در حوزه‌‌های علمیه و ورود آنها در عرصه جامعه و اعمال دستورات دینی و پایبندی به آن قابل تحقّق است.

۱۰.۴ - ۴. عینیت بخشیدن به دین و اجراء احکام الهی


یکی از اهداف حوزه‌‌های علمیه عینیت بخشیدن به دین و تشکیل حکومت دینی مبتنی بر اصل امامت در دوره غیبت است، به عبارت دیگر، یکی از اهداف حوزه، تحقق حاکمیت الله و عبودیت واقعی می‌‌باشد، زیرا اسلام دینی جامع و کامل است که در تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضائی و حقوقی و ... دارای قانون و برنامه مشخص و حساب شده می‌‌باشد، در حقیقت، فقه نظریه اداره جامعه است و حکومت، فلسفه عملی فقه است که این هدف در عصر حاضر به دست یکی از پرورش یافتگان در مهد حوزه علمیه یعنی حضرت امام خمینی(ره) محقق شده است.
[۱۰] درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۲۷، منصور علم الهدی، مباحثی درباره حوزه آیه الله مصباح یزدی، ص ۵۷ (مؤسسه امام خمینی، چاپ اول ۷۶)




حوزه‌‌های علمیه دارای ویژگیهایی هستند که آنها را از نهادهای مشابه علمی و آموزشی متمایز می‌‌کند، که به طور مختصر به برخی از آنها اشاره می‌‌شود. یکی از مهمترین این ویژگیها، جاذبه معنوی آنهاست. فضای حاکم بر حوزه‌‌های علمیه، اخلاص و معنویت و تقوای الهی است که مهمترین شرط موفقیت و رشد و بالندگی در حوزه علمیه بوده و به همین دلیل است که مردم جامعه با اشتیاق و جدیت [[[[عنوان پیوند]]]]، دنباله رو دستورات دینی آنها هستند.
ویژگی دیگر حوزه ها، استقلال از مراکز قدرت در زمینه‌‌های مدیریتی، مالی و آموزشی است. برخی دیگر از این ویژگیها عبارتند از: رابطه متقابل و صمیمی مردم و حوزه‌‌های علمیه و اتکای آنها به یکدیگر، حاکمیت طبع بلند، زهد، قناعت، پرهیز از تجمل گرایی و اسراف بر حوزه‌‌های علمیه، انعطاف پذیری حوزه ها در زمینه امکان تحصیل اقشار مختلف، تقارن تعلیم و تعلم و عدم محدودیت زمانی برای تحصیل از دیگر ویژگیهای حوزه هاست.
[۱۱] درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۳۷.




از آنجا که رسالت حوزه ها آموزش معارف اسلام و ابلاغ آن به مردم است، تمام علومی که به فهم معارف حقه دین اسلام کمک می‌‌کند و حوزه را در به دوش کشیدن این رسالت کمک می‌‌کند، جزو محدوده علوم حوزوی به شمار می‌‌رود، گرچه برخی از این علوم در طول سالهای متمادی با توجه به مقتضیات زمان و شرایط مختلف، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. علوم اسلامی در عصر غیبت، در هشت محور ارائه گردیده و علما و طلاب وظیفه داشته اند در حد توان در این زمینه ها کسب دانش نمایند.
۱. ادبیات عرب
۲. فقه و اصول
۳. علم درایه و علم رجال
۴. منطق، فلسفه و کلام
۵. علوم قرآن و تفسیر
۶. علم تاریخ
۷. علم اخلاق و علم عرفان
۸. ریاضیات، هیئت و طب.
قابل ذکر است که در وضعیت کنونی در حوزه‌‌های علمیه با توجه به نیازهای زمان و وظایف حوزه ها، علاوه بر علوم مذکور، علومی اسلامی مانند اقتصاد، سیاست، روانشناسی، جامعه شناسی، دین پژوهی و ... تحصیل می‌‌شود.


 
۱. سوره ابراهیم،آیه ۲۴.    
۲. دائره المعارف تشیع، ج ۶، ص ۵۴۹، نشر حجتی، چاپ اول (زیر نظر آقایان: حاج سید جوادی، خرمشاهی، اشکوری، کامران خانی)
۳. سیره ابن هشام، ج ۱/۲۶۳، فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج ۱، ص ۲۵۴، (دفتر تبلیغات، ۱۳۶۸)
۴. اشاره به این بیان حضرت است که فرمودند:«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله ...» «در حوادثی که اتفاق می‌‌افتد و پیش می‌‌آید (و شما به موارد آن ها آگاهی دینی ندارید و وظیفه خود را نمی دانید). به راویان سخنان ما مراجعه کنید، همانا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم» وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۰۱، چاپ بیروت.
۵. تاریخچه حوزه علمیه، از این منابع اقتباس شده است.۱. درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۱۵ تا ۲۷، منصور علم الهدی(انتشارات نصایح، قم،۱۳۷۹) مرکز مدیریت حوزه‌‌های علمیه خواهران۲. سیر حوزه‌‌های علمی شیعه ص ۵ تا ۲۳، ایه الله صافی گلپایگانی(جامعه مدرسین قم ۱۳۷۹، چاپ دوم) ۳. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج ۱، ص ۲ الی ۱۰ دفتر مقام معظم رهبری(ناشر، سازمان تبلیغات ۱۳۷۵)
۶. سوره توبه،آیه ۱۲۲.    
۷. سوره توبه،آیه ۱۲۲.    
۸. سوره عنکبوت،آیه۱۸.    
۹. سوره هود،آیه ۱۱۶.    
۱۰. درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۲۷، منصور علم الهدی، مباحثی درباره حوزه آیه الله مصباح یزدی، ص ۵۷ (مؤسسه امام خمینی، چاپ اول ۷۶)
۱۱. درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، ص ۳۷.




سایت اندیشه قم    



جعبه ابزار