• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم انفاق به سائل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیات متعددی که توصیه به انفاق یا توصیف انفاق‌گران را دربردارد، انفاق همردیف اعمال نیک و عبادات بزرگ ذکر شده که این خود نشان اهمیت انفاق از دیدگاه اسلام است.



خداوند متعال در قرآن کریم انفاق به سائل را از مصادیق بر و نیکی برشمرده است: «لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولـکن البر من ءامن بالله والیوم الاخر والملـئکة والکتـب والنبیین وءاتی المال علی حبه... والسائلین... اولـئک الذین صدقوا واولـئک هم المتقون؛ نیکی (تنها) این نیست (که به هنگام نماز) صورت خود را به سوی مشرق و مغرب کنید (و تمام گفتگوی شما از مساءله قبله و تغییر قبله باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسانی هستند که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورده‌اند، و مال (خود) را با علاقه ای که به آن دارند به ... سائلان... انفاق می‌کنند... اینها کسانی هستند که راست می‌گویند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است و اینها هستند پرهیزگاران.»


بر (بر وزن ضد) در اصل به معنی توسعه است، سپس در معنی نیکیها و خوبیها و احسان ، به کار رفته است، زیرا این کارها در وجود انسان محدود نمی‌شود و گسترش مییابد و به دیگران می‌رسد و آنها نیز بهره مند می‌شوند، و بر (بر وزن نر) جنبه وصفی دارد و به معنی شخص نیکوکار است، در اصل به معنی بیابان و مکان وسیع می‌باشد، و از آنجا که نیکوکاران روحی وسیع و گسترده دارند این واژه بر آنها اطلاق می‌شود.
قرآن سپس به بیان مهمترین اصول نیکیها در ناحیه ایمان و اخلاق و عمل ضمن بیان شش عنوان پرداخته چنین می‌گوید: «بلکه نیکی (نیکوکار) کسانی هستند که به خدا و روز آخر و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران ایمان آورده‌اند.»

۲.۱ - پایه همه خوبیها

در حقیقت این نخستین پایه همه نیکیها و خوبیها است : ایمان به مبدا و معاد و برنامه‌های الهی، و پیامبران که ماءمور ابلاغ و اجرای این برنامه‌ها بودند، و فرشتگانی که واسطه ابلاغ این دعوت محسوب می‌شدند، ایمان به اصولی که تمام وجود انسان را روشن می‌کند و انگیزه نیرومندی برای حرکت به سوی برنامه‌های سازنده و اعمال صالح است.

۲.۲ - معنای مصدری بر

جالب اینکه نمی‌گوید نیکوکار کسانی هستند که... بلکه می‌گوید نیکی کسانی هستند که...
این به خاطر آن است که در ادبیات عرب و همچنین بعضی زبانهای دیگر هنگامی که می‌خواهند آخرین درجه تاءکید را در چیزی بیان کنند آن را بصورت مصدری می‌آورند نه به صورت وصف، مثلا گفته می‌شود علی (علیه‌السّلام) عدل جهان انسانیت است، یعنی آنچنان عدالت پیشه است که گوئی تمام وجودش در آن حل شده و سر تا پای او در عدالت غرق گشته است، به گونهای که هر گاه به او نگاه کنی چیزی جز عدالت نمی‌بینی! و همچنین در نقطه مقابل آن می‌گوئیم بنی امیه ذلت اسلام بودند گوئی تمام وجودشان تبدیل به خواری شده بود.

۲.۳ - جامعیت معنای بر

بسیارند افرادی که در پاره ای از موارد حاضرند به مستمندان کمک کنند اما در اداء حقوق واجب سهل انگار می‌باشند، و به عکس گروهی غیر از ادای حقوق واجب به هیچگونه کمک دیگری تن در نمی‌دهند، حتی حاضر نیستند حتی یک دینار به نیازمندترین افراد بدهند، آیه فوق با ذکر انفاق مستحب و ایثارگری از یکسو، و ادای حقوق واجب از سوی دیگر، این هر دو گروه را از صف نیکوکاران واقعی خارج می‌سازد و نیکوکار را کسی می‌داند که در هر دو میدان انجام وظیفه کند.
و جالب اینکه در مورد انفاقهای مستحب کلمه علی حبه (با اینکه ثروت محبوب آنها است) را ذکر می‌کند، ولی در مورد زکات واجب نه، چرا که ادای حقوق واجب مالی یک وظیفه الهی و اجتماعی است و اصولا نیازمندان طبق منطق اسلام - در اموال ثروتمندان به نسبت معینی شریکند، پرداختن مال شریک نیازی به این تعبیر ندارد.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۹۷.    
۳. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۴۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم انفاق».    



جعبه ابزار