• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکومت امویان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی امیه از خاندان قریش بودند که از سال چهل و یک هجری تا سال ۱۳۲ه. ق بر سراسر جهان اسلام حکمرانی می‌کردند و از سال صد و سی و هشت
[۱] ابن اثیر، عزالدین، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی، ج۱۵، ص۱۳۰.
تا چهارصد و بیست و دو هجری حاکم منطقه اندلس (اسپانیا) بودند. این حکومت در سال چهلم هجری به وسیله معاویه بن ابی سفیان تاسیس گردید.
[۲] مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۸۹۷.




معاویه یک دولت عربی محض را در شام تاسیس نمود که نود سال دوام یافت. در این مدت چهارده خلیفه که خود را پادشاه معرفی نمودند بر جامعه اسلامی حکومت کردند. در این مقاله سعی شده است تا چگونگی به حکومت رسیدن دولت اموی بیان گردد. برای بررسی این موضوع باید چگونگی به حکومت رسیدن معاویه و موروثی شدن خلافت مورد تحلیل قرار گیرد.


از عواملی که باعث ایجاد دولت اموی شد وجود زمینه‌های اجتماعی برای پذیرش حکومت غیر علوی بوده است. زمانی که امام علی (علیه‌السّلام) به خلافت رسید با جامعه‌ای روبرو بود که تبعیض نژادی و طبقه بندی اجتماعی در آن حاکم بود. در واقع این جامعه که بیست و پنج سال از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را پشت سر گذاشته، به تدریج از اسلام واقعی فاصله گرفته و در بسیاری از مسائل اعتقادی و اجتماعی دچار انحراف بود. در دوران خلفا به سبب جنگ‌های خارجی و سرازیر شدن ثروتی فراوان به شهرهای اسلامی، جامعه از محور اصلی خود فاصله گرفت. امام علی (علیه‌السّلام) اصلاحات خویش را در زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آغاز کرد که از جمله آن اجرای عدالت اقتصادی و تقسیم مساوی بیت المال بین مردم بوده است. اجرای این برنامه اعتراض برخی را به همراه داشت که در نهایت موجبات جنگ جمل را فراهم نمود.
[۳] ابن اعثم کوفی، محمد، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۰۶.

عبدالله بن عباس در نامه‌ای که به امام حسن (علیه‌السّلام) نوشته بود گفت که مردم به این دلیل پدرت را رها کردند و به سوی معاویه شتافتند که در تقسیم اموال به صورت مساوی برخورد کرد و آنان تحمل آن را نداشتند.
[۴] ابن اعثم کوفی، محمد، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۷۵۶.

در تایید این نظر می‌توان به روی گردانی عبدالرحمان بن سلمی از امام اشاره کرد، چرا که وقتی علت روگردانیش را از وی پرسیدند، گفت: چون از بیت المال سهمی به من نداد.
[۵] شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، تهران، امیر کبیر، ج۲، ص۱۹۷.
در الغارات نقل شده که اشراف کوفه به این علت که امام علی (علیه‌السّلام) در تقسیم اموال به صورت مساوی حکم نمود به معاویه گرایش داشتند چون معاویه همیشه حقوق آن‌ها را محفوظ داشت. این عدالت باعث خوشحالی عده‌ای شد؛ اما در مقابل بسیاری را نیز در مقابل امام قرار داد، چرا که با عمل کرد امام، آنان متضرر می‌شدند.


در زمان خلافت عمر و عثمان با غیر عرب که به موالی معروف بودند، برخوردی ظالمانه صورت می‌گرفت. چنین برخورد بدی با بردگان نیز وجود داشت و در واقع جامعه اسلامی به دوران پیش از اسلام بازگشت و تعصب نژادی و برتر دانستن عرب بر جامعه حاکم بود. زمانی که دوران خلافت امام علی (علیه‌السّلام) شد، امام با این شیوه برخورد کرد و روش نژاد پرستانه حاکم در جامعه را محکوم نمود.
آن چه از ابن اسحاق از حرث نقل شده مؤید این عدالت خواهی و مبارزه امام با تعصب نژادی است، وی آورده: من (حرث) نزد علی (علیه‌السّلام) بودم دو زن آمدند و ادعای فقر کردند، امام به هر یک از آن‌ها طعام و پیراهن و صد درهم داد. یکی از آن‌ها اعتراض کرد که من عرب هستم و او از موالی، با ما مساوی برخورد می‌کنی، امام فرمود: من در قرآن هیچ برتری برای فرزندان اسماعیل (عرب‌ها) بر فرزندان اسحاق نیافتم، حتی به اندازه بال پشه‌ای.
از این نوع موضع گیری از سوی امام موارد زیادی در تاریخ نقل شده است. نمونه دیگر آن در نهج البلاغه یافت می‌شود که مردود دانستن این شیوه از سوی امام را می‌رساند، آن چه باعث کوتاهی مردم از علی (علیه‌السّلام) گردید، یکی مسئله مربوط به اموال بوده است و دیگر این که علی (علیه‌السّلام) اشراف را بر دیگران برتری نمی‌داد، چنان چه عرب را بر عجم برتری نمی‌داد.
[۸] ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، نشر الکتاب، ۱۳۶۲، بی جا، ج۴، ص۴۴۴.

این نوع نگرش از سوی امام باعث رنجش خاطر اعراب شد کسانی که خود را بالاتر از عجمان می‌دانستند و لذا با این اختلاف عقیده میان امام علی (علیه‌السّلام) و مردم موجبات جدایی آنان از یکدیگر فراهم گشت.


مردم در دوره خلفای نخستین به سبب کشور گشایی و جهاد با غیر اعراب و فتوحات مختلف علاوه بر به دست آوردن اجر معنوی جهاد، با نبرد با کفار هزینه زندگی را تامین می‌نمودند و به سبب مشغولیت در جنگ‌ها در مناطق دور اختلافی در مسئله خلافت وجود نداشت؛ اما در زمانی که امام علی (علیه‌السّلام) به حکومت رسید به دلایل مختلف که اهم آن در بالا ذکر گردید عمده جنگ‌ها به داخل حوزه اسلامی کشیده شد و شورش‌های مختلفی بر علیه حکومت امام انجام گرفت.
بعد از جنگ جمل و پیروزی سپاه امام، حضرت فرمود که اموال و زنان این‌ها محفوظ است، چون مسلمانند؛
[۹] طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۴۲۰.
اما کج فهمی یارانش باعث شد که امام در به کرسی نشاندن حرفش به آنان بگوید: مردم اگر بناست زنان این مردم، کشته و مغلوب را اسیر کنید، بگویید عایشه سهم کدام یک از شماست؟ با این استدلال بود که یارانش نظر امام را پذیرفتند و این نشان می‌دهد که اعراب آن زمان حاضر بودند، برای به دست آوردن اموال از خیلی مسائل گذر کنند و خلیفه را تنها بگذارند که نمونه‌های آن در تاریخ کم نیست.
در جنگ نهروان از یک سو جدا شدگان از امت، همه از قاریان و حافظان بودند کسانی که زاهد بودن آنان برای مردم پنهان نبود به عنوان نمونه در شب حرکت خوارج برای نبرد در طبری آمده که آنان تا صبح به نماز و دعا پرداختند.
[۱۰] طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۵۹۷.
از سوی دیگر وقتی رو در روی هم ایستادند کوفی، کوفی را می‌کشت و بصری، بصری را. همین نبردها کافی بود که دوباره خاطرات زمان جاهلی در دل مردمان زنده شود که حتی هم کیش و خویشاوند به هم رحم نکند و در مقابل یکدیگر به نزاع و جنگ بپردازد.
این حوادث باعث شد که دیدگاه مردم نسبت به خلیفه تغییر کند که برای تایید این نظر می‌توان با یک نگاه تطبیقی به دو دوره پیامبر (علیه‌السّلام) و امام علی (علیه‌السّلام) اشاره نمود. در جنگ احد زمانی که زنی فرزند و همسرش را از دست داد، وقتی به او خبر دادند او گفت که حال رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چگونه است زمانی که از سلامتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مطلع شد، گفت که اکنون که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سالم است هر مصیبتی را می‌توان تحمل کرد، چرا که هر مصیبتی با دیدن پیامبر آسان می‌شود.
[۱۱] ابن اثیر، عزالدین، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی، ج۷، ص۱۸۲.
اما پس از جنگ جمل، زمانی که امام علی (علیه‌السّلام) برای دلجویی به منزل عبدالله بن خلف خزاعی رفت همسر او در مقابل امام ایستاد و به او گفت: ‌ای کشنده دوستان و پریشان کننده جماعت، خدا فرزندانت را یتیم کند چنان که پسران عبدالله را یتیم کردی.
[۱۲] طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۴۲۰، حوادث سال ۳۶.
مادر عبدالله نیز عروسش را در این بی احترامی به امام علی (علیه‌السّلام) همراهی کرد. یکی از اصحاب امام قصد ادب کردن این دو زن را داشت که امام جلوی او را گرفت.
[۱۳] ابن خلدون، ابوزید عبدالرحمن، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۰۹.

این نوع نگرش در اکثر مردم جامعه اسلامی به وجود آمده بود تا آن جا که بیشتر مردم اندک اندک از امام علی (علیه‌السّلام) فاصله گرفتند، چرا که نگرش به خلیفه مسلمین تغییر یافته بود. گلایه امام که در خطبه‌ای بعد از جنگ صفین خوانده شد مؤید این مطلب است. در روزهای آخر زمانی که امام، مردم را برای جنگ با معاویه فراخواند کمتر دور او جمع شدند و وقتی معاویه از این ماجرا مطلع شد بسر بن ارطاة را برای جنگ و شکست امام به آن منطقه اعزام کرد.
[۱۴] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۵.

آن چه ذکر شد دلایلی بود که با فاصله گرفتن از دوره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تغییر تفکر اسلامی مردم آن زمان که معیشت خود را بر معنویت خود ترجیح می‌دادند، رخ داد که باعث قدرت یافتن بنی امیه شد. موضوعات داخلی باعث این اتفاقات شده بود که معاویه از آن بهره کافی را برده بود. اما غیر از این موارد دلایل دیگری نیز هست که مردم آن دوره از اهل بیت دست کشیدند و موجبات حکومت امویان فراهم گردید.


با مسائلی که در دوره خلفا بر مردم تحمیل شد، مردم از لحاظ فرهنگی به دوره جاهلیت شبیه شده بودند و اسلام از این جنبه در حال فراموشی بود هم چون مسئله عصبیت قبیلگی که مثل دوره جاهلیت در مردم اعراب مسلمان ایجاد گشت.
[۱۵] ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۸۹.
این مسئله، مسئله‌ای بود که در دوران کوتاه حکومت امام علی (علیه‌السّلام) قابل ریشه کن نبود و همین مسئله از عمده دلایل روی کار آمدن معاویه بوده است. معاویه با به کار گرفتن مردم تازه مسلمان شده، شام که علاوه بر جدید الاسلام بودنشان، از آگاهی بسیار کمی برخوردار بودند، فضای فرهنگی ـ تبلیغی جدیدی در جامعه اسلامی ایجاد نمود. مردم این سرزمین آشنایی چندانی با اهل بیت (علیه‌السّلام) نداشتند و از اسلام نیز شناخت دقیقی نداشتند و در واقع به همان شیوه‌ای که امویان می‌خواستند با اسلام آشنا شدند. به همین سبب معاویه هسته مرکزی تشکیلات حکومت خود را در شام بر پا کرد و از این مردم برای اداره و انجام اهدافش بهره برد.
مسعودی می‌نویسد: یکی از دوستان اهل علم گفت: ما درباره ابی بکر و عمر و علی (علیه السلام) و معاویه بحث کردیم، عده‌ای ناظر مباحثه بودند؛ یکی از آن‌ها که عاقل‌ترین آن‌ها بود، گفت شما درباره ابوبکر و عمر و... چه می‌دانید، من پرسیدم شما درباره آن‌ها چه فکر می‌کنید؟ جواب داد آیا علی پدر فاطمه نبود؟ گفتم فاطمه کیست؟ گفت همسر پیغمبر و دختر عایشه خواهر معاویه. گفتم حکایت علی چه بوده است؟ گفت در جنگ حنین با پیغمبر کشته شد.
[۱۶] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۷.

این عبارت نشان از بی اطلاعی مردم شام از جامعه اسلامی و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت است. معاویه سران شام را به سوی خود کشاند و از جهل آنان در گرفتن بیعت برای خود بهره جست،
[۱۷] دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص۱۹۷.
چرا که مردم شام بنی امیه را تنها وارثان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دانستند
[۱۸] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۷.
و لذا از جان و دل از آنان حمایت نموده و اوامر آن‌ها را انجام می‌دادند. هر نوع فعالیت به نفع امام علی (علیه‌السّلام) در شام ممنوع بود
[۱۹] دینوری، ابو حنیفه، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ص۱۱۶.
و امام علی (علیه‌السّلام) چهره‌ای منفور در نزد مردم شام بود
[۲۰] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۶.
که نشان از تبلیغات قوی امویان بر ضد اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دارد.
سپاهی که در زیر پرچم معاویه قرار داشتند آن قدر احمق و جاهل بودند که وقتی معاویه نماز جمعه را چهارشنبه خواند کسی اعتراض نکرد و همه در نماز حاضر شدند.
[۲۱] مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۶.
بنابراین معاویه از این جهالت و غفلت مردم شام بهره برده و ارتشی قدرتمند تاسیس نمود و از قدرت این سپاه در به سلطه کشیدن مردم دیگر مناطق استفاده کرد.
از طرفی سپاه کوفه در ضعف بسر می‌برد و روز به روز تضعیف این نیروها بیشتر می‌شد. ضعف اعتقادی از سویی باعث کم شدن نیروهای سپاه امام شده بود و از جهتی فقر فرهنگی (ایجاد فضایی خلاف فرهنگ اسلامی توسط معاویه) بر قدرت امویان افزود، چرا که مردم با این شیوه به دور خاندان اموی جمع شدند.


۱. ابن اثیر، عزالدین، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی، ج۱۵، ص۱۳۰.
۲. مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۸۹۷.
۳. ابن اعثم کوفی، محمد، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۰۶.
۴. ابن اعثم کوفی، محمد، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۷۵۶.
۵. شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، تهران، امیر کبیر، ج۲، ص۱۹۷.
۶. ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۳ش، ج۱، ص۴۵.    
۷. بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۴۱.    
۸. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، نشر الکتاب، ۱۳۶۲، بی جا، ج۴، ص۴۴۴.
۹. طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۴۲۰.
۱۰. طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۵۹۷.
۱۱. ابن اثیر، عزالدین، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی، ج۷، ص۱۸۲.
۱۲. طبری، محمد بن جریر (۳۱۰م)، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۴۲۰، حوادث سال ۳۶.
۱۳. ابن خلدون، ابوزید عبدالرحمن، العبر تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۰۹.
۱۴. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۵.
۱۵. ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۸۹.
۱۶. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۷.
۱۷. دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، ص۱۹۷.
۱۸. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۷.
۱۹. دینوری، ابو حنیفه، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ص۱۱۶.
۲۰. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۶.
۲۱. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۶.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حکومت امویان»، تاریخ بازیابی۹۵/۲/۶.    



جعبه ابزار