• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رحم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رحم به فتح راء وکسر حاء دو معنا دارد واز معنای نخست آن در باب نکاح و نیز در بخش مسائل مستحدثه سخن گفته‏اند.




رَحِم محلّ تکوّن و رشد جنین در جنس ‏مؤنّث می باشد.

۱.۱ - احکام رحم به معنای نخست


خونى که از رحم خارج مى‏شود یا حیض است یا استحاضه و یا نفاس و هریک داراى احکام خاصى است؛ هرچند حیض و نفاس در بسیارى از احکام مشترک‏اند.
از عیبهاى زن که در صورت جهل مرد به آن قبل از عقد نکاح، موجب ثبوت حق فسخ براى او مى‏شود قرن است که عبارت است از روییدن گوشت اضافى و یا به قولى، روییدن استخوانى بسان دندان در دهانه رحم که در هردو صورت مانع آمیزش مى‏گردد.
بارورسازی رحم با روش گرفتن نطفه شوهر و تزریق آن به رحم زن یا ترکیب آن در بیرون از رحم و انتقال آن به رحم همسر جایز است؛ لیکن اگر صاحب نطفه اجنبی باشد، بنابر قول معروف میان معاصران حرام است. بنابر قول به حرمت، بر زن حرام است رحم خود را براى این کار اجاره دهد.
قرار دادن منی مرد در رحم مصنوعى بنابر تصریح برخى جایز است و بنابر قول معروف میان معاصران، بچه به صاحب نطفه ملحق مى‏شود، لیکن چنین بچه‏اى بدون مادر خواهد بود.
[۵] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۸۶۶.
[۶] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۰۰.
[۷] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۱۸.
[۸] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۴۸.
[۹] کلمات سدیدة ص۹۲-۹۳.
[۱۰] ماوراء الفقه ج۶، ص۱۶.

بنابر تصریح برخى، بستن لوله‏هاى رحم در صورتى که اخلالى به قابلیت باردارى و بچه دار شدن زن نرساند و زیان در خور توجهى نیز براى زن نداشته باشد، جایز است.
[۱۱] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۴۴.
[۱۲] توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۱۳.
[۱۳] مجمع المسائل ج۲، ص۱۷۴.

آیا بر زنى که رحمش را در آورده و خون نمى‏بیند، عدّه- در موارد وجوب آن- واجب است؟ مسئله محل بحث است.
[۱۴] کلمات سدیدة ص۲۸۱-۳۱۳.
بنابر قول مشهور، خوردن رحم حیوان حلال گوشت تذکیه شده حرام است.



به معنای خویشاوند نسبی است.
از احکام رحم به معناى دوم در بابهاى طهارت، زکات، جهاد، هبه، نکاح، ارث و شهادات سخن گفته‏اند.

۲.۱ - احکام رحم به معنای دوم


صله رحم واجب است و قطع آن حرام، بلکه از گناهان کبیره است.
ریختن خاک بر قبر پس از دفن میت در آن بر خویشان نسبی او مکروه است.
ترک زینت (حداد) بر نزدیکان نسبىِ میت- مانند فرزند، پدر و مادر، برادر و خواهر- به مدّت سه روز مستحب است.
پدر، مادر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، فرزند و نوه در صورتى که برده باشند، به ملک فرد در نمى‏آیند، همچنین خواهر، عمه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر به ملک مرد در نمى‏آیند. به بردگى گرفتن غیر افراد یاد شده از خویشان مکروه است.
کشتن باغى از خویشاوندان هنگام نبرد با باغیان، بنابر تصریح برخى مکروه است.
در پرداخت زکات فطره و نیز صدقات به مستحقان، مستحب است خویشان مستحق بر دیگران مقدم داشته شوند.
[۲۶] العروة الوثقى‏ تکملة ج۲، ص۲۷۵.
هبه کردن به ارحام مستحب است،
[۲۷] العروة الوثقى‏ تکملة ج۲، ص۱۶۸.
لیکن نسبت به پدر و مادر، پس از هبه، فرزند نمى‏تواند از هبه خود برگردد و در جواز انصراف نسبت به سایر خویشان اختلاف است. مشهور، قائل به عدم جواز آن‏اند.
نفقه دادن به خویشان، جز پدر و مادر و فرزند مستحب است و در آنان با وجود شرایط واجب خواهد بود.
[۲۹] الکافى فى الفقه ص۱۷۷.

حضانت کودک بر عهده پدر و مادر و با فقدان آن دو، بر عهده دیگر ارحام است/
خویشاوندان در ارث بردن از میت به ترتیب زیر به سه طبقه تقسیم مى‏شوند.
۱. فرزند، پدر و مادر میت.
۲. پدر بزرگ، مادر بزرگ، برادر و خواهر میت و فرزندان آنان.
۳. عمو، عمه، دایی و خاله میت و فرزندان ایشان.
با وجود طبقه پیشین، طبقه بعدى ارث نمى‏برد. چنان که در یک طبقه نیز با وجود نزدیک‏تر به میت، دورتر ارث نمى‏برد؛ از این رو، با وجود برادر و خواهر میت فرزندانشان ارث نخواهند برد.
گواهى دادن ارحام به نفع یا زیان یکدیگر با وجود شرایط آن پذیرفته است، جز شهادت فرزند علیه پدر که بنابر مشهور پذیرفته نیست، بلکه بر این قول ادعاى اجماع شده است.


 
۱. کشف اللثام ج۶، ص۳۶۷.    
۲. جواهر الکلام ج۳۰، ص۳۳۲-۳۳۴.    
۳. تحریر الوسیلة ج۲، ص۶۲۱-۶۲۳.    
۴. منهاج الصالحین (خویی) ج۱، ص۴۲۷-۴۲۸.    
۵. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۸۶۶.
۶. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۰۰.
۷. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۱۸.
۸. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۴۸.
۹. کلمات سدیدة ص۹۲-۹۳.
۱۰. ماوراء الفقه ج۶، ص۱۶.
۱۱. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۴۴.
۱۲. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص۹۱۳.
۱۳. مجمع المسائل ج۲، ص۱۷۴.
۱۴. کلمات سدیدة ص۲۸۱-۳۱۳.
۱۵. جواهر الکلام ج۳۶، ص۳۴۲-۳۴۶.    
۱۶. نضد القواعد الفقهیة ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴.    
۱۷. جواهر الکلام ج۴۱، ص۵۸.    
۱۸. جواهر الکلام ج۴، ص۳۳۴.    
۱۹. جواهر الکلام ج۳۲، ص۲۸۴-۲۸۵.    
۲۰. تکملة العروة الوثقی ج۱، ص۶۷.    
۲۱. جواهر الکلام ج۲۴، ص۱۴۱.    
۲۲. جواهر الکلام ج۲۴، ص۱۴۵-۱۴۷.    
۲۳. منهاج الصالحین (خویی) ج۲، ص۶۷.    
۲۴. منتهی المطلب ج۲، ص۹۹۰.    
۲۵. العروة الوثقی ج۴، ص۱۳۴.    
۲۶. العروة الوثقى‏ تکملة ج۲، ص۲۷۵.
۲۷. العروة الوثقى‏ تکملة ج۲، ص۱۶۸.
۲۸. جواهر الکلام ج۲۸، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۲۹. الکافى فى الفقه ص۱۷۷.
۳۰. جواهر الکلام ج۳۱، ص۳۶۶-۳۷۱.    
۳۱. جواهر الکلام ج۳۱، ص۲۹۵-۲۹۷.    
۳۲. جواهر الکلام ج۳۹، ص۷-۱۰.    
۳۳. جواهر الکلام ج۴۱، ص۷۴.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۷۶-۷۸.    






جعبه ابزار