• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید الشهداء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سَید الشُهَداء، لقب اعطایى رسول اکرم به عموی خود حمزة بن عبدالمطلب و از القاب امام حسین علیه‌السلام می‌باشد.




سید الشهداء، به معناى سرور شهیدان می‌باشد.



در غزوه احد، مشرکان حمزه را به شهادت رساندند و سپس پیكرش را مثله كردند
[۱] محمد بن عمر واقدى، المغازى، ج۱، ص۲۹۰.
[۲] احمد بن ابی‌ یعقوب یعقوبى، تاریخ الیعقوبى، ج۲، ص۴۷.
و از این زمان پیامبر او را سید الشهداء خواند.
[۴] صلاح‌ الدین صفدى، الوافى بالوفیات، ج۱۳، ص۱۷۰.




در بیشتر كتابهاى تاریخى و روایى، از حمزه با لقب سید الشهداء یاد شده است.
[۵] احمد بن یحیى بلاذرى، انساب ‌الاشراف، ج۲، ص۳۹۴.
[۶] محمد بن على ابن ‌بابویه، الخصال، ج۲، ص۴۱۲.
[۷] محمد بن على ابن‌ بابویه، الخصال، ج۲، ص۵۵۵.




اما در بعضى روایات او را با عناوین دیگرى خوانده‌اند، مانند سید شهیدان بهشت ، سید شهیدان اولین و آخرین جز انبیا و اوصیا، خیر الشهداء، افضل‌ الشهداء،
[۱۵] فرات‌ بن ابراهیم كوفى، تفسیر فرات الكوفى، ص۱۰۱.
اسداللّه و اسد رسوله.
[۱۷] محمد بن عمر واقدى، المغازى، ج۱، ص۲۹۰.




امیر المؤمنین علیه‌السلام در شورای تعیین خلیفه، امام حسن علیه‌السلام، امام حسین علیه‌السلام در کربلا، و محمد بن حنفیه در سخنان و احتجاجات خود، همواره به این مقام حمزه اشاره كرده و از ملقب شدن حمزه به سید الشهداء به مثابه یكى از افتخارات بنی‌ هاشم و اهل‌ بیت یاد كرده‌اند.
[۲۰] نهج ‌البلاغه، نامه۲۸.
[۲۱] طبرى، تاریخ، ج۵، ص۴۲۴.
[۲۴] محمد بن حسن طوسى، الامالى، ص۵۴۶.
[۲۵] محمد بن حسن طوسى، الامالى، ۵۵۴.
[۲۶] محمد بن حسن طوسى، الامالى، ۵۶۳ـ۵۶۴.




در زیارت ‌نامه رسول اکرم عبارت «السَّلامُ عَلى عَمِّک حَمزة سَیدِالشُّهَداء» و در زیارت‌ نامه حمزه عبارت «السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسولِ اللّهِ وَ خیرَ الشُهَداء» ذكر شده است.
[۲۷] محمد ابن‌ قولویه قمى، كامل الزیارات، ص۶۲.
[۲۸] ابن‌ طاووس، اقبال‌ الاعمال، ج۳، ص۱۲۴.




پس از شهادت امام حسین، لقب سید الشهداء به ایشان نیز اختصاص یافت. اگر چه در احادیثى از رسول اكرم از امام حسین علیه‌السلام با لقب سید الشهداء یاد شده،
[۲۹] محمد ابنقولویه قمى، كامل الزیارات، ص۱۴۲.
[۳۰] محمد ابنقولویه قمى، كامل الزیارات، ص۱۴۸.
به نظر می‌رسد كه عمومیت یافتن این لقب براى امام حسین علیه‌السلام از زمان امام صادق علیه‌السلام باشد.

۷.۱ - سید الشهدا در کلام امام صادق


یكى از زنان صحابی امام صادق علیه‌السلام به نام ام‌ سعید احمسیه، كه از اهالى عراق بوده، قصد زیارت قبور شهدای مدینه را داشته است كه امام صادق علیه‌السلام به وى می‌گوید چرا قبر سید الشهداء را نزد خودتان زیارت نمی‌كنى؟ ام‌ سعید با تصور اینكه مقصود امام، قبر امیر المؤمنین است می‌پرسد: سید الشهداء كیست؟ امام صادق پاسخ می‌دهد: سید الشهداء حسین‌ بن على است .
[۳۱] محمد ابن‌ قولویه قمى، كامل الزیارات، ص۲۱۷ـ۲۲۰.
[۳۲] محمد بن على ابن ‌بابویه، ثواب‌ الاعمال، ص۹۷ـ۹۸.




در توضیح اینكه این لقب، هم به حمزه و هم به امام حسین علیه‌السلام اعطا شده چنین ذكر كرده كه حمزه سید الشهداى زمان خود و امام حسین علیه‌السلام سید الشهداى علی‌ الاطلاق است. حضرت فاطمه سلام‌اللّه‌علیها پس از شهادت حمزه، از خاک مرقد وى تسبیحى ساخت كه با آن ذكر می‌گفت. شیعیان از تربت امام حسین علیه‌السلام تسبیح می‌سازند.



امام صادق علیه‌السلام دربارۀ فضیلت تربت امام حسین بر تربت حمزه ذكر كرده است كه تربت امام حسین علیه‌السلام در دست انسان تسبیح می‌گوید، اگر چه انسان ذکری نگوید.



افزون بر حمزه و امام حسین علیهماالسلام، از كسان دیگرى نیز با لقب سید الشهداء یاد شده است، از جمله جرجیس پیامبر،
[۳۷] عبد الرزاق صنعانى، تفسیر القرآن، ج۳، ص۵.
[۳۸] عبد الرزاق صنعانى، تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۵۰.
بلال حبشی،
[۴۰] نورالدین هیثمى، مجمع ‌الزوائد و منبع‌ الفوائد، ج۹، ص۳۰۰.
جعفر بن ابی‌ طالب
[۴۱] علاء الدین متقى هندى، كنز العمال، ج۱۱، ص۶۶۱.
[۴۲] علاء الدین متقى هندى، كنز العمال، ج۱۳، ص۳۳۲.
و مِهجَع‌ بن عبداللّه اولین شهید جنگ بدر.
[۴۳] احمد بن محمد ثعلبى، الكشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبى، ج۷، ص۲۷۰.
[۴۴] حسین‌ بن مسعود بغوى، تفسیر البغوى المسمى معالم التنزیل، ج۳، ص۴۶۰.
همچنین در روایتی، پیامبر اکرم سید الشهداى بعد از حمزه را كسى دانسته است كه نزد حاکم ظالم برود و او را امر به معروف و نهی از منکر كند و در این راه كشته شود.




محمد بن علی ابن‌ بابویه، ثواب ‌الاعمال، چاپ محمدمهدى خرسان، قم ۱۳۶۴ش.
محمد بن على ابن‌ بابویه، الخصال، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم ۱۴۰۳.
محمد بن على ابن ‌بابویه، کمال‌ الدین و تمام ‌النعمة، چاپ علی‌اكبر غفارى، قم ۱۴۰۵.
ابن ‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۵.
محمد ابن‌ قولویه قمی، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومى.
حسین‌ بن مسعود بغوی، تفسیر البغوی المسمى معالم التنزیل، چاپ عبدالرحمن عك و مروان سوار، بیروت ۱۹۹۵.
احمد بن یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف، چاپ محمدباقر محمودى، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبی، چاپ على عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۱۹۸۴.
احمد بن علی رازی جصاص، احکام القرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلى شاهین، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
صلاح‌ الدین صفدی، الوافی بالوفیات.
عبدالرزاق صنعانی، تفسیر القرآن، چاپ مصطفى سلم محمد، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۸۹.
طبری، تاریخ (بیروت).
محب‌ الدین احمد بن عبداللّه طبری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی ‌القربی، قاهره ۱۳۵۶.
حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم ‌الاخلاق، قم ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
محمد بن حسن طوسى، الغیبه، چاپ عبداللّه طهرانى و علی‌احمد ناصح، قم ۱۴۱۱.
کتاب سلیم‌ بن قیس، چاپ محمدباقر انصارى زنجانى، قم ۱۴۲۰.
محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، چاپ ابوالحسن شعرانى، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
علاء الدین متقی هندی، کنز العمال، چاپ صفوه سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
محمد بن محمد بن نعمان شیخ‌ مفید، الارشاد فی معرفة حجج ‌اللّه علی ‌العباد، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
محمد حسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ عباس قوچانى، تهران.
نهج‌ البلاغة، چاپ صبحى صالح، بیروت ۱۴۱۶.
محمد بن عمر واقدی، المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
نور الدین هیثمی، مجمع ‌الزوائد و منبع ‌الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
احمد بن ابی‌یعقوب یعقوبی،تاریخ الیعقوبی، بیروت: دارصادر.
محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی‌اكبر غفارى، تهران ۱۳۶۳ش.
فرات‌ بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدكاظم، تهران ۱۴۱۰/۱۹۹۰.



 
۱. محمد بن عمر واقدى، المغازى، ج۱، ص۲۹۰.
۲. احمد بن ابی‌ یعقوب یعقوبى، تاریخ الیعقوبى، ج۲، ص۴۷.
۳. محب ‌الدین طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶.    
۴. صلاح‌ الدین صفدى، الوافى بالوفیات، ج۱۳، ص۱۷۰.
۵. احمد بن یحیى بلاذرى، انساب ‌الاشراف، ج۲، ص۳۹۴.
۶. محمد بن على ابن ‌بابویه، الخصال، ج۲، ص۴۱۲.
۷. محمد بن على ابن‌ بابویه، الخصال، ج۲، ص۵۵۵.
۸. الشهداء محمد بن محمد بن نعمان شیخ‌ مفید، الارشاد فی معرفه حجج ‌اللّه علی ‌العباد، ص۳۷.    
۹. الشهداء محمد بن علی ابن‌ بابویه، الخصال، ج۱، ص۵۷۵.    
۱۰. کتاب سلیم‌ بن قیس، ص۱۳۳۱۳۴.    
۱۱. الشهدا محمد بن علی ابن ‌بابویه، کمال ‌الدین، ص۲۶۳۲۶۴.    
۱۲. الشهداء کتاب سلیم ‌بن قیس، ص۱۳۳.    
۱۳. الشهداء محمد بن حسن طوسی، الغیبه، ص۱۹۱.    
۱۴. محب ‌الدین طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶.    
۱۵. فرات‌ بن ابراهیم كوفى، تفسیر فرات الكوفى، ص۱۰۱.
۱۶. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۰.    
۱۷. محمد بن عمر واقدى، المغازى، ج۱، ص۲۹۰.
۱۸. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۴.    
۱۹. محمد بن علی ابن‌ بابویه، الخصال، ج۱، ص۲۰۳۲۰۴.    
۲۰. نهج ‌البلاغه، نامه۲۸.
۲۱. طبرى، تاریخ، ج۵، ص۴۲۴.
۲۲. محمد بن علی ابن‌ بابویه، الخصال، ج۱، ص۳۲۰.    
۲۳. الشهداء محمد بن محمد بن نعمان شیخ‌ مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۹۷.    
۲۴. محمد بن حسن طوسى، الامالى، ص۵۴۶.
۲۵. محمد بن حسن طوسى، الامالى، ۵۵۴.
۲۶. محمد بن حسن طوسى، الامالى، ۵۶۳ـ۵۶۴.
۲۷. محمد ابن‌ قولویه قمى، كامل الزیارات، ص۶۲.
۲۸. ابن‌ طاووس، اقبال‌ الاعمال، ج۳، ص۱۲۴.
۲۹. محمد ابنقولویه قمى، كامل الزیارات، ص۱۴۲.
۳۰. محمد ابنقولویه قمى، كامل الزیارات، ص۱۴۸.
۳۱. محمد ابن‌ قولویه قمى، كامل الزیارات، ص۲۱۷ـ۲۲۰.
۳۲. محمد بن على ابن ‌بابویه، ثواب‌ الاعمال، ص۹۷ـ۹۸.
۳۳. محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۳۶۸.    
۳۴. حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۸۱.    
۳۵. نجفی، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۴۰۴۴۰۵.    
۳۶. حسن‌ بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۸۱.    
۳۷. عبد الرزاق صنعانى، تفسیر القرآن، ج۳، ص۵.
۳۸. عبد الرزاق صنعانى، تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۵۰.
۳۹. ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۴، ص۱۹۲.    
۴۰. نورالدین هیثمى، مجمع ‌الزوائد و منبع‌ الفوائد، ج۹، ص۳۰۰.
۴۱. علاء الدین متقى هندى، كنز العمال، ج۱۱، ص۶۶۱.
۴۲. علاء الدین متقى هندى، كنز العمال، ج۱۳، ص۳۳۲.
۴۳. احمد بن محمد ثعلبى، الكشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبى، ج۷، ص۲۷۰.
۴۴. حسین‌ بن مسعود بغوى، تفسیر البغوى المسمى معالم التنزیل، ج۳، ص۴۶۰.
۴۵. احمد بن علی رازی جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۴۳.    
۴۶. محب‌ الدین طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶.    




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سَیدالشُهَداء»، شماره ۵۹۱۱.    




جعبه ابزار