• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سیدمحمد محقق داماد یزدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




سید محمد محقق داماد (۱۳۲۵-۱۳۸۸ق)، از فقیهان و اصولیون شیعه و از مدرسان حوزه علمیه قم در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
محقق داماد علوم دینی را در یزد و قم نزد بزرگانی چون غلامرضا فقیه خراسانی، سید احمد مدرس، سید محمدتقی خوانساری، سید علی یثربی کاشانی، سید محمد حجت کوه‌کمری، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و دیگران فرا گرفت. او داماد شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم بود لذا به محقق داماد ملقب شد. ایشان از اساتید بزرگ حوزه بود که شاگردان علمی برجسته‌ای را تربیت کرده که بسیاری از آنها در انقلاب اسلامی ایران نقش داشتند و مسئولیت پذیرفته‌اند. سید علی و سید مصطفی محقق داماد فرزندان او هستند. از ایشان چند اثر باقی مانده است که مهم‌ترین آنها حاشیه بر کتاب العروة الوثقی است. آیت الله محقق داماد سرانجام در دوم ذی حجه ۱۳۸۸ق پس از یک دوره بیماری در اثر سکته قلبی درگذشت و در حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) دفن شد.



سید محمد محقق داماد در یکی از روزهای ۱۳۲۵ هجری قمری
[۱] مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۷.
(شیخ محمد شریف رازی در گنجینه دانشمندان، تاریخ تولد ایشان را ۱۳۲۱ ذکر کرده است.) در روستای احمدآباد از توابع اردکان یزد و در خانواده‌ای روحانی، دیده به جهان گشود.
حاج سید جعفر موسوی پدر سید محمد، روحانی و مبلغ دین و از علاقه‌مندان خاندان عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)، بود که بارها با پای پیاده به زیارت عتبات عالیات مشرف شده بود. او قبل از تولد فرزندش محمد، به شوق زیارت اجدادش رهسپار عراق گشت، اما این آخرین سفر بود و در همین سفر درگذشت.
[۲] مجله نور علم، نشریه جامعه مدرسین، شماره۱۷، ص۹۷.
محمد که سایه پدر را درک نکرده بود، به دست مادرش تربیت شد و شاکله شخصیتی او به بار نشست تا این که پس از مدتی کوتاه مادرش نیز درگذشت.
سید محمد مانند جدش رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از ولادت، پدر را از دست و در شش سالگی، مادرش از دنیا رفت. پس از آن، محمد، عمدتاً نزد خانواده پدری بزرگ شد.


آیت الله محقق داماد در یزد و قم تحصیل کرده است.

۲.۱ - در یزد

سید محمد تحصیلات مقدماتی را در اردکان یزد سپری کرد، سپس راهی یزد شد. سید محمد نزد اساتید نامدار حوزه علمیه یزد، مشغول تحصیل مقدمات علوم و سطح شد. در میان اساتید برجسته او در یزد می‌توان از چند تن نام برد:
الف) سید احمد مدرس: او مدرسی ماهر و بنام در حوزه علمیه یزد و خصوصاً در تدریس ادبیات عرب بود.
[۳] ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۷۳۴.

ب) حاج سید یحیی واعظ یزدی (متوفای ۱۳۶۲ هجری قمری):
[۴] ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۳۷۹- ۳۷۸.
[۵] رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۴۶۲.
وی از واعظان معروف یزد بود که در اصفهان نزد علمای بزرگی مانند سید مهدی درچه‌ای، شیخ اسدالله قمشه‌ای، میرزا جهانگیرخان قشقایی (آیت ‌الله میرزا جهانگیرخان قشقایی از علماء عصر مشروطه در اصفهان به تحصیل پرداخت. در علوم نقلی و عقلی مخصوصاً حکمت تبحر داشت و باعث رونق فلسفه در این شهر شد. (۱۳۲۸۱۲۴۳ هـجری قمری)) زانوی تلمذ زده است.
ج) سید حسین باغ گندمی:
[۶] ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۲۲۵ – ۲۲۴.
از شاگردان برجسته آیت‌ الله حاج سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (آیت ‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی متولد ۱۲۴۸ هـجری قمری. در یزد که تحصیلات مقدماتی را در یزد گذراند و برای تکمیل درس به اصفهان و سپس نجف عزیمت کرد و نزد علمای بزرگی همچون میرزای شیرازی و... تلمذ نمود. از مجاهدین بیدار عصر مشروطه و صاحب کتاب ارزشمند العروة الوثقی در سال ۱۳۳۷ هـجری قمری دار فانی را وداع گفت.) در عتبات عالیات بود که پس از تکمیل دروس خود از عراق به موطن خود بازگشت و به امر تدریس مشغول گردید.
د) آقا سید محمد علیرضا حائری.
ه) آیت‌ الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی (کوچه بیوکی) (۱۲۹۵- ۱۳۸۰ هجری قمری): فرزند حاج ابراهیم کوچه بیوکی یزدی، در مشهد دیده به جهان گشود. پس از تحصیل علوم ادبی و مقداری از فقه و اصول و کلام به همراه یار قوچانی‌اش، سید حسن قوچانی، معروف به آقا نجفی، (از عالمان نامور و وارسته اواخر عهد قاجار و عصر مشروطه که در نجف به درجه اجتهاد رسید و با کتاب سیاحت شرق و سیاحت غرب معروف گردید (متوفای ۱۳۶۲ هجری قمری)) برای ادامه تحصیل به یزد و سپس اصفهان حرکت کردند. پس از پنج سال اقامت در اصفهان، عازم عراق شد و در حوزه نجف نزد علمای بزرگواری چون آیت ‌الله حاج سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (آخوند خراسانی از حماسه‌سازان تاریخ ایران و مشروطه، مرجع تقلید و مدرس کم‌نظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه و صاحب کتاب معروف کفایه الاصول (۱۳۲۹۱۲۵۵ هجری قمری)) و آیت ‌الله شیخ محمدباقر اصطهباناتی (از علماء پرشور و مشروطه و شاگرد میرزای شیرازی بزرگ که در حمایت از شیخ فضل‌الله نوری فعالیت می‌کرد و به دست پسران قوام الملک به فجیع‌ترین وضع به شهادت رسید.) تحصیل کرد و پس از رسیدن به درجه اجتهاد به یزد بازگشت. مدت چهل سال زعامت و تدبیر مردم یزد را عهده‌دار بود.
[۷] جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار.


۲.۲ - هجرت به قم

مقداری از قوانین را پیش آیت الله حاج شیخ غلامرضا یزدی تلمذ نمود، و با اشارت و صلاحدید وی، سید محمد عازم حوزه علمیه قم گردید و این مسافرت همراه بدرقه استاد توام بوده است.
راهنمایی استادی معنوی و با تجربه‌ای مانند حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی که عنایتی ویژه نسبت به شاگرد نوجوانش داشت، سبب شد تا سید محمد آیه «... فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون؛توبه/سوره۹، آیه۱۲۲.     نباید مؤمنان همگی بیرون رفته و رسول را تنها گذارند، بلکه چرا از هر طایفه‌ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم مهیا نباشند؟ تا آن علمی که آموخته‌اند به قوم خود بیاموزند که قومشان هم شاید خدا ترس شده و از نافرمانی حذر کنند.» (ترجمه آقای الهی قمشه‌ای) را مهم‌ترین هدف زندگی‌اش بداند و عازم قم شود.
سید محمد موسوی در سال ۱۳۴۱ هجری قمری زمانی که شانزده سال بیش‌تر نداشت، درست یک سال پس از تاسیس حوزه علمیّه قم به دست آیت ‌الله حائری یزدی، به قم وارد شد.
آیت ‌الله حاج غلامرضا خراسانی به سبب آشنایی با آیت ‌الله حائری و این‌که از ایشان اجازه اجتهاد داشت، با درایت دریافت که راه رشد این طلبه نوجوان برای خدمت‌گزاری به شریعت اسلام و مذهب تشیع، فقط از قم می‌گذرد، به همین منظور شاگرد خویش را راهنمایی و تشویق کرد تا برای ادامه تحصیل به حوزه تازه تاسیس قم مهاجرت کند.
[۸] ماهنامه سیمای اردکان، شماره ۲۷، ص۳.
[۹] مجله درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره۴، ص۲۲۶-۲۲۵.

عنایت خاصی که مرحوم حاج شیخ غلامرضا خراسانی موقع بدرقه شاگردش مبذول داشت، به‌اندازه‌ای جالب است که نظیر آن کم‌تر دیده شده است.
آیت ‌الله حاج سید موسی شبیری زنجانی (دامت‌افاضاته) نقل فرمودند: «مرحوم داماد وقتی کیفیت آمدن استادش به گاراژ برای بدرقه و کندن لباس و جوراب و پوشاندن آن‌ها بر وی را متذکر می‌شد، اشک در چشمانش حلقه می‌زد.»
[۱۰] مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۸ – ۹۷.

بدون شک حاج غلامرضا فقیه خراسانی تاثیری شگرف در زندگی محقق داماد داشت و نمی‌توان سایه بزرگ این عارف پارسای یزد را در موفقیت عظیم محقق داماد نادیده انگاشت.

۲.۳ - اساتید در قم

مرحوم محقق به برکت استعداد ذاتی و ذوق و شوق فراوان تحصیلی، در طی نه سال اقامت در قم، به مراتب عالیه علمی نائل آمدند ضمن تحصیل به تدریس و تعلیم نیز پرداختند. تعدادی از اساتید سید محمد در قم عبارت‌اند از:
الف) آیت ‌الله سید علی یثربی کاشانی (متوفای ۱۳۷۹ هجری قمری) (در خِطّه کاشان دیده به جهان گشود و پس از تحصیل علوم دینی و رسیدن به درجه اجتهاد در قم و عمری تدریس در سطوح عالیه حوزه علمیه قم به موطن خود بازگشت و زعامت امور مردم کاشان را عهده‌دار گردید و به تربیت طلاب کاشانی پرداخت. ایشان تبحر خاصی در تدریس خارج اصول داشت. (متوفای ۱۳۷۹ هجری قمری))
ب) آیت ‌الله سید محمدتقی خوانساری (متوفای ۱۳۳۱ هجری قمری) (از شاگردان برجسته آخوند خراسانی و سید کاظم طباطبایی یزدی بود که در جریان اشغال عراق به دست انگلیسی‌ها در حین نبرد مجروح و اسیر گشت. ایشان پس از آزادی به خوانسار بازگشت و پس از مرجعیت در قم به تدریس خارج فقه و اصول مشغول شد. آیت ‌الله خوانساری از اولین علمایی بود که در برابر کشف حجاب رضاخان ایستادگی کرد. هنوز با گذشت زمانی بسیار، نماز باران ایشان در خاطره‌ها باقیست (متوفای ۱۳۳۱ هـجری قمری))
[۱۱] رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۲۶.
[۱۲] جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۲۳.

ج) آیت ‌الله میرزا محمد همدانی.
د) آیت ‌الله حاج سید محمد حجت کوه‌کمری (در کوه‌کمر از توابع تبریز چشم به جهان گشود و نسبش به امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌رسد. تحصیلات مقدماتی را در آذربایجان شروع کرد و سپس به نجف هجرت کرد و در محضر آیات عظام شریعت اصفهانی، نائینی و ضیاء‌الدین عراقی کسب فیض کرد. اهل مطالعه و تحقیق و بحث و بررسی دقیق علمی بود به حدی که در مدت زمانی کوتاه به درجه اجتهاد نائل آمد. سپس به قم عزیمت کرد و به سبب‌ اندوخته‌های علمی و استعداد سرشارش مورد توجه آیت ‌الله حائری قرار گرفت و به جای حاج شیخ در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (علیهاالسّلام) به انجام نماز جماعت و کلیه امور مذهبی پرداخت. از خدمات ارزنده ایشان می‌توان به تاسیس مدرسه حجتیه و کتابخانه آن اشاره کرد. شجاعت ایشان در مخالفت با کشف حجاب رضاخان زبانزد مردم می‌باشد. ۱۳۷۲۱۳۱۰ هـجری قمری)
[۱۳] عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه.

س) آیت ‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (در سال ۱۲۶۸ شمسی در شهر قزوین به دنیا آمد. ایشان از بزرگ‌ترین فلاسفه و حکماء و مجتهدین صد ساله اخیر می‌باشد، ایشان قائل به مکتب تفکیک بود. پس از تحصیلات مقدمات و سطح در قزوین و تهران به شهر قم مهاجرت کرده و به تدریس فقه و فلسفه مشغول شد. آیت ‌الله رفیعی قزوینی در سن ۸۵ سالگی در سال ۱۳۵۳ شمسی به دیار باقی شتافت و در حرم مطهر کریمه اهل بیت (علیه‌السّلام) در جوار مزار استادش حاج شیخ عبدالکریم حائری آرمید.)
هـ) آیت ‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (متوفای ۱۳۵۵ هجری قمری) (در سال ۱۳۲۶ هـجری قمری در یزد دیده به جهان گشود. ابتدا در مدرسه خان یزد مشغول به تحصیل مقدمات شد. سپس به عتبات عالیات رفته و در شهر سامرا در حوزه پر رونق میرزای شیرازی بزرگ به ادامه تحصیل سطح پرداخت. از شاگردان برجسته شیخ فضل‌الله نوری بود. پس از رسیدن به درجه اجتهاد به کربلا مراجعت کرد و چون حوزه کربلا بی‌رونق شده بود به احیاء آن پرداخت. به سبب همین اقامت در حائر حسینی ملقب به حائری گشت. پس از احیاء حوزه علمیه کربلا برای تاسیس حوزه‌ای فعال در قم به این شهر هجرت کرد و به همین جهت نیز به او آیت ‌الله مؤسس نیز گفته می‌شد. احداث بیمارستان فاطمی، ساخت خانه فقرا و بسیاری از امور دیگر به دست مبارک ایشان در شهر قم انجام پذیرفت و سرانجام در سال ۱۳۵۵ هجری قمری در سن ۸۱ سالگی دیده از جهان فرو بست.)


آیت الله محقق بیش‌ترین فیض را از محضر مؤسس حوزه علمیه قم کسب کرد.
البته در اثر استعداد بی‌نظیر تحقیقی و لیاقت شاگرد، آیت ‌الله مؤسس نیز توجه خاص و عنایتی ویژه نسبت به آیت ‌الله محقق داشتند و به سبب همین نزدیکی قلوب و موقعیت ممتاز علمی و تقوایی، او به افتخار دامادی آیت ‌الله مؤسس، (رضوان‌الله‌علیه) درآمد و از آن روز به بعد، محقق جوان یزدی در مراکز علمی حوزه علمیه قم به لقب «محقق داماد» مشهور گردید.
[۱۴] رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۴۲.



حاج شیخ عبدالکریم با داشتن شاگردی چون محقق داماد، به آینده حوزه علمیه قم دلگرم و امیدوار بود، حوزه علمیه‌ای که از مدت تاسیس آن زمانی نگذشته بود و دیکتاتوری رضاخان مهم‌ترین و بزرگ‌ترین دشمن آن به شمار می‌آمد. برای درک بهتر شرایط آن زمان به نکته‌ای کوتاه اشاره می‌کنیم:
«درست در سال ورود آیت ‌الله حائری به قم و بنا نهادن پایه‌های حوزه علمیه، رضاخان با کودتای سید ضیاء‌الدین طباطبایی وارد تهران شد و اوضاع سیاسی اجتماعی کشور ما به یک‌باره تغییر کرد و با گذشت‌ اندک زمانی، رضاخان با توسل به چند مانور سیاسی، ماهرانه به سلطنت رسید. همزمانی دو واقعه مهم یعنی تاُسیس حوزه علمیّه قم به منظور مستحکم کردن پایه‌های دینی در کشور توسط یکی از مراجع بزرگ و به قدرت رسیدن رضاخان سردار سپه و اعمال دیکتاتوری و برچیدن بساط مشروعیت از سوی دیگر، موجبات مقابله شدید نهاد حوزه (مرکز رهبری دینی) و نهاد دولت (مرکز قدرت و تصمیم‌گیری) را فراهم ساخت.»
[۱۵] جمعی از نویسندگان، مؤسس حوزه، ص۷۸.

بنابراین مشی سیاسی آیت ‌الله مؤسس، همانا مبارزه آرام با حکومت بود، زیرا با درایت در فکر حفظ حوزه تازه تاسیس قم و گسترش برنامه‌های علمی و عملی آن بود. حال وجود چنین شاگرد فعال و خوش فهمی، شیخ را به آینده درخشان حوزه علمیه قم بسیار خوش‌بین کرد.
به گمان برخی ناآگاهان، آیت ‌الله محقق داماد، مخالف سیاست بوده است، اما با نگاهی دقیق به نوع رفتار سیاسی پدر همسرش و نیز شاگردان خود ایشان، می‌توان به روشنی به وسعت دید آیت ‌الله محقق داماد پی برد که همچون استادش با حرکتی آرام و در جوی عاری از تنش، به تربیت نخبگانی پرداخت که در آینده‌ای نزدیک با انقلابی عجیب در ایران، جهانیان را به شدت شگفت‌زده کردند. این تحمل مصائب، طولی نکشید که به ثمر نشست و پرچم اسلام از همان حوزه تازه تاسیس بر بلندای کشور افراشته شد.


پس از ارتحال آیت ‌الله مؤسس، داماد ایشان رسماً تدریس حوزه علمیه قم را شروع کرد. و در مدتی کوتاه محضر درسش محل تجمع فضلای بنام حوزه گردید.
این دانشمند، از علمای انگشت شماری است که حوزه درسی پرثمری داشته است.
تدریس ایشان به گونه‌ای بوده که فقط طلاب مستعد و درس‌خوان قم می‌توانستند از آن بهره‌مند شوند. بیان دشوار و فنی وی سبب می‌شد که قوی‌ترین مباحثه‌های علمی در کلاس برقرار باشد.
آیت ‌الله جوادی آملی درباره استادش چنین می‌فرماید:
«در آغاز ورود به حوزه علمیه قم به دروس خارج فقه اساتید و علما سر زدیم و از میان درس‌های فقه، تنها درس خارج فقه مرحوم استاد آیت ‌الله حاج سید محمد محقق داماد، (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) را از همه آن دروس، قوی‌تر و عمیق‌تر و مطلوب نظرتر دیدیم، زیرا ایشان فراغت خوبی داشتند و برای دروس، تتبع کافی و مطالعه لازم را به عمل می‌آورند. لذا محضر ایشان را حدود ۱۲ الی ۱۳ سال درک کردیم و استفاده نمودیم»
[۱۶] خاطرات آیت ‌الله جوادی آملی درباره اساتیدشان، به نقل از مجله الکترونیکی مؤسسه تحقیقاتی اسراء.

آیت ‌الله منتظری نیز درباره استادش آقای محقق چنین می‌گوید:
«مرحوم امام خمینی، (قدس‌سره) با آیت ‌الله سید احمد زنجانی پدر آقای آیت ‌الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی و مرحوم آقای محقق داماد، یک مباحثه سه نفری داشتند. این مباحثه عصرها در مدرسه فیضیه بود و یکی دو ساعت طول می‌کشید. مباحثه بیش‌تر بین امام و آقای داماد بود که گاهی صدایشان در همه مدرسه می‌پیچید.»
[۱۷] منتظری، حسینعلی، خاطرات آیت ‌الله منتظری، ج۱، ص۲۰۰.

همه شاگردان این استاد بزرگ حوزه، از فنی بودن تدریس وی و تسلط شگرفش بر علوم حوزوی سخن می‌گویند، امری که درباره کم‌تر استادی شنیده می‌شود. از همین‌رو شرکت در درس آیت ‌الله محقق داماد از افتخارات بسیاری از بزرگان و نخبگان حوزه علمیه قم است.
اهمیت درس در نزد ایشان به قدری بود که روزهایی که حوزه تعطیل می‌شد، بیت شریف ایشان تبدیل به محلی امن برای رفع اشکالات علمی و اعتقادی طلاب می‌شد، حتی در مجالس سرور یا عزای اهل بیت (علیهم‌السلام) هم مباحث فقهی و اصولی ترک نمی‌شد. اهتمام ایشان فقط به درس و مسائل علمی بود و اصلاً توجهی به مسائل دست و پاگیر مرجعیت نداشتند، به همین سبب هم بود که درس ایشان کانون تضارب آراء و تلاقی افکار بود. در اثر همین تمحض در علم بود که مجتهدان و علمای بزرگی به دست ایشان تربیت شدند.


در محضر سید محمد محقق داماد، جمع کثیری از دانشوران و علما کسب فیض کردند. نام برخی از آنان عبارتنداز:
۱ ـ آیت ‌الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی؛
۲ ـ استاد شهید آیت ‌الله مرتضی مطهری (اعلی‌الله مقامه‌الشریف)؛
۳ ـ شهید دکتر آیت ‌الله سید محمد حسینی بهشتی؛
۴ ـ شهید آیت ‌الله حاج آقا مصطفی خمینی؛
۵ ـ امام موسی صدر (رهبر شیعیان لبنان
۶ ـ شهید دکتر محمد مفتح؛
۷ ـ شهید حاج شیخ علی قدوسی؛
۸ ـ آیت ‌الله شیخ علی مشکینی؛
۹ شهید شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی؛
۱۰ ـ حاج شیخ احمد پایانی؛
۱۱ ـ آیت الله حاج شیخ حسینعلی منتظری؛
۱۲ ـ آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی؛
۱۳ ـ آیت الله حاج سید مهدی روحانی؛
۱۴ ـ آیت الله حاج میرزا علی احمدی زنجانی؛
۱۵ ـ آیت الله سید کرامت‌الله شیرازی؛
۱۶ ـ آیت الله حاج سید ابوالفضل میرمحمدی؛
۱۷ ـ آیت الله شیخ احمد آذری قمی؛
۱۸ ـ آیت الله حاج سید فخرالدین طاهری شیرازی؛
۱۹ ـ آیت الله حاج سید نورالدین شیرازی؛
۲۰ ـ آیت الله حاج شیخ عباس ایزدی نجف‌آبادی؛
۲۱ ـ آیت الله حاج سید جلال طاهری اصفهانی؛
۲۲ ـ آیت الله حاج سید محمد ابطحی کاشانی؛
۲۳ ـ آیت الله حاج سید عبدالرسول شریعتمداری؛
۲۴ ـ آیت الله حاج سید محمد حسین تهرانی (لاله‌زاری)؛
۲۵ ـ آیت الله حاج سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی؛
۲۶ ـ آیت الله حاج شیخ محمدتقی ستوده اراکی؛
۲۷ ـ آیت الله حاج سید محمد حسینی کاشانی؛
۲۸ ـ آیت الله حاج سید علی محقق یزدی؛
۲۹ ـ آیت الله حاج شیخ محمدعلی ذاکری شیرازی؛
۳۰ ـ آیت الله حاج شیخ حسن شریعتمداری.
نیز جمعی از اساتید و اکابر حوزه علمیه که بر کرسی استادی آنچه از علم و عمل آموخته‌اند، به شاگردان خویش آموختند مانند استاد خویش به تربیت شاگردان پرداختند. برخی از این بزرگواران عبارت‌اند از:
۱ـ آیت ‌الله عبدالله جوادی آملی؛
۲ـ آیت ‌الله حاج آقا موسی شبیری زنجانی؛
۳ـ آیت ‌الله استاد حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی؛
۴ ـ آیت ‌الله حاج شیخ حسین مظاهری اصفهانی؛
۵ ـ آیت ‌الله حاج شیخ حسین نوری همدانی؛
۶ ـ آیت ‌الله محمد مؤمن قمی.
[۱۸] مجله نور علم، شماره ۱۷، ص۹۸.
[۱۹] شاکر اردکانی، سید اسماعیل، سیمای اردکان، ص۳.
[۲۰] درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره۴، ص۲۲۶.

و جمعی دیگر از بزرگان و معاریف حوزه.


به گمان برخی ناآگاهان، ایشان با سیاست و فلسفه مخالفت داشتند، اما با نگاهی گذرا به تربیت‌شدگان درس ایشان، بلندنظری آیت ‌الله محقق داماد آشکار می‌گردد؛ زیرا کسانی که زانوی تلمذ نزد ایشان زده‌اند، اکثراً از ارکان حرکت اسلامی ـ شیعی ایران بودند که منجر به انقلابی با صلابت در سطح جهان شده است.
در مورد عدم مخالفت ایشان با حکمت به نقل خاطره‌ای از فرزند ایشان، دکتر آیت ‌الله سید مصطفی محقق داماد اکتفا می‌کنیم. دکتر محقق داماد می‌گوید: «در سال ۴۵ که سال‌های آخر دانشگاه را طی می‌کردم، علاقه‌مند شدم فلسفه بخوانم. پدرم با فلسفه آشنایی نداشت، اما مخالف هم نبود. (معتقد بود) اگر می‌خواهی فلسفه بخوانی، پیش استادش بخوان، پیش کسی که این چیزها را خوب می‌داند. من منطق منظومه را در قم پیش استاد متخصصی خواندم. مرحوم پدرم به من گفت: اگر می‌خواهی فلسفه بخوانی یا پیش حاج آقا مهدی (حائری یزدی) بخوان یا پیش آقای مطهری.
آن وقت دایی‌ام، مهدی حائری یزدی در کانادا بودند. من خدمت آقای مطهری رسیدم. در سال ۴۷-۴۸ شهید مطهری مرا به محبت پذیرفتند؛ چون، ایشان یکی از شاگردان پدرم بودند. پیغام پدرم را دادم. نزد آقای مطهری به طور خصوصی فلسفه را شروع کردم.»


مرحوم آیت‌ الله حاج سید محمد محقق داماد، (رضوان‌الله‌علیه) فقیهی برجسته، محققی ژرف‌نگر و دانشمندی پارسا و وارسته، صاحب کرامت، امین و مورد وثوق بود. این فقیه فرزانه، علاقه فراوانی به تربیت فضلا و توجه ویژه‌ای نسبت به یادگیری و مسائل علمی داشت. به همین سبب یکی از برجسته‌ترین اساتید حوزه علمیه قم محسوب می‌شد.
زهد و ساده‌زیستی، شکیبایی و بردباری، اخلاق و برخورد نیکو و عدالت ایشان زبانزد شاگردان کثیر ایشان است. بیت ایشان همیشه فارغ از برخی آداب ظاهری مرجعیت بود و خاکی بودن از ویژگی‌های شاخص آن مرحوم بود. ایشان پا جا پای استاد معنوی و پدر همسرش آیت ‌الله مؤسس گذاشت. آیت ‌الله مؤسس، به اذعان همگان نسبت به صرف وجوه شرعی در مخارج خانوادگی به شدت احتیاط داشت تا جائی که روز رحلت حاج شیخ عبدالکریم، خانواده ایشان در مضیقه بودند.
امام خمینی (قدس‌سره) در عصر ۱۳ خرداد ۴۲ در مدرسه فیضیه در پاسخ به یاوه‌گویی شاه فرمودند: «... مایی که وقتی مرحوم حاج عبدالکریم حائری مان از دنیا می‌رود، آقا زاده‌هایشان همان شب شام ندارند، مفت خوریم یا آنانکه بانک‌های خارجی را پر کرده‌اند و باز دست از سر ملت بر نمی‌دارند؟»
طبیعی است که شاگرد خاص و داماد آیت ‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری نیز همین‌گونه محتاط نسبت به صرف وجوه شرعی و زاهد در زندگی دنیوی باشد و هرگز به مقامات صوری و مناسب ظاهری اهمیت نمی‌داد.
ایشان از تواضع و ادب خاصی برخوردار بودند و بسیار خوش مجلس و شیرین‌بیان بود، ولی با تمام این صفات، صراحت لهجه ایشان نسبت به حلال و حرام، همیشه آیت ‌الله محقق را از دیگران متمایز می‌ساخت.
گاهی که به مناسبت خاص در مسند ارشاد و وعظ قرار می‌گرفت، سخنانش در دل شنوندگان اثرات عمیقی داشت و به هنگام دعا و مناجات و مراسم سوگواری، هر بیننده‌ای تحت تاثیر حالت روحانی و چشم اشکبار وی قرار می‌گرفت.
[۲۲] مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۸.
[۲۳] شاکر اردکانی، سید اسماعیل، سیمای اردکان، ص۳.
[۲۴] درس‌هایی از کتب اسلام، سال دهم شماره۴، ص۲۲۶.

او در ایام ماه رمضان در مسجد بازار قم به وعظ و ارشاد می‌پرداختند، و سخنان وی تاثیر عمیقی در دل شنوندگان باقی می‌گذاشت.

۸.۱ - نقل یک کرامت

عارف کامل سید احمد فهری، کرامتی را از مرحوم محقق داماد آورده است. بنابر نقل یکی از دانشمندان معاصر از کتاب سلافة‌ العصر تالیف علامه سید علی صدرالدین مدنی صاب ریاض‌ السالکین در شرح صحیفه سیدالساجدین (علیه‌السلام) که سید محقق داماد (رضی‌الله‌تعالی‌عنه) را مکتوبی است به نام الرسالة الخلعیه و صورت آن چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
همه ثناء، مخصوص پروردگار جهانیان است و درود او بر سید ما، محمد و خاندان پاکش باد.
در یکی از روزهای ماه شعبان، در خلوتی نشسته و مشغول ذکر پروردگارم بودم. در خلال آن‌که نام مبارک «الغنی» را که ذکر ورد خود قرار داده و یا غنی و یا مغنی را با تشدید تکرار نمودم و به جز فرو رفتن در حرم سر الهی و نابود شدن در شعاع نور او از همه چیز غافل بودم که به ناگاه جاذبه قدسی به سرعت هرچه بیش‌تر مرا در ربود و از آشیانه بدن بیرون کشید. پس حلقه‌های نور حواس را گسیخته بود و گره‌های دام طبیعت را باز نمودم و با بال روح در وسط ملکوت حقیقت شروع به پرواز کردم و خود را از این چنین یافتم که جامه تن را از قالب روح بیرون کشیده و از جایگاهش به دور‌ انداخته و دل را صفا و جلا داده و جسدم را به کناری گذاشته و کشور زمان را در هم پیچیده و به عالم دهر قدم گذاشتم و آن‌جا دیدم که مغزهای متفکر، مجموعه‌ای نظامات امت‌ها از ابداعات و تکوینیات و الهیات و طبیعیات و قدسیات و هیولائیات و دهریات و زمانیات و همه اقوام کفر و ایمان و قبایل جاهلیت و اسلام از مردان و زمان گذشته و موجود و آینده و جانشینان در ازل و ابد همگی یک‌جا در مصر وجود گرد آمده‌اند و همه آحاد مجامع امکان ریز و درستش، کوچک و بزرگش، اثباتی و ابداییش در حال و آینده‌اش همه و همه، گروه گروه، جذب آن عالم گردیده و ماهیات همه آنان رو به درگاه خدای سبحان نموده و ناخودآگاه چشم به آستان او دوخته‌اند و همه آنان با زبان فقر شدید و لسان هویت هلاک‌زا، ناله بیچارگی و فریاد دعا و تضرع سر داده بودند و او را یاد می‌کردند و دعا می‌نمودند که به فریادشان برسد و ناخودآگاه (یا غنی و یا غنی و یا مغنی) می‌گفتند.
چیزی نمانده بود که آن ناله‌های عقلی و فریادهای غیبی از خود بی‌خود شوم و از شدّت حیرت و دهشت جوهر ذات عاقله خود را فراموش کنم و از دیدگاه نفس مجردم غایب گردم و از زمین پهناور هستی هجرت نموده و از ناحیه قطر وجود یک‌باره بیرون روم که ناگاه آن حالت خلسه روحی با کمال انسی که به او داشتم، مرا وداع گفت و همان رباینده در حالی‌که کمال اشتیاق به آن را داشتم و از فراقش متاسف بودم، مرا در ربود و دوباره به دریای خروشان زمین و جایگاه دروغین و فریب‌آباد طبیعت بازگشتم.
رساله یاد شده به همین‌جا پایان یافت.
[۲۵] میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، رساله لقاء الله، ترجمه سید احمد فهری، پاورقی، ص۲۵۰ – ۲۴۹.



از تالیفات مرحوم آیت ‌الله محقق داماد چند اثر باقی مانده است که مهم‌ترین و عمده‌ترین آن‌ها حواشی بر اثر ارزشمند فقهی آیت ‌الله طباطبایی یزدی یعنی کتاب العروة الوثقی است که به قلم خود آن مرحوم نگارش یافته است. بعضی از دروس ایشان را شاگردان آن مرحوم تقریر کرده و به رشته تحریر درآورده‌اند که برخی از این تقریرات به زیور طبع آراسته شده‌اند.
الف) استاد آیت ‌الله جوادی آملی مباحث حج و صلاه و صوم و اعتکاف و خمس و قسمت عمده زکات را تقریر و تحریر کرده و به چاپ رسانده است. دوره کتاب الحج در سه جلد چاپ و نشر و کتاب صلوة نیز.
ب) درس اصول ایشان توسط استاد آیت ‌الله شیخ ناصر مکارم شیرازی نوشته شده است.
ج) آیت ‌الله طاهری اصفهانی مبحث طهارت و دوره اصول ایشان را تقریر کرده است.
د) مبحث فقهی صلاه را نیز آیت ‌الله حاج شیخ محمد مؤمن قمی تقریر و تحریر کرده است.
[۲۶] رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۴۲.
[۲۷] مجله نور علم، شماره ۵، دور دوم، ص۱۰۳ – ۹۶.



از آیت ‌الله محقق داماد، فرزندانی به وجود آمده‌اند که هر کدام به عنوان وزنه‌ای علمی و عملی در حوزه علمیه و محافل علمی به شمار می‌آیند. البته این توفیقات ناشی از توجه خاص مرحوم آیت ‌الله محقق به فراگیری علم است و توقعی غیر از این هم از فرزندان آن محقق بزرگ نخواهد بود.
۱ ـ آیت ‌الله سید علی محقق داماد؛ سال‌ها عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (از نهادهای تاثیرگذار در حرکت صعودی جمهوری اسلامی ایران) و از اساتید مطرح حوزه علمیه قم بود. سال‌ها بعد از وفات پدر گرامی‌شان، در مسجد بازار به جای پدر به اقامه جماعت پرداخت و به سخنرانی وعظ و ارشاد نمازگزاران مشغول بود.
۲ ـ آیت ‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد؛ پس از تحصیل علوم دینی نزد اساتید بزرگ حوزه به دانشگاه تهران رفت و در رشته‌های حقوق و فلسفه اسلامی به اخذ مدرک کارشناسی نائل آمد.
وی مطالعه و تحصیل در رشته حقوق را پی گرفت و از دانشگاه بروکسل بلژیک درجه دکترا دریافت کرد. سید مصطفی محقق از معدود فقهایی است که تحصیلات عالی خود را در فرنگ به پایان رسانده است.
ایشان پس استقرار جمهوری اسلامی در سمت‌هایی گوناگونی اجرایی، قضایی و فرهنگی انجام وظیفه کرده است، از جمله مدت‌ها ریاست سازمان بازرسی کل کشور را عهده‌دار بود.
اینک به عنوان استاد و رییس گروه حقوق دانشگاه، رییس گروه علوم و معارف اسلامی فرهنگستان علوم ایران، ریاست گروه حقوق سازمان مطالعه و تدوین کتاب‌های علوم اسلامی دانشگاه‌ها، عضو هیئت داوران خبرگان بدون مدرک، عضو شورای علمی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، سردبیر فصلنامه فرهنگستان علوم و.... به خدمات علمی و فرهنگی ادامه می‌دهد.
از ویژگی‌های ایشان علاوه بر بهره‌گیری از دو نظام آموزشی حوزه و دانشگاه، تسلط بر زبان‌های عربی و انگلیسی و آشنایی با زبان فرانسه است. ایشان تالیفات ارزشمندی در اصول و فقه و مسائل حقوقی دارند.


آیت الله سید محمد محقق داماد که در روزهای آخر عمر از عارضه سکته قلبی رنج می‌برد، از اوایل ماه مبارک رمضان در بستر بیماری به سر می‌برد. وقتی شاگردان و یا خواص به عیادت وی می‌رفتند و ساعت معمول درس ایشان فرا می‌رسید، چون خود را محروم از این فیض می‌دید، به آرامی اشک می‌ریخت و این جملات را می‌فرمود: «من از مرگ نمی‌ترسم، ولی از این می‌ترسم که وجود عاطل و باطلی باشم و نتوانم انجام وظیفه شرعی کنم.»
[۲۸] مجله نور علم، ش ۱۷، ص۹۸.
[۲۹] درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص۲۲۶.

روز چهارشنبه دوم ذی‌ الحجة الحرام سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری قمری (۱۳۸۸قآیت ‌الله سید محمد محقق داماد یزدی پس از تحمل هفتاد و پنج روز بیماری در اثر سکته قلبی درگذشت. مردم قم عصر همان روز، پیکر ایشان را تشییع کردند و در مقبره‌ای از مقابر شرقی صحن کریمه اهل بیت (علیهاالسّلام)، مقابل ایوان آینه به خاک سپردند.
روی سنگ فرار ایشان چنین حجاری شده است. لقد لبی ربه الکریم


در مقبره منور آیت الله محقق، علمای بزرگ دیگری مدفون‌اند:
الف) آیت ‌الله حاج آقا سید مرتضی علم‌الهدی جزایری (متوفای ۱۳۹۳ هجری قمری): از عالمان بزرگ مقیم اهواز بود. بعد از رحلتش، پیکرش را به قم آوردند و در این مکان به خاک سپردند.
ب) آیت‌ الله حاج میرزا علی غروی علیاری (۱۴۱۷-۱۳۱۹ هجری قمری): ایشان پس از یک قرن زندگی پربرکت و تربیت شاگردان علوم دینی و تالیف کتبی ارزشمند در فقه و اصول و کلام و تفسیر قرآن در اردیبهشت ۱۳۷۶ هجری شمسی دارفانی را وداع گفت و در جوار مرقد منور آیت ‌الله محقق داماد آرمید.
ج) آیت ‌الله حاج شیخ احمد پایانی (۱۳۷۵-۱۳۰۶ هجری شمسی): عالم وارسته اردبیلی که در محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه قم از جمله آیات عظام سید محمدباقر سلطانی و مرعشی نجفی و سید محمد حجت کوه‌کمری و بروجردی و محقق داماد کسب فیض کرد و پس از سال‌ها تدریس فنی مکاسب شیخ انصاری و کفایه مرحوم آخوند در سال ۱۳۷۵ به دیدار معبود شتافت و در کنار استاد خویش مدفون گردید.
[۳۰] مجله آیینه پژوهش، شماره ۴۳، ص۱۱۰-۱۱۱.



۱. مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۷.
۲. مجله نور علم، نشریه جامعه مدرسین، شماره۱۷، ص۹۷.
۳. ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۷۳۴.
۴. ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۳۷۹- ۳۷۸.
۵. رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۴۶۲.
۶. ریحان یزدی، سید علی‌رضا، آینه دانشوران، ص۲۲۵ – ۲۲۴.
۷. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار.
۸. ماهنامه سیمای اردکان، شماره ۲۷، ص۳.
۹. مجله درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره۴، ص۲۲۶-۲۲۵.
۱۰. مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۸ – ۹۷.
۱۱. رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۲۶.
۱۲. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج۲، ص۶۲۳.
۱۳. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه.
۱۴. رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۴۲.
۱۵. جمعی از نویسندگان، مؤسس حوزه، ص۷۸.
۱۶. خاطرات آیت ‌الله جوادی آملی درباره اساتیدشان، به نقل از مجله الکترونیکی مؤسسه تحقیقاتی اسراء.
۱۷. منتظری، حسینعلی، خاطرات آیت ‌الله منتظری، ج۱، ص۲۰۰.
۱۸. مجله نور علم، شماره ۱۷، ص۹۸.
۱۹. شاکر اردکانی، سید اسماعیل، سیمای اردکان، ص۳.
۲۰. درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، شماره۴، ص۲۲۶.
۲۱. امام خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، ج۱، ص۵۵.    
۲۲. مجله نور علم، شماره۱۷، ص۹۸.
۲۳. شاکر اردکانی، سید اسماعیل، سیمای اردکان، ص۳.
۲۴. درس‌هایی از کتب اسلام، سال دهم شماره۴، ص۲۲۶.
۲۵. میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، رساله لقاء الله، ترجمه سید احمد فهری، پاورقی، ص۲۵۰ – ۲۴۹.
۲۶. رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۴۲.
۲۷. مجله نور علم، شماره ۵، دور دوم، ص۱۰۳ – ۹۶.
۲۸. مجله نور علم، ش ۱۷، ص۹۸.
۲۹. درس‌هایی از مکتب اسلام، سال دهم، ش ۴، ص۲۲۶.
۳۰. مجله آیینه پژوهش، شماره ۴۳، ص۱۱۰-۱۱۱.



عقیقی بخشایشی، سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیت الله حاج سید محمد محقق داماد»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۳۱.    
سید علی آقائی، پایگاه فرهیختگان تمدن شیعی، برگرفته از مقاله «سید محمد محقق داماد یزدی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۳۱.    



جعبه ابزار