سیره پیامبر و امام علی در مسح وضو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وضو یکی از واجبات مهم اسلامی است که انجام فریضه
نماز، بدون آن، صحیح نبوده و مورد قبول
خداوند متعال نیست. یکی از موارد اختلاف میان
شیعیان و
اهلسنت کیفیت وضو گرفتن است؛ مثل مسحکردن پا و یا شستن آن. در این مقاله کیفیت وضوی
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امیرمؤمنان (علیهالسلام) را بررسی خواهیم کرد که آیا پاها را مسح میکردند یا میشستند؟
آیه وضو که در
قرآن کریم به صورت بسیار روشن اعمال وضو را بیان کرده است و طبق آن، صورت و دستها شسته میشود، و سر و پاها مسح میگردد.
برخی علمای
اهلسنت همانند
ابنحزم، تصریح کردهاند که حکم قرآن مسح است و ذیل این آیه روش بزرگان
صحابه از جمله
امیرمؤمنان (علیهالسلام)،
ابنعباس و برخی دیگر را نقل کرده که قائل به مسح بوده است.
از دیدگاه روایات نیز در منابع اهل سنت از جمله
مسند احمد بن حنبل،
مصنف ابنابیشیبه و
سنن ابنماجه و دیگر منابع معتبر آنها روایات صحیح ذکر شده است که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیر مؤمنان (علیهالسلام)، در هنگام وضو گرفتن سر و پاهای مبارکشان را مسح میکردهاند؛ بنابراین، وضوی
شیعیان مطابق روش و سیره آن بزرگواران است.
این روایات توسط محققان و علمای اهل سنت تصحیح شده است.
برخی روایاتی که معارض این موضوع هستند، یا از نظر سند مشکل دارند و یا در مقام تعارض با قرآن و روایات صحیح و معتبری که ذکر میشود، تاب مقاومت ندارند و عملکرد خود صحابه نیز نشانگر بطلان این روایات معارض است.
وضو یکی از واجبات مهم اسلامی است که انجام فریضه
نماز، بدون آن و یا بدل (
تیمم) آن و یا
غسل، صحیح نبوده و مورد قبول
خداوند متعال نیست.
خداوند متعال در قرآن کریم کیفیت وضو و غسل را چنین بیان کرده است:
«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا قُمْتُمْ اِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ اَیْدِیَکُمْ اِلَی الْمَرافِقِوَ امْسَحُوابِرُؤُسِکُمْ وَ اَرْجُلَکُمْ اِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ اِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ اِنْ کُنْتُمْ مَرْضی اَوْ عَلی سَفَرٍ اَوْ جاءَ اَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ اَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَفَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداًطَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ اَیْدیکُمْ مِنْهُ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! هنگامی که به نماز میایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل (برآمدگی پشت پا) مسح کنید! و اگر
جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت کرده)، یا با آنان تماس گرفته (و
آمیزش جنسی کردهاید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت (پیشانی) و دستها بکشید! خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما ایجاد کند بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید شاید شکر او را بجا آورید!»
در کیفیت انجام وضو، میان
مسلمانان اختلاف نظر وجود دارد و یکی از موارد اختلاف، چگونگی مسح یا شستن پاها است.
دیدگاه شیعیان بر اساس این آیه و روایات صحیح پیامبر و
اهلبیت (علیهمالسّلام) این است که در وضو، پاها مسح میشود، زیرا عامل کلمه «ارجلَکم»، «فاغسلوا» است و کلمه «وَ اَرْجُلَکُمْ» بر محل کلمه «رؤسِکم» که محلاً منصوب میباشد، عطف شده است، در این صورت معنای آیه چنین میشود:
«سر و پاهایتان را مسح کنید» و در نتیجه حکم سر و پاها، مسح کردن است.
از طرف دیگر، تعدادی از روایات صحیح
شیعه که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهلبیت معصوم آن حضرت وارد شده، همین برداشت و نظریه شیعه را تایید میکنند و بیانگر این نکته هستند که خود آن حضرات نیز به همین روش وضو میگرفتهاند.
بنابراین، عمل شیعه طبق نظر قرآن و روش پیامبر و اهل بیت آن حضرت است. تعدادی از روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) را که بر مسح پاها دلالت دارند، در فایل جدا به این آدرس تحقیق کردیم:
اما دیدگاه تعدادی اهل سنت (نه همه آنها) این است که پاها در وضو شسته میشود.
عمده دلیل آنها این است که در این آیه، کلمه «وارجلَکم» مفعول برای کلمه «فاغسلوا» است که در جمله قبل از آن آمده است. یعنی آنها عامل «ارجلکم» را «فاغسلوا» میدانند، نه «وامسحوا» که در خود همان جمله است.
ابنحزم از علمای سرشناس اهل سنت، در پاسخ برداشت نادرست این عده میگوید:
مَسْاَلَةٌ واما قَوْلُنَا فی الرِّجْلَیْنِ فان الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْمَسْحِ
(وَامْسَحُوا برؤوسکم ((برءوسکم)) وَاَرْجُلَکُمْ) وَسَوَاءٌ قریء (قرئ) بِخَفْضِ اللاَّمِ او بِفَتْحِهَا هِیَ علی کل حَالٍ عَطْفٌ علی الرؤوس (الرءوس) امَّا علی اللَّفْظِ واما علی الْمَوْضِعِ لاَ یَجُوزُ غَیْرُ ذلک لانه لاَ یَجُوزُ اَنْ یُحَالَ بین الْمَعْطُوفِ وَالْمَعْطُوفِ علیه بِقَضِیَّةٍ مُبْتَدَاَةٍ وَهَکَذَا جاء عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ نَزَلَ الْقُرْآنُ بِالْمَسْحِ یَعْنِی فی الرِّجْلَیْنِ فی الْوُضُوءِ.
وقد قال بِالْمَسْحِ علی الرِّجْلَیْنِ جَمَاعَةٌ من السَّلَفِمنهم عَلِیُّ بن ابی طَالِبٍ وابن عَبَّاسٍ وَالْحَسَنُ وَعِکْرِمَةُ وَالشَّعْبِیُّ وَجَمَاعَةٌ وغیرهم (غیرهم) وهو قَوْلُ الطَّبَرِیِّ.
اما سخن ما در حکم پاها این است که در قرآن مسح پاها نازل شده است (یعنی آنچه از قرآن به دست میآید، این است که باید پاها را مسح کشید. ). کلمه «ارجلکم» چه این که لام آن مجرور باشد (ارجلِکم) و چه با فتحه باشد (ارجلَکم)، در هر دو صورت عطف بر کلمه «رؤوس» است؛ این عطف یا به لفظ است یا بر محل (اگر به واژه رؤوس عطف شود، از آنجایی که اعراب این کلمه مجرور است (رؤوسِکم)، ارجلکم را نیز باید مجرور بخوانیم (ارجلِکم) و اگر به محل رؤوس عطف شود، از آنجای که واژه «رؤوس» در جایگاه مفعول قرار دارد، و اعراب مفعول نیز منصوب است، ارجلکم را نیز باید منصوب بخوانیم (ارجلَکم) ) و جز این صحیح نیست؛ زیرا جایز نیست که میان معطوف و معطوف علیه یک قضیه جدید مطرح شود. و از ابنعباس نیز این چنین نقل شده است که قرآن کریم حکم پاها را در وضو، مسح بیان کرده است.
گروهی از پیشنیان همانند
علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، ابنعباس،
حسن بصری،
عکرمه،
شعبی و گروهی و غیر آنها، قائل به مسح پاها بودهاند و این قول
طبری است.
طبق روایات صحیحی که در منابع معتبر اهل سنت نقل شده، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرمؤمنان و عدهای صحابه، همانند شیعه وضو میگرفتهاند.
سیره و روش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در وضو از طریق چندین نفر از صحابه نقل شده؛ ما در اینجا جهت رعایت اختصار به ذکر چند طریق بسنده میکنم.
احمد بن حنبل در کتاب «مسند» از امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نقل کرده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روی پایشان را مسح میکردند:
۷۳۷ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا وَکِیعٌ ثنا الاَعْمَشُ عن ابی اِسْحَاقَ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِیٍّ رضی الله عنه قال کنت اَرَی ان بَاطِنَ الْقَدَمَیْنِ اَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا حتیرایت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یَمْسَحُ ظَاهِرَهُمَا.
عبد خیر از علی (علیهالسّلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود: من گمان داشتم باطن (کف) پاها سزاوارتر به مسح کردن از روی آن است، تا اینکه دیدم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روی هر دو پا را مسح میکردند.
محققان این کتاب، «
شعیب الارنؤط و
عادل مرشد»، در پاورقی این روایت را تصحیح کردند و متن عبارت چنین است:
(۱) حدیث صحیح بمجموع طرقه.
«یعنی این روایت با در نظر گرفتن همه طرقش صحیح است.»
![تصحیح روایت در مسند احمد]()
در کتاب «مصنف»
ابنابیشیبه، روایت اینگونه آمده است:
۱۸۳ حدثنا وَکِیعٌ عَنِ الاَعْمَش عن ابی اِسْحَاقَ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِیٍّ قال لو کان الدِّینُ بِرَاْیٍ کان بَاطِنُ الْقَدَمَیْنِ اَحَقَّ بِالْمَسْحِ علی ظَاهِرِهِمَا وَلَکِنْ رَاَیْت رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم مَسَحَ ظَاهِرَهُمَا.
علی (علیهالسّلام) فرمود: اگر
دین با رای و نظر باشد، مسح کشیدن کف پاها سزاوارتر از مسح بر روی آن دو است. ولی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم که بر روی آن دو مسح میکردند.
![روایت در مصنف ابن ابی شیبه]()
نویسنده «کتاب
الفوائد»، از ابنعباس وضوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را چنین نقل کرده است:
۳۷۸ – حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ غَالِبٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ الصَّمَدِ، قَالَ: ثنا وَرْقَاءُ، عَنْ زَیْدِ بْنِ اَسْلَمَ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ یَسَارٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: اَلَا اُحَدِّثُکُمْ بِوُضُوءِ النَّبِیِّ قَالَ: فَمَضْمَضَ مَرَّةً مَرَّةً، وَاسْتَنْشَقَ مَرَّةً مَرَّةً، وَغَسَلَ وَجْهَهُ مَرَّةً، وَیَدَیْهِ مَرَّةً، وَمَسَحَ بِرَاْسِهِ وَرِجْلَیْهِ.
عطاء بن یسار نقل میکند که ابنعباس گفت: آیا برای شما از وضو گرفتن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خبر ندهم؟ ابنعباس گفت: پیامبر دو مرتبه با آب، دهانش را شست، دو مرتبه آب در بینی انداخت، یک مرتبه صورت و یک مرتبه دستهایش را شست. آنگاه سر و پاهایش را مسح کرد.
تصحیح سند روایت توسط محقق:
محقق کتاب، در پاورقی سند روایت را صحیح میداند.
![روایت در کتاب الفوائد]()
به نقل ابنماجه،
رفاعه بن رافع نیز کیفیت وضوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نقل کرده است:
۴۶۰ حدثنا محمد بن یحیی ثنا حَجَّاجٌ ثنا هَمَّامٌ ثنا اسحاق بن عبد اللَّهِ بن ابی طَلْحَةَ حدثنی عَلِیُّ بن یحیی بن خَلَّادٍ عن ابیه عن عَمِّهِ رِفَاعَةَ بن رَافِعٍ اَنَّهُ کان جَالِسًا عِنْدَ النبی صلی الله علیه وسلم فقال اِنَّهَا لَا تَتِمُّ صَلَاةٌ لِاَحَدٍ حتی یُسْبِغَ الْوُضُوءَ کما اَمَرَهُ الله تَعَالَی یَغْسِلُ وَجْهَهُ وَیَدَیْهِ الی الْمِرْفَقَیْنِوَیَمْسَحُ بِرَاْسِهِ وَرِجْلَیْهِ الی الْکَعْبَیْنِ.
یحیی بن خلاد از عمویش رفاعه نقل کرده است که وی نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشسته بود آن حضرت فرمود: نماز هیچ فردی کامل و صحیح نیست جز این که اعمال وضو را همانگونه که خداوند متعال دستور داده، انجام دهد، صورتش را بشوید و دستهایش را نیز با آرنجها بشوید، و سرش را مسح کند و پاهایش را تا بر آمدگی پا مسح نماید.
تصحیح روایت
شعیب الارنؤط، محقق این کتاب، سند این روایت را در پاورقی تصحیح کرده است:
(۱) اسناده صحیح.
البانی نیز این روایت را در تعلیقه خود بر سنن ابنماجه، تصحیح کرده است:
ابوداود در «سنن» خود نیز این روایت را نقل کرده و محقق این کتاب، روایت را تصحیح کرده است:
![روایت سنن ابی داود]()
و البانی نیز در تعلیقه خود بر سنن ابوداود، این روایت را صحیح میداند:
دارمی نیز این روایت را در کتابش آورده و محقق کتاب سندش را صحیح میداند:
خلیفه سوم اهل سنت نیز کیفیت وضوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نقل کرده و تصریح کرده است که ایشان پاها را مسح میکردهاند. این روایت از چند طریق نقل شده است.
این روایت در مسند احمد با سند معتبر اینگونه آمده است:
۴۸۷ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا بن الاشجعی ثنا ابی عن سُفْیَانَ عن سَالِمٍ ابی النَّضْرِ عن بُسْرِ بن سَعِیدٍ قال اتی عُثْمَانُ الْمَقَاعِدَ فَدَعَا بِوَضُوءٍ فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثاً وَیَدَیْهِ ثَلاَثاً ثَلاَثاًثُمَّ مَسَحَ بِرَاْسِهِ وَرِجْلَیْهِثَلاَثاً ثَلاَثاً ثُمَّ قال رایت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم هَکَذَا یَتَوَضَّاُ یا هَؤُلاَءِ اَکَذَاکَ قالوا نعم لِنَفَرٍ من اَصْحَابِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم عِنْدَهُ.
بسر بن سعید میگوید: عثمان در جایگاه وضو نشست و گفت آب بیاورید تا وضو بگیرم. آنگاه دهانش را شست و آب در بینیاش کرد پس از آن، سه مرتبه صورت و دستهایش را شست. سپس سر و پاهایش را سه مرتبه مسح کرد. پس از آن گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم که اینگونه وضو میگرفت. ای مردم آیا وضوی ایشان همچنین بود؟ گفتند: بلی. عثمان این سخن را برای تعدادی از اصحاب رسول خدا که نزد وی بودند، گفت.
محقق در پاورقی سند این روایت را «حسن» میداند و مینویسد:
(۱) اسناده حسن.
![روایت دیگر مسند احمد]()
از
حمران بن ابان با سند معتبر نقل شده است که عثمان پایش را مسح میکرد و تصریح میکرد که وضوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همینگونه بود:
۵۶ حدثنا محمد بن بِشْرٍ قال حدثنا سَعِیدُ بن ابی عَرُوبَةَ عن قَتَادَةَ عن مُسْلِمِ بن یَسَارٍ عن حُمْرَانَ قال دَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّاَ ثُمَّ ضَحِکَ فقال الا تَسْاَلُونِی مِمَّا اَضْحَکُ قالوا یا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ما اضحکک قال رَاَیْت رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم تَوَضَّاَ کما تَوَضَّاْت فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَیَدَیْهِ ثَلاَثًاوَمَسَحَ بِرَاْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَیْهِ.
سر و روی پاهای خود را مسح کرده است.
این روایت در مسند احمد و
مسند بزار نیز نقل شده است.
هیثمی از علمای رجال اهل سنت، پس از نقل روایت، میگوید:
رواه البزار و رجاله رجال الصحیح وهو فی الصحیح باختصار.
این روایت را بزار نقل کرده و راویان سندش راویان صحیح است...
سیوطی بعد از نقل روایت مینویسد:
(حم، والبزار حل، ع، وصحَّح)
این روایت را احمد بن حنبل، بزار،
ابونعیم در
حلیه الاولیاء و ابویعلی روایت کردهاند و روایت تصحیح شده است.
ابنخزیمه نیز به نقل از
شقیق بن سلمه از عثمان روایت کرده است که وی پای خود را مسح کرد و میگفت: وضوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین بود:
۱۵۱ اخبرنا ابو طاهر نا ابو بکر نا یعقوب بن ابراهیم الدورقی حدثنا خلف بن الولید حدثنا اسرائیل عن عامر بن شقیق عن شقیق بن سلمة عن عثمان بن عفان انه توضا فغسل وجهه ثلاثا واستنشق ثلاثا ومضمض ثلاثا ومسح براسه واذنیه ظاهرهما و باطنهما و رجلیه ثلاثا وخلل لحیته واصابع الرجلین وقال هکذا رایت رسول الله صلی الله علیه وسلم یتوضا.
شقیق بن سلمه نقل کرده که
عثمان بن عفان وضو گرفت، سه مرتبه صورتش را شست، سه مرتبه آب در بینی کرد و سه مرتبه دهانش را با آب شست، آنگاه سر، ظاهر و باطن دو گوش و پاهای خود را سه مرتبه مسح نمود... و گفت: این چنین دیدم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وضو میگرفت.
این روایت نیز از نظر سند صحیح است و در کتاب
صحیح ابن خزیمه نقل شده که خودش در مقدمه درباره اعتبار کتاب مینویسد:
مختصر المختصر من المسند الصحیح عن النبی صلی الله علیه وسلم بنقل العدل عن العدل موصولا الیه صلی الله علیه وسلم من غیر قطع فی اثناء الاسناد ولا جرح فی ناقلی الاخبار التی نذکرها بمشیئة الله تعالی.
مختصری از مختصر روایات مسند صحیح از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نقل راویان عادل، از عادل تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میرسد بدون اینکه در سند قطع صورت گرفته باشد و بدون اینکه راویان سند جرحی داشته باشد، به خواست خداوند، ذکر میکنم.
تا اینجا به شهادت برخی از صحابه ثابت شد که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پاهای مبارک را در وضو مسح میکردهاند. هرچند روایات فراوان است، اما به همین مقدار اکتفا میکنیم.
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نیز یکی از افرادی هستند که عمل، سیره و روش ایشان برای شیعه و اهل سنت حجت است. آن حضرت نیز همانند پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پاهای مبارک را در هنگام وضو، مسح میکردهاند.
احمد بن حنبل در کتاب «مسند» خود روایت ذیل که وضوی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را بیان میکند، چنین آورده است:
۱۳۶۶ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابو خَیْثَمَةَ وثنا اِسْحَاقُ بن اِسْمَاعِیلَ قَالاَ ثنا جَرِیرٌ عن مَنْصُورٍ عن عبد الْمَلِکِ بن مَیْسَرَةَ عَنِ النَّزَّالِ بن سَبْرَةَ قال صَلَّیْنَا مع علی رضی الله عنه الظُّهْرَ فَانْطَلَقَ الی مَجْلِسٍ له یَجْلِسُهُ فی الرَّحَبَةِ فَقَعَدَ وَقَعَدْنَا حَوْلَهُ ثم حَضَرَتِ الْعَصْرُ فَاُتِیَ بِاِنَاءٍ فَاَخَذَ منه کَفًّا فَتَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَمَسَحَ بِوَجْهِهِ وَذِرَاعَیْهِ وَمَسَحَ بِرَاْسِهِ وَمَسَحَ بِرِجْلَیْهِ...
نزال بن سبره میگوید: همراه علی (علیهالسلام) نماز ظهر را خواندیم، حضرت در جایگاه خودش در میدان
کوفه رفت و ما هم دور بر ایشان نشستیم تا این که وقت نماز عصر فرا رسید. برای آن حضرت آب وضو آوردند. ایشان کفی از آب برداشت و دهانش را شست. و بینیاش را شست و صورت و دستهایش را مسح کرد و سر و پاهایش را نیز مسح کرد....»
محقق کتاب، سند این روایت را صحیح میداند و در پاورقی تصریح میکند:
(۱) اسناده صحیح.
طیالسی نیز این روایت را در کتابش با اندکی تفاوت چنین آورده است:
۱۴۸ حدثنا ابو داود قال حدثنا شعبة قال اخبرنی عبد الملک بن میسرة قال سمعت النزال بن سبرة یقول صلی علی الظهر فی الرحبة ثم جلس فی حوائج الناس حتی حضرت العصر ثم اتی بکوز من ماء فصب منه کفافغسل وجهه ویدیه ومسح علی راسه ورجلیه...
نزال بن سبره میگوید: علی (علیهالسلام) در میدان کوفه نماز ظهر خواند، سپس نشست تا به مشکلات مردم رسیدگی نماید تا اینکه وقت نماز عصر فرا رسید. سپس کوزهای از آب را آوردند از این آب کفی ریخت صورت و دستهایش را شست و سر و پاهایش مسح کشید....»
محقق کتاب (
محمد بن عبدالمحسن ترکی) سند روایت را صحیح میداند و مینویسد:
(۲) حدیث صحیح، اخرجه احمد و...
![مسند طیالسی]()
به گزارش
طحاوی، عبد خیر یکی از یاران امیرمؤمنان (علیهالسّلام) میگوید ایشان هنگام وضو گرفتن، روی پایش را مسح کردند:
حدثنا ابو اُمَیَّةَ قال ثنا محمد بن الاَصْبَهَانِیِّ قال انا شَرِیکٌ عن السُّدِّیِّ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِیٍّ رضی الله عنه اَنَّهُ تَوَضَّاَفَمَسَحَ علی ظَهْرِ الْقَدَمِوقال لَوْلاَ اَنِّی رَاَیْت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَعَلَهُ لَکَانَ بَاطِنُ الْقَدَمِ اَحَقَّ من ظَاهِرِهِ.
عبد خیر بن یزید از
علی (علیهالسّلام) نقل کرده که ایشان در وضو، روی پایش مسح کشید و فرمود: اگر ندیده بودم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین میکردند، هر آینه کف پا برای مسح کردن سزاوارتر از پشت پا بود.»
![شرح معانی الاثار]()
همانطوری که ملاحظه شد، بر اساس روایات صحیحی که در منابع اهل سنت آمده است،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) پاهایشان را در
وضو مسح مینمودند یعنی همان حکمی که به اعتراف برخی از علمای اهل سنت از آیه ششم
سوره مائده به دست میآمد. شیعیان نیز بر اساس
قرآن و به تاسی از این بزرگواران در وضو قائل به مسح پا هستند و شستن پاها را در وضو جایز نمیدانند.
در ادامه به نقد و بررسی روایات شستن پا در وضو میپردازیم.
در مقابل روایات بالا، منابع اهل سنت روایات دیگری نیز از امیرمؤمنان، ابنعباس و عثمان نقل کردهاند که از شستن پاها در وضو حکایت دارند و عکس مطالب فوق اثبات میشود.
چندین روایت در این بخش نقل شده است.
ابنابیشیبه کوفی مینویسد:
۵۴ حدثنا ابو الاَحْوَصِ عن ابی اِسْحَاقَ عن ابی حَیَّةَ قال رَاَیْت عَلِیًّا تَوَضَّاَ فَاَنْقَی کَفَّیْهِ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَذِرَاعَیْهِ ثَلاَثًا وَمَسَحَ بِرَاْسِهِثُمَّ غَسَلَ قَدَمَیْهِ الَی الْکَعْبَیْنِثُمَّ قام فَشَرِبَ فَضْلَ وَضُوئِهِ ثُمَّ قال انَّمَا اَرَدْت اَنْ اُرِیَکُمْ طُهُورَ رسول اللهِ صلی الله علیه وسلم
ابوحیه میگوید: من علی (علیهالسلام) را دیدم که وضو میگرفت، دو کف دستش را شست سپس سه مرتبه صورت و دستانش را شست و سرش را مسح نمود پس از آن دو پایش را تا بر آمدگی شست سپس برخاست باقی مانده آب وضویش را نوشید و فرمود: خواست من این بود که نحوه وضو گرفتن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به شما نشان دهم.
در نگاه اول، این روایت با روایاتی که در محور قبل بیان شد، در تناقض است، اما یکی از شرطهای تناقض این است که هر دو روایت از نظر اعتبار در یک سطح باشند، اما در اینجا بدینگونه نیست، زیرا روایات قبل از نظر سندی معتبر بودند اما روایاتی که در ادامه میآید، علاوه بر اینکه مخالف با قرآن هستند از نظر سند ضعیف هستند. در این سند این روایت، یک نفر تضعیف شده است.
این راوی را علمای رجال اهل سنت به «مدلس» (یعنی که کسی روایات را تدلیس میکند)، توصیف کردهاند، و با توجه به بار منفی که تدلیس دارد، نمیتوان روایت او را مورد پذیرش قرار داد.
مبارکفوری درباره مدلس بودن وی مینویسد:
ومن التابعین الذین کانوا موصوفین بالتدلیس معروفین به قتادة... وعمرو بن عبدالله السبیعی.
از جمله تابعانی که به تدلیس توصیف شده و معروف بودهاند، قتاده... و
عمرو بن عبدالله (اسم ابواسحاق است) سبیعی بودند.
ابنملقن نیز مینویسد:
وابو اسحاق السبیعی کان مدلسًا.
ابواسحاق سبیعی مدلس بوده است.
مبارکفوری در چندین مورد، بعد از نقل روایت او تصریح میکند که وی مدلس بوده است:
قلت فی اسناده ابو اسحاق السبیعی وهو مدلس.
در جای دیگر بر مدلس بودن او تصریح کرده و اضافه بر آن میگوید: در آخر عمرش خلط کرده است:
قوله (حدیث بن عباس حدیث غریب) وفی اسناده ابو اسحاق السبیعی وهو مدلس ورواه عن عبدالله بن سعید بالعنعنة ومع هذا فقد اختلط باخره.
عبدالله بن محمد اصفهانی بعد از نقل دو روایت از وی، میگوید او بسیار تدلیس میکرده و روایتش را تضعیف نموده است:
بعد دراسة اسناد هذا الحدیث تبین انه بهذا الاسناد ضعیف لان فیه ابو اسحاق السبیعی مدلس مکثر من التدلیس.
پس از بررسی سند این روایت، روشن میشود که با این سند، روایت ضعیف است؛ زیرا در سند آن ابواسحاق سبیعی مدلس است و بسیار تدلیس میکرده است.
و در جای دیگر نیز همین عبارت را دارد:
بعد دراسة اسناد هذا الحدیث تبین انه بهذا الاسنادضعیفلان فیه علی بن عابس ضعفه العلماء وکذا ابو اسحاق السبیعیمدلس وهو کثیر التدلیسولم یصرح بالسماع.
بعد از بررسی سند، روشن شد که این سند ضعیف است، زیرا در سند آن
علی بن عابس قرار دارد و علما آن را تضعیف کردهاند و همچنین ابواسحاق سبیعی مدلس است و تدلیس او بسیار است...
البانی وهابی که وهابیان از او به عنوان (محمد بن اسماعیل)
بخاری دوران یاد میکنند، در بحث سندی پیرامون روایتی که ابواسحاق سبیعی در سندش قرار د ارد، چنین میگوید:
قلت: وهذا اسناد ضعیف... اما الاسناد؛ فله علتان:
.... والاخری: عنعنة ابی اسحاق الهمدانی - واسمه عمرو بن عبدالله السبیعی -؛ فانه مدلس ایضاً، وقد کان اختلط،
میگویم: سند این رایت ضعیف است.... اما ضعف سند آن دو جنبه اشکال دارد:
... اشکال دیگر، معنعن بودن روایت از ابواسحاق است. (منظور از معنعن یعنی راوی روایت را با لفظ «عن» روایت را از راوی قبل نقل کرده و تصریح به شنیدن روایت نکرده است)، اسم وی عمرو بن عبدالله سبیعی است، زیرا او نیز مدلس است و دچار اختلال حواس شد (روایتها را تشخیص نمیداد).
حکم
تدلیس نیز از نظر علمای اهل سنت روشن است.
خطیب بغدادی اقوال علما را در مذمت تدلیس اینگونه آورده است:
قال شعبة بن الحجاج التدلیس اخو الکذب... سمعت شعبة یقول التدلیس فی الحدیث اشد من الزنا ولان اسقط من السماء احب الی من ان ادلس... وقال ثنا جدی قال سمعت الحسن بن علی یقول سمعت ابا اسامة یقولخرب الله بیوت المدلسینما هم عندی الاکذابون... حماد بن زید یقولالتدلیس کذب...
شعبه گفته است: تدلیس برادر دروغ است... به نقل دیگر شعبه گفته است: تدلیس کردن در روایت، بدتر از زنا است. اگر من از آسمان سقوط کنم برایم آسانتر است از اینکه تدلیس کنم. ابواسامه میگفت: خداوند خانههای مدلسین را خراب کند، در نزد آنها جز دروغ چیزی دیگری نیست.
حماد بن زید میگفت: تدلیس همان دروغ است.
علاوه بر تضعیف سند، بر فرضی که حتی روایت فوق معتبر باشد، با روایات صحیح دیگری که مسح پا را توسط امیرمؤمنان (علیهالسّلام) بیان میکنند، در تعارض است.
ابنابیشیبه روایت دیگری را درباره وضوی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) چنین آورده است:
۵۵ حدثنا شَرِیکٌ عن خَالِدِ بن عَلْقَمَةَ عن عبد خَیْرٍ عن عَلِیٍّ قال تَوَضَّاَ فَمَضْمَضَ ثَلاَثًا وَاسْتَنْشَقَ ثَلاَثًا من کَفٍّ وَاحِدٍ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا ثُمَّ اَدْخَلَ یَدَهُ فی الرَّکْوَةِ فَمَسَحَ رَاْسَهُ وَغَسَلَ رِجْلَیْهِثُمَّ قال هذا وضوء (وضوؤ) نَبِیِّکُمْ صلی الله علیه وسلم.
عبد خیر بن یزید از حضرت علی (علیهالسّلام) نقل کرده است که ایشان وضو گرفت و سه مرتبه آب در دهان انداخت و با یک کف آب، سه مرتبه
استنشاق (آب در بینی) کرد. سه مرتبه صورت را شست و سپس دستش را داخل ظرف آب برد و پس از آن، سرش را مسح کرده و پاهایش را شست و سپس فرمود: این وضوی پیامبر شما بود.
نقد روایت:
همانطور که گذشت، به اعتراف علمای اهل سنت همچون «ابنحزم آندلسی» حکم خداوند در قرآن مسح کشیدن بر پاها است. بنابراین این روایت اولا با قرآن در تناقض است و ثانیا با روایت صحیح دیگری که از (عبد خیر) نقل شد، در تعارض میباشد زیرا در آن روایت تصریح شده بود که ایشان در وضو پایشان را مسح میکردند و روایات صحیح دیگری که نقل شده، نیز همین مضمون را تایید میکند.
عبدالرزاق صنعانی روایت دیگری را از طریق اهل بیت (علیهمالسّلام) نقل کرده است که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) پای مبارک را در وضو شستهاند:
عَنِ ابْنِ جُرَیْجٍ، قَالَ: اَخْبَرَنِی مَنْ اُصَدِّقُ، اَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ حُسَیْنٍ، اَخْبَرَهُ قَالَ: اَخْبَرَنِی اَبِی، عَنْ اَبِیهِ، قَالَ: دَعَا عَلِیٌّ بِوَضُوءٍ فَقُرِّبَ لَهُ " فَغَسَلَ کَفَّیْهِ ثَلاثَ مَرَّاتٍ قَبْلَ اَنْ یُدْخِلَهُمَا فِی وَضُوئِهِ، ثُمَّ مَضْمَضَ ثَلاثًا، وَاسْتَنْشَقَ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ یَدَهُ الْیُمْنَی اِلَی الْمِرْفَقِ ثَلاثًا، ثُمَّ الْیُسْرَی کَذَلِکَ، ثُمَّ مَسَحَ بِرَاْسِهِ مَسْحَةً وَاحِدَةً، ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَهُ الْیُمْنَی اِلَی الْکَعْبَیْنِ ثَلاثًا، ثُمَّ الْیُسْرَی کَذَلِکَ، ثُمَّ قَامَ قَائِمًا، فَقَالَ لِی: نَاوِلْنِی، فَنَاوَلْتُهُ الاِنَاءَ الَّذِی فِیهِ فَضْلُ وَضُوئِهِ فَشَرِبَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ قَائِمَا فَعَجِبْتُ، فَلَمَّا رَآنِی عَجِبْتُ، قَالَ: لا تَعْجَبْ، فَاِنِّی رَاَیْتُ اَبَاکَ النَّبِیَّ یَصْنَعُ مِثْلَ مَا رَاَیْتَنِی اَصْنَعُ، ...
از
امام حسین (علیهالسّلام) نقل شده است که علی (علیهالسّلام) آب وضویی خواست و
آب را برایش آوردند. حضرت سه مرتبه دو دستش را شست قبل از این که وارد وضو شود.
سپس سه مرتبه آب در دهان انداخت، و سه مرتبه آب در بینی کرد و پس از آن سه مرتبه صورتش را شست و دست راستش را سه مرتبه تا آرنج شست و دست چپ را نیز همینگونه شست. و یک مرتبه سرش را مسح کرد و پس از آن، سه مرتبه پای راستش را تا بر آمدگی شست و پای چپ را نیز همینگونه شست و سپس ایستاد و فرمود: ظرف آب را به من بدهید. من ظرف آب را به حضرت دادم. از آب باقی مانده نوش جان کرد. من تعجب کردم وقتی تعجب مرا دید، فرمود: تعجب نکنید زیرا من پدرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم همین کار را انجام داد که من انجام دادم.
نقد روایت:
این روایت هماننی روایت قبل، اولا با قرآن در تناقض است و ثانیا با روایات صحیح دیگری که از امیرمؤمنان (علیهالسّلام) پیرامون وضوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است در تعارض میباشد.
از ابنعباس نیز روایتی نقل کردهاند که پایش را در وضو شسته است:
۱۴۰ حدثنا محمد بن عبد الرَّحِیمِ قال اخبرنا ابو سَلَمَةَ الْخُزَاعِیُّ مَنْصُورُ بن سَلَمَةَ قال اخبرنا بن بِلَالٍ یَعْنِی سُلَیْمَانَ عن زَیْدِ بن اَسْلَمَ عن عَطَاءِ بن یَسَارٍ عن بن عَبَّاسٍ اَنَّهُ تَوَضَّاَ فَغَسَلَ وَجْهَهُ ثم اَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَمَضْمَضَ بها وَاسْتَنْشَقَ ثُمَّ اَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَجَعَلَ بها هَکَذَا اَضَافَهَا الی یَدِهِ الْاُخْرَی فَغَسَلَ بِهِمَا وَجْهَهُ ثُمَّ اَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَغَسَلَ بها یَدَهُ الْیُمْنَی ثُمَّ اَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَغَسَلَ بها یَدَهُ الْیُسْرَی ثُمَّ مَسَحَ بِرَاْسِهِ ثُمَّ اَخَذَ غَرْفَةً من مَاءٍ فَرَشَّ علی رِجْلِهِ الْیُمْنَی حتی غَسَلَهَا ثُمَّ اَخَذَ غَرْفَةً اُخْرَی فَغَسَلَ بها رِجْلَهُ یَعْنِی الْیُسْرَی ثُمَّ قال هَکَذَا رایت رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یَتَوَضَّاُ.
عطاء بن یسار میگوید: ابنعباس وضو گرفت، صورتش را شست، سپس مشتی از آب گرفت دهانش را آب کشید و آب در بینی کرد. سپس مشتی دیگری برداشت همین کار را انجام داد و بر دست دیگرش ریخت و با دو دستش صورتش را شست. پس از آن مشتی آب برداشت دست راست را شست و با کف آب دیگر دست چپ را شست. آنگاه سرش را مسح کرد و کفی از آب بر پای راست ریخت تا این که او را شست و با کف دیگر آب پای چپ را شست. پس از اتمام آن گفت: همچنین دیدم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وضو میگرفت.
ابنابیشیبه و ابنماجه از ابنعباس نقل کردهاند که ایشان شستن پا را انکار کرده و مسح را موافق کتاب خدا میداند:
۱۹۹ حدثنا بن عُلَیَّةَ عن رَوْحِ بن الْقَاسِمِ عن عبداللهِ بن مُحَمَّدِ بن عَقِیلٍ عن الرُّبَیِّعِ ابْنَةِ مُعَوِّذِ بن عَفْرَاءَ قالت اَتَانِی بن عَبَّاسٍ فَسَاَلَنِی عن هذا الحدیث تَعْنِی حَدِیثَهَا الذی ذَکَرَتْ انها رَاَتْ النبی صلی الله علیه وسلم تَوَضَّاَ وَاَنَّهُ غَسَلَ رِجْلَیْهِ قالت فقال بن عَبَّاسٍ اَبَی الناس اِلاَّ الْغَسْلَوَلاَ اَجِدُ فی کِتَابِ اللهِ اِلاَّ الْمَسْحَ.
ربیع دختر
معوذ بن عفرا میگوید: ابنعباس نزد من آمد و از این روایت سؤال کرد. مقصود ربیع این روایت بود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مشاهده کرد که در وضو پاهای مبارکش را شسته است. ربیع میگوید: ابنعباس گفت: مردم جز شستن را انجام نمیدهند، در حالی که من در کتاب خدا جز مسح، حکم دیگری نمییابم.
سند این روایت نیز معتبر است. آقای
احمد بن ابوبکر کنانی بعد از نقل روایت مینویسد:
هذا اسناد حسن رواه ابنابی شیبة فی مصنفه.
سند این روایت حسن است که آن را ابنابی شیبه در کتاب مصنف خودش نقل کرده است.
از ابنعباس روایات دیگری نیز نقل شده است که ایشان قائل به مسح پا بودهاند نه شستن آن.
عبدالرزاق صنعانی روایت دیگر را چنین گزارش کرده است:
۴۵ عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ جَابِرِ بْنِ زَیْدٍ اَوْ عِکْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: " افْتَرَضَ اللَّهُ غَسْلَتَیْنِ وَمَسْحَتَیْنِ، اَلا تَرَی اَنَّهُ ذَکَرَ التَّیَمُّمَ؟ فَجَعَلَ مَکَانَ الْغَسْلَتَیْنِ مَسْحَتَیْنِ، وَتَرَکَ الْمَسْحَتَیْنِ ". قَالَ مَعْمَرٌ: وَقَالَ رَجُلٌ لِمَطَرٍ الْوَرَّاقِ، مَنْ کَانَ یَقُولُ الْمَسْحُ عَلَی الرِّجْلَیْنِ؟ قَالَ: فُقَهَاءُ کَثِیرٌ.
جابر یا عکرمه از ابنعباس نقل کردهاند که گفت: خداوند متعال دو شستن و دو مسح کردن را واجب کرده است. آیا نمیبینی که خداوند
تیمم را ذکر کرده است؟ به جای دو شستن دو مسح را قرار داده و دو مسح را رها کرده است. معمر گفته است: شخصی به مطر وراق گفت: چه کسی قائل به مسح پا است؟ گفت: فقهای زیاد بر این مطلب قائل هستند.
در روایت دیگر ابنعباس گفته است:
۵۵ عبد الرزاق عن بن جریج قال اخبرنی عمرو بن دینار انه سمع عکرمة یقول قال بن عباس الوضوء مسحتان وغسلتان.
عکرمه نقل کرده که ابنعباس گفت: وضو دو تا مسح و دو تا شستن دارد.
در قسمت شرح وضوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این نوشتار از طریق عطاء بن یسار به نقل از ابنعباس بیان شد که آن حضرت پای مبارکش را مسح کردهاند، اما این روایت معارض، شستن را بیان میکند و با هم تعارض دارند. و ثابت کردیم که این روایت توسط محقق کتاب تصحیح شده است.
از مجموع روایات ابنعباس، به دست میآید که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در وضو پاهایشان را مسح میکردند.
از عثمان نیز روایتی نقل کردهاند که وی پایش را میشسته است.
۴۸۹ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی ابی ثنا یَعْقُوبُ ثنا ابی عَنِ بن اِسْحَاقَ حدثنی محمد بن ابراهیم بن الحرث التیمی عن مُعَاذِ بن عبد الرحمن التیمی عن حُمْرَانَ بن اَبَانَ مولی عُثْمَانَ بن عَفَّانَ قال رایت عُثْمَانَ بن عَفاَّنَ دَعَا بِوَضُوءٍ وهو علی بَابِ الْمَسْجِدِ فَغَسَلَ یَدَیْهِ ثُمَّ مَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَاسْتَنْثَرَ ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ غَسَلَ یَدَیْهِ الی الْمِرْفَقَیْنِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ مَسَحَ بِرَاْسِهِ وَاَمَرَّ بِیَدَیْهِ علی ظَاهِرِ اُذُنَیْهِ ثُمَّ مَرَّ بِهِمَا علی لِحْیَتِهِ ثُمَّغَسَلَ رِجْلَیْهِ الی الْکَعْبَیْنِ.
حمران بن ابان غلام عثمان بن عفان گفته است: من عثمان را دیدم که آب وضو خواست در حالی که او دم در
مسجد بود. دستانش را شست، آب در دهان کرد و استنشاق کرد. پس از آن صورتش را سه بار شست و سپس دستانش را تا آرنج سه مرتبه شست و پس از آن سر خود را مسح نمود و دستش را بر گوشهای خود کشید و آن را به ریش خود کشید سپس دو پای خود را تا کعبین شست.
هیثمی بعد از نقل روایت، آن را رجال سندش را موثق میداند:
قلت رواه احمد وهو فی الصحیح باختصار ورجاله موثقون.
این روایت، علاوه بر تعارض با قرآن، با روایات دیگر که در ابتدای مقاله ذیل عنوان «بررسی وضوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)»، به نقل از عثمان بیان کردیم، در تعارض است.
روایات صحیحی که از منابع اهل سنت نقل شد، ثابت میکنند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در وضو پاهای مبارکشان را مسح میکردهاند. اما روایاتی که خلاف این مطلب را گفتهاند؛
اولا: اکثر آنها از نظر سند تضعیف شدهاند.
ثانیا: بر فرض صحت سند، با
قرآن و روایات صحیح دیگر در تعارض هستند و توان مقابله با آنها را ندارند.
ونکته مهم اینکه برخی از این روایات معارض، از یک نفر نقل شده است. همانند روایات حمران بن ابان که وضوی عثمان را حکایت میکنند.
ثالثا: همانطوری که گذشت، تعدادی از
صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جمله
امیرمؤمنان، ابنعباس، و تابعین وفقهای بسیاری از اهل سنت قائل به مسح کشیدن بر پا بودند.
بنابراین، هر فرد مسلمان وظیفه دارد که طبق دستور قرآن،
سنت پیامبر و
اهلبیت (علیهمالسّلام) عمل نمایند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا پیامبر و امیر مؤمنان (علیهماالسّلام) همانند شیعیان در وضو مسح می کشیدند؟»