شکیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احکام و
مسائل مربوط به
شک در
نماز را شکیات میگویند. از آن در باب
صلات بحث کردهاند.
بنابر
قول به
حرمت قطع عمدی نماز- چنان که نظر
مشهور است- فراگیری مسائل مربوط به شک و
سهو در
نماز در حدی که غالباً
محل ابتلا میباشد،
واجب عقلی است؛
لیکن اگر
نمازگزار مطمئن است که دچار شک و سهو نمیشود یا در فرض عدم
اطمینان، دچار شک و سهو نشود و یا در صورت
ابتلا، بر حسب اتفاق به وظیفهاش عمل کند، نمازش
صحیح است، هرچند
عالم به
حکم آن نباشد.
شک در
نماز یا در اصل خواندن آن است، یا در
شرایط یا در
اجزا و
افعال و یا در
عدد رکعتهای آن.
اگر
وقت نماز باقی است باید
نماز را به جا آورد و اگر وقت آن گذشته، به شک خود
اعتنا نکند و بنا را بر خواندن بگذارد.
اگر شک در
شرایط نماز، همچون
طهارت،
قبله و
ساتر پس از
نماز عارض شود،
حکم به صحت آن میشود؛ لیکن برای
نماز بعدی باید شرایط را
احراز کند؛ اما
اگر پیش از
نماز یا در اثنای آن
عارض شود، لازم است شرط احراز شود؛ هرچند با اصل، همچون
استصحاب.
البته چنانچه شرط فعلا
محرز، لیکن تحقق آن نسبت به اجزای سابق مشکوک باشد- مانند آنکه فعلا رو به
قبله بودن برایش محرز است؛ اما شک دارد که اجزای سابق هم روبه قبله بوده یا نه-
قاعده تجاوز جاری میشود و در نتیجه نسبت به اجزای پیشین، شرط
تعبداً احراز و حکم به
صحت آنها میشود.
شک در جزئی از اجزای
نماز، همچون
تکبیرة الإحرام،
قرائت،
رکوع و
سجود اگر قبل از دخول در جزء بعدی پدید آید، جزء مشکوک به جا آورده میشود. بنابر این، اگر در حال
قیام و قبل از رفتن به
سجده، شک کند رکوع را به جا آورده یا نه، باید آن را به جا آورد؛ همچنین اگر قبل از قیام در به جا آوردن سجده شک کند، باید آن را به جا آورد.
اما اگر شک بعد از داخل شدن در جزء بعدی باشد، مانند شک در رکوع، پس از رفتن به سجده، یا شک در سجده پس از ایستادن، بدان اعتنا نمیشود و در این حکم، تفاوتی میان
جزء رکنی و
غیر رکنی و نیز بنابر قول مشهور میان شک در دو
رکعت اول و دو رکعت آخر نیست.
مراد از جزء و عمل بعدی، عملی است که در پی عمل قبلی انجام میگیرد، مانند
سوره نسبت به
حمد؛ از این رو، کسی که در حال خواندن سوره، شک میکند حمد را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نمیکند.
در عمل بعدی تفاوتی میان
جزء واجب و
مستحب نیست؛ از این رو، اگر در حال قنوت، شک کند سوره را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نمیکند؛ چنان که در عمل
مشکوک نیز تفاوتی میان جزء مستحب و واجب نیست؛
لیکن برخی در عمل بعدی بین جزء واجب و مستحب فرق گذاشته، اعتنا به شک- و در نتیجه به جا آوردن مشکوک- را پس از دخول در
جزء مستحب، واجب دانستهاند.
اگر شک در صحّت عملِ انجام گرفته پدید آید نه در خود عمل، با دخول در عمل بعدی بدان اعتنا نمیکند و در صورت عدم دخول، در اینکه باید به شک خود اعتنا کند و آن عمل را به جا آورد یا نه، اختلاف است.
شک در عدد رکعتها به دو نوع باطل و صحیح تقسیم میشود.
شکهایی که
موجب بطلان نماز میگردند. این نوع شکها عبارتند از:
الف. به قول مشهور، شک در عدد رکعتهای
نماز واجب دو رکعتی، همچون
نماز صبح،
نماز مسافر،
نماز آیات و
نماز عید در فرض وجوب آن. بر قول به بطلان ادعای
اجماع نیز شده است. بنا گذاشتن بر
اقل در شک در
نماز دو رکعتی، از بعضی
قدما نقل شده است.
ب. شک درنماز سه رکعتی (
نمازمغرب) بنابر قول مشهور که بر آن ادعای اجماع نیز شده است.
جواز بنابر اقل در این نوع شک نیز از برخی قدما نقل شده است.
ج. شک بین یک رکعت و بیشتر در
نمازهای چهار رکعتی، بنابر قول مشهور. برخی در این نوع شک نمازگزار را بین
اعاده و بنا گذاشتن بر اقل،
مخیر گذاشتهاند.
د. شک بین دو و بیشتر در
نماز چهار رکعتی پیش از اکمال دو سجده، بنابر قول
مشهور.
ه. به قول مشهور، شک بین دو و پنج یا بیشتر در
نماز چهار رکعتی؛ هرچند بعد از
اکمال دو سجده.
و. به قول مشهور، شک بین سه و شش یا بیشتر در
نماز چهار رکعتی.
ز. شک بین چهار و شش یا بیشتر در
نماز چهار رکعتی، به قول گروهی. قول مقابل بنا گذاشتن بر چهار و
اتمام نماز و به جا آوردن دو
سجده سهو است.
ح. به قول مشهور، شک بین رکعتهای
نماز، به گونهای که نداند چند رکعت خوانده است.
مراد از
بطلان نماز با
عروض شکهای یاد شده،
عدم جواز اتمام نماز با آنها است، نه اینکه به صرف پیدایی این شکها
نماز باطل گردد. بنابر این، چنانچه شكِ عارض شده پس از
تأمل و
اندیشه برطرف گردد، و
نماز گزار
نماز را بدون شک به
اتمام برساند، نمازش
صحیح است.
شکهای صحیح که هنگام پیدایی آنها وظیفهای خاص برعهده نمازگزار نهاده شده به دو نوع
منصوص (
تصریح شده در
روایات) و
غیر منصوص تقسیم میشوند.
شکهای صحیح منصوص عبارتند از:
الف. شک بین دو و سه پس از اکمال دو سجده که به قول مشهور، بنا را بر سه گذارده و
نماز را
تمام میکند و پس از
نماز- جهت جبران رکعتی که احتمال میدهد نخوانده باشد- یک رکعت
نماز احتیاط ایستاده و یا دو رکعت نشسته میخواند.
برخی،
احتیاط وجوبی را در خواندن یک رکعت ایستاده دانستهاند.
ب. شک بین سه و چهار که به قول مشهور، بنا را بر چهار گذاشته و پس از
اتمام نماز یک رکعت
نماز احتیاط ایستاده و یا دو رکعت نشسته میخواند.
ج. شک بین دو و چهار پس از اکمال دو سجده که به قول مشهور، بنا را بر چهار گذارده و پس از
نماز دو رکعت
نماز احتیاط ایستاده میخواند.
د. شک بین دو و سه و چهار پس از اکمال دو سجده که به قول مشهور، بنا را بر چهار گذاشته و پس از
اتمام نماز، دو رکعت
نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نشسته میخواند.
برخی وظیفه را یک رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته دانستهاند.
برخی به جای دو رکعت نشسته، خواندن یک رکعت ایستاده را واجب دانستهاند.
بنابر قول دو رکعت نشسته خواندن، در جواز جایگزینی یک رکعت ایستاده به جای دو رکعت نشسته اختلاف است؛ چنان که در
لزوم تقدیم دو رکعت ایستاده بر دو رکعت نشسته یا تخییر در تقدیم هر یک، اختلاف میباشد.
قول مقابل مشهور در هر چهار نوع شک یاد شده،
مخیر بودن نمازگزار است بین اینکه بنا را بر اقل بگذارد، بدون نیاز به خواندن
نماز احتیاط و یا بنا را بر اکثر بگذارد، باخواندن
نماز احتیاط.
ه. شک بین چهار و پنج بعد از سر برداشتن از سجده دوم که بنابر قول مشهور، پس از
تشهد و
سلام، دو سجده سهو به جا میآورد. اگر شک یاد شده در حال ایستاده باشد، به شک بین سه و چهار بر میگردد و
محکوم به حکم آن است و اگر چنین شکی بعد از رکوع و قبل از سجود عارض شود، بنابر قول مشهور، حکم شک بین چهار و پنج را دارد.
شکهای صحیح غیر منصوص عبارتند از:
الف. شک بین سه و پنج قبل از رکوع که به شک بین دو و چهار پس از اکمال دو سجده باز میگردد و محکوم به حکم آن است. عروض شک یاد شده بعد از رکوع موجب
بطلان نماز میشود.
ب. شک بین سه و چهار و پنج در حال ایستاده که به شک بین دو و سه و چهار برمیگردد و حکم آن را دارد.
ج. شک بین پنج و شش در حال قیام که به شک بین چهار و پنج بازگشت و به مقتضای آن عمل میکند. برخی، چنین شکی را موجب بطلان
نماز دانستهاند.
در جواز قطع
نماز و
اعاده آن هنگام بروز شک
صحیح،
اختلاف است. بنابر قول به عدم جواز، عمل به احکام شک بر
نماز گزار واجب خواهد بود.
هرگاه
نماز گزار در
اثنای نماز، قبل از انجام دادن کاری که موجب بطلان
نماز میگردد،
نماز را
قطع کند و آن را دوباره بخواند، آیا
نماز دوم باطل است و در نتیجه اکتفا به آن
جایز نیست یا نه؟
مسئله اختلافی است؛ چنان که اگر پس از
اتمام نماز و قبل از خواندن
نماز احتیاط،
نماز را اعاده کند، در
صحت نماز اعاده شده و اکتفا به آن، اختلاف میباشد؛ هرچند قبل از اعاده، کاری که موجب بطلان
نماز میشود، انجام داده باشد.
شکهایی که نباید به آنها
اعتنا کرد؛ چه در تعداد رکعتها و چه در غیر آن عبارتند از:
الف. شک بعد از تجاوز از محل آن.
ب. شک بعد از وقت؛ خواه در
شرایط نماز باشد یا
افعال و یا در
رکعات و یا اصل خواندن
نماز.
ج. شک بعد
فراغ از
نماز؛ خواه شک در شرایط باشد یا افعال و یا در رکعات، به شرط آنکه در یکی از اطراف شک در رکعات،
نماز صحیح باشد؛ به عنوان مثال، در شک بین سه و چهار و پنج بعد از
نماز، بنا را بر اینکه چهار رکعت خوانده میگذارد؛ لیکن اگر شک بین دو یا سه و پنج باشد نمازش باطل است، مگر آنکه
نماز دو یا سه رکعتی باشد. برخی گفتهاند: بنا را بر اقل میگذارد و نیازی به اعاده نیست.
د.
شک کثیر الشک؛ یعنی کسی که در
نماز بسیار شک میکند، هرچند به حدّ وسواس نرسد؛ خواه در عدد رکعتها باشد یا در افعال و یا در شرایط آن. مراد از عدم اعتنا به شک در کثیر الشک این است که بنا را بر وقوع مشکوک میگذارد، مگر آنکه چنین بنایی موجب بطلان
نماز گردد که در این صورت بنا را بر عدم وقوع آن میگذارد. بنابر این، اگر کثیر الشک بین رکعت سوم و چهارم شک کند، بنا را بر اکثر میگذارد و اگر بین چهار و پنج شک کند، بنا را بر اقل میگذارد و اگر شک کند رکوع را به جا آورده یا نه، بنا را بر به جا آوردن آن میگذارد.
اگر
نماز گزار تنها در فعلی خاص- مثلا بین یک و دو- کثیر الشک باشد، در صورتی که در غیر آن فعل- مثلا بین دو و سه- شکی برایش پدید آید، آیا حکم
کثیرالشک در این فعل نیز جاری میشود یا نه، اختلاف است. بنابر قول دوم، باید به شکش اعتنا و به مقتضای آن عمل کند.
ملاک در کثیر الشک بودن چیست و به چه کسی کثیر الشک میگویند؟
معروف این است که برای تشخیص کثرت شک باید به عرف رجوع کرد. بنابر این، آن تعداد شک که از نظر عرف کثرت به شمار میرود،
تحقق بخش کثرت شک خواهد بود.
برخی گفتهاند: کثرت شک با شک در سه
نماز پی در پی یا سه بار شک در یک
نماز محقق میشود.
برخی، دیگر گفتهاند: ملاک در کثرت این است که برای فرد حالتی پدید آید که نتواند سه
نماز پی در پی را بدون شک بخواند. بنابر این، چنانچه سه
نماز پی در پی بدون شک بخواند از عنوان کثیر الشک خارج میشود.
البته به قول جمعی از
فقها، صدق
عنوان کثیر الشک
منوط به این است که
منشأ شک،
عوارض پریشان کننده حواس آدمی، همچون
ترس و
خشم و
ناراحتی نباشد؛
لیکن بعضی کثرت شک را حالتی استثنایی و خارج از وضع طبیعی انسان دانسته و میان اسباب پیدایی آن تفاوتی
قائل نشدهاند.
کسی که شک دارد آیا حالت کثرت شک بر او عارض شده یا نه، بنا را بر عدم آن میگذارد؛ اما اگر کثیر الشک، شک در
زوال حالت خود پیدا کند، باید بنا را بر بقای آن بگذارد.
ه. شک بَدْوی که با تأمل و اندیشه، جای خود را به
یقین یا
ظن معتبر و یا شکی دیگر میدهد.
و. شک هر یک از
امام و
مأموم با یقین یا ظن دیگری. بنابر این، اگر
امام جماعت در شمار رکعتهای
نماز شک کند- که مثلا سه رکعت خوانده یا چهار رکعت- چنانچه مأموم یقین یا
گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و آن را به امام بفهماند، امام به شک خود اعتنا نمیکند و
نماز را
تمام میکند و خواندن
نماز احتیاط لازم نیست و نیز اگر امام یقین یا گمان دارد که چند رکعت خوانده و مأموم در شمار رکعتهای
نماز شک دارد، باید به شک خود اعتنا نکند.
در اینکه حکم یاد شده به شک در عدد رکعتهای
نماز اختصاص دارد یا شامل
شک در افعال نیز میشود، اختلاف است.
بنابر قول مشهور در بنا گذاشتن بر
حفظ دیگری، حصول ظن برای شک کننده شرط نیست؛ از این رو، وی به دیگری
رجوع میکند، حتی اگر پس از رجوع نیز شکش باقی بماند.
در اینکه حکم رجوع به حفظ دیگری اختصاص به صورت شک دارد یا صورت ظن را نیز دربر میگیرد در فرضی که دیگری یقین داشته باشد، اختلاف است.
بنابر قول نخست، فرد دارای ظن به یک طرف، به مقتضای ظن خود عمل میکند و نمیتواند به حفظ دیگری رجوع نماید.
ز. شک در
نوافل:
شک کننده در
نماز مستحب میتواند بنا را بر اقل و یا
اکثر بگذارد؛ هرچند بنا گذاشتن بر اقل
افضل است. در صورت بنا گذاشتن بر اکثر،
نماز احتیاط وسجده سهوبه جا آورده نمیشود.
در صورت شک در افعال، آیا حکم
نماز واجب در آن جاری میشود؟ مسئله اختلافی است. بنابر قول به جریان، قبل از
تجاوز از محل،
جزء مشکوک به جا آورده میشود، برخلاف قول به عدم جریان که نیازی به آن نیست.
آیا عمل به حکم شک، همچون بطلان در شکهای باطل و بنا گذاشتن بر اکثر یا اقل در شکهای صحیح، به صرف پیدایی شک، جایز است یا آنکه واجب است نمازگزار قبل از عمل به مقتضای شک، در اطراف شک خود تأمل و اندیشه (
تروی) نماید تا به یکی از دو طرف، ظن یا یقین پیدا کند و یا شکش مستقر گردد؟
مسئله محل اختلاف است. بنابر قول دوم، حدّ تروی در اطراف شک چقدر است؛ آیا
مطلقا؛
اعم از
شکهای صحیح و باطل تا حصول
رجحان یافتن یکی از دو طرف یا استقرار شک میباشد یا در شکهای باطل تا محو صورت
نماز با
یأس از حصول علم یا ظن، لازم است تأمل کند؟ مسئله محل اختلاف میباشد.
منظور از شک، برابر بودن دو طرف احتمال (پنجاه، پنجاه) است؛ از این رو، شامل
ظن (
گمان) نمیشود؛ چه اینکه ظن در عدد رکعات در حکم علم است. در این
حکم بنابر مشهور، تفاوتی میان دو رکعت نخست و دو رکعت آخر نیست؛
لیکن برخی در دو رکعت نخست، بلکه در همه
نمازهای واجب دو رکعتی و سه رکعتی، ظن را همچون شک دانستهاند.
در اعتبار ظن، تفاوتی میان رکعات و افعال
نماز نیست؛ از این رو، ظن به انجام دادن یا ندادن رکوع، به منزله علم به آن است و حکم علم بر آن جاری میشود.
بنابر این، چنانچه ظن به انجام ندادن آن داشته باشد، باید پیش از
دخول در رکن دیگر آن را به جا آورد و در صورت دخول در رکن دیگر، قبل از
تدارک آن،
نماز باطل است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۷۱۲-۷۲۰.