• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عثمان بن عاصم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نامش عثمان و نام پدرش عاصم و نام پدر بزرگش حصین است، و ملقب به ابوحصین است. او از خاندان جشم بن حارث بن سعد بن ثعلبة بن دودان بن اسد بن خزیمه است؛ ولی از خاندان کبیر بن زید بن مرة بن حارث بن سعد شمرده می‌شود.
[۲] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ص۵۹.




ابوحصین در کوفه زندگی می‌کرد. وی از مردان بزرگ و مشهور عرب به شمار می‌رفت و از نظر خصوصیت اخلاقی، فردی ظاهر الصلاح، فقیه، شریف، و مورد اعتماد مردم بوده است، و از عزت نفس بالایی برخوردار بوده است، به گونه‌ای که مسعر می‌گوید: «کسی از ابوحصین تقاضای کارگزاری کرد و دو هزار درم برای او فرستاد. ابوحصین نپذیرفت و آن را رد کرد. من به او گفتم: ‌ای ابوحصین چرا نپذیرفتی؟ گفت: بزرگواری و آزرم مانع آمد».
[۴] ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.

همچنین سفیان، از گفته مردی از کوفیان نقل می‌کرد که چون مرگ عامر فرا رسید از او پرسیدند ما را به پیروی از چه کسی فرمان می‌دهی؟ گفت: من عالم نیستم و عالمی هم بر جای ننهاده‌ام، ولی ابوحصین به راستی مردی نکوکار و پسندیده است.
همچنین در منابع تاریخی آمده است که ایشان فرزند پسر نداشته است و تنها یک دختر داشته، و داماد ایشان فردی به نام قیس بن ربیع بوده است و همچنین یک نوۀ نیز داشته است.


احمد بن سنان می‌گوید: چهار نفر از راویان حدیث در کوفه بودند که کسی در مورد ایشان از نظر ثقه بودن تردید نداشت. آن چهار نفر عبارت از منصور، ابوحصین عثمان بن عاصم، سلمه بن کهیل و عمرو بن مره بودند. در مورد ثقه بودن روایات آنان می‌گفتند: اگر کسی در مورد ثقه بودن این چهار نفر تردید کند، خودش اهل خطا و اشتباه است.
فردی از احمد بن سنان پرسید کدام یک از این دو نفر -که اشاره به ابواسحاق و ابوحصین می‌کرد- احادیثش معتبرتر است؟ احمد بن سنان در جوابش گفت: ابوحصین.
[۸] ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۸، ص۱۷۴.

یحیی بن آدم از ابی بکر عیاش نقل می‌کند که ابوبکر فرمود: من از ابا حصین حدیث «من کنت مولاه و هذا علی مولاه» شنیدم و ابا حصین دربارۀ این حدیث می‌گفت: من این حدیث را نشنیده بودم تا این که از خراسان به دست ما رسید، و این حدیث را ابا اسحاق در میان مردم نقل کردند و عده‌ای نیز آن را قبول کردند، و سپس گفت این حدیث از نظر من صحیح است و در آن هیچ شکی هم نیست، و یحیی بن آدم می‌گوید این برای من بسیار تعجب داشت که فردی، آن هم با گرایش عثمانی در کوفه باشد و این حدیث را نیز نقل کند.
[۱۰] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۳.

فضل بن زیاد از احمد بن حنبل نقل می‌کند: ابو حصین با وجود این که از نظر روایت حدیث بسیار مورد اعتماد و ثقه بودند؛ اما روایات زیادی از ایشان نقل نشده است، و این خود یکی از معیارهای ثقه بودن احادیث ایشان می‌باشد و قیس بن ربیع در مورد تعداد احادیث ایشان می‌گوید: از ابا حصین فقط ۴۰۰ حدیث نقل شده است.
[۱۱] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۲.



در این جا به عنوان نمونه به ذکر چند نمونه از استادان و کسانی که عثمان از آنان نقل روایت کرده‌اند، می‌پردازیم.
الاعمش (۶۰- ۱۴۸ه)، نامش سلیمان و نام پدرش مهران بود. کنیه اش ابومحمد، و از قبیلۀ بنی اسد بود. ایشان عالم به قرآن و حدیث و فرایض -احکام میراث- بود.
[۱۲] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۶، ص۳۱۷.
ابومعاویه از اعمش نقل می‌کند که اعمش می‌گفت ابو حصین از من حدیث را می‌شنید. سپس آن احادیث را به مردم نقل می‌کرد.
[۱۳] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۲.

مجاهد بن جبر (۲۱- ۱۰۴ه)، معروف به حجاج مکی می‌باشد و در زمان عمر به دنیا آمده است،
[۱۴] ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۷، ص۲۳۵.
ایشان اهل مکه بود؛ ولی در کوفه زندگی می‌کرد، در زمینۀ تفسیر و حدیث بسیار معتبر و موثق بود.
[۱۵] الجزری، عزالدین، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹، ج۵، ص۲۸۶.

نبیط بن شریط الاشجعی (۰۰۰-۱۸۲ه)، عبیدالله بن عبدالرحمن در بغداد به دنیا آمد؛ اما در کوفه زندکی می‌کرده است، وی از راویان موثق حدیث و از حفاظ حدیث بود. و اصحاب کتب سته در کتب خویش از وی بسیار حدیث نقل کرده‌اند.
و از جمله کسانی که از محضر عثمان بن عاصم استفاده کرده و از او نقل حدیث کرده‌اند، عبارتند از:
مالک بن مغول (۰۰۰-۱۵۸ه) وی ملقب به مالک بن عبدالله است و اهل بجلیه می‌باشد؛ اما در کوفه زندگی می‌کرده است.
[۱۷] خیاط، ابو عمرو خلیفه، تاریخ خلیفه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵، ص۲۸۲.

قیس بن ربیع (۰۰۰-۱۶۸ه)، وی فقیه و محدث بود و از عثمان بن عاصم نیز حدیث نقل کرده است.
[۱۸] عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۵، ص۲۲۵.
وی معروف به ابا محمد اسدی است و اهل کوفه می‌باشد.
شعبه بن حجاج (۰۰۰-۱۶۰ه)، وی از قبیله ازد بود، و کنیه اش ابو بسطام و محدثی مورد اعتماد و امین و استوار و صاحب حدیث و حجت است. ابو قطن عمرو بن هیثم می‌گفت شعبه می‌گفته است از هیچ چیز به اندازه حدیث بیم آن را ندارم که سرانجام به دوزخم افکند و از این رو بسیار اندوهگینم. ایشان در سن هفتاد و پنج سالگی درگذشته است.
[۲۰] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.



عثمان بن عاصم دارای فعالیتهای سیاسی بوده است:

۴.۱ - رابطۀ عثمان با دستگاه بنی امیه

رابطۀ عثمان بن عاصم با توجه به منابع تاریخی با دستگاه حکومت بنی امیه بسیار خوب نبوده است. ابوبکر عیاش نقل می‌کند که من روزی به خانۀ ابو حصین رفتم. ابو حصین را در حالی که از ترس بنی امیه در منزل مخفی شده بود، دیدم، علت این کار را از ابو حصین پرسیدم، ابو حصین در جوابم گفت: اینان قصد دارند که نظر مرا در بارۀ دینم تغییر دهند، اما به خدا قسم که من هرگز این کار را نخواهم کرد و هم چنان بر عقیدۀ خویش استوارم.
[۲۱] ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.


۴.۲ - چگونگی عمل کرد در قیام زید

زید بن علی برای ایجاد یک ارتش قوی و مجهز و برای نابود کردن رژیم اموی احتیاج به وحدت و هماهنگی تمامی مسلمین داشت، به همین دلیل عقیدۀ واقعی خود را -شیعه بودنش را- از مردم و حتی از پیروان و بیعت کنندگان خود پنهان می‌کرد، تا این اختلاف سبب از هم پاشیدگی نیروی مبارزین نگردد و با این روش موفق شد، گروه بسیاری از مردم مسلمان را با وجود این که شیعه نبودند و حتی بعضی از ائمه و فقهای عامه را با خود همراه کند، عثمان بن عاصم نیز یکی از بزرگان و فقهایی بود که در قیام زید دست بیعت به زید بن علی داد، اما این نقشۀ زید بن علی زیاد طول نکشید و بواسطۀ کوتاه بینی افکار بعضی از مسلمین نتوانست تا موقع قیام همۀ گروه‌ها و احزاب و فرق را به خود جلب کند، زیرا در آن زمان که باید همۀ سپاه هماهنگ و یکپارچه باشد، اختلاف میان شیعه و سنی بسیار زیاد شد، و دو دستگی عمیقی میان یاران زید به وجود آمد، و این اختلاف باعث شد بسیاری از یاران دست از بیعت خویش بردارند، با توجه به این نکته که ابو حصین نیز دارای گرایش عثمانی بوده است، تعصب و آن گرایش عثمانی او، و هم چنین آن جوی که در آن موقع حاکم شده بود باعث شد که او نیز از جمله کسانی باشد که دست از بیعت با زید بن علی بردارد.
[۲۳] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ص۵۹.



ابوبکر عیاش نقل می‌کند که من روزی به عیادت ابو حصین عثمان بن عاصم رفته بودم در حالی که او به سختی مریض بود -به علت همان مریضی نیز از دنیا رفت- به گونه‌ای که از هوش می‌رفت و پس از لحطاتی به هوش می‌آمد، زمانی که ایشان به هوش می‌آمد این آیه را تلاوت می‌کرد: «و ما ظلمناهم و لکن کانوا هم الظالمی». و دوباره از هوش می‌رفت و زمانی که باز به هوش می‌آمد همین آیه را تلاوت می‌کرد.
[۲۵] ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، بی تا، ج۶، ص۱۶۰.

در مورد تاریخ وفات عثمان بن عاصم در منابع تاریخی اختلاف نظر وجود دارد برخی از مورخان سال ۱۲۸ و برخی دیگر ۱۲۹ و عده ایی دیگر سال ۱۳۲ را سال وفات او بیان کرده‌اند. اما با توجه به اکثر منابع چنین به نظر می‌رسد که ایشان در سال ۱۲۸ از دنیا رفته است.
[۲۶] ابن اثیر، عز الدین، الکامل، بیروت، دار صادر، دار البیروت، ۱۳۸۵، ج۵، ص۳۴۰.
[۲۷] ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.
[۲۸] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.
[۲۹] ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۸، ص۱۲۸.

سفیان می‌گوید ابن ابی اسحاق می‌گفت ابو حصین پیش ما مرد. مردی برخاست و گفت: این مرده چه کسی است؟ آیا او فردی نیکوکاری بود؟ در جوابش ابن ابی اسحاق گفت: نه به خدا سوگند او برتر از لقب از هر نیکوکاری بود به گونه‌ای که هیچ کس در نماز خواندن به پای او نمی‌رسید.
[۳۰] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.



۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۶، ص۳۱۷.    
۲. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ص۵۹.
۳. ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.    
۴. ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.
۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۶، ص۳۱۷.    
۶. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، بی تا، ج۶، ص۱۶۰.    
۷. فسوی، ابو یوسف، المعرفه و التاریخ، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۰۱، ج۲، ص۱۷۴.    
۸. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۸، ص۱۷۴.
۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۳.    
۱۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۳.
۱۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۲.
۱۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۶، ص۳۱۷.
۱۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسۀ الرساله، چاپ هفتم، ۱۴۱۳، ج۵، ص۴۱۲.
۱۴. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۷، ص۲۳۵.
۱۵. الجزری، عزالدین، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹، ج۵، ص۲۸۶.
۱۶. زرکلی، خیر الدین، اعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ دوم، ۱۹۸۹، ج۴، ص۱۹۴.    
۱۷. خیاط، ابو عمرو خلیفه، تاریخ خلیفه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵، ص۲۸۲.
۱۸. عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۵، ص۲۲۵.
۱۹. بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، بیروت، دار الفکر، ط الاولی، ۱۴۱۷، ج۱۱، ص۱۸۲.    
۲۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.
۲۱. ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.
۲۲. فسوی، ابو یوسف، المعرفه و التاریخ، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۰۱، ج۲، ص۸۰۷.    
۲۳. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ص۵۹.
۲۴. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۶.    
۲۵. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، بی تا، ج۶، ص۱۶۰.
۲۶. ابن اثیر، عز الدین، الکامل، بیروت، دار صادر، دار البیروت، ۱۳۸۵، ج۵، ص۳۴۰.
۲۷. ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۱۶.
۲۸. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.
۲۹. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳، ج۸، ص۱۲۸.
۳۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰، ج۷، ص۲۹۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عثمان بن عاصم»، تاریخ بازیابی۹۵/۱/۲۸.    



جعبه ابزار