محمد تقی شوشتری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سال ۱۳۲۰ ه.ق. برای
شیخ کاظم شوشتری سالی بس پر برکت و با میمنت بود. چنین مینمود که خدای رحیم، لطف بزرگی در حق او فرموده و چشمش را با میلاد پسری با استعداد و شایسته روشنی بخشیده است.
پدر او را به نام
نهمین پیشوای شیعیان «محمد تقی» نامید تا هر لحظه به یاد دوستی بزرگ از دوستان برگزیده خدا، یعنی
حضرت جواد الائمه ـ علیه السلام ـ باشد و همیشه ذکر و سپاس حق گوید.
خاندان مادری محقق از خانوادههای متدین ایرانی بودند که از مدتها پیش، شهر
نجف را برای سکونت برگزیده بودند. مادرش متولد
نجف اشرف بود و در همان شهر با روحانی جوان
شوشتر،
محمد کاظم شوشتری ازدواج کرد.
شیخ محمد کاظم از تباری تابناک بود که نسل در نسل از نوریان و دانشمردان
شوشتر بودند و پیش از میلاد محقق، مردان نام آور بسیاری چون
شیخ جعفر شوشتری و ... را در کهکشان درخشانشان نظارگر بودند.
پدر دانشمند محقق، یگانه مرجع
شوشتر و از مردان مبارز آن دیار بود. او در دفاع از کیان مسلمانان به ویژه در حریم
حجاب اسلامی، مرزبانی مبارز و مبارزی بیدار بود که توسط طاغوتیان از
شوشتر به
بروجرد تبعید شد و روزگار درازی را ـ هم در زمان
رضا خان و هم در عصر
محمد رضا پهلوی ـ دور از وطن، غریبانه در
بروجرد زیست.
مولود
نجف، با طراوتترین بهاران عمرش را تا هفت سالگی در
نجف اشرف تنفس کرد. نخستین سالهای سبز زندگی را در آن شهر نجابت و نور، سپری ساخت. پس از آن همراه مادر مهربانش، ناخواسته شهر
نجف را به قصد
شوشتر ترک کرد و در حدود سال ۱۳۲۷ ق وارد آن شهر گردید.
آن روزها (۱۳۱۴ ش) روزگار
[۱] سیاه بود و دست نشانده بیگانگان،
رضا خان میرپنج، آشکارا با
مظاهر اسلامی به ستیز برخاسته بود! در این زمان
طلبه فارغ التحصیل
حوزه نجف، آقا محمد تقی شوشتری، شیخ شهر و به جای پدر مظلوم و تبعید شده خویش، مرجع مردم در آن دیار بود.
شیخ
شوشتر که فرزند پدری چنان مبارز و بیدار بود تحمل هیچ تهاجمی را بر ساحت مقدس
تشیع و
اسلام روا نمیدید. چنین بود که عَلَم مخالفت با مزدوران اجانب را مردانه بر افراشت.
محقق برای بیداری مردم و تهییج آنان بر ضد طاغوت وقت،
شوشتر را ترک گفته، همراه خانوادهاش راهی
کربلا گشت ... پس از چند صباحی که در
کربلا مشغول
زیارت و درد دل کردن با
سالار شهیدان بود، ضمن گلگشتی که در حلقههای درسی آن شهر داشت به این نتیجه رسید که عازم
نجف اشرف گردد تا به دریای دانشهایی که در حلقههای درس و بحث آن روز
حوزه نجف موج میزد، بپیوندد.
همان روزها در
نجف اشرف یکی از آثار پر بارش را با نام «قضاء امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ» (پیرامون
قضاوت های
امام علی ـ علیه السلام ـ) برای نخستین بار به دست چاپ سپرد
و با انتشار آن، چشم دانشورانِ
نجف را معطوف خود ساخت.
محقق تا سال ۱۳۲۱ ش. (۱۳۶۰ ق) در
حوزه نجف بود. پس از آن که
رضا شاه از قدرت به زیر کشیده شد به شهرش
شوشتر برگشت.
او تا واپسین روزهای عمرش در آن دیار ماند تا آن جا که در سایه سار و سعی و کوششهای شبانه روزیاش نام
شوشتر بر سر زبانها افتاد و گذشته درخشان خود را که روزی به «دار المؤمنین» شهرت داشت دوباره بازیافت چنان که هر دانشمندی که به زیارت او در
شوشتر توفیق مییافت جهانی جمیل و عالمی پر از صفا را در آن دیار میدید و بیاختیار بیت زیر در ذهنش تداعی میشد:
هر آن کس ز دانش برد توشهای
جهانی است بنشسته در گوشهای
۱.
حجة الاسلام سید حسین نوری
۲.
حجة الاسلام سید علی اصغر حکیم (۱۳۴۸ ق)
۳.
حجة الاسلام سید محمد علی امام، معروف به
امام شوشتری، (۱۳۰۸ـ۱۳۹۴ ق)
۴.
آیة الله شیخ محمد کاظم شوشتری (پدرشان)
۵.
آیة الله سید مهدی آل طیب جزایری (۱۳۶۲ ق)
۶.
آیة الله سید محمد تقی شیخ الاسلام. (۱۳۴۲ ق)
بعضی از بزرگان و دانشوران معاصری که از محقق شوشتری اجازه روایتی داشته و از طرف ایشان مجاز در
نقل حدیث هستند عبارتاند:
۱.
آیة الله العظمی مرعشی نجفی ره
۲.
آیة الله شیخ غلامرضا عرفانیان
۳.
استاد حجة الاسلام رضا استادی
۴.
استاد قیس آل قیس
۵.
دکتر سید کمال حاج سید جوادی
۶.
سید جمال الدین دین پرور
۷.
سید محمد حسن آل غفور
۸.
استاد محمد علی جاودان
بیش از پنجاه سال است که کتابهای محقق، به ویژه «قاموس و نهج الفصاحه و اخبار دخیله» ایشان از منابع مهم و مرجع شمرده میشوند و همین ما را از توصیف بیشتر آنها مستغنی میکند. پس تنها به نام بری آنها اکتفا میشود:
۱. شرح
وجیزه شیخ بهایی (نخستین نوشته ایشان)
۲. حاشیه بر متن
لمعه و بر
شرح لمعه.
۳. النجعه فی شرح اللمعه، در ۱۱ جلد.
۴. الاخبار الدخیله، در ۴ جلد.
۵. قضاء امیر المؤمنین علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ (پر انتشارترین اثر محقق که به زبان فارسی دهها بار به چاپ و به زبان انگلیسی هم نشر یافته است.
۶. آیات بینات فی حقیّه بعض المنامات، به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه و انتشار یافت.
۷. الاوائل.
۸. قاموس الرجال فی تحقیق رواه الشیعه و محدّثیهم، در ۱۴ جلد و پر آوازهترین و پر بارترین کتاب محقق شوشتری است در
علم رجال.
۹. رساله فی تواریخ النبی و الآل (تاریخ
چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ)
۱۰. رساله فی سهو النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ.
۱۱. الدر النظیر فی المکنین بابی بصیر.
۱۲. البدایع (گلستانی که از هر چمن گلی را به ارمغان دارد).
۱۳. بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه در چهارده جلد (
تفسیر موضوعی و
انتقادی)
۱۴. مقدمهای بر
توحید مفضل، به زبان فارسی.
۱۵. الاربعون حدیثا، (چهل حدیث در فضائل ائمه معصومین و مسائل فقهی).
۱۶. الاربعینیات الثلاث.
۱۷. کشکول، در ۲۳۷ صفحه جیبی (غیر از کتاب البدایع است).
۱۸. نوادر الاخبار و جواهر الآثار.
۱۹. حواشی بر توضیح المسائل
آیة الله خویی.
۲۰. حواشی و استدراکات بر کتاب
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال.
۲۱. جزوه کوچکی در ادعیه و اذکار.
۲۲. حواشی بر «منتخب المنتخب» (
رساله عملیه پدرشان).
۲۳. غرر و درر، در ادبیات.
۲۴. تفسیر قرآن، محقق شوشتری در این تفسیری که آرزوی اتمام و انتشارش را داشت، بیشتر به دو تفسیر معروف شیعی نظر داشت.
تفسیر تبیان، اثر بزرگ
شیخ طوسی و
تفسیر المیزان اثر جاوید
علامه طباطبایی این اثر سالهاست که در دست استاد علی اکبر غفاری است تا توسط انتشارات مکتبه الصدوق چاپ و منتشر شود.
علامه شوشتری در مکتب تربیتی خویش نیز اشخاص بسیاری را تربیت کرده و به جامعه دانش و فرهنگ تحویل داده است که ما تنها به افراد خانواده ایشان بسنده میکنیم و برخی را به اختصار نام میبریم:
۱.
شیخ بهاءالدین شوشتری معروف به آقا شیخ بهاء(وی برادر محقق شوشتری است.)
۲.
دکتر محمد علی شیخ شوشتری، تنها پسر علامه شوشتری.
محققِ متّقی، مرد محراب محبت و والهی ملکوتی در وادی
ولایت بود. از ایشان سؤال شد که اگر خداوند شما را دوباره جوان کند و قدرت و توانایی سابق را بدهد چه خواهید کرد؟
در پاسخ فرمود:
«تحقیق در آثار
اهل بیت ـ علیهم السلام ـ»
خورشید
خوزستان پس از عمری نور افشانی در آسمان دانش و دین بالاخره در ۲۹/۲/۷۴ (۱۹
ذیحجه ۱۴۱۵) غروب کرد و روزنامهها با تیترهای درشتی چون «حضرت آیة الله العظمی شیخ محمد تقی شوشتری به ملکوت اعلی پیوست» خبر از وصالش دادند و شروع فصل فراق و هجرانِ فرهنگ دوستان را اعلام کردند.
چنین بود که نابغهای به خواست خویش رسید و پرواز تا برِ دوست را آغاز کرد و این بار نیز همگان در سوگ نشستند و افسوس کنان که چرا تا زنده بود غریب و ناشناخته ماند و چرا پس از مرگ او را شناختیم زبان حال مردم بود. باری نوری که از
نجف تابیده بود بالاخره در
شوشتر غروب کرد و دفینهای دیگر در «مقام سید محمد گلابی» و خاک پاک ایران زمین دفن شد.
سایت اندیشه قم