• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علم‌اندوزی در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علم و دانش مراتبی دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا می‌کند؛ بلکه او را در این مسیر حرکت می‌دهد و به مقصد اعلای انسانیت می‌رساند، از این روی علم و علم‌ آموزی در سیره معصومین بخصوص سیره‌ نبی‌ اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسیار مورد تاکید قرار گرفته و از آن به شایستگی تجلیل شده است.



علم در لغت به معنای دانستن و نقیض آن کلمه جهل عنوان شده است، در مفردات آمده علم دریافتن حقیقت شیء است.
حقیقت دانش نوری است که در پرتو آن، انسان، جهان را آن‌گونه که هست می‌بیند و جایگاه خود را در هستی می‌یابد، نور دانش مراتبی دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا می‌کند؛ بلکه او را در این مسیر حرکت می‌دهد و به مقصد اعلای انسانیت می‌رساند، از این روی علم و علم‌ آموزی در سیره معصومین بخصوص سیره‌ نبی‌ اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسیار مورد تاکید قرار گرفته و از آن به شایستگی تجلیل شده است.


در احادیث ماثور از رسول‌ اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) موارد بسیاری در تجلیل از علم و فضیلت علماء یافت می‌شود که ذیلاً به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:

۲.۱ - طلب علم

رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «طلب علم در نزد خدا از نماز و روزه و حج در راه خدا برتر است.» ایشان همچنین فرمودند: «یک ساعت علم‌اندوزی بهتر از عبادت در دل شب است و یک روز علم‌اندوزی بهتر از سه ماه روزه‌داری است». پیامبر‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) طلب علم را بر هر زن و مرد مسلمانی واجب دانسته آن را کفاره گناهان گذشته شخص معرفی کرده‌اند،
[۱۰] سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۲۱، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
ایشان می‌فرمودند: «ملائکه بال‌های خود را برای طالب علم پهن می‌کنند.»

۲.۲ - فضیلت علما

رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علماء را امینان خدا، وارثان انبیاء و نزدیک‌ترین افراد به پیامبران معرفی کرده‌اند و مسلمانان را به تعظیم و تکریم علماء توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «دانشمندان را گرامی‌ بدارید؛ چرا که آنان وارثان انبیایند؛ پس هر که آنان را گرامی‌ بدارد، خدا و پیامبرش را گرامی‌ داشته است». ایشان نگریستن به چهره عالم را عبادت عنوان کرده‌، مدادشان را افضل از خون شهدا دانستند.
رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فضل عالم بر غیر خودش را مانند فضیلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر امتش معرفی کرده‌اند و آنان را به مثابه ستارگان آسمان قلمداد کردند که در تاریکی‌های خشکی و دریا، به کمک آنها راه را می‌یابند و همین‌ که ستارگان ناپیدا شدند، ممکن است، هدایت‌ یافتگان نیز راه را گم کنند.


حقیقت علم و معرفت نوری است که انواع علوم و معارف رسمی‌ بشر را که پوسته دانش محسوب می‌شوند، در جهت به‌روزی و تکامل انسان قرار می‌دهد. خطر بزرگی که امروز جامعه بشر را تهدید می‌کند، این است که پوسته علم و معرفت رشد کرده؛ اما با جدا شدن از مغز و حقیقت آن جهت و فلسفه واقعی خود را از دست می‌دهند و از این‌رو در مسیر انحطاط انسان به کار گرفته می‌شوند. رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با توجه به این حقیقت علومی‌ را شایسته فراگیری و آموختن می‌دانستند که آموختنش موجب تقرب به خدا و بی‌رغبتی به دنیا گردد، ایشان می‌فرمودند: «من ازداداً علماً و لم تزدد فی الدنیا زهدا لم‌یزدد من الله الا بعدا؛ هر کس بر دانشش افزوده شود و بی‌رغبتی او به دنیا افزایش نیابد، دوری‌اش از خدا بیشتر خواهد شد.»
[۲۸] سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
این چنین علمی‌ از نظر رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از حضور در تشییع جنازه مؤمن بهتر و از قرائت کل قرآن والاتر است.

۳.۱ - علم نافع

در نظر ایشان علمی‌ نافع و سودمند است که موجبات کمال فرد را فراهم آورد، نه علمی‌ که دانستن یا ندانستنش سود و زیانی برای فرد نداشته باشد، چنانچه که نقل شده، روزی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وارد مسجد شد، دیدند عده‌ای دور مردی جمع شده‌اند، فرمود: «چه خبر است؟»، گفتند: «مردی است بسیار دانا» فرمودند: «به چه چیز؟» گفتند: «به نسب‌های مردم و ایام جاهلیت و اشعار آنها»، رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «دانشی است که سودی نمی‌بخشد و ندانستنش زیانی نمی‌رساند.»

۳.۲ - علم برای سعادت بشر

از نظر نبی ‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علم باید در راه سعادت و بهروزی شخص به کار گرفته شود، ایشان آن علمی‌ که به منظور بدست آوردن منافع مادی حاصل شود، آن علمی‌ نمی‌داند که در آخرت دستگیر فرد شود و سعادت او را تضمین کند: «من طلب العلم یرید به حرث الدنیا لم ینل حرث الاخره»
[۳۴] ورام‌بن ابی‌فراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۱۵، قم، مکتبة الفقیه.
[۳۵] کراجکی، ابوالفتح، کنز الفوائد، قم، ج۲، ص۱۰۸، دار الذخائر، ۱۴۱۰.


۳.۳ - هدف از علم و علم آموزی

رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ضمن خطبه‌ای قرّاء هدف از علم و علم‌ آموزی را چنین بیان فرمودند:
«طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، پس آن را در جایگاهش طلب کنید و از اهلش بگیرید، بدرستی که علم تعلیم دادنش در راه خدا نیکی است و طلبش عبادت است و مباحثه در آن تسبیح است و عمل به آن جهاد و آموزشش به کسی که آن را نمی‌داند، صدقه است و بذل آن به اهلش مایه نزدیکی به خداست؛ چرا که دانش نشان دهنده حلال و حرام است و به جوینده‌اش راه بهشت را می‌نمایاند و در وحشت مونس است و در تنهایی همراه و در خوشی و ناخوشی راهنماست و سلاحی بر ضد دشمنان است و زیوری برای همدلان خداوند کسانی را با آن برمی‌افروزد و پیشوایان خیر و نیکی قرارشان می‌دهد که دیگران به ایشان اقتدا می‌کنند و بر اعمالشان می‌نگرند و از آثارشان اقتباس می‌شود و فرشتگان به دوستی با آنها رغبت می‌ورزند و با بال‌هایشان آنها را در نماز لمس می‌کنند و هر چیزی حتی ماهیان و جانوران دریاها و درندگان و چهارپایان خشکی برای آنها آمرزش می‌طلبند؛ چرا که دانش حیات دل‌ها و روشنایی دیدگان در برابر نابینایی و توانایی پیکرها در برابر ناتوانی است، خدا حاملان دانش را به جایگاه‌های برگزیدگان می‌رساند و مجالس نیکان را در دنیا و آخرت ارزانی‌شان می‌دارد، با دانش خداوند اطاعت و پرستیده می‌شود و با دانش است که خدا شناخته می‌گردد و یگانه دانسته می‌شود و با دانش است که پیوند میان خویشاوندان انجام می‌گیرد و حلال و حرام شناخته می‌شود، دانش پیشوای عمل است و عمل پیرو آن خداوند آن را به نیک‌بختان الهام می‌کند و تیره‌ بختان را از آن محروم می‌دارد.»


رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آموزش علم را امری پسندیده معرفی نموده و از کتمان علم بر حذر می‌داشتند، ایشان نشر و آموزش علوم را بهترین صدقات بیان کردند و فرمودند: «مردم صدقه‌ای همچون نشر دانش نداده‌اند.» همچنین فرمودند: «هر که علمی‌ بیاموزد و دیگران از علم او استفاده کنند، هم‌پای ثواب آن شخص به این عالم ثواب می‌دهند و هر کس علم را از اهلش مخفی نگه دارد، این علم روز قیامت افساری از آتش می‌شود و بر صورت آن عالم می‌نشیند.» ایشان سپردن دانش به نا اهل را عامل تباهی آن علم معرفی فرمودند و مسلمانان را به نوشتن علوم و دانسته‌هایشان تشویق می‌کردند و می‌فرمودند: «مؤمن هر گاه بمیرد و یک ورق از او به جای ماند که علمی‌ بر آن نوشته شده باشد، آن ورقه در روز قیامت بین او و بین آتش حائل می‌شود و خدا برای هر حرفی که بر آن کاغذ نوشته، شهری که هفت برابر زمین است، وسیع‌تر از دنیاست به او عطا می‌کند.»


راه و رسم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در تمام دوران رسالتش گویای تلاش آن حضرت در امر علم ‌آموزی و خردورزی مسلمانان است. رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با تاکید فراوان همگان را به فراگیری دانش فرا می‌خواندند. ایشان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر آموزش بخصوص آموزش دینی اهتمام بسیار می‌ورزیدند، بطوری که می‌توان سخنان مکرر رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره آموختن و آموزش دادن کتاب خدا و تلاش‌های علمی‌ پیوسته را از جلوه‌های نهضت علمی‌ نبی‌ اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانست. از این‌رو از همان ابتدای بعثت آموزش دین به عنوان اساس کار آموزشی مسلمانان قرار گرفته بود.

۵.۱ - مسجد پایگاه علم و ایمان

ایشان پس از هجرت از مسجد به عنوان پایگاهی برای آموزش در کنار سایر امورات سیاسی، نظامی، و اداری بهره بردند. مسجد در زمان رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تنها مرکز پرستش نبود؛ بلکه همه گونه تعلیمات دینی و علمی‌ حتی امور مربوط به خواندن و نوشتن در آنجا انجام می‌گرفت. شاید یکی از اسرار اجتماع امور دینی و تعلیمی‌ در مسجد از سوی حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این بود که رهبر عالی‌ قدر اسلام می‌خواست، عملا نشان بدهد که علم و ایمان با یکدیگر توام و همراهند و هر کجا که مرکز ایمان باشد، باید مرکز علم و دانش نیز باشد.

۵.۲ - عدم تبعیض در آموزش

در مدینه‌ی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشانی از تبعیض در امر آموزش و محروم کردن استعدادها از فراگیری دانش نبود. این حرکت همگانی در تحصیل علم در اوضاع و احوالی عینیت می‌یافت که دیدگاه‌های طبقاتی در فراگیری علم در جهان به شدت حاکم بود و دانش مختص توانگران و ثروتمندان بود و محرومان و ناتوانان در کنار آن همه نامردی و ستمگری از فراگیری دانش نیز محروم بودند.

۵.۳ - زنان و نهضت علمی پیامبر

در نهضت علمی که رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه به پا نموده بود، حتی زنان مدینه هم بی‌بهره نبودند، از شفا ام‌سلمیان‌بن‌ ابی‌حثمه نقل شده که پس از آن که به عده‌ای از زنان مدینه خواندن و نوشتن آموخته بود، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به وی دستور فرمود که به برخی از زنان از جمله حفصه قرآن بیاموزد.
به فرمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبدالله‌‌بن‌ سعید‌بن ‌عاص در مدینه به مردم خواندن و نوشتن می‌آموخت. از عبادة‌بن‌ صامت نیز نقل شده که می‌گفت: «من به جمعی از اصحاب صفه خواندن و نوشتن و قرآن می‌آموختم.»
شور و اشتیاق علم‌آموزی به مرتبه‌ای رسیده بود که ابوسعید خدری می‌گوید: رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وقتی می‌نشستند، موضوع صحبتشان فقه؛ یا یکی از آنان سوره‌ای می‌خواند یا به کسی می‌گفتند، سوره‌ای بخوان.

۵.۴ - آموزش بجای فدیه

اهتمام رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به امر آموزش و پرورش به حدی بود که به مشرکانی که در جنگ بدر، به اسارت سپاه اسلام در آمده بودند و توان پرداخت فدیه آزادی خود را نداشتند، اعلام کردند که می‌توانند با تعلیم خواندن و نوشتن به ده نفر از کودکان انصار آزاد شوند. این عمل موجب شد که بسیاری از کودکان مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزند که زید‌ بن ثابت در زمره آنان خواندن و نوشتن آموخت.

۵.۵ - تشکیل حلقات درس در مسجد

در مسجد مدینه حلقات درس و بحث تشکیل می‌شد، آن حضرت یا خود آنها را برگزار می‌کرد و یا در جمع شرکت می‌فرمود و مردم را به پیوند به این حلقات تشویق می‌کرد، اصحاب بعد از نماز حلقه‌ حلقه دور حضرت یا دور هم می‌نشستند و قرآن می‌خواندند و واجبات و مستحبات دین می‌آموختند. این جلسات در مسجد مدینه به قدری جالب بود که نمایندگان قبیله ثقیف از دیدن این منظره سخت تکان خوردند و از کوشش مسلمانان در فراگیری احکام و معارف انگشت تعجب به دندان گرفتند.
[۵۷] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ص۴۴۰، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.

از عبدالله‌ بن ‌عمروعاص روایت شده که روزی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مسجد خود بر دو مجلس گذشت فرمود: «هر دو خوب است و یکی بهتر است چرا که آنان دعا می‌کنند و خدا را می‌خوانند، اگر خدا بخواهد بر ایشان عطا می‌کند و اگر بخواهد منع می‌کند؛ اما اینان علم دین می‌آموزند و به جاهل می‌آموزانند و من معلّم مبعوث شده‌ام». پس حضرت در حلقه‌ی اهل علم نشست.

۵.۶ - ارسال سفیران علم

اشاعه علم و دانش تنها محدود و مختص به مدینه نبود، توجه و تلاش رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر این بود که علم و دانش را در همه مناطق و سرزمین‌ها بسط و نشر دهند؛ از این‌رو به فرستادگانی که به مناطق مختلف گسیل می‌داشتند، توصیه و تاکید می‌کردند که در نشر و بسط دانش، بخصوص علوم دینی بکوشند. ایشان به معاذ‌ بن‌ جبل هنگامی‌ که او را به سوی یمن می‌فرستاد فرمود: «ای معاذ به آنان کتاب خدا بیاموز و آنها را به اخلاق نیکو تربیت کن... پس آموزگاران را در میان آنها بپراکن.»


‌اندکی بعد نهضت علمی‌ که رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به پا نموده بود، ثمر داد اصحاب رسول‌ ‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با استفاده از محضر پر بار علمی‌ آن حضرت توانستند، شاگردانی را تربیت کنند که بسیاری از آنها پیشرفت علمی‌ مسلمانان را رقم زدند که از جمله این افراد می‌توان به ابو‌الاسود دوئلی، ابن‌ ‌عباس و.... اشاره کرد.





۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۱۷، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴.    
۲. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۱۵۲، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۹.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۵۸۰، دمشق بیروت، دارالقلم الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲.    
۴. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۳۱، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۵. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۸۰۶۳.    
۶. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۳۱، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۰، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۸. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۸۱، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۸.    
۹. دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۱۶.    
۱۰. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۲۱، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
۱۱. ابن‌ابی‌جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۷۴، قم، انتشارات سیدالشهداء، ۱۴۰۵.    
۱۲. ابن‌ابی‌جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۷۴، قم، انتشارات سیدالشهداء، ۱۴۰۵.    
۱۳. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۳۴، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۱۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۱۱۶.    
۱۶. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۳۴، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۱۷. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ص۳۰۵۵.    
۱۸. ابن‌ابی‌جمهور، محمد بن علی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۷۳، قم، انتشارات سیدالشهداء، ۱۴۰۵.    
۱۹. حلی، احمد بن فهد، عدة الداعی، ص۶۶.    
۲۰. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۲۱، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴.    
۲۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۲۳۳.    
۲۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳.    
۲۳. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ص۸۴۰۲.    
۲۴. ابن‌حنبل، أحمد‌بن محمد، مسند ابن حنبل، ج۲۰، ص۵۲.    
۲۵. شهید ثانی، زین‌ الدین بن علی، منیة المرید، ص۱۰۴، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۴۰۹.    
۲۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲، ص۲۵، تهران، اسلامیه.    
۲۷. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۸۱، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۸.    
۲۸. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
۲۹. متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۹۳، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۳۰. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۳۷، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش.    
۳۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۲، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۳۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۳۴۰.    
۳۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۱۴۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش.    
۳۴. ورام‌بن ابی‌فراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۱۵، قم، مکتبة الفقیه.
۳۵. کراجکی، ابوالفتح، کنز الفوائد، قم، ج۲، ص۱۰۸، دار الذخائر، ۱۴۱۰.
۳۶. دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۶۵، قم، انتشارات رضی، ۱۴۱۲.    
۳۷. طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۸۸.    
۳۸. شهید ثانی، زین‌ الدین بن علی، منیة المرید، ص۱۰۵، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۴۰۹.    
۳۹. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۳۷، مؤسسه دارالهجرة، ۱۴۰۷.    
۴۰. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ص۱۰۲۳.    
۴۱. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوة السقا، ج۱۰، ص۱۸۴، بیروت، مؤسسه الرسالة، ۱۹۸۹.    
۴۲. عاملی، حر، وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۲۷، ص۹۵، بیروت، دار التراث العربی.    
۴۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۹۱.    
۴۴. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ص۱۲، قم، انتشارات رضی.    
۴۵. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۳۷، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش.    
۴۶. ابن‌عبد‌البر، یوسف‌ بن‌ عبدالله، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، ج۴، ص۱۸۶۹، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۹۹۲.    
۴۷. بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح البلدان، ص۵۸۰.    
۴۸. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۸۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.    
۴۹. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه، ج۳، ص۱۵۸، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹.    
۵۰. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابه، ج۳، ص۵۶، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹.    
۵۱. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، ج۲، ص۲۸۵، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۵۲. مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، ج۱، ص۱۱۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹.    
۵۳. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، ج۲، ص۱۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۵۴. مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، ج۱، ص۱۱۹، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹.    
۵۵. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، ج۲، ص۱۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۵۶. ابی یعلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، تحقیق حسین سلیم اسد، ج۷، ص۱۲۹، دار المامون للتراث، چاپ اول، ۱۹۸۸.    
۵۷. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ص۴۴۰، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.
۵۸. دارمی، عبدالله بن بهرام، سنن، ج۱، ص۱۶۶.    
۵۹. قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۵۵.    
۶۰. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص۲۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تشویق به علم اندوزی در سیره و گفتار پیامبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۱۶.    



جعبه ابزار