• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استر(حیوان)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استر به فتح همزه و سکون سین و فتح تاء یکی از چهارپایان می باشد.،معادل عربی آن بَغْل است که در اصل غیر عربی و حبشی دانسته شده
[۱] واژه‌هاى دخيل، ص‌۱۴۵.




و در قرآن یک بار به‌صورت جمع (بِغال) آمده است
[۲] المعجم المفهرس، «بغل»
، افزون بر آن برخی مباحث دیگر در برخی تفاسیر و کتب لغت ذیل واژه اَنعام
[۴] جامع البيان، ج ۱۳، ج‌۲۵، ص‌۶۹.
و نیز دابّة
[۶] التحقيق، ج‌۳، ص‌۱۶۳; التوقيف، ج‌۱، ص‌۳۳۲.
در ارتباط با استر آمده است؛ همچنین از این حیوان در ماجراهای قارون و داستان خروج تفاخرآمیز
[۷] جامع‌البيان،مج ۲، ج‌۲، ص‌۱۰۷‌ـ‌۱۰۸
[۸] جامع البیان،مج‌۱۱، ج‌۲۰، ص‌۱۴۰.
او، ماجرای هدیه فرستادن بلقیس برای حضرت سلیمان(علیه السلام)
[۹] رسائل جاحظ، ج‌۲، ص‌۱۷۲.
، جریان حمل حضرت عیسی(علیه السلام) و حمل هیزم برای به آتش افکندن ابراهیم(علیه السلام)
[۱۰] مجمع النورين، ج‌۲۰، ص۲۰۳.
در برخی روایات یاد شده‌است.


سابقه آشنایی انسان با استر به دوره‌ای که نخستین تیره وحشی آن در آسیای صغیر می‌زیست (حداقل ۳۰۰۰ سال پیش) باز‌می‌گردد.
[۱۱] Britannica, "Mule".



این حیوان دارای خصوصیات بارزی چون سختکوشی، جسارت
[۱۲] Britannica, "Mule
و درازی عمر است
[۱۳] رسائل جاحظ، ج‌۲، ص‌۲۲۵.
و در زندگی اعراب جاهلی و برای کارهایی مانند آسیاب‌کردن و باربری و نیز پیغام رساندن‌از آن استفاده می‌شده‌است.
[۱۴] رسائل جاحظ،ص‌۱۷۱، ۱۹۸، ۲۶۰.
.
در آیات پنج تا هشت سوره نحل پس از یادآوری نعمت چارپایان برای بشر، از این حیوان در کنار اسب و الاغ یاد شده و به منفعت سواری و زینت بودن آن حیوانات برای انسان توجه شده است: «والخَیلَ والبِغالَ والحَمیرَ لِتَرکَبوها و زینَةً».


برخی مفسران به‌طور جزئی به بیان زیباییهای این حیوان پرداخته‌اند.
[۱۷] احكام القرآن، ج‌۳، ص۱۱۴۲، ۱۱۴۴.
ترکیب و چینش دو عبارت «رکوب» و «زینت» در آیه از نگاه برخی مفسران بیانگر این نکته است که مقصود از آفرینش قاطر، سواری گرفتن از آن است و زینت در درجه دوم قرار دارد.
[۱۸] التفسير الكبير، ج‌۷، ص۱۷۷
[۱۹] روح المعانى، مج‌۸، ج‌۱۴، ص‌۱۴۹.
ذکر صریح استر در قرآن با توجه به اشاره به دو نعمت سواری و زینت آن در مقام امتنان بر بندگان، در کنار برخی گزارشهای تاریخی، نشان نقش و اهمیت ویژه این حیوان در جزیرة العرب در دوره ظهور اسلام‌است.


درباره حکم خوردن گوشت استر میان فقیهان اختلاف نظر است:
حسن بصری قائل به اباحه
[۲۱] لمنتزع‌المختار، ج۴ ص‌۹۵.
و عموم فقهای شیعهو مالک
[۲۴] المدونة‌الكبرى، ج‌۴، ص‌۱۰۴
[۲۵] الموطأ، ج‌۲، ص‌۴۹۷.
و گروهی دیگر از اهل سنت قائل به کراهت هستند و برخی دیگر به حرمت آن نظر داده‌اند.
ابوحنیفه
[۲۶] المبسوط، ج‌۱، ص‌۲۳۴
[۲۷] بدائع الصنائع، ج‌۵، ص‌۳۷‌ـ‌۳۸
، شافعی
[۲۸] روضة الطالبين، ج‌۲، ص‌۵۳۷.
و ابن‌حنبل
[۲۹] المغنى، ج‌۱۱، ص‌۶۶، ۷۵.
جزو قائلان به حرمت هستند.


زمخشری استدلال قائلان به حرمت را چنین نقل می‌کند:
خداوند در آیه هشت سوره نحل علّت آفرینشاسب، استر و الاغ را سواری و زینت بودن آنها برای انسان دانسته و اشاره به حلیت خوردن گوشت آنها نکرده، درحالی‌که در آیه ۵ این سوره از جمله منافع چارپایان را حلیت خوردن گوشت آنها می‌داند: «والاَنعـمَ خَلَقَها لَکُم فیها دِفءٌ ومَنـفِعُ ومِنها تَأکُلون» این جدایی دلیل بر حرمت گوشت این سه حیوان است.
[۳۲] الكشاف، ج‌۲، ص‌۵۹۵.



طبری به رغم پذیرش حرمت گوشت استر بر اساس روایات، استدلال حرمت را از این گروه نمی‌پذیرد و می‌گوید: بنابراین استدلال باید بر اساس آیه ۵‌سوار شدن بر حیوانات، غیر از این سه مورد مانند شت ر حرام باشد، زیرا در این آیه اشاره‌ای به سوار شدن، نشده است، درحالی‌که کسی بدان رأی نداده است، بنابراین، آیه درصدد‌شمردن نعمتهای خداوند است؛ نه تبیین حکم‌فقهی.
[۳۳] جامع البيان، مج‌۸، ج‌۱۴، ص‌۱۱۱‌ـ‌۱۱۲.



 
۱. واژه‌هاى دخيل، ص‌۱۴۵.
۲. المعجم المفهرس، «بغل»
۳. سوره نحل(۱۶)،آیه ۸.    
۴. جامع البيان، ج ۱۳، ج‌۲۵، ص‌۶۹.
۵. سوره زخرف(۴۳)،آیه ۱۲.    
۶. التحقيق، ج‌۳، ص‌۱۶۳; التوقيف، ج‌۱، ص‌۳۳۲.
۷. جامع‌البيان،مج ۲، ج‌۲، ص‌۱۰۷‌ـ‌۱۰۸
۸. جامع البیان،مج‌۱۱، ج‌۲۰، ص‌۱۴۰.
۹. رسائل جاحظ، ج‌۲، ص‌۱۷۲.
۱۰. مجمع النورين، ج‌۲۰، ص۲۰۳.
۱۱. Britannica, "Mule".
۱۲. Britannica, "Mule
۱۳. رسائل جاحظ، ج‌۲، ص‌۲۲۵.
۱۴. رسائل جاحظ،ص‌۱۷۱، ۱۹۸، ۲۶۰.
۱۵. سوره نحل(۱۶)،آیات ۸-۵.    
۱۶. سوره نحل(۱۶)،آیه ۸.    
۱۷. احكام القرآن، ج‌۳، ص۱۱۴۲، ۱۱۴۴.
۱۸. التفسير الكبير، ج‌۷، ص۱۷۷
۱۹. روح المعانى، مج‌۸، ج‌۱۴، ص‌۱۴۹.
۲۰. الشیخ أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی،کتاب الخلاف،ج۶،ص۸۱.    
۲۱. لمنتزع‌المختار، ج۴ ص‌۹۵.
۲۲. الشیخ أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی،کتاب الخلاف،ج۶،ص۸۰.    
۲۳. جواهرالکلام، ج۳۶، ص۲۶۵.    
۲۴. المدونة‌الكبرى، ج‌۴، ص‌۱۰۴
۲۵. الموطأ، ج‌۲، ص‌۴۹۷.
۲۶. المبسوط، ج‌۱، ص‌۲۳۴
۲۷. بدائع الصنائع، ج‌۵، ص‌۳۷‌ـ‌۳۸
۲۸. روضة الطالبين، ج‌۲، ص‌۵۳۷.
۲۹. المغنى، ج‌۱۱، ص‌۶۶، ۷۵.
۳۰. سوره نحل(۱۶)،آیه ۸.    
۳۱. سوره نحل(۱۶)،آیه ۵.    
۳۲. الكشاف، ج‌۲، ص‌۵۹۵.
۳۳. جامع البيان، مج‌۸، ج‌۱۴، ص‌۱۱۱‌ـ‌۱۱۲.




دائرة المعارف قرآن کریم.    



جعبه ابزار