• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محتوای سوره اسراء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِسراء ، نام هفدهمین سوره قرآن کریم است.



این سوره به اتفاق مکی است
[۲] المکی و المدنی فی القرآن، ج‌۱، ص‌۳۶۰.
و در نقلهای مختلف تا ۲۱ آیه آن را به سبب وجود حکم شرعی یا شأن نزولی که در ذیل آن گزارش شده از آیات مدنی برشمرده‌اند.
[۴] روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳.
[۵] المکی والمدنی فی‌القرآن، ج‌۲، ص‌۷۴۴‌-۸۱۱.
[۶] المکی والمدنی فی‌القرآن، ج‌۲، ص۸۴۶.



محققان وجود احکام شرعی در سوره‌های مکی، نظیر سوره اعراف و سوره انعام و ضعف روایات شأن نزولی و سیاق آیات را دلیل بر سستی این استثنا دانسته‌اند.


وجود شباهتهایی در آیات این سوره با سوره‌های مدنی سبب شده که برخی این سوره را در ردیف سوره‌های مکی شبیه به مدنی قرار دهند.
[۹] الموسوعة القرآنیه، ج‌۵، ص‌۶۱.



بنا به مشهورترین روایت پنجاهمین سوره‌ای است
[۱۰] البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
[۱۱] التمهید، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
[۱۲] التمهید، ج‌۱، ص۱۳۶.
که در سال یازدهم بعثت پس از سوره قصص و پیش‌از سوره یونس نازل شده است.
[۱۳] البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
[۱۴] التمهید، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
[۱۵] التمهید، ج‌۱، ص۱۳۶.
[۱۶] الموسوعة القرآنیه، ج‌۵، ص‌۶۹.



نامگذاری آن به «إسراء» به سبب اولین آیه آن است که به رخداد إسراء و معراج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اشاره دارد.


چون بخش قابل توجهی از این سوره در آغاز و پایان به داستان بنی‌اسرائیل پرداخته است به سوره «بنی‌اسرائیل» شهرت یافته و در روایات به این نام خوانده شده است.


اطلاق نام «سبحان» بر آن نیز به سبب کلمه آغازین آن است. در روایتی از امیرمؤمنان ، امام‌علی (علیه‌السلام) نیز از این سوره به سوره «سبحان» یاد شده است.


این سوره ۱۱۱ آیه دارد. بسیاری با ادغام آیات ۱۰۷‌-۱۰۸ شمار آیاتش را ۱۱۰ دانسته‌اند.
[۲۵] مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۶۰۷.
[۲۶] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۲.
شمار کلمات این سوره را ۱۵۵۸
[۲۷] المعجم‌الاحصائی، ج‌۱، ص‌۲۹۰.
[۲۸] المعجم‌الاحصائی، ج‌۱، ص۳۰۱.
و شمار حروفش را ۶۴۶۰ حرف دانسته‌اند.
[۲۹] کشف الاسرار، ج‌۵، ص‌۴۷۹.



در تقسیم‌بندی سوره‌ها در گروه سوره‌های مئین (سوره‌هایی که حدود ۱۰۰ آیه دارد) و مسبّحات (۷ سوره‌ای که با تسبیح آغاز شده) قرار‌دارد.
[۳۲] معجم علوم‌القرآن، ص‌۲۳۸.
[۳۳] معجم علوم‌القرآن، ص۲۶۸.
فواصل آیاتش به جز اوّلین آیه، الف و از آهنگ یکسانی برخوردار است.


جمعی از مفسّران درباره پیوند این سوره با سوره نحل که قبل از آن قرار دارد گفته‌اند:چون خداوند در آیات پایانی سوره نحل به پیامبرش فرمان داد تا در برابر اذیت و آزار و نسبتهای ناروای مشرکان به وی بردباری کند، این سوره را با یادآوری ماجرای معراجش که نشانه‌ای از تعظیم و تکریم او از جانب خداست آغاز کرد
[۳۶] مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۶۰۷.
تا آرامش بخش دردها و رنجهایش باشد.
[۳۹] روح‌المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۴.



محور اصلی بحث در این سوره شخص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و موضع‌گیری مشرکان در برابر وی و قرآن است.

۱۱.۱ - رسالت پیامبر

همچنین بحث درباره قرآن، رسالت و رسولان، به ویژه امتیازی که در رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود داشت و معجزه آن حضرت، مانند سایر پیامبران (علیهم‌السلام) مادی محض نبود و هلاکت جمعی مکذّبان را در پی نداشت.

۱۱.۲ - معراج

در این سوره بارها تسبیح، حمد و شکر خداوند تکرار شده است، به هر روی این سوره در نخستین آیه به ماجرای معراج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اشاره دارد. (=>‌معراج)

۱۱.۳ - نبوت حضرت موسی

سپس در آیات ۲‌۸ درباره نبوت حضرت موسی و دعوت بنی‌اسرائیل به توحید و عوامل انحطاط و پیشرفت آنان سخن می‌گوید و فساد و استکبار را سبب ذلّت آنان معرفی می‌کند.

۱۱.۴ - آزادی انسان

در آیات ۹‌۲۱ ضمن بر شمردن برخی آیات الهی به هدایتگری قرآن و حسابرسی از اعمال نیک و بد انسان در قیامت و آزادی وی در گزینش راه خیر و شرّ و بازگشت نتایج اعمال انسان به خود او تصریح می‌کند.

۱۱.۵ - توصیه

در آیات ۲۲‌-۳۹ مردم را به توحید، نیکی به پدر و مادر و فروتنی در برابر آنان، صله رحم ، کمک به تهیدستان و بینوایان و درماندگان، میانه‌روی در انفاق ، وفای به عهد دعوت می‌کند و از تبذیر و اسراف ، کشتن فرزند به سبب فقر ، آدم کشی، زنا ، کم فروشی، خوردن مال یتیم ، پیروی از غیر علم ( گمان ) و تکبّر و غرور نهی می‌کند و این احکام و آداب را از حکمتهایی معرّفی می‌کند که خداوند به پیامبرش وحی کرده است:«ذلِکَ مِمّا اَوحی اِلَیکَ رَبُّکَ مِنَ الحِکمَةِ».

۱۱.۶ - پاسخ به اوهام

در آیات ۴۰‌-۵۵ ضمن پاسخگویی به پاره‌ای از اوهام و اندیشه‌های خرافیِ مشرکان جاهلی، نظیر فرشتگان را دختران خدا دانستن، شریک برای خدا قرار دادن، بعید شمردن قیامت و زندگی پس از مرگ و مسحور (سحرشده) دانستن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر این نکته تأکید می‌کند که در قرآن همه لوازم هدایت آمده؛ ولی عناد و لجاجت آن‌ها سبب شد تا بر نفرت و دوریشان از حق بیفزاید و خداوند به سبب لجاجت و تعصبشان در برابر آیات الهی بر دلهای آنان مهرزده و بر گوشهایشان سنگینی قرار داده‌است.

۱۱.۷ - اقامه دلیل

در آیات ۵۶‌-۶۵ ضمن اقامه دلیل بر توحید پروردگار و این‌که آلهه مشرکان به رساندن سود به آن‌ها و دفع زیان از آن‌ها قادر نیستند و این تنها خداست که سود و زیان در دست اوست، به مشرکان هشدار می‌دهد که سرانجامِ این جهان فنا و نابودی است و آنان باید از لجاجت در برابر حق دست بردارند، زیرا معجزات و دلایل کافی بر صدق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود دارد و معجزات پیشنهادی آنان چیزی جز بهانه‌جویی نیست و بر فرض که با آن‌ها موافقت شود پس از مشاهده آن‌ها باز ایمان نخواهند آورد، چنان که امتهای گذشته چون قوم ثمود به پیامبرانشان معجزاتی پیشنهاد دادند و با تحقق آن‌ها ایمان نیاوردند و طبق سنّت الهی مستحق کیفر شدند.


در آیات ۶۶‌-۷۲ با پیگیری مباحث پیشین در زمینه توحید و مبارزه با شرک این حقیقت را یادآور می‌شود که انسان به هنگام برخورد با مشکلات به یاد خداوند می‌افتد و هر چیزی جز او را از یاد می‌برد؛ امّا وقتی از آن‌ها رهایی یافت از خدا اعراض کرده، او را فراموش می‌کند. سپس به انسان هشدار می‌دهد که از مجازات الهی در امان نباشد و در ادامه، نعمتهای الهی را به انسان یادآور می‌شود که او را گرامی داشت و بر همه آفریده‌ها برتری داد و جهان هستی را در خدمت وی مسخّر گردانید، تا با عقل خود بیندیشد و او را بر بسیاری از آفریدگان برتری داد، پس آن‌که در این دنیا به راه راست هدایت شود در قیامت نامه عمل او به دست راستش داده می‌شود و کسی که گمراه شود و چشمش از دیدن حق نابینا گردد در قیامت گمراه‌تر و نابیناتر است.

۱۲.۱ - نیروی عصمت

در آیات ۷۳‌-۸۲ نیرنگ مشرکان را نسبت به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای منحرف ساختن آن حضرت یاد آور می‌شود و خطاب به وی می‌فرماید:اگر ما تو را به وسیله نیروی عصمت ثابت قدم نمی‌داشتیم نزدیک بود به آن‌ها اندکی گرایش پیدا کنی، و نیز تلاش مشرکان را برای بیرون کردن آن بزرگوار از مکه مطرح می‌کند، آنگاه به آن حضرت فرمان می‌دهد تا قرآن را بخواند و به ادای نماز قیام کند و پاسی از شب را به تهجّد و نافله برخیزد، تا به مقام‌محمود برسد و از خدا بخواهد که راه ورود و خروج را در برابرش هموار سازد، آنگاه می‌افزاید که ما قرآن را نازل کردیم تا برای مؤمنان شفا و رحمت باشد.


در آیات ۸۳‌-۱۰۰ به‌بعضی دیگر از ویژگیهای انسان اشاره می‌کند و می‌گوید:هنگامی که به انسان نعمت می‌بخشیم مغرور می‌شود و به پروردگار خویش پشت می‌کند و هنگامی که نعمتی از او گرفته می‌شود مأیوس می‌شود.

۱۳.۱ - پرستش روح

سپس به پرسش کافران درباره روح اشاره می‌کند و نعمت وحی بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را یادآور می‌گردد و خطاب به آن حضرت می‌گوید:به مشرکان بگو: اگر همه جن و انس جمع شوند تا همانند قرآن را بیاورند توان چنین کاری را ندارند، هرچند یکدیگر را در این کار یاری دهند. سپس برخی از کارهای نامعقولی که مشرکان از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عنوان معجزه درخواست می‌کردند و نیز بهانه‌جوییها و فرجام شومشان را یادآوری می‌کند و به بهانه‌گیریهای کسانی که زندگی پس از مرگ را بعید می‌شمردند با بیانی روشن پاسخ‌ می‌دهد.

۱۳.۲ - ماجرای حضرت‌ موسی

درآیات ۱۰۱‌-۱۱۱ ماجرای حضرت‌ موسی (علیه‌السلام) و فرعون را یاد آوری می‌کند که چگونه فرعون و همفکران وی با وجود دیدن انواع معجزات ملموس و مادّی باز هم بهانه‌گیری کردند و راه انکار حق را در پیش گرفتند و سرانجام دچار هلاکت شدند.

۱۳.۳ - حقانیت قرآن

سپس حقانیت قرآن و حکمت نزول تدریجی آن را بیان می‌کند و به مشرکان می‌گوید: ایمان بیاورید یا نیاورید حقانیت قرآن چنان مبرهن و آشکار است که صاحبان علم و دانش آنگاه که آیات نورانیش بر ایشان تلاوت می‌شود در برابر عظمت آن بی‌اختیار به سجده می‌افتند و سرانجام، سوره اسراء که با تسبیح پروردگار آغاز شده بود با حمد و تکبیر پایان می‌پذیرد. علامه طباطبایی این نکته را از لطایف این سوره می‌داند.


آیه ۸۸ این سوره از آیات تحدّی است که خداوند در آن مخالفان وحیانی بودن قرآن را به آوردن همانند آن فراخوانده
[۴۴] التمهید، ج‌۴، ص‌۲۳.
و آیه ۱۰۹ آن از آیات‌سجده، و مستحب است قاری هنگام تلاوت آن سجده کند.
[۴۶] کلمة‌التقوی، ج۱، ص‌۴۵۱.
از آخرین آیه آن در روایات با عنوان « آیة العزّ » یاد شده است.
[۴۸] مسند احمد، ج‌۳، ص‌۴۳۹.
[۴۹] مجمع الزوائد، ج‌۷، ص‌۵۲.



از عایشه روایت شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هر شب سوره بنی‌اسرائیل و سوره زمر را تلاوت می‌کرد.
[۵۲] جامع الاخبار و الآثار، ج‌۲، ص۲۱۳.


۱۵.۱ - درک قائم آل‌محمد

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:هرکس سوره بنی‌اسرائیل را در شبهای جمعه بخواند از دنیا نمی‌رود تا این‌که قائم آل‌محمد (علیه‌السلام) را درک کند و از یارانش خواهد بود.
[۵۳] تفسیر عیاشی، ج‌۳، ص‌۳۱.


۱۵.۲ - نظر شیخ طوسی

شیخ طوسی تلاوت آن را در شبهای جمعه مستحب می‌داند.
[۵۵] مصباح المتهجد، ص‌۲۶۵.


۱۵.۳ - درجه ابدال و اولیای خدا

فیروز آبادی نیز از آن حضرت روایت کرده است که هر کس این سوره را تلاوت کند از دنیا نمی‌رود تا این‌که به درجه ابدال و اولیای خدا برسد. به نظر می‌رسد این همان روایت پیشین است که فیروزآبادی به نحوی تفسیر کرده است که با مبانی فکریش سازگار باشد. از امام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز نقل است که هرکس سوره سبحان را تلاوت کند از دنیا نمی‌رود تا از میوه‌های بهشتی بخورد و از نهرهایش بنوشد و در برابر هر آیه‌ای که تلاوت می‌کند نخلی در بهشت برایش می‌کارند. بی‌تردید دستیابی به چنین ثوابهایی مربوط به تلاوتی است که با اخلاص، تدبّر و عمل همراه باشد.
[۵۸] البرهان فی علوم‌القرآن، ج‌۲، ص‌۶۶.



البحرالمحیط فی‌التفسیر؛ البرهان فی علوم القرآن؛ بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛ البیان فی عد آی القرآن؛ التفسیر الحدیث؛ تفسیرالتحریر و التنویر؛ تفسیر‌العیاشی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ التفسیرالمنیر فی‌العقیدة و الشریعة و المنهج؛ التمهید فی علوم القرآن؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ جامع الاخبار و الآثار؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ فی‌ظلال القرآن؛ کتاب الخلاف؛ کشف الاسرار و عدة‌الابرار؛ کلمة التقوی (فتاوی)؛ مجمع البیان فی تفسیر‌القرآن؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد؛ مسند احمد‌بن‌حنبل؛ مصباح المتهجد؛ المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم؛ معجم علوم القرآن؛ المکی و المدنی فی القرآن الکریم؛ الموسوعة القرآنیة خصائص السور؛ المیزان فی تفسیرالقرآن.


۱. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۲۸۸.    
۲. المکی و المدنی فی القرآن، ج‌۱، ص‌۳۶۰.
۳. التحریر و التنویر، ج‌۱۵، ص‌۶.    
۴. روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳.
۵. المکی والمدنی فی‌القرآن، ج‌۲، ص‌۷۴۴‌-۸۱۱.
۶. المکی والمدنی فی‌القرآن، ج‌۲، ص۸۴۶.
۷. التمهید، ج‌۱، ص‌۱۸۷‌-۱۹۴.    
۸. التفسیر الحدیث، ج‌۳، ص‌۳۵۱.    
۹. الموسوعة القرآنیه، ج‌۵، ص‌۶۱.
۱۰. البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
۱۱. التمهید، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
۱۲. التمهید، ج‌۱، ص۱۳۶.
۱۳. البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۱.
۱۴. التمهید، ج‌۱، ص‌۱۳۴.
۱۵. التمهید، ج‌۱، ص۱۳۶.
۱۶. الموسوعة القرآنیه، ج‌۵، ص‌۶۹.
۱۷. المنیر، ج‌۱۵، ص‌۵.    
۱۸. بصائر ذوی‌التمییز، ج۱، ص۲۸۸.    
۱۹. المنیر، ج۱۵، ص۵.    
۲۰. ثواب‌الاعمال، ص۱۰۷.    
۲۱. الدرالمنثور، ج‌۵، ص‌۱۸۱.    
۲۲. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۲۸۸.    
۲۳. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص۲۹۶.    
۲۴. البیان فی عد آی القرآن، ص‌۱۷۷.    
۲۵. مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۶۰۷.
۲۶. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۱۲۲.
۲۷. المعجم‌الاحصائی، ج‌۱، ص‌۲۹۰.
۲۸. المعجم‌الاحصائی، ج‌۱، ص۳۰۱.
۲۹. کشف الاسرار، ج‌۵، ص‌۴۷۹.
۳۰. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۲۸۸.    
۳۱. البیان فی عد آی القرآن، ص‌۱۷۷.    
۳۲. معجم علوم‌القرآن، ص‌۲۳۸.
۳۳. معجم علوم‌القرآن، ص۲۶۸.
۳۴. البیان فی عد آی‌القرآن، ص۱۷۷.    
۳۵. بصائر ذوی‌التمییز، ج‌۱، ص‌۲۸۸.    
۳۶. مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۶۰۷.
۳۷. البحر المحیط، ج‌۷، ص‌۷.    
۳۸. المنیر، ج‌۱۵، ص‌۶.    
۳۹. روح‌المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۴.
۴۰. المنیر، ج‌۱۵، ص‌۶.    
۴۱. فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۲۰۸.    
۴۲. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۲۲۷.    
۴۳. المیزان، ج‌۱، ص‌۵۹.    
۴۴. التمهید، ج‌۴، ص‌۲۳.
۴۵. الخلاف، ج۱، ص۴۲۷.    
۴۶. کلمة‌التقوی، ج۱، ص‌۴۵۱.
۴۷. جواهر‌الکلام، ج‌۱۰، ص‌۱۱۱.    
۴۸. مسند احمد، ج‌۳، ص‌۴۳۹.
۴۹. مجمع الزوائد، ج‌۷، ص‌۵۲.
۵۰. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۲۳۰.    
۵۱. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۳، ص‌۳.    
۵۲. جامع الاخبار و الآثار، ج‌۲، ص۲۱۳.
۵۳. تفسیر عیاشی، ج‌۳، ص‌۳۱.
۵۴. ثواب الاعمال، ص‌۱۰۷.    
۵۵. مصباح المتهجد، ص‌۲۶۵.
۵۶. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۲۹۶.    
۵۷. بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۲۹۶.    
۵۸. البرهان فی علوم‌القرآن، ج‌۲، ص‌۶۶.



دائرة‌المعارف قرآن کریم، برگرفته شده از مقاله «سوره اسراء».    



جعبه ابزار