• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غفران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن کریم بارها از مغفرت و بخشش گناهان سخن به میان آمده است.




غفران از ماده «غفر» بوده و در لغت به معنی پوشیدن چیزی که، انسان را از زشتی حفظ می‌کند. و در اصطلاح قرآنی به این معنى است که، خداوند عیوب و گناهان بندگان نادم را مى‏پوشاند و آنها را از عذاب و کیفر حفظ کرده و اثر گناه را محو می‌نماید.
[۱] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دار العلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ یکم، ۱۴۱۲ق، ص۶۰۹.
«غفّار» و «غفور» صیغه مبالغه از ماده غفر و غفران بوده، که به معنای چشم‌پوشی کثیر و مداوم، از خطایا و گناهان بندگان می‌باشد.
واژه «کفر» نیز در لغت به معنی پوشاندن شیء می‌باشد که از این جهت با واژه «غفر» هم‌معنا بوده، که در قرآن نیز این واژه در معنای لغوی استعمال شده؛ به معنای محو سیئات نیز به کار رفته است.
[۳] المفردات فی غریب القرآن، ص۷۱۴.




یکی از مهمترین مسائلی که ذهن انسان را به خود مشغول نموده، مسأله رهایی از گناهان و نجات از عذاب ابدی است؛ لذا، سعی انسان در طول تاریخ این بوده که، راهی برای آن بجوید. قرآن، به این نیاز انسان به صورت ویژه‌ای پرداخته و در موقعیت‌های گوناگون از امکان جبران گناهان گذشته و امید به عفو خداوند سخن به میان آورده است، تا روزنه امیدی به قلب انسان باز کند، آن‌چنان که در آیات بیشماری، به صفات خداوند که با این مسأله ارتباط تنگاتنگ دارد، پرداخته است؛و حتی، به این اندازه اکتفا نشده بلکه، انسان‌ها را برای دستیابی به مغفرت الهی به مسارعه و مسابقه تشویق نموده تا در جهت رفع موانع نزول مغفرت و ایجاد مقتضیات دریافت مغفرت گام بردارند:
[۵] طیب، سید عبد الحسین؛ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم، ج‏۳، ص۳۵۵.
«وَ سَارِعُواْ إِلىَ‏ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین‏»«و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است و براى پرهیزگاران آماده شده است‏.»
واژه غفر ۲۳۴ بار در قرآن استعمال شده که بیش از ۹۰ مورد آن همراه با صفات رحیم، ودود، عفُوّ و حلیم آمده است و از این موارد ۴ بار با صیغه مبالغه غفّار و ۹۱ بار با صیغه مبالغه غفور ذکر شده که در بسیاری از موارد نیز با تأکید استعمال شده است.



با این وجود که انوار رحمت و مغفرت الهی به صورت دائمی در حال تابیدن به انسانهاست، اما نحوه و میزان دریافت این انوار در آنها متفاوت بوده و به شایستگی و تلاش افراد، وابسته است؛ چرا که، برای دریافت این انوار قدسی، قابلیت قابل نیز لازم بوده و این قابلیت به معنی دارا بودن شرایط آن است که مهمترین آنها عبارتند از:

۳.۱ - ایمان


یکی از مهمترین عوامل برای دریافت غفران الهی، ایمان است؛ چرا که، در حقیقت، انسان بدون ایمان، قابلیت دریافت مغفرت و هدایت از سوی خداوند را نداشته و بدون آن، هیچ‌کدام از شرایط مذکور، که در ذیل آمده، تأثیری در بخشیده شدن فرد نخواهد داشت: «وَ الَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَ ءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّک مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیم‏»«آنان که مرتکب کارهاى بد شدند، آن‌گاه توبه کردند و ایمان آوردند، بدانند که پروردگار تو پس از توبه، آمرزنده و مهربان است.‏‏»
در این آیه خداوند به کسانی که مرتکب سیئات شده‌اند، وعده می‌دهد که، در صورت توبه به سوی درگاه الهی و ایمان به هر آن‌چه که، خدای متعال پذیرش آن را واجب کرده است (وجود باری تعالی، پیامبران و اوصیای الهی، ملائکه، معاد و...)، خداوند آن‌ها را مشمول رحمت و مغفرت خود بگرداند.

۳.۲ - توبه و إستغفار


یکی از اموری که انسان را مستوجب دریافت مغفرت از سوی خدا می‌کند، توبه کردن از اعمال بد گذشته و استغفار به درگاه خداوند متعال است: «وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ...أُوْلَئک جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِم‏‏ ...»«و آن‌ها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏کنند... آن‌ها پاداششان آمرزش پروردگار است...»
یکی از الطافی که خداوند به بندگان خود نموده، این است که راه بازگشت را بر آنان باز گذاشته و به آن‌ها امکان استغفار داده است؛ تا با توبه به درگاه خداوند از مسیر ناصواب گذشته بازگردند و با استغفار و درخواست عفو، [[|گناهان]] گذشته آن‌ها را به طور کل محو نماید.
[۱۰] أطیب البیان، ج‏۳، ص۳۶۲.


۳.۳ - اعمال نیک


از عواملی که، زمینه نزول رحمت و مغفرت الهی را فراهم می‌آورد، عمل صالح است؛ چرا که، عمل صالح، دل را نرم کرده و مانع رفتن به سوی سیئات می‌گردد و همچنین موجب بخشش گناهان گذشته از سوی خداوند متعال می‌شود،چنان‌که قرآن در این باره می‌فرماید: «إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یضَاعِفْهُ لَکمْ وَ یغْفِرْ لَکمْ وَ اللَّهُ شَکورٌ حَلِیم‏‏‏»«اگر به خدا قرض‌الحسنه دهید، آن را براى شما مضاعف مى‏سازد و شما را مى‏بخشد و خداوند شکر کننده و بردبار است!‏»
آیه شریفه به ارزش عمل صالح در نزد خدای متعال، که انفاق در راه خدا مصداقی از آن است، اشاره کرده و بیان می‌کند که، عمل صالح موجب جلب رحمت و مغفرت خداوند می‌گردد.

۳.۴ - پرهیز از گناهان کبیره


از عواملی که موجب جلب رحمت و مغفرت خداوند می‌گردد، اجتناب از گناهان کبیره است، خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِن تجَْتَنِبُواْ کبَائرَ مَا تُنهَْوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیاتِکمْ وَ نُدْخِلْکم مُّدْخَلًا کرِیمًا»«اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى‏شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى‏پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى‏سازیم‏.»
بیان کردیم که، واژه «کفر» با واژه «غفر» هم‌معنا است. و این آیه در مقام منت نهادن بر مومنان بوده و به آن‌ها نوید می‌دهد که اگر از بعضى گناهان اجتناب کنند، خداى عزوجل از بعضى دیگر در مى‏گذرد، و در ضمن، حین این‌که در آیه شریفه وعده آمرزش داده شده، مومنان، به ترک گناه دعوت شده‌اند.

۳.۵ - توسل


یکی از اموری که در جهت جلب مغفرت الهی دارای تأثیر زیادی بوده، توسل به بندگان شایسته خداوند است: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»«و اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى‏کردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏کردند و پیامبر هم براى آن‌ها استغفار مى‏کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى‏یافتند.»
بر اساس آیاتی مثل آیه مذکور، استغفار بندگان شایسته الهی چون حضرت رسول اکرم(ص)، فرشتگان و مومنان پاکدل، در پیشگاه خداوند اثر داشته و طالبان مغفرت الهی با توسل به آن‌ها می‌توانند از این طریق به غفران ذات اقدس احدیت دست یابند.

۳.۶ - تبعیت از فرامین الهی


تبعیت از فرامین الهی از جمله اعمالی است که برای جلب مغفرت الهی لازم بوده، و غفران و حب الهی را در پی خواهد داشت: «قُلْ إِن کنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونىِ یحْبِبْکمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَکمُ‏ْ ذُنُوبَکمُ‏ْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم‏»«بگو: اگر خدا را دوست مى‏دارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»
تبعیت از فرمان‌های الهی موجب ایجاد رابطه محبت آمیز بین خدا و بنده می‌گردد که این رابطه عاطفی، موجب نزول رحمت و مغفرت شده و گناهان آدمی را نابود می‌سازد.




۴.۱ - شرک


یکی از موانع شدیدی که از نزول مغفرت خدای رحمن بر انسان جلوگیری کرده، شرک بر خداست: «إِنَّ اللَّهَ لَا یغْفِرُ أَن یشْرَک بِهِ وَ یغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِک لِمَن یشَاءُ وَ مَن یشْرِک بِاللَّهِ فَقَدِ افْترََى إِثْمًا عَظِیمًا»«خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد! و پایین‏تر از آن را براى هر کس (بخواهد و شایسته بداند) مى‏بخشد. و آن کسى که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است.»
در این آیه، خداوند بیان می‌کند که تمامی گناهان انسان قابلیت بخشیده شدن را دارند، مگر شرک، که هرگز قابل بخشش نیست؛ البته، مشروط به این‌که، مشرک، بدون توبه و با شرک از دنیا رفته باشد. علت عدم مغفرت، إفتراء عظیمی است که این افراد به خداوند نسبت داده‌اند و اصولاً شرک با بندگی مخلوقات و ربوبیت خدا ناسازگار بوده و بندگان مشرک با این افتراء، ارکان هستی عالم را انکار نموده‌اند.

۴.۲ - یأس


یأس از موانع بزرگ در برابر نزول رحمت و مغفرت الهی است. از آن‌جا که انسان موجودی است که شالوده خلقتش از ضعف و جهل بوده و همانند هوای نفس بر او غلبه داشته، همیشه در معرض ارتکاب گناهان قرار گرفته، و حتی ممکن است با ارتکاب گناهان، خود را غرق شده بپندارد و ناامیدی از اصلاح خویش، بر او غلبه یابد؛ و لذا از درخواست بخشش صرف نظر نموده و مأیوس شود؛ اما خداوند با توجه به این ضعف و جهل بندگان، آنها را به مغفرت خود امیدوار ساخته و زمینه‌های ناامیدی را از آنها دور می‌سازد: «قُلْ یا عِبادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم‏»«بگو: اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
با توجه به لحن لطیف آیه و تأکیدهای زیبایی که به کار رفته، خدای منان، جایی برای یأس باقی نگذاشته است.



قرآن کریم برای حفظ تعادل انسانها و جلوگیری از افراط و تفریط آنها در ارتباط با احساس گناه یا بیگناهیشان، که منجر به ناامیدی یا تجری به گناه می‌گردد، در اکثر آیاتی که به بحث مغفرت پرداخته، همواره به انذار انسان‌ها نیز پرداخته است؛ به عنوان مثال در این آیه شریفه فرموده: «غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدیدِ الْعِقابِ ...»«خداوندى که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، داراى مجازات سخت است...»
در این آیه ابتدائا به دو صفت «غافرالذنب» و «قابل التوب» بودن خدا اشاره می‌کند که بر رفتار مغفرت آمیز خدا با گنه‌کاران دلالت دارد، اما بلافاصله صفت شدیدالعقاب بودن او را می‌آورد که بر مؤاخذه گنه‌کاران دلالت داشته و حاوی نوعی انذار برای بندگان می‌باشد. مقتضای این صفات این است که هر فردى را که استعداد آمرزش و قبول شدن توبه را داشته باشد، او را بیامرزد؛ و هر کس را که مستحق عقاب است، عذاب کند. این سخن‌های منذرانه، فرد را به تحرک وادار کرده تا به نوعی رفتار کند که مشمول صفات غفران و رحمت الهی قرار بگیرد.



 
۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دار العلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ یکم، ۱۴۱۲ق، ص۶۰۹.
۲. لسان العرب، ج۵، ص۲۵.    
۳. المفردات فی غریب القرآن، ص۷۱۴.
۴. تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۸۷.    
۵. طیب، سید عبد الحسین؛ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم، ج‏۳، ص۳۵۵.
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۳.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۳.    
۸. طوسى (شیخ طوسی)، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج‌۴، ص۵۵۲.    
۹. آل عمران/سوره۷، آیه۱۳۵.    
۱۰. أطیب البیان، ج‏۳، ص۳۶۲.
۱۱. تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۱۲.    
۱۲. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۷.    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۸۳.    
۱۴. ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۱۴.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۱۶. تفسیر نمونه، ج۳، ص۵۰۰.    
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۱۸. المیزان، ج‌۳، ص۱۵۹.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۴۸.    
۲۰. المیزان، ج۴، ص۳۷۰.    
۲۱. تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۹۹.    
۲۲. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.    
۲۳. غافر/سوره۴۰، آیه۳.    
۲۴. المیزان، ج۱۷، ص۳۰۴.    




سایت معارف قرآن    



جعبه ابزار