نیابت عام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به رهبری
جامعه از سوی
امام غایب ، در
غیبت کبرا نیابت عام گفته می شود.
پس از پایان دوران
غیبت صغرا و
نیابت خاص و با آغاز غیبت کبرا
هدایت شیعیان با عنوان نیابت عام از سوی
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شکل گرفت؛ به این صورت که
امام ، ضابطهای کلی و صفات و مشخصاتی عام به دست داد که در هرعصر، فرد شاخصی که آن ضابطه( از هرجهت و در همۀ ابعاد) بر او صدق کند، نایب امام شناخته شود و به نیابت از او در امر
دین و
دنیا ،
سرپرست جامعه باشد؛ سخنش سخن امام و اطاعتش
واجب و مخالفش
حرام خواهد بود.
در این باره روایاتی چند نقل شده است؛ از جمله:
اسحاق بن یعقوب ، دربارۀ تکلیف شیعیان در غیبت کبرا از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرسید و
توقیع ذیل در پاسخ او صادر شد:
«... و اما الحوادث الوقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم؛
... و اما در پیشآمدهایی که برای شما رخ میدهد، باید به راویان اخبار ما( دانشمندان علوم دینی)رجوع کنید؛ ایشان
حجت من بر شماهستند و من، حجت
خدا بر آنانم.»
این روایت، از روشنترین روایات در بیان
ولایت عام است. بیشتر افرادی که به این روایت تمسک کردهاند، بیشتر به فقرۀ دوم آن، «فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم» توجه داشتهاند.
امام عسکری (علیهالسّلام) از پدر بزرگوارش نقل کرده است که فرمود:
«لو لا من یبقی بعد غیبة قائمکم من العلماء الداعین الیه و الدالین علیه و الذابین عن دینه بحجج الله و المنقذین لضعفاء عباد الله من شباک ابلیس و مردته و من فخاح النواصب لما بقی احد الا ارتد عن دین الله و لکنهم الذین یمسکون ازمة قلوب ضعفاء الشیعة کما یمسک صاحب السفینة سکانها اولئک هم الافضلون عند الله عز و جل؛
اگر نبود دانشمندانی که پس از
غیبت قائم شما، به سوی او دعوت میکنند و به سوی او رهنمون میشوند و از
دین او
دفاع میکنند و بندگان ناتوان را از دامهای
شیطان و مریدهای شیطانی نجات میدهند، کسی باقی نمیماند، مگر این که از دین خدا بازمی گشت؛ ولی این دانشمندان، زمام دل ضعیفان را به دست میگیرند؛ همان گونه که ملوانها، زمام کشتی را به دست میگیرند و سرنشینهای کشتی را از خطر مرگ نگه میدارند. اینها نزد خدای تبارک و تعالی برترین هستند.»
امام حسن عسکری (علیهالسّلام) دربارۀ فقیهان راستین، ویژگیهای آنها و مسؤولیت جامعه برابر آنها، فرموده است:
«... و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه...؛
... و اما هریک از فقیهان که بر
نفس خود مسلط باشد و
دین خود را حفظ کند، با هوای نفس خود مخالفت ورزد و
امر خدا را اطاعت کند، بر همگان
واجب است از او
تقلید کنند.»
مرحوم کلینی ،
شیخ صدوق و
شیخ طوسی روایتی را که به «
مقبوله عمر بن حنظله » معروف است، از
امام صادق (علیهالسّلام) به مضمون ذیل نقل کردهاند:
«... من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما...؛
... هرکدام از شما که حدیث ما را
روایت کند و در
حلال و
حرام ما صاحب نظر باشد و احکام ما را بداند، او را به
حکومت برگزینند که من او را بر شما حاکم قرار دادم....»
به راستی همین نایبان عام
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند که در طول
غیبت کبرا ، دین مقدس
اسلام را از انحراف نگه داشتهاند، مسایل موردنیاز را برای مسلمانان بیان کردهاند و دلهای
شیعیان را بر اساس باورهای درست، استوار ساختهاند. تمام موفقیتهای گوناگون، با مجاهدت و تلاش خستگی ناپذیر محدثان و
فقیهان شیعه -از اواخر
غیبت صغرا تا به امروز-بوده و حیات، شادابی و پویایی
تشیع را کرده است.
یکی از دانشوران معاصر، دربارۀ چگونگی نیابت عام و بروز اندیشۀ
ولایت فقیه چنین نوشته است:
شیعیان، تا زمانی که امیدی به تشکیل حکومت نداشتند، به طور
ارتکازی و با
الهام گرفتن از امثال روایات عمر بن حنظله و
ابو خدیجه و توقیع صادر از ناحیۀ مقدسه، نیازهای روزمره خو را با رجوع به فقهای بلاد برطرف میکردند... با گسترش این مباحث در میان تودهها، حکام و سلاطین
شیعه برای مشروع جلوه دادن حکومتشان کوشیدند موافقت فقهای بزرگ را به دست آورند...
ولی ظاهرا در هیچ عصری، هیچ سلطانی حاضر به تحویل دادن قدرت به
فقیه واجد شرایط نبوده؛ چنان که هیچ فقیهی هم امیدی به دست یافتن به چنین قدرتی نداشته است.
در واقع، با پیروزی
انقلاب اسلامی ایران بود که عملا ولایت فقیه به معنای واقعی کلمه تحقق یافت و نیاز به بررسیهای دقیق دربارۀ مبانی و فروع آن آشکار گشت.
غیبت کبرا؛
حکومت اسلامی؛
ولایت فقیه؛
ولی فقیه.
فرهنگنامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۴۵۶، برگرفته از مقاله «نیابت عام»