پاداش بهشت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
قرآن بهشت را
پاداش چند گروه از بندگان قرار داده است که به آن گروه ها اشاره می کنیم.
بهترین پاداش خداوند به بندگان
بهشت است.
بهشت و
رضوان خداوند، پاداش
صدق راستگویان است.
قال الله هـذا یوم ینفع الصدقین صدقهم لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیهآ ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک الفوز العظیم.
خداوند میگوید: «امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها
سود میبخشد برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن میگذرد، و تا ابد،
جاودانه در آن میمانند هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند این، رستگاری بزرگ است! »
و مراد از" صدق صادقین"
صداقت ایشان است در دنیا نه در آخرت. به دلیل اینکه دنبال آن فرمود: " لهم جنات تجری من تحتها الانهار... " و روشن است که این جنات پاداشی است از طرف خدای تعالی در برابر صداقتشان در دنیا، و نفعی هم که فرمود عاید شان میشود همین جنات است. برای اینکه
صداقت در آخرت و همچنین سایر اعمال و احوال آدمی در آن روز پاداشی که اعمال دنیا دارد ندارد، چون در آخرت
تکلیف نیست، و پاداش فرع تکلیف است، آخرت تنها جای حساب و پاداش و دنیا تنها جای عمل و تکلیف است چنان که قرآن در این باره فرموده: " یوم یقوم الحساب"
و نیز فرموده: " الیوم تجزون ما کنتم تعملون"
و نیز فرموده: " انما هذه الحیاة الدنیا متاع و ان الآخرة هی دار القرار"
آنچه را که
مسیح علیهالسّلام از احوال خود در دنیا ذکر کرد هم عبارت بود از گفتارهایش و هم اعمالی که کرده، و معلوم است که
تقریر و
تصدیق خدای تعالی هم تصدیق قول اوست و هم فعل او. پس صادقانی در آخرت از صدق خود منتفع و جنات موعود به آنان داده میشود و همچنین راضی و مرضی و فائز به
رستگاری عظیمند که هم در قول صادق باشند و هم در فعل.
علاوه بر این،
صداقت در قول خود مستلزم صداقت در فعل یعنی صراحت و پاکی از نفاق هم هست و صداقت در قول خواه ناخواه کار انسان را به صلاح و سداد میکشاند، چنان که در روایت نیز وارد شده که مردی از صحرانشینها از
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
وصیت و
موعظه ای خواست، حضرت او را تنها به این
وصیت کرد که دروغ نگوید. آن مرد خودش اظهار کرد که عمل به این یک نصیحت برای جلوگیری از همه گناهان کافی است، زیرا هیچ گناهی پیش نمیآید مگر اینکه آدمی به یاد این
نصیحت افتاده فکر میکند اگر مرتکب آن شود آن گاه از او بپرسند آیا تو چنین کاری کردهای جز این چاره ندارد که راست بگوید و
اعتراف کند و همه مردم را به آلودگی خود خبردار سازد، و ناچار از ترس این رسوایی از ارتکاب آن خودداری میکند.
بهشت، پاداش نیکوی خداوند به شهیدان است
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عـمل منکم... فالذین هاجروا... وقـتلوا وقتلوا... ولادخلنهم جنت تجری من تحتها الانهـر ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب.
خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود: ) من عمل هیچ عمل کنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما همنوعید، و از
جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و
جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.
از اینکه خداوند، اول
بهشت را پاداش بهشتیان دانست و سپس فرمود:
پاداش نیک، نزد خداست، برداشت یاد شده استفاده میشود.
بهشت، پاداش نیک خداوند به جنگجویان و مبارزان در راه او است.
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عـمل منکم... فالذین هاجروا... وقـتلوا وقتلوا... ولادخلنهم جنت تجری من تحتها الانهـر ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب. .
جنگ کردند و کشته شدند
بهشت، پاداش نیکوی خداوند به آزاردیدگان در راه وی است.
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عـمل منکم... فالذین... واوذوا فی سبیلی... و لادخلنهم جنت تجری من تحتها الانهـر ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب.
در راه من آزار دیدند
و در راه من رنج کشیدند، یعنی چه در
مکه که در
شعب ابی طالب چند سالی گرفتار شدند، یا سائر اذیتها از مشرکین و
یهود در
مدینه بآنها متوجه شد. یا در راه مدینه، یا راه و روش رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم یا راه تحصیل دین، از این رو «سبیل» (راه) را به خودش نسبت داده است تا بزرگداشت آن را برساند و ممکن است مقصود از «سبیل» خود
دین یا رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم باشد، یا طریق
قلب و
ولایت .
بهشت، پاداش نیکوی خداوند، به
آوارگان از خانه و کاشانه خویش است.
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عـمل منکم... فالذین هاجروا واخرجوا من دیـرهم... و لادخلنهم جنت تجری من تحتها الانهـر ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب.
از خانههای خود بیرون رانده شدند
بهشت، پاداش نیکوی خداوند، به مهاجران الی الله است.
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عـمل منکم... فالذین هاجروا... ولادخلنهم جنت تجری من تحتها الانهـر ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب.
آنها که در راه خدا هجرت کردند
و ظاهرا مراد از"
مهاجرین" در جمله: " فالذین هاجروا" معنایی است عمومی که شامل
مهاجرت و دوری از
شرک و هم دوری از فامیل و هم دوری از
گناه میشود، چون اولا کلمه" هاجروا" را مطلق آورده و ثانیا در مقابل آن مساله اخراج از دیار را ذکر کرده که همان هجرت به معنای اخص است و ثالثا دنبال مساله هجرت فرموده: " لاکفرن عنهم سیئاتهم... "، و کلمه سیئات در اصطلاح قرآن کریم به معنای
گناهان صغیره است، پس معلوم میشود که مراد از مهاجرین کسانی هستند که از
گناهان کبیره اجتناب و یا توبه میکنند، و خدا هم از گناهان صغیره آنان صرفنظر میکند
بهشت، پاداش خداوند به بندگان، در مقابل اعمال آنان است.
اولـئک جزاؤهم مغفرة من ربهم وجنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ونعم اجر العـملین.
آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است جاودانه در آن میمانند چه نیکو است پاداش اهل عمل
آمرزشی که تمامی گناهان و بدیها را محو میکند و دیگر عیش آنها به هیچ کدورتی مکدر و به هیچ نقصی منقص نیست. و در تعبیر از خدا به کلمه" ربهم" اشاره است به اینکه
رحمت خدا و
رافت الهیه اش سراپای آنان را فرا گرفته.
ونزعنا ما فی صدورهم من غل تجری من تحتهم الانهـر وقالوا الحمد لله الذی هدینا لهـذا وما کنا لنهتدی لولآ ان هدینا الله لقد جآءت رسل ربنا بالحق ونودوا ان تلکم الجنة اورثتموها بما کنتم تعملون.
و آنچه در دلها از
کینه و
حسد دارند، برمی کنیم (تا در
صفا و
صمیمیت با هم زندگی کنند) و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد میگویند: «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را
هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمییافتیم! مسلما فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند! » و (در این هنگام) به آنان
ندا داده میشود که: «این
بهشت را در برابر اعمالی که انجام میدادید، به
ارث بردید! »
وتلک الجنة التی اورثتموها بما کنتم تعملون.
این بهشتی است که شما
وارث آن میشوید بخاطر اعمالی که انجام میدادید!
جالب اینکه از یک سو مقابله با اعمال را مطرح میکند، و از سوی دیگر" ارث" را که معمولا در جایی به کار میرود که نعمتی بی
خون دل و بدون تلاش و
زحمت به انسان برسد، اشاره به اینکه اعمال شما پایه اصلی
نجات شماست، ولی آنچه دریافت میدارید در مقایسه با اعمالتان آن قدر برتری دارد که گویی همه را
رایگان از فضل الهی به دست آوردهاید!.
در اینجا سؤالی پیش میآید و آن اینکه چرا این آیه
بهشت را در مقابل اعمال صالحشان
ارث آنان قرار داده؟ و حال آنکه معنای ارث
تملک مال و یا هر چیز قابل انتفاعی است از کسی که قبلا او
مالک بوده و با زوال،
ملک او به دیگری منتقل شده، مانند
فرزند که از پدر ارث میبرد یعنی پدر میمیرد و مالی باقی میگذارد و فرزند آن را ارث میبرد، و یا انبیا که از
دنیا میروند و علم را برای بازماندگان و
ورثه خود یعنی علما به ارث باقی میگذارند و یا مردم میمیرند و زمین و آنچه را که در آن است برای
مالک اصلیش خدای تعالی به ارث باقی میگذارند. در همه این موارد معنای انتقال از غیر در کلمه ارث نهفته است. جواب این سؤال این است که در آیه مورد بحث نیز میتوان این معنا را اعتبار کرد، برای اینکه خدای تعالی بهشت را آفرید تا تمامی بندگانش با سرمایه عمل صالح آن را بدست آورند، ولی کفار با ارتکاب شرک و معاصی، خود را از آن محروم ساختند در نتیجه بهشت به ارث مؤمنین در آمد، پس در حقیقت مؤمنین با
عمل صالح خود آن را از دیگران ارث بردهاند چنان که میفرماید:
" اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس" و از قول اهل جنت میفرماید: " الحمد لله الذی صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوا من الجنة حیث نشاء" .
ان الذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت انا لانضیع اجر من احسن عملا• اولـئک لهم جنت عدن... نعم الثواب وحسنت مرتفقا.
مسلما کسانی که
ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد! • آنها کسانی هستند که
بهشت جاودان برای آنان است... چه پاداش خوبی، و چه جمع نیکویی!
کلمه" عدن" به معنای
اقامت است، و جنات عدن یعنی بهشتهای اقامت و زندگی
خداوند نیز
بهشت را پاداش
تقوا قرار داده است.
وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة... • ... فنعم اجر العـملین.
و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی
بهشت برده میشوند• چه نیکوست پاداش عمل کنندگان! »
وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة... مراد از کلمه" ارض"- به طوری که گفتهاند- زمین بهشت است، یعنی همانجایی که بهشتیان در آنجا مستقر میشوند. و در اول سوره مؤمنون هم گذشت که مراد از ارث دادن بهشت، این است که: بهشت را برایشان باقی گذاشت، با اینکه در معرض آن بود که دیگران آن را ببرند و یا حد اقل شریک ایشان شوند، ولی آن دیگران (در اثر گناه و شرک)
سهم بهشت خود را از دست دادند و به اینان منتقل گردید.
و معنای آیه این است که:
پرهیزکاران بعد از داخل شدن در بهشت، میگویند
حمد خدایی را که به وعده خود وفا کرد، آن وعدهای که میداد که به زودی ما را داخل بهشت میکند. و یا آن وعدهای که میداد که به زودی بهشت را به ما به
ارث میدهد، و ما در بهشت هر جایش که دلمان بخواهد
مسکن خواهیم کرد- و از این جمله اخیر به دست میآید که بهشتیان هر چه بخواهند در بهشت دارند.
ان المتقین فی ظـلـل وعیون• وفوکه مما یشتهون• کلوا واشربوا هنیـا بما کنتم تعملون.
(در آن روز) پرهیزگاران در سایههای (درختان بهشتی) و در میان
چشمه ها قرار دارند، • و میوههایی از آنچه مایل باشند! • بخورید و بنوشید گوارا، اینها در برابر اعمالی است که انجام میدادید!
" ظلال" جمع" ظل" به معنی
سایه است، خواه سایهای مانند سایه درختان در روز، و یا سایهای که در
تاریکی شب حاصل میشود، در حالی که" فی ء" به سایهای گفته میشود که تنها در مقابل یک مبدء نورانی به وجود میآید همچون سایه درختان در مقابل
آفتاب .
سپس میافزاید: " آنها در میان انواع میوهها از آنچه مایل باشند و میخواهند قرار دارند" (و فواکه مما یشتهون).
روشن است ذکر" میوهها" و" سایهها" و" چشمهها" اشاره به گوشهای از مواهب عظیم الهی بر آنها است، گوشهای که با زبان اهل دنیا قابل بیان و ترسیم است، اما آنچه در بیان نمیگنجد، و به فکر ساکنان دنیا خطور نمیکند، از آن به مراتب برتر و بالاتر است.
ان للمتقین مفازا• حدائق واعنـبا• وکواعب اترابا• جزاء من ربک عطـاء حسابا.
مسلما برای
پرهیزگاران نجات و پیروزی بزرگی است• باغهایی سرسبز، و انواع انگورها،• و حوریانی بسیار جوان و هم سن و سال • این کیفری است از سوی پروردگارت و عطیهای است کافی
" مفاز"" اسم مکان" یا" مصدر میمی" از ماده" فوز" به معنی" رسیدن به خیر و نیکی توام با سلامت" است، و به معنی
نجات و پیروزی که لازمه این معنی است نیز آمده، و با توجه به اینکه" مفازا" به صورت نکره ذکر شده، اشاره به پیروزی عظیم و رسیدن به
خیر و
سعادت بزرگی است.
سپس به شرح این فوز و
سعادت پرداخته، میافزاید: " باغهایی خرم و سرسبز و محفوظ با میوههایی از انواع انگورها"
" حدائق" جمع" حدیقه" به معنی باغ و
بستان خرم و سرسبز و پر درخت است که دیوار گرداگرد آن کشیده شده و از هر نظر محفوظ است، " راغب" در" مفردات" میگوید: " حدیقه" در اصل به زمینی میگویند که دارای آب است همچون" حدقه"
چشم که همیشه آب در آن وجود دارد!
" کواعب" جمع" کاعب" به معنی دوشیزهای است که تازه برآمدگی سینه او آشکار شده، و اشاره به آغاز جوانی است، و" اتراب" جمع" ترب" (بر وزن حزب) به معنی افراد هم سن و سال است، و بیشتر در مورد جنس مؤنث به کار میرود، و به گفته بعضی در اصل از" ترائب" به معنی دندههای قفسه سینه گرفته شده که شباهت زیادی با هم دارند.
بهشت پاداش
بردباری و شکیبایی است.
وجزیهم بما صبروا جنة وحریرا• ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا.
و در برابر صبرشان،
بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنها پاداش میدهد! • این پاداش شماست، و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است!
خداوند در برابر
صبر و
شکیبایی آنها بهشت و لباسها و فرشهایی از
حریر را به آنها پاداش میدهد" (و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا).
آری در برابر آن همه
استقامت و
ایثار که نمونه آن وفاء به نذر، و روزه داشتن، و بخشیدن طعام مورد نیاز خود هنگام
افطار به
مسکین و
یتیم و
اسیر است، خداوند آنها را در باغهای مخصوصی از بهشت جای میدهد، و بهترین لباسها را بر آنها میپوشاند.
نه تنها در این آیه که در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت تصریح شده که پاداشهای
قیامت در مقابل صبر و شکیبایی انسان است (صبر در طریق
اطاعت ، صبر در برابر
معصیت ، و صبر و استقامت در برابر مشکلات و مصائب).
در آیه ۲۴ سوره رعد میخوانیم
فرشتگان به بهشتیان چنین خوشامد میگویند: سلام علیکم بما صبرتم: " درود بر شما به خاطر صبر و استقامتی که داشتید".
و در آیه ۱۱۱ مؤمنون آمده است: انی جزیتهم الیوم بما صبروا انهم هم الفائزون: " من امروز آنها را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم، آنها
پیروز و رستگارند".
بهشت جاوید با نهرهای روان، پاداش
ایمان به خدا و قرآن است.
وما لنا لانؤمن بالله وما جآءنا من الحق ونطمع ان یدخلنا ربنا مع القوم الصـلحین• فاثـبهم الله بما قالوا جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وذلک جزاء المحسنین.
چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسیده است، ایمان نیاوریم، در حالی که
آرزو داریم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟! » • خداوند بخاطر این سخن، به آنها باغهایی از بهشت پاداش داد که از زیر درختانش، نهرها جاری است
جاودانه در آن خواهند ماند و این است جزای نیکوکاران
منظور از «ما جاءنا من الحق»، قرآن است.
این آیات درباره جمعی از
مسیحیان معاصر پیامبر ص نازل شده است.
در دو آیه بعد به
سرنوشت این دو طایفه و پاداش و
کیفر آنها اشاره شد، نخست میگوید: آنها که در برابر افراد با ایمان، محبت نشان دادند، و در مقابل آیات الهی سر
تسلیم فرود آوردند، و با صراحت ایمان خود را اظهار داشتند، خداوند در برابر این به آنها باغهای بهشت را پاداش میدهد که از زیر درختان آن نهرها جاری است و جاودانه در آن میمانند و این است جزای نیکوکاران
همچنین بهشت، پاداش مضاعف
ایمان و
عمل صالح است.
وما امولکم ولا اولـدکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من ءامن وعمل صــلحا فاولـئک لهم جزاء الضعف بما عملوا وهم فی الغرفـت ءامنون.
اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرب نمیسازد، جز کسانی که
ایمان بیاورند و عمل صالحی انجام دهند که برای آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایی است که انجام دادهاند و آنها در غرفههای (بهشتی) در (نهایت)
امنیت خواهند بود!
تمام معیارها به این دو امر باز میگردد" ایمان" و عمل" صالح" از هر کس و در هر زمان و در هر مکان، و از هر قشر و هر گروه، و تفاوت انسانها در پیشگاه خدا به تفاوت
درجات ایمان و مراتب
عمل صالح آنها است، و جز این چیز دیگری نیست.
حتی علم
دانش و انتساب به افراد بزرگ، حتی به پیامبران، اگر توام با این دو معیار نباشد به تنهایی چیزی بر ارزش انسان نمیافزاید.
اینجا است که قرآن با
صراحت بی نظیرش قلم بطلان بر تمام پندارهای انحرافی و خرافی در زمینه عوامل قرب به پروردگار، و ارزش وجودی انسان کشیده، و معیار اصیل را در دو چیز خلاصه کرده که همه انسانها قدرت بر تحصیل آن را دارند، و امکانات و محرومیتهای مادی در آن مؤثر نیست.
آری اموال و اولاد نیز اگر در این مسیر قرار گیرند به همین صبغه الهی در میآیند و رنگ
ایمان و عمل صالح میپذیرند، و مایه قرب خدا میشوند، اما
اموال و اولادی که انسان را از خدا دور سازند و همچون بتی مورد پرستش قرار گیرند و مایه
فساد و
افساد گردند آتش گیرههای جهنمند، و به گفته قرآن: دشمن جان انسان و
دشمن سعادت او هستند: یا ایها الذین آمنوا ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم: "ای کسانی که ایمان آوردهاید بعضی از همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند، از آنها بر حذر باشید"!
.
نیز بهشت جاوید با نهرهای روان در زیر باغهای آن، پاداش ایمان و
عمل صالح است.
ان الذین ءامنوا وعملوا الصـلحـت اولـئک هم خیر البریة• جزاؤهم عند ربهم جنت عدن تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم ورضوا عنه ذلک لمن خشی ربه.
(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند! • پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که
نهر ها از زیر درختانش جاری است همیشه در آن میمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد!
قابل توجه اینکه در مورد مؤمنان سخن از انجام اعمال صالح نیز به میان آمده که در حقیقت میوه درخت
ایمان است، اشاره به اینکه ادعای ایمان به تنهایی کافی نیست، بلکه اعمال انسان باید گواه بر ایمان او باشد، ولی کفر به تنهایی هر چند توام با عمل ناصالحی نیز نباشد مایه سقوط و
بدبختی است، گذشته از این
کفر معمولا مبدا انواع گناهان و جنایات و اعمال خلاف نیز میشود.
تعبیر" اولئک هم خیر البریة" به خوبی نشان میدهد که انسانهای
مؤمن و صالح العمل حتی از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا که آیه مطلق است، و هیچ استثنایی در آن نیست، آیات دیگر قرآن نیز گواه بر این معنی میباشد، مانند آیات
سجود فرشتگان بر آدم، و آیه و لقد کرمنا بنی آدم
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پاداش بهشت (قرآن)».