برائت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برائت به معنی پاكى جستن، رهايى پيدا كردن و آزاد بودن، تبرى و بيزارى جستن است. از عنوان برائت در
اصول فقه، مبحث
اصول عملى و در ابواب مختلف فقهى نظير
حج،
تجارت،
ضمان،
كفّارات،
يمين و
ارث سخن رفته است كه به مهمترين موارد بکار گیری آن اشاره میشود:
برائت ذمه از
تكليف،
برائت ذمه از دين،
برائت رحم، برائت از
عيب، برائت از
ضمان،
قسم خوردن به برائت از خداوند يا رسول خدا صلى الله عليه و آله و يا امامان عليهم السلام، برائت از دشمنان خدا و اولياى او، برائت از
ارث؛ در این مقاله به بررسی اجمالی هر بک از این موارد پرداخته میشود.
برائت به معنی پاكى جستن، رهايى پيدا كردن و آزاد بودن، تبرّى و بيزارى جستن است و از ماده «برء» گرفته شده است. ماده «برء» در لغت به معناى تخلص، تنزه و تباعد و دورى از چيزى آمده است.
مراد از برائت در كلمات فقها نيز همان مفهوم لغوى است. از عنوان برائت در
اصول فقه، مبحث
اصول عملى و در ابواب مختلف فقهى نظير
حج،
تجارت،
ضمان،
كفّارات،
يمين و
ارث سخن رفته است كه به مهمترين موارد آن اشاره مىشود.
۱.
برائت ذمه از
تكليف؛ به معناى مشغول نبودن
ذمه مكلف به
تكليف محتمل (
اصل برائت) است.
۲.
برائت ذمه از دين؛ به معناى رهايى پيدا كردن
ذمه از دين به سبب اداى آن يا سقوط دين از
ذمه به
ابراء است.
۳.
برائت رحم؛ به معناى خالى (پاك) بودن آن از حمل و باردار نبودن (
برائت رحم) است.
۴. برائت از
عيب؛ به معناى سلب تعهد از خود در برابر عيوب كالاى مورد
معامله است.
مستحب است
فروشنده هنگام فروش كالاى
معيوب از عيبهاى آن -اعم از آشكار و پنهان- با ذكر تفصيلى آنها تبرى جويد، نتيجه آن سقوط
حق خيار فسخ معامله يا
حق گرفتن
ارش براى
خريدار است. ذكر اجمالى عيبها نيز (به اينكه
فروشنده بگويد: از تمامى عيوب اين كالا تبرى مىجويم) در سقوط
حق ياد شده كافى است. برخى، در
عيب پنهان، ذكر تفصيلى آن را -در فرض علم
فروشنده به آن-
واجب دانسته و ذكر اجمالى را براى حصول برائت و سقوط
حق خيار مشترى كافى ندانستهاند.
اگر
فروشنده ادعا كند هنگام
معامله از عيوب
مبيع برائت جسته است و
خريدار انكار نمايد، در صورت نداشتن
بيّنه سخن
مشترى با
قسم پذيرفته مىشود.
۵. برائت از
ضمان؛ به معناى سلب
ضمان از خود در برابر آسيبهاى احتمالى است كه از ناحيه شخص بر ديگرى وارد مىگردد.
برائت پزشك از
ضمان هنگام اقدام به درمان بيمار
و نيز -بنابر تصريح برخى-
برائت از ضمان در ورزشهايى مانند بوكس، موجب سقوط
ضمان است.
۶.
قسم خوردن به برائت از خداوند يا رسول خدا صلی اللّه عليه و آله و يا امامان عليهم السلام؛ به معناى خروج از حول و قوه الهى يا از
ولايت و اطاعت حجتهاى او.
سوگند يادكردن به برائت از خدا، پيامبر صلى اللّه عليه و آله يا يكى از امامان عليهم السلام جايز نيست و
قسم منعقد نمىشود و بنابر
مشهور موجب ثبوت
كفاره نيست.
۷. برائت از دشمنان خدا و اولياى او؛ به معناى بيزارى قلبى از آنان و عمل به مقتضاى آن در رفتار و گفتار، همچون دورى گزيدن از آنان و لعن و نفرين بر ايشان، كه در اصطلاح از آن به
تبرى (مقابل
تولى) تعبير مىشود.
۸. برائت از
ارث؛ به معناى اسقاط سهم خود از
ارث و برائت از
جريره؛ به معناى سلب تعهّد و مسئوليت در برابر
جنايت است.
برائت پدر از
جريره فرزند (
ولاء) و از سهم خود نسبت به
ارثيه (
تركه) او موجب محروميت پدر از
ارث فرزند نمىشود.
برخى
قدما آن را سبب محروميت پدر از
ارث فرزند دانستهاند.
فرهنگ فقه، هاشمى شاهرودى، ج۲، ص۸۵-۸۷.