• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پدران بهشتیان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پدران و همسران و فرزندان بهشتیان که وارد بهشت شده‌اند به همدیگر ملحق می‌شودند، و ملحق شدن در بهشت، از الطاف الهی در حق بهشتیان می‌باشد.



الحاق پدران و همسران و فرزندان وارد شده به بهشت عدن، از الطاف الهی در حق مؤمنان تائب و پیروان دین می‌باشد:
... فاغفر للذین تابوا واتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم• ربنا وادخلهم جنت عدن التی وعدتهم ومن صـلح من ءابائهم وازوجهم وذریتهم انک انت العزیز الحکیم.
... پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی می‌کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! پروردگارا! آنها را در باغ‌های جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‌ای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی!

این آیه که با ربنا شروع شده تقاضای ملتمسانه حاملان عرش و فرشتگان مقرب خدا است که برای جلب لطف او بار دیگر روی مقام ربوبیتش تکیه می‌کنند، و نه تنها نجات از دوزخ را برای مؤمنان خواهانند، بلکه ورود در باغ‌های جاویدان بهشت را نیز برای آنها می‌خواهند، نه تنها برای خودشان بلکه برای پدران و همسران و فرزندانشان که در خط مکتب آنها بوده‌اند نیز تقاضا می‌کنند، و از صفات عزت و قدرت او یاری می‌طلبند. وعده الهی که در این آیات به آن اشاره شده همان وعده‌ای است که بارها خداوند به وسیله پیامبران به مردم داده است.
تقسیم مؤمنان به دو گروه بیانگر این واقعیت است که گروهی در ردیف اول قرار دارند، و در پیروی اوامر خداوند کاملا کوشا هستند، اما گروه دیگری در این حد نیستند اما به خاطر پیروی نسبی از گروه اول و انتسابشان به آنها نیز مشمول دعای فرشتگانند.
[۳] تفسير نمونه، مکارم، ج‌۲۰، ص۳۱.


این نکته از سیاق آیات به خوبی معلوم است که استغفار ملائکه برای عموم مؤمنین است و نیز معلوم است که مؤمنین را دو قسمت کردند: یکی آن مؤمنینی که خودشان توبه کرده و راه خدا را پیروی کردند که خدا هم وعده جنات عدن به ایشان داده. و قسم دوم آن مؤمنینی که خودشان چنین نبوده‌اند و لیکن صلاحیت داخل شدن در بهشت را دارند و ملائکه قسم اول را متبوع و قسم دوم را تابع آنان خواندند.
از این تقسیم بر می‌آید طایفه اول اشخاصی هستند که در ایمان و عمل کاملند، چون مقتضای حقیقت معنای للذین تابوا و اتبعوا سبیلک همین است، لذا اول این طایفه را ذکر کردند و از پروردگار خود خواستند تا ایشان را بیامرزد و وعده بهشت عدنی که به ایشان داده در حقشان منجز فرماید.
و طایفه دوم در مقام و منزلت پایین‌تر از طایفه اولند. کسانی هستند که ایمان و عمل صالح خود را به حد کمال نرسانده‌اند و ایمانی ناقص و ضعیف دارند و عملی زشت، ولی به طایفه اول منسوبند، یا پدر و یا فرزند و یا همسر آنهایند لذا سپس این طایفه را ذکر کرده و از خدای تعالی درخواست کرده‌اند که این طایفه را هم به طایفه اول کاملین در ایمان در جنات عدن ملحق نموده، و از بدی‌ها حفظشان فرماید.



صلاحیت و شایستگی، شرط ورود پدران و همسران و فرزندان مؤمنان به بهشت می‌باشد:
جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب.
(همان) باغ‌های جاویدان بهشتی که وارد آن می‌شوند و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می‌گردند...

نه تنها آیه فوق که بعضی دیگر از آیات قرآن نیز صریحا این مطلب را بیان می‌کند که در جمع بهشتیان، پدران و همسران و فرزندان آنها که صالح بوده‌اند وارد می‌شوند، و این در حقیقت برای تکمیل نعمت‌های الهی بر آنان است، تا هیچ کمبودی حتی از نظر فراق افراد مورد علاقه خود نداشته باشند، و از آنجا که در آن سرا که سرای نوین و متکاملی است همه چیز تازه و نو می‌شود آنها نیز با چهره‌های تازه و نو و محبت و صمیمیتی داغ‌تر و گرم‌تر وارد می‌شوند، محبتی که ارزش نعمت‌های بهشتی را چند برابر می‌کند.
گرچه در آیه فوق تنها پدران و فرزندان و همسران ذکر شده‌اند، ولی در واقع همه بستگان در این جمع، جمع‌اند، چرا که حضور فرزندان و پدران بدون حضور برادران و خواهران و حتی سایر بستگان ممکن نیست، و این مطلب با کمی دقت روشن می‌شود، زیرا هر گاه کسی بهشتی باشد پدر صالح او نیز به او ملحق می‌شود، و از آنجا که پدر صالح بهشتی است، همه فرزندانش به او می‌پیوندند و به این ترتیب برادران به هم ملحق می‌شوند. و با همین محاسبه سایر بستگان نیز در آن جمع حضور خواهند داشت.
جنات به معنی باغ‌ها و عدن به معنی توقف طولانی است و در اینجا به معنی ابدیت است، و اینکه به معدن، معدن می‌گویند به خاطر توقف طولانی موادی در آن مکان است. از آیات مختلف قرآن استفاده می‌شود که بهشت برای بهشتیان سرای ابدی و جاویدان است.

ربنا وادخلهم جنت عدن التی وعدتهم ومن صـلح من ءابائهم وازوجهم وذریتهم انک انت العزیز الحکیم.
پروردگارا! آنها را در باغ‌های جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‌ای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی!


ایمان، شرط بهره‌وری فرزندان، از مزیت پیوستن نسل‌ها به پدران بهشتی خود می‌باشد:
الذین یحملون العرش ومن حوله یسبحون بحمد ربهم ویؤمنون به ویستغفرون للذین ءامنوا ربنا وسعت کل شیء رحمة وعلما فاغفر للذین تابوا واتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم• ربنا وادخلهم جنت عدن التی وعدتهم ومن صـلح من ءابائهم وازوجهم وذریتهم انک انت العزیز الحکیم.
فرشتگانی که حاملان عرش‌اند و آنها که گرداگرد آن (طواف می‌کنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را می‌گویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان استغفار می‌کنند (و می‌گویند: ) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی می‌کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! پروردگارا! آنها را در باغ‌های جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‌ای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی!

بعد از آنکه در آیات قبل تکذیب کفار و جدال به باطلشان در آیات خدا را خاطرنشان ساخت و نیز اشاره کرد به اینکه اینها نمی‌توانند خدا را عاجز سازند و خدا از اینان غافل نیست، بلکه منظور او از این دعوت همین است که اینان تکذیب و جدال بکنند، تا از دیگران متمایز و جدا گشته، کلمه عذاب بر علیه آنان حتمی شود، اینک در این آیات به آغاز کلام برگشت کرده، به آنجا که می‌فرمود: نازل کردن کتاب و به پا خاستن دعوت به منظور مغفرت و قبول توبه جمعی و عقاب جمعی دیگر است، در این آیات خاطر نشان می‌سازد که مردم در مقابل این دعوت دو جورند. یک طایفه آنهایند که ملائکه حامل عرش خدا و طواف کنندگان پیرامون آن برایشان استغفار می‌کنند و آنان عبارتند از: توبه کنندگان که به سوی خدا بر می‌گردند و راه او را پیروی می‌کنند و نیز صلحا از پدران و همسران و ذریه ایشانند. و دسته دوم عبارتند از، کسانی که به جرم کفر ورزیدن به توحید، اهل عذابند. الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤمنون به... خدای سبحان در این آیه و در هیچ جا از کلام عزیزش معرفی نفرموده که این حاملان عرش چه کسانی هستند، آیا از ملائکه‌اند؟ یا کسانی دیگر؟ ولی عطف کردن جمله و من حوله بر حاملان عرش، اشعار دارد بر اینکه حاملان عرش هم از ملائکه‌اند: چون در آیه و تری الملائکة حافین من حول العرش تصریح دارد و ملائکه را می‌بینی که پیرامون عرش در طوافند. که طواف کنندگان پیرامون عرش از ملائکه‌اند. پس نتیجه می‌گیریم که حاملین عرش نیز از این طایفه‌اند.

معناى آیه بعد اين است كه: خدايا حال كه رحمت و علم تو واسع است، پس كسانى را كه با ايمان آوردن به يگانگى تو و با پيروى دين اسلام، به سوى تو برگشتند، بيامرز و از عذاب جحيم حفظشان فرما. و اين همان غايت و غرض نهايى از مغفرت است. رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ ...
در اين آيه مجددا نداى ربنا را تكرار كردند تا عطوفت الهى را بيشتر برانگيزند. و مراد از وعده‌اى كه خداى تعالى داده، وعده‌هايى است كه به زبان انبيايش و در كتب آسمانى‌اش داده است.
وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ، اين جمله عطف است بر محل ضميرى كه در جمله ادخلهم است، و مراد از صلاحيت، صلاحيت براى داخل بهشت شدن است. و معناى جمله چنين است: پروردگارا و هر كس از ايشان و پدران و همسران و فرزندان ايشان كه صلاحيت داخل شدن بهشت را دارند، داخل بهشت‌هاى عدن بفرما.


بودن پدران و همسران و فرزندان در بهشت، از الطاف الهی در حق صابران و برپادارندگان نماز و انفاق‌گران است:
والذین صبروا ابتغآء وجه ربهم واقاموا الصلوة وانفقوا مما رزقنـهم سرا وعلانیة ویدرءون بالحسنة السیئة اولـئک لهم عقبی الدار• جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب.
و آنها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبایی می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، در پنهان و آشکار، انفاق می‌کنند و با حسنات، سیئات را از میان می‌برند پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست...
(همان) باغ‌های جاویدان بهشتی که وارد آن می‌شوند و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می‌گردند...

در پایان آیه پس از ذکر برنامه‌های مختلف گذشته، اشاره به عاقبت کار اولوا الالباب و اندیشمندان و طرفداران حق و عاملان به این برنامه‌ها کرده می‌فرماید:
عاقبت نیک سرای دیگر از آن آنهاست (اولئک لهم عقبی الدار). آیه بعد توضیحی است برای این سرانجام نیک و عاقبت خیر می‌گوید:
سرانجام کار آنها باغ‌های جاویدان بهشت است که هم خودشان وارد آن می‌شوند و هم پدران و همسران و فرزندان صالح آنها (جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم). و چیزی که این نعمت‌های بزرگ و بی پایان را تکمیل می‌سازد، این است که فرشتگان از هر دری بر آنها وارد می‌شوند (و الملائکة یدخلون علیهم من کل باب). و به آنها می‌گویند: سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان (سلام علیکم بما صبرتم).
آن صبرها و استقامت‌های شما در راه انجام وظائف و مسئولیت‌ها و تحمل شدائد و مصائب بود که این سلامت را به وجود آورد، در اینجا در نهایت امنیت و آرامش خواهید بود، نه جنگ و نزاعی، و نه خشونت و دعوایی، همه جا امن و امان است، و همه چیز به روی شما لبخند می‌زند و آرامش خالی از هر گونه پریشانی خاطر اینجاست!. و در پایان می‌فرماید: چه پایان نیک و چه عاقبت خوبی؟ (فنعم عقبی الدار).


۱. غافر/سوره۴۰، آیه۷.    
۲. غافر/سوره۴۰، آیه۸.    
۳. تفسير نمونه، مکارم، ج‌۲۰، ص۳۱.
۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۴۶۹.    
۵. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۶. تفسیر نمونه، مکارم، ج۱۰، ص۱۹۵.    
۷. غافر/سوره۴۰، آیه۸.    
۸. غافر/سوره۴۰، آیه۷.    
۹. غافر/سوره۴۰، آیه۸.    
۱۰. زمر/سوره۳۹، آیه۷۵.    
۱۱. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۴۶۷.    
۱۲. ترجمه الميزان، علامه طباطبایی، ج‌۱۷، ص۴۶۹.    
۱۳. رعد/سوره۱۳، آیه۲۲.    
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۲۳.    
۱۵. تفسیر نمونه، مکارم، ج۱۰، ص۱۹۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پدران بهشتیان».    



جعبه ابزار