گروندگان به لشکر امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق نقل برخی از منابع تاریخی در
شب عاشورا عدهای از
لشکر عمر بن سعد از او جدا شدند به
امام حسین (علیهالسّلام) پیوستند. در این نوشتار برآنیم که آیا این مطلب صحت دارد و آیا افرادی به اردوی حسینی پیوستند یا نه؟
در بحث دیدار
امام حسین (علیهالسّلام) با
عمر بن سعد، اشاره شده است که در برخی از منابع (مانند العقد الفرید، الامامة والسیاسة، و تاریخ مدینة دمشق) آمده است که چون عمر بن سعد، پیشنهادهای حسین بن علی (علیهالسّلام) را نپذیرفت، سی نفر از
لشکر او جدا شدند و به حسین پیوستند و گفتند: «
فرزند پیامبر به شما پیشنهادهایی میکند و شما هیچ یک را نمیپذیرید؟» اینان با حسین بن علی ماندند و جنگیدند.
سید بن طاووس نیز میگوید:
شب عاشورا ۳۲ نفر از لشکر ابن سعد جدا شدند و به امام حسین: پیوستند. (فعبر الیهم فی تلک اللیلة من عسکر عمربن سعد اثنان وثلاثون رجلاً. گویا مقصود از عبارت «فعبر الیهم این است که این گروه، از موانع و خطرهای بین دو لشکر عبور کردند و خود را به اردوی حسینی رسانیدند. مرحوم مقرم، پیوستن این گروه را از
تاریخ یعقوبی نقل کرده است؛ اما چنین مطلبی در تاریخ یعقوبی نیست.)
معاصر سید بن طاووس،
ابن نما هم بدون ذکر تعداد، اشاره کرده است که «گروهی از اصحاب ابن سعد نزد آنها آمدند». (فجاء الیهم جماعة من اصحاب عمربن سعد.)
به نظر میرسد گزارش سید بن طاووس و ابن نما، برگرفته از گزارشی باشد که پیشتر، از العقد الفرید، الامام والسیاسه و...نقل کردیم. لیکن بنابر شواهدی که همانجا مطرح کردیم، طرح چنین پیشنهادهایی از طرف امام را نفی کردیم. بنابراین گزارش پیوستن سی نفر که در واقع ذیلی بر گزارش سه پیشنهاد است، قابل اعتماد نیست. یکی از پژوهشگران معاصر تذکر داده است که اگر چنین امری صحت داشت، به علت اهمیت آن میبایست روات متعدد آن را گزارشی میکردند و در منابع بیشتری نقل میشد و به دو سه منبع که متاخران نیز از آنها گرفتهاند، محدود نمیشد. (چنان که قبلاً گذشت، از مورخان متقدم، این گزارش را تنها
ابن قتیبه و ابن سعد آوردهاند.
ابن عساکر نیز در واقع متاثر از ابن سعد است.
ذهبی و سید بن طاووس و ابن نما هم، طبعاً از آنها گرفتهاند.) ثانیاً پیوستن یک گروه سی نفری به سپاه اندک امام، تاثیر بزرگی در صحنه نظامی داشت و میبایست آثار آن در
جنگ روز عاشورا ظاهر میشد، در حالی که نشانههایی از آن در مقاتل به چشم نمیخورد.
همچنین از آنجا که دربارهٔ هیچ یک از
شهدای کربلا نیامده است که جزء آن ۳۲نفر بودند (مانند
حر)، لذا نمیتوان گفت چه بسا این گروه، ۳۲ نفر از همان ۷۲ نفر بودند. همچنین احتمال اینکه پیوستن چنین گروهی به اردوی حسینی را مورخان کتمان کردهاند - زیرا نشانه حقانیت و مظلومیت آن حضرت و
قساوت و ستمگری دشمنان اوست- منتفی است؛ زیرا ابن سعد و امثال او که از متهمان کتمانکاری و تحریف حقایق در این گونه موارد هستند، این قضیه را آوردهاند، اما چنان که دیدیم، به لحاظ دقتهای تاریخی، پذیرش آن دشوار به نظر میرسد و قراین و شواهد، آن را تایید نمیکند.
از کسانی که پس از ورود امام به
کربلا به او ملحق شدند،
عبدالله بن عمیر کلبی از شهدای کربلاست. به گزارش
طبری از
ابومخنف، وی از
قبیله بنیعلیم (بنیعلیم تیرهای از
قبیله مشهور کلب هستند.)
و ساکن
کوفه بود. هنگامی که مردم در
نخیله آماده رفتن به کربلا میشدند، پرسید: چه خبر است؟ گفتند: به جنگ حسین فرزند
فاطمه (سلاماللهعلیهم) میروند. گفت: «دوست داشتم با
مشرکان بجنگم، ولی امیدوارم
ثواب جنگ با دشمنان نوهٔ پیامبر، کمتر از
جهاد با مشرکان نباشد». لذا با همسرش
مشورت کرد و او هم عبدالله را تشویق کرد و گفت: «مرا با خود ببر». آنان شبانه به امام حسین ملحق شدند.
پیش از این (در بحث گسیل کوفیان برای جنگ) از
بلاذری نقل شد که شخصی به نام
عمار بن ابی سلامه قصد کشتن ابن زیاد را داشت، که موفق نشد و به امام حسین پیوست. (کورت فریشلر از قاضی نعمان تمیمی مغربی نقل میکند که در شب دهم
محرم ۲۵ نفر از
ایران به امام حسین پیوستند و در روز عاشورا شهید شدند. لیکن این مطلب در کتاب
قاضی نعمان تمیمی مغربی، یعنی
شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار ، که در آن زندگی
ائمه را آورده است، یافت نشد. کتب دیگر وی هم مربوط به زندگی ائمه نیست.)
علاوه بر اینها (چنان که در حوادث روز عاشورا خواهد آمد) یزید بن زیاد بن مهاصر (
ابوالشعثاء کندی ) نیز ابتدا در سپاه عمر سعد بود، اما به سپاه امام پیوست و روز عاشورا جزء نخستین کسانی بود که به نبرد پرداخت و به
شهادت رسید.
پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۷۲۵-۷۲۷.