آیه تطهیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیه تطهیر، به بخشی از آیه ۳۳
سوره احزاب اطلاق میشود که در آن به
اراده خداوند بر پاک گردانیدن
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از پلیدی (
رجس) تصریح شده است و علمای
شیعه برای اثبات
عصمت امامان به آن استناد میکنند.
طبق برخی از روایات این آیه در خانه
امّ سَلَمه همسر پیامبر، نازل شده و هنگام نزول آن علاوه بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
امام علی،
حضرت فاطمه،
امام حسن و
امام حسین (علیهمالسّلام) هم حاضر بودند، در این هنگام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پارچهای (کساء) را که بر آن نشسته بود، بر روی خود و علی و فاطمه و حسنین کشید و دستها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: «خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند، اینان را از هر پلیدی پاک گردان».
در اینکه مصداق اهل بیت در این آیه چه کسانی هستند، بین علماء و
مفسران شیعه و
اهل سنت اختلافنظر وجود دارد؛ برخی مراد از اهل بیت را
همسران پیامبر، برخی نیز اشخاصی که
زکات دادن به آنها
حرام است را مصداق این آیه دانستهاند، مشهور اهل سنت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) و همسران پیامبر دانستهاند، و شیعیان منظور از اهل بیت را
اصحاب کساء دانستهاند.
آیه تطهیر بخشی از آیه ۳۳
سوره احزاب است که در آن به
اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت از پلیدی (
رجس) تصریح شده است و علمای شیعه برای اثبات
عصمت امامان به آن استناد میکنند.
خدای متعال در
قرآن میفرماید: «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْاُولَی وَاَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکاةَ وَاَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ اِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا؛
و در خانههای خود بمانید و همچون
جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و
نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید، و خدا و رسولش را اطاعت نمائید خداوند فقط میخواهد پلیدی و
گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.»
این آیه به «آیه تطهیر» شهرت یافته است.
این آیه با «اِنَّما» که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار اراده الهی به آنان را بیان میکند. تقدیم
جار و مجرور (عنکم) بر
مفعولٌ به (الرجس) و نیز اعراب نصب (اهل البیت) که مفید اختصاص است، بر این تاکید میافزاید.
تعبیر «یُطهّرکم» در پی «لِیُذهِبَ عَنکم الرّجسَ» تاکیدی بر
طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیها است و «تَطهِیرًا» که
مفعول مطلق است نیز تاکیدی دیگر برای طهارت به شمار میرود. «الرِجسَ» که با الف و لام جنس است، هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از
شرک،
کفر،
نفاق و
جهل و گناه را در برمیگیرد.
در برخی احادیث آمده که این آیه در خانه
امّ سَلَمه (متوفی
۶۲) همسر پیامبر، نازل شده و هنگام نزول آن علاوه بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
امام علی و
حضرت فاطمه و
امام حسن و
امام حسین (علیهمالسّلام) هم حاضر بودهاند.
در این هنگام پیامبر، پارچهای خیبری (کساء) را که بر آن نشسته بود، بر روی خود و علی و فاطمه و حسنین کشید و دستها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: «خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند، اینان را از هر پلیدی پاک گردان».
امّ سلمه از پیامبر پرسید که آیا او در شمار اهل بیت مذکور در این آیه قرار دارد، پاسخ پیامبر این بود که تو از همسرانِ رسول خدایی و تو (بر راه) خیر هستی.
پیامبر به اهلبیت خویش اهمیت زیادی قائل بود چنانکه این حدیث از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشان میدهد: مثل اهلبیت من مثل
کشتی نوح است هر کس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کس تخلف نمود در آتش افتاد. زیرا اطاعت از دستورهای اهلبیت انسانها را به
سعادت و رستگاری رهنمون میسازد. این آیه
اراده تکوینی خداوند دیده میشود و از این طریق معنای آیه کامل میگردد.
اهلبیت (علیهمالسّلام) در آیه تطهیر «اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
» عبارتند از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام حسن، امام حسین و حضرت فاطمه زهرا (علیهمالسّلام)، دلیل ما برای این ادعا دهها روایتی است که به طُرُق صحیح از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) نقل شده است، که در اینجا به چند روایت نبوی اشاره میگردد:
مسلم در صحیحش از
عایشه روایت میکند: «خرج النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غراة و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاءالحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جائت فاطمه فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیراً»
بر اساس این روایت امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه و امام علی (علیهمالسّلام) بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد میشوند. آنها را بخود راه میدهد و آیه تطهیر را درباره آنها تلاوت میکند.
ترمذی در سننش از ام سلمه روایت کرده «انّ النّبی جلّل علی الحسن و الحسین و علیّ و فاطمه کساءِ ثم قال اللهم هولاء اهلبیتی و خاصتی اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً فقالتام سلمة و انا معهم یا رسولالله قال انک الی خیر»
بر اساس این روایت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) را در زیر یک پتو جمع میکند و سپس با گفتن «هولاء اهلبیتی و خاصتی» و دعائی که کلماتش را از آیه تطهیر اقتباس کرد، مراد از اهلبیت در آیه تطهیر را معرفی میکند. ترمذی بعد از نقل این حدیث حسن، آنرا تایید میکند، این حدیث توسط
احمد بن حنبل نیز نقل شده است.
مسلم در صحیحش باب فضائل امام علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) ح ۶۲۲۰ از
سعد بن ابی وقاص نقل میکند «... و لما نزلت هدة الآیه (اَبْناءَنا وَ اَبْناءَکُم)
دعا رسول الله علیاً و فاطمه و حسناً و حسیناً فقال اللهم هولاء اهلی» در این روایت هم پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صریحاً حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) را بعنوان اهل خود معرفی میکند، ترمذی هم در سننش
روایت فوق را نقل و صحت آنرا تایید کرده است.
حاکم نیشابوری روایت میکند «عن ام سلمة قالت فی بیتی نزلت (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) قالت فارسل رسولالله الی علی و فاطمه و الحسن و الحسین فقال هولاء اهل بیتی»
بر اساس این روایت که حاکم و
ذهبی صحت آنرا تایید میکنند بعد از نزول آیه تطهیر در خانه ام سلمه پیامبر برای اینکه اهلبیت را به ام سلمه معرفی کند حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) را احضار میکند و بعد در حضور ام سلمه با جمله «هولاء اهل بیتی» آنها را بعنوان اهلبیت خود معرفی میکند.
حاکم در
مستدرک از واثلة بن الاسقع روایت میکند «قال اتیت علیّاً فلم اجده فقالت لی فاطمه انطلَقَ الی رسول الله یدعوه فجاء رسولالله فدخلا و دخلت معهما فدعا رسولالله الحسن و الحسین فاقعد کل واحد منها علی فخذیه و ادنی فاطمه من حجره و زوجها ثم لفّ علیهم ثوباً و قال (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) ثم قال هولاء اهل بیتی اللهم اهلی بیتی احق»
بر اساس این روایت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) را در زیر یک پارچه جمع میکند و سپس با خواندن آیه تطهیر و گفتن جلمة «هولاء اهلبیتی» آنها را بعنوان اهلبیت خود معرفی میکند. حاکم و ذهبی صحت این روایت را تایید میکنند.
احمد بن حنبل از ام سلمه نقل میکند «انّ النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جلّل علی علیّ و حسن و حسین و فاطمه کساء ثم قال اللهم هولاء اهلبیتی و خاصتی اللهم اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً، فقالتام سلمة یا رسولالله انا منهم قال انک الی خیر»
بر اساس این روایت هم پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حضور ام سلمه پتوئی را بر حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) قرار میدهد و با گفتن جلمه «هولاء اهل بیتی و خاصتی» و دعائی که کلمات آن از آیه تطهیر اقتباس شده به ام سلمه مراد از «اهلالبیت» در آیه تطهیر را تفهیم میکند.
و نیز احمد بن حنبل از
شداد بن عمار روایت میکند «قال دخلت علی واثلة بن الاسقع و عنده قوم فذکروا علیّاً فلما قاموا قال لی الا اخبرک بما رایت من رسولالله قلت بلی قال اتیت فاطمه (رض) اسالها عن علیّ قالت توجه الی رسولالله فجلست انتظره حتی جاء رسولالله و معه علی و حسن و حسین (رضی الله عنهم) اَخذ کل واحد منهما بیده حتی دخل فادنی علیّاً و فاطمه فاجلسهما بین یدیه و اجلس حسنا و حسیناً کل واحد منها علی فخذه ثم لفّ علیهم ثوبه او قال کساء ثم تلا هذه الآیه (اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) و قال اللّهم هولاء اهل بیتی و اهل بیتی احق»
بر اساس این روایت هم پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از اینکه حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) را در زیر پارچهای جمع میکند، ابتداء با تلاوت آیه تطهیر و سپس با گفتن جمله «هولاء اهلبیتی» مراد از اهلالبیت در آن آیه را به واثلة تفهیم میکند.
ابن ابیحاتم نیز حدیث فوق را با کمی اختلاف در تفسیرش ذیل آیه، روایت نموده است. یادآوری میکنم که ابن ابیحاتم در ابتداء تفسیرش ملتزم شده که احادیثی که بهترین سند و متن را دارند، روایت کند.
حاکم از
انس بن مالک روایت میکند «انّ رسولالله کان یمرّ بباب فاطمه (رضی الله عنه) ستة اشهر اذا خرج لصلاة الفجر یقول الصلاة یا اهلالبیت انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهلالبیت و یطهرکم تطهیراً».
حاکم، صحت روایت را تایید میکند. حدیث فوق توسط احمد بن حنبل
و نیز توسط ترمذی با تایید حسن آن
و نیز توسط
طبری و دیگران روایت شده است. همچنین مضمون روایت فوق که پیامبر اکرم ـ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ـ در روزهای زیادی هنگام نماز که جمعیت زیادی حضور دارند به در خانه حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهماالسّلام) میآمد و آنها را با عنوان «اهلالبیت» صدا میکرد و سپس آیه تطهیر را خطاب به آنها میخواند، بصورتهای دیگر و از
صحابه متعدد نقل شده که ما برخی آن از روایات را از
تفسیر الدر المنثور سیوطی نقل میکنیم، از جمله او از
ابن مردویه و او از
ابوسعید خدری روایت میکند «لما دخل علی (رضی الله عنه) بفاطمه جاء النبی اربعین صباحاً الی بابها یقول السلام علیکم اهلالبیت و رحمةالله و برکاته الصلاة رحمکم الله، اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً، انا حرب لمن حاربتم انا سلم لمن سالمتم»، و نیز او از طبری و ابن مردویه و آنها از
ابی الحمراء روایت میکنند که «حفظت من رسولالله ثمانیة اشهر بالمدینة لیس من مرّة یخرج الی صلاة الغداة الاّ اتی الی باب علی فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة، الصلاة، اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً، و نیز او از ابن مدرویه و او از
ابن عباس روایت میکند: «قال شهدنا رسولالله تسعة اشهر یاتی کل یوم باب علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) عند وقت کل صلوة فیقول السلام علیکم و رحمة الله و برکاته اهلالبیت اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً الصلاة رحمکم الله، کل یوم خمس مرات»،
بر اساس این روایات، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روزهای زیادی آن هم هنگام نماز که ازدحام زیاد بوده به در خانه حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) میآمد و این چهار نفر را با عنوان «اهلالبیت» ندا میکرد. و سپس آیه تطهیر را خطاب به آنها تلاوت میکرد تا روشن سازد که مراد از اهلالبیت در آیه مذکور این چهار نفرند، بر اساس روایت اخیری که نقل شد، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این کار را ۱۳۵۰ بار تکرار کرده تا برای هیچکس جای شبههای باقی نماند که مراد از اهلالبیت در آیه تطهیر، چهار نفرند.
بطور کلی از احادیث نقل شده، کاملاً روشن گردید، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مراد از اهلالبیت را در آیه تطهیر بیان کرده است. زیرا مطابق آیه «وَ اَنْزَلْنا اِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ اِلَیْهِمْ
»
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طرف خدا مامور است که قرآن را برای مردم بیان کند. لذا بخاطر اینکه در آینده ممکن بود از کلمه اهلالبیت، برداشتهای نادرست و خطرناکی شود، کاملاً مراد از اهلالبیت را برای مردم روشن ساخت. این روشنگری با برنامه خاصی انجام میشد.
اولاً: در عموم روایات منقوله، این نکته نقل شده، که هنگام معرفیها، پیامبر پتوئی و یا پارچهای و یا عبائی را بر حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) قرار میداد تا کاملاً مشخص سازد که مشارالیه کلمه «هولاء اهلبیتی» این چهار نفرند نه کسانی دیگر.
ثانیاً در معرفی و دعائی که درباره آنها میکرد از کلمات و تعابیر آیه تطهیر جملهسازی میکرد تا عملاً و قولاً نشان دهد که آیه مورد بحث در شان و منزلت این چهار نفر است.
ثالثاً: علاوه بر اینکه به زنان خود مثل ام سلمه و عایشه تفهیم کرد که آیه نازله در منزلت این چهار نفر نازل شده به شکل عمومی هم به عموم مردم، هنگام ازدحام در موقع نماز معرفی نمود تا برای هیچکس جز آنان که نفاقشان مانع رؤیت حق است، ابهامی باقی نماند که مراد از اهل بیت این چهار نفرند.
درباره معنای «
رجس» نیز
مفسران اختلافنظر دارند و برای آن معانی مختلفی ذکر کردهاند، از جمله: گناه،
فسق،
شیطان، شرک،
شک،
بخل،
طمع،
هوای نفس و
بدعت.
عالمان و
مفسران شیعه پاک کردن اهل بیت از رجس را به معنای
عصمت از گناهان و توفیق
طاعت دانستهاند.
برخی
مفسران مفسران اهل سنّت، اراده خدا را بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر از گناه،
اراده تشریعی و به معنای خواستن
تقوا و اجتناب از نواهی و امتثال اوامر دانستهاند.
اما عالمان شیعی آنرا از سنخ
اراده تکوینی دانسته و بر این عقیدهاند که
خدا میخواهد تمام پلیدیها و رذایل را، چه در
عقیده چه در
عمل، از ساحت اهل بیت بزداید و این خود دلیلی بر عصمت آنان است، زیرا اگر مراد از آن، تقوا یا سختگیری در تکالیف باشد، اختصاص به اهل بیت ندارد و خداوند آنرا از همه بندگان میخواهد.
بعلاوه، بنا بر
حدیث ثقلین، اهل بیت پیامبر همتای قرآن بوده و پیروی از آن دو باهم، سبب رستن از ضلالت میشود.
لازمه این سخن، از یکسو تحریفناپذیری قرآن و از سوی دیگر مصون بودن اهل بیت از خطاست.
این آیه، از جمله آیاتی است که مجادلههای کلامی فراوانی را به همراه داشته است، زیرا شیعه با استناد به متن آیه و نیز روایات شان نزول، بر امامت و عصمت اهل بیت (علیهمالسّلام) و نیز اختصاص اهلبیت به خمسه طیّبه استدلال کرده،
در حالیکه بسیاری از اهل سنّت چنین برداشتی را نپذیرفته و با استفاده از قبل و بعد آیه که درباره همسران پیامبر است، همسران را نیز از «اَهلَالبَیتِ» به شمار آوردهاند.
برای تبیین و
تفسیر آیه، در ابتدا باید معنای
اراده الهی (یُریدُ اللّهُ...) مشخّص و در مرحله بعد، مقصود از «اَهلَ البَیتِ» روشن شود.
ارادههایی که در قرآن شریف به خدا نسبت داده شده دو نوع است:
نوع اول اراده تکوینی است، مقصود از اراده تکوینی این است که شی ء مراد در
نظام تکوین و واقع تحقق پیدا کرده است، چنانکه در
سوره رعد آیه ۱۹ آمده است: «و اذا اراد الله بقومٍ سوءاً فلامردّ له؛
چون خدا برای گروهی بدی اراده کند جلوگیر ندارد.» در ارادههای تکوینی مراد هرگز تخلف پیدا نمیکند، اگر اراده خدا به چیزی تعلق گرفت وجود آن، حتمی و ضروری خواهد بود. و یا مانند اینکه خداوند اراده کرد آتش بر
ابراهیم (علیهالسلام) سرد و بیضرر شود، و این اراده بیدرنگ محقّق شد: «اِذَا اَرَادَ شَیئًا اَن یَقولَ لهُ کن فَیَکون
»
نوع دوم اراده تشریعی است، مقصود از اراده تشریعی این است که خداوند متعال از لحاظ تشریع و جعل قانون چیزی را اراده نموده است، یعنی چیزهایی را که میخواسته مردم انجام دهند طبق آنها قانون و حکم جعل نموده است. در
سوره مائده آیه ۶ آمده که: «ما یریدُ اللهُ لیجعلَ علیکم من حرجٍ و لکن یریدُ لیطهّرَکم ولیتمّ نعمتهُ علَیکم؛
خدا اراده نکرده شما را در حرج و سختی بیندازد بلکه اراده کرده که شما را پاک گرداند و نعمتش را بر شما تمام کند.» در اراده تشریعی مراد حقتعالی در نظام تشریع و قانونگذاری تحقق پیدا کرده و طبق مراد و خواستهاش دستور نموده است. در آیه مذکور خدا میفرماید: در نظام تشریع
عسر و حرج وجود ندارد بلکه طهارت و اتمام نعمت است. مانند اراده و خواست خداوند در انجام
واجبات و پرهیز از
محرمات که ممکن است در موارد فراوانی محقّق نشود.
۱- اراده در این آیه، تکوینی است، نه تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده که اهلبیت پیامبر از هرگونه پلیدی دور باشند و آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است و در پی این اراده، دوری از آلودگیها و صفت طهارت برای آنان تحقّق یافته است، زیرا اراده تشریعی خداوند مبنی بر دور بودن از پلیدیها و پاکیزگی انسانها با انجام تکالیف، به اهلبیت پیامبر اختصاص ندارد، بلکه خداوند اراده کرده است همه انسانها از پلیدیها برحذر و به طهارت و پاکیزگی متّصف باشند، چنانکه در دستور به
غسل و
وضو میفرماید: خداوند به این وسیله میخواهد شما مسلمانان را پاک کند: «مَا یُریدُ اللّهُ لِیَجعلَ عَلیکم مِن حَرجٍ و لکن یُریدُ لِیُطهّرَکم...»
۲- قرینه دیگری که اراده تکوینی در این آیه را نشان میدهد، این استکه به استناد روایات فراوانی که در شان نزول خواهد آمد، این آیه در منقبت و ستایش اهل بیت است و اگر اراده، صرفاً تشریعی باشد، دیگر منقبتی نخواهد بود، زیرا این اراده، برای همه وجود دارد،
البتّه اراده تکوینی، با
جبر ملازم نیست، زیرا اراده تکوینی خدا بر آنچه در عالم تحقّق یافته است و مییابد، تعلّق میگیرد، چه از مسیر انتخاب فاعل مختار و چه از طریق فاعلهای جبری و طبیعی باشد و اهل بیت (علیهمالسّلام) به دلیل شایستگی ذاتی و اکتسابی، در عین قدرت و اختیار برای گناه کردن، به اختیار خودشان گناه نمیکنند.
اگر در آیه تطهیر اراده خداوند اراده تشریعی باشد معنای آیه چنین میشود: خدا در نظام تشریع و قانونگذاری مقرر فرموده که شما اهلبیت گناه نکنید یا مقرر فرموده که از نجاسات و پلیدیها اجتناب کنید. یعنی احکام و قوانین جعل نموده که اگر بدانها عمل کنید از گناه محفوظ میمانید. ولی با کمی دقت این معنی در شان این آیه نخواهد بود بلکه خداوند از همه مکلفین خواسته که با رعایت اصولی و قوانینی از انجام گناه به دور باشند. خداوند به هیچکدام از بندگانش بدون دلیل و تلاش و جهاد او فضیلتی عطا نمیکند و او را مخصوص لطف خاص خود قرار نمیدهد. زیرا خدا نسبت به همه بندگان عنایت داشته و نسبت به اعمال آنها عادلانه رفتار میکند. پس این آیه را نمیتوان بر اراده تشریعی حمل کرد بلکه بر معنای اراده تکوینی خداست. آن وقت معنای آیه چنین میشود: خداوند بزرگ اراده نموده و در نظام تکوینی و آفرینش موجودات چنین مقرر فرموده که شما اهل بیت از گناه و آلودگی باطنی پاک و منزه باشید. در چنین فضیلت بزرگی که مقام عصمت اهلبیت را اثبات میکند، منت نهادن خدا و اهتمام پیغمبر در تعیین مصداق اهلبیت کار معقول و پسندیدهای شمرده میشود.
چنانکه
حضرت علی (علیهالسلام) درباره این آیه میفرماید که فضایل اهلبیت زیاد است زیرا خداوند درباره آنان این آیه را نازل کرده پس خدا ما را از تمام بدیهای ظاهری و باطنی پاک نمود و بر طریقه حق قرار داد.
در اینکه اهل بیت چه کسانی هستند چند رای وجود دارد:
مراد از اهل بیت، همسران پیامبر دانسته شده، زیرا سیاق آیه در بیان احوال ایشان است. از
عِکْرِمَه (متوفی
۱۰۵) مولای ابن عباس، احادیثی با این مضمون نقل شده است.
این قول به
عُروَة بن زبیر (متوفی
۹۳) و
مُقاتِل بن سلیمان (متوفی
۱۵۰) و
سعید بن جُبَیر (متوفی
۹۴) و ابن عباس نیز منسوب است.
ولی گویا این رای غیر قابل استفاده باشد، زیرا همه ضمایر در جملههای قبل و بعد آیه، مؤنث است و ضمیر فقط در این بخش آیه تغییر یافته و به صورت
جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به همسران بود، تغییر در ضمیر و سیاق وجهی نداشت و باید به جای «عَنکُم»، «عَنکُنَّ» و به جای «یُطَهِّرَکُم»، «یُطَهِّرَکُنَّ» میآمد.
نظر دوم که در میان
اهلسنّت شهرت دارد، این است که اهل بیت، افزون بر همسران، شامل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسّلام) نیز میشود.
آنان برای اثبات نظر خود، به سیاق آیات، استدلال کردهاند، زیرا آیات پیش از آیه تطهیر و آیه پس از آن، به همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مربوط است، در عینحال، ضمیر «عنکم» نشان میدهد که تعدادی از مردان نیز در اهل بیت داخلند. در پاسخ به این استدلال گفتهاند: با توجّه به اینکه انطباق ترتیب نزول با ترتیب کنونی قرآن محرز نیست، واقع شدن یک آیه به دنبال آیه قبل، موجب انعقاد سیاق نمیشود، افزون بر اینکه تامّل در آیه نشان میدهد که سیاق آیه تطهیر با سیاق آیات قبل و بعدِ آن، دو سیاق است، زیرا تغییر ضمایر از
جمع مؤنّث مخاطب که در مجموع ۲۲ ضمیر است به جمع مذکر مخاطب، نشان دهنده تغییر سیاق است، گذشته از اینکه آیه تطهیر، شان نزولی مستقل از آیات مربوط به همسران حضرت دارد، همچنین سیاق مربوط به آیات همسران پیامبر، سیاقی همراه با عتاب است و هیچگونه ستایشی در آن نیست، در حالیکه سیاق آیه تطهیر، سیاق تمجید است.
قول سوم که به
زید بن اَرْقَم، صحابی پیامبر، منسوب است ــ مراد از اهل بیت را کسانی میداند که خداوند زکات دادن به آنان را
حرام گردانیده است و آنان از نزدیکان پیامبر، از قبیل
آل علی و
آل عقیل و
آل جعفر بن ابیطالب هستند و منظور از تطهیر در این قول، پاک گردانیدن از دریافت و مصرف
صدقه و
زکات است.
نظر چهارم، دیدگاه شیعه است که مقصود از اهل بیت (علیهمالسّلام)؛ پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسّلام) هستند و همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هیچوجه در آن داخل نیستند، زیرا چنانکه گفته شد، از آیه، عصمت و مصونیّت تکوینی اهل بیت از گناه استفاده میشود که به اعتقاد شیعه، خمسه طیّبه چنین هستند، ولی کسی درباره همسران پیامبر، چنین ادّعایی نکرده است، البتّه مهمترین دلیل این نظر، روایات فراوان نقل شده از طریق شیعه و سنّی است که اهل بیت به خمسه طیّبه
تفسیر شده است.
حسکانی از عالمان اهل سنّت، در
شواهد التنزیل، پانزده تن از
صحابه را نام میبرد که این حدیث را نقل کردهاند. این صحابه عبارتند از: علی (علیهالسلام)، فاطمه (علیهاالسّلام)، حسن بن علی،
انس بن مالک (متوفی ۹۳)،
براء بن عازب انصاری،
جابر بن عبدالله انصاری،
سعد بن ابیوقّاص،
سعد بن مالک،
عبدالله بن عباس (متوفی
۶۸)،
عبدالله بن جعفر طیّار (متوفی
۸۰)، عایشه (متوفی ۵۷)، ام سلمه،
عمر بن ابیسلمه،
واثلة بن اسقع و ابی الحمراء وبان مولای پیامبر و ابوسعید خُدْری (متوفی
۷۴) و سعد بن ابی وقّاص (متوفی
۵۵).
در منابع اهل سنّت مانند
صحیح مسلم،
صحیح ترمذی،
مسند احمد بن حنبل،
المستدرک علی الصحیحین،
تفسیر طبری،
تاریخ بغداد
و در
تفسیر الدّرالمنثور سیوطی نیز این روایات نقل شده است. این روایات به قدری فراوان است که برخی پژوهشگران، آنرا متواتر میدانند.
در شرح
احقاق الحق، بیش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنّت گردآوری شده و منابع شیعه در این زمینه، از هزار هم میگذرد.
حسکانی در شواهد التنزیل، بیش از صد و سی
حدیث در این زمینه نقل کرده است.
در مضمون بسیاری از این احادیث آمده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسّلام) را زیر کسا (پوششی) قرار داد و آیه تطهیر نازل شد،
البتّه در برخی از این احادیث آمده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از نزول آیه، آنان را جمع کرد و بر آنان کسایی قرار داد و فرمود: «اللّهم هؤلاء اهل بیتی».
این روایات، به
حدیث کساء شهرت یافتهاند.
از جمله این روایات، روایاتی است که از امّ سلمه و عایشه نقل شده که بر اساس آنها، وقتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میپرسند: آیا ما نیز جزو اهل بیت هستیم؟ حضرت آنان را مشمول آیه نمیداند.
قول به اینکه این آیه در شان
اصحاب کساء نازل شده، در میان شیعیان به حد تواتر رسیده است.
تعداد دیگری از این احادیث بیان میدارد که پس از نزول آیه پیشین، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مدّت شش ماه هنگامی که برای
نماز صبح از کنار خانه فاطمه (علیهاالسّلام) میگذشت، صدا میزد: «الصلوة یا اهل البیت انّما یریداللّه لیذهب عنکم الرّجس اهلالبیت ویطهّرکم تطهیراً»
این مدّت، شش و هفت ماه،
هشت ماه
نُه ماه
و حتّی هفده ماه
نیز نقل شده است.
در پاسخ این پرسش که چگونه در اثنای وظایف زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مطلبی گفته شده که شامل زنان پیامبر نمیشود،
طبرسی گفته که اینگونه سخن گفتن، در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن به آیات فراوان بر میخوریم که در کنار هم قرار دارند، ولی از موضوعات گوناگونی سخن میگویند.
علّامه طباطبایی هم گفته است:
ما هیچ دلیلی نداریم که جمله «انّما یُریدُاللّه» همراه این آیات نازل شده؛ بلکه از روایات استفاده میشود که این بخش جداگانه فرود آمده، ولی هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار داده شده است،
حتّی در یک روایت هم نیامده که این آیه، در ضمن آیات زنان پیامبر نازل شده است.
(۱) محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
(۲) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۳) ابن بابویه، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
(۴) ابن طاووس، سعد السعود للنفوس، چاپ فارس تبریزیان حسّون، قم ۱۳۷۹ش.
(۵) ابن عطیه، المحررالوجیز فی
تفسیر الکتاب العزیز، ج۱۳، رباط ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۶) ابن کثیر،
تفسیر القرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت.
(۷) محمد بن یوسف ابوحیان غرناطی|محمد بن یوسف ابوحیّان غرناطی،
تفسیر البحرالمحیط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۸) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۹) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۱۰) حسین بن حکم حبری،
تفسیر الحبری، چاپ محمدرضا حسینی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۱۱) محمدحسین حسینی طهرانی، مهرتابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه محمدحسین طباطبائی تبریزی: باقرالعلوم.
(۱۲) خطیب بغدادی، تاریخ بغداد.
(۱۳) سیوطی،
تفسیر الجلالین.
(۱۴) نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۳۷۷.
(۱۵) نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، السحاب المطیر فی
تفسیر آیة التطهیر، چاپ هدی جاسم محمد ابوطبره، در تراثنا، سال۱۰، ش۱ و ش۲ (محرم|محرّم ـ جمادی الاخری ۱۴۱۵).
(۱۶) نوراللّه بن شریفالدین شوشتری، الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، چاپ جلال الدین محدّث ارموی، تهران ۱۳۶۷.
(۱۷) محمد بن علی شوکانی، فتح القدیر، بیروت: دار احیاءالتراث العربی.
(۱۸) طباطبائی،
تفسیر المیزان.
(۱۹) احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۲۰) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپهاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۱) طبری، جامع طبری.
(۲۲) طوسی، التبیان فی
تفسیر القرآن.
(۲۳) مرتضی عسکری، حدیث الکساء فی کتب مدرسة الخلفاء (و) حدیث الکساء فی مصادر مدرسة اهل البیت (علیهالسّلام)، تهران ۱۴۰۲.
(۲۴) محمدفاضل موحدی لنکرانی و شهاب الدین اشراقی، آیة التطهیر، رجوع کنید بهیة مبتکرة، قم ۱۴۲۱.
(۲۵) محمد بن احمد قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر.
(۲۶) سید قطب، فی ظلال القرآن، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
(۲۷) کلینی، اصول الکافی.
(۲۸) فرات بن ابراهیم کوفی،
تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدکاظم، تهران ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۲۹) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۰) محمد بن محمد مفید، المسائل العکبریة|المسائل العُکبریّة، چاپ علی اکبر الاهی خراسانی، قم ۱۴۱۳.
(۳۱) علی موحد ابطحی، آیة التطهیر فی احادیث الفریقین، قم ۱۴۰۴ـ ۱۴۰۵.
(۳۲) هود بن محکم هواریهود بن مُحَکَّم هُوّاری،
تفسیر کتاب اللّه العزیز، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیه تطهیر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۲۰. •
محسن معینی دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «آیه تطهیر»، شماره۳۶۰۷. •
باقر عزیزی سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اراده تکوینی خداوند در آیه تطهیر»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۲۰.