احصار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احصار بازماندن از اتمام
حج یا
عمره به سبب
بیماری است. از این عنوان در باب حج سخن رفته است.
اِحصار یا همان حَصر بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری است.
به فرد بازمانده «محصور» یا «مُحصَر» گفته میشود.
اگر بیماری مانع
وقوف حاجی در
عرفات و
مشعر یا یکی از آن دو گردد؛ به گونهای که موجب فوت حج شود، احصار تحقّق مییابد. اگر حاجی پس از ادراک وقوف، بر اثر بیماری نتواند به
منی رود، برای
رمی جمرات و
قربانی نایب میگیرد؛ سپس
حلق(
تراشیدن)و باقی
مناسک را انجام میدهد. در صورت عدم امکان
نیابت، در اینکه حصر تحقق مییابد یا بر
احرام باقی میماند، اختلاف است.
اگر حاجی پس از انجام دادن
مناسک منی و
تحلل بیمار گردد و نتواند وارد
مکه شود، در اینکه حصر تحقق مییابد یا نه، اختلاف است. بنابر قول دوم حاجی نسبت به بوی خوش،
زن و
صید بر احرام باقی میماند و در صورت انجام دادن
طواف و
سعی، هرچند با گرفتن نایب از
احرام خارج میگردد.
اگر حاجی پس از انجام دادن اعمال
منی (
رمی،
قربانی و
حلق) و ورود به مکه بیمار شود و بیماری وی مانع انجام دادن طواف و سعی یا بازگشت او به
منی برای
بیتوته و
رمی جمرات گردد، احصار صدق نمیکند و برای بقیه اعمال نایب میگیرد و حج او صحیح است.
محصور برای بیرون آمدن از احرام،
واجب است قربانی و سپس
تقصیر کند. در این صورت، همه محرّمات احرام جز زن بر او
حلال میشود. زن نیز پس از به جا آوردن حج در سال آینده حلال میگردد، ولی اگر حج او استحبابی باشد، به قول مشهور، با انجام نیابتی
طواف نساء زن نیز بر او حلال میشود.
کسی که به سبب حصر از احرام بیرون آمده است، در صورت استقرار حج بر ذمّه او یا بقای
استطاعت، قضای حج در سال دیگر بر او واجب است، امّا با فقدان هر دو یا عدم بقای استطاعت، قضای حج واجب نیست.
در اینکه محلّ قربانی در حج حصری،
منی و در عمره، مکه است یا شخص مخیر است میان قربانی در محلی که محصور شده و فرستادن آن به
منی، و یا مکان قربانی در
حج مستحب، مکان حصر است و در حج واجب،
منی، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است.
محصوری که قربانی را به
منی یا
مکه میفرستد، در موعدی که برای
ذبح معین کرده، میتواند تقصیر کند و از احرام بیرون رود و چنانچه بعد معلوم شود که فرستاده، در موعد مقرّر
قربانی نکرده است، به خروج او از احرام خلل وارد نمیشود، لیکن باید
سال دیگر کسی را برای قربانی کردن بفرستد.
محصور اگر پس از فرستادن قربانی به
منی یا مکه قبل از تحلّل عذرش برطرف شود، واجب است در
عمره مفرده و نیز در حج اگر وقت باقی است، به حاجیان بپیوندد و چنانچه یکی از دو وقوف (
عرفات و
مشعر) را به گونهای که حجّش صحیح باشد، درک کند، حج او صحیح است و در صورت فوت وقت، اگر بداند که از سوی او قربانی انجام نگرفته، واجب است حج را به
عمره مفرده تبدیل نماید و سال دیگر حجّ را بگزارد، مگر آنکه حج وی مستحب باشد که انجام دادن دوباره آن مستحب است، و اگر معلوم شود از سوی او قربانی صورت گرفته است، در وجوب تبدیل حج به عمره مفرده یا حصول تحلّل به قربانی بدون نیاز به
تبدیل، اختلاف است. بنابر قول دوم، طواف و سعی بر او واجب است.
کسی که در
حج قران محصور شده و از
حرم بیرون آمده است، به قول
مشهور، واجب است در سال دیگر حج قران را انجام دهد.
حصر در عمره مفرده با مانع شدن
بیماری از ورود به مکه و یا به جا آوردن
مناسک آن پس از دخول در مکه تحقّق مییابد
و حکم آن همانند حکم محصور در حج است و حلال شدن زن بر محصور در
عمره مفرده بنابر قول مشهور، منوط به انجام دادن عمره پس از رفع حصر میباشد.
برخی در عمره
تمتع حلال شدن زن را منوط به آن دانسته و گفتهاند: با قربانی، زن نیز بر محصور حلال میگردد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۳۰۴ - ۳۰۶