حج قران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قِران در
لغت به معنای نزدیک شدن و همراهی دو چیز به یکدیگر یا ریسمانی که بدان، دو چیز را به هم نزدیک میکنند، آمده است.
فقیهان
امامی علت نامگذاری حج قران را به همراه آوردن
قربانی توسط حجگزار میدانند.
فقیهان
اهل سنت، با ارائه تعریفی متفاوت از اصطلاح حج قران، آن را به معنای
احرام همزمان به حج و
عمره یا احرام به عمره در ماههای حج و احرام به حج در حال احرام عمره، قبل از
طواف عمره، میدانند.
برخی از فقهای امامی از این حج به «حج اِقران» تعبیر کردهاند.
فقها به کسی که حج قران به جا میآورد، «قارن» گفتهاند.
تفاوت آشکار بین فقیهان امامی و اهل سنّت در تعریف حج قران، نشانگر اهمیت بررسی حج قران است؛ به ویژه که
حنفیان، حج قران را برترین نوع حج میدانند.
درحالی که عموم فقیهان امامی، انجام حج قران برابر با تعریف اهل سنت را غیر مجزی، بلکه
باطل میدانند.
در برخی منابع تفسیری اهل سنت، از حج قران به حج اکبر تعبیر شده است.
پیامبرانی همچون
حضرت آدم،
حضرت ابراهیم،
حضرت موسی،
حضرت سلیمان (علیهمالسّلام) و اهل و فرزندان آنها و شمار دیگری از پیامبران،
در حج خود،
قربانی به همراه داشتهاند. برابر با آیات
قرآن کریم و منابع حدیثی
و تاریخی
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) وقتی به امر خدا در مناسک حج خود آماده شد، فرزندش
اسماعیل (علیهالسّلام) را قربانی کند، خدا گوسفندی را به عنوان قربانی برای وی فرستاد و آن گوسفند، قربانی حج آن حضرت قرار گرفت. اعراب جاهلی برای قربانی حج خود حیوانی، به ویژه
شتر، را همراه خود حرکت داده و در موسم حج آن را قربانی میکردند.
بر پایه منابع حدیثی امامیه
و اهل سنت،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
حجة الوداع همراه خود ۱۰۰ شتر را برای قربانی آورده بود.
امامیان
به دلیل
اجماع و
احادیث و حنفیان
به دلیل احادیث،
حج مشهور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یعنی حجة الوداع را، حج قران - با تعاریفی متفاوت- میدانند.
اکثر قریب به اتفاق فقیهان امامی، به دلیل احادیث،
به همانندی حج قران با
حج افراد قائل بوده و تنها تفاوت این دو حج را در همراه داشتن قربانی میدانند که در حج افراد، غیر واجب، ولی در حج قران،
واجب است.
تنها به معدودی از فقیهان امامی چنین نسبت داده شده که به دلیل برخی روایات،
حج قران را احرام همزمان به حج و عمره، در صورت همراه داشتن قربانی، دانستهاند که مورد قبول عموم فقیهان امامی واقع نشده است.
مشهور
فقیهان امامی،
به ویژه متاخرین آنان،
حج قران - یا حج افراد- را بر اهل
مکه و کسانی که تا فاصله ۴۸ میلی (۱۶ فرسخی) (به نظر مشهور ۸۸ کیلومتری) آن هستند، به عنوان
حجة الاسلام (حجی که برای یک بار در طول عمر به شرط
استطاعت واجب است) واجب دانسته و
حج تمتّع را برای آنان مجزی نمیدانند.
بدین ترتیب، حج قران، برای افراد دورتر از ۴۸ میل مجزی نیست.
ولی معدودی از فقیهان امامی، علاوه بر حج قران و افراد، حج تمتّع را نیز برای افراد داخل در محدوده ۴۸ میلی مکه، مجزی میدانند.
دلیل مشهور در این مسئله، علاوه بر آیه ۱۹۶
سوره بقره «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ اَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ
»، روایاتی است که حج تمتّع را برای اهل مکه جایز ندانستهاند که لازمه آن، تعیین حج قران یا افراد برای اهل مکه است.
مستند تعیین ۴۸ میل برای حاضران در مکه و وجوب حج قران- یا افراد- بر آنها نیز احادیثی است که بر این مسافت تصریح کردهاند.
برخی فقیهان امامی این فاصله را ۱۲ میل دانستهاند.
فقیهان امامی، به استناد آیه «وَ اَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّه
» که در آن اتمام عمره در کنار اتمام حج مورد امر واقع شده است و احادیث،
عمرهای که پس از حج قران انجام میشود را بر کسانی که این حج بر آنها واجب است، به شرط استطاعت، واجب میدانند؛ به طوری که حتی اگر استطاعت برای عمره حاصل شد، ولی برای حج حاصل نشد، انجام عمره قران قبل از حج آن،
واجب فوری است.
کیفیت حج قران از دیدگاه امامیه، با استناد به روایات
اهل بیت (علیهمالسّلام)،
عبارت است از:
۱. احرام مرکّب از پوشیدن
لباس احرام،
نیت و
تلبیه و همراه داشتن حیوانی برای قربانی؛
۲.
وقوف در عرفات؛
۳.
وقوف در مشعر؛
۴. اعمال روز
عید قربان شامل
رمی جمره عقبه،
حلق یا
تقصیر و قربانی؛
۵.
طواف زیارت؛
۶.
نماز طواف زیارت؛
۷.
سعی بین صفا و مروه؛
۸.
طواف نساء؛
۹.
نماز طواف نساء.
برخی از فقیهان امامی انجام طواف حج قران پیش از وقوف در عرفات، جایز میدانند.
پس از حج قران، عمره قران باید انجام گردد که اعمال آن عبارت است از:
۱. احرام مرکّب از پوشیدن لباس احرام، نیت و تلبیه؛
۲. طواف و نماز آن؛
۳. سعی بین صفا و مروه؛
۴. حلق یا تقصیر؛
۵. طواف نساء و نماز آن.
برخی از امامیان وجوب نیت و تلبیه در عمره را مفروض یا در ضمن احرام دانسته
و برخی دیگر دو رکعت نماز طواف و دو رکعت نماز طواف نساء را در ضمن این طوافها مفروض دانسته و آنها را ذکر نکردهاند.
تنها
ابنابیعقیل عمانی، قائل به عدم وجوب طواف نساء بوده است و
ابوالصلاح حلبی نیز طواف نساء را بر حلق یا تقصیر مقدم شمرده است.
مشهور فقیهان امامی، به استناد احادیث،
میقات حج قران را برای کسانی که منازل آنها از
میقات به مکه نزدیکتر نبوده یا مساوی با میقات باشد، یکی از میقاتهای معروف میدانند.
آنان به استناد احادیث
قائلند میقات حج قران، برای اهل مکه
و افرادی که بین مواقیت و مکه ساکنند،
منزل مسکونی آنهاست. ولی شماری از متاخّرین، به دلیل برخی احادیث،
میقات حج قران برای اهل مکه را
جعرانه دانستهاند.
هرچند برخی از ایشان، در این مورد، به جواز قرار دادن مکه و
استحباب قرار دادن جعرانه، به عنوان میقات حج قران
یا اختصاص جعرانه برای مجاورین در مکه،
قائل شدهاند. برخی نیز میقات حج قران را برای کسانی که به عرفات نزدیکترند، منازل مسکونی آنها دانستهاند.
به نظر فقهای امامی،
به استناد احادیث،
میقات عمره قران- چه کسانی که اهل مکه و چه آنها که موقتاً در آن اقامت دارند-
ادنی الحل (نزدیکترین منطقه حل به حرم) است.
شماری از فقهای امامی، میقات عمره قران را برای کسانی که در مناطق دور از مکه بوده و در مسیر مکه از میقاتهای معروف عبور میکنند، همان میقاتهای معروف دانسته و احرام از ادنی الحل را جایز نمیدانند، ولی برخی دیگر جایز میدانند.
به نظر مشهور امامیان،
احرامگزار، برای تحقق احرام در انواع حج و عمره، باید تلبیه بگوید ولی در حج قران،
حجگزار میان انعقاد احرام با تلبیه یا اشعار یا تقلید، مخیر است.
شماری از فقیهان متاخر، علاوه بر اشعار یا تقلید، تلبیه را نیز لازم دانستهاند.
اشعار، یعنی «شکافتن یک طرف کوهان شتر و خونآلود کردن آن»
و تقلید، یعنی «آویختن
نعل و چیزهای دیگر بر گردن قربانی به قصد نشانهگذاری آن برای قربانی شدن.»
ولی برخی فقیهان متقدم امامی، به استناد احادیثی دیگر،
انعقاد حج قران را تنها با تلبیه دانسته و اشعار و تقلید را موجب انعقاد احرام ندانستهاند.
فقیهان امامی،
به استناد احادیث،
بر آنند که حجگزار باید تکرار تلبیة حج قران را هنگام ظهر
روز عرفه قطع کند. مشهور ایشان،
به دلیل احادیث،
قائلند اگر احرامگزار، در عمره قران، از خارج مکه آمده و از میقاتهای معروف محرم شده باشد، باید هنگام ورود به حرم، تلبیهاش را قطع کند و اگر در مکه بوده و برای احرام از مکه خارج شده و از ادنی الحل محرم شده باشد، باید هنگام مشاهده
کعبه، تلبیهاش را قطع کند.
امامیان بر آنند که قربانی واجب در حج قران، همان
حیوان همراه حجگزار است که از هنگام احرام به همراه حجگزار بوده
و اشعار یا تقلید میگردد.
برخی از آنان، به استناد احادیث،
وجوب قربانی آن را به سوق
هدی (همراه داشتن و راندن حیوان قربانی توسط حجگزار)
و برخی دیگر به اشعار یا تقلید آن حیوان
میدانند. برخی نظرات حاکی از آن است که در صورت عدم امکان سیاق هدی از میقات، جایز است قربانی حج قران، پس از احرام و پیش از ورود به حرم، همراه حجگزار گردد.
بیشتر فقیهان امامی، به استناد احادیث،
برآنند که اگر عمرهگزار متمتّع، سوق هدی کند، پس از انجام تقصیر و اتمام عمره تمتّع، از احرام خارج میشود.
ولی معدودی از آنان، چنین فردی را به دلیل همراه داشتن قربانی، قارن به شمار آورده و بر آنند که وی، پس از اتمام عمره، نمیتواند از احرام خارج شود تا آنکه حیوان را در مناسک حج در
منا قربانی کند.
اهل سنت بر آنند که حج قران عبارت است از: احرام همزمان به حج و عمره (قران حقیقی) یا احرام به عمره و سپس ادخال حج بر آن احرام، قبل از طواف عمره
؛ بدون تحلل بین عمره و حج. (قران حکمی)
استناد ایشان در این باره به اجماع، آیه «وَ اَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ
» و برخی روایات
است.
البته چنین تعریفی از حج قران، از سوی فقهای امامیه مورد نقد قرار گرفته است؛ زیرا اولاً: برخی روایات اهل سنت
تصریح دارد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جمع بین حج و عمره نهی فرمود؛ ثانیاً: در روایاتی از
صحابه آمده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حج خود را با عمره جمع نفرمود
؛ ثالثاً: منظور از روایاتی که حج را داخل در عمره معرفی کرده است، حج تمتّع است و نه حج قران.
علاوه بر اینها، احادیث متعددی از
امامان معصوم (علیهمالسّلام) حج قران را - بر خلاف نظر فقهای اهل سنت- مانند حج افراد، به علاوه همراه داشتن قربانی، تعریف کردهاند.
مالکیان، احرام به عمره و ادخال حج بر آن بعد از طواف را
مکروه و بعد از رکوع نماز طواف، غیر جایز میدانند.
حنفیان، احرام به حج و ادخال عمره بر آن قبل از اتمام اعمال حج را مکروه دانسته، ولی آن را از مصادیق حج قران برشمردهاند.
فقیهان شافعی، مالکی و حنبلی معتقدند اعمال حج قران، همانند حج افراد - بدون عمره آن- است. الا اینکه قربانی در حج قران واجب است، ولی در حج افراد واجب نیست.
فقهای
شافعی، مالکی و حنبلی، به دلیل برخی روایات
و نیز مندرج و داخل بودن عمره در حج، بر آنند که در حج قران، برای عمره و برای حج، یک طواف و یک سعی کافی است.
ولی به نظر فقیهان حنفی، به دلیل اینکه قارن، محرم به دو احرام (احرام حج و احرام عمره) است، در حج قران باید دو طواف و دو سعی انجام شود: یک طواف و سعی برای عمره و یک طواف و سعی برای حج.
فقیهان حنفی، به استناد آیه ۱۹۶ سوره بقره «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ اَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ
» و روایات،
بر آنند که در حج قران، احرامگزار باید یا
آفاقی باشد یا اگر از اهل مکه است، پیش از ماههای حج، از مکه و محدوده مواقیت، خارج شده و از مواقیت احرام ببندد.
استدلال آنان به آیه چنین است که تحقق تمتّع و ترفّه مذکور در آیه را به انجام همه مناسک در یک سفر میدانند. لذا این تمتّع و ترفّه، هم در حج تمتّع و هم در حج قران وجود دارد؛ چراکه حج و عمره، در این دو، در یک
سفر انجام میشود و انجام سفر واحد تنها برای آفاقی و غیر اهل مکه معنا پیدا میکند.
در برابر فقیهان دیگر مذاهب اهل سنت، با مربوط دانستن آیه ۱۹۶ سوره بقره به قربانی حج قران و نه اصل حج قران، چنین شرطی را قبول ندارند.
فقیهان شافعی،
مالکی
و حنفی
عدم فساد حج و عمره را به دلیل ارتباط حج و عمره با یکدیگر، شرط صحت حج قران دانستهاند.
قربانی: همه فقیهان اهل سنت قربانی در حج قران را واجب میدانند. شافعیان،
مالکیان
و حنبلیان
این قربانی را به شرطی واجب میدانند که حجگزار آفاقی باشد و در صورت مکّی بودن یا حضور در
مسجدالحرام، قربانی را بر حجگزار واجب نمیدانند. ولی حنفیان، قربانی در حج قران را بدون شرط واجب میدانند.
دلیل هر دو گروه، آیه «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ اَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ
» است که گروه اول، کلمه «ذلک» را به قربانی و گروه دوم، به حج قران تفسیر کردهاند.
شافعیان
و مالکیان،
عدم فوات حج و وقوع حج و عمره را در یک سال از شرایط وجوب قربانی در حج قران برشمردهاند. انجام احرام عمره در ماههای حج و عدم بازگشت به میقات عمره یا مقدار مسافت مانند آن میقات، پس از احرام به حج در مکه نیز از شرایط وجوب قربانی حج قران، در فقه شافعی است.
فقیهان حنفی،
مالکی
و حنبلی،
قربانی حج قران را قربانی مناسک (برای شکر انجام مناسک) دانسته و خوردن آن را برای احرامگزار جایز شمردهاند. ولی فقیهان شافعی
این قربانی را قربانی جبران (جبران نقص مناسک بسبب انجام حج و عمره با یک احرام) دانسته و خوردن از آن را برای احرامگزار جایز نشمردهاند.
فقیهان حنفی، به دلیل اینکه قارن را محرم به دو احرام میدانند، کفاره انجام محرمات احرام در حج قران را نسبت به حج افراد و تمتّع، دو برابر شمردهاند.
آنان در حالت
احصار نیز قائل به وجوب دو قربانی هستند.
ولی دیگر فقیهان اهل سنت، فرقی بین
کفاره یا قربانی احصار در حج قران و دو نوع حج دیگر قائل نیستند.
حنفیان
و برخی حنبلیان،
بر آنند که اگر حجگزارِ متمتّع، سوق هدی کند، نمیتواند پس از اتمام عمره تمتّع از احرام خارج گردد و باید قربانی را در روز عید قربان، قربانی کند و تا آن روز در احرام باقی باشد؛ چراکه او در این صورت قارن به شمار میآید. در برابر، شافعیان،
مالکیان
و برخی فقهای حنبلی
چنین حجگزاری را قارن ندانسته و بر آنند که به دلیل تکمیل اعمال عمره، پس از سعی در عمره تمتّع، هدی خود را قربانی کرده و بعد از حلق، از احرام خارج گردد.
۱. احکام و مناسک حج: حسين علي منتظري نجفآبادي، (م,۱۴۳۱ق.)، قم، نشر سايه، ۱۴۲۸ق.
۲. آراء المراجع في الحج علي ضوء فتاوي امام خميني في تحرير الوسيله: علي افتخاري گلپايگاني، تهران، مشعر، ۱۳۸۵ش.
۳. ارشاد الاذهان الي احکام الايمان: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸ ـ ۷۲۶ق.)، تحقيق فارس الحسون، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۰ق.
۴. الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد: شيخ مفيد محمد بن محمد بن نعمان (۳۳۶-۴۱۳ق.)، تحقيق مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، بيروت، دار المفيد، ۱۴۱۴ق.
۵. الاستبصار فيما اختلف من الاخبار: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي الخرسان، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۶۳ش.
۶. إشارة السبق إلي معرفة الحق: علي ابن حسن حلبي (قرن۶ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۴ق.
۷. الاشراف: شيخ مفيد محمد بن محمد ابن نعمان (م,۴۱۳ق.)، بيروت، دار المفيد، ۱۴۱۴ق.
۸. اعانة الطالبين علي حل الفاظ فتح المعين: عثمان بن محمد بکري (م,۱۳۱۰ق.)، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
۹. الاقتصاد الهادي الي طريق الرشاد: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش حسن سعيد، تهران، انتشارات کتابخانه جامع چهلستون/ قم، چاپخانه خيام، ۱۴۰۰ق.
۱۰. امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع: احمد بن علي مقريزي (م,۸۴۵ق.) به کوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۲۰ق.
۱۱. الانتصار في انفرادات الاماميه: علي بن حسين موسوي شريف مرتضي (م,۴۳۶ق.)، مصحح دفتر انتشارات اسلامي، قم، نشر الاسلامي، ۱۴۱۵ق.
۱۲. البحر الرائق(شرح کنز الدقائق): زينالدين بن ابراهيم ابن نجيم (م,۹۷۰ق.)، ضبطه و خرج آياته زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۱۳. بداية المجتهد و نهاية المقتصد: محمد بن احمد ابن رشد (م,۵۹۵ق.)، به کوشش خالد العطار، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۱۴. البداية و النهاية في التاريخ: اسماعيل بن عمر بن کثير (۷۰۰-۷۷۴ق.)، بيروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
۱۵. بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع: ابوبکر بن مسعود کاشاني (م,۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبيبيه، ۱۴۰۹ق.
۱۶. تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک): محمد بن جرير طبري (۲۲۴-۳۱۰ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
۱۷. تاريخ اليعقوبي: احمد بن ابييعقوب يعقوبي (م,۲۹۲ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
۱۸. تاريخ مدينه دمشق: علي بن الحسن بن عساکر (م,۵۷۱ق.)، تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۱۹. تبصره المتعلمين في احکام الدين: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶)، به کوشش محمد هادي يوسفي غروي و سيد احمد حسيني اشکوري، تهران، انتشارات فقيه، ۱۳۶۸ش.
۲۰. تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
۲۱. تحفة الفقهاء: محمد بن احمد سمرقندي (م,۹-۵۳۵ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۴ق.
۲۲. تذکرة الفقهاء: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
۲۳. تفسير العياشي: محمد بن مسعود عياشي (م,۳۲۰ق.)، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، مکتبة العلمية الاسلاميه، ۱۳۸۰ق.
۲۴. تفسير القمي: علي بن ابراهيم قمي (م,۳۰۷ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
۲۵. تفسير القرطبي (جامع الاحکام القرآن و المبين لما تضمن من السنه و اي الفرقان): محمد بن احمد قرطبي (م,۶۷۱ق.)، تحقيق ابواسحاق اطغيش، بيروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق.
۲۶. التنقيح الرائع لمختصر الشرائع: مقداد بن عبدالله سيوري، به کوشش عبداللطيف حسيني کوه کمري، قم، انتشارات کتابخانه آيتالله العظمي مرعشي نجفي، ۱۴۰۴ق.
۲۷. تهذيب الاحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش.
۲۸. تهذيب الکمال في اسماء الرجال: يوسف بن عبدالرحمن مزي (م,۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد معروف، بيروت، مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵م.
۲۹. الثمر الداني علي رسالة القيرواني: صالح بن عبدالله الأبي ازهري (م,۱۳۳۰ق.)، بيروت، مکتبة الثقافيه، بيتا.
۳۰. جامع المدارک في شرح المختصر النافع: سيد احمد خوانساري (م,۱۴۰۵ق.)، به کوشش علياکبر غفاري، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۴۰۵ق.
۳۱. الجامع للشرائع: يحيي بن سعيد حلي (۶۰۱-۶۹۰ق.)، قم، مؤسسه سيدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
۳۲. جمل العلم و العمل: سيد مرتضي (م,۴۳۶ق.)، به کوشش سيد احمد حسيني اشکوري، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۷ق.
۳۳. جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام: محمد حسين نجفي (م,۱۲۶۶ق.)، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۹۸ق.
۳۴. حاشية الدسوقي: محمد بن احمد دسوقي (م,۱۲۳۰ق.)، دار احياء الکتب العربية.
۳۵. حاشية رد المحتار علي الدر المختار: شرح التنوير الابصار في فقه مذهب الامام ابيحنيفه النعمان: محمد امين بن عابدين (م,۱۲۵۲ق.)، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۳۶. الحج في الشريعة الإسلامية الغراء: جعفر سبحاني، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، ۱۴۲۴ق.
۳۷. الحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهره: يوسف بن احمد بحراني (م,۱۱۸۶ق.)، تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۶۳ش.
۳۸. حياة ابن أبي عقيل و فقهه: حسن بن علي بن ابي عقيل حذّاء عماني، قم، مرکز معجم فقهي، ۱۴۱۳ق.
۳۹. الخلاف في الاحکام: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۰۷ق.
۴۰. الدروس الشرعيه في فقه الاماميه: محمد بن مکي (م,۷۸۶ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۲ق.
۴۱. دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضايا و الاحکام: نعمان بن محمد مغربي (م,۳۶۳ق.)، تحقيق آصف بن علي اصغر فيضي، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق.
۴۲. ذخيرة المعاد في شرح الارشاد: محقق سبزواري (م,۱۰۹۰ق.)، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ۱۲۴۷ق.
۴۳. رياض المسائل: سيد علي طباطبائي (م.۱۲۳۱ق.)، قم، مؤسسة آل البيت:، ۱۴۱۵ق.
۴۴. السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي: محمد بن احمد بن ادريس (م,۵۹۸ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۱ق.
۴۵. سنن ابي داود: ابوداود سليمان بن الاشعث (م,۲۷۵ق.)، تحقيق و تعليق سعيد محمد لحام، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۴۶. سنن الدارمي: عبدالله بن عبدالرحمن دارمي (م,۲۵۵ق.)، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق.
۴۷. سنن النسائي: احمد بن علي نسائي (۲۱۵-۳۰۳ق.)، تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق.
۴۸. سير اعلام النبلاء: شمسالدين محمد بن احمد ذهبي (م,۷۴۸ق.)، تحقيق محمد نعيم، مأمون صاغرمي، بيروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
۴۹. شرائع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام الشرح الکبير: احمد بن محمد دردير (م,۱۳۰۲ق.)، مصر، دار احياء الکتب العربيه.
۵۰. شرح فروع الکافي، محمد هادي بن محمد صالح مازندراني (م.۱۱۲۰ق.)، به کوشش محمد جواد محمودي و محمد حسين درايتي، قم، انتشارات دارالحديث، ۱۴۲۹ق.
۵۱. صحيح البخاري: محمد بن اسماعيل بخاري (م,۲۵۶ق.)، به کوشش عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، بيروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۵۲. العروة الوثقي: سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق.)، بيروت، مؤسسة الاعلمي، ۱۴۰۹ق.
۵۳. العروة الوثقي: سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۲۰ق.
۵۴. علل الشرائع و الاحکام: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، به کوشش سيد محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحيدريه، ۱۳۸۵ق.
۵۵. العين (ترتيب العين): خليل بن احمد فراهيدي (م,۱۷۰ق.)، به کوشش مهدي مخزومي و ابراهيم سامرائي، قم، هجرت، ۱۴۰۵ق.
۵۶. عيون اخبار الرضا: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، تحقيق حسين اعلمي، بيروت، مؤسسة الاعلمي، ۱۴۰۴ق.
۵۷. غاية المرام في شرح شرائع الاسلام: مفلح صيمري بحراني (م,۹۰۰ق.)، تحقيق کوثراني، بيروت، دار الهادي، ۱۴۲۰ق.
۵۸. غنية النزوع: حمزة بن علي بن زهرة الحلبي (م,۵۸۵ق.)، تحقيق بهادري، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، ۱۴۱۷ق.
۵۹. فتح العزيز: عبدالکريم بن محمد رافعي قزوينی (م,۶۲۳ق.)، دار الفکر.
۶۰. الفروع و معه تصحيح الفروع: محمد بن مفلح بن مفرج (م,۷۶۳ق.)، به کوشش عبدالله الترکي، بيروت، مؤسسة الرساله، ۱۴۲۴ق.
۶۱. فقه الحج بحوث استدلاليه في الحج: لطف الله صافي گلپايگاني، قم، مؤسسه سيدة المعصومه، ۱۴۲۳ق.
۶۲. الکافي في الفقه: ابوالصلاح تقيالدين حلبي (م,۴۴۷ق.)، تحقيق استادي، اصفهان، مکتبة اميرالمؤمنين(علیه السلام)، ۱۴۰۳ق.
۶۳. الکافي: محمد بن يعقوب کليني (م,۳۲۹ق.)، به کوشش علياکبر غفاري، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۷۵ش.
۶۴. الکامل في التاريخ: علي بن محمد بن الاثير (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
۶۵. کتاب الحج: سيد محمد محقق داماد يزدي، (م,۱۳۸۸ق.)، مقرر عبدالله جوادي آملي، قم، چاپخانه مهر، ۱۴۰۱ق.
۶۶. کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن يونس بهوتي (م,۱۰۵۲ق.)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعيل شافعي، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
۶۷. کشف اللثام عن قواعد الاحکام: محمد بن الحسن فاضل هندي (م,۱۱۳۷ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۶۸. لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۶۹. اللمعة الدمشقية في فقه الاماميه: محمد بن مکي (۷۳۴-۷۸۶ق.)، قم، انتشارات دارالفکر، ۱۴۱۱ق.
۷۰. المبسوط في فقه الاماميه: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، به کوشش محمدباقر بهبودي و سيد محمدتقي کشفي، تهران، مکتبة المرتضويه، ۱۳۵۱ش.
۷۱. المبسوط: محمد بن احمد سرخسي (م,۴۸۳ق.)، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۷۲. مجمع الفائدة و البرهان في شرح ارشاد الاذهان: مقدس اردبيلي احمد بن محمد (م,۹۹۳ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۰۳ق.
۷۳. المجموع شرح المهذب: يحيي بن شرف لنووي (۶۳۱-۶۷۶ق.)، بيروت، دار الفکر.
۷۴. مختصر خليل: خليل بن اسحاق جندي (م,۷۶۷ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۶ق.
۷۵. مختلف الشيعه في احکام الشريعه: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۲ق.
۷۶. مدارک الاحکام في شرح شرائع الاسلام: سيد محمد بن علي موسوي عاملي (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۰ق.
۷۷. المدونه الکبري: روايت سحنون بن سعيد التنوخي عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابي عبدالله مالک بن انس، قاهره، دار السعاده، بيتا.
۷۸. مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام: زينالدين بن علي، شهيد ثاني (۹۱۱-۹۶۶ق.)، قم، انتشارات معارف اسلامي، ۱۴۱۶ق.
۷۹. المستدرک علي الصحيحين: محمد بن عبدالله حاکم نيسابوري (م,۴۰۵ق.)، تحقيق مرعشلي، بيروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۸۰. مستند الشيعة في احکام الشريعه: احمد بن محمد مهدي نراقي (۱۱۸۵-۱۲۴۵ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ۱۴۱۵ق.
۸۱. مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م,۲۴۱ق.)، بيروت، دار الصادر، بيتا.
۸۲. مصباح الهدي في شرح العروة الوثقي: محمدتقي آملي (م,۱۳۹۱ق.)، تهران، انتشارات فردوسي، ۱۳۸۰ق.
۸۳. المعتبر في شرح المختصر: جعفر بن حسن محقق حلي (۶۰۲-۶۷۶ق.)، قم، انتشارات سيد الشهداء، ۱۳۶۴ش.
۸۴. المعتمد في شرح المناسک: (کتاب الحج: محاضرات الخويي): به کوشش محمدرضا موسوي خلخالي، قم، انتشارات دار العلم/ مؤسسه احياء آثار الامام الخويي، ۱۴۱۰ق.
۸۵. معجم مقاييس اللغه: احمد بن فارس (م,۳۹۵ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، ۱۴۰۴ق.
۸۶. مغني المحتاج الي معرفة معاني الفاظ المنهاج: محمد بن احمد شربيني (م,۹۷۷ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۷۷ق.
۸۷. المغني: عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه.
۸۸. المقنعه: شيخ مفيد محمد بن محمد بن نعمان (۳۳۶-۴۱۳ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۰ق.
۸۹. من لايحضره الفقيه: محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق.)، تحقيق و تصحيح علياکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۹۰. مناسک حج: حسين وحيد خراساني، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم عليه السلام، ۱۴۲۸ق.
۹۱. مناسک حج: محشي: محمدرضا محمودي، تهران، مشعر، ۱۴۲۹ق.
۹۲. منتهي المطلب في تحقيق المذهب: حسن بن يوسف حلي (۶۴۸-۷۲۶ق.)، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، ۱۴۱۴ق.
۹۳. مهذّب الأحکام في بيان الحلال و الحرام: سبزواري، سيد عبدالأعلي، (م,۱۴۱۴ق.)، قم، مکتب آيتالله سبزواري، ۱۴۱۶.
۹۴. المهذب البارع في شرح المختصر النافع: احمد بن محمد بن فهد حلي (۷۵۷ -۸۴۱ق.)، تحقيق مجتبي عراقي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۰۷ق.
۹۵. المهذب: عبدالعزيز بن نحرير براج (م,۴۸۱ق.)، قم، نشر الاسلامي، ۱۴۰۶ق.
۹۶. مواهب الجليل: محمد بن محمد حطاب رعيني (م,۹۵۴ق.)، ضبطه و خرج آياته زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۶ق.
۹۷. المؤتلف من المختلف بين ائمة السلف: فضل بن حسن طبرسي (۴۶۸-۵۴۸ق.)، به کوشش گروهي از استادان، مشهد، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، ۱۴۱۰ق.
۹۸. موسوعة الامام الخويي: سيد ابوالقاسم موسوي خويي (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق.)، قم، انتشارات احياء آثار الخويي، ۱۴۱۸ق.
۹۹. الموطّأ: مالک بن انس (م,۱۷۹ق.)، تصحيح و تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۶ق.
۱۰۰. نهاية المحتاج: محمد بن ابي عباس شافعي (م,۱۰۰۴ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۴۱۳ق.
۱۰۱. النهاية في مجرد الفقه و الفتاوي: محمد بن حسن طوسي (۳۸۵-۴۶۰ق.)، قم، انتشارات قدس محمدي.
۱۰۲. الوافي: محمد بن شاه مرتضي فيض کاشاني (۱۰۰۶-۱۰۹۱ق.)، تحقيق ضياءالدين حسيني و کمالالدين فقيه ايماني، اصفهان، کتابخانه اميرالمؤمنين، ۱۴۰۶ق.
محمد قدیریان، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «حج/ بهداشت»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۸/۱۶.