راغب اصفهانی ذیل «بُعْثِرَ» احتمال میدهد که فعل رباعی «بُعْثِرَ»، مانند فعلهایهَلَّلَ و بَسْمَلَ که از لااله الاّالله و بسم الله الرّحمن الرّحیم ساخته شدهاند، از دو فعل ثلاثی مجهول بُعِثَ و اُثیرَ ساخته شده و به معنی زنده شدن همراه با زیر و رو گردیدن است.
"وَ أِذاالْقُبورُ بُعْثِرَتْ"؛
معانی دیگر بعث در قرآن و سایر متون از این قرار است:
۱. باز آفریدن، دوباره زنده کردن.
باعث با این معنی مترادف است با مُحیی، مُعید، حاشر، ناشر، جامع النّاس لیوم القیامه و نظایر آن، که همه بر قدرتخدادلالت دارد.
۲. زنده کردن در برزخ و پیش از روز رستاخیز.
"یا باعثُ فی البرزخ"؛
نیز این معنی را بر سایر معانی مقدم دانستهاند.
۴. گرفتن دست افتادگان و برخیزاندن آنان.
"... هو الذی یَبْعَثُ عبادَه عند السّقطه، و یَبْعَثُهم بعدَ الصَرْعة"؛
آن را در درجة دوم قرار دادهاند.
راغب اصفهانی، بعث را ذیل همین واژه فقط به معنای برانگیختن و فرستادن دانسته است.
۱۰. از خواببیدار کردن.
"وِ هو الَّذی یَتَوَفّ'یکُم بالَّیْلِ وَ یَعلَمُ م'ا جَرَحْتُم بالنّه'ار ثُمَّ یَبْعَثُکُم فیهِ لیُقْضی ' اَجَلٌ مُسَمّی"؛
اوست که در شب شما را قبضروح میکند و کردار روزتان را میداند. شما را در روز بر میانگیزاند تا موعد سرآید.
علاوه بر اینها، "بعث" به معنای نصب حکمیت برای فیصله دادن به اختلافزوجین