باقیات الصالحات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عموم کارهای
نیک در
فرهنگ قرآن و
روایات و خصوص
آثار نیک ماندگار در
فرهنگ عامه را باقیات الصالحات گویند.
این تعبیر از دو واژه «
باقیات» از مصدر «
بقاء» به معنای
جاودانگی و «
صالحات» از مصدر «
صلاح» به معنای
نیکی، ضدّ
تباهیترکیب یافته و اصطلاحی است قرآنی که به ماندگاری
پاداش کارهای نیک برای
انسان اشاره دارد.
در
قرآن دو بار به این
اصطلاح تصریح شده است: یکی در
آیه ۴۶
سوره کهفو یک بار در آیه ۷۹
سوره مریم.
افزون بر آن آیاتی که
انسان را به پیش فرستادن کارهای
نیک فرمان میدهد،
آیاتی که از رسیدن
انسان به
پاداش کارهای نیکش خبر میدهد،
آیاتی که از
حسرت گنهکاران بعد از
مرگ به سبب انجام ندادن کارهای
نیک حکایت دارد،
و آیاتی که از درخواست گنهکاران برای بازگشت به
دنیا جهت انجام کارهای نیک سخن میگوید،
همگی با
مفهوم باقیات الصالحات ارتباط دارد؛ همچنین
آیه «بَقِیَّتُ اللّهِ خَیرٌ لَکُم»
بنا به نظر برخی
مفسرانو آیه «مَن کانَ یُریدُ حَرثَ الأخِرَةِ نَزِد لَهُ فی حَرثِهِ»
بنا به
روایتی از
امیر مؤمنان(علیه السلام)
به باقیات الصالحات
تفسیر شده است.
آیه ۴۶
سوره کهفبعد از اشاره به ناپایداری نعمتهای
جهان مادی،
مال و
فرزندان را
زینت زندگی
دنیا شناسانده و انسانها را به تلاش برای دستیابی به توشه
آخرت فرا میخواند:
«اَلمالُ والبَنونَ زینَةُ الحَیوةِ الدُّنیا والبـقِیـتُ الصّــلِحـتُ خَیرٌعِندَ رَبِّکَ ثَوابـًا وخَیرٌ اَمَلا».
در این آیه
توشه آخرت همان کارهای نیک وصفشده که پاداششان ماندگار و نزد
خداوند نیکوتر بوده،
امید داشتن به آنها سزاوار است.
درجای دیگر پس از بیان سرنوشت شوم
گمراهان و
ستمگران، گام نهادن در مسیر
هدایت الهی سبب افزایش
هدایت حق شمرده شده و افزون بر اشاره به نیکوتر بودن
پاداش باقیات الصالحات نزد
خداوند از سرانجام نیکوی آنها یاد میشود: «ویَزیدُ اللّهُ الَّذینَ اهتَدَوا هُدًی والبـقیـتُ الصّــلِحـتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوابـًا وخَیرٌمَرَدّا».
مفسران عموماً وجه تسمیه باقیات الصالحات را ماندن پاداش آن برای
جهان ابدی میدانند.
بعضی با نگاه
عرفانی در اینباره گفتهاند: هر
عمل و سخنی که
انسان را به
معرفت،
محبّت و
اطاعت پروردگار باقی و
فنا ناپذیر وا دارد باقیات الصالحات است.
به بیان دیگر چون حقیقت روحانی انسان فناناپذیر است پس هر
کمال و عمل نیک ناشی از آن نیز فناناپذیر بوده، نزد
پروردگار باقی است.
بههر حال آیات قرآن صریحاً بر محفوظ ماندن همه اعمال انسان از
نیک و
بد نزد خداوند
دلالت دارد
و به خصوصِ
اعمال نیک او باقیات الصالحات گفته میشود.
ظاهر بسیاری از
آیات قرآن نیز دلالت دارد که
روز قیامت اعمال انسان اعمّ از نیک و بد در برابر وی حاضر میگردد و پاداش و
کیفر هرکس با خود عملش داده میشود
، بنابراین، اعمال نیک انسان باقیات الصالحات است.
مفسران نخستین در
تفسیر باقیات الصالحات به
استناد برخی
روایات، بیشتر بر مصادیقی چون
تسبیحات چهارگانه: «سبحانالله و الحمدلله و لا إله إلاّ الله والله أکبر»
یا به همراه «لا حول و لا قوة إلاّ بالله العلی العظیم»
سه گانه «لا اله إلاّ الله،» «استغفرالله» و «صلی الله علی محمد و آله»
، مطلق
ذکر،
شهادت به
یگانگی خدا و دوری از
شرک،
نماز شب و
تهجّد،
نمازهای یومیه،
سخن نیکو،
نیّت درست
، هر کاری که برای
خدا انجام شود: «کل ما أُرید به وجه اللّه»
،
دوستی اهل بیت(علیهم السلام)
و دختران
صالحتکیه کردهاند.
از این میان روایاتی که در آن باقیات الصالحات به
تسبیحات اربعه تفسیر شده سهم بیشتری دارد.
و ازاینرو این
تفسیر به گروه زیادی از
مفسران نسبت داده شده است.
برخی نیز برای اثبات درستی این
تفسیر با استناد به همین
روایات از عموم الباقیات الصالحات دست برداشته و کتاب مستقلّی در این زمینه تدوین کرده و سرّ
فضیلت و اهمیت این کلمات را، در برداشتن همه اسما و
صفات جلال و
جمال پروردگار دانستهاند.
در پارهای از منابع، باقیات الصالحات به عنوان اسم خاصی (عَلَم) برای تسبیحات اربعه به کار برده شده است.
شهید اول رسالهای کوتاه با عنوان الباقیاتالصالحات در
تفسیر تسبیحات اربعه نگاشته و این کلمات نورانی را دربردارنده اصول پنجگانه
توحید،
عدل،
نبوّت،
امامت و
معاد میداند و معتقد است هرکس به (حقیقت) این کلمات برسد به
ایمان کامل که همان باقیاتالصالحات است دست یافته است.
بیاضی این
رساله را با عنوان الکلمات النافعات فی شرح الباقیاتالصالحات شرح کرده است.
با این حال دلیلی بر
تخصیص عموم
آیه در دست نیست
و
روایات مورد استناد آن دسته از
مفسران نیز همگی یا در حد تأکید بر اهمیت و
پاداش بیشتر بعضی مصادیق مانند تسبیحات اربعه بوده
، یا از باب
مثال و
جری و
تطبیقاست.
به هر روی مشهور
مفسران در
تفسیر آن از موارد متنوع و متعددی نام بردهاند که نشان
اطلاق و
عمومیت معنای آن است.
آنان در تفسیر باقیات الصالحات از ایمان،
عمل صالح،
صفات پسندیده،
عباداتو در تعبیری عام همه رفتارها و حالات نیک نام بردهاند و برای
استدلال بر نظر خویش افزون بر عموم «الباقیاتالصالحات» برخی به
روایت ابن عباس نیز استشهاد جستهاند.
در این روایت از
ذکر خدا، درود بر
پیامبر(صلی الله علیه وآله) و خاندان او،
نماز،
روزه،
حجّ،
صدقه، آزادی
بردگان،
جهاد،
صله رحم و در پایانْ همه کارهای نیک به عنوان مصادیق باقیاتالصالحات یاد شده است.
گزارش اقوال متفاوت در نقلهای مختلف از ابنعباس تأییدی دیگر بر عمومیت آیه است.
صرف نظر از آنچه گذشت
اطلاق آن دسته از
آیات که
دلالت دارد هرآنچه نزد خداست ماندنی است: «ما عِندَ اللّهِ باق»؛
و عموم آیاتی که از محفوظ ماندن
پاداش ایمان و
عمل صالح در نزد
خداوند سخن میگوید: «إِنَّ الَّذین ءَامَنوا و عَمِلوا الصّلحتِ... لَهم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهم»
گواه روشنی بر عموم «الباقیات الصالحات» است.
عرفا و
اخلاقپژوهان در
تفسیر آن به
اخلاص در
عمل و
صداقت در
نیّت،
خیر خواهی برای
خلق،
علم و
آزادگی و
فضایل اخلاقی، امور ماندنی پس از
مرگو کارهای مطابق با
حکم عقلاشاره کردهاند که به رغم اختلاف در تعبیر همگی نمایانگر عمومیت آیه بوده، با
تفسیر مشهور منافاتی ندارد.
در روایتی منسوب به
امام صادق(علیه السلام)نیز باقیات الصالحات با رویکردی
اخلاقی و
عرفانی به آموزه
توحید که همانند خداوند، جاودان است
تفسیر شده است.
باقیاتالصالحات در
عرف عامه مسلمانان در معنایی محدودتر از آنچه گذشت یعنی
آثار نیک عام المنفعه (مانند ساختن مسجد، مدرسه و...) بهکار میرود.
این
اصطلاح به نوشتههای برخی
فقها و
اخلاق پژوهان نیز راه یافته است.
ابن عربی با اشاره به همین معنا در تفسیر باقیات الصالحات به روایتی از
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
استشهاد میکند که میفرماید: نامه
اعمال انسان جز در مورد خدمات مالی ماندگار،
علم و
دانش گسترده شده میان مردم که از آن بهره برده میشود و
فرزند صالح با
مرگ وی بسته میشود
افزون براین در روایاتی پرشمار، قرآنی که انسان از خود باقی بگذارد و
تلاوت شود، نهر آبی که جاری کند،
مسجد و کاروانسرایی که بسازد، نهالی که بکارد، روش نیکویی که پایهگذاری کند (سنةحسنة) و
وقف به عنوان کارهایی یاد شده است که بهرهاش پس از مرگ به انسان میرسد
ولی در هیچ یک از این
روایات از موارد یاد شده به عنوان باقیاتالصالحات یاد نشده، هر چند در عموم آن داخل است.
ویژگیها و پیامدها:
روی آوردن به باقیاتالصالحات نشان برخورداری از
توفیق و
هدایت ویژه الهی بوده:
«و یَزیدُ اللّهُ الَّذین اهتَدَوا هُدًی و البـقِیـتُ الصّـلِحـتُ...»
آنها بهترین توشه انسان برای
جهان آخرت (خیرٌ... ثوابًا) و خداوند خزانهدار آنها وصف شده است (عند ربّک) و ازاینرو انسان بدون هیچ کاستی
پاداش آنها را در
جهان دیگر مییابد.
ارزشهای
معنوی ماندگار از دیدگاه
قرآن شایسته دلبستگی و
امید (خَیرٌ أَملاً)، و فرجام نیکو (
بهشت)
است (خیرٌ مَرَدًّا)، زیرا
انسان بدون
شک به پیامدهای مثبت آنها که
رحمت و
کرامت و
ثواب الهی است در جهان دیگر خواهد رسید.
واز سوی دیگر برخی تقابل «المال و البنون» و «الباقیات الصالحات» را بدین معنا دانستهاند که تنها کارهای نیک اخروی از ویژگی خیر و فایده برخوردار است.
آنها در حالی جاودان و همیشگی و در نتیجه شایسته امید است که نعمتهای دنیا همواره رو به زوال و نابودی است
، زیرا هر چند واژه «
خیر»
اسم تفضیل است؛ ولی در این
آیه برای تفضیل به کار برده نشده است؛ نظیر آیه ۵۴
سوره اسراء: «رَبُّکُم أَعلَمُ بِکُم» و ۲۷
سوره روم: «هُوَأَهوَنُ عَلَیه»
و طرف مقابل (
مال و
فرزندان با دید مادّی) در مقایسه با باقیات الصالحات فاقد خیر و خیر بودن ویژه باقیات الصالحات است
یا آنکه با توجّه به پندار
مشرکان که مال و فرزندان را خیر میپنداشتند در آیه اسم تفضیل به کار رفته است، بنابراین معنای آیه چنین خواهد شد که باقیات الصالحات نسبت به آنچه شما آن را خیر میپندارید خیر بیشتری در پی دارد.
نقش و جایگاه ویژه این مفهوم قرآنی در
ادعیه و
مناجاتها نیز انعکاس گستردهای داشته است.
در برخی
دعاها از
خداوند به عنوان
سرپرست و نگهدارنده باقیات الصالحات (ولیّ الباقیات الصالحات) یاد شده
و
توفیق انجام دادن آنها از خداوند خواسته شده است.
دانشنامه موضوعی قرآن