برکت در قرآن و احادیث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرَکَت، در اصل به معنای
ثبات و
دوام یا
رشد و فزونی
و در
قرآن به معنای فراوانیِ همراه با
میمنت و بالندگی و افزونی خیروخوبی (در برابر
شؤم به معنای رشد و فزونی
شر).
راغب اصفهانی،
ابن فارسِ
و طبرسی
فقط
ثبوت را معنای اصلی آن میدانند و کاربرد قرآنی یا عرفی آن را در معانی دیگر به همین معنی باز میگردانند.
بدین ترتیب، مناسبت معنایی آن با مفاد
بَرَکَ الابل (
شتر به زانو نشست و در جای خود ماند)، روشن میشود. در اصطلاح موحّدون، «
برکت» به معنای پاداشی به کار رفته است که به حقوق نظامیان افزوده میشود.
در گویشهای مغربی، از این واژه، با مفهوم قیدی، معنای «به قدر کفایت» اراده میشود.
واژههای همخانواده
برکت در
قرآن به صورتهای
تبارَکَ،
بارَکَ،
بارَکْنا، بُورِکَ،
بَرَکات (جمع
برکت)،
مبارَک و
مبارکه (جمعاً ۳۲ مورد) آمده است که کلمه
تَبارَک (
تَبارک الله،
تَبارکَ اسمُ ربَّک،
تبارک الذّی) به طور
اخص برای
خدا به کار رفته است.
سایر مشتقات
برکت در
قرآن به اشخاص و امکنهای نسبت داده شده است که از لحاظ مادی یا معنوی به این معنی ناظرند:
زمین به لحاظ دربرداشتن نعمتهای گوناگون
سرزمین شام به لحاظ مواهب مادی و موقعیت خاصّ معنوی
حضرت ابراهیم و
اسحاق به لحاظ دوام و فزایندگی بخششهای الهی به ایشان
حضرت موسی و فرشتگان وحی و وادی مقدس
قرآن به لحاظ رستگار کردن انسانها
سرزمین
مکه یا
مسجدالحرام به لحاظ خیرات فراوان یا دوام
بندگی خدا در آن
حضرت عیسی به لحاظ وجود پُر فایده یا
ارشاد به سوی خیرات و یا پایداری در
ایمان آب باران به لحاظ رویاندن گیاهان و روزی رساندن به بندگان
درخت زیتون به لحاظ فواید بسیار
و
شب قدر به لحاظ ویژگیهای آن، از جمله
نزول یکباره
قرآن در آن.
برکت الهی همراه با
رحمت و
سلام شامل حال همراهان
نوح در
کشتی و
اهل بیت ابراهیم نیز بوده است
که فراء
و ابومنصور ازهری
آن را به
سعادت دایمی
تفسیر کردهاند.
در روایات،
دعا برای
برکت یافتن
پیامبر و
آل او، مانند
حضرت ابراهیم و دودمانش، بویژه در طرز
صلوات فرستادن بر
رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله وسلّم، که از خود آن حضرت نقل شده، فراوان به
چشم میخورد
که خواستار دوام مواهب معنوی و کرامتهای الهی به آل رسول است.
در احادیث،
گوسفند و
بز شیرده،
اسب،
آب،
آتش،
شیر،
گوشت،
نان (نان در میان مردم «
برکت» نام گرفته و بدان
سوگند نیز میخورند)،
عسل،
سرکه،
خانهای وسیع در مکانی مناسب و با همسایگانی خوب،
کارهایی چون
اطاعت و
ذکر خدا و خواندن
قرآن،
روزه گرفتن و خوردن سحری در
ماه رمضان،
داد و
ستد سهل و صادقانه
و
مهلت دادن برای پرداخت بها،
اطعام مساکین،
به کار بستن احکام دینی، پیوند با خویشان،
رفتار نیکو با همسایگان،
مواسات با برادران ایمانی،
شستن دستها قبل و بعد از خوردن
غذا،
صرف غذا با جمع،
نظافت بدن و
خانه،
کم کردن هزینههای ازدواج
برکت آور هستند و در مقابل، نپرداختن
زکات، ارتکاب
گناه،
دزدی و
خیانت و
شرابخواری و
فحشاء،
سماع
غنا به
افراط،
ظلم قضات،
خواب بامدادی،
بی توجهی به
نظافت خانه، مال اندوزی از راه نامشروع،
سوگند خوردن و دروغزنی در معاملات،
غافل ماندن از
ذکر خدا و
تلاوت قرآن برکت زدا شمرده میشوند.
همچنین اگر جامعهای به
تقوا روی آورد، از
برکات آسمان و زمین بهره خواهد برد.
بنابر روایات،
فقر، تنگی
معیشت،
کاهش
باران و فراوردههای زمینی از گیاهان و
معادن آثار و نشانههای
زوال برکت است.
بااینهمه
برکت را نباید تنها فراوانیِ کمّی دانست، بلکه کفایت کردن موجود، هر چند کم، نشانه آشکار
برکت است.
در داستانهای مربوط به
برکت یافتن
غذا یا
آب اندک برای گروه بسیار، بر اثر
دعا یا
اعجاز رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم وسلّم، این معنی آشکار است.
محمّدبن عبدالرحمان وصّابی (متوفی ۱۶۶) مجموعه اعمال و ادعیه مستخرج از آیات و احادیث را در
کتاب البرکه گردآورده است.
فعل برکت به
خداوند نسبت داده میشود و در روایات بسیاری از
پیامبر نقل شده است که ایشان همواره برای اشخاص، خواه فرد و خواه جمع، محصول
کشاورزی،
تجارت، مواد غذایی و بعضی مکانها از
خدا طلب برکت میکردهاند.
شماری از روایات تاریخی نشان میدهند که شخص
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم وسلّم و اشیای منسوب به ایشان
برکت آور بوده و مسلمانان، حتی پس از
رحلت آن حضرت، از
مرقد ایشان
برکت مییافتهاند.
در کتب
سیره آمده است که
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم وسلّم، در اثنای
هجرت از
مکه، قصد دوشیدن
گوسفند از
شیر رفته
امّ مَعبَد کرد و از
پستان گوسفند، به
برکت تماس دست ایشان، شیر فوران یافت.
شیعه برای
اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم نیز این
فضیلت را قایلاند و نمونههایی چند از
برکت وجود ایشان، در
حیات و
ممات، گزارش شده است.
برخی علما تبرک جستن به
مرقد پیامبر را ناروا دانستهاند، لیکن دلیل عمده بیشتر ایشان ـ بر خلاف ا
بن تیمیه و پیروانش که اینگونه اعمال را
شرک میدانند ـ حفظ
ادب است.
جواز تبرک جستن به
منبر آن حضرت نیز
مؤید همین معنی است.
با اینهمه، شواهد بیشماری از یاران
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم وسلّم یاد شده که تماس بدنی با مرقد ایشان را نیکو و سبب
برکت دانستهاند.
برکت یافتن از
اولیا و عالمان دینی در متون، بویژه تذکرههای
عرفا، فراوان نقل شده است.
محل
اقامت و
مسکن اولیا و اشیای متعلق به آنان نیز
مبارک تلقّی گردیده است.
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن حنبل، مسند احمدبن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۳) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴.
(۴) ابن ماجه، سنن ابن ماجة، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۵) ابن منظور، لسان العرب، بیروت تاریخ مقدمه ۱۳۰۰.
(۶) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۶۷.
(۷) محسن امین، کشف الارتیاب، تهران ۱۳۴۷.
(۸) محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۹) محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۰) محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۱) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیرنظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
(۱۲) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت.
(۱۳) علی بن عبدالله سمهودی، وفاء الوفا، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت.
(۱۴) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم ۱۴۰۴.
(۱۵) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت (۱۹۸۰).
(۱۶) مرتضی عسکری، معالم المدرستین، تهران ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۷) محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
(۱۸) یحیی بن زیاد فراء، معانی القرآن، ج ۲، چاپ محمدعلی نجار، چاپ افست تهران.
(۱۹) محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
(۲۰) محمد باقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۱) محمدبن عبدالرحمان وصّابی حبشی، البرکه، مصر ۱۳۵۴.
(۲۲) آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برکت»، شماره۱۰۱۳.