تدبیر منزل در فلسفه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تدبیر منزل، از
اقسام حکمت عملی در
فلسفه مشاء. موضوع آن نحوه اداره منزل و مشارکت مرد با
زن، فرزند،
بندگان و خدمتکاران برای تنظیم امور منزل است.
تدبیر از ریشه دَبَرَ در لغت به معنای نظر کردن در عاقبت و انجام امور است
و توسعاً به معنای تنظیم و اداره کردن و
مدیریت به کار میرود که در اصطلاح «
تدبیر منزل» نیز، همین معنی موردنظر است.
سابقه بحث تدبیر منزل به
یونان بازمی گردد. این تعبیر و تعابیر مترادف آن نظیر «سیاست منزل» و «
حکمت منزلی» معادلی برای اُیکونومیا (از اُیکوس به معنای خانه و نوموس به معنای قانون) در زبان یونانی است.
این اصطلاح موضوع مباحث بسیاری به زبان یونانی خصوصاً در دوره یونانی مآبی بوده و سپس از طریق ترجمه آثار یونانی به صورتهای دیگری مطرح شده است. نظیر مباحث تدبیر منزل در
احادیث منقول از
پیامبر اکرم و
ائمه شیعه علیهمالسلام و نیز
وصایای دینی که در مباحث فقهی بهطور منظم از آنها بحث شده یافت میشود.
با اینهمه، «تدبیر منزل» برخاسته از تفکر یونانی است و با اینگونه مباحث دینی تفاوت اساسی دارد.
اهمیت یافتن بحث تدبیر منزل در یونان حاصل توجه
ارسطو بدان است. ارسطو در فلسفه سیاست با تأکید بر این نکته که «هر شهری از خانوادهها فراهم میآید»،
جایگاه خاصی برای
خانواده قایل شده است. او بخش اول کتاب سیاست را به بحث تدبیر منزل اختصاص داده و آن را مشتمل بر بحث در باره نسبت شوی و
زن یا رابطه همسری، نسبت خواجه و بنده، نسبت
پدر و
فرزند، و فن به دست آوردن
مال دانسته،
اما خود در این اثر فقط به نسبت میان خواجه و بنده و فن به دست آوردن مال پرداخته است.
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس
نیز تدبیر منزل را یکی از
اقسام حکمت عملی دانسته است.
حکمای متأخر یونان، تدبیر منزل را دومین
قسم از
اقسام سه گانه
حکمت عملی، به همراه تهذیب اخلاق (
قسم اول) و
سیاست مدن (
قسم سوم)، برشمرده اند. این
تقسیم بندی، که در اساس ارسطویی است، در بحث
تقسیم بندی علوم در بسیاری از متون فلسفی متأخر یونانی و سریانی آمده و به متون اسلامی وارد شده است.
در متون متقدم اسلامی نظیر
المنطق ابن مقفع،
حدودالمنطق ابن بهریز،
و
جوامع العلوم ابن فریغون و
رسائل اخوان الصفا در
تقسیم بندی علوم تعبیر «سیاسة الخاصّه» یا «السیاسة الخاصّیه» به جای تدبیر منزل به کار میرفته است (به همراه «سیاسة العامه» به جای سیاست مدن و «سیاسة خاصة الخاصه» به جای تهذیب اخلاق) و حدوداً از نیمه دوم
قرن چهارم تعبیر «تدبیرالمنزل» در آثار فلسفی متداول شده است.
یکی از آثار یونانی در باره تدبیر منزل که به عالم
اسلام راه یافته،
رساله تدبیر منزل منسوب به ارسطوست، که گزیده آن را
ابوالفرج طیب (متوفی ۴۳۵) در ضمن کتاب الثمار الطبیّة والفلسفیة نقل کرده است. (محمدتقی دانش پژوه آن را در نشریة دانشکدة الهیات و معارف اسلامی مشهد ، سال ۱۳۵۵ ش ، ش ۲۱ به چاپ رسانیده است. ) اصل
رساله درسه کتاب تنظیم شده است. مطالب کتاب نخستین با برخی مباحث سیاست ارسطو، تدبیر منزل گزنفون و نوامیس (یا قوانین)
افلاطون قرابت دارد.
گزارش ابن طیّب گزیده همین کتاب
و صرفاً دربیان مباحث مقدماتی است و شاید به همین جهت این اثرمورد توجه نویسندگان
رسالات تدبیر منزل در عالم اسلام قرار نگرفته است.
منبع مهم برای
مسلمانان،
رساله تدبیر منزل متعلق به
بروسُن بوده است که نام او در متون اسلامی به صورتهای دیگری چون «اَبروسن»
و «برسیس»
نیز ضبط شده است. وی متفکری نوفیثاغوری، و احتمالاً متعلق به قرن دوم میلادی است به گزارش
ابن ندیم،
از او جز این اثر، اثر دیگری در
اخلاق نیز به عربی ترجمه شده است.
رساله تدبیر منزل بروسن، مطابق
تقسیم ارسطویی، چهار باب دارد:
مال،
خَدَم،
زن،
فرزند. در تدبیر مال، مقدمتاً در باره لزوم زندگی جمعی
انسان برای رفع حوایج خود و نیز احتیاج انسان به
پول (
طلا و
نقره و
مس) در
معاملات بحث شده، آنگاه وی به بیان مطالبی در باره اکتساب و حفظ و
انفاق مال پرداخته است.
در باب خَدَم و ممالیک از نیاز بدانها در کار منزل و چگونگی سلوک با آنها بحث شده است.
در تدبیر زن (المرأة)، که از او هم با عنوان قیّم و مدبّر خانه تعبیر شده، از اغراض
ازدواج، وظایف زن نسبت به شوهر و فرزند، فضایلی که سعادت زن و دیگر افراد منزل منوط بدان است، و مطالبی از این دست سخن به میان آمده است.
در باب
فرزند نیز در باره فاضلترین فرزندان و نیز در بیان
تعلیم و تأدیب فرزندان، از جمله در نحوه فراگیری علم، سخن گفتن، غذاخوردن، خوابیدن و لباس پوشیدن مطالبی بیان گردیده است.
مطالب
رساله همگی در جهت رسیدن به سعادت ارسطویی، که کاملاً دنیوی است، تنظیم یافته است. هرچند بیشتر مباحث تدبیر منزل در عالم اسلام متأثر از این
رساله بوده است،
حکمای مسلمان کوشیدهاند که به این مباحث به نوعی صورت دینی ببخشند.
ترجمه عربی
رساله بروسن از آن جهت که اصل یونانی آن از میان رفته است اهمیت خاص دارد. این
رساله از روی همین متن عربی به عبری و لاتین ترجمه شده است. نسخه منحصر به فردی از برگردان عربی آن متعلق به قرن چهارم به نام کتاب البرسیس فی تدبیرالرجل لمنزله در دارالکتب قاهره موجود است.
لوئیس شیخو آن را در
مجله المشرق در ۱۹۲۱ میلادی و
مارتین پلسنر در ۱۹۲۵ میلادی به همراه ترجمه های عبری و لاتین آن و نیز گزارشی در باره تأثیر آن در آثار اسلامی و ترجمه آلمانی آن چاپ کرده است.
علاوه بر این آثار، که بیشتر جنبه فلسفی دارند، احتمالاً بخشی از مباحث تدبیر منزل نیز از طریق متون طبی وارد عالم اسلام شده است.
در عالم اسلام،
فارابی نخستین
حکیمی است که اشاراتی به مباحث تدبیر منزل کرده است. وی در فصول منتزعه (فصول المدنی) از مدبّر منزل با عنوان «رب المنزل» یاد و او را در منزل به مدبّر مدینه، و مدینه و منزل را به بدن انسان مانند میکند.
فارابی ضمن توضیحات کلی در باره تدبیر منزل، در عبارتی موجز به نسبتهای موجود در منزل یعنی نسبت زوج و زوجه، پدر و فرزند، خواجه و بنده و صاحبِ مال و مال اشاره کرده است که بیشتر با کتاب سیاست ارسطو منطبق است تا
رساله بروسن. از آنجا که کتاب سیاست به عربی ترجمه نشده بوده، احتمالاً منبع فارابی در این خصوص گزارشهای ناقصی از این کتاب یا آثار اقتباسی از آن بوده است. از عبارات فارابی چنین برمی آید که او، به تبع ارسطو، مباحث منزل را مقدمه مباحث
سیاست تلقی میکرده؛ نکتهای که پس ازاو در عالم اسلام چندان بدان توجه نشده است. با این حال، در آثار او این مباحث بتفصیل بیان نشده و احتمالاً این نقصان ناشی از عدم دسترسی او به منابع یونانی، حتی
رساله بروسن، بوده است.
پس از فارابی،
مسکویه رازی در آثار خود به تدبیر منزل توجه کرده است. فصلی از کتاب
تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق با عنوان «تأدیب الاحداث والصبیان خاصة»،
به تصریح مؤلف، بر اساس مطالب
رساله بروسن در این باب استوار گردیده است. بعلاوه، در کتاب الهوامل والشوامل
در پاسخ یکی از پرسشهای
ابوحیان توحیدی (ش ۱۶۱) در این باره که چرا مردم از طلا و نقره در مبادلات استفاده میکنند، توضیحاتی در باره مال به پیروی از بروسن داده است. در ترتیب السعادات نیز در
تقسیم بندی علوم از تدبیر منزل یاد کرده است. با این وصف، در آثار باقیمانده از او بحث مستقلی با عنوان تدبیر منزل گشوده نشده است.
نخستین
رساله مستقلی که در عالم اسلام به موضوع تدبیر منزل اختصاص دارد
رسالة السیاسه ابن سیناست که در آن برخلاف آثار دیگر خود
از تعبیر سیاست (منزل) به جای تدبیر منزل استفاده کرده است. او در
اقسام العلوم العقلیة
به اثر بروسن در این باره اشاره میکند، اما در
رساله السیاسة مطالبی که بتوان گفت یقیناً از بروسن گرفته شده بسیار ناچیز است. پلسنر احتمال میدهد که صورت مبسوطتری از این
رساله وجود داشته است.
مطالب
رساله پس از مقدمهای در بیان اختلاف رتبه و منزلت مردم و تفاوت احوالشان که موجب بقای آنهاست و وجوب سیاست ملوک، والیان، ارباب نعم، و ارباب منازل و نیز احتیاج به منزل، شامل پنج باب است: ۱) در سیاست نفس، در کشف عیوب نفس و علاج آنها و پرداختن به فضایل که روی سخن در اینجا بیشتر با رؤسا و
حاکمان است؛ ۲) در
دخل و خرج، در باره اصناف مردم در
معیشت، انواع صناعات اهل
مروت (ذوی المروءة) و در باره
زکات،
صدقات و
نفقات؛ ۳) درسیاست «اهل»، صفات زن و چگونگی سیاست زن (با نگاهی روان شناسانه) از طریق رفتار توأم با هیبت و
کرامت و لزوم اشتغال خاطر ایشان به امور
اولاد و خدم؛ ۴) در سیاست فرزند، چگونگی
تربیت کودک و ترتیب آموختنیها از دوره پس از شیرخوارگی تا رشد کامل؛ ۵) در سیاست خدم، در حاجت به خدم، طریق اخذ و چگونگی سیاست ایشان.
برخی مباحث این
رساله آشکارا بر اساس تعالیم اسلام است؛ بحث زکات و صدقات در باب دوم
از نمونه های این مباحث است. شرایطی که در باره نیکوکاری ذکر شده است، یعنی تعجیل در آن، تصغیر (کوچک شمردن) آن، کتمان آن، مواصلت (استمرارِ) آن و اختیار موضع،
با تعالیم اهل فتوت که ابن سینا با آنها آشنا بوده است
تشابه دارد.
اختصاص باب اول این
رساله به سیاست نفس و تقدم آن بر مباحث متعارف چهارگانه تدبیر منزل، بر این نکته دلالت دارد که
ابن سینا سیاست نفس را بر سیاست منزل مقدّم میدارد. برخی حتی در اینکه تدبیر منزل نزد ابن سینا از اعتبار مستقلی برخوردار بوده باشد، تردید کردهاند.
تدبیر منزل در نظر ابن سینا، چنانکه خود در
اقسام العلوم العقلیة
می گوید، «مؤدّی به توانایی و تمکّنی است برای کسب
سعادت». به نظر محسن مهدی
این عبارت، باتوجه به متن، دلالت برآن دارد که تدبیر منزل فی نفسه مؤدّی به سعادت نیست، بلکه زمینه را برای فضایل اخلاقی که مؤدّی به سعادت دنیوی و اخروی است، فراهم میکند. بر این اساس، احتمالاً تدبیر منزل در نظر ابن سینا فرع براخلاق بوده است.
همانطور که اشاره شد، منبع ابن سینا در
رسالة السیاسه
رساله بروسن نبوده است. احتمال دارد که او در این باره به آثار طبّی نظر داشته باشد. نمونهای از آثار طبی که به این موضوع میپردازد، المعالجات البقراطیه
ابوالحسن احمد طبری متعلق به قرن چهارم هجری است. فصل پنجاهم این کتاب به بحث «سیاست» اختصاص دارد و مؤلف در آن از جمله به مباحثی از «سیاسة الخاصّه» (تدبیرمنزل) در سیاست اهل، فرزند و نزدیکان نیز
اهتمام کرده است.
این فصل کتاب در قرن هفتم به فارسی ترجمه شده است.
پس از ابن سینا، در
عالم اسلام تا مدتها بحث مستقلی در باره تدبیر منزل مطرح نشد، با اینحال، برخی از این مباحث را به صورتی مبدّل در خلال مباحث دیگر میتوان یافت.
در
احیاء علوم الدین،
غزالی در بحثی در باره تربیت (به تعبیر او: ریاضتِ) کودکان، مطالبی نظیر آنچه بروسن در باره
تربیت اولاد آورده، بیان داشته و به نحو شایستهای با تعالیم
دین اسلام درآمیخته است. البته دقیقاً معلوم نیست که غزالی در این خصوص مستقیماً از
رساله بروسن استفاده کرده یا آنکه متأثر از تهذیب الاخلاق
مسکویه بوده است.
الاشارة الی محاسن التجاره تألیف ابوالفضل
جعفر بن علی دمشقی در نیمه دوم قرن پنجم نیز در برخی از فصول مربوط به مال، از جمله «موضع الحاجة إلی المال الصامت»
و «حفظ المال»
و «ما یجب أن یُحْذَر فی انفاق المال»،
متأثر از
رساله بروسن است.
همچنین در
رساله سلوک المالک فی تدبیر الممالک
تألیف فردی ناشناخته به نام شهاب الدین احمد بن محمد بن ابی الربیع به
زبان عربی، بحثی در تدبیر منزل شامل مباحث چهارگانه آن عموماً مأخوذ از
رساله بروسن میتوان یافت. این اثر بر اساس اشارهای که در متن آن شده برای
المعتصم باللّه عباسی (حک: ۲۱۸ـ۲۲۷) نگاشته شده است،
اما به نظر نمیآید تا بدین اندازه قدیمی باشد.
بحث تدبیر منزل در این
رساله عنوان مجزایی ندارد و در
قسم دوم از «فی سیرة الانسان» آمده است.
تا جایی که میدانیم، قدیمترین اثر دایرة المعارف گونهای که به تدبیر منزل پرداخته کتاب جامع العلوم یا الستینی
فخررازی (متوفی ۶۰۶) به
زبان فارسی است. تدبیر منزل موضوع
رساله پنجاه وششم
این کتاب است که پس از
رسالات اخلاق
و سیاسات
قرار دارد. پس و پیش آمدن
رساله تدبیر منزل و
رساله سیاسات ظاهراً حاکی از بی اعتنایی فخررازی به تأثیر
تدبیر منزل در سیاست است.
مباحث
رساله غالباً تلخیص
رساله بروسن است و بندرت میتوان نکته بدیعی در آن یافت.
رساله نه اصل دارد که البته بر اساس همان فصول چهارگانه ارسطویی است.
در
قرن هفتم، چند اثر در زمینه
حکمت عملی نگاشته شده است؛ از جمله
اخلاق ناصری تألیف
خواجه نصیرالدین طوسی به زبان فارسی که مقاله دوم آن به تدبیر منزل و بیان جامع مباحث آن اختصاص یافته و خود از مفصّلترین مباحثی است که در این خصوص در عالم اسلام مطرح شده است.
این
رساله پنج فصل دارد و فصلی در مقدمات بر فصول چهارگانه تدبیر منزل افزوده شده است. در ابتدای مقاله
نویسنده برتلخیص
رساله ابن سینا تصریح میکند. مع الوصف، مباحث مقاله شباهتهای بسیاری نیز با مباحث
رساله بروسن دارد. علاوه بر اثرابن سینا، خواجه نصیر
«مواعظ و آداب» منقول از متقدمان و متأخران را نیز جزو منابع خود یاد میکند. از جمله مواعظ، ذکر اقوال
حکمای عرب در حذر کردن از پنج گروه از
زنان است
و از جمله آداب، آداب
شراب خوردن در انتهای فصل چهارم. آداب
سخن گفتن و حرکت و سکون و طعام خوردن نیز بهطور مجزا از مبحث تدبیر اولاد مطرح شده است.
مؤلف بعدها به خواهش یکی از امرا فصلی نیز در رعایت حقوق پدران و مادران به خاتمه فصل چهارم افزوده است. نویسندگان پس از او نیز در این خصوص از او تبعیت کردهاند و این بحث را به مباحث چهارگانه تدبیر منزل اضافه کردهاند و در مقابل، هیچیک آداب
شرابخواری را در مباحث خود نیاورده اند.
از دیگر آثار قرن هفتم که به تدبیر منزل پرداخته لطائف
الحکمه تألیف
سراج الدین ارموی به زبان فارسی است. مؤلف در این کتاب
حکمت عملی را به سه بخش
حکمت بدنی و منزلی و مدنی
تقسیم کرده و به هر یک فصلی اختصاص داده است. فصل
حکمت منزلی صرفاً شامل بحث درباره
تربیت فرزند، و مطابق سنّت اسلامی است.
قطب الدین شیرازی در بخش
حکمت عملی در درّة التّاج از
تقسیم بندی ارموی پیروی کرده و از تدبیر منزل باعنوان
حکمت یا سیاست منزلی یاد کرده است. مباحث «سیاست منزلی»
به شش باب
تقسیم شده است:
والدین، ازواج، اولاد، إخْوَة،
اقارب و
عبید. چنانکه پیداست، مطالب این فصل فاقد بحث مال است. نویسنده درطرح خود از سنّت یونانی پیروی نکرده بلکه مطالب خود را بر اساس حکایات و
روایات دینی بیان نموده است. بحث اولاد در این اثر، از
رساله لطائف
الحکمه با اندک تصرفی نقل شده است. قطب الدین، علاوه بر این،
قسمتی از فصول منتزعه
فارابی مشتمل بر بحث تدبیر منزل را نیز ترجمه کرده و در اثر خود گنجانیده است.
شهرزوری نیز در کتاب دایرة المعارف گونه الشجرة الالهیه به زبان عربی
رساله سوم را به
حکمت عملی اختصاص داده است. عنوان این
رساله «در اخلاق و تدابیر و سیاسات» است،
و بر اساس عنوان
رساله میتوان احتمال داد که مؤلف به موضوع تدبیر منزل نیز پرداخته است.
در قرن هشتم،
عضدالدین ایجی در یکی از آثار خود به زبان عربی با عنوان
الرسالة الشاهیة فی الاخلاق که در
حکمت عملی است، فصلی را به سیاست منزل اختصاص داده است.
محمد بن محمود شمس الدین آملی نیز در نفائس الفنون تدبیر منزل را یکی از فنون برشمرده و مطالبی غالباً برگرفته از اخلاق ناصری در باره آن بیان کرده است، با این تفاوت که او آداب شرابخواری را در مقاله خود نیاورده و در مقابل فصلی نیز «در تدبیر اِخْوان و اقارب» به مباحث تدبیر منزل افزوده که در آن به شیوه کاملاً متمایزی از دیگر فصول به نقل احادیث
ائمه معصومین علیهمالسلام پرداخته است.
در قرن نهم، در کتاب انیس الناس ــ که در عصر
ابراهیم میرزا تألیف شده است ــ مطالبی در این موضوع میتوان یافت. طرح کلی این اثر برگرفته از
قابوس نامه است، اما برخی مطالب آن برگرفته از مقاله تدبیر منزل اخلاق ناصری است.
جلال الدین دوانی نیز در اثر معروف خود،
لوامع الاشراق معروف به
اخلاق جلالی، به پیروی از خواجه نصیر، مقالi دوم (یا به تعبیر خود او «لامع» دوم) را به تدبیر منزل اختصاص داده است.
مباحث این مقاله همچون دو مقاله دیگر عموماً برگرفته از اخلاق ناصری است، گرچه نویسنده کوشیده است که این مباحث را بیش از پیش با موازین اسلامی پیوند دهد و بدین جهت از روایات و احادیث
پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بیشتر
استشهاد میکند.
در اوایل قرن دهم،
غیاث الدین منصور دشتکی رساله مستقلی را به تدبیر منزل اختصاص داده است.
در
رساله الحکمة العملیّة او به زبان عربی نیز فصلی در تدبیر منزل و شامل مباحث چهارگانه آن میتوان یافت.
غیاث الدین در این اثر مطالب اخلاق ناصری را تلخیص کرده و اندک نکاتی بدان افزوده است. وی، برخلاف خواجه نصیر و آملی و دوانی، به
حقوق پدران ومادران نپرداخته است.
از اواخر قرن دهم، در حالی که رفته رفته در حوزه های درسی
ایران کمتر به موضوعات
حکمت عملی و از جمله تدبیر منزل توجه میشد، در دیگر
سرزمینهای اسلامی این موضوعات نشر یافت.
قنالی زاده علی افندی در ۹۷۱ تا ۹۷۳ نخستین اثر در
حکمت عملی را به
ترکی باعنوان اخلاق علایی نوشت، که مطالب آن عموماً برگرفته از آثار فارسی، از جمله اخلاق ناصری و اخلاق جلالی، است.
بدین ترتیب، از طریق برخی آثار تألیفی و نیز ضمن ترجمه آثار اخلاقی به زبان ترکی از جمله ترجمه
الرسالة الشاهیة،
این مباحث در میان ترک زبانان مطرح شد. از سوی دیگر، اخلاق جلالی در شبه قاره هند چندین بار به زبان اردو ترجمه شد.
در قرن یازدهم نیز
محسن فانی کشمیری، یکی از
مسلمانان شبه قاره، کتابی به زبان فارسی در اخلاق باعنوان اخلاق عالم آرا (اخلاق محسنی) با طرحی مشابه اخلاق ناصری و اخلاق جلالی نوشته که مشتمل بر مباحث تدبیر منزل است.
در ایران در دوره های اخیر، کمتر به موضوع تدبیرمنزل توجه کردهاند؛ چنان که
ملا مهدی نراقی به گفته خودش
به تدبیر منزل و سیاست مدن نپرداخته است.
(۱) ابن ابی الربیع، سلوک المالک فی تدبیر الممالک، چاپ عارف احمد عبدالغنی، دمشق ۱۹۹۶.
(۲) ابن بهریز، حدود المنطق، در ابن مقفع، المنطق، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۵۷ش.
(۳) ابن سینا، تسع رسایل فی
الحکمة و الطبیعیات، شارح: مصطفی نورانی،
رساله ۵: فی
اقسام العلوم العقلیة، قم ۱۳۷۰ش.
(۴) ابن سینا، دانش نامة علائی، چاپ احمد خراسانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۵) ابن سینا، رسائل،
رسالة ۱۹: العشق، چاپ افست قم ۱۴۰۰.
(۶) ابن سینا، السیاسة، در مجموع فی السیاسة، چاپ فؤاد عبدالمنعم احمد، اسکندریه ۱۴۰۲.
(۷) ابن سینا، الشفاء، المنطق، ج ۱: المدخل، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره ۱۳۷۱/۱۹۵۲، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۸) ایرانیکا.
(۹) ابن مقفع، المنطق، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۰) علی بن محمد ابوحیان توحیدی و احمد بن علی مسکویه، الهوامل و الشوامل، چاپ احمدامین و احمدصقر، قاهره ۱۳۷۰/ ۱۹۵۱.
(۱۱) اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، قم ۱۴۰۵.
(۱۲) ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
(۱۳) اسماعیل حقی اوزون چارشیلی، تاریخ عثمانی، ترجمه وهاب ولی، ج ۲، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۴) بروسن، کتاب تدبیرالمنزل، چاپ لویس شیخو، در المشرق، سال ۱۹، ش ۳ (۱۹۲۱).
(۱۵) رضا پورجوادی، «
رسالة تدبیر منزل در جامع العلوم فخررازی»، معارف، دوره ۱۷، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۹).
(۱۶) حسین خدیوجم، «(در باره) کتاب جوامع العلوم»، در نامه مینوی، زیرنظر حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش.
(۱۷) محمد بن احمد خوارزمی، ترجمه مفاتیح العلوم، از حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۸) محمدتقی دانش پژوه، «فن تدبیر منزل یا هنرکت خدایی و خانه داری»، نشریه دانشکدة الهیات و معارف اسلامی مشهد، ش ۲۱، زمستان ۱۳۵۵ش.
(۱۹) محمدتقی دانش پژوه، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۱، تهران ۱۳۴۸ش.
(۲۰) منصوربن محمد دشتکی،
الحکمة العملیّة، چاپ عبداللّه نورانی، در مقالات و بررسیها، دفتر ۵۷ـ ۵۸ (بهار۱۳۷۴).
(۲۱) جعفر بن علی دمشقی، الاشارة الی محاسن التجارة، چاپ فهیمی سعد، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۲۲) محمد بن اسعد دوانی، لوامع الاشراق، معروف به اخلاق جلالی، لکهنو ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
(۲۳) جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیّة، بیروت ۱۹۸۳.
(۲۴) محمود بن ابی بکر سراج الدین ارموی، لطائف
الحکمة، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۵۱ش.
(۲۵) حسن بن ابراهیم سلماسی،
الرسالة السیاسیة، چاپ محمدتقی دانش پژوه، در فرهنگ ایران زمین، ج ۲۵ (دی ۱۳۶۱).
(۲۶) شجاع، انیس الناس، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۶ش.
(۲۷) محمد بن محمودشمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
(۲۸) حسین ضیائی، «معرفی و بررسی نسخه خطی شجرة الهیّه اثر فلسفی شمس الدین محمد شهرزوری»، مجله ایران شناسی، سال ۲، ش ۱ (بهار ۱۳۶۹).
(۲۹) محمد بن محمد غزالی، احیاءعلوم الدین، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۳۰) محمد بن محمد فارابی، فصول منتزعة، چاپ فوزی متری نجّار، بیروت ۱۴۰۵.
(۳۱) محسن بن حسن فانی کشمیری، اخلاق عالم آرا، یا، اخلاق محسنی، چاپ خ جاویدی، اسلام آباد۱۳۶۱ش.
(۳۲) محمد بن عمر فخررازی، جامع العلوم، یا، حدایق الانوار فی حقایق الاسرار، معروف به کتاب ستینی، چاپ محمدحسین تسبیحی، تهران ۱۳۴۶ش.
(۳۳) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۳۴) شارل ـ هانری دوفوشه کور، اخلاقیات: مفاهیم اخلاقی در ادبیات فارسی از سده سوم تا سده هفتم هجری، ترجمه محمدعلی امیرمعزی و عبدالمحمد روح بخشان، تهران ۱۳۷۷ش.
(۳۵) محمود بن مسعود قطب الدین شیرازی، درّة التّاج: بخش
حکمت عملی و سیر و سلوک، چاپ ماهدخت بانوهمایی، تهران ۱۳۶۹ش.
(۳۶) مجلسی، بحار الانوار.
(۳۷) احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الاخلاق وتطهیرالاعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸)، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۳۸) احمد بن محمد مسکویه، کتاب ترتیب السعادات، در محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، چاپ سنگی قم ۱۳۱۴.
(۳۹) مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السّعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۴۰) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۹ش.
(۴۱) شهریار نقوی، «جلوه هائی از فرهنگ اسلامی ایران در شبه قاره هند و پاکستان»، در مقالات و بررسیها، دفتر۲ (تابستان ۱۳۴۹).
(۴۲) ارسطو، اخلاق نیکوماخوس.
(۴۳) د اسلام، چاپ دوم.
(۴۴) د اسلام، چاپ اول.
(۴۵) فرهنگ قرن بیستم چمبرز.
(۴۶) ابن ندیم، الفهرست.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تدبیر منزل»، شماره۳۳۸۱.