دیوان امام خمینی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«دیوان امام، مجموعه اشعار امام خمینی سلاماللهعلیهم»، از
آثار ممتاز ادبی- عرفانی، به
زبان فارسی و در موضوع
عشق به معشوق حقیقی؛ یعنی حضرت
حق تبارک و تعالی و دیگر موضوعات عرفانی و اخلاقی است که در زمانها و مکانهای مختلف قبل و بعد از
انقلاب اسلامی ، سروده شده است.
این کتاب سه بخش دارد:
۱. مقدمات (شامل دیباچه ناشر و مقدمه خانم طباطبایی)؛
۲. متن اصلی (شامل ۱۴۹ غزل، ۱۱۷ رباعی، ۳ قصیده، ۲ مسمط، ۱ ترجیع بند و ۲۱ مورد از قطعات و ابیات متفرقه)؛
اشعار مزبور، در کلیه قالبها و حتی اشعار پراکنده، به ترتیب حروف «روی» (آخرین حرف اصلی قافیه)، از الف تا یاء مرتب شده است.
۳. ضمیمهها (شامل شرح مختصر اصطلاحات، فهرست
اعلام و شناسنامه سرودهها).
در آغاز کتاب، دیباچهای از ناشر و بعد مقدمهای از خانم
فاطمه طباطبایی ،
عروس امام خمینی و همسر مرحوم حجة الاسلام
سید احمد خمینی ، آمده است.
الف)
دیباچه ، اشارهای است به منزلت عرفانی و ادبی امام خمینی و شیوه ایشان و تاثیر پیشینیان بر آن جناب و تاثیر آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، در باره سبک شناسی اشعار امام خمینی بیان کرده که: «چنان که میدانیم صاحب نظران و محققان از اهل
ادب ، طبق ضوابط و معیارهایی، شعر پارسی را به ادوار چهارگانه؛ یعنی دورههای سبک خراسانی و عراقی و هندی و عصر بازگشت منقسم ساختهاند. هرچند، این مرزبندی به قطعیت اصول ریاضی نیست، اما دارای مشخصاتی است که به طور کلی شیوه و سبک
آثار را معین میکند. با همین معیارها میتوان گفت
شعر امام از نظر شیوه، همان سبک عراقی است و آن بزرگ به همان سیاق سخن گفته و به
تتبع و پیروی سخنوران سبک عراقی پرداخته است.
ب) مقدمه خانم طباطبایی: سرکار خانم فاطمه طباطبایی، در پیدایش بخشی از اشعار این دیوان، نقشی داشته و امام خمینی بعضی از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخی از سروده هایش از روی
محبت و
صمیمیت با اشاره به نام کوچک او، به صورت مخفف، فاطی آورده است، مانند رباعی «فلسفه:»
«فاطی» که فنون
فلسفه میخواند از فلسفه فاء و لام و سین میداند
امید من آن است که با نور خدا خود را ز
حجاب فلسفه برهاند.
و رباعی «حذر:»
«فاطی»! به سوی دوست سفر باید کرد از خویشتن خویش گذر باید کرد
هر معرفتی که بوی هستی تو داد دیوی است به ره، از آن حذر باید کرد.
و رباعی «اسیر نفس:»
«فاطی»! اگر از طارم اعلی گذری از خاک گذشته از ثریا گذری
هیهات که تا اسیر دیو نفسی از راه «دنی» سوی «تدلی» گذری.
در این مقدمه کوتاه، خانم طباطبایی نقش خود را توضیح داده است.
به طور کلی در اشعار امام خمینی، از نظر هنرهای شعری و بلاغی، صنعتهای ادبی گوناگونی، مانند «ارداف»، «
استثناء »، «
استدراک »، «
استعاره »، «
اشتقاق »، «
التفات »، «
انسجام »، «
ایجاز »، «
ایهام »، «
تشبیه »، «
تضاد » (
مطابقه )، «
تکرار » (تکریر)، «
تلمیح »، «
توزیع »، «
توشیح »، «جناس تام»، «جناس شبه اشتقاق» (اقتضاب)، «جناس لاحق»، «جناس مذیل»، «جناس مضارع»، «جناس مطرف»، «جناس وسط»، «حسن مطلع»، «حسن مقطع»، «حل و درج»، «رد القافیة»، «رد المطلع»، «سیاقة الاعداد»، «
مبالغه »، «مجاز و مراعات النظیر» به کار رفته و به خوبی قابل مشاهده است.
به طور مثال، در دیوان امام خمینی رحمةاللهعلیه حدود یک صد بار در ابیات مختلف، از تلمیحات اسلامی و ایرانی استفاده شده است.
اشعار امام خمینی، سرشار از نکتهها و اصطلاحات عاشقانه و عرفانی است. او با بهره گیری وسیع از اصطلاحات عرفانی در دورانی که این اصطلاحات از سوی برخی متشرعین مورد هجمه و در
معرض تهمت بود، جانی تازه به
عرفان بخشید و موجب تبرئه و احیای عرفای راستین گردید و از سوی دیگر به جهت شخصیت الهی و قابل ستایش خود و روی آوردن به عرفان حماسی، پویا و حرکت آفرین که به پیروزی و هدایت مقتدرانه انقلاب اسلامی در
جهان منجر شد، عرفان اسلامی را از کنج انزوا و جنبه شخصی و درونی صرف، بیرون آورد و آن را با مفاهیم متعالی خود در سطح جامعه عمومیت داد که
آثار و برکات این اندیشه بزرگ، نه تنها در
ایران ، بلکه در میان
مسلمانان مبارز کشورهای دیگر به وضوح جلوه گر است.
شعر امام خمینی، بازتاب احساسات، عواطف و افکار او و متعلق به لحظات خلوت و
انس با خداست. در آیینه شعر امام، صفای درونی عرفای راستین، آرامش قلبی مؤمنین و
امید به آیندهای عاری از
ظلم و بی عدالتی را میتوان حس کرد.
از نظر سبک شناسی ادبی، میزان بهره گیری از واژگانی که القای حالت
نشاط و
امید میکنند در شعر
امام بسیار زیاد است؛ برخلاف خیلی از شاعران دیگر که فضای شعر و افکار آنها مشحون از پوچ گرایی،
یاس و بدبینی و سرخوردگی در زندگی است.
جالب و گفتنی است که در موارد اندکی که فضای نومیدی در اشعار امام ایجاد شده، ایشان به نحوی امیدسازی کرده، مانند
غزل «رازگشایی» که قدری یاس آلود است، لذا امام خمینی در
تاریخ ۲۵
بهمن ۱۳۶۵، حاشیهای کوتاه به نثر بر آن نوشته و به این صورت آن را جبران و تصحیح و تصریح کرده است که: «بس کن که در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهای پوچ، بویی از حق نیست... ولی از
رحمت خداوند متعال مایوس مباش که آن، سر حلقه همه خطاها است».
بی تردید این شادابی معنوی و خوش بینی و امید به زندگی، از باورهای عمیق دینی و دریافتها و جاذبههای عالی عرفانی ایشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوان گرا، حرکت آفرین، تاثیرگذار و دارای روحیه حماسی است که حاکی از
روح لطیف و بلند او و
ایمان و
یقین به وعدههای الهی است.
بیشترین قالب شعری مورد استفاده امام،
غزل است که در آنها از نظر سبک شناسی، اغلب، از غزلهای
حافظ شیرازی تاثیر پذیرفته است.
مهمترین موضوع مطرح شده در غزلهای امام، مباحث عرفانی و بیان
عشق به معشوق و معبود حقیقی است؛ با این تفاوت که
عرفان امام رحمةاللهعلیه ، عرفانی حماسی، پویا و حرکت آفرین است، نه تصوف راکد خزیده در کنج
خانقاه و بریده از مردم. او در غزلیاتش طبق
سنت غزل سرایان
عارف ، در حد وسیعی از اصطلاحات عرفانی بهره جسته است؛ اصطلاحاتی چون:
عشق ، عاشق، معشوق، ساقی، میخانه،
ساغر ، باده،
مست ،
زلف ،
خال ، رخ،
لب ، خرابات، میکده، دیر مغان،
بت ،
بت خانه ، رند، پیر خرابات و دهها مورد دیگر.
روی آوردن امام رحمةاللهعلیه به وادی شعر، آن هم قالب غزل که در آن مسائل عاشقانه مطرح میشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانی خاص، یکی از ویژگیهای اوست که خدمتی بسیار بزرگ به
عرفان عاشقانه و عاملی برای تبرئه و احیای عرفان راستین به حساب میآید که از سوی ظاهربینان مورد
تکفیر و
تحقیر قرار میگرفت.
او عقیده دارد جمال یار، بی پرده ظاهر است، پس عیب از ماست که نمیبینیم:
عیب از ماست اگر دوست ز ما مستور است دیده بگشای که بینی همه
عالم طور است.
هر کجا پا بنهی حسن وی آنجا پیداست هر کجا سر بنهی
سجده گه آن زیباست.
و معشوق، چنان دل رباست که عاشق در راه وصالش هر سختی را به جان میخرد، بلکه سر بر چوبه دار تسلیم میکند:
من به خال لبتای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم همچو منصور خریدار سر دار شدم.
و عشق نیز نعمتی الهی است:
آنکه دامن میزند بر
آتش جانم حبیب است آنکه روزافزون نماید درد من آن خود
طبیب است
آنچه روح افزاست جام باده از دست نگار است نی مدرس، نی مربی، نی حکیم و نی
خطیب است
سر عشقم، رمز دردم، در خم گیسوی یار است کی به جمع حلقه صوفی و اصحاب صلیب است؟
رباعیات حضرت امام رحمةاللهعلیه نیز- جز چند مورد معدود- در خدمت
تبیین مباحث عرفانی است که در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب یار و برشمردن موانع راه سلوک، از فراق معشوق شکوه و آرزوی وصال او را میکند:
از هستی خویشتن رها باید شد از دیو خودی خود جدا باید شد
آن کس که به شیطان درون سرگرم است کی راهی راه
انبیا خواهد شد.
ای مرغ چمن از این
قفس بیرون شو فردوس تو را میطلبد مفتون شو
طاووسی و از دیار یار آمدهای یادآور روی دوست شو
مجنون شو.
ای دیده نگر رخش به هر بام و دریای
گوش صداش بشنو از هر گذری
ای عشق بیاب یار را در همه جاای
عقل ببند دیده بی خبری.
تا کوس انا الحق بزنی خودخواهی در سر هویتش تو ناآگاهی
بردار
حجاب خویشتن از سر راه با بودن آن هنوز اندر راهی
دیوان امام خمینی رحمةاللهعلیه دارای سه
قصیده زیبا و هنرمندانه است. ایشان اولین قصیده را به نام «مدیحه نورین نیرین»، در مدح
حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیهم ، دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و
حضرت فاطمه معصومه علیهالسّلام
دختر امام موسی بن جعفر علیهالسّلام سروده است. ایشان در این قصیده از اصطلاحات فلسفی، مثل:
واجب ،
ممکن ،
ازلیت ،
ابدیت ،
عرض ،
جوهر ،
نفس ،
موجود ،
معدوم ، کون و مکان، ممکنات،
باطل ،
علت ، هستی و... و صنایع ادبی
تضاد و مراعات نظیر، فراوان، بهره جسته است.
دو قصیده دیگر امام رحمةاللهعلیه به نامهای «قصیده بهاریه انتظار» و «در
مدح ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف»، در
ستایش حضرت مهدی موعود سلاماللهعلیهم است که در آن ضمن توصیف طبیعت زیبای بهاری، به پارهای از اصطلاحات
موسیقی کهن ایرانی اشاره کرده است.
مسمط اول (در توصیف بهاران)، مدح حضرت مهدی موعود عجّلاللهفرجهالشریف و نایبش، آیة الله حاج
شیخ عبد الکریم حائری یزدی و مسمط دوم (حدیث دل)، عاشقانه و پر از سوز و گداز عارفانه، در غم فراق از معشوق و عشق به حضرت حق تعالی است. امام خمینی، در مسمط دوم با اشاره به
آیه انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوما جهولا.
امانت مذکور را عبارت از
عشق به حضرت حق دانسته است.
در ترجیع بند ۴۹ بیتی «نقطه عطف» که سروده اواخر عمر مبارک امام خمینی (بهمن ۱۳۶۷ ش) است، این بیت:
ای نقطه عطف راز هستی برگیر ز دوست جام مستی
هفت بار تکرار شده است. این ترجیع بند، سرشار از شور و نشاط عرفانی است و در آن، اشتیاق به «لقاء الله» و «فناء فی الله» و ابراز دوستی به
حضرت مهدی موعود عجّلاللهفرجهالشریف و سوز و گداز از فراق آن ولی الله و صاحب مقام خاتمیت ولایت، به صورتی لطیف و گرم و گیرا مطرح شده است.
در این اشعار نیز گرایش عرفانی امام خمینی
آشکار است و به طور مثال در غزل کوتاه «باده:»
ماه رمضان شد میو میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به
وقت سحر افتاد.
به «عشق به معشوق راستین» و ارزش فوق العاده مناجات با حضرت
حق ، اشاراتی شده است.
در پایان کتاب، سه افزوده از سوی ناشر آمده است: شرح مختصر اصطلاحات، فهرست اعلام و شناسنامه سرودهها.
شرح مختصر اصطلاحات: در این قسمت، اصطلاحات عرفانی و ادبی به ترتیب الفبایی منظم و به اختصار معنا و شرح شده، ولی مستند به منابع نشده است.
فهرست اعلام: در این فهرست،
اعلام اشخاص و کتب و مکانها و... به ترتیب الفبایی ذکر شده است.
شناسنامه سرودهها: برای یکایک اشعار، بعد از ذکر عنوان و بیت اول، به ترتیب، وزن شعری، نوع شعر (غزل، رباعی و...) ، تعداد ابیات، سبک شعری، تاریخ سرایش شعر، قافیه، ردیف و هنرهای شعری و بلاغی به کاررفته در آن، بیان شده است.
تاریخ سرودن برخی از اشعار، به طور کامل و دقیق معلوم است، مانند رباعی «بیدار شو» که در
اردیبهشت ۱۳۶۳ سروده شده است.
۱. نسبت همه اشعار موجود در این دیوان، به امام خمینی، قطعی است، زیرا از همه شعرها نسخهای دست نویس به خط مبارک ایشان موجود است، به جز دو مورد:
الف) قصیده «در مدح ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف ».
هرچند
انتساب این قصیده به امام خمینی قطعی نیست، ولی مجموعه قراین و تحقیقات، صحت این نسبت را تایید میکند.
منظور از «انگلیسی»، در شکوائیه بیت ۳۵:
تا به کی بر ما روا باشد جفای انگلیسی آن که در ظلم و ستم فرد است و او را نیست ثانی
رضاخان پهلوی است.
ب) دو بیت آغازین
شعر «بشارت باد».
این دو بیت، منسوب به امام است و نسخهای دست نویس به خط ایشان از این شعر، موجود نیست.
۲. هرچند تخلص شعری امام خمینی، «هندی» بوده، ولی چندان تقیدی به ذکر آن در شعرها نداشته و به همین
علت ، این
تخلص ، نه در همه اشعار، بلکه فقط دوازده بار در غزلهای «سخن دل»،
«حسرت روی»،
«اخگر غم»،
«صبح امید»،
«خضر راه»،
«عروس صبح»،
«پیر مغان»،
«آیینه جان»،
«شب وصل»،
مسمط «در توصیف بهاران»،
قصیده «در مدح نورین نیرین»
و قطعه «آب زندگانی»
ذکر شده است.
۱. امام خمینی در چند مورد از
حسین بن منصور حلاج ، صوفی مشهور و صاحب شطح «انا الحق» نام برده و از جمله در غزل «چشم بیمار»، گویی او را
عارف و عاشق واقعی شمرده و چنین سروده:
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم همچو منصور خریدار سر دار شدم.
و در رباعی «لاف انا الحق»، منتقدانه وی را وابسته به خود و نارسته از
دنیا دانسته و چنین گفته:
تا منصوری لاف انا الحق بزنی نادیده جمال دوست غوغا فکنی
دک کن جبل خودی خود چون موسی تا جلوه کند جمال او بی ارنی.
و در رباعی «خودبین» نیز به او و همانندانش اشاره انتقادی شدیدی کرده و با نقدی آتشین، این گونه سروده:
گر نیست شوی کوس انا الحق نزنی با دعوی پوچ خود معلق نزنی
تا خودبینی تو مشرکی بیش نهای بی خود بشوی که لاف مطلق نزنی.
البته با این همه، برای شناسایی نظر نهایی امام خمینی در باره حلاج و شطحیاتش، نیازمند پژوهش اجتهادی و مراجعه به مجموعه آثار ایشان هستیم.
۲. امام خمینی در غزل «مکتب عشق» از «
الفتوحات المکیة » ابن عربی و «
مصباح الانس » فناری، این گونه یاد کرده است:
از «فتوحاتم» نشد فتحی و از «مصباح»، نوری هرچه خواهم در درون جامه آن دل
فریب است.
البته این یادکرد را لزوما نمیتوان به معنای نظر نهایی امام خمینی تلقی کرد و برای دست یابی به نظر جامع ایشان لازم است که سایر
آثار ، مانند «
تعلیقات علی فصوص الحکم و مصباح الانس » و «
مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة » نیز مورد بررسی قرار گیرد.
۳. از آنجا که تجلی، در
عرفان ، جایگاه والایی دارد و عارفان، خلقت
جهان را ناشی از تجلی ذات
حق میدانند، این موضوع در دیوان امام رحمةاللهعلیه نیز بازتاب چشم گیری دارد. حضرت امام، در جای جای اشعارشان با اشاره به داستان تجلی حق بر کوه طور، از آن دریافتی رمزی و عرفانی دارند. ایشان
قلب سالک را رمزی از
کوه طور میدانند و معتقدند: «تا
نور حق بر دل سالک جلوه گر نشود و هستی او را فانی نسازد، به وصال یار نخواهد رسید».
هم چنین با
تعریض به فلاسفه میگویند: «غمزه یار و تجلی معشوق بر دل سالک، او را موسی وار از خود، بی خود میسازد و تمام دردها را درمان میکند». در نظر ایشان، جمال یار در همه جا جلوه گر است و اگر از دید ما مستور است، عیب در خود ماست که
چشم حق بین نداریم:
عیب از ماست اگر دوست ز ما مستور است دیده بگشای که بینی همه
عالم طور است.
از آنجا که «شناسنامه اشعار»، جنبه تحقیقی و کاربردهای ادبی خاص دارد و به دلیل پرداختن به نکات تخصصی و صنایع ادبی به کاررفته در اشعار امام، حجم قابل توجهی (حدود صد صفحه) را به خود اختصاص داده است، دیوان امام به دو صورت و با دو کیفیت متفاوت چاپ شده است.
۱. دیوان امام، مجموعه اشعار امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهل و دوم، ۱۳۸۳ ش؛
۲. فرهنگ دیوان اشعار امام خمینی، واحد ادبیات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران ۱۳۷۲ ش؛
۳. مقاله «سیری در دیوان اشعار امام خمینی رحمةاللهعلیه»، دکتر محمد مهدی پور، در نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، بهار ۱۳۷۹؛
۴. مقاله «بررسی دیوان اشعار امام خمینی و تحلیل تلمیحات آن»، ابو الفضل حبیبی، در نشریه کتاب ماه ادبیات، خرداد؛
۵. مقاله «آیه تجلی در دیوان امام خمینی رحمةاللهعلیه»، دکتر محمد بهنام فر، در فصل نامه صحیفه مبین، سال ۱۳۷۸ ش.
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.