آثار شرعی آمیزش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای
آمیزش آثار شرعی بار شده است، به برخی از آنها در زیر اشاره شده است.
«لاتَقرَبُوا الصَّلوةَ... أو لـمَستُم النِّساءَ فَلَم تَجِدُوا ماءً فَتیمَّموا صَعیداً طَیِّباً _ و در حال
جنابت وارد
نماز نشوید... و اگر با زنان آمیزش کرده و
آب نیافتهاید، بر خاکی پاک
تیمم کنید.»
بنا بر این که «صلاة» در آیه پیشگفته به معنای
مکان نماز (
مسجد ) باشد، این مطلب استفاده میشود.
آمیزش ،
روزه را باطل میکند، بدین سبب برای روزهدار ممنوع شده است.
قرآن میگوید: «أُحِلَّ لَکم لَیلةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إلی نِسائِکم... فَالـن بشِروهُنَّ... حَتّی یَتبیَّن لَکُمُ الخَیطُ الأبیَضُ مِنَالخَیطِ الأسوَدِ».
برخی گفتهاند: این آیه به آمیزش در
ماه رمضان ناظر است که پیش از نزول آن،
حرام بوده است.
با فرود آمدن این آیه، فقط
مباشرت در
شب حلال شد و در روزهای ماه رمضان بر
حرمت خود باقی است. بنابر غایت بودن جمله «حتّی یَتبَیّن» برای «بشِروهُنَّ»
حرمت آمیزش پس از
طلوع فجر و بطلان روزه نیز استفاده میشود.
آمیزش در شب و
روز در حال
اعتکاف ، حرام و از مبطلات آن است
: «... وَ لاتُبشِرُوهُنَّ وَ أنتُم عـکِفُون فیالمَسجِد _ در حالیکه در مساجد
معتکف هستید، با زنان در نیامیزید.»
پس از
آمیزش ، زن مالک همه
مهر میشود و اگر مهر به وی پرداخت شده باشد، مرد حق پس گرفتن آن را ندارد
: «وَ إن أردتُم استِبدالَ زَوج مَکان زَوج و ءاتیتُم إحدهُنَّ قِنطارًا فَلا تَأخُذوا مِنهُ شَیئًا... • وَکَیفَ تَأخُذونَه وَ قد أفضی بَعضُکم إلی بَعض _ اگر خواستید همسری (دیگر) به جای
همسر (پیشین خود) ستانید و به یکی از آنان مال فراوانی دادهاید، چیزی از آن را پس مگیرید... و چگونه آن (مهر) را میستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفتهاید؟»
در حالی که اگر مرد همسرش را پیش از آمیزش
طلاق دهد، در صورت تعیین مهر در
عقد ، فقط باید نصف آن را بپردازد: «وَ إن طَلَّقتمُوهنَّ مِن قَبلِ أن تَمَسُّوهُنَّ وَ قد فَرضتُم لَهُنَّ فَریضَةً فَنِصفُ ما فَرضتُم.»
در طلاق، نگه داشتن عِدّه بر زنی که شوهر با او آمیزش نکرده،
واجب نیست
امّا در صورت آمیزش، رعایت عِدّه بر
زن واجب است: «والمُطَلَّقـتُ یَتربَّصنَ بِأنفُسِهِنَّ ثَلثَةَ قُرُوء _ زنان طلاق داده شده، باید مدّت سه پاکی انتظار بکشند.»
مراد از «المطلّقت»، زنان غیر یائسه و غیربارداری است که شوهر با آنان
آمیزش کرده است.
در روایاتی از
اهلبیت علیهمالسلام آمده است: إذا التقی الختانان وجب المهر و العدّة _ هرگاه دو ختنهگاه به هم برسند، مهر و عِدّه واجب میشود.
ایلاء ، سوگند مرد بر ترک آمیزش با همسر خویش بیش از چهار
ماه است
که بر چنین سوگندی تا چهار ماه میتواند باقی بماند و اگر در این میان با
همسر خود آمیزش کند،
خدا آمرزنده و مهربان است: «لِلَّذین یُؤلونَ من نسائِهم تربُّصُ أربعةِ أشهُر فَإن فَاءُو فَإنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیمٌ.»
در این صورت، برخی با استناد به ذیل آیه،
کفّاره را
واجب نمیدانند؛
ولی
امامیّه و بیشتر فقیهان
اهلسنّت ،
براساس آیه ۸۹ مائده
گفتهاند: کفّاره شکستن سوگند که اطعام یا پوشاندن ده فقیر یا آزاد کردن یک
برده است، بر او واجب میشود و در صورت عدم توانایی، باید سه روز
روزه بگیرد. آنان جمله «فإنَّ اللّهَ غفورٌ رَحیم» را بر عدم مجازات حمل کردهاند، نه بر عدم وجوب کفّاره.
پس از طلاق سوم، شوهر حقّ رجوع یا
عقد مجدّد ندارد، مگر اینکه زن با مردی دیگر (محلّل)
ازدواج کند و
طلاق بگیرد: «فَإن طَلَّقَهَا فَلا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعدُ حَتّی تَنکِح زَوجاً غَیرَه فإن طَلَّقَها فلاجُناحَ عَلیهما أن یَتَراجَعا.»
در
نکاح محلّل سه قول است:
۱. مجرّد عقد، کفایت میکند.
۲. آمیزش نیز باید صورت گیرد.
۳. افزون بر عقد و
آمیزش ، انزال نیز لازم است.
بیشتر مفسّران و فقیهانِ
شیعه و
سنّی بر قول دومند.
در
روایت امامصادق علیهالسلام نیز آمده که آن
زن بر شوهر پیشین حلال نمیشود مگر اینکه دیگری لذّت آمیزش با او را بچشد: لاتَحِلُّ لِزوجِهَا الاوّل حَتّی یَذوُق الاخر عُسَیلَتها.
کسی که با زنی
ازدواج و آمیزش کند نمیتواند با
دختر وی (از شوهر دیگر) ازدواج کند: «حُرِّمَت عَلَیکم... رَبـئِبُکُمالّـتی فی حُجُورِکُم مِن نِسائِکُم الَّـتیِدَخَلتُمبِهِنَّ.»
(۱) ابنعربی، احکامالقرآن، دارالفکر، بیروت.
(۲) مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، ۳۳ جلد، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۰ ه ق.
(۳) بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، چاپ:اول، ۱۳۷۴ ش.
(۴) شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، مطبعة العلمیه، نجف.
(۵) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۴ جلد، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، تهران - ایران، اول، ۱۴۰۲ ه ق.
(۶) خمینی، سید روح اللّٰه موسوی، تحریر الوسیله، ۲ جلد، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم - ایران، اول، ه ق.
(۷) هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۶ ش، چاپ پنجم.
(۸) عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، تهران، چاپ:اول، ۱۳۸۰ ق.
(۹) فخر رازی، التفسیر الکبیر.
(۱۰) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.
(۱۱) شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۰.
(۱۲) جامعالبیان عن تأویل آی القرآن.
(۱۳) قرطبی، الجامع لأحکام القرآن.
(۱۴) شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهرالکلام، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
(۱۵) الفرقان فی تفسیر القرآن.
(۱۶) الفقه الاسلامی و ادلّته.
(۱۷) شیخ طوسی، کتاب الخلاف، موسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۷.
(۱۸) زمخشری، الکشّاف.
(۱۹) حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۲ جلد، انتشارات مرتضوی، قم - ایران، اول، ۱۴۲۵ ه ق.
(۲۰) طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
(۲۱) کاظمی، مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، ۴ جلد، ه ق.
(۲۲) فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، چاپ:دوم، ۱۴۱۴ق.
(۲۳) ابنفارس أحمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۴ق.
(۲۴) اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در یک جلد، دار العلم_الدار الشامیه، لبنان_سوریه، اول، ۱۴۱۲ ه ق.
(۲۵) علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۴۱۷.
(۲۶) شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، چاپ:اول، ۱۴۰۹ ق.
دائرةالمعارف قرآن کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «آمیزش».