• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آداب تلاوت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تلاوت قرآن کریم در آیات و روایات معصومین (علیهم‌السلام)، آدابی بر آن ذکر شده، از جمله آداب ظاهری و باطنی، که خود این دو قسم، تقسیماتی دارد و در این مقاله به تبیین آن‌ها خواهیم پرداخت.



خواندن قرآن کریم با آرامش و بزرگداشت آن را تلاوت گویند.


قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله): اِنَّ البَیتَ اِذا کَثُرَ فیهِ تِلاوَه القُرآنِ کَثُرَ خَیرُهُ وَاتَّسَعَ اَهلُهُ وَاَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ کَما تُضیءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنیا. «رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: خانه‌ای که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و برای آسمانیان بدرخشد چنان‌که ستارگان آسمان برای زمینیان می‌درخشند.»
بدون شک سبک زندگی دینی، مشخصات و شرایط ویژه خود را دارد. شاید یکی از مواردی که در زندگی ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می‌شود تلاوت قرآن، به عنوان کتاب دینی و تعمق در آیات آن است. این در حالی است که خداوند حکیم در این مورد می‌فرماید: ‌ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و‌ اندرزی برای شما آمد، قرآنی که مایه شفای بیماری دل‌ها و روان‌هاست و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی و رحمت برای مؤمنان است. ‌ای پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی‌پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت‌هاست، باید خشنود بشوند، نه به ثروت‌اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله.


آداب تلاوت قرآن به ظاهری و باطنی قسمت می‌شوند.
۱. آداب ظاهری
۲. آداب باطنی


مهم‌ترین آداب ظاهری تلاوت که در روایات آمده عبارت اند از:

۴.۱ - طهارت و آراستگی

سزاوار است قاری با طهارت و وضو باشدو مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود.لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند؛ مانند شاگردی که در برابر استاد نشسته و بر چیزی تکیه ندهد.

۴.۲ - مکان مناسب

مکان تلاوت باید پاکیزه و مناسب باشد، در هر جا و مکانی ـبه جز اماکنی که قرائت قرآن در آنها سبب توهین به قرآن گرددـ می‌توان قرآن تلاوت کرد و از نظر اسلام مانعی ندارد. در میان اماکن دو مکان برای تلاوت قرآن شرافت بیشتری دارد: خانه و مسجد. و خواندن قرآن در مسجد فضیلت بیشتری دارد، این مطلب را از روایاتی که در این زمینه وارد شده است می‌توان فهمید.، گرچه نباید خواندن قرآن در خانه ترک شود، زیرا به گفته رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تلاوت قرآن در خانه سبب برکت و نورانی شدن آن است.
خصوصاً در فضیلت تلاوت قرآن در منازل تاکید زیادی شده است و برای آن فواید شگفت‌آوری را ترسیم کرده‌اند. نکته مهمی که در احادیث قرائت قرآن وجود دارد این است که این احادیث، مسلمانان را به تلاوت قرآن در منازلشان تشویق فراوان می‌کند.

۴.۲.۱ - فواید آن

خواص و آثار گوناگون برای آن می‌شمارد. این فواید عبارتند از: اول: خواندن قرآن در منازل سبب اعتلای کلمه حق و نشر حقایق اسلام، و نیز موجب انتشار و کثرت قرآن خواهد بود؛ زیرا وقتی انسان در منزل خود قرآن بخواند همسر و فرزندان وی نیز طبعاً در این عمل از وی پیروی نموده و به خواندن آن تشویق می‌گردند و در نتیجه به خواندن قرآن گرایش مخصوص به وجود آورده و تعداد قرآن‌خوانان روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند. دوم: قرائت قرآن در منازل و خانه‌ها، تعظیم و پاداش شعائر اسلام است؛ زیرا وقتی از خانه‌های مسلمانان هر صبح و شام صدای روح‌نواز قرآن بلند گردد و از هر نقطه شهرهای اسلامی صدای تلاوت آیات الهی به گوش رسد، در اعماق جان و دل شنوندگان اثر خاص و عمیقی می‌گذارد و ایمان در دلشان بارور و شکوفا می‌گردد.

۴.۲.۲ - فضیلت تلاوت آن

پیامبر عظیم‌الشّان اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: خانه‌های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید، و آنها را گورستان نسازید، همان‌گونه که یهود و نصارا چنین کردند (زیرا فقط در معابد نماز خوانده) و خانه‌های خویش را از عبادت تهی ساختند. هر خانه‌ای که در آن قرآن زیاد تلاوت شود، خیر و برکت آن افزون می‌ گردد و اهل آن در وسعت قرار می‌گیرند و آن خانه برای اهل آسمان نور افشانی می‌کند، آن‌گونه که ستارگان آسمان برای اهل دنیا، نور می‌دهند. از کلام حضرت چنین استفاده می‌شود: منازلی که در آنها قرآن خوانده نمی‌شود مانند گورستان، تاریک و ظلمانی است. کسی که اهل قرآن نیست و با آن انس ندارد دل مُرده است و خانه او گورستان است. بنابراین همه مسلمانان این گفتار پیامبر خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را آویزه گوش کنند و خانه‌ها را با ترک تلاوت قرآن تاریک نکنند. بلکه خانه‌ها را با تلاوت آن روشن سازند. خود و خانواده، کوچه و محل زندگی را هم نورانی کنند. حضرت می‌فرماید: این نورانیت به زمین و زمینیان محدود نمی‌شود بلکه اهل آسمان هم از نور افشانی چنین خانه‌ای بهره می‌برند. همان‌طور که ستاره‌های آسمان برای ساکنان زمین چشم‌گیر است، خانه‌ای که در آن قرآن تلاوت می‌شود برای اهل آسمان‌ها چشم‌گیر است و آن‌ها هم از مراکز تلاوت قرآن نور می‌گیرند.
خانه‌ای که صدای قرآن اهل آن، از کوچک و بزرگ، طنین‌انداز است، دنیایشان نیز آباد است. خیر و برکت آن زیاد است و رزق و روزی آن خانه فزونی می‌یابد.

۴.۲.۳ - دلایل فضیلت

۱. دوری از ریا: عبادت در خلوت، بدور از تظاهر و خودنمایی است و معمولاً با اخلاص همراه است. به این جهت کمتر آلوده به ریا می‌شود. از این رو کسی که ترسی از ریا و وسوسه‌های شیطانی دارد، بهتر است قرآن را در خلوت و خانه تلاوت کند.
۲. تاثیر در فرزندان: تلاوت قرآن در خانه‌ها در سایر افراد خانواده اثر دارد. پدر و مادری که خواندن قرآن جزو برنامه زندگیشان باشد، فرزندانشان هم به فراگیری و خواندن قرآن علاقه‌مند می‌شوند. حتی فراتر از خانه، در همسایگان نیز تاثیر زیادی دارد.
۳. اثر اجتماعی آن: اگر صدای قرآن در همه یا اکثر خانه‌ها طنین‌انداز شود و صبح و شام صدای روح ‌نواز آن از هر کوی و برزن شنیده شود، در قلب انسان‌های مشتاق اثر می‌گذارد، روح و روان‌ها را منقلب می‌کند و زمینه‌ساز حضور قرآن در عرصه اجتماعی می‌شود. آنگاه انسان‌ها به خود آمده، قرآن را برنامه زندگی خود قرار می‌دهند و کاستی‌های خود را با آن برطرف می‌سازند و قرآن در جامعه تجسم عینی می‌یابد.

۴.۳ - دعا

از امامان معصوم (علیهم‌السلام) دعاهای فراوانی برای شروع و ختم تلاوت رسیده است.
[۱۱] معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۱۰۰ -۱۰۸.


۴.۴ - استعاذه و تسمیه

درباره استعاذه و تسمیه
[۱۳] عبدالعلیم، محمد محمود، احکام التجوید، ص۱۵۹.
خداوند متعال می‌فرماید: هنگامی که خواستی قرآن بخوانی از شرّ شیطان رانده شده به خداوند، پناه ببر و نیز می‌فرماید: بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید. بسیاری از مفسران مراد از آیه را خواندن قرآن می‌دانند.
به نقل ابن عباس نخستین چیزی که جبرئیل بر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل کرد این بود: ای محمد! بگو: «أستعیذُ بالسمیع العلیم من الشیطان الرّجیم». سپس فرمود: بگو: «بسم الله الرّحمن الرّحیم». سپس گفت: «اِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق».
از ابوسعید خدری گزارش شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قبل از قرائت قرآن همواره «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» می‌فرمودند و این مشهور بین امامیه و جمعی از اهل سنت است.
[۱۸] استرآبادی، محمد بن علی، آیات الاحکام، ج۱، ص۲۰۷.

بنا به نقلی امام هفتم (علیه‌السلام) هنگام استشهاد به آیه‌ای از قرآن نخست استعاذه می‌کردند. سپس «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌گفتند؛ آن گاه آیه را تلاوت می‌فرمودند.قُرّاء در گفتن استعاذه پیش از تلاوت اتفاق نظر دارند.
قرائت بسمله نیز در آغاز سوره سفارش شده است و چنانچه تلاوت از میان سوره آغاز گردد گفتن بسم الله بسیار نیکو و پسندیده است.
[۲۲] معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۹۹.


۴.۵ - صدای زیبا و حزین

از دیگر آداب تلاوت قرآن خواندن آن با صدای بلند و نیکو و حزین و قرائت با لهجه عربی و رعایت ترتیل در آن است.
خواندن قرآن با صدای آهسته از ریا و خودنمایی دور بوده، در برخی روایات به صدقه پنهانی تشبیه شده؛ ولی قرائت با صدای بلند بیشتر سفارش شدهو در سیره عملی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
[۳۱] معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۸۵.
و امامان معصوم (علیهم‌السلام)
[۳۲] معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۸۳ -۸۵.
گزارش شده است.
برای تلاوت قرآن با صدای بلند آثاری چون افزایش نشاط، کم شدن کسالت، حضور قلب، ترویج فرهنگ قرآن در جامعه، تأثیر مثبت در تربیت افراد خانواده و بهره‌مندی قاری و مستمع از پاداش بیان شده است.
[۳۴] شعیری، محمد بن محمد، جامع‌الاخبار، ص۴۴ -۴۷.


۴.۶ - استماع و انصات

این ادب درباره شنوندگان کلام الهی است. خداوند متعالی می‌فرماید: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و متوجّه و ساکت باشید، تا مشمول رحمت خداوند گردید. در روایات نیز بر این ادب تأکید شده است.
[۳۷] معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۲۰۰.


۴.۷ - قرائت از روی مصحف

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را سخت‌ترین حالت برای شیطان دانسته‌اند.امام صادق (علیه‌السلام) نیز آن را سبب بهره‌مندی چشم و سبک شدن بار گناه پدر و مادر دانسته است، هرچند کافر باشند.

۴.۸ - مقدار تلاوت قرآن

مقدار تلاوت قرآن در یک شبانه روز با ملاحظه وضع قاری متفاوت است؛ برخی آن را در مدّت سه روز ختم می‌کنند. به فرموده پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرکس قرآن را در کمتر از سه روز ختم کند در آن اندیشه عمیق نکرده است.امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ این پرسش که آیا قرآن را در یک شب ختم کنم، فرمودند: دوست ندارم در کمتر از یک ماه ختم کنی. قرآن را نباید با شتاب خواند، بلکه باید آن را با ترتیل و تدبّر خواند؛ همچنین فرمودند: قرآن پیمان خدا با بندگان خویش است. سزاوار است هر مسلمان در این پیمان بنگرد و هر روز ۵۰ آیه از آن را بخواند.
مفسران در مقدار «قرائت آنچه میسّر است» که خداوند در آیه ۲۰ مزمّل به آن فرمان داده است: «فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ» بر یک رأی نیستند؛ سعید بن جبیر آن را ۵۰، ابن عباس ۱۰۰، سُدّی ۲۰۰ آیه و جُوَیْبِر ثلث قرآن دانسته است.
[۴۸] کاظمی، جواد بن سعد، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۲۵ -۲۲۶.
امام رضا (علیه‌السلام) «ما تَیَسَّرَ» را آن مقدار از قرآن دانسته‌اند که با خشوع قلب و صفای درون خوانده شود.شاید مراد از روایت «اقرءوا القرآن ما ائتلف علیه قلوبکم» نیز همین باشد. از روایات اسلامی بر می‌آید که فضیلت تلاوت قرآن در زیاد خواندن آن نیست، بلکه در خوب خواندن و تدبّر و اندیشه در آن است.


آداب باطنی تلاوت بدین شرح‌اند:

۵.۱ - توجه به عظمت کلام

نخستین ادب باطنی تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندی کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهی به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است.

۵.۲ - تعظیم متکلّم

قاری باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آنچه می‌خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وی توجّه کند. تعظیم کلام در پی تعظیم متکلّم حاصل می‌شود.

۵.۳ - حضور قلب

اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره‌ای را بدون حضور قلب می‌خواندند آن را تکرار می‌کردند.
حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل می‌شود و از سوی دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنان که در روایات نیز آمده هیچ‌گاه قاری قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمی‌شود.

۵.۴ - تدبّر

خداوند متعالی علت نزول قرآن را تدبر در آیاتش بیان کرده است. تدبّر اندیشیدن در معانی و مفاهیم قرآن کریم و مرحله‌ای برتر از حضور قلب است، از این‌رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه‌های تدبّر در آن فراهم گردد.
به گفته امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در قرائت بی‌تدبر خیری نیست.

۵.۵ - تفهّم

تفهّم بدین معناست که قاری به تدبر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعی کند حقیقت معنا بر او روشن شود و مقصود خداوند را از آن دریابد و به عظمت وی بیندیشد و بداند که جز خداوند همه چیز فانی است.

۵.۶ - تخلّی

تخلّی، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندی و حب دنیا از دل است تا حجاب‌ها و پرده‌های مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.

۵.۷ - تخصیص

تخصیص آن است که قاری فرض کند مخاطب همه خطاب‌های قرآن است و اوامر و نواهی و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویی آیات الهی هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده‌اند.

۵.۸ - تأثر

دگرگون شدن حال قاری هنگام تلاوت را «تأثر» می‌نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدواری به خود می‌گیرد و هرچه شناخت وی بیشتر شود ترس و اندوه افزون‌تری در تلاوت به وی دست می‌دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صدای حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده‌ای قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونی یابد و شادیش کم گردد، گریه‌اش بسیار و خنده‌اش اندک شود.
خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکی نیز محصول همین ادب باطنی قرائت است.

۵.۹ - ترقّی

ترقی آن است که قاری در حال پیشرفت باشد و تا آنجا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش. نازل‌ترین درجه ترقّی آن است که قاری قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت می‌کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت‌های دعا، گریه و توبه را در وی پدید می‌آورد. دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب می‌کند و سخن می‌گوید و امر و نهی می‌کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیاء و گوش دادن و شنیدن است.
سومین و برترین حدّ ترقی آن است که قاری صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهی شود.
امام صادق (علیه‌السلام) در این‌باره می‌فرمایند: به خدا سوگند که خداوند در کلام خود برای بندگانش تجلّی کرده است؛ ولی آنان نمی‌بینند؛ همچنین می‌فرمایند: آن قدر آیه را در دل خود تکرار کردم تا آن را از متکلّمش شنیدم و طاقت نیاوردم.

۵.۱۰ - تبرّی

بیزاری تبرّی از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتی شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان می‌داند و آرزو می‌کند تا خداوند وی را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناه‌کاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، می‌کوشد از آنان نباشد.
امیرمؤمنان (علیه‌السلام) می‌فرمایند: پرهیزگاران چون به آیه‌ای می‌رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان می‌سپرند، چنان که گویی صدای آتش جهنم در گوش آنان طنین‌انداز است.


درباره آداب تلاوت قرآن کتاب‌های فراوانی نگاشته شده و در بیشتر کتاب‌های علوم قرآنی مباحثی به آن اختصاص داده شده است. ابوحامد غزالی در احیاء العلوم و ملامحسن فیض کاشانی در محجة‌البیضاء به تفصیل در این‌باره سخن گفته‌اند.رعایت آداب تلاوت قرآن سبب می‌شود تا قاری آن از خواندن قرآن بهره بیشتری برده، به ادراک فضیلت برتری نایل گردد.


(۱) آیات الاحکام، استرآبادی، تهران، مکتبة المعراجی.
(۲) الاحتجاج، ابومنصور الطبرسی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش سید محمد باقر خرسان، دارالنعمان، ۱۳۸۶ ق.
(۳) احکام التجوید و فضائل القرآن، محمد محمود عبدالعلیم، قاهرة، شرکة الشمرلی.
(۴) احیاء علوم‌الدین، الغزالی (م. ۵۰۵ ق.)، بیروت، دار الکتب العربی.
(۵) ارشاد القلوب، حسن بن محمد الدیلمی (قرن ۸)، به کوشش سید هاشم، دارالاسوة، ۱۴۱۷.
(۶) بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
(۷) البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۲ ق.
(۸) البرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م. ۱۱۰۷ ق.)، قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق.
(۹) التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۰) التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش.
(۱۱) تذکرة الفقهاء، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، قم، آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق.
(۱۲) ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.)، به کوشش المخزومی و دیگران، دارالهجرة، ۱۴۰۹ ق.
(۱۳) تفسیر روح البیان، بروسوی (م. ۱۱۳۷ ق.)، بیروت، دارالفکر.
(۱۴) تفسیرالصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق.
(۱۵) تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
(۱۶) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق.
(۱۷) التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق.
(۱۸) جامع احادیث‌الشیعه، اسماعیل معزی ملایری، قم، الصحف، ۱۴۱۳ ق.
(۱۹) جامع‌الاخبار، محمد بن محمد الشعیری (قرن ۶)، بیروت، الاعلمی، ۱۴۰۶ ق.
(۲۰) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
(۲۱) جامع‌السعادات، محمد مهدی النراقی (م. ۱۲۰۹ ق.)، به کوشش کلانتر، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۸ ق.
(۲۲) جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۲۳) الخلاف، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ ق.
(۲۴) روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ ق.
(۲۵) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م. ۵۵۴ ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ ش.
(۲۶) شرایع الاسلام، المحقق الحلی (م. ۶۷۶ ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ ق.
(۲۷) شرح اصول کافی، محمد صالح مازندرانی (م. ۱۰۸۱ ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ ق.
(۲۸) عیون الحکم والمواعظ، علی بن محمد اللیثی (م. قرن ۶)، به کوشش حسنی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ ش.
(۲۹) غررالحکم، عبدالواحد الآمدی (م. قرن ۵)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۷ ق.
(۳۰) فتح الوهاب، زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ ق.)، به کوشش دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق.
(۳۱) فقه السنه، سید سابق، بیروت، دارالکتاب العربی.
(۳۲) الفقه علی المذاهب الاربعه، عبدالرحمن الجزیری (م. ۱۳۶۰ ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ ق.
(۳۳) فقه القرآن، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق.
(۳۴) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۳۵) کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش.
(۳۶) کنزالعمال، المتقی الهندی (م. ۹۷۵ ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق.
(۳۷) مجمع‌البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۳۸) المجموع فی شرح المهذب، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، دارالفکر.
(۳۹) فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
(۴۰) مختلف الشیعه، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ ق.
(۴۱) مسالک الافهام الی آیات الاحکام، فاضل الجواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵ ق.)، به کوشش شریف زاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ ش.
(۴۲) مستدرک الوسائل، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.)، بیروت، آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق.
(۴۳) مستمسک العروة الوثقی، سید محسن حکیم (م. ۱۳۹۰ ق.) قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ ق.
(۴۴) مستند الشیعه، احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ ق.)، قم، آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ ق.
(۴۵) المعتبر، المحقق الحلی (م. ۶۷۶ ق.)، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۳۶۳ ش.
(۴۶) معجم الفروق اللغویه، ابوهلال العسکری (م. ۳۹۵ ق.)، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ ق.
(۴۷) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق.
(۴۸) المغنی والشرح الکبیر، عبدالله بن قدامة (م. ۶۲۰ ق.) و عبدالرحمن بن قدامة (م. ۶۸۲ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۴۹) مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق.
(۵۰) تفسیر من وحی القرآن، سید محمد حسین فضل الله، بیروت، دارالملاک، ۱۴۱۹ ق.
(۵۱) المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
(۵۲) نهایة الاحکام، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)، به کوشش رجائی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ ق.
(۵۳) نهج البلاغه، الرضی، (م ۴۰۶ ق.)، به کوشش عبده، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۲ ق.
(۵۴) الوجوه والنظائر، الدامغانی (م. ۴۷۸ ق.)، به کوشش فاطمة یوسف، دمشق، مکتبة الفارابی، ۱۴۱۹ ق.
(۵۵) وسائل الشیعه، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ ق.)، قم، آل البیت (علیهم‌السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۱۰.    
۲. یونس/سوره۱۰، آیه۵۸-۵۷.    
۳. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۶.    
۴. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۲۲ -۲۳.    
۵. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۱۱.    
۶. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۱۹.    
۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۱۳.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۱۰.    
۹. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۱۹ -۲۲۰.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۱۰.    
۱۱. معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۱۰۰ -۱۰۸.
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۰.    
۱۳. عبدالعلیم، محمد محمود، احکام التجوید، ص۱۵۹.
۱۴. نحل/ سوره۱۶، آیه۹۸.    
۱۵. علق/ سوره۹۶، آیه۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۷۸۱.    
۱۷. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان، ج۱، ص۲۵ -۲۶.    
۱۸. استرآبادی، محمد بن علی، آیات الاحکام، ج۱، ص۲۰۷.
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۱۰.    
۲۰. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۶۴.    
۲۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱، ص۲۲.    
۲۲. معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۹۹.
۲۳. نوری، حسین، مستدرک‌الوسایل، ج۴، ص۲۶۴ -۲۶۵.    
۲۴. فیض کاشانی، محمد محسن، الصافی، ج۱، ص۷۱ -۷۲.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۹۰ -۱۹۴.    
۲۶. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۰۴ -۶۰۵.    
۲۷. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۲۹.    
۲۸. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ص۲۲۹ -۲۳۰.    
۲۹. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۷۸.    
۳۰. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۰۴.    
۳۱. معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۸۵.
۳۲. معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۸۳ -۸۵.
۳۳. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۳۰.    
۳۴. شعیری، محمد بن محمد، جامع‌الاخبار، ص۴۴ -۴۷.
۳۵. اعراف/ سوره۷، آیه۲۰۴.    
۳۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۲۱.    
۳۷. معزی ملایری، اسماعیل، جامع احادیث‌الشیعه، ج۱۹، ص۲۰۰.
۳۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۰۱ -۲۰۲.    
۳۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۰۲.    
۴۰. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۱۳.    
۴۱. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۱۳.    
۴۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۱۷.    
۴۳. مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۵۳.    
۴۴. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۸.    
۴۵. فیض کاشانی، محمد محسن، الصافی، ج۱، ص۶۸.    
۴۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۷۶.    
۴۸. کاظمی، جواد بن سعد، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۲۵ -۲۲۶.
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۷۶.    
۵۰. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱، ص۶۰۶.    
۵۱. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۲۴ -۲۲۵.    
۵۲. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۵۰۹.    
۵۳. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۳۴.    
۵۴. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۶۸ -۳۷۰.    
۵۵. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۶۹ -۳۷۰.    
۵۶. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۰ -۳۷۲.    
۵۷. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۱.    
۵۸. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۱.    
۵۹. ص/ سوره۳۸، آیه۲۹.    
۶۰. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۲.    
۶۱. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۳۷.    
۶۲. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۷۳.    
۶۳. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۲.    
۶۴. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۳.    
۶۵. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۳۸ -۲۳۹.    
۶۶. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۲.    
۶۷. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۲.    
۶۸. فیض کاشانی، محمد محسن، الصافی، ج۱، ص۷۳.    
۶۹. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۵.    
۷۰. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۳.    
۷۱. فیض کاشانی، محمد محسن، الصافی، ج۱، ص۷۳.    
۷۲. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۵.    
۷۳. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۴ -۲۴۷.    
۷۴. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۷.    
۷۵. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۷.    
۷۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۰۷.    
۷۷. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۸۷.    
۷۸. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۷ -۲۴۸.    
۷۹. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۶ -۳۷۸.    
۸۰. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۵۲۳.    
۸۱. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۴۸ -۲۴۹.    
۸۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۴۷۹، خطبه ۱۹۳.    
۸۳. نراقی، محمد مهدی، جامع‌السعادات، ج۳، ص۳۷۷ -۳۷۹.    
۸۴. غزالی، محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۷۲ -۲۸۸.    
۸۵. فیض کاشانی، محمد محسن، محجة‌البیضاء، ج۲، ص۲۰۹ ۲۶۴.    



برگرفته از مقاله تلاوت، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸، ص۶۱۴.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آداب تلاوت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۹.    



جعبه ابزار