• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن ‌سینا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌ابوعلی سینا از بزرگترین دانشمندان ایرانی است که در پارهای از علوم من جمله؛ طب ، زیست شناسی ، منطق و فلسفه از سرامدان تاریخ علم محسوب میشود.







اوضاع بر همین منوال می‌گذشت تا آنکه پدرش از دنیا رفت و او مجبور شد به جای پدر وارد دستگاه حکومتی شود، دیری نپایید که "نوح بن منصور"نیز درگذشت و پسرش بر جای وی به حکومت رسید، ابن سینا دیگر نتوانست در دستگاه اداری حکومت باقی بماند و عزم سفر کرده و به سمت حکومت خوارزمشاه در گرگانج حرکت کرد.




تالیفات ابن سینا را از ۱۸۰ تا ۲۵۰ کتاب و رساله کوچک و بزرگ شمرده‌اند، اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد تقریبا ۱۳۱ اثر به طور قطعی متعلق به ابن سینا ست و ۱۱۱ اثر نیز منسوب به وی است.
[۱] مهدوی، یحیی، فهرست نسخه‌های مصنفات ابن سینا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۳ص ۱ تا ۱۸.

دامنه محتوی این آثار بسیار وسیع است، از تفسیر بعضی از سوره‌های قرآن و رساله‌هایی در عشق و عرفان گرفته تا کتاب‌هایی در ریاضیات و اخترشناسی وفلسفه و منطق؛ اما بی تردید شاهکار مشائی و بزرگ‌ترین اثر وی کتاب "الشفا ء" است که به قولی مفصلترین دائره المعارفی است که در تمام زبانها به دست یک نفر نوشته شده است.
[۲] نصر، سید حسین، سه حکیم مسلمان، احمد آرام، انتشارات فرانکلین، تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۲، ص۲۶.

ابن سینا کتاب "قانون" را در علم طب و " الاشارات و تنبیهات " را در منطق و فلسفه نوشت که هر کدام از این دو تا کنون به عنوان کتاب مرجع در رشته خود شناخته می‌شوند. بیشتر کتابهای ابن سینا به زبان عربی است اما وی به خواهش "علاء الدوله" کتاب " دانش نامه علائی " را به زبان فارسی نوشت که نخستین کتاب فلسفی نوشته شده به زبان فارسی است.
افکار ابن سینا، همانطور که از آثارش پیداست، بسیار وسیع و عمیق بوده و تا سالهای متمادی فضای ذهنی بسیاری از متفکران بعد از وی را تحت تاثیر قرار داده است. ابن سینا را به هیچ وجه نمی‌توان پیرو یک مکتب فلسفی یا فکری خاص دانست، او بیشتر آثار فکری گذشتگان را خوانده بود و نه تنها توانسته بود تمامی این افکار را به خوبی تلفیق کند بلکه توانسته بود آنها را با معارف عمیق اسلامی نیز درهم آمیزد و خود نیز خلاقیت‌ها و شکوفایی‌هایی را در آنها بگنجاند
[۳] کریم فیضی، دیباچه الاشارات و التنبیهات، قم، انتشارات مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۴، جاول ص۲۱.
؛
او با تلاش‌های علمی که انجام داد صاحب یک مکتب فکری – فلسفی شد، که بعد‌ها به نام مکتب "سینوی" شهرت یافت. البته فلسفه و منطق سینوی به عنوان شاخه‌ای از جریان فکری مشائی به حساب می‌آید اما در رشته‌هایی مانند جهان شناسی و نفس شناسی می‌توان تفاوت‌های آشکاری را میان مکتب سینوی با مکتب ارسطویی و یونانی مشاهده کرد. ابن سینا در این بخش‌ها تا حد زیادی معارف و عقاید اسلامی را با میراث یونانی ترکیب کرده است و افکار تازه‌ای را برای آیندگان به میراث گذاشته است؛


ابوعلی سینا در دوره‌ای ظهور کرد که منطق و فلسفه یونانی به طور کامل به زبان عربی ترجمه شده و شرح‌های قابل اعتمادی نیز بر آنها نوشته شده بود. ابن سینا کاملا به کتابخانه‌ها دسترسی داشت و از کتابهای دانشمندان پیش از خودش به خوبی بهره برده بود او خودش برای نمونه خواندن کتاب فارابی را اینگونه توصیف می‌کند:
" کتاب ماوراء الطبیعه تالیف ارسطو را پیدا کردم، دیدم بسیارمشکل است. چهل بار از اول تا به آخر خواندم و تمام مندرجاتش را حفظ کردم، اما چیزی ازمحتوای آن نفهمیدم. تا روزی در بازار صحافان بخارا به سمساری برخوردم، کتابی در دست داشت، گفت : ابوعلی این کتاب را بستان که بسیار ارزان است و صاحبش آن را از سر نیازی که به مال دارد میفروشد. کتاب را به سه درهم خریدم و به خانه آوردم. کتاب یکی ازتالیفات "فارابی"و شرح ماوراءالطبیعه ارسطو بود. آن وقت بود که به کمک این کتاب ارزشمند، مشکلات علم ماوراءالطبیعه همگی بر من روشن شد. "
[۴] نعمه، عبدالله.
[۵] فلاسفه شیعه، سید جعفر غضبان، انتشارات سازمان آموزش و پرورش اسلامی، تهران، ۱۳۶۷، ص۱۴۹.
بنابراین ابن سینا آنچه از گذشتگان در منطق و فلسفه به جا مانده بود، به خوبی می‌دانست و خود نیز با نبوغ و خلاقیت فراوانش توانست این علوم را تا حد زیادی رشد داده و تکامل بخشد؛
ابن سینا در فلسفه ابداعات فراوانی داشت و تاثیر عمیقی را به خصوص در رشته‌های نفس شناسی و جهان شناسی بر جای گذاشت. به عنوان نمونه، او برای اولین بار وجود را به سه قسمت واجب و ممکن و ممتنع تقسیم کرد و بر اساس همین تقسیم، دسته بندی جدیدی برای فلسفه مطرح ساخت.
در منطق نیز ابن سینا توانست تغییرات شگرفی ایجاد کند، او اولین کسی بود که بحث "قاطیقوریاس"یا " مقولات عشر " را که ارسطو در منطق از آن بحث کرده بود، خارج از منطق دانست. هر چند ابن سینا، در دو کتاب خود به سبک ارسطو، مقولات عشر را نیز جزء منطق آورده است، اما در کتابهایی که در اواخر عمر خود نوشت، این بحث را به این دلیل که جزء معقولات اولیه است در فلسفه جا داد. او همچنین برای اولین بار قیاس اقترانی را به دو نوع شرطی و حملی تقسیم کرد و توانست منطقی را که ارسطو در نه بخش تنظیم کرده بود، در دو بخش تصورات و تصدیقات سامان دهد.
[۶] فایدی، اکبر، نوآوری‌های منطقی ابن سینا و تاثیر آن در منطق ارسطویی، فصنامه اندیشه دینی، انتشارات دانشگاه شیراز، شماره پیاپی ۱۳، ۱۳۸۳، ص۶۷ تا۸۴.

بیشتر این تغییراتی که ابن سینا در منطق و فلسفه ایجاد کرد، تا کنون نیز به قوت خود باقی است و غالب آنها مورد پذیرش متفکران بعد از وی قرار گرفته است. به همین علت است که نام ابن سینا در سراسر دنیا به عنوان یک چهره تاثیر گذار علمی در میان دانشمندان مطرح است.


ابن سینا‌ اندیشه‌های اقتصادی و فلسفی فراوانی دارد که عمده آنها از تفکرات فلسفی و الهیاتی او نشات می‌گیرد. از نظر او در بخش زکات و صدقه، انگیزه معنوی لازم است یعنی اعتقاد به خدا و معاد سبب می‌گردد که شخص با رضایت خود، سهمی از تولیدات خود را در اختیار افرادی قرار دهد که به ‌عللی درآمدشان بسیار ناچیز است و یا اصلا درآمدی ندارند. در این بخش، شرایطی باید رعایت شود از جمله این‌که: پرداخت آنها پیوسته، منظم و بدون تاخیر و عاری از ریا باشد، پرداخت زکات را کوچک بشمارند تا موفق به پرداخت بیشتر شوند، به مورد مناسب پرداخت شود و پرداخت‌کننده بر مصرف آن نظارت داشته باشد؛ چون حق الله است و باید در راه صحیح که به‌نفع انسان‌ها است، مصرف شود. در بخش مصارف شخصی در حد ضرورت باشد و از مصرف کالاها و خدمات غیر ضرور اجتناب شود و در این بخش، همواره تعادل دخل و خرج مراعات شود؛ اما نسبت به مخارج شخصی، صلاح در این است که نه به حد اسراف و تضییع مال برسد و نه به خست و بخل زیاد، بلکه با تدبیر و به اعتدال خرج شود.
[۷] نجمی زنجانی، محمد، ابن سینا و تدبیر منزل، ص۳۵، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.

از آنجا که موتور محرک اقتصاد اسلامی اعتقاد به خدا و معاد و تزکیه نفس در قالب دستورات اسلام است، برای همین، ابن‌ سینا قبل از پرداختن به مسائل اقتصادی، راه تزکیه نفس و خودسازی را بیان می‌کند (ابتدا خودسازی و بعد فعالیت‌های اقتصادی).
[۸] توانایان‌فرد، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۵-۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
ایشان سومین بخش درآمد را به پس‌انداز اختصاص داده و معتقد است، پس‌انداز جنبه‌ی مصرفی دارد؛ یعنی برای تامین آینده انسان به‌کار می‌رود.
[۹] توانایان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۵، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
برخی از آرای اقتصادی او را می‌توان چنین برشمرد:

۴.۱ - لزوم حسن تدبیر برای همه

ابن‌ سینا بر این باور بود که حسن تدبیر تکلیف همه‌ی انسان‌ها است؛ اما در تدبیر امور و حسن سیاست، سزاوارترین مردم به تفکر، سلاطین هستند؛ که خداوند آنان را زمامدار امور بندگان خود نموده و برای تنظیم شهرها و سرزمین‌ها به آنان سلطنت و قدرت بخشیده است. بعد از ایشان، سیاست‌مداران و فرمانداران هستند که رهبری امت‌ها و تدبیر شهرها برعهده آنان است. کسانی‌که به ترتیب اولویت و با توجه به اختلاف درجات و مراتب، به مقام سلطنت نزدیک‌ترند، کارشان مهم‌تر و خودشان نیز به حسن تدبیر و سیاست، شایسته‌ترند. بعد از سلاطین و فرمانداران، صاحبان نعمت و کسانی که جمعی از خاصان و خدمت‌کاران زیر نظر و نفوذ آنان اداره می‌شوند، باید در امور خود دارای حسن تدبیر باشند. مردم در نحوه‌ی خلقت، اخلاق، عادت‌ها، احتیاج‌های نفس، انگیزه‌ها، منزل و مسکن به هم نزیک‌اند؛ اما در مراتب، اقتدار و مقام‌ها متفاوت هستند.
[۱۰] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۹-۱۸۰، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.


۴.۲ - لزوم دانستن اقتصاد خانواده

ابن‌ سینا در یک جامعه طبقاتی زندگی می‌کرده و مسائل مربوط به اداره‌ی خانواده از جمله اقتصاد خانوار را در جامعه غیر توحیدی آن روزگار ترسیم نموده است. به‌نظر وی، فعالیت‌های اقتصادی و معیشتی انسان باید عاقلانه و براساس اصول و معیارهای اخلاقی استوار باشند. از دیدگاه او، علت اساسی پیدایش خانواده، اقتصادی است. از آن‌جا که انسان نیاز به غذا دارد و چون نمی‌تواند در هر وعده، غذای همان وعده را فراهم کند و مجبور است که غذای چندین روز را به یک‌باره تهیه نماید، ناچار است تا محلی را جهت نگهداری غذای خود به‌وجود آورد. از طرف دیگر، از آن‌جا که مرد مجبور است برای انجام کار از محل نگهداری غذا دور شود و به محل کار برود، ناچار است کسی را در محل نگهداری غذا برای حفاظت از آن داشته باشد و برای این شغل کسی بهتر از همسر نخواهد بود که مورد اطمینان مرد است؛ بنابراین نیاز به غذا سبب پیدایش خانواده است. به‌عقیده او، اداره امور اقتصادی خانواده (تدبیر منزل) و اداره امور اقتصادی جامعه نیاز به مدیریت دارد. بنابراین در چارچوب اقتصادی، همان‌طور که بر حاکمان مطالعه‌ی اقتصاد یک جامعه لازم است تا آنان امور اقتصادی کشور را با تدبیر سامان بخشند، مسائل اقتصادی خانوارها نیز باید مورد مطالعه و بحث قرار گیرد؛ تا افراد هر خانوار که یک واحد اجتماعی است، در اداره‌ی امور اقتصادی خانوار با تدبیر و آگاهی کامل امور منزل را اداره نمایند.
[۱۱] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۶-۱۷۷ و ۱۸۱، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
بر پدر به عنوان مدیر و سیاستمدار خانواده لازم است که مخارج افراد خانواده را فراهم و رفاه آنان را در چارچوب توسعه‌ی احتیاجات آنان افزایش دهد. بنابراین رفاه اقتصادی باید افزایش یابنده باشد و افراد یک خانواده به گونه‌ای سازماندهی شوند که بتوانند رفاه روز افزون خود را تحقق بخشند.
[۱۲] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۳-۱۸۴، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
سیاست پدر آن است که از طریق اعمال کیفر و اعطای پاداش افراد تحت تکفل خود را به انجام کارها و وظایف خود وادار نماید.
[۱۳] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
در‌ اندیشه‌ی ابن سینا فرزندان نوعی ذخیره به شمار می‌آیند. ذخیره‌ای که می‌تواند در آینده و هنگام کهن‌سالی در ارضا نیازها انسان را کمک کند. بنابراین فرزند به‌عنوان یک واحد تولیدی اقتصادی اگر چه امروز مصرف می‌کند فردا تولید خواهد داشت. به بیان دیگر سرمایه‌گذاری در پیدایش و پرورش فرزندان دارای بازده اقتصادی می‌باشد. به اضافه این‌که در تولید علاوه بر منافع اقتصادی ملاحظات روانی نیز مورد توجه است. برای مثال در تولید فرزند نه تنها منافع اقتصادی دوران کهن‌سالی بلکه ملاحظات مربوط به خوش‌نامی و بقای نام توسط فرزندان نیز مورد توجه است.
از دیدگاه ابن‌ سینا توسعه‌ی فعالیت‌های اقتصادی یک فرد تابع تعداد فرزندان و افراد تحت تکفل وی می‌باشد. توسعه‌ی فعالیت‌های فرد به نوبه خود سبب می‌گردد تا میزان اشتغال افزایش پیدا کند و پدر خانواده کارگذار و خدمتکار بیشتر استخدام نماید. بنابراین می‌توان گفت که تقاضا برای غذا، تقاضا برای زن و از آن طریق تقاضا برای نیروی کار به وجود می‌آورد.
[۱۴] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
ایشان معتقد است که تولیدات انسان همواره بیش از نیاز مصرفی او است، و مازاد بر مصرف باید پس‌انداز شود. به بیان دیگر تولید مساوی با مجموع مصرف به علاوه پس‌انداز است. پس‌انداز + مصرف = تولید.
در مسائل اقتصادی از جمله در حفظ ذخایر و پس‌اندازها، نقش عوامل روانی نیز باید مورد توجه قرار گیرد، چراکه اگر انسان آرامش و اطمینان نداشته باشد عدم مطلوبیت ناشی از این ناآرامی کمتر از عدم مطلوبیت در مصرف تمام تولیدات او و شروع دوباره تولید از ابتدا نخواهد بود.
[۱۵] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.


۴.۳ - تقسیم کار

به‌عقیده ابن‌ سینا، ناتوانی انسان‌ها در تامین همه‌ی نیازهای انسانی و نیز اختلاف انسان‌ها در استعداد، دو عاملی است که تقسیم کار و همکاری متقابل و جمعی را اجتناب‌ناپذیر ساخته است. حاصل این همکاری جمعی دو چیز است: اول این‌که نیازهای متعدد انسانی برآورده می‌شود؛ دوم آن‌که تقسیم کار و تفاوت استعدادها به اختلاف در درآمد و سرانجام، به پدید آمدن طبقات اجتماعی هم‌چون سیاست‌مداران و صنعت‌گران می‌انجامد. به‌نظر وی اگر افراد جامعه دارای یک شغل باشند و همه به یک کار معین مشغول شوند، جامعه از بین خواهد رفت و افراد آن هلاک خواهند شد؛ بنابراین خرد و عقل انسان دستور می‌دهد که در یک جامعه، هرکسی موظف به انجام یک کار معین باشد و به‌دنبال یک تولید مشخص برود؛ تا همه افراد بتوانند تمام نیازهای ضروری خود را تامین نمایند. از نظر او، این لطف خدا است که هرکس در جامعه به‌دنبال کار معیّن و حرفه‌ای خاص می‌رود و از حرفه خود راضی است. به‌عقیده‌ی بوعلی بر حکام، امرا، وزرا و مسئولین واحدهای تولیدی و پدران، لازم است که فنّ مدیریت واحد تحت اداره‌ی خود را بدانند تا به شایستگی امور آنان را تدبیر نمایند.
[۱۶] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۶-۱۷۷، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.

تقسیم کار سبب افزایش تولید می‌شود، زیرا وقتی که تدبیر معیشت بین زن و مرد تقسیم شد مرد مجبور نیست در خانه بماند و از تولیداتش محافظت نماید، در این صورت پس از مدتی بی‌غذا خواهد شد بلکه مرد همواره در خارج منزل به کار تولیدی می‌پردازد و زن به کار حفاظت از پس‌انداز در منزل مشغول می‌شود و خانواده همواره دارای ذخیره‌ی غذایی برای روزهای احتیاج خواهد بود.

۴.۴ - تفاوت افراد بشر

(در‌ اندیشه و معیشت)
شیخ‌ الرئیس پس از مقدّمه‌ای در بیان اختلاف مردم در منزلت و مراتب اجتماعی، درباره‌ی تفاوت احوال آنها در خرد و‌ اندیشه به‌عنوان اساس بقای آنان می‌گوید: خداوند مردم را نسبت به خردها و نگرش‌های متفاوت آفریده است؛ هم‌چنان که در باب املاک، منازل و مراتب‌ آنان اختلاف است. اگر همه‌ی مردم، ارباب (ملوک) بودند، همدیگر را نابود می‌کردند و اگر همه آنها رعیت (سوقه) ‌بودند، همه نابود می‌شدند؛ هم‌چنان‌که اگر در ثروت برابر بودند، هیچ‌کس برای دیگری کاری انجام نمی‌داد و امور جامعه مختل می‌شد و اگر همه فقیر و در فقر برابر بودند، همه با بیچارگی و بدبختی نابود می‌شدند.
ابن‌ سینا در ادامه از سیاست ملوک و صاحبان نعمت‌ها و صاحبان منازل سخن گفته و با اشاره به نیاز مردم به تدبیر منزل، مطالب رساله‌ی خود را در پنج فصل با این عناوین ارائه داده است:

۴.۴.۱ - سیاستِ نفس

سیاستِ نفس که در آن به مساله‌ی کشف عیوب نفس و چگونگی علاج آنها پرداخته و آنگاه در پیش گرفتن فضایل را امری لازم می‌داند. در این فصل، سخن ابن‌ سینا بیشتر متوجه حاکمان و والیان جامعه است.

۴.۴.۲ - سیاست درآمد و هزینه‌های منزل

سیاست درآمد و هزینه‌های منزل که به مباحثی مانند: اصناف مردم در معیشت، انواع صناعات اهل مروّت و مساله‌ی زکات، صدقه و نفقه پرداخته است. در این فصل، ابن‌ سینا به‌طور آشکار براساس تعالیم اسلام سخن می‌گوید. در عین حال، سخنان او در مواردی چون شرایط نیکوکاری و تعجیل در این امور و کوچک شمردن کارهای نیک نزد دیگران و پنهانی بودن این‌گونه امور و استمرار آنها، به‌روشنی از آشنایی او با آموزه‌های اهل فتوّت خبر می‌دهد؛ آموزه‌هایی که در رسالةالعشق او نیز بازتابی آشکار دارند.

۴.۴.۳ - سیاستِ اهلِ منزل

مهم‌ترین مسائل مطرح در این بخش عبارتند از: صفات زن و چگونگی رفتار با او که به‌شیوه‌ای روانشناسانه بر رفتار توأم با هیبت و کرامت تاکید دارد و زنانی را شایسته می‌داند که: عاقل، دیندار، باحیا، زیرک، مهربان و پاک‌دامن باشند.

۴.۴.۴ - سیاست فرزند

سیاست فرزند که در آن، تربیت کودک و مراحل آموزش او از شیرخوارگی تا رشد کامل مورد توجّه و بحث قرار گرفته است.

۴.۴.۵ - سیاست خدمت‌گذاران منزل

مهم‌ترین مباحث مطرح در آن عبارتند: از دّقت در گزینش ایشان و چگونگی رفتار با آنها به‌هنگام وقوع مسائلی مانند بیماری و نافرمانی.

۴.۴.۶ - خودسازی

ابن‌ سینا خودسازی را مقدم بر دیگرسازی و اداره‌ی امور اقتصادی خانواده و اداره‌ی امور جامعه می‌داند. او متذکّر می‌شود که انسان دارای عقل و امیال است، باید عقل را حاکم بر امیال و رفتارهای خویش نماید. به‌عبارت دیگر، باید رفتار اقتصادی فرد عاقلانه باشد و خواهش‌ها و نیازهایش تحت کنترل عقل درآمده و محدود شود. به‌علاوه استفاده از عقل در تحدید نیازها باید در چارچوب علم انجام شود. به‌عبارت دیگر، از طریق آزمایش و تجربه‌ی عینی باید روابط اقتصادی کشف شود و به‌کمک عقل، خوب و بد آنها از یکدیگر بازشناخته شده و آن‌گاه روابط صحیح اخذ و روابط ناصحیح محو گردد.
[۱۷] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۷، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
[۱۸] نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۱۷-۱۸، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.


۴.۴.۷ - سیاست بودجه خانوار

ابن‌ سینا اداره‌ی امور اقتصادی فرد و جامعه را منوط به دو عامل می‌داند: «خودسازی» و «دیگرسازی». از دیدگاه این حکیم وارسته، مردم در باب معیشت و زندگانی، دو دسته‌اند:
الف) صاحبان سرمایه و ثروت که نیازی به کار کردن ندارند؛ چراکه از طریق درآمد حاصل از ثروت و سرمایه که به اسبابی مانند ارث و غیره به آنان رسیده است، از سعی و کوشش بی‌نیازند.
ب) کارگران که از طریق کار و کسب درآمد، خود را تامین و ارتزاق می‌کنند و لذا کارگران به کسب درآمد محتاج‌اند و بر آنان لازم است تا به تجارت و صناعت بپردازند. صناعت ثابت‌ و پایدارتر از تجارت است؛ زیرا مورد اطمینان و وثوق بیشتر است؛ چراکه تجارت به‌واسطه مال صورت می‌پذیرد و مال هم در عرصه فنا و زوال بوده و ممکن است از دست تاجر برود و او را بی‌سرمایه گذارد؛ ‌ اما صناعت این‌طور نیست؛ بلکه چیزی است که صاحب آن، آن‌را آموخته، می‌تواند بدون داشتن مال و سرمایه هم از آن استفاده کند. البته صنعت در نظر ابن‌ سینا وسیع‌تر از صنعت در فرهنگ اقتصادی امروز است. امروزه، صنعت در مقابل تجارت، کشاورزی و خدمات آورده می‌شود؛ در حالی‌که تولید هرگونه کالا و خدمت از نظر ابن‌ سینا صنعت محسوب می‌شود؛ بنابراین تولید محصولات کشاورزی، دامپروری و صنعتی به‌معنای خاص امروزی آن یعنی کفش، قفل و... و تولید خدماتی مانند عمل جراحی و تدریس، جزء صنعت محسوب می‌شود.
[۱۹] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۱، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
[۲۰] نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۱۹-۳۲، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.

کسانی که به تولید خدمت مشغولند از نظر ابن‌ سینا به سه دسته تقسیم می‌شوند:
۱. متخصصین علوم اجتماعی، مشاورین و مدیران مملکتی.
۲. نویسندگان، پزشکان، جراحان و متخصصین فنی علوم اداری و مدیران واحدهای تولیدی.
۳. سربازان و نظامیان؛ دریافت مالیات، غرامت‌های جنگی و مصادره‌ی اموال مخالفان حکومت، تنها راه تهیه‌ی مخارج سپاهیان، کارمندان، بیماران، از پا افتادگان و دیگر نیازمندان است.
[۲۱] جوادی، احمدرضا، فانی، کامران و خرمشاهی، بهاءالدین، دائرةالمعارف تشیع، ص۳۳۴، تهران، موسسه دائرةالمعارف تشیع، ۱۳۷۲، چاپ دوم.

بنابراین ابن‌ سینا خدمت را به دو دسته تقسیم کرده است: اول خدماتی که در تولید فکری مؤثر است؛ دوم خدماتی که در تولید آن، کار دستی (عمل) مؤثر است. او معتقد است هرکس که می‌خواهد تولید خدمت را به‌عنوان شغل خود انتخاب نماید، باید نهایت مهارت را به‌دست آورد؛ تا در بازار رقابت بتواند با دیگران به رقابت بپردازد و یا حداقل در بازار خدمات کارش خالی از رونق نباشد.
وی زینت مرد را تنها افزایش درآمد و رفاه اقتصادی می‌داند؛ که افزایش درآمد براساس استحقاق و استعداد وی باشد. از دیدگاه او، افزایش درآمد باید از راه‌های مشروع باشد؛ زیرا هر زیادتی که به‌وسیله‌ی غلبه، حق‌کشی، اجبار و استثمار به‌دست آید و هر منفعتی که به‌وسیله‌ی معصیت، گناه، بدنامی، وسائل ننگین، بی‌شرمی، بذل آبرو، بی‌مروتی و لطمه به عرض دیگران به‌دست آید، به‌علت ویژگی ظالمانه‌ای که دارد، نه تنها گوارا نخواهد بود، بلکه به‌علت مخالفت و مبارزه‌ی استثمارشدگان با آن نابود خواهد شد.
به اعتقاد وی، درآمد باید به سه بخش تقسیم شود:
الف) بخش اول به مصرف مشخص؛
ب) بخش دوم به پس‌انداز؛
ج) بخش سوم به مصارف عام‌المنفعه اختصاص یابد.
[۲۲] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۲-۱۹۳، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
[۲۳] نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۳۳-۳۷، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.


۴.۴.۸ - رابطه تولید و تحصیل

ابن‌ سینا معتقد است که اطفال به سن معینی که رسیدند، باید خواندن و نوشتن را بیاموزند و پس از این مرحله، معلم باید استعداد و ذوق شاگردان را بیازماید و علاقه‌ی آنها را تشخیص دهد و مطابق آن، به آنها صنعت بیاموزد. نباید دانشجو سالیان سال وقت خود را صرف آموختن نماید؛ بلکه باید همواره حین آموختن به کار عملی نیز اقدام کند، به‌گونه‌ای که آموخته‌هایش در هر مرحله به‌کار گرفته شود و مورد آزمایش قرار گیرد و علم وی در عمل تکامل یابد.
[۲۴] نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۴۸-۵۰، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.

به‌نظر او بین رشته‌ی تحصیلی و تولید، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. استعداد دانشجو را باید تشخیص داد و آن‌را در مورد یک کار تولیدی مفید شکوفا نمود. از نظر فیزیکی نیز دقت نمود که آلات و ابزار کار با مشخصات دانشجو سازگار باشد. به‌عنوان مثال نباید به کسی که بینایی ندارد، رانندگی آموخت و یا کسی که نمی‌تواند به‌خوبی سخن بگوید را آموزش تدریس داد.
به‌عقیده وی اگر کارآموزی و آموزش، در کنار همدیگر قرار گیرند و علم و عمل باهم رشد یابند، اولا دانشجو ثمره‌ی آموختن را به‌طور ملموس می‌یابد و می‌کوشد تا آن‌را تکمیل نماید؛ ثانیا تجربه‌ی دانشجو در به‌کار بستن دانسته‌هایش زیاد می‌شود و امکان موفقیت شغلی وی پس از اتمام آموزش زیادتر می‌شود.
[۲۵] توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۸، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.



۱. مهدوی، یحیی، فهرست نسخه‌های مصنفات ابن سینا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۳ص ۱ تا ۱۸.
۲. نصر، سید حسین، سه حکیم مسلمان، احمد آرام، انتشارات فرانکلین، تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۲، ص۲۶.
۳. کریم فیضی، دیباچه الاشارات و التنبیهات، قم، انتشارات مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۴، جاول ص۲۱.
۴. نعمه، عبدالله.
۵. فلاسفه شیعه، سید جعفر غضبان، انتشارات سازمان آموزش و پرورش اسلامی، تهران، ۱۳۶۷، ص۱۴۹.
۶. فایدی، اکبر، نوآوری‌های منطقی ابن سینا و تاثیر آن در منطق ارسطویی، فصنامه اندیشه دینی، انتشارات دانشگاه شیراز، شماره پیاپی ۱۳، ۱۳۸۳، ص۶۷ تا۸۴.
۷. نجمی زنجانی، محمد، ابن سینا و تدبیر منزل، ص۳۵، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.
۸. توانایان‌فرد، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۵-۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۹. توانایان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۵، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۰. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۹-۱۸۰، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۱. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۶-۱۷۷ و ۱۸۱، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۲. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۳-۱۸۴، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۳. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۴. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۵. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۶، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۶. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۷۶-۱۷۷، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۷. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۸۷، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۱۸. نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۱۷-۱۸، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.
۱۹. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۱، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۲۰. نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۱۹-۳۲، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.
۲۱. جوادی، احمدرضا، فانی، کامران و خرمشاهی، بهاءالدین، دائرةالمعارف تشیع، ص۳۳۴، تهران، موسسه دائرةالمعارف تشیع، ۱۳۷۲، چاپ دوم.
۲۲. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۲-۱۹۳، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.
۲۳. نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۳۳-۳۷، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.
۲۴. نجمی زنجانی، محمد، ابن‌ سینا و تدبیر منزل، ص۴۸-۵۰، تهران، چاپخانه ایران، ۱۳۱۹.
۲۵. توایانان فرد، حسن، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی در جهان اسلام، ص۱۹۸، بی‌جا، بی‌تا، ۱۳۶۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابوعلی سینا».    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله«ابن سینا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۵/۲۴.    



جعبه ابزار